مسیری که آموزش و پرورش ما می پیماید بیشتر از اینکه بر روی یک ریل محکم و استوار از پیش تعریف شده باشد اغلب براساس تصمیمات فردی و مقطعی وزیر و مسئولان آن است/ اشتباه معلم روي خاك راه مي رود / مشکلات قوه قضائیه کشور به عدم توجه ریشه ای و درست به مقوله آموزش و پرورش مربوط می شود/ برخی از کشورها به دلیل قانون مداری مردم با کمبود کار و پرونده برای وکلا مواجه هستند/ چرا در ایران برنامه منسجمی برای آموزش و پرورش موجود نیست / شاه بیت اغلب این برنامه ها معیشت معلم هست و بس/ دومین واقعیت تلخ دیگر گره زدن هرگونه توجه بنیادین ، اساسی و ریشه ای به آموزش و پرورش با مشکلات معیشتی فرهنگیان است/ نگاه معیشت محور بر نگاه کیفیت محور در آموزش و پرورش غلبه پیدا کرده است/ تجمیع بودجه های فرهنگی کشور در آموزش و پرورش راهکار دیگری است که هم برنامه ریزی صحیح را بر چگونگی هزینه کرد بودجه و هم نظارت و پاسخگویی مردم میسر می سازد

اردبیل

قم

ﮐﻮﺩﮎ ﺷﺎﺩﺍﺏ ﻋﺸﻖ ﻣﺪﺭﺳﻪ
ﺩﺭ ﭘﺲ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﻧﺎﭘﯿﺪﺍﯼ ﺧﻮﯾﺶ
ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺑﺎﺯﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﻭﯼ ﺯﻣﺎﻥ
ﺗﺎ ﮐﻪ ﯾﺎﺑﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﺭﻭﯾﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶ
***
ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺗﺎ ﮐﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭ ﻋﻠﻢ ﺭﺍ
ﻓﺮﺑﻪ ﺍﺯ ﻣﺸﻖ ﻭ ﮐﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﮐﻨﺪ
ﭘﺸﺖ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﻣﺪﺭﺳﻪ
ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺟﺎﯾﯽ ﺩﻫﺪ
***
ﺍﻭﻝ ﻣﻬﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺻﺤﻦ ﻣﺪﺭﺳﻪ
ﺑﻮﯼ ﺭﻧﮓ ﺷﺎﺩ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺩﻫﺪ
ﺷﻮﺭ ﻭ ﻏﻮﻏﺎﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺧﺮﻣﻨﯽ ﺷﺎﺩﯼ ﺩﻫﺪ
***
ﮐﻮﻟﻪ ﺑﺮ ﭘﺸﺘﺶ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺪﺭﺳﻪ
ﻣﺸﻖ ﻧﺎﻥ ﻭ ﺁﺏ ﻭ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ
ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺍﯾﺎﻣﯽ ﺩﮔﺮ
ﺍﺯ ﺣﺴﺎﺏ ﻭ ﺩﺭﺱ ﺍﻧﺸﺎ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ
***
ﻓﮑﺮ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎﯼ ﻧﺎﺏ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ
ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﮐﻼﺱ
ﺗﺎ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ، ﺑﻐﺾ ﺩﺭ ﻫﻢ ﺭﻓﺘﻪ ﺭﺍ
ﺟﺎ ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺩﻫﺪ ﺷﻮﺭ ﺳﭙﺎﺱ
***
ﻟﯿﮏ ﺍﻣﺎ ﺯﻫﺮﺧﻨﺪ ﺁﻥ ﺟﻮﺍﻥ
ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﻭﺍﺭﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﺷﻮﺭﺵ ﮐﻨﺪ
ﭼﻮﻥ ﻣﯿﺎﻥ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﻋﻠﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ ﮔﻮﺭﺵ ﮐﻨﺪ
***
ﺍﻭﻝ ﻣﻬﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﻧﮓ ﻣﺪﺭﺳﻪ ،
ﺍﺯ ﺷﮑﻮﻩ ﻋﺸﻖ ﺳﺮﺷﺎﺭﺵ ﮐﻨﯿﻢ
ﮐﻮﺩﮎ ﺍﻣﯿﺪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﺳﺖ ﺳﺨﺖ
ﻫﻤﺘﯽ ، ﺷﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭﺵ ﮐﻨﯿﻢ

ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

وزیر در خصوص حقوق معلمان بازنشستگان به تنهایی قادر به تصمیم گیری نیست/ آموزش و پرورش باید به یک دغدغه همگانی تبدیل شود/ بودجه آموزش و پرورش طی سه سال گذشته، دو برابر شده است/ سه محور اصلی معیشت، منزلت و هویت برای معلمان در دستور کار وزارتخانه قرار دارد/ انتظار فرهنگیان باید منطبق با امکانات موجود باشد/ درصدد هستیم بر اساس خردورزی و عقلانیت حرکت کنیم

با وجود اینکه در ابتدای سال افزایش حقوق 12 درصدی اعلام شد اما طی چند ماه گذشته وزارت آموزش و پرورش به تدریج اقدام به کسر حقوق نیروھای خدماتی به دلایل نامعلوم کرده است . این کسری حقوق تا چهل و پنج ھزارتومان ھم می شود ؛ با این توصیف اگر حقوق نیروھای خدماتی یک میلیون محاسبه گردد افزایش  12 درصدی آنها چیزی میانگین صدهزار تومان بوده که با کسری حقوق انجام شده افزایش حقوق سالیانه نیروھای خدماتی چیزی حدود 6 درصد می شود که به گفته آقای وزیر حقوق معلمان 85 درصد افزایش داشته است !

آیا این تبعیض حقوقی در وزارتی که خود ادعای ناعدالتی حقوق فرھنگیان را با سایر ادارات سر می دھد منطقی است ؟

چه کسی پاسخ گو است  ؟
وزیری که چند ماه می شود وعده افزایش حقوق نیروھای خدماتی را می دھد و عمل نمی کند و با  مظلوم نمایی در رسانه ھا اعلام می کند ما شرمنده نیروھای خدماتی ھستیم !

آیا 40000 ھزار نیروی خدماتی حرف چنین وزیری را باور می کنند ؟

آیا شرمندگی وزیر دردی از ھزاران درد بی دوای نیروھای خدماتی را که خود شرمنده خانواده و سوپری سرکوچه و پوشاک فروش و قصاب و ھزار بدھکار دیگر ھستند ، دوا می کند ؟

آقای فانی !

نیروھای خدماتی ھرگز منکر زحمات و حقوق کم معلمان دلسوز با دیگر کارمندان ادارات دیگر نیستند اما شما ھرگز فکر نکرده اید معلمان با تدریس خصوصی یا شغل دیگری شاید منبع درآمد دیگری داشته باشند ؛ اما نیروھای خدماتی که ھم خدمتگزار ھستند و ھم سرایدار از صبح تا غروب در مدارس موظف ھستند کار کنند ، دنبال کدام شغل دوم باشند که با لطف جنابعالی ھم از طرح رتبه بندی و ھم افزایش حقوق نیروھای اداری و ستادی محروم شدند ؟

آن ها با حقوق زیر یک میلیون چطور زندگی شان را بچرخانند ؟

آقای فانی !

سرتان را بلند کنید و نگاھی به آن خدایی که شما را تا پست وزارت برد و کمک تان کرد بیندازید ؛ ھمان خدای نیروھای خدماتی هم هست...

ارسال مطلب برای صدای معلم
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انسانی که از مال و جان خویش می گذرد و سراسر زندگی اش بخشندگی و نیکوکاری و ایثارگری است و در آن سو انسانی  می بینیم که از مال بیت المال می خورد و می برد و ادا و ادعای انسانیت نیز دارد/ انسانی که حقوق میلیونی و میلیاردی می گیرد و از بیت المال بر می دارد و می گوید : این حق ما بود و حق خویش را از سفره ی انقلاب برداشتیم/ کار انسان‌دوستانه ی او که می‌تواند فصل تازه‌ای در کار معلمی در کشورمان باشد/ ما به آموزش زبان فارسی به این مردم ترک زبان بیشتر نیاز داریم تا  زبان دارکردن کر و لال ها/ باغچه بان چه نیکو به او گفت:" این نخستین معجزه من، که آدم کافری مثل تو به خاطر من مسلمان شد/ الفباي زندگي مي آموخت/ دانش آموزان گريز پا از مكتب و مدرسه هيچ علاقه اي به ترك كلاس درس استاد حسن نيرزاده نوري نداشتند...

نها یک نهاد همچون آموزش و پرورش متولی تربیت نیست و همه نهادها و دستگاه‌های اجرایی و دولتی وظیفه تربیت‌آموزی را بر عهده دارند/ عمده خانواده‌ها امروز به کودکان خود نگاه بردگی دارند و خواسته‌ها، پوشش‌های مقبول و فعالیت‌های مورد علاقه خود را به آنها تحمیل می‌کنند/ والدین در برهه کنونی در بسیاری از مسائل شخصی کودکان نظر می‌دهند و به نوعی، در حال پرورش برده هستند و انتظارات تحقق‌نیافته خود را می‌خواهند در کودک بگنجانند/ در برخی موارد نیز شاهد پدیده کودک‌سالاری در خانواده‌ها هستیم/ کودکان اطلاعات زیادی دارند که نمی‌توانند همه آنها را به خوبی پردازش کنند

رویکرد اجرایی به اراده سیاسی یا مدیریتی مربوط می شود که گره گشایی از مسئله را در روندی عمومی از کنش می بیند و بیش از هر چیز در کوتاه مدت می اندیشد/ به نوعی گفتمان آموزشی و تربیتی رفته ایم که شکل بروز بیرونی آن یک اخلاق گرایی صوری و بسیار مبالغه آمیز است که در سرتا سر نظام های رسانه ای، گفتمانی و گفتاری در جامعه، به ویژه در روابط هژمونیک، آمرانه و  بالا به پایین  مشاهده می شود و در تضادی آشکار با واقعیت های در دسترس و محسوس همگان قرار دارد/ تاکید بر رویکرد آموزشی در قالب نصیحت و توصیه کردن های دائم و به اصطلاح مدرن آن «آموزش فرهنگ» به حدی  گسترش یافته است که همه کنشگران در هر کجا که هستند خود را در نقش معلم اخلاق در نظر می گیرند/ به این نکته بدیهی توجه نمی کنند که آنچه حتی در آموزش اساسی است، هم گرایی و انطباق سخنان آموزش داده شده با کردار آموزش دهندگان است و اگر تضادی در این میان باشد، آموزش به نوعی ضد آموزش بدل خواهد شد/ به محض آنکه فشار قانونی – تنبیهی کنار رفته است، رفتار آسیب زا بار دیگر  شروع به  نشان دادن  ضربه زدن کرده است....

سال گذشته کانون های صنفی از معلمان دعوت کردند که هفته اول مهر با پیراهن مشکی به مدرسه و کلاس بروند / روز اول مهر معلم باید آراسته و تمیز و با لبخند و انرژی به کلاس برود/ روزجهانی معلم برای قدردانی شهروندان از معلمان با ارسال کارت و نامه و حضور در مدارس است/ عده ای ناشناس در تلگرام کمپین گروه های 5 هزار نفری معلمان راه انداخته اند/ تحرکاتی برای سوء استفاده از تجمعات معمولی بازنشستگان مظلوم دیده می شود/  برخی تشکل ها بر اساس قانون احزاب، پروانه فعالیت می گیرند،اما به استناد قانون اساسی تجمع برگزار می کنند/ گفت و گو با مسئولان و نامه نگاری گاهی تاکتیکی برای اتمام حجت و رسیدن به تجمع خیابانی است/  اغلب معلمان  ظرفیت تجمع غیر قانونی و جنگ و گریز با نیروی انتظامی و بسیج را ندارند/ ورود کانون های صنفی به مناقشه بر سر تفسیر اصل 27 قانون اساسی ضرورت ندارد/ تجمعات خیابانی زنجیره ای سال 94 هنگامی متوقف شد که تعدادی از فعالان صنفی بازداشت شدند/ فعالان صنفی باید مسایل ایدئولوژیکی و کارگری و سیاسی را بار فعالیت صنفی نکنند/ اغلب معلمان در فضای مجازی رادیکال و در فضای واقعی محاسبه گر و محافظه کارند/ عبور از مرزهای قانون، ریسک هایی دارد که اغلب معلمان در عمل حاضر به قبول یک درصد آن نیستند/ فعالیت صنفی آرمان ندارد و  مقدس نیست بلکه  فعالیتی کاملا سودجویانه و منفعت طلبانه است/  می خواهند بخش هایی از معلمان را به عنوان یک وزنه سیاسی در برابر دولت "لیبرال نو "روحانی  قرار دهند/ در زمستان 80 گروه هایی از معلمان در خیابان های تهران تحت مدیریت "خانه معلمان "  شعار می دادند "نه چپیم نه راستیم " اما .../مشکلات  معلمان باید  در کادر آموزش و پرورش دیده شود نه در قالب روابط کارگر و کارفرما....