صدا و سیما می تواند به عنوان فراگیرترین رسانه دیداری و شنیداری از موقعیتی بی بدیل در عرصه اطلاع رسانی ،آگاهی بخشی، آموزش ،ایجاد اعتماد بین دولت-ملت (به معنی عام آن) ترویج امید و آرامش و نشاط برخوردار باشد.

  این انتظار محتملی است که چنانکه جامه عمل به خود گیرد گسترش تکنولوژی و فن آوری اطلاع رسانی نه تنها تهدیدی برای جامعه ایران و منافع ملی کشور نخواهد بود بلکه این فناوری در خدمت فراگیری صدا و سیما خارج از مرزهای ایران نیز به کار گرفته خواهد شد.
به بیان دیگر چنانکه رسانه ای بتواند منطبق با تقاضا و نیاز جامعه و متناسب با رشد فرهنگی  و البته هماهنگ با رویکرد و جهت گیری کلی حفظ منافع ملی حرکت نماید نه تنها به وظیفه خطیر خود عمل کرده است بلکه پشتوانه اصلی خود یعنی  تعداد مخاطبین را نیز روزبه روز افزایش داده است.
در واقع اصلی ترین پشتوانه هر رسانه ای میزان مخاطبین آن است. اما با برآوردی منصفانه و به دور از حب و بغض می توان قضاوت نمود که امروز صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان رسانه ای ملی با بحران مخاطب مواجه است.این در حالی است که به اقتضای ملی بودن از بودجه عمومی کشور ارتزاق می کند و در دورافتاده ترین نقاط کشور دسترسی به شبکه های آن سهل و آسان است و ماهواره ها  نیز دسترسی برون مرزی را ممکن ساخته است.
نقد جدی که می توان به این رسانه داشت آن است که رویکرد حاکم بر این رسانه به تولید برنامه هایی که قادر باشد توجه  مخاطب داخلی  را جلب کند منجر نمی شود .

طبیعی است با چنین رویکردی این رسانه از چشم ها و گوش های مردم فاصله می گیرد.زیرا این عرضه متناسب با تقاضاهای موجود در جامعه نیست و مخاطب به همین دلیل در جستجوی محل دیگری که- لاجرم دور از دسترس هم نیست- برای پاسخ به نیازهای خود باشد و از قضا راز استقبال از شبکه های ماهواره ای نیز همین مسئله است.
قدر مسلم پیشرفت تکنولوژی ارتباطات ،امکان محدود کردن دسترسی مخاطبان را به رسانه های برون مرزی عملا غیر ممکن ساخته است و علی القاعده نیاز مخاطب از این محل ها تامین خواهد شد.
مسئله اصلی صدا و سیمای ایران امروز بحران مخاطب است و تا زمانی که نگاه واقع بینانه در مواجهه با نیازهای متکثر جامعه ایرانی مبنای برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های این رسانه نباشد و شان ملی بودن خود را در حد یک رسانه میلی تنزل دهد نه تنها این چالش استمرار خواهد یافت بلکه  روز به روز شکاف بحران مخاطب افزایش نیز خواهد یافت.
بنابر این باید دید تغییر مدیریت صدا و سیما تا چه حد می تواند بر این بحران غلبه کند و آیا این تغییر منتهی به تغییر رویکرد خواهد شد یاخیر؟

واقعیتی که نمی توان قبل از آغاز به کار مدیریت جدید صدا و سیما در مورد آن قضاوت نمود .

ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

میزان دریافتی بیمه ها از مردم به اندازه ای زیاد است که به این شرکت ها به خود اجازۀ پرداخت های کلان را داده است/ به هنگام ثبت نام اولین پولی که از دانش آموزان مطالبه می شود، هزینه بیمۀ حوادث است/ اغلب مدیران مدارس دریافت این مبلغ به ظاهر اندک را از جمله مهمترین وظایف خود می دانند/ چرا مدیران و معاونان مدارس و نیز واحد رفاه معلم در ادارات آموزش و پرورش تبدیل به عاملان این دریافتی های غیر قانونی شده اند / با بررسی این موضوع در صورت امکان از دریافت حق بیمه حوادث از خانواده های فرهنگیانی که بیمۀ تکمیلی دارند، خودداری کنند

  گروه استان ها و شهرستان ها/

« مسعود کردپور »  دبیر آموزش و پرورش شهرستان مهاباد استان آذربایجان غربی در نامه ای به رییس جمهور خواستار تجدید نظر در حکم صادره توسط هیئت عالی نظارت بر تخلفات اداری و بازگشت به کار شد.

در نامه آمده است که حکم بدوی برکناری از کار ایشان توسط شعبه سه هیئت تجدید نظر تهران تائید شده است.

مسعود کردپور قبل از اخراج 22 سال سابقه کار در آموزش و پرورش داشته است.

او خود را قربانی سیاست های دولت دهم دانسته و با استناد به اظهار نظر وزیر محترم آموزش و پرورش مبنی بر بازگشت به کار کسانی که با برخورد در دولت قبلی روبه رو گردیده اند می نویسد :

" اینجانب هیچ گاه خود را مصون از اشتباه و تقصیر و گناه ندانسته و نمی دانم ولاکن اعمال اشد مجازات یعنی اخراج و انفصال از حق کار در آموزش و پرورش را برای همیشه غیر منصفانه و غیر عادلانه می دانم ؛ امید است که دولت اعتدال و امید در این راستا نیز اقدامات لازم را معمول نماید."

لازم به ذکر است تعدادی از معلمان که در دولت پیشین و در زمان وزارت حاجی بابایی از کار اخراج و یا معلق شده بودند با پی گیری های دکتر علی اصغر فانی و مجموعه وی توانستند به کار باز گردند و « صدای معلم » از این اقدام انسانی وزیر آموزش و پرورش حمایت و قدردانی می نماید .

پایان پیام /

  گروه اخبار/

تهران

گروه اخبار/ 16 مرکز رفاهی و درمانی فرهنگیان در 13 استان کشور عصر امروز به طور همزمان توسط وزیر آموزش و پرورش افتتاح شد.

تهران

لرستان

  ساده و بی پیرایه سلام و احترام بنده را از دیار تنهایی و مردمانی از یاد رفته و سوخته از آتش فقر در کلان شهر تهران با هوای آلوده با هزینه های گزاف و نامهربانی روزگار پذیرا باشید .

چندی پیش از رسانه ها اعلام گردید که جنابعالی گفته اید من اکنون نیز به نمایندگی از فرهنگیان و مردم در بدنه دولت هستم . اگر شما فرهنگیان فکر می کنید در این سال ها مسیر خود را اشتباه رفته ایم نظرتان را به بنده اعلام کنید .

لذا به همین منظور شرح حال و شمه ای از زندگی نامه پردرد معلمان بازنشسته را که انتظار داریم مقرر فرمایید در محکمه اخلاق و عدل الهی و وجدان و مردمی مطرح گردد مقبول وجدان بیدار و مومن و قاضی آگاه و منصف قراربگیرد هر چند که شرح حال و مصائب بازنشستگان فرهنگی در این مختصر نمی گنجد اما :

سینه خواهم شرحه شرحه ازفراق         شرح حال فقر و افتراق

جناب دکتر نوبخت !

قبل از هرچیز لازم می دانم حرف دل همه شاغلان و بازنشستگان را بزنم ، کلید تدبیر قطعا در بسیاری موارد راهگشا و کارگشا بوده و موجب گره گشا ئی در خیلی از امور ملی و بین المللی بوده ، اما در بحث آموزش و پرورش از کیفیت بخشی و سامان دهی امور آموزشی مدارس و حوزه های ستادی و اداری گرفته تا معیشت و رفاه پرسنل و بازنشستگان ، به اذعان اکثریت قریب به اتفاق فرهنگیان شریف ، متاسفانه به مثابه یک کلید زنگ زده یا شکسته عمل نموده است که امید است در مدت زمان باقی مانده از عمر دولت یازدهم جبران بی مهری ها بشود .

جناب دکتر نوبخت !

بازنشستگان فرهنگی از مظلوم ترین و محروم ترین قشر جامعه هستند که فریاد حق طلبانه ی آن ها را بر روی زمین کسی نمی شنود؟ خداوند که به حق و انصاف قضاوت خواهد کرد ؟ باید از این شغل فرهیختگی و وارستگی ببارد و یک فرهنگی بازنشسته نباید محتاج  2 میلیون وام باشد ؟

علت این همه تبعیض و فرق حقوقی و معیشتی ما با وزارتخانه های دیگر چیست ؟

آیا می دانید چند درصد بازنشستگان ما راننده آژانس هستند و یا به عنوان پادو در معاملات ملکی کار می کنند و در شغل هایی که در شان و شخصیت و منزلت آنهانیست ؟ چند درصد بازنشستگان فرهنگی از وام های کم بهره سود جسته اند ؟

ما بازنشستگان از مصوبات و لوایح دولت و بخشنامه ها و وعده های غیر عملی خسته و مایوس و از تبصره و ماده ها و سمینارها و جلسات چیزی عاید ما نگردیده است و نسبت به گفتار و عملکرد مسئولان ارشد کشور بی اعتماد شده ایم ؟

باید قبول کرد که معلمان شاغل و بازنشسته همیشه مورد ظلم مضاعف و از دیگر کارمندان دولت محروم تر بوده اند ؛ باید انصاف داد قلم هر چه سنگین تر و خونسرد و با کمال نارضایتی در گریستن برای این قشر فرهیخته که عمر گرانمایه خود را صادقانه در طبق اخلاص نهادند و تقدیم فرزندان این مرزوبوم کرده اند بخیل باشد زیرا نمی تواند در مطالعه عمیق زندگی اندوه بار بازنشستگان بی تفاوت باشد ؛ از بازنشسته ای که در نهایت عسرت و تنگ دستی زندگی می کند و از حداقل های معیشت محروم و هر روز صبح با چشم گریان و خواسته های به حق خانواده خود روبه رو می باشد چه توقع می توان داشت که از قلم به منظور تخلیه آلام درونی استمداد نگیرد تا شاید ذره ای سبک بال شود و غم و خونابه های قلبش را برروی کاغذ نریزد . واقعا ارزش و منزلت ما فرهنگیان زندگی زیر خط فقر است ؟

زیرا این قشر فرهیخته در محاق مشکلات و معضلات زندگی با فقر و بیماری و تهیدستی دست پا می زنند آن گاه مسئولان با بزرگ نمایی مسئولیت شان شعار خدمت به مردم را سر می دهند . معلمان و بازنشستگان برخلاف دیدگاه برخی تنگ نظران زیاده طلب و زیادخواه نیستند بلکه آنان دنبال تکریم مقام ارزشمندشان بوده و در بحث معیشت و اقتصاد نیز از فقر گلایه ندارند بلکه از فرق گلایه مند هستند .

با نگاهی عمیق به روشنی می یابیم که بر روی کلید معلمی مقداری زنگار تنگدستی نشسته و کلید زنگ زده نیز قادر نخواهد بود درها را آن چنان که شایسته است بگشاید ؛  لذا ای کاش این کلید زنگ زده روغن کاری و زنگ زدایی شود و با کمک بند زدن به هم متصل گردد که این ای کاش ها به تحقق به پیوندد.

چرا با بی توجهی دولت نیروهای کار آمد که یک سوم خدمت خود را در نظام آموزش و پرورش انجام داده اند برای دوسوم دیگر را در قسمت های دیگر به بازار کار برنامه ریزی می نمایند ؟ عضو کمسیون اجتماعی مجلس ضرورت اصلاح قانون خدمات کشوری را ضروری خواند و گفت این قانون در حوزه بازنشستگی ، دستمزدها و استخدام کارکنان دارای اشکالاتی جدی است که باید سریعا اصلاح شود  و گرنه نقش و جایگاه معلمین و بازنشستگان بسیار والا و ارزنده است و می طلبد با عنایت بیشتر به اهمیت این جایگاه توجه بیشتری به معیشت فرهنگیان داشت .

آنچه حائز اهمیت است تبعیض فاحش حقوق و مزایای بین بازنشستگان فرهنگی با سایر ادارات و موسسات است که قلب و روح همه آن ها را  آزرده و تبعیض و تفاوت را به آنها تحمیل کرده است .

چرا هیچ مسئول عالی رتبه کشور از وضعیت اسف بار بازنشستگان فرهنگی در رسانه ملی سخنی نمی گوید ؟ آیا مطلع نیستند ؟

آیا 100 نماینده معلم در مجلس شورای اسلامی صدای حق گوی بازنشستگان فرهنگی را نشنیده اند و در انتخابات مجلس امین دولت و آراء مردم  نبوده اند  ؟

بازنشستگان فرهنگی مدافع می خواهند .

آیا تاکنون سری به فیش حقوقی بازنشستگان وزارتخانه های زده اید تا به راحتی بی عدالتی در نظام پرداخت ها را مشاهده کنید ؟

چرا مستند سازان و خبرنگاران و روزنامه نگاران ما به زندگی معلمان بازنشسته نمی نگرند ؟

آیا حقوق معلمان بازنشسته را با دیگر کشورها مقایسه کرده اید ؟ چه تسهیلات و امکانات رفاهی برای بازنشستگان ایجاد کرده اید ؟

آیا مسئولین صندوق بازنشستگی حاضرند دومیلیون وام با رعایت نوبت با ده ها پیچ و خم اداری بگیرند ؟

چرا این همه سکوت و نابرابری ؟

لب به سخن بگشایید !

مشکلات این قشر آسیب پذیر جامعه را انعکاس و پی گیری نمایید ؟

همسان سازی حقوق و مزایای بازنشستگان فرهنگی با سایر کارکنان شاغل خاص همه ی آن هاست ؛ پس چرا سازمان مدیریت و برنامه ریزی ، قانون مدیریت خدمات کشوری بعد چند سال انتظار قوانین را اجرا نکرد ؟ یک بام دوهوا ؟

بازنشستگان فرهنگی  با سه دهه خدمت صادقانه و خلاقانه خود در آموزش وپرورش و از دست دادن نیروی جوانی و با تصویب قوانین منع به کارگیری بازنشستگان عملا آنها را خانه نشین و نیمکت نشین بوستان ها کرده اید و خود مستثنی از قوانین هستید ؟

این است وضعیت نابه سامان و آشفته بازنشستگان فرهنگی که صدایشان به جایی جز خداوند نمی رسد ؟

جامعه فرهنگیان بازنشسته به شدت ملتهب بوده و اکثر آنان به علت مشکلات معیشتی و روحی روانی و به تبع آن مشکلات جسمی با عوارض جبران ناپذیری مواجهه می باشند ، این همه آسیب شناسی بدون آسیب درمانی کمر نظام آموزش کشور را خم نموده ، قطعا اگر درمان نشود خورشید دانایی روزی پژمرده و خواهد مرد .

ضمن عذر خواهی از فرهنگیان بازنشسته به منظور احترام و حفظ لیاقت و عزت و کرامت انسانی این سرو قامتان مظلوم کشورم ایران سر افراز از بیان مشکلات و سئوالات و دردهای بیشتر چه بسا درددل آنان نیز باشد خوداری می کنم  .

امیدوارم گوش شنوا و اقدام عاجلی شود .

ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گروه استان ها و شهرستان ها / سال 94 وزارت آموزش و پرورش بر اساس ماده 28 اقدام به استخدام 5000 نفر از فارغ التحصیلان سایر دانشگاه های کشور نمود. پذیرفته شدگان عمدتا کارشناس ارشد و دکتری هستند و هم اکنون در حال گذراندن دوره  کسب مهارت های معلمی در مراکز تربیت معلم کشور می باشند و با مشکلاتی روبه رو هستند که در نامه پیوست به طور کامل بیان شده و به امضای جمعی از کسانی که در حال سپری کردن دوره در مرکز شهید آیت نجف آباد در استان اصفهان هستند رسیده است.