صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

برخی متخصصان می گویند که باید محتوای آموزشی تغییر کند. محتوایی از سوادهایی مثل سواد عاطفی، سواد اجتماعی، سواد مالی، اقتصاد خانواده، سواد تربیتی، سواد رسانه ای و سواد ارتباطی باید جزو محتواهای آموزشی مدارس و دانشگاهها باشد/ در فرایند آموزش ما دانش آموز، هرگز با مسئله ای بدون جواب از جامعه روبه رو نمی شوند تا به صورت تیمی و با خلاقیت آن را حل کند/ در فرآیند آموزش ما، انگیزه های درونی جایگاهی ندارد. از معلم تا دانش آموز همه در جست و جوی انگیزه های بیرونی هستند/ انتظارات خانواده ها نيز از مدارس باید تغییر کند/ کودکان و نوجوانان باید نقش خود را بیابند و برای این تغییر ایفا نمایند/ همه تربیت یافتگان این سیستم آموزشی در راستای تعهدات و مسئولیت های اجتماعی شان باید نقش خود را بیابند و آتش به اختیار ایفای نقش نمایند

منتشرشده در یادداشت

در ابتدا لازم می دانم از نقد و توضیحات دوست و همکار محترم آقای  « هادی عظیمی » عضو انجمن اسلامی معلمان ایران تشکر کنم/ در جامعه توسعه نیافته و غیرمدنی ما ؛ این " گفت و گو " است که می تواند دریچه ای برای خروج از بن بست و ترسیم چشم اندازی برای بازسازی عناصر انسجام اجتماعی مانند " صداقت " و " اعتماد " باشد/ اولا تشکل های موصوف با اتکا بر عملکردشان تاکنون بسیار کم و نادر وارد " مباحث صنفی " شده اند و دوما با توجه به تعریفی که خود نویسنده از ماهیت این تشکل در مورد " کسب قدرت " بیان کرده است جمع این دو به لحاظ تئوریک " تباین و تضاد " داشته و نمی تواند تشکل ها را در ماموریتی که تعریف کرده اند یاری رسان باشد/ اگر به لحاظ تعاریفی  که در موضوعات " جامعه مدنی " و " نهادهای مدنی " مورد مداقه قرار می گیرد  این موضوع را زیر ذره بین قرار دهیم واقعا این تشکل ها ( احزاب ) از کانال و مجرای " کسب قدرت " به دنبال چه اهداف و یا آرمان هایی هستند/ اگر استدلال ایشان و سایر دوستان موافق او را در مورد فلسفه تشکیل این تشکل ها بپذیریم این پرسش جدی مطرح می شود که آیا احزابی مانند انجمن اسلامی معلمان و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی که در حال حاضر  تعداد قابل توجهی از پست های  ستادی و اداری را در قبضه خویش دارند ؛ آیا تاکنون ما به ازای " سهم قدرت " خویش " مسئولیت پذیر " و " پاسخ گو " بوده اند/نمی توان در مورد روی کار آوردن و حمایت از یک فرد تلاش کرد اما همین که " ناکارآمدی " وی در افکار عمومی به اثبت رسید بی سر و صدا خود را کنار کشید ، سکوت کرد و وزیر را " تنها " گذاشت/ پرسش راهبردی دیگر در مورد این تشکل ها آن است که مگر قرار نبوده است این تشکل نقش " واسط " را میان مدیران و مسئولان با بدنه و متن ایفا کنند/ وقتی فردی درون سیستم است و منطقا در " ناکارآمدی " آن نقشی ولو کوچک دارد آیا می تواند هم زمان به ایفای هر دو " نقش " بپردازد/ در واقع تجربه نشان داده است که مدیران شاغل ستادی در تعارض دو نقش  " معروف " برای حل آن بیشتر به منافع خویش و پست ستادی خود توجه می کنند تا این که بخواهند مجری مصوبات تشکل و حزب متبوع خویش باشند/ آیا این تشکل ها توانسته اند " اعتماد " معلمان را از مجرای " صداقت " کسب کنند تا انگیزه ای برای جذب آن ها برای فعالیت تشکیلاتی و حزبی باشد/ جامعه ما ذاتا و در درون خویش " منفعت محور " است و غالبا مصالح جمعی را در طول تامین منافع فردی در نظر نمی گیرد/ این رفتار عمومی و غالب جامعه ایران است و اکثریت " معلمان " هم اکثرا تابعی از همین جامعه هستند و تفاوت معناداری بین آنان مشاهده نمی شود ...

منتشرشده در یادداشت

در طول سال تحصیلی برنامه دانش آموزان را با انبوهی از کلاسهای تقویتی و جبرانی پر می کنیم و با مستندات و گزارشهای آماری آن، خود را به رده مدیران موفق می‌رسانیم/ باید از آموزش و پرورش ایدئولوژیک گذر کنیم و آن را به خود دانش آموزان بسپاریم. آموزشی که مرکز توجه آن دانش آموز باشد یکی از خروجی های آن پرورش دانش آموزان خلاق خواهد بود/ کتابهایی که بر پایه محفوظات هستند چه جایگاهی در پرورش دو ابزار قدرتمند خلاقیت یعنی نگاه نقادانه و قدرت تجزیه و تحلیل خواهند داشت/ آیا وقت آن نشده است کانون به کمک آموزش و پرورش بیاید و آن را به مرکز آموزش یعنی مدرسه بیاوریم/ چند درصد از مدارس محروم از کتابهای کانون بهره مند هستند؟ کانونی که 850 مرکز فرهنگی ثابت و سیار شهری و روستایی و پستی در سراسر کشور دارد چگونه این تناقض را توضیح می دهد/ انتشاراتی 140 عنوان کتاب با بیش از 3 میلیون شمارگان در کجا و به چه صورت توزیع می شود/ در مسیر رسیدن به نوآوری اشتباه کردن جز لاینفک آن خواهد بود و گاهی نیز ضروری است به نقطه آغاز بازگردیم

منتشرشده در یادداشت

کودک آزاری را می‌توان به ۳ بخش جنسی، جسمی و عاطفی تقسیم کرد که معمول ترین نوع تقسیم بندی کودک آزاری می‌باشد/ نوع دیگر از کودک آزاری، اذیت و آزار جسمی کودکان در نظام آموزشی کشور است. سال ها قبل این نوع از کودک آزاری به عنوان یکی از شرایط مرسوم کلاسداری شناخته می‌شد و معلمان آزاد بودند با توجه به امکانات در دسترس که عموما خودکار و یا خط کش بود و در نهایت بااستفاده از ضربات دست ، دانش آموزان را تنبیه کنند/ نوع دیگر از کودک آزاری که شاید به سبب پنهان بودن عواقب و پیامدهای آن، توجه چندانی به آن نشده است کودک آزاری عاطفی در مدارس و نظام آموزشی ما بوده است. توقعات بالای والدین از دانش آموزان، معیارهای اشتباه برای شناسایی پتانسیل های کوکان و سیستم آموزشی بیمار ما، همه و همه در آزار و اذیت روحی و روانی فرزندان این سرزمین نقش دارند/ والدین یا معلمی که دانش آموزی را به دلیل نمره پایین در فلان درس تحقیر می‌کند، مدیر یا ناظمی که دانش آموزی را به دلیل دیر رسیدن به مدرسه در کنار همکلاسی هایش خرد می‌کند و هزاران مورد دیگر از این قبیل رفتارها نشان از وجود نوعی کودک آزاری سیستماتیک در نظام آموزشی کشور دارد/ به وجود آمدن مدارس استعدادهای درخشان و تیزهوشان، و جداسازی عده ای از دانش آموزان به عنوان تیزهوش از عده ای دیگر نیز به نوعی کودک آزاری محسوب می شود/ اذیت و آزار عاطفی کودکان همچون آزار جسمی و جنسی عواقبش قابل مشاهده بر جسم کودکان نیست اما قطعا تاثیرات مخرب بسیاری بر روح و روان این کودکان دارد که دوره ای بسیار طولانی تر را برای درمان می طلبد

منتشرشده در دانش آموز

چرا باید در دولت تدبیر و امید مدرّسی از کوچکترین مزایای شغلی که یقیناً ندای دردشان تاکنون به گوش مبارک رسیده محروم و بی بهره باشند/ آیا از طیب خاطر برده اید که اینان به چه نحو باید در این گیر و دار مخارج سرسام آور،چرخ زندگی چرخانده و بهر چه امیدی ماهها دندان صبر بر جگر نهاده و صبوری توشه راه خویش سازند؟ جسارتاً اندکی روشنگری بفرمائید که چرا این کاستی ها و نقیصه ها صرفاً باید گریبانگیر آموزش و پرورش باشد/ به راستی چرا وقت ارزیابی و ارزشیابی که فرا رسد به جد مورد مؤاخذه  قرار گرفته و بدون اینکه مو لای درز کارهایمان رَود،باید بی ذمیم و بی آلایش یک «معلم کارآمد» باشیم ولی زمانی که بحث حقوق و مزایا به میان آید معلم نبوده و جز نیروهای خرید خدمات محسوب می شویم/ چرا باید ساعات هنر و تربیت بدنی علی رغم حضوردر مدرسه باز از حقوق ناچیزمان کسر گردد/ با آنکه در سالهای گذشته ردیف بودجه ای تحت عنوان کیفیت بخشی به آموزش و پرورش تعیین شده و با وجود جای گرفتن اعتبارهای طرح خرید خدمات آموزشی نیز دراین ردیف،مع الاسف با دست به گریبان بودن آموزش و پرورش با مشکلات متعدد این اعتبار در سایر بخش ها صرف، و نیروهای مزبور را از دریافت معوقات خود مبرّا ساخت...

منتشرشده در یادداشت

 رخشان بنی اعتماد: من در حیرتم که چرا کتابخانه‌های مدارس به ندرت دوره‌های فرهنگنامه کودک و نوجوان را دارند و این باعث شرمندگی است/ محمد علی نجفی : من و پسر توران میرهادی عضو تیم فوتبال دانشکده ریاضی دانشگاه شریف بودیم/ نجفی به ایده های خانم توران میرهادی علاقه مند بوده اما اجرای "همه" آن ایده ها میسر نبود/ نجفی نمی گوید کدام ایده های خانم میرهادی را اجرا کرده است/ نجفی زمانی که وزیر بوده با خانم میرهادی ملاقات کرده اما گزارشی از این ملاقات موجود نیست/ سال 59 مدرسه غیر دولتی و تجربی فرهاد را با 1200 دانش آموز به حکم شورای انقلاب تعطیل کردند/ چرا نجفی در طول 9 سال وزارت آموزش و پرورش اجازه بازگشایی مدرسه فرهاد را نداد/ خانم میرهادی هیچ وقت یک شخصیت یا فعال سیاسی نبود/ مدرسه فرهاد "دانش آموز محور" بود و همه تصمیمات را دانش آموزان می گرفتند/ در مدرسه فرهاد خبری از رقابت بین دانش آموزان بر سر نمره و جایزه و شاگرد اولی نبود/ مدرسه فرهاد در سطوح کودکستان و دبستان و راهنمایی مختلط بود/ رژیم پهلوی شوهرِ خانم میرهادی را اعدام کرده بود، اما خانم میرهادی و همفکران و دوستان او نه تنها تحمل می شدند بلکه در تالیف کتاب های درسی هم مشارکت داشتند/ ای کاش آقای نجفی در کنار صدور هزاران مجوز تاسیس مدرسه غیردولتی برای مدیران آموزش و پرورش و افراد معمولی اجازه می داد مدرسه فرهاد هم بازگشایی شود/ حرفهای امروز نجفی نوشداروی بعد از مرگ سهراب و ژست روشنفکرانه برای استفاده سیاسی از محبوبیت خانم میرهادی است/ نجفی و میرهادی متعلق به دو نحله فکری در فرهنگ و آموزش ایران و دو راه متفاوت بودند/ نحله فکری نجفی که ادامه آن به زرافشان و بطحایی می رسد، مدرسه فرهاد را منحل کرد و دوستان و همفکران توران میرهادی را از مراکز فرهنگی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بیرون انداخت/ تفکر رسمی ، توران میرهادی و شورای کتاب کودک و محصولات آموزشی آنها را در 38 سال گذشته بایکوت کرد/ نجفی و زرافشان بدون توجه به سوابق، در مراسم بزرگداشت توران میرهادی خود را صاحب مجلس تصور کردند/ توران میرهادی می گوید که بزرگ‌ترین دستاورد تحصیلی من، دستیابی به آموزش ‌و پرورش آزاد از قید و بندهای سیاسی حکومت‌ها است/ نجفی و زرافشان در دوره خدمت خود، مجری برنامه آموزش و پرورش سیاسی و ایدئولوژیک حکومت بوده اند / اگر بدون توجه با گذشته فقط به آینده نگاه کنیم نجفی قول های خوبی داد/ کتابخانه های وابسته به شهرداری تهران قرار است فرهنگ نامه کودک و نوجوان شورای کتاب کودک را بخرند/ شهردار تهران قول داد که برای تکمیل پروژه فرهنگ نامه کودک و نوجوان و به اتمام رساندنِ این پروژه بزرگ حتما کمک کند/ علی زرافشان معاون وزیر آموزش و پرورش بدون آنکه قولی بدهد می خواهد به معرفه ها، مضاف الیه شود/ زرافشان برای معرفه شدن می تواند در شورای معاونان پیشنهاد کند که "سه گانه مدرسه فرهاد" برای کتابخانه همه مدارس خریداری شود/  زرافشان پیشنهاد کند که با کسب مجوز از تهیه کنندگانِ مستند "توران خانم"، این فیلم برای معلمان به صورت رایگان اکران شود/ زرافشان یا دیگر اعضای آوانگارد شورای معاونان می توانند پیشنهاد کنند که دایره المعارف 19 جلدی شورای کتاب کودک که مجموعه ای از اطلاعات ارزشمند و حاصل 40 سال تلاش خانم میرهادی و صدها نفر دیگر  است برای کتابخانه مدارس خریداری شود/ اگر آقای زرافشان این پیشنهادها را پیگیری نکند، ستایش او از توران میرهادی و فوروارد کردن متن های احساسی و تشویق معلمان به دیدن مستند توران خانم، احتمالا  یک اقدام فرصت طلبانه تلقی خواهد شد/ اظهار نظر افراد در مجامع و مخصوصا در فضای مجازی باید متناسب با جایگاه حقوقی افراد باشد.معاون وزیر باید مثل معاون وزیر اظهار نظر کند نه یک خبرنگار / اغتشاش در نقش ها یکی از مشکلات آموزش و پرورش است

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور