گروه اخبار/ پیشنهاد دیمیتری مدودیف نخست وزیر روسیه به آموزگاران که برای جبران سطح پایین حقوق خود نسبت به دیگر بخش ها به شغل دوم به ویژه تجارت روی آورند، سبب بروز واکنش های قابل توجه منفی و طرح درخواست استعفای وی در قالب تومار اینترنتی شده است.
معلم معترض روسی در جریان نشست به مدودیف گفت: چرا آموزگارانی مانند من حداکثر 15 هزار روبل (230 دلار) حقوق می گیرند، ولی دریافتی نظامیان و کارکنان نهادهای امنیتی حداقل 50 هزار روبل (750 دلار) است
ترویج خرافات صنفی در بین معلمان یک حرکت ارتجاعی و سیاسی است/ یک معلم بازنشسته گفت که در آمریکا ماشین ها به احترام نشان روی یقه کُت من می ایستادند / برخی همکاران تصور می کنند که مرغ همسایه غاز است و معلمان در همه جا به جز ایران در ناز و نعمت بسر می برند/ برخورد اغلب همکاران با غرب بین دوقطب نفرت و شیفتگی نوسان دارد/ معلمان با صاحبان شغل های دیگر از موضع تحقیر یا طلبکاری برخورد نکنند/ هیچ عیبی ندارد که هر گروهی شغل خود را مهم و حیاتی بداند/ پرسش سهراب سپهری این است که چرا می گویند اسب حیوان نجیبی است ، کبوتر زیباست و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست/ این تصور که معلمان در جوامع غربی طبقه ای ممتاز و غرق در ناز و نعمت هستند واقعی نیست/ آیا در برخی کشورها به معلمان به جای حقوق چک سفید امضا می دهند / آیا واقعا پزشکان آلمانی از خانم آنجلا مرکل خواستند حقوق آنها را با معلمان برابر کند / در آلمان سه گروه نباید پشت چراغ قرمز بمانند؛ آمبولانس، آتش نشانی و معلمان/ آیا معلمان آلمان با یونیفرم و خودروهایی به رنگ خاص و آژیرکشان از خیابان ها عبور می کنند/ چرا هیتلر در جنگ جهانی دوم ،معلمان را در سنگرهای بتونی در اعماق زمین مخفی کرد تا به آنها آسیبی نرسد/ این گونه مطالب را تحت عنوان خرافات صنفی باید طبقه بندی کرد و باعث وهن جامعه معلمان است/ انتشار این داستان ها عمدی و با هدف ایجاد تعصب ، خودبرتربینی و نفرت به اقشار جامعه و دولت در لایه های کم سواد معلمان صورت می گیرد/ برای طرح مشکلات خود نیاز به داستانسرایی در باره وضع معلمان آمریکا و المان و... نداریم/ فضای مجازی مانند شمشیر دو لبه است. هم می تواند عامل ارتقای اطلاعات و سطح تحلیل و اندیشه افراد و هم می تواند عامل انتشار داده های غلط و دامن زدن به تعصب و مانعی در راه رشد تفکر انتقادی باشد/ سکوت ما در برابر ترویج خرافات صنفی ممکن است حمل بر همراهی و رضایت شود/ خرافات صنفی باعث گسترش افکار متعصبانه و ضدیت با اقشار دیگر و دانش آموزان و گسترش نوعی نگاه فاشیستی در بین اقلیتی از معلمان می شود
اعطای آزادی بیش از اندازه به مدارس در چارچوب رقابت بین آن ها می تواند اثرات منفی زیادی را به دنبال داشته باشد و بهتر است بر این رقابت نظارت شود/ اکثر قریب به اتفاق مطالعاتی که در آمریکا صورت گرفته است نشان می دهد که باز گذاشتن دست مدارس در رقابت برای جذب دانش آموز در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر نداشته یا اگر هم داشنه باشد میزان آن بسیار کم است/ این تفکر که رقابت آزاد بین مدارس سبب افزایش کارکرد محصلین می شود چندان درست نیست/ زمانی که اختیار والدین در انتخاب مدرسه ی فرزندشان به آزادی عمل بیش از اندازه ی مدارس در انتخاب دانش آموزان خود و برخورد متفاوت با آن ها به نسبت وضعیتی که دارند همراه می شود سبب افزایش نابرابری تحصیلی می شود/اکثرا خانواده های ثروتمند و طبقه ی متوسط هستند که می توانند دست به انتخابی آزادانه بزنند. انتخاب خانواده هایی که از نظر مالی ضعیف تر هستند تنها به مدارس محدوده ی زندگی خودشان محدود می شود/ با وجود تدابیری که در نظام آموزشی فرانسه به منظور رفاه حال والدین دانش آموزان لحاظ شده است ، بسیاری از آن ها سعی در دور زدن این قوانین دارند/ آن ها دائما سعی در ممانعت از ثبت نام فرزند خود در مدرسه ای که از نظر موقعیت مکانی برای آن ها در نظر گرفته شده داشته و تمایل به ثبت نام فرزند خود در مدارس خصوصی دارند/ برای مبارزه با شکاف اجتماعی ، در وهله ی اول باید سیاستی عمومی با محوریت اقتصاد و کار دنبال شود و به طور خاص تلاشی گسترده برای از بین بردن شکاف طبقاتی بین محله های مختلف در شهرها انجام شود/ برای مبارزه با این شکاف باید در وهله ی اول نحوه ی رقابت بین این مدارس را سازماندهی کرد. درست از زمانی که انتخاب آزاد والدین در انتخاب مدرسه برای فرزنداشان با خودمختاری مدارس در انتخاب دانش آموزانشان و فرق گذاری بین آن ها همراه می شود ، شکاف تحصیلی به میزان بسیار زیادی افزایش می یابد/ مقابله با این شرایط تنها در صورتی ممکن است که در سیاست فعلی که وزارت آموزش و پرورش در پیش گرفته تجدید نظر شود
انتخاب آزاد والدین در انتخاب مدارس در برخی از نظام های آموزشی سبب بروز رقابت بین مدارس در مناطق مختلف می شود. آیا باید برای این رقابت معیارهای جدیدی ارائه شود؟
مطالعاتی که در سطح بین المللی انجام گرفته است نشان می دهد که اعطای آزادی بیش از اندازه به مدارس در چارچوب رقابت بین آن ها می تواند اثرات منفی زیادی را به دنبال داشته باشد و بهتر است بر این رقابت نظارت شود.
در بسیاری از نظام های آموزشی ، رقابت بین مدارس روز به روز بیشتر می شود. این مساله در فرانسه و سایر کشورهای اروپایی هم به وضوح قابل مشاهده است اما مساله ی اصلی در آن است که هیچ حد مشخصی برای آن تعریف نمی شود. در عوض در بخشی از کشورهای آمریکایی ، انگلستان و نیوزیلند ، نظام های آموزشی با جهت دهی به این رقابت ها تاثیرات بسیار مثبتی را ایجاد کرده اند. : مثل بهبود فعالیت های آموزشی و توجه بیش از پیش به نیازهای دانش آموزان و والدین. در این کشورها والدین به جای آن که مجبور باشند حتما فرزند خود را در مدرسه ای که در محدوده ی محل زندگی آنهاست ثبت نام کنند ( مثل فرانسه و ایران ) در انتخاب مدرسه ی فرزندان خود آزادند ، چرا که تمامی مدارس به نسبت تعداد دانش آموزانی که ثبت نام می کنند به اندازه ی کافی از دولت بودجه دریافت می کنند.
در این نظام های آموزشی نیمه رقابتی مدارس آزادند تا با به کارگیری ابتکارات و امتیازاتی که در اختیار والدین و دانش آموزان قرار می دهند مثل کادری قوی و کیفیت آموزشی ، آن ها را به خود جذب کنند. این گونه اختیار دادن به مدارس چه تاثیری در سیستم آموزشی این کشورها دارد؟
اکثر مطالعاتی که به منظور پاسخ دهی به این پرسش صورت گرفته اند بی طرف نیستند اما می توان نکات مشترکی را در بین همه ی آن ها پیدا کرد.
در وهله ی اول ، اکثر قریب به اتفاق مطالعاتی که در آمریکا صورت گرفته است نشان می دهد که باز گذاشتن دست مدارس در رقابت برای جذب دانش آموز در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر نداشته یا اگر هم داشنه باشد میزان آن بسیار کم است.(1)
بنابراین این تفکر که رقابت آزاد بین مدارس سبب افزایش کارکرد محصلین می شود چندان درست نیست.
از طرفی دیگر مطالعات زیادی هم در رابطه با تاثیر آزادی نسبی مدارس بر تفکیک و نابرابری تحصیلی صورت گرفته است. اکثر آن ها نشان می دهند زمانی که اختیار والدین در انتخاب مدرسه ی فرزندشان به آزادی عمل بیش از اندازه ی مدارس در انتخاب دانش آموزان خود و برخورد متفاوت با آن ها به نسبت وضعیتی که دارند همراه می شود سبب افزایش نابرابری تحصیلی می شود. برای مثال ، فرزندان خانواده های فقیر حضور کمرنگی در برخی از مدارس دارند.این مساله از یک طرف تاثیری منفی برپیشرفت تحصیلی این دانش آموزان می گذارد و از طرفی دیگر سبب بروز نابرابری اجتماعی در بین دانش آموزان مختلف که به این وسیله از هم تفکیک می شوند می شود. (2)
درس هایی که باید از انگلستان گرفت
یکی از متقاعد کننده ترین تحقیقات ارائه شده در نیوزیلند صورت گرفته است. (3) تحقیق فوق در گرین سیتی ، شهری کوچک ، انجام شده است که 11 مدرسه ی راهنمایی در شهر و حومه ی آن قرار دارد. اصلاحات صورت گرفته در این شهر سبب پویایی رقابت بین مدارس بین سال های 1989 و 1993 شد. طبق تحقیق انجام شده ، این اصلاحات سبب تشدید روند قطبی شدن و تفکیک قومیتی دانش اموزان شد چرا که وزارت آموزش و پرورش و مقامات محلی دست از هرگونه نظارت بر انتخاب مدرسه توسط والدین برای فرزندانشان از یک طرف و نحوه ی اسم نویسی و قبول این دانش آموزان از طرف دیگر ، برداشت.
به گفته ی محققین ، تردیدهایی که در خصوص اعطای آزادی بیش از اندازه به مدارس در عرصه ی رقابت آن ها با یکدیگر وجود دارد کاملا قابل توجیه است : اکثریت خانواده های ثروتمندی که در این منطقه زندگی می کردند تمایل به ثبت نام فرزند خود در مدرسه های خارج از آن را داشتند و همین مساله سبب ظهور شکاف اجتماعی در مدارس شد.
تحقیقات دیگری که در انگلستان صورت گرفته است هم در همین مسیر گام بر می دارد : آزادی عمل در انتخاب با توجه به منابع فرهنگی و مادی خانواده ها متفاوت است و اکثرا خانواده های ثروتمند و طبقه ی متوسط هستند که می توانند دست به انتخابی آزادانه بزنند. انتخاب خانواده هایی که از نظر مالی ضعیف تر هستند تنها به مدارس محدوده ی زندگی خودشان محدود می شود.
با این حال به این نظریه انتقاد هایی هم شده است. بر مبنای مطالعات گسترده ی کمی و کیفی ای که در رابطه با علل و گسترش شکاف اجتماعی بین مدارس در انگلستان صورت گرفته است ، تیمی تحقیقاتی (4) نشان داده است که اصلاحاتی که در سال 1988 شکل گرفت سبب کاهش شکاف اجتماعی در بسیاری از مدارس در بین سال های 1989 و 1995 شد. در سایر مدارس ، اما روند افزایش شکاف اجتماعی ادامه پیدا کرد. در عوض ، بین سال های 1998 و 2001 ، یک بار دیگر روند شکاف اجتماعی در مدارس روندی افزایشی پیدا کرد.به گفته ی محققین این شکاف به خصوص در مناطق شهری متوسط ، با تراکم جمعیتی بالا و فقیر شدت گرفت نه در مناطق روستایی. آزادی عمل دادن به والدین در انتخاب مدرسه ی فرزندشان سبب شد تا آن ها به مدارسی دسترسی پیدا کنند که قبلا برای آن ها میسر نبوده. به عبارت دیگر ، آزادی که به این خانواده ها اعطا شد، در مناطقی که شبکه ی حمل و نقل مناسبی داشتند تاثیرات بسیار مثبتی را به دنبال داشت.
با این حال بین سال های 1998-2001 برنامه های دولتی سبب افزایش تعداد مدارسی شد که برنامه ی تحصیلی ویژه ای داشتند. این مساله با تمایل مدارس به گلچین کردن دانش آموزانی که برای ثبت نام به آن ها مراجعه می کردند همراه شد. این موضوع دلیلیست برای افزایش شکاف اجتماعی در مدارس در این بازه ی زمانی ، نتایح به دست آمده با سایر تحقیق های صورت گرفته برابری داشتند. در مناطق شهری پیشرفته تر ، هم همان شکاف به وجود آمد چرا که امکاناتی که مدارس ارائه می دادند به تناسب وضعیت مالی دانش آموزانی که به آن ها مراجعه می کردند متفاوت بود. در نتیجه :
آزادی عمل ارائه شده به والدین در انتخاب مدارس فرزندان خود از یک سو و آزادی عمل بیش از حد اعطا شده به مدارس در انتخاب دانش آموزان خود از سوی دیگر سبب بروز شکاف تحصیلی شد.
فرانسه : والدینی که نظام آموزشی را دور می زنند
رقابت بین مدارس در نظام های آموزشی که انتخاب آزاد مدرسه توسط والدین به صورت رسمی به رسمیت شناخته نشده و توسط قانون مدرسه محدود شده هم می تواند وجود داشته باشد ، مثل کشور فرانسه. به این ترتیب جامعه شناسان فرانسوی نشان داده اند که مدارس این کشور بی وقفه با رقابتی محلی دست و پنجه نرم می کنند ، رقابتی که نه تنها بین مدارس خصوصی و دولتی که بین خود مدارس دولتی هم در جریان است.(5)
با وجود تدابیری که در نظام آموزشی فرانسه به منظور رفاه حال والدین دانش آموزان لحاظ شده است ، بسیاری از آن ها سعی در دور زدن این قوانین دارند.
آن ها دائما سعی در ممانعت از ثبت نام فرزند خود در مدرسه ای که از نظر موقعیت مکانی برای آن ها در نظر گرفته شده داشته و تمایل به ثبت نام فرزند خود در مدارس خصوصی دارند. انتخابی که مسلما در دسترس تمام قشرهای جامعه نبوده و سبب گسترش شکاف تحصیلی و در نتیجه شکاف اجتماعی می شود. مدرسه ها به نوبه ی خود سعی می کنند تدابیری به کار گیرند که بتوان به وسیله ی آن ها به انتخاب والدین پاسخ بگویند. برای نیل به این هدف آن ها دانش آموزان با وضعیت مناسب تحصیلی را در اولویت قرار می دهند و از طرفی - به صورت قانونی یا مخفیانه – کلاس های مختلف متناسب با سطح و وضعیت دانش آموزان خود برگزار می کنند. ( حول انتخاب هایی مربوط به زبان خارجه ف ورزش ، هنر و . . . )
تحقیقاتی که در مقیاس اروپایی صورت گرفته نشان می دهد چگونه انتخاب والدین در منجر به بروز رقابت شدید بین مدارس ، در وهله ی اول برای جذب دانش آموز و در نتیجه سرمایه و در وهله ی دوم جذب دانش آموزان بهتر می شود.این رقابت تاثیر به سزایی در نحوه ی عملکرد مدارس دارد. برخی از این مدارس با تکیه بر شهرتی که دارند هدف اصلی خود را جذب سرمایه قرار داده و پاره ای دیگر با ارائه ی امکانات تحصیلی جدید ( مثل کلاس های دو زبانه) یا منوی غذای متنوع در ساعت نهار به دنبال جذب دانش آموزان جدید برای بهبود بخشیدن به تصویر خود در بین عموم هستند.
بر عکس ، برخی از مدارس که امکاناتی این چنین ندشته و در نتیجه توانایی اعمال قدرت بر ثبت نام دانش آموزان خود را ندارند برخی مواقع به نحوی تهاجمی – برای مقابله با شکست تحصیلی دانش آموزان – با مساله برخورد کرده و در سایر موارد شرایط را پذیرفته و دست از تلاش بر می دارند. مساله ای که منجر به افت سطح علمی دانش آموزان آن ها می شود.
رقابت بیشتر ، شکاف بیشتر ، راه چاره چیست؟
برای مبارزه با شکاف اجتماعی ، در وهله ی اول باید سیاستی عمومی با محوریت اقتصاد و کار دنبال شود و به طور خاص تلاشی گسترده برای از بین بردن شکاف طبقاتی بین محله های مختلف در شهرها انجام شود.(6) با این وجود یکی از دلایل شکاف تحصیلی موجود در فرانسه ی امروز را باید در ساز و کار رقابت بین مدارس جست و جو کرد. برای مبارزه با این شکاف باید در وهله ی اول نحوه ی رقابت بین این مدارس را سازماندهی کرد. درست از زمانی که انتخاب آزاد والدین در انتخاب مدرسه برای فرزنداشان با خودمختاری مدارس در انتخاب دانش آموزان شان و فرق گذاری بین آن ها همراه می شود ، شکاف تحصیلی به میزان بسیار زیادی افزایش می یابد. چگونه باید با این پدیده مقابله کرد؟
پاسخ ما این چنین است : مقابله با این شرایط تنها در صورتی ممکن است که در سیاست فعلی که وزارت آموزش و پرورش در پیش گرفته تجدید نظر شود.
مشکل اول در نحوه ی مشخص کردن قلمروی رقابتی مدارس است. به عبارت دیگر مدارس شهری برای جذب دانش آموزان قوی و خانواده های ثروتمند تنها به قلمروی خود بسنده نکرده و به دنبال دانش آموز خارج از آن هم هستند. این مساله در شرایطی است که مسئولین این حوزه های دولتی یا به این مساله اهمیتی نمی دهند یا توانایی لازم برای رویارویی با این مشکل را ندارند.
در وهله ی دوم ، این والدین هستند که برای ثبت نام فرزندان در مدارس بهتر و با کیفیت تر حوزه ی قلمروها را زیر پا می گذارند. مسئولین دولتی در این مورد هم آن طور که باید و شاید سفت و سخت عمل نمی کنند. این مساله در حالی است که برخی مدارس این امکان را دارند تا در ثبت نام دانش آموزان خود از فیلترهای مختلف استفاده کنند ولی سایر مدارس خیر. برای نظم بخشیدن به رقابت بین مدارس ، باید به طور همزمان در تمامی حوزه های تحصیلی عمل کرده و امکاناتی را که آن ها در اختیار دانش آموزان و والدین قرار می دهند و نحوه ی عملکرد آنها را حداقل تا حد امکان یکسان کرد. اگر بتوان این سیاست را برای تمامی مدارس یک حوزه – چه خصوصی و چه دولتی – اجرا کرد ، شرایط بسیار بهتر خواهد شد. این مساله نیازمند وضع معیارهای مشترک در زمینه ی ثبت نام دانش آموزان و ارائه ی امکانات مختلف به آن ها می باشد. وزارت آموزش و پرورش بلژیک در حال حاضر در حال تحقیق برای بررسی امکان به اجرا در آوردن این سیاست است ، سیاستی که اجرای آن با توجه به نبرد دائمی موجود بین مدارس دولتی و خصوصی اصلا ساده به نظر نمی رسد.
در نهایت ، نظارتی بیشتر بر مدارس " نیمه مختار " می تواند تاثیرات مخرب رقابت آزاد بین مدارس را کمتر کند.
تحقیقات صورت گرفته نشان می دهد که در انگلستان کارهایی صورت گرفته است که می تواند فاصله ی بین مدارس را کمتر کند : به اجرا در آمدن سیاست های جدید برای جذب دانش آموزان از تمامی اقشار جامعه در مدارسی که بیشترین درخواست را دارند ، سبب شده است تا شکاف بین مدارس تا حدی کمتر شود. از این لحاظ ، شکاف تحصیلی بین مدارس در برخی از مناطق شهر لندن کمتر از یک سوم آن چیزیست که پیش بینی می شد ، به خصوص از لحاظ حضور اقشار مختلف جامعه در مدارس.
توضیحات:
(1) D.N. Harris et C.D. Herrington, « Accountability, standards, and the growing achievement gap. Lessons from the past half-century », American Journal of Education, vol. CXII, n° 2, février 2006.
(2) G. Felouzis, F. Liot et J. Perroton, L’Apartheid scolaire. Enquête sur la ségrégation ethnique dans les collèges, Seuil, 2005.
(3) D. Hughes et al., Trading in Futures. Why markets in education don’t work, Open University Press, 1999.
(4) S. Gorard, C. Taylor et J. Fitz, Schools, Markets and Choice Policies, Routledge/ Falmer, 2003.
(5) S. Broccolichi et A. Van Zanten, « Espaces de concurrence et circuits de scolarisation. L’évitement des collèges publics d’un district de la banlieue parisienne », Les Annales de la recherche urbaine, n° 75, 1997, et G. Felouzis, « Performances et “valeur ajoutée” des lycées : le marché scolaire fait des différences », Revue française de sociologie, vol. XLVI, n° 1, 2005.
(6) M. Oberti, « Différenciation sociale et scolaire du territoire », Sociétés contemporaines, n° 59-60, 2006.
منبع: مجله ی علوم انسانی فرانسه: http://www.scienceshumaines.com/
انسان شناسی و فرهنگ
اخراج و تعلیق ده ها هزار معلم و دانشگاهی بعد از کودتای ناکام ترکیه برای معلمان ایرانی اقدامی شگفت انگیز و غیرقابل انتظار بود.
پرسش این است که چه رابطه ای بین کودتای نظامیان و اخراج معلمان وجود دارد؟
بسیاری بر این باور بودند که ترکیه کشوری است که می تواند از نظر « توسعه و دمکراسی » الگوی سایر کشورهای منطقه قرار گیرد . اما حوادث اخیر به خصوص اخراج معلمان و به عبارتی " پاک سازی " فرهنگیان و دانشگاهیان و تعرض به حقوق شهروندان ،شک و تردید فراوان در این باور ایجاد کرد .
بر اساس آن چه آموزش بین الملل گفته است : "تاکنون 15200نفر از معلمان از کار تعلیق شده و به بیش از 1500 رئیس دانشکده گفته شده است تا استعفا دهند و گواهی اشتغال به کار 21000 معلم مدارس خصوصی لغو شده است . "
پرسش ما این است که گناه این معلمان در کدام دادگاه اثبات شده است؟
آیا مجازات افراد بدون طی روند قضایی با دمکراسی و حقوق شهروندی که دولت ترکیه خود را مدافع آن می داند سازگار است؟
آیا این تعداد عظیم معلمان خطری برای حکومت نرکیه بوده اند ؟
به نظر می رسد اهداف دیگری پشت این پاک سازی ها نهفته است و این معلمان به خاطر عقاید متفاوت با ایدئولوژی رسمی دولت مجازات شده اند و لیست اسامی آنها از قبل تهیه شده بود.
انتظار این است که جامعه مدنی ایران ، احزاب ، گروه ها و تشکل های صنفی و شخصیت های مستقل فرهنگی این اقدام دولت ترکیه را محکوم و از سرکوب جامعه مدنی ترکیه انتقاد کنند.
« صدای معلم » از جناب آقای دکتر فانی وزیر محترم آموزش و پرورش نیز انتظار دارد که در تماس با وزیر آموزش ترکیه مراتب نگرانی خود و فرهنگیان ایرانی را از این اقدامات ابراز نماید و خواستار بازگشت به کار هزاران معلمی شود که به بهانه سرکوب کودتا مشمول اخراج و تعلیق شده اند.
پایان پیام/
در پاسخ به آخرین تحولات در ترکیه ، آموزش بین الملل ( Education International ) نمی تواند نسبت به آن چه که تحقیر ارزش های دموکراتیک است بی تفاوت باشد و قویا اقدامات حکومت را که در حال حاضر معلمان را هدف قرار داده است محکوم می کند .
فرد ون لوون ، مدیر عمومی آموزش بین الملل در مورد تعلیق و اخراج هزاران کارمند آموزش ترکیه گفت :
اخباری که از ترکیه می رسد حاکی از تنبیه معلمان در مورد تلاش برای کودتا نه فقط ضربه ای به حرفه ما است بلکه به طور آشکار نشان می دهد که جو سیاسی موجود برای توجیه سرکوبی است که هر کسی با حکومت موافق نیست اعمال می شود .
ما مقامات ترکیه را به در نظر گرفتن اصول قانونی و رعایت ارزش های دموکراتیک جامعه ترکیه فرا می خوانیم .
" پاک سازی " آموزش فقط آخرین اقدامی است که حکومت برای ایجاد خفقان نسبت به انتقادات از زمان تلاش برای کودتا در هفته پیش اتخاد کرده است .
تبعات این آشفتگی به دستگیری هزاران نفر و کشته شدن بیش از 200 نفر انجامیده است .
مطابق گزارش ها ، 15200 نفر از معلمان تاکنون از کار تعلیق شده و به بیش از 1500 رئیس دانشکده گفته شده است تا استعفا دهند و گواهی اشتغال به کار 21000 معلم مدارس خصوصی لغو شده است .
ون لوون گفت : آموزش بین الملل به علت وظایف حرفه ای خود در برابر آن چه آزار و تعقیب مخالفان است سکوت نمی کند .
اگر چه سازمان ما قاطعانه تلاش های اخیر برای کودتا را مردود می داند ، اما درخواست ما از دولت ترکیه آن است که نشان دهد دموکراسی فقط پاسخی به اقدامات کاملا غیرقانونی نظامیان است به جای آن که شاهد محدود کردن حقوق شهروندان باشد .
به اجرا در آمدن قانون ZEP هیچ گونه تاثیر مشهودی در موفقیت دانش آموزان نداشته است .» تنها فایده ی این طرح در آن بوده که سبب شده دانش آموزانی که سطح پایین تری داشته اند وضعیت بدتری پیدا نکنند و روند افزایش شکاف تخصیلی کند تر شود/ به جای آن که به تفکیک منطقه ای بپردازیم ، به جای آنکه به فکر مناطق تحصیلی باشیم ، به وضعیت هر مدرسه به صورت مجزا نگاه کنیم. بورس های تحصیلی با قیمت های بالاتری بدهیم ولی به افراد کمتر. در خوابگاه های دانش آموزی به هر دانش آموزان اتاقی جداگانه بدهیم/ تفکیک مدارس از هم شرایط بازگشت ناپذیری را در جامعه ایجاد خواهد کرد/ داشتن اتاق منحصر به خود نقشی اساسی در موفقیت تحصیلی ایفا می کند/ سیاست " مناطق اولویت دار تحصیلی " از زمان به اجرا درآمدن آن ، بیش از آن که سبب رفع نگرانی ها شود ، سبب بروز بیش از پیش آن ها شده است/ جه عللی را باید در شکست سیاست ZEP جست و جو کرد؟ در وهله ی اول باید به وضعیت معلمان پرداخته شود/ در خود مدرسه و کلاس درس پدیده ای " تجزیه و تفکیک " به وجود می آمد چرا که خود مسئولین مدرسه سعی می کردند دانش آموزان ممتاز را از بقیه جدا کنند
آنچه در نظام آموزش و پرورش فرانسه قابل مشاهده بود کمرنگ بودن سیطره نگاه ایدئولوژیکی است هر چند هیچ سیستم آموزشی نمی تواند بدون نگاه ایدئولوژیک باشد اما اندازه آن متفاوت است/ تحصیل حدود نیمی از دانش آموزان یعنی نزدیک به 45 درصد خارج از سیستم رسمی موجود بود/ با وجود اینکه این مدارس خصوصی محسوب می شوند اما غالبا رایگان هستند/ در پاریس معماری به گونه ای است که انسان را به فکر وامی دارد/ آموزش و پرورش فرانسه نسبت به سایر حوزه های اقتصاد و سیاست و … حوزه ضعیف تری دارد/ اصلاح سیستم نخبه گرا، جدی گرفتن آموزش پایه ، توجه به مهارت های زندگی و به فرهنگ های متنوع در برنامه کلی آنها وجود دارد/ هیچ اِلمان اضافه ای در محیط های آموزشی و حتی غیر آموزشی مانند تابلوهای تبلیغاتی مشاهده نمی شد. شلوغی و سردرگمی وجود نداشت/ کلا دو نوع مدرسه دولتی و خصوصی دارند و تنوع مدارس ما را ندارند/ چون ثبت نام ها بر اساس منطقه جغرافیایی است دانش آموزان سرویس نداشتند/نکته جالب دیگر رضایت شغلی معلمان بود که متوجه شدم همان دغدغه های معیشتی و منزلتی را مانند معلمان کشور ما دارند/ جدی گرفتن اردوهای آموزشی نکته دیگر است. دانش آموز برای تفریح نمی رود/نقاط ضعف سیستم آموزشی خود را بی واهمه از بزرگ نمایی و انعکاس در حضور ما که خارجی محسوب می شدیم مطرح می کردند و این برخورد برخلاف آن چیزی است که در کشور ما مرسوم می باشد/ لائیسیته در فرانسه به معنای مخالفت با مذهب نمی باشد بلکه از تبلیغ و نمایش هر نوع اعتقاد مذهبی در مدارس ممانعت به عمل می آید چه مسیحیت چه سایر ادیان
گزوه اخبار/ نظام رتبهبندی «کیو اس» هر ساله فهرست بهترین دانشگاههای دنیا را مشخص میکند و امسال قویترین نظامهای آموزش عالی دنیا را معرفی کرده است.
به گزارش مهر، در این رتبهبندی ۵۰ کشور دنیا دارای بالاترین نظامهای آموزش عالی در چهار شاخص قدرت سیستم، میزان دسترسی، رهبری و حاکمیت دانشگاهها و زمینههای اقتصادی معرفی کرده است.
مطالعه بانک جهانی نشان می دهد که شانگهای دارای رتبه نخست جهانی در بخش های قرائت، ریاضی، و علوم پایه، مبتنی بر نظام آموزش و پرورش قوی همراه با معلمانی ممتاز است.
یک گزارش جدید بانک جهانی در سال 2016 نشان می دهد که عملکرد دانش آموزان شانگهای در آزمون های بین المللی یادگیری عالی است و این موضوع با یک سیستم آموزشی قوی، با تامین مالی عمومی کارآمد در ارتباط است.
سیاست و سرمایه گذاری های شانگهای بر روی ارزیابی جامع از عواملی همچون معلم های ممتاز، ایجاد استانداردهای آموزشی روشن ، ارزیابی منظم دانش آموزان و تعادل بین استقلال و پاسخگویی در مدیریت مدارس استوار است. (فرم جهانی بانک جهانی SABER)
یکی از جنبه های قابل توجه سیستم آموزش و پرورش شانگهای، راه و روش آنها در تعلیمات حرفه ای با پشتیبانی و مدیریت معلمان است.
معلمان مرکز هر گونه تلاش برای افزایش کیفیت آموزش در مدارس هستند.
شیوان لیانگ، نویسنده این گزارش می گوید: دلیل احترام و توجه بسیار بالای حرفه ی معلمی در شانگهای فقط به خاطر اینکه معلمان حقوق بالا و ثابتی دارند نیست بلکه به دلیل اینکه به خوبی آنها را آموزش می دهند است. آنها واقعا حرفه ای هستند.
شهر شانگهای در سراسر جهان، دارای بالاترین سهم از دانش آموزان محروم و فقیر (در حدود بالای 25 درصد) است.
در حالی که کودکان محروم شانگهای سزاوار توجه بیشتر هستند این گزارش می نویسد که این شهر با جدیت در تلاش است که یک آموزش با کیفیت و در دسترس را بسازد.
در میان 1.2 میلیون دانش آموزان ابتدایی در سال 2013، نزدیک به نیمی از آنان کودکان مهاجر بودند که حدود 77 درصد از آنها را به مدارس دولتی و بقیه به مدارس خصوصی رفته اند.
درس هایی از شانگهای :
-تحصیلات مقطع ابتدایی برای تمام دانش آموزان.
-بالا بردن کیفیت آموزش های پایه تحت عنوان "یادگیری چالش بزرگ جهان در آینده".
این موارد در حال حاضر بخشی از اهداف توسعه پایدار و مجموعه ای جدید از اهداف بین المللی سازمان ملل متحد در سال 2015 است که به وسیله کشورهای عضو پذیرفته شده و در آن خواستار دسترسی همگان و به آموزش باکیفیت و یادگیری مادام العمر برای همه تا سال 2030 شده اند.(SDG)
Harry Anthony Patrinos یک مدیر در بخش آموزش و پرورش بانک جهانی می گوید : داشتن مدارس با کیفیت بالا، در رشد اقتصادی و کاهش سریع فقر بسیار موثر است و به عبارتی مدارس باکیفیت رابطه مستقیمی با رشد اقتصادی و کاهش فقر در آینده یک کشور دارد.
بنابراین به طوری که آمارها از موفقیت شانگهای نشان می دهد می توان یک راه طولانی در جهان رفت، راهی که در آن 250 میلیون دانش آموز با وجود داشتن مدرسه نه می توانند بنویسند و نه بخوانند.
معلمان در شانگهای دوره های قبل از خدمت دقیقی را طی می کنند و به خوبی در روند توسعه حرفه ای خود حمایت می شوند تا زمانی که آغاز به کار می کنند.
به طور متوسط معلمان در شانگهای حدود یک سوم از زمان آموزش خود را در کلاس و بقیه را در آماده کردن درس، تعیین مشق شب، مشاهده و نظارت و تعامل با معلمان دیگر برای یادگیری شیوه های توسعه حرفه ای صرف می کنند.
معلمان همچنین به طور سیستماتیک مورد بررسی قرار می گیرند اگر که لازم است به یک سال تعلیقی می روند و البته معلمان خوب برای عملکرد خود پاداش می گیرند و فرصت هایی برای بالا رفتن از نردبان شایستگی را دارند و مدیران رهبری آموزشی آینده می شوند.
منبع:
http://www.worldbank.org/en/news/press-release/2016/05/16/world-bank-study-shows-shanghais-1-global-ranking-in-reading-
math-science-rests-on-strong-education-system-with-great-teachers
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
آمریکا و ژاپن؛ انشاء، یک موضوع و دو نگرش/ فاصله آمریکا و ژاپن از نظر علوم انسانی زیاد است/ در فرهنگ ژاپنی مسئولیت درک مطلب بیشتر با شنونده است/ در ژاپن، فرآیند توصیف از گذشته شروع میشود و به حال و آینده می رسد/ ژاپنیها در آموزش تکلیف اندیش و وظیفه مدارند/ «درس پژوهی» از جمله حیطههای معرفتی بسیار ضروری است/ بررسیهای تطبیقی و بین فرهنگی یکی از مهمترین راهبردها در مطالعات آموزش است/ در آمریکا توانایی در انشانویسی پیش شرط لازم برای ورود به دوره راهنمای است/ خلاقیت در نظام آموزشی آمریکا مهمترین معیار است/ درس انشا فرصتی برای یادگیری طیف وسیعی از انواع مهارتهای نوشتن است/ دانش آموزان درباره انشای یکدیگر قضاوت و تبادل نظر می کنند و مهارت های انتقاد کردن در آنها پرورش می یابد