گروه استان ها و شهرستان ها/

سه شنبه 13 اسفند « سعید مغازه ای » معاون دبیرستان ماندگار امام صادق ع (حکیم نظامی معروف قم ) بر اثر بیماری کرونا درگذشت .
« عباس مرادی » از فرهنگیان قم به « صدای معلم » گفت : " جنازه را تحویل خانواده نمی دهند . گفته اند خودشان دفن می کنند .ایشان جانباز جنگ بوده ولی اجازه دفن درگلزار شهدای قم را به خانواده نداده اند . واکنش مسئولان آموزش و پرورش قم در مورد این واقعه تاکنون سکوت بوده است . "
اخبار رسیده حاکی است در چند روز گذشته « محمد دُرامامی » مسئول اسبق آموزش متوسطه ناحیه ۳ قم هم بر اثر کرونا فوت کرده است .

« صدای معلم » درگذشت این همکاران فرهنگی را تسلیت می گوید .
پایان پیام/
گلستان

تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۰ ثابت کرده که هر چهقدر بیشتر برای کودکان کتاب بخوانیم، «تئوری ذهن» در آنها قویتر میشود و در نهایت باعث میشود این بچهها واقعا عاقلتر شوند، با محیطشان بیشتر انطباق پیدا کنند و قدرت درکشان بالاتر برود.
تجربههای قهرمانهای داستانها تبدیل به تجربههای خود خوانندهها میشود. هر درد و رنجی که شخصیت داستان میکشد، تبدیل به باری میشود که خواننده باید تحمل کند. خوانندههای کتابها هزاران بار زندگی میکنند و از هر کدام از این تجربهها چیزی یاد میگیرند.
اگر دنبال کسی هستید که شما را تکمیل کند و فضای خالی قلبتان را پر کند، میتوانید این کتابخوانها را در کافیشاپها، پارکها و متروها پیدا کنید. چند دقیقه که صحبت کنید، آنها را به جا خواهید آورد. کتابخوانها با شما حرف نمیزنند، با شما رابطه برقرار میکنند.
آنها در نامهها یا مسجهایشان انگار برایتان شعر مینویسند. صرفا به سوالاتتان جواب نمیدهند یا بیانیه صادر نمیکنند، بلکه با عمیقترین فکرها و تئوریها پاسخ شما را میدهند. شما را با دانش بالای کلمات و ایدههایشان مسحور خواهند کرد.
تحقیقات دیگری در دانشگاه برکلی نشان داده، کتاب خواندن برای کودکان باعث میشود آنها کلماتی را یاد بگیرند که هرگز در مدرسه به آنها یاد نمیدهند.
به خودتان لطف کنید و با کسی قرار بگذارید که میداند چهطور از زباناش استفاده کند.
کانال تفکر

بنده می بینم در برخی گروهها همکاران درباره نحوه تدریس معلمان در شبکه آموزش صحبت می کنند، نقد به معنای سازنده آن ارائه می کنند ؛ لازم دانستم به عنوان یک معلم بیننده ، نکاتی را در این زمینه مطرح نمایم.
1- این نقد و بررسی ها و گفت و گوهای معلمان به شناخت بیشتر و پیشرفت حرفه ای معلمان منجر می شود و جای تحسین دارد با شرط آن که نقادان از جاده انصاف خارج نشوند. در واقع در کنار کارکرد آشکار این برنامه که آموزش به دانش آموزان کشور است می توان به کارکرد پنهان تدریس این گروه از معلمان در برنامه فرصت برابر اشاره نمود که همان آموزش نحوه تدریس یک درس به معلمان کشور هم می باشد. اگر بپذیریم معلمان منتخب ،آموزشِ استانداری را ارائه می دهند. این خیلی جالب هست و کمک می کند تا معلمان بتواند شناخت بهتری از جایگاه خودشان در تدریس دست یابند ( که تدریس ایشان با تدریس ارایه شده چقدر فاصله دارد) ؛ در واقع این برنامه های آموزش یک نوع نود معلمی است که به معلمان کشور کمک می نماید در فرصت موجود به شیوۀ کار خود بیندیشند.
2- نکته مهمی که باید بدان توجه نمود آن است که همه بدانند این اقدام در راستای یک کار فوری و اضطراری اجرایی شده است و چیزی نبوده که از قبل برایش پیش بینی هایی صورت گرفته باشد؟ که چه کسی بیاید ؟ از کجا تا کجا بگوید ؟ چه جوری بگوید؟ اینها جایی مکتوب نشده است و در یک اقدام جهادی از سوی وزارتخانه آموزش و پرورش و صدا و سیما اجرایی شده است.
3- دیگر آنکه همکاری که به عنوان مدرس انتخاب می شود و تدریس را بر عهده می گیرد باید به چند سوال پاسخ بدهد: الان ما معلمان در یک هفته گذشته چقدر تولید محتوی الکترونیکی داشته ایم؟ دانش آموزانمان ، در درس ما چه مقدار پیشرفت داشته اند؟ مگر در حداقل 10 سال اخیر شعار مدارس هوشمند نداده ایم؟ آن معلمان هوشمند کجا هستند؟
- مدرس محترم بداند مخاطب چه کسانی هستند؟
- هدف از این زمان 20 دقیقه تدریس چیست؟
- انتظارات چه کسانی در چه حدی باید برآورده شود؟
مخاطب دانش آموزان هستند. کدام دانش آموزان؟ همه دانش آموزان کشور با همه گویش ها از دختر و پسر از مدارس پرتوان، کم توان و ناتوان از نابینا و ناشنوا و ... تدریس باید به گونه ای باشد که شامل همه دانش آموزان کشور بشود و هر چه این تدریس بتواند گروه گسترده تری را با خود همراه سازد موفق تر خواهد بود.
در پاسخ به نکته دوم باید گفت که هدف و مبنا تدریس کتاب درسی است. در 20 دقیقه معلم باید آن قدر مهارت داشته باشد که یک درس یا قسمتی از یک درس با ذکر صفحات مشخص را تدریس نماید یعنی دانش آموزان بدانند در این 20 دقیقه این صفحات برایشان تدریس شده است. بر آن موضوع تمرکز نمایند تمرین کنند .

و باید انتظارات دانش آموزان برآورده بشود در حد معقول و معمول و نه معلمان و نه خانواده ها . انتظار کار خارق العاده از یک معلم نداشته باشیم مثلاً وظیفه اصلی این همکاران محترم ما، علاقه مندسازی دانش آموزان نیست هر چند که اگر لحاظ شود بسیار عالی است. یا وظیفه ایشان هیجان دادن به روند آموزش نیست اگر ایشان بتواند ذهن دانش آموزان را با مطالب درسی پیوند بزند و درگیر نماید و به فکر وادارد چالش علمی بسازد. قطعاً موفق بوده است و به اهداف آن موضوع تدریس دست یافته است.
4- این زمان در نظر گرفته شده برای جبران تعطیلات ناخواسته است که به آموزش رسمی درس جامه عمل بپوشد و دانش آموزان درس کتاب را بفهمند نه نکات را ، نه تست را و نه یک قسمت کوچک از یک درس را بلکه همه یک درس را.
5- نکته دیگر اگر قرار است از معلمان متفاوت در تدریس یک پایه استفاده شود، پیوستگی تدریس استمرار داشته باشد که معلمینی که در شبکه حضور می یابند ادامه درس معلم قبلی را ارائه نمایند.

8- و به نظر من باید به همه این عزیزان مدرس دست مریزاد گفت در حالی که ما در خانه نشستیم این بزرگواران مشکلات را پذیرفتند و وظایف ما را هم برعهده گرفتند.
من به سهم خودم از این عزیزان تشکر می کنم. از معاونت آموزش وزارتخانه آموزش و پرورش و از شبکه سیما کمال تقدیر و تشکر را دارم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

شاهکار جدیدی از مجلس را شاهدیم؛ چند روزی نگذشته بود که از مرخصی بازگشتند و به بهانه کرونا عجایبی از آنها مشاهده میشود. از تست شدن کرونایی و با توجه به اینکه تست این بیماری بسیار گران است و کیتهای تشخیصی هم در حداقل قرار دارد تا کیف مخصوص بهداشتی و....
این نمایندگان دلسوز ملت چنان خود را جدای از ملت میدانند و یا تافته جدابافته میدانند و در حالی که مردم برای یک ماسک عادی و یا ژل و... با مشکل روبهرویند؛ به آنها که وکیل همین مردمند، هدیه میشود و بالاتر از همه اینها به بهانه کرونا مجددا مجلس را که باید در این وانفسا از حقوق مردم دفاع کند، به تعطیلی میکشانند و مردم شدهاند بازیچه.
پشتپرده اما از این هم بدتر و وحشتناکتر است. هیاترییسه، در این تعطیلی خانه ملت! با نمایندگان تماس گرفته و تلفنی از آنها رایگیری کرده تا اختیار تصویب بودجه۹۹ در صحن را به کمیسیون تلفیق تفویض کنند.
ظاهرا دولت قصد دارد قبل از شروع مجلس بعد به هر قیمتی شده، هرچه زودتر بودجه را به تصویب برساند و احتمال میرود و یا این ظن قوی وجود دارد که با هماهنگی بخشهایی از حاکمیت و چنانچه در تلفن به نمایندگان مشخص است، شورای نگهبان هم دخیل است؛ دور از چشم مردم و پنهانی آن کنند که خود میخواهند.
سابقه معزولیت مجلس و بهحساب نیاوردن مردم را در چنین مواردی میتوان در ماجراهایی مانند قیمت بنزین که شورایعالی سران قوا انجام دادند، جستوجو کرد.
بودجه سال ۹۹ غیرواقعی است و بهدور از شرایط تحریم و متوهمانه بسته شده است و رقم بودجهای مربوط به فروش نفت بر اساس واقعیت موجود نیست؛ بودجهای که بیشترین بار و فشار را بر مردم وارد میکند و به کوچکتر شدن سفره مردم میانجامد و زیر خط فقر بودن را بزرگتر میکند.
اگر استنادی به اصل۸۵ قانوناساسی میشود، باید به این نکته توجه شود که برای قوانین آزمایشی است؛ ولی مگر میتوان بودجه کشور که برای یک سال بسته میشود را در ردیف قوانین آزمایشی قلمداد کرد؟
تصور میشود که بودجهای به این شکل و پنهانی و مرموز؛ بر مشکلات کشور میافزاید و نمایندگانی که تفویض اختیار کردهاند و کمیسیون تلفیق بنای بدعتی را نهادهاند که از این پس مردم در چنین تفکر و اقدامی نادیده گرفته خواهند شد.
چنین مجلس فرمایشی هم نباشد، بهتر است؛ سران و گروهی خاص بنشینند، هرچه خواستند انجام دهند.
کمیسیون تلفیق بازیچه خیالپردازی بخشی از حاکمیت شده و هیچگاه اختیاری از خود نداشته است. برای تائیدیه گرفتن، خانه ملت را تعطیل کردهاند.
آیا امروز میتوان گفت مجلس در راس امور است؟ یا باید گفت کمیسیون تلفیق در راس اجرای امور دیگرانی غیر از مردم است؟!
راهبرد

بیش از ده سال است که دولت، با تمام توان از تمام رسانهها تبلیغ اجرای نظام رتبهبندی معلمان را کرد و دقیقا چند ماه مانده به انتخابات مجلس و با کلی منت و چندین بار اعلام عمومی، رتبهبندی فرهنگیان در بهمنماه اجرایی شد.
صرف نظر از ایرادات فراوان به نوع اجرا و بیسلیقگیهای بسیار در صدور احکام، پس از آن همه تعلل در اجرای قانون، همان رتبهبندی سابق را با افزایش مبلغی بسیار ناچیز، بهنام رتبهبندی جدید معادل سازی کرده و کمتر از ده درصد به حقوق معلمان افزوده شد.
حالا نیز با اعلام رئیس سازمان برنامه و بودجه که ظاهراً سالهاست ساز ناسازگاری با معلمان را کوک کرده است، برای اجرای فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری، مبنی بر افزایش ۵۰ درصدی برخی امتیازات، چند اتفاق بسیار قابل تأمل رخ داد.
اول، برای فرهنگیان شاغل در رستههای آموزشی مبلغی از ۷۹۵۰ تومان تا ۴۰۰,۰۰۰ تومان افزایش حقوق اعمال شد، که در برخی از این موارد، افزایش حقوق، کمتر از یک درصد بوده است.
سوالی که مطرح است، این است که با اجرای کدام بخش از سند تحول بنیادین، چنین محاسباتی آموزش داده میشود؟
دوم، با اجرایی شدن افزایش ۵۰ درصدی فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری، آن هم با ده سال تاخیر، رتبهبندی معلمان حذف شد.
شاید باورش سخت باشد اما خیلی ساده، احکام رتبهبندی معلمان یک ماه قبل از انتخابات صادر و ده روز بعد از انتخابات، حذف شد. حذف کنندگان این بند، ناخواسته تیشه برداشته و بر ریشه اعتماد معلمان به نظام زدهاند. بیسلیقگی برای انتخاب زمان اجرا و حذف آن، شائبههای بسیاری را ایجاد کرده و اکنون سوالات متعددی پیرامون آن وجود دارد.
سوم، اینکه ردیف رتبهبندی در یکی از ردیفهای دیگر ادغام شدهاست، حرفی به شدت گمراه کننده است، چون بند مذکور برای کسانیکه شمول رتبهبندی نبودهاند نیز وجود دارد. یعنی ارجاع به آن بند خود باعث ایجاد شائبههای بیشتری است.

چهارم، قرار بود تحول بنیادین در نظام آموزشی رخدهد، اما ظاهراً این تحول در ریاضی و محاسبات وزارتخانه رخ داده و کاملا اجرایی شد، آن هم تحول شدید، چرا که پنجاه درصد حقوق پنج میلیون تومانی چگونه ۲۴۰ هزار تومان شده است ؟!
گله دیگر معلمان از صدا و سیما است، چرا به صورت یک طرفه، بدون حضور منتقدین و کنشگران، تریبون را در اختیار وزیر و معاونین وی قرار میدهند.
این روزها افکار عمومی معلمان از اظهارات وزیر و معاونت مالی وی، به شدت مشوَّش و نگران است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید