تجربه نشان داده است بیشتر کسانی که می گویند خانم/ آقا اولش را بگو تا ادامهاش را خودم بنویسم، به این دلیل است که موضوع انشا، این کارکرد اصلی را نداشته است که به دانشآموز بگوید دربارۀ چه چیزی و برای چه کسی و در چه قالبی بنویسد.
اگر به آنها بگویید نامه به معلم خود بنویس، تاحدودی خیال او را راحت کردهاید که خب قرار است مطلبی در قالب نامه به معلم خودش بنویسد. اما هنوز برای راهافتادن موتور نوشتن او، سوخت لازم مهیا نشده است.
اکنون با این سوال مواجه است که چه چیزی به معلمم بگویم؟ اصلاً چرا به او نامه بنویسم؟ حالا اگر کمی موضوع را دستکاری کنیم و از او بخواهیم نامهای به معلم سال گذشته و حتی سال جاری خودش بنویسد و از او نسبت به چیزهایی که آموزش داده یا بهخاطر رفتار خوبی که با او داشته است، تشکر کند، خیالش راحتتر میشود که قرار است در نامهای به معلم خود بنویسد و دربارۀ یکی از از این موارد صحبت کند، تشکر کند یا پیشنهاد دهد. در این مرحله احتمالاً موتور نوشتن او روشن میشود و تا نامهای ننویسد، خاموش نمیشود.
از این منظر است که موضوع انشا فوقالعاده اهمیت مییابد، نقش کلیدی و محوری پیدا میکند، در انتخاب آن باید وسواس به خرج داد، سن و تجربه و دانش و تنوع فکری و زیستیِ دانشآموزان را درنظر گرفت.
نمیتوان بچهها را در دنیای بیموضوعی یا موضوهای تکراری و انگیزهبر رها کرد و از آنان خواست دربارۀ چیزی بنویسند که عمیقاً با آن ارتباط نمیگیرند.
موضوع انشا، مثل دادنِ نشانی کامل به فرد است برای رفتن به مکانی خاص.
موضوع انشا باید ابهامزدایی کند تا ابهامآفرینی. به فرد کمک کند مسیرش را در روشنایی پیش ببرد یا از مسیری برود که به روشنایی ختم میشود.
باز هم در این زمینه با هم صحبت خواهیم کرد.
( کانال انشا و نویسندگی )
نظرات بینندگان