صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

روز جهانی زبان مادری و وضعیت آموزش و پرورش در ایران

۲۱ فوریه یا دوم اسفند ماه، مصادف با روز جهانی زبان مادری است. در حالی که در چنین روزی اغلب کشورها بر توسعه و بالندگی آموزش به زبان‌های مادری موجود در درون مرزهای سرزمینی خود تأکید می‌کنند، ما ترک‌زبانان به عنوان بخشی از غیرفارسی زبانان ایران، هنوز در اصل ماجرا گیر کرده‌ایم و به رغم وجود موادی مترقی در قانون اساسی کشورمان، از حقوق اصلی خود در آموزش به زبان مادری محروم هستیم.
در پیام چند سال قبل دبیر کل یونسکو خانم ایرینا بوکووا، بر کیفیت آموزش، زبان آموزش و نتایج یادگیری تأکید شده و این مقوله‌ها به عنوان شعار سال ۲۰۱۶ در زمینۀ آموزش زبان مادری تعیین شده بود. هم‌چنین وی، در پیام دیگری رسیدن به آینده‌ای پایدار را تنها از طریق آموزش چندزبانه ممکن دانسته بود. سال قبل هم یونسکو پیام خود را این‌گونه انتخاب کرد:

"اجازه دهید رازهای‌مان را به زبان مادری خود بگوییم. "

در این زمینه باید بگوییم که ترک زبانان‌ایران، هنوز در زمینۀ کمیت آموزش و به رسمیت شمرده شدن زبان‌شان در چارچوب کشورشان با چالش روبه رو هستند و در چنین موقعیتی، سخن راندن از کیفی ساختن آموزش به زبان‌های مادری و توسعه و بالندگی آن، و حرکت به سوی آینده‌ای پایدار، نوعی خیال‌پردازی است.

چند سال پیش در اجلاس جهانی آموزش برای توسعۀ پایدار، برنامۀ عمل ۲۰۳۰ به تصویب رسید. در این اجلاس، مسئولان آموزش‌ و پرورش ایران هم حضور داشتند.

طبق بند چهار برنامۀ عمل، همۀ کشورهای جهان متعهد شده‌اند تا سال مذکور، ارتقای کیفیت آموزش‌های موجود در زمینۀ یادگیری عدالت‌محور زبان‌های محلی در کشورهای خود را به یونسکو گزارش دهند.
ما نمی‌دانیم آموزش‌ و پرورش ایران تا آن سال چه خواهد کرد و وقتی هیچ کاری نکرده یا هنوز هیچ کاری را در دستور کار خود قرار نداده است، چه چیزی را گزارش خواهد داد؟

روز جهانی زبان مادری و وضعیت آموزش و پرورش در ایران

برای رسیدن به کیفیت، ابتدا باید اصل مسئله پذیرفته و اجازه داده شود آموزش به همۀ زبان‌های مادری، بدون تبعیض در کشور برقرار و آن گاه در سال‌های باقی مانده تا سال ۲۰۳۰ با کمک نهادهای آموزشی، نویسندگان و شاعران و انجمن‌های مردم‌نهاد بر کیفی ساختن آن فکر شود.

ترس ما غیرفارس زبانان، از این است که همانند آموزش برای همه (شعاری که یونسکو تا پایان سال ۲۰۱۵ تحقق آن را برای همۀ کشورهای عضو اجباری کرده بود)، باز همان طور که به انتهای دوره رسیدیم و در کنار وجود هزاران دانش‌آموز محروم از تحصیل، آموزش‌ و پرورش ما جشن تحقق آموزش برای همه گرفت، این بار نیز جشن تدریس همۀ زبان‌های مادری موجود در ایران به یونسکو گزارش شود.

ترس ما غیرفارس‌زبانان، از این است که تلاش برای قرار دادن یک درس آزاد در کتاب‌های فارسی و درخواست از معلمان که در این سه‌چهار صفحه، بدون آن که قبلاً آموزشی دیده باشند، هر طور که دل‌شان خواست به زبان مادری دانش‌آموزان خود درسی بگذارند، به معنای تحقق شعار مذکور تلقی شود. ما نمی‌دانیم آموزش‌ و پرورش ایران تا آن سال چه خواهد کرد و وقتی هیچ کاری نکرده یا هنوز هیچ کاری را در دستور کار خود قرار نداده است، چه چیزی را گزارش خواهد داد؟

و ترس اصلی ما این است که باز ۴۰ سال دیگر از تصویب قانون اساسی بگذرد و باز خبری از آموزش به زبان‌های مادری نباشد و با این مقولۀ انسانی آموزشی، باز به مثابه پدیده‌ای سیاسی امنیتی برخورد شود.

ما ترک‌زبانان ایران به دلیل دارا بودن ده‌ها نهاد ادبی، نشریات، سایت‌ها و وبگاه‌های ترکی، و با اتکا به توانمندی درون‌زای خود، و به دلیل وجود صد‌ها شاعر، نویسنده، مترجم، هنرمندان رشته‌های گوناگون، پژوهشگر و زبان‌شناس در کشور عزیزمان‌، آمادگی خود را برای تدوین کتاب‌های درسی به زبان ترکی و نیز آموزش معلمان در سرتاسر ایران اعلام می‌داریم. البته کتاب‌هایی که بر اساس برنامه درسی ملی و مبتنی بر تعهد به اهداف و آرمان‌های اساسی آموزش وپرورش و با بهره‌گیری از فعالیت مشترک متخصصان برنامه ریزی درسی و فعالان زبان و فرهنگ قومی تدوین شود و از واگذاری آن به افراد بی‌مسئولیت که هیچ شناختی از هر دو مقوله یاد شده ندارند، خودداری شود.

روز جهانی زبان مادری و وضعیت آموزش و پرورش در ایران

ما دوست داریم در نه سال آینده گزارش آبرومندی از کشورمان در سطح جهانی انتشار یابد و ما نیز در مقام محققان، دست‌به قلمان، شاعران و نویسندگانی که دل‌شان برای سربلندی کشورشان می‌تپد، در تحقق مفاد این گزارش نقش داشته باشیم.

بی‌شک، در دنیای امروز، یونسکو و سایر نهادهای جهانی، به راحتی خواهند توانست گزارش درست را از نادرست تشخیص دهند؛ از این گذشته این حق قانونی، عرفی، شرعی، ملی و تاریخی ماست که فرزندان ما به زبان مادری خود آموزش ببینند و همانند پدران و مادران خود، تحت ستم ملی و آموزش اجباری به زبانی که از کودکی به آن تکلم نکرده‌اند، قرار نگیرند.

کانال شوق تغییر


روز جهانی زبان مادری و وضعیت آموزش و پرورش در ایران

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

رفتارشناسی ایرانی و کلیپ هم طویله ای نمره تاریخ و جغرافی

در زیر کلیپی از کانال sooriland به مدیریت سروش رضایی مشاهده می فرمایید :

منتشرشده در آموزش نوین

گروه گزارش/

گزارش تحلیلی و انتقادی صدای معلم از تعطیلی یک ساله مدارس در ایران به خاطر کرونا

از سوم اسفند 1398 و به دنبال اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران ، مدارس تعطیل شدند .

از همان ابتدا به نظر می رسید وزارت آموزش و پرورش برنامه مشخص و مدونی برای مدیریت بحران ندارد و سعی می کرد به عناوین مختلف و حتی با مشابه سازی وضعیت خود با سایر جوامع و کشورهای جهان تحت عنوان " غافلگیری " و سایر عناوین ،  ناکارآمدی ، فقدان برنامه و آماده سازی خود را توجیه نماید .

در نخستین نشستی که در اول اردیبهشت در استان البرز و به ابتکار مدیر کل آموزش و پرورش به منظور نقد شبکه شاد و قابلیت های آن برگزار گردید ؛ مدیر صدای معلم از انفعال  و بی برنامگی مسئولان وزارت آموزش و پرورش در حوزه آموزش های مجازی انتقاد کرد . ( این جا )

پورسلیمان مدیر صدای معلم با اشاره به راهکار 2 / 17 سند تحول بنیادین گفت : تولید و به کارگیری محتوای الکترونیکی متناسب با نیاز دانش‌آموزان و مدارس با مشارکت بخش دولتی و غیردولتی و الکترونیکی کردن محتوای کتاب‌های درسی براساس برنامه درسی ملی (با تاکید بر استفاده از ظرفیت چند رسانه‌ای) تا پایان برنامه پنجم توسعه کشور. اما قرار بوده است تا پایان برنامه پنجم توسعه این کار صورت گیرد در حالی که اکنون در پایان برنامه ششم توسعه هستیم !

گزارش تحلیلی و انتقادی صدای معلم از تعطیلی یک ساله مدارس در ایران به خاطر کرونا

چه کسانی و کدام مدیران ناکارآمد و بی برنامه باید پاسخ گوی این وضعیت باشند ؟ کاری که باید قبلا و با برنامه انجام می شده است الان با فشار و شتاب زدگی دارند پیش می برند .

وزارت آموزش و پرورش با دیکته کردن یک سویه و اجباری شبکه شاد و زیر پاگذاشتن هویت و بلوغ مدرسه ، شعور مدارس و معلمان و ذی نفعان آموزش را به سخره گرفته است !

مدیر صدای معلم همچنین نقطه نظرات خود در این زمینه را حول دو موضوع دیگر یعنی " هوشمندسازی مدارس و مدارس هوشمند " و " مدرسه محوری و بوم " بیان کرد .

پورسلیمان پروژه هوشمندسازی مدارس را تجربه ای شکست خورده خواند که هدف مسئولان فقط تبلیغات و بزرگ نمایی اقدامات بوده است در حالی که هیچ گونه برنامه ای برای تدوین و تقویت زیر ساخت های آموزش مجازی مطرح نبوده است .

اکنون به یک سالگی تعطیلی مدارس بر اثر کرونا می رسیم ؛ تحلیل و مرور اقدامات و عملکرد وزارت آموزش و پرورش نشان می دهد که مدرسه محوری و طرح هایی مانند " بوم " یک سری شعارهای سطحی و بی پایه بوده است . نکته قابل تامل آن است که کشورهای نامبرده با وجود مجهز بودن به زیر  ساخت های آموزش مجازی استاندارد و پیشرفته ، آموزش در آن به صورت حضوری برگزار شده و مدارس تعطیل نشده اند .

وزارت آموزش و پرورش پس از یک تعطیلی 6 ماه و در آستانه بازگشایی مدارس در آغاز سال تحصیلی جدید دستور العملی برای بازگشایی مدارس به صورت شتاب زده تدوین و برای اجرا به مدارس ابلاغ کرد اما این بازگشایی با وجود گفته مسئولان مبنی بر استقبال بیش از 50 درصدی خانواده ها و دانش آموزان حتی به یک ماه هم نرسید و اعلام وزارت آموزش و پرورش مبنی بر اختیاری بودن حضور دانش آموزان در مدرسه که قرینه ای برای آن در هیچ نظام آموزشی جهان متصور نیست ؛ آموزش را از اساس لوث و بی معنا کرد .

تجربه برگزاری آزمون های داخلی در نیم سال پایانی سال تحصیلی گذشته که برای نخستین بار پدیده " تقلب مجازی " گسترده را در سپهر آموزشی ایران به صورت جدی مطرح ساخت این آموزه و پیام را به صورت غیرمستقیم به خانواده ها منتقل کرد که خیلی نگران تعطیلی مدارس نباشند .

« صدای معلم » بارها پرسش ها و انتقادات جدی و صریحی را بر اعتبار این گونه آزمون ها وارد ساخته است اما وزارت آموزش و پرورش هر بار سعی در توجیه این مساله نموده است .

اعلام نتايج اوليه مطالعه بين المللي تيمز 2019 در علوم و رياضي پايه هاي چهارم و هشتم  و عملکرد بسیار ضعیف دانش آموزان ایرانی در این آزمون ها اگر چه در ظاهر می تواند ارتباط سیستماتیکی با دوران کرونا نداشته باشد اما به وضوح نشان داد که سیستم آموزشی ایران به سرعت بر مدار بی سوادی و کم سوادی در حال حرکت است و البته نتایج و عوارض تعطیلی بی رویه مدارس بعدها به صورت مضاعف و حتی غیر قابل جبران خود را به نظام آموزشی و جامعه تحمیل خواهد کرد . ( این جا )

گزارش تحلیلی و انتقادی صدای معلم از تعطیلی یک ساله مدارس در ایران به خاطر کرونا

انتظار می رفت وزارت آموزش و پرورش با درس گرفتن از تجربیات گذشته طرحی نو و متفاوت برای آغاز نیم سال دوم تحصیلی داشته باشد اما مواضع مبهم وزیر آموزش و پرورش و بی عملی سایر مسئولان این وزارتخانه نشان داد که وضعیت بر همان مدار سابق می چرخد و تغییر چندانی نکرده است . آیا برای این مسئولان مسائلی مانند افسردگی ، خودکشی ، کودکان کار ، کودک همسری و... مطرح نیستند و وجدان آن ها را تحریک نمی کند ؟

این که مجددا توسط وزارت آموزش و پرورش اعلام شود حضور دانش آموزان در مدرسه اختیاری است می تواند ناشی از آن باشد که مدیریت آموزش و پرورش قادر به تعریف و یا تثبیت " مدرسه ایمن " نبوده و از این طریق خواسته است توپ را به زمین خانواده پرتاپ کند و از خود رفع تکلیف و مسئولیت کند .

« صدای معلم » بارها از مسئولان وزارت آموزش و پرورش ، وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا و مجلس شورای اسلامی این پرسش بنیادین و راهبردی را مطرح کرده است که با وجود تعطیلی اکثریت قریب به اتفاق مدارس در سراسر کشور نقش مدرسه در امواج اول تا سوم کرونا و نیز خیز چهارم به سوی کرونای جهش یافته چه بوده است ؟

گزارش تحلیلی و انتقادی صدای معلم از تعطیلی یک ساله مدارس در ایران به خاطر کرونا

پیش تر ، « صدای معلم » در گزارشی یافته های یک موسسه تحقیقاتی در استرالیا را مننتشر کرد . ( این جا )

« بنا بر ارزیابی‌ها و برآوردهای موسسه تحقیقاتی لووی در استرالیا، کشور نیوزیلند بهترین مدیریت را در مقابله با بحران کرونا داشته است

بعد از نیوزیلند کشورهای دیگری از همان حوزه شرق آسیا و اقیانوس آرام در راس جدول قرار گرفته‌اند. ویتنام دوم است و تایوان و تایلند به ترتیب سوم و چهارم .

ایران در میان 98 کشور جهان ، رتبه 95 را کسب کرده است .

نکته قابل تامل آن است که کشورهای نامبرده با وجود مجهز بودن به زیر  ساخت های آموزش مجازی استاندارد و پیشرفته ، آموزش در آن به صورت حضوری برگزار شده و مدارس تعطیل نشده اند .

اکنون که به یک سالگی تعطیلی مدارس در ایران می رسیم ، برون داد و برآیند سیاست ها و برنامه های مسئولان در وزارت آموزش و پرورش ، وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا و مجلس شورای اسلامی افزایش دانش آموزان بازمانده از تحصیل به 30 درصد بوده است . ( این جا )

گزارش تحلیلی و انتقادی صدای معلم از تعطیلی یک ساله مدارس در ایران به خاطر کرونا

کدام نهاد و مرجع باید در مورد ترک تحصیل بیش از سیصد هزار دانش آموز در مقاطع مختلف تحصیلی پاسخ گو باشد ؟

عوارض و پیامدهای روانی ناشی تعطیلی مدارس بر عهده کیست ؟

آیا برای این مسئولان مسائلی مانند افسردگی ، خودکشی ، کودکان کار ، کودک همسری و... مطرح نیستند و وجدان آن ها را تحریک نمی کند ؟

این روزمرگی و هدر رفت منابع تا کی باید استمرار یابد ؟

پایان گزارش/


گزارش تحلیلی و انتقادی صدای معلم از تعطیلی یک ساله مدارس در ایران به خاطر کرونا

منتشرشده در گفت و شنود

وضعیت ترک تحصیل در مدارس و آموزش و پرورش هرمزگان

شاید آموزش مجازی و غیرحضوری گزینه‌ی مناسب برای مناطق محروم به‌حساب بیاید مناطقی که فقر، دوری راه، مختلط بودن رده‌ها و مدارس ناایمن دل‌نگرانی جدی خانواده‌ها و دانش آموزان محسوب می‌شود.
اما در هرمزگان در این زمینه نیز محرومیت چهره نازیبای خود را نشان داده است. مشکلات عدم پوشش آنتن دهی و اینترنت و دسترسی نداشتن به تبلت و گوشی 22 هزار دانش‌آموز را امسال از کتاب و مدرسه گرفته است.
اینجا هرمزگان است و 21 بهمن 1399 تفاهم‌نامه تأمین 12 هزار تبلت برای دانش آموزان نیازمند منعقدشده است.

به گزارش خبرگزاری خبر آنلاین؛ با حضور سید جواد حسینی جانشین وزیر آموزش‌وپرورش در طرح هدایت و شهباز بارانی نماینده استان هرمزگان، تفاهم‌نامه تأمین ۱۲ هزار تبلت برای دانش آموزان نیازمند استان هرمزگان به امضاء رسید.

سال تحصیلی از شهریور شروع شده است و علی‌رغم نیاز شدید آموزش حضوری و حمایت مسئولان آموزش‌ و پرورش مبنی بر تشکیل کلاس‌های درس در مدارس بلافاصله تدریس به شکل غیرحضوری تغییر مسیر داد.
به گفته استاندار هرمزگان در دی‌ماه 1399 حدود ۲۲ هزار دانش‌آموز در مناطق مختلف هرمزگان از دسترسی به آموزش مجازی محروم بودند.

پیش‌تر نیز در خبرهایی آمار ترک تحصیل دانش آموزان هرمزگان یکی از بدترین آمارها در سطح استان‌های کشور بود که فقر، کمبود مدرسه، نبود راه و فرهنگ اجتماعی از عوامل غالب این ترک تحصیل‌ها بودند.

متأسفانه اگر 22 هزار دانش‌آموز دیگر نیز به آمار ترک تحصیل‌ها اضافه کنیم رقم‌ها به فاجعه نزدیک می‌شود و این استان بیش‌ازپیش با محرومیت فرهنگی و فقر اقتصادی مواجه می‌کند.

در این تفاهم‌نامه اخیر آمده است، وزارت آموزش‌ و پرورش متعهد به تأمین ۵۰ درصد (شش هزار) از تبلت موردنیاز دانش آموزان بی‌بضاعت و استانداری استان هرمزگان نیز تعهد تهیه ۵۰ درصد دیگر (شش هزار) را عهده‌دار شده‌اند.

هرچند زمان تأمین اینترنت و تبلت برای دانش آموزان اعلام نشده است بسیار دور به نظر می‌رسد در ماه‌های پایانی این سال تحصیلی اتفاقی خوب رخ دهد.

مدیریت مدارس و ناکارآمدی نیروهای تدریس به علت عدم نظارت و ضعف در ساختار آموزش‌ و پرورش هرمزگان همواره یک عامل مهم برای عقب‌افتادگی تحصیلی و کیفیت نامطلوب یادگیری به‌حساب آمده است و امسال نیز با شرایط خاص آموزش در بسیاری از مدارس به معنای واقعی وجود ندارد.

وضعیت ترک تحصیل در مدارس و آموزش و پرورش هرمزگان

وضعیت ترک تحصیل در مدارس و آموزش و پرورش هرمزگان

وضعیت ترک تحصیل در مدارس و آموزش و پرورش هرمزگان


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

وضعیت ترک تحصیل در مدارس و آموزش و پرورش هرمزگان

منتشرشده در دانش آموز

وضعیت معیشتی و میزان دستمزد معلم های کم سابقه و جوان

وزارت آموزش و پرورش ایران به دلیل مدیران ناکارآمد چنان دچار ناکارآمدی شده است که هر روز شاهد اعتراضات و شکایت های مختلف از درون و بیرون آن هستیم و بیهوده نیست که از هر 5 اعتراض در سال 1399 را می توان مرتبط با وزارت آموزش و پرورش دانست.

در سال 1399 کمتر ماهی بود که خالی از اعتراض معلم ها نباشد. چرا ؟

وقتی کسی و به خصوص وزیر این وازرتخانه در پی برطرف کردن مشکلات وزارتخانه خود نباشد و در جهت منافع کارمندان آن حرکت نکند وضع به گونه ای پیش می رود که هر کس بتواند در امور آن دخالت کند و همچنین هر فردی در آن ناراضی شده و مجبور به اقدام شخصی برای احقاق حق خود بکند.

یکی از گروه های مورد ظلم واقع شده و معترض و بدون حامی و در عین حال مهم این وزارتخانه، معلم های کم سابقه و یا تازه استخدام می باشند به خصوص معلم هایی که با تحصیلات عالی وارد این وزارتخانه و سیستم شده اند. معلم هایی با انگیزه و تحصیل کرده که می توان از دانش و تجربه ها و انگیزه تعالی بخش آن ها حداکثر استفاده را برد.

از شکایت های این معلم ها عدم توجه این وزاتخانه به این قشر می باشد که به جای انگیزه دادن و قرار دادن تشویق هایی اما با قرار دادن حداقل حقوق ها و همچنین نگاه برده وار و همچنین سابقه سالاری باعث شده است سرخوردگی عجیب و ناامید کننده ای در این قشر شکل بگیرد که البته این موضوع یک موضوع ریشه دار است و به نظر می آید یک قانون نانوشته است که در این وزارت مهم مانند سربازخانه ها اداره می شود و آنچه مهم هست پایه خدمت است نه چیز دیگری . هیچ چیزی مانند همیاری و حس همه یکی بودن و احترام در این سیستم مهم نیست ، همه باید دوره آش خوری خود را بکشند چون سابقه های بالاتر چنین دوره ای را گذرانده اند. به عبارتی علاوه بر نگاه آشخوری وزارت و دولت به چنین معلم هایی، به صورت مرسوم اکثر معلم های سابقه بالا این نگاه را طبیعی دانسته و چنین رفتاری را با معلم های جوان دارند.

در حالی که اگر کمی چشم ها را باز کنیم و به صورت خود آب بزنیم و از خواب بیدار شویم در سیستم های آموزشی جهان خود وزارتخانه ها تدابیری می اندیشند و تشویق هایی ارائه می دهند که معلم های جوان و همه معلم ها با احترامی سزاوار و رضایتمند به راه خود ادامه دهند. و هم چنین با یک بررسی کوچک تقریبا هیچ ارگانی چنین رفتاری با کارمندان تازه وارد یا کم سابقه خود ندارد و تفاوت فاحشی بین آنها و دیگر کارمندان چه از نظر حقوق و چه از نظر مزایا نمی گذارد.

از استدلال های جالب توجه این قشر این بوده است که چطور امکان دارد دو کارمند با کار یکسان و در یک مکان و یک تحصیلات و ... اما یکی به دلیل چند سال سابقه بیشتر چند برابر یک کارمند دیگر حقوق بگیرد، کسی نمی گوید تفاوت نباشد ولی نه به این میزان.

حقوق یک معلم در سال 1399 : دو میلیون و پانصد هزار تومان

میزان حقوقی که بر خلاف ادعای وزیر و زیردستانش و خبرپراکنی های وزارتخانه متبوع، از پایه حقوق سال 1399 نیز پایین تر می باشد.

با توجه به استخدام های سال های اخیر و سال های آینده، هر روز بر این قشر از معلم ها افزوده می شود و نیاز است که درمانی بر این درد پیدا کرد قبل از اینکه زخم آن بیش از پیش دهان باز کند.

در ادامه از یک کانال تگرامی (@moalemanjavan)  چند مورد از شکایت ها و سخن های این قشر جوان معلم ها را جمع آوری کرده ام و همچنین تعدادی از فیش ها و احکام حقوقی که نشان دهنده نگاه نامناسب وزارت به معلم های گرانبهای خود می باشد.

نگار :

دیروز اداره ثبت احوال بودم .

کارمندی که اونجا بود داشت تلفن میزد به همکاراش که امسال میخوام ۵۰ درصد حقوق پاداش بدن بهمون و کلی اعتراض داشت که پارسال ۱۰۰%حقوق پاداش گرفتیم ، نباید قبول کنید !

بخدا من تنها مراجع این خانم بودم .

من نمیفهمم چرا خودتونو با کارگرا مقایسه میکنید؟؟؟؟

ما کارمندیم نه کارگر

جوونیمونو گذاشتیم از خوشیامون گذشتیم درس خوندیم .

تلاش کردیم آزمون استخدامی قبول بشیم .

بعد الان هر وقت بحث حقوق ما میشه خودمونو با کارگرا مقایسه میکنیم .

عضو دیگر:

من خودم ۲۷ سال سابقه هستم .

و درک میکنم کلا خرج زندگی بالاست و حقوق معلمین نسبت به ادارات و سازمانهای دیگر فوق العاده پایین است .

معلمین کم سابقه هم در همین اوضاع بد اقتصادی زندگی میکند .

بنابراین باید حقوق همه اضافه شود .

مثلا برای سال جدید به همه ی معلمین ۱۰ میلیون اصافه شود به همه بدون پیش شروط .....والله بخدا

مریم:

پارسال اواسط اسفند ماه دوهفته قبل از پایان سال با عجله ای عجیب و هول هولکی افزایش پنجاه درصدی را در کف حقوق مصوب ۲۸۰۰  ادغام کردن تا شامل ما نشه! وگرنه امسال کف حقوق معلم  ۴۲۰۰ بود نه ۲۸۰۰ !!!

هیات علمیا تازه این ماه افزایش پنجاه درصدی فصل دهم براشون اعمال شد .

عضو دیگر:

خیلی از پیمانی ها در چند سال اخیر ، دیدن که حقوق کمه و نمیتونن اعتراض کنن و نتیجه ای نداره ، کلا بیخیال آپ شدن و در کنار معلمی ، شغل دیگه پیدا کردن و  آموزش و معلمی و مدرسه دیگه براشون مهم نیست ، اصلا درس نمیدن و کیلویی نمره میدن میرن و حوصله سر و کله زدن با دانش آموز و مدرسه رو ندارن...

به عبارتی میگن گور بابای آپ و این نظام آموزشی

عضو دیگر:

معلم های گذشته اکثرا با سیکل و دیپلم وحتی خیلی هاشون با ۵ام ابتدایی استخدام شدن .

ما با اونا فرق میکنیم همه مدرکمون کمترینش کارشناسی است ، چهار سال تو دانشگاه و با سن بالا اما این وضع حقوق ما هست .

عضو دیگر:

خودم تنها رفتم و با چند نماینده صحبت کردم و اطمینان دارم توانستم مظلومیت نو معلمان را به سمع و نظرشان برسانم به طوری که وقتی فیش حقوقی بنده با مدرک دکتری را دیدند اصلا قابل باور براشون نبود.

یکی از افراد و نمایندگانی که باهاش صحبت کردم می گفت وقتی چنین وزیری .... دارید بهتر از این نمی شه .

این پیام نشون میده خیلی ها از دستمزد پایین معلم ها خبر ندارم .

بایستی اطلاع رسانی کنیم .

خداییش خجالت میکشم همسایه روبرویی مامانم اینا تو راه آهن کار میکنه قراردادی دیپلم داره چهار و خورده ای میگیره . من مثلا پیمانی هستم ۳ تومن هم نمیگیرم . تازه اون به همراه داداشش پرورش گوسفند هم داره بیشتر وقت ها هم خونه است .

فریدون:

من حکمم رو نشون رییس شرکت دادم به دوسه ماه که اونجا کار میکردم گفت اگه میدونستم که اینقد خودتو کوچیک میکنی میری مدرسه واسه این مبلغ تدریس میکنی هیچ وقت استخدامت نمی مردیم تو شرکت .

ابوالفضل:

معاون رفته بقالی صدای منم گذاشته رو بلندگو بهم گف مدرکت چیه گفتم فوق لیسانس .

بعد گفت چند میگیری؟؟

گفتم ۲۵۹۰

گفتم برا چی پرسیدی ؟؟

گف بقال محل هر کار کردم باورش نمیشد .

میگه معلما کمتر از ۵ تومن نمیگیرن .

باز باورش نشد  گف شمارشو میدم فیشتو ارسال کن براش .

آوا:

سلام من امروز حکمم دیدم روش نوشته بود ۲۸۰۰ صبح ساعت ۸ مدیرم برام عکس فرستاد منم آنقدر نارحت شدم .

شماره جناب جهانگیری رو داشتم  شروع کردم به پیام دادن خیلی نارحت بودم خلاصه اول صبح رو سرجهانگیری خراب شدم.

وضعیت معیشتی و میزان دستمزد معلم های کم سابقه و جوان

وضعیت معیشتی و میزان دستمزد معلم های کم سابقه و جوان

↑ فوق العاده ویژه وزرات بهداشت حداقل به مبلغ ۲ میلیون چهارصد هزارتومان

اندازه حقوق ی معلم فقط فوق العاده ویژه زدن براشون

وضعیت معیشتی و میزان دستمزد معلم های کم سابقه و جوان

1مسعود : فوق لیسانس . متاهل . یک فرزن (بدون شرح)

وضعیت معیشتی و میزان دستمزد معلم های کم سابقه و جوان

↑↑  حکم یک نیروی نظافتچی در بهداشت

وضعیت معیشتی و میزان دستمزد معلم های کم سابقه و جوان

حقوق یک معلم تازه استخدام

وضعیت معیشتی و میزان دستمزد معلم های کم سابقه و جوان

اعتراضات معلمهای جوان به وضع نامناسب دستمزدها

اعتراضات معلمهای جوان به وضع نامناسب دستمزد ها

↑↑  دقت کنید که در نظام پرستاری خبری از این سابقه بازی های آدم های فاسد نیست و حقوقشون هم بالا نیست منتها در سیستم وارونه آموزش پرورش چندین بار اجرای رتبه بندی باعث شده به صورت تدریجی حقوق کم سابقه ها را به سابقه بالاها انتقال بدن.

وضعیت معیشتی و میزان دستمزد معلم های کم سابقه و جوان

وضعیت معیشتی و میزان دستمزد معلم های کم سابقه و جوان

دستمزد معلم 1 سال خدمت


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

وضعیت معیشتی و میزان دستمزد معلم های کم سابقه و جوان

منتشرشده در یادداشت

خراسان رضوی

منتشرشده در نامه های دریافتی

تعطیلی مدارس و آسیب شناسی آموزش مجازی و شبکه شاد و بحران مدرسه استاندارد

به گفته وزیر آموزش و پرورش، در حال حاضر ۲.۵ تا ۳ میلیون دانش‌آموز در شبکه شاد نیستند. آقای حاجی میرزایی دلایلی برای این مسئله عنوان کرده و گفته‌ است: "ممکن است برخی [از دانش‌آموزان] از آموزش فاصله گرفته باشند، برخی در منطقه‌ای زندگی کنند که اینترنت وجود ندارد و یا به ابزار هوشمند دسترسی نداشته باشند".
اگر آمار غایبین "شاد" فقط همین باشد که آقای وزیر اذعان نموده‌اند، امسال در خوشبینانه‌ترین حالت یک‌ ششم تا یک‌ پنجم دانش‌آموزان ایران از قطار "شاد" جا مانده و نتوانسته‌اند با سایر همکلاسان خود در فضای معروف به "شاد" همراه و همسفر شوند و در حقیقت، این تعداد دانش‌آموز امسال محروم از تحصیل بوده یا به اصطلاح "بازمانده از تحصیل‌"اند. البته منابعی هم هستند که تعداد جا ماندگان از "شاد" را تا ۵ میلیون نفر ذکر کرده‌اند!

اما در این میان رویکرد یک بام و دو هوای آموزش و پرورش برای بازگشایی مدارس و آموزش حضوری نیز جالب توجه است؛ از نیمه‌ی شهریور ۹۹ تاکنون تصمیمات و طرح‌های مختلفی برای آموزش حضوری اتخاذ، مطرح و ابلاغ شده و علیرغم آماده باش و همکاری معلمان، همه‌ی این طرح‌ها و برنامه‌ها به دلیل بی‌اعتنایی و عدم همراهی اولیاء و غیبت مطلق دانش‌آموزان و عدم قاطعیت وزارت آموزش و پرورش بر سر تصمیمات و برنامه‌های خود، با شکست مواجه شده است. طرح زوج و فرد کردن روزهای حضور دانش‌آموزان در مدرسه، طرح تقسیم دانش‌آموزان به دو گروه "دارای شاد" و "فاقد شاد" و ابلاغ برنامه‌ی آموزش حضوری برای گروه "فاقد شاد"، تقسیم مناطق کشور به آبی و زرد و قرمز و اعلام آموزش حضوری در مدارس مناطق آبی و زرد، از جمله این طرح‌ها و تقلاها جهت تحت پوشش بردن همه‌ی دانش‌آموزان در سال‌تحصیلی ۴۰۰-۹۹ بود. لیکن از جمعیت ۱۵ میلیونی دانش‌آموزان، جز معدودی انگشت‌شمار، برای حضور در مدارس قدم رنجه نکردند و هر زمان که معلمان در مدرسه حضور پیدا کردند، با نیمکت‌های خالی مواجه شدند.
با درک ضرورت آموزش حضوری در پایه‌های اول و دوم ابتدایی و هنرجویان هنرستانها بعد از گذشت یک ترم از سال‌تحصیلی، تمام هنرجویان و دانش‌آموزان پایه‌های مذکور با آغاز ترم دوم، باز هم به مدرسه فراخوانده شدند لیکن این فراخوان نیز با مخالفت وزارت بهداشت و اعضای ستاد ملی مبارزه با کرونا و رأی منفی والدین روبه رو شد و وزارت آموزش و پرورش از موضع خود عقب‌ نشست و باز هم معلمان با نیمکت‌های خالی روبه رو شدند.

تعطیلی مدارس و آسیب شناسی آموزش مجازی و شبکه شاد و بحران مدرسه استاندارد

البته غیبت دانش‌آموزان از جلسات آموزشی، مختص کلاس‌های حضوری نبوده و این معضل، معضل کلاس‌های مجازی نیز هست؛ و در واقع یکی دیگر از مسائل قابل تأمل در این سال‌تحصیلی، غیبت شمار زیادی از دانش‌آموزانِ دارای "شاد" از کلاسهای مجازی بود. طوری که تعداد حاضرین ثابت و منظم و دائمی در اغلب کلاسهای درسی "شاد" به ندرت به ۶۰-۷۰ درصد کل دانش‌آموزان می‌رسید حتی گاهی کمتر از ۵۰ درصد! البته این گروه از غایبینِ شاد، علاوه بر ۲.۵ تا ۳ میلیون دانش‌آموز فاقدِ "شاد" است. قابل تأمل‌تر اینکه؛ فضای "شاد" در ماههایی که گذشت، همواره صحنه‌ی کارشکنی از سوی برخی از دانش‌آموزان بود؛ به این معنی که برخی از دانش‌آموزان -که اتفاقاً تعدادشان نیز کم نبود- با وجود برخورداری از وسیله‌ی ارتباطی هوشمند و دسترسی به اینترنت و برخورداری از شرایط حضور در کلاسهای مجازی و بازدید مکرر از گروه کلاس خود، سکوت اختیار کردند و هیچ اعتنایی به هیچ گفت‌‌وگویی نکردند و تکلیفی انجام ندادند و در هیچ آزمونی شرکت نکردند. حتی بعضی از آنها "من حاضرم" نیز نگفتند تا در لیست غایبین قرار نگیرند! این قبیل دانش‌آموزان یا آموزش مجازی را جدی نگرفتند و آن را به رسمیت نشناختند و یا به اغماض و انعطاف و سخاوت و شفقت آموزش و پرورش امیدوارند و امید آن دارند که بالاخره نمره‌ای از سیستم کمیّت‌ زده‌ی آموزش و پرورش نصیب‌شان خواهد شد! با توجه به بلاهایی که عمداً یا به تغافل بر سر نظام آموزشی آمده، همه‌ی دست‌اندر کاران -چه آنهایی که در این سیستم مسئولیت داشتند و کنار رفته‌اند و چه آنهایی که هم اکنون مسئولیت دارند و میز ریاست را دو دستی چسبیده‌اند و گامی برای نجات آموزش و پرورش کشور برنمی‌دارند- مستحق مواخذه و بازخواست هستند.

گفتنی‌ست که شیوه آموزش مجازی در کنار معایب و محاسن متعدد خود، در نیم‌سال اول سال‌تحصیلی ۴۰۰-۱۳۹۹ یک حسن بزرگتری هم از خود به نمایش گذاشت که نباید از آن غفلت کرد؛ انتشار کلیپ‌هایی از شعرخوانی‌ها و کنفرانس‌های مجازی پر از غلط و لکنت برخی از دانش‌آموزان و تدریس‌های توأم با پرخاش و حرمت‌شکنی و تهی از دانش و مهارت و بردباری بعضی از مادران، پرده از واقعیت پنهان در پشت آمار‌ها و نمودارهای سر به فلک کشیده‌ی آموزش و پرورش برداشت و عمق بی‌سوادی دانش‌آموزان و سطح نازل سواد و تربیت در میان والدین را -که خود دانش‌آموزان دیروزِ همین سیستم آموزشی هستند- به نمایش گذاشت. نمایشی کاملاً منطبق با نتایج "پرلز" و "تیمز"!

تعطیلی مدارس و آسیب شناسی آموزش مجازی و شبکه شاد و بحران مدرسه استاندارد

بنا بر آنچه دیدیم و تجربه کردیم، شبکه آموزشی دانش‌آموز (شاد) حتی اگر هیچ مشکل برنامه‌ای و نقص فنی و نرم‌افزاری نداشته باشد و تمام معلمان و دانش‌آموزان بهترین و کارآمدترین وسایل ارتباطی هوشمند را در اختیار داشته باشند و کنج هر خانه‌ای بی‌نقص‌ترین مکان دنیا برای تولید و ارائه‌ی محتوای آموزشی باشد و سرعت اینترنت نیز با سرعت نور برابری کند، باز هم نمی‌تواند جای آموزش حضوری تعامل چهره به چهره در همین مدرسه‌های کوچک و کلاس‌های محقر و پر ازدحام را بگیرد. با این حال، با شیوع کووید۱۹ بی‌هیچ مقاومتی، از تمام بود و نبود آموزش حضوری دست‌ شستیم و مدارس را تخلیه کردیم و برای آموزش فرزندان‌مان به فضای مجازی پناه آوردیم.

سوال اساسی این است که مدارس ما چه ویژگی‌هایی داشتند و یا چه قابلیت‌هایی را نداشتند که در جریان همه‌گیری کرونا نتوانستند کمترین تاب‌آوری را از خود بروز دهند و تن به تعطیلی مطلق دادند؟
چرا آموزش و پرورش نتوانست تصمیم قاطع در مورد آموزش حضوری اتخاذ کند و هر بار هر تصمیمی در این خصوص گرفته شد، بلافاصله پس گرفته شد؟
پاسخ روشن است؛ وضعیت بسیاری از مدارس ما -که در شهرها و اطراف شهرهای بزرگ متمرکزند- از نظر سرانه‌ی فضای آموزشی فاجعه بار است! مسلّم است که در کلاسهای ۳۸ نفره‌ی ۳۵ متری نه تنها در شرایط "کرونا" بلکه در شرایط عادی نیز نمی‌توان درس خواند!

متأسفانه طی سالیان متمادی، بایسته‌های بسیاری از نظام‌ تعلیم و تربیت دریغ شده و مواهب زیادی از آن ربوده شده است؛ "زمین و بنا"، "درون‌مایه و محتوا" و "شادی و صفا" سه قسم از چشم گیرترین موارد مغفول مانده و یا ربوده شده‌ از دستگاه تعلیم و تربیت‌اند. با توجه به موج افزایش جمعیت دانش‌آموزی که در راه است، اکنون باید بی‌درنگ دست به کارِ مدرسه سازی شد. اما نه مدرسه‌های قوطی‌کبریتی و نه با چنگ اندازی به حیاط مدارس موجود!

در اینجا، از میان تنگناهای پر شمار دستگاه تعلیم و تربیت فقط به نمونه‌ی کوچکی از آنها در زمینه‌ی "زمین و بنا" به عنوان نمادی از فضای آموزشی اشاره می شود؛ سال‌هاست که همه‌ی دست‌اندرکاران نظام آموزشی به کمبود فضای آموزشی در کشور اذعان دارند. همه از پایین بودن سرانه‌ی فضای آموزشی سخن می‌گویند اما مشکل همچنان به قوت خود باقی‌ست.
به گفته‌ی مدیرکل دفتر مشارکت های مردمی سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور، در حال حاضر "کمبود فضای آموزشی در کشور بر اساس تعداد جمعیت دانش‌آموزی دست کم ۴۰ میلیون متر مربع است". یعنی به ازای هر دانش‌آموز تقریباً ۳ متر مربع کمبود فضای آموزشی.

مسئولین محترم در کنار همین برآورد، سرانه‌ی فضای آموزشی در کشور را ۵/۵ متر مربع قلمداد می‌کنند و اعلام می‌کنند که با استاندارد جهانی سرانه‌ی فضای آموزشی که ۸/۵ متر مربع است، ۳ متر مربع فاصله داریم. اما مبنای این برآوردها و نحوه‌ی محاسبه‌ی آن اصلاً درست نیست؛ چرا که در این برآوردها فضاهای آموزشی متروکه در روستاهای خالی از سکنه و مدارس چهار-پنج کلاسه‌ی دارای ۷ نفر دانش‌آموز نیز لحاظ می‌شود که هر چند آنها جزو اموال و املاک آموزش و پرورش‌اند اما عملاً در چرخه‌ی استفاده و در اختیار دانش‌آموزان نیستند که جزو سرانه‌ی فضای آموزشی حساب شوند.
بنابراین صحیح‌تر این است که نسبت فضای آموزشی به دانش‌آموز در هر نقطه از کشور جدای از مناطق دیگر سنجیده شود.

ما در بسیاری از مدارس، به ویژه در شهرهای پر جمعیت و حاشیه‌ی شهرهای بزرگ، در کلاسی به اندازه‌ی ۳۰ الی ۳۵ مترمربع، ۳۰ الی ۳۸ نفر دانش‌آموز نشاندیم! در چنین مناطقی با صرف نظر از حیاط‌ کوچک و راهروهای باریک مدارس، سهم سرانه‌ی فضای آموزشی از کلاسهای پر تراکم، گاهی به یک متر هم نمی‌رسد!

تعطیلی مدارس و آسیب شناسی آموزش مجازی و شبکه شاد و بحران مدرسه استاندارد

بنا به گفته‌ی معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس ایران نیز، ۴ هزار مدرسه کانکسی در کشور وجود دارد.
تعداد مدارس دو نوبته هم که نمایانگر کمبود ۵۰ درصدی فضای آموزشی در مناطق تحت پوشش‌ این نوع از مدارس‌اند، کم نیست. مسلماً تنها دلیل استفاده از یک فضای واحد در دو نوبت صبح و عصر برای دو واحد آموزشی، کمبود فضای آموزشی و نبودِ مدرسه برای حداقل نیمی از دانش‌آموزان است. اگر تراکم ۱/۵ تا ۲ برابری دانش‌آموز در کلاسهای درسی را هم وارد محاسبات فضای آموزشی و آمار مدارس بکنیم، خواهیم دید که کمبود مدرسه تا چه اندازه بحرانی و نگران کننده است. با توجه به اینکه موج افزایش جمعیت دانش‌آموزی نیز در راه است، کمبود فضای آموزشی به شکل وحشتناک تری در آینده‌ی نزدیک رخ خواهد نمود.

با توجه به بلاهایی که عمداً یا به تغافل بر سر نظام آموزشی آمده، همه‌ی دست‌اندر کاران -چه آنهایی که در این سیستم مسئولیت داشتند و کنار رفته‌اند و چه آنهایی که هم اکنون مسئولیت دارند و میز ریاست را دو دستی چسبیده‌اند و گامی برای نجات آموزش و پرورش کشور برنمی‌دارند- مستحق مواخذه و بازخواست هستند.

تعطیلی مدارس و آسیب شناسی آموزش مجازی و شبکه شاد و بحران مدرسه استاندارد


ما کشور ثروتمند و قدرتمندی داریم. اگر دستگاه آموزش و پرورش، مدیران کاردان و راه‌ بلد و مسئولیت‌پذیر و شجاع و مطالبه‌گر داشت، ما می‌توانستیم شهرها و روستاهایی با فضاهای آموزشی بزرگ و مجهز و مجلل و منعطف و مفرّح داشته باشیم.
می‌توانستیم باغ‌مدرسه‌هایی از جنس طبیعت‌ و مدارسی بر مدار فناوری و صنعت و مجموعه‌های آموزشگاهی-کارگاهیِ آکنده از حرکت و فعّالیت و خلاقیّت داشته باشیم.
می‌توانستیم مجموعه‌های فرهنگی-تربیتیِ مشحون از مضامین علمی و هنری و ادبی و اخلاقی و مملوّ از تعامل و تجربه داشته باشیم که فرزندان‌مان در آنها پیوسته در حال گشت‌و‌گذار و گفت‌وشنود مکرر باشند و بایدها و نبایدهای زیست اجتماعی را عملاً تجربه و تمرین نمایند و واقعیت‌ها را مو‌به‌مو زندگی کنند.
می‌توانستیم فضاهای آموزشی را چندان فراخ بسازیم که تمام جغرافیای جهان و جمیع زوایای پیدا و پنهان تاریخ کشورمان را بر دیوارهای‌شان بنگاریم و در مقابل دیدگان نونهالان‌مان به نمایش بگذاریم تا برگردد و احیا شود آنچه حافظه‌ی تاریخی ملت می‌نامیم.

آری!

کشور پهناور و ثروتمند ایران می‌توانست مدارس مجلل و مجهز و سرسبز و سرزنده و شکیل و زیبا و جذاب و غنی و پهناور داشته باشد که هم مهد فن‌آوری باشند و هم کانون عشق و انسانیت و مهرپروری. طوری که هر کسی را اشتیاق حضور در آنها باشد و با ورود به اندرون‌شان سرشار از احساس احترام و تکریم و مسرت و موفقیت گردد.
ناگفته پیداست که سرمایه‌گذاری در راه چنین آرمان‌هایی از هر نظر خردمندانه و مقرون به صرفه بوده و هست؛ چرا که مدرسه، هم نماد نشاط و پاکیزگی‌ و سرزندگی‌ست و هم نمودی از سبک زندگی زلال و آمیخته با فرزانگی‌. هم بستر جامعه‌پذیری و تمرین زندگی اجتماعی‌ست و هم زیربنای توسعه و ترقی.

تعطیلی مدارس و آسیب شناسی آموزش مجازی و شبکه شاد و بحران مدرسه استاندارد

اما به دلیل چندین دهه اهمال و تساهل در ساخت و تولید فضای آموزشی، چنین مدارس شاد و جذاب و سرگرم‌کننده و امن و الهام‌بخش و آموزنده‌ای نداریم و مجبوریم فرزندان‌مان را به مدارس قوطی‌کبریتی و کانکسی و کپری بفرستیم و نسل اندر نسل، حصر و حبس در چنین مدرسه‌هایی را تجربه کنیم.

حتی همین حصر طولانی‌مدت در فضای "شاد" به چندین دهه غفلت و سهل‌انگاری در امر ایجاد فضاهای آموزشی استاندارد دلالت دارد. واقعیت این است که فضای "شاد"، در فقدان مدارس استاندارد رجحان یافته است. اگر مدارس ما به اندازه کافی بزرگ بودند و سرانه‌ی فضای آموزشی ما در آن حد بود که دانش‌آموزان بتوانند با رعایت فاصله‌ی اجتماعی به کار کوشش در آن بپردازند، دلیلی نداشتیم ۱۵ میلیون انسان پویا و پر انرژی را در خانه حبس و در فضای "شاد" حصر کنیم.

حتی در روزهای عادی و قبل از اینکه ویروس کرونا ضرب‌وشصت خود را نشان دهد و ما را از نشستن در کنار هم در کلاسهای درسی بترساند نیز نشاندن تنگاتنگِ دانش‌آموزان در کلاسهای پر ازدحام با تراکم ۳۰ تا ۳۸ نفر از هیچ نظر کار صحیحی نبوده و نخواهد بود. در چنین کلاسهای پر‌ تراکمی که فضای‌شان لحظه به لحظه با هوای بازدمی ساکنان آن پر می‌شود و بدنها به مرز هیپوکسی می‌رسند، صرف‌نظر از فنا شدن کیفیت آموزشی به دلیل افزایش تنش میان دانش‌آموزان و کاهش سرانه‌ی تعامل دانش‌آموزان با معلمان‌شان، نفس کشیدن نیز دشوار می‌گردد و تراکم اکسیژن در شریانها کاهش می‌یابد و اولویت مغزها از یادگیری مطالب درسی به حل معضل هیپوکسی می‌چرخد...

با توجه به آنچه گفته شد و با توجه به موج افزایش جمعیت دانش‌آموزی که در راه است، اکنون باید بی‌درنگ دست به کارِ مدرسه سازی شد. اما نه مدرسه‌های قوطی‌کبریتی و نه با چنگ اندازی به حیاط مدارس موجود!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تعطیلی مدارس و آسیب شناسی آموزش مجازی و شبکه شاد و بحران مدرسه استاندارد

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

گزارش صدای معلم از نشست مجازی وزیر آموزش و پرورش با مدیران مدارس البرز

 امروز چهارشنبه ۲۹ بهمن وزیر آموزش و پرورش با حضور در استان البرز در جلسه مجازی مدیران مدارس شرکت کرده و با مدیران در بستر شبکه شاد صحبت کرد .

 در آغاز جلسه سالار قاسمی مدیرکل آموزش و پرورش استان البرز ضمن خوش آمد و گرامی داشت ایام گفت: به دنبال مستندسازی نباشیم، مدیر توانمند کسی است که توان حل مسئله داشته و امید آفرین و تحول‌گرا باشد. امسال بهترین زمان برای اجرای اصل مدرسه‌محوری است. مدرسه مرکز ثقل تحولات بوده و در زیست‌بوم جدید البرز حضور مدیران توانمند و کاربلد مغتنم و ارزشمند می‌باشد.

قاسمی در پایان سخنان خود افزود:

استان البرز اولین و تنها استانی بود که همان اوایل راه اندازی شبکه دانش آموزی شاد، جلسه نقد عریان و جدی شبکه تازه تاسیس شاد را در اشل ملی با حضور صدای معلم و سایر کارشناسان و صاحب نظران برگزار و منتشر نمود.

 حاجی‌میرزایی با اشاره به تنوع قومی، فرهنگی البرز گفت: با توجه به مهاجرت بالا در البرز مسائل مبتلابه مدیران آموزش و پرورش بسیار گسترده و متنوع می‌باشد.

وی با اشاره به با ارزش بودن شغل مدیریت مدارس افزود: تربیت انسان عرصه‌ای فراخ و گسترده طلبیده و فرایند پیچیده تعلیم و تربیت در شرایط کرونایی هر لحظه‌اش حاوی لحظات ناب و بی‌بدیل می‌باشد. برای تربیت انسان مجموعه متنوعی از دانش‌ها و مهارت‌ها لازم بوده و مدرسه کانون پژوهش می‌باشد.

سالانه بیش از ۸۰ هزار میلیارد صرف ۱۵ میلیون دانش‌آموز در آموزش و پرورش کشور می‌شود. اثربخشی منابع به اتفاقاتی که در مدرسه ساری و جاریست مرتبط بوده و ده محور حداکثری اعلامی بنده (مشارکت حداکثری، مسئولیت‌پذیری حداکثری و....) تضمین لازم و کافی برای اطمینان از درستی کارهاست.

 حاجی میرزایی با اشاره به ضرورت ارتباط حداکثری با دانش آموزان، همکاران و اولیا افزود: ارتباط لازمه موفقیت بوده و مدیر تراز اول مدیری است که پیوندهای اساسی با مخاطبینش دارد.

 وی در پایان ضمن ترغیب مدیران به جلب مشارکت خانواده‌ها در فرایند آموزش گفت: شرایط جدید دریایی است که ما قبلا در آن شنا نکرده‌ایم و فضای جدید کرونایی مهارت‌ها و قابلیت‌های جدیدی می‌طلبد و اکنون دوره بروز خلاقیت‌ها و هنرنمایی مدیران در اداره بهینه مدارس و خرید سرمایه اجتماعی است.

 وزیر آموزش و پرورش اشاره ای به مشکلات شبکه شاد ، سامانه سیدا ، شبکه اداری ، حق‌الزحمه‌های ناقص پرداخت شده و اضافه‌کاری همکاران نکرد .

به مشکلات مبتلا به مدیران در شرایط کرونایی هم اشاره ای نشد .

این نشست بدون پرسش و پاسخ و حضور خبرنگاران مستقل برگزار گردید .

پایان پیام/


گزارش صدای معلم از نشست مجازی وزیر آموزش و پرورش با مدیران مدارس البرز

خراسان رضوی

منتشرشده در نامه های دریافتی

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور