کاواساکی مشاور مدیریت و از مشاوران شرکت Apple، پدیدهای را در سازمان های اداری و صنعتی عنوان میکند که استیو جابز از آن به عنوان «انفجار نادانی» نام می برد!
مدیران درجه یک، کسانی را استخدام میکنند که از خودشان بهتر و تواناتر هستند؛ اما افراد درجه دو و پایینتر، با نگرانی از دست دادن جایگاه خود، افرادی از خود پایینتر را استخدام می کنند و همین طور نفرات ردههای پایینتر نیز همین چرخه باطل را ادامه میدهند (چون مسلماً آنها هم نفرات درجه یک نیستند).
لذا پس از مدتی با موجی فراگیر از افراد ضعیف و ناتوان در ساختار سازمان مواجه میشوید که معدود افراد توانمند را نیز ناامید و فلج می کنند! این نظریه را میشود هم در زندگی شخصی به کار برد، هم در راهبری سازمانی و هم در عرصه های دیگر.
از خودتان بپرسید آیا با کسانی دوست هستم، که از من باهوشترند و مرا به نقد میکشند یا کسانی هستند که همرده من یا پایینترند و بیشتر مرا تأیید می کنند؟
در سازمان، از خودتان بپرسید آیا از استخدام و به کارگیری کسانی که از من باهوشتر، مطلعتر و کاربلدتر هستند ترس دارم؟ آیا تعداد کسانی که از من باهوشتر هستند در سازمان من به تعداد انگشتان یک دست می رسد؟
نظرات بینندگان
مسیله این نیست که
"مسیولان ما بخاطر نگرانی از از دست دادن جایگاه خود، افرادی از خود پایینتر را استخدام می کنند و همین طور نفرات ردههای پایینتر نیز همین چرخه باطل را ادامه میدهند"؛
بلکه مسیله این است که اینها اساسا
با هر نوع علم و عالم و دانش و ترقی و پیشرفت
و آبادانی و تمدن و امنیت و صلح و شادی مخالفند و حتی سر عناد دارند
چرا که
بقای خود را در جهل و فقر و ترس و بی فرهنگی و افسردگی و درماندگی و فلاکت مردم و جامعه می بینند....