صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

نگاهی به شفافیت و پاسخ گویی در امور مالی ایران با رویکرد مشکل تاریخی در صدای معلم  به موجب یک گزارش خبری در سایت تابناک یکی از بانک های خصوصی به جای سود ابرازی رقم حیرت آور 58  هزار و 885 میلیارد تومان زیان را  رو کرده است و این در حالی است که سرمایه ثبتی این بانک فقط 400 میلیارد تومان است و تاکنون افزایش سرمایه ای نداشته است .

این خبر اگر صحت داشته باشد ؛ معنی آن چیزی جز بر باد دادن سپرده های مردم و یا برداشت بی حد و حصر از بانک مرکزی و خلق میلیاردها تومان پول تورم زا (1) نیست!

در خبر دیگری در همین سایت خبری اعلام شده که شرکت فولاد مبارکه در حالی که به لحاظ نوع کالایی که انحصارا تولید می کند (تنها تولید کننده ورق فولاد در ایران) و اینکه شرایط بازار داخلی طوری ست که نیازی به تبلیغات ندارد؛ هزینه تبلیغات خود را 600 درصد افزایش داده (2) و یا اینکه بارها شنیده و خوانده ایم که دو کمپانی بزرگ خودروسازی داخلی با وجود استقبال اجباری مردم و پیش فروش گاه تا دو ساله محصولات شان سالانه میلیاردها تومان زیان در صورت های مالی خود ابراز می کنند!

اینها مشتی از نمونه خروارها سوء مدیریت مالی و فرار مالیاتی خصوصا در شرکت های دولتی و یا بعضی از صندوق های بازنشستگی است که گاه و بی گاه اخبار آنها در جراید منتشر می شوند.

به راستی ریشه مشکل در کجاست و این زیان های نجومی واقعا بر شانه و گرده چه اقشاری سنگینی می کند؟

چگونه باید جلو این زیان ها را گرفت؟

اجازه بفرمایید نقبی به تاریخ بزنیم.

نگاهی به شفافیت و پاسخ گویی در امور مالی ایران با رویکرد مشکل تاریخی در صدای معلم

بعد از پیروزی انقلاب مشروطه ، دولت و مجلس شورای ملی نوپا برای اداره کشور خصوصا در بخش های مالی و مالیاتی و بودجه نویسی با دو مشکل عمده رو به رو بودند :

اول؛ نبودن شفافیت مالی در کنار فساد و رشوه خواری عمومی از صدر تا ذیل (3) همراه با رودربایستی و یا کم توانی تیم های اقتصادی و نظارتی و ماموران وصول مالیات دولت ها در مقابل فئودال ها و درباریان و شاه زادگان و رانت خواران آن دوره .

و دوم مشکل نبود کادر مالی تحصیل کرده و خبره و بی تعارف و بی طرفِ داخلی در آن زمان . این عوامل سبب شد که دولت های بعد از مشروطه برای سر و سامان دادن به اوضاع مالی و دخل و خرج کشور حداقل دو بار دست به دامن بیگانگان شوند و با استخدام کارشناس مالی و مالیاتیِ خارجی و دادن اختیارات ویژه به آنها به مقابله با این مشکل تاریخی بپردازند (4).

اولین کارشناس مدعو به ایران در این زمینه ، مورگان شوستر امریکایی بودکه در نخستین سالهای استقرار مشروطه به ایران آمد و کار خود را با جدیت شروع و در این زمینه گام های اساسی برداشت .گام هایی که برای بوروکراسی نوپای ایران در آن دوره بسیار بدیع و لازم بود هرچند ماموری مستعجل بود و ماموریت او به زودی با اولتیماتوم جابرانه سفرای روس و انگلیس مبنی بر اخراج او از ایران ناتمام ماند و شوستر مجبور به ترک کشور شد چرا که روس و انگلیس شفافیت مالی در ایران را به ضرر عوامل ایرانی خود می دیدند و در این مورد به صورت مشخص وقتی شوستر قصد داشت اموال شعاع السلطنه (شاهزاده قجری) را به حکم قانون در قبال بدهی مالیاتی مصادره کندروس ها به بهانه اینکه این اموال در وثیقه بانک روس است نه تنها مانع از این کارشدند بلکه در اقدامی مداخله جویانه با تهدید اشغال نظامی کشور وقیحانه خواستار اخراج فوری او شدند و جالب است که رقیب آنها یعنی انگلیس هم در این ماجرا طرف روس ها را گرفت...

نگاهی به شفافیت و پاسخ گویی در امور مالی ایران با رویکرد مشکل تاریخی در صدای معلم

( مورگان شوستر )

 

با اخراج نابه هنگام شوستر؛ نهال نوپای شفافیت و حرمت قوانین مالی خشکید و آب تیره بی انضباطی مالی دوباره به جوی همیشه جاری خزانه دولت های ایران برگشت.

چند سال بعد در سال1301 دولت وقت ایران درتلاشی مجدد « آرتور میلسپو » ی امریکایی را به همراه یک تیم متخصص فنی و اقتصادی برای سر و سامان دادن اوضاع مالی ایران برای یک دوره 5 ساله با اختیارات کامل به ایران دعوت کرد که مورخین اقدامات او را در مجموع مثبت ارزیابی می کنند.

نگاهی به شفافیت و پاسخ گویی در امور مالی ایران با رویکرد مشکل تاریخی در صدای معلم

میلسپو اگر چه با به قدرت رسیدن رضاشاه از ایران خارج شد اما با تبعید رضاشاه مجددا در سال 1321 به ایران دعوت شد و این بار با عنوان رئیس کل دارایی همراه با چند امریکایی دیگر برای وزارت خواروبار و همچنین گمرک وارد ایران شدند.

میلسپو و همکارانش با همکاری 60 نفر از متخصصین امریکایی که با خود آورده بودند همه امور خزانه داری ، خواروبار ، حمل و نقل ، تثبیت قیمت ها و حتی تثبیت و تعدیل اجاره بها را بر عهده گرفتند و انصافا منشاء خدماتی هم شدند. اما این بار هم افکار عمومی شاید به همان دلایل پیش گفته بر علیه او تحریک و دولت ناچارا در 1323 اختیارات او را سلب کرد و میلسپو ناچار به ترک ایران شد البته با تاسیس و گسترش دانشگاه ها و تربیت متخصصین حساب رسی مالی و اقتصادی شاید دیگر نیازی به حضور بیگانگان نبود. اما روابط پنهان و غیر شفاف مالی و اقتصادی و فرهنگ عامه پسند ایرانیان در مسامحه با متعرضان به بیت المال با توجیه « نان کسی را نباید برید » یا سبک شمردن و دور زدن قوانین به عنوان یک نقص بزرگ همچنان برطرف نشد و زیر پوست بوروکراسی اداری و مالی ایران پنهان ماند .

نگاهی به شفافیت و پاسخ گویی در امور مالی ایران با رویکرد مشکل تاریخی در صدای معلم

با پیروزی انقلاب اسلامی و افتادن کار به دست انقلابیون جوان و صادق ، این روند کمی کند شد و کم کم با کسب تجربه بیشتر می رفت که شفافیت مالی در ایران سر و سامان بگیرد اما شروع نابه هنگام جنگ تحمیلی و جابه جایی اولوی تهای مالی و پولی دولت و اقداماتی ضروری از قبیل جیره بندی اقلام مصرفی مردم و به تبع آن به وجود آمدن دو نرخ رسمی دولتی و غیر رسمی آزاد در بازار و در سطوح بالاتر کاهش شفافیت در بودجه نویسی و نبود نظارت کافی بر درآمد و هزینه های دولتی که به خاطر شرایط جنگی اجتناب ناپذیر بود کم کم پای رانت خواران و سوءاستفاده کنندگانی که همیشه مترصد چنین شرایطی هستند را ناخواسته به اقتصاد کشور بازگرداند و خیلی از آنان که از در بیرون رانده شده بودند بعضا با قیافه ظاهرالصلاح از پنجره وارد شدند و باز هم به دلیل همان تساهل و تسامح غیر منطقی پنهان شده در فرهنگ ایرانی؛یکی ازدست آوردهای مهم انقلاب یعنی شفافیت کم رنگ شد و به محاق رفت تا جایی که در کنار اختلاس ها و زمین خواری های بزرگ و کوچک در دهه 70؛ از اولین ابر اختلاس بزرگ رونمایی شد (123میلیارد) که اگر چه متهمان محاکمه و حتی یک حکم اعدام هم در این پرونده صادر و اجرا شد اما به دلایل زیادی این روند مخرب نه تنها متوقف نشد بلکه حداقل در کیفیت شتاب گرفت و در دوره های کوتاه چند ساله بعدی اختلاس هایی بزرگ با ارقامی عجیب شکل گرفت تا جایی که مثلا در اختلاس اخیر چای دبش آن 123 میلیارد پول خرد محسوب می شود.

در همه این موارد قوه محترم قضائیه قاطعانه به پرونده ها وارد و متهمین محکوم شدند اما آثار منفی روانی و اقتصادی این اختلاس ها کم و بیش تاثیر خود را گذاشته است و کار به جایی رسیده است که دیگر افکار عمومی در برابر اخبار اختلاس ها حساسیت چندانی نشان نمی دهد و ماجرای اختلاس ها را بیشتر از زاویه طنز و جوک وسرگرمی می بیند و به آن می پردازد .

بگذریم....

آقای رئیس جمهور

می دانید و می دانیم این شرایط خوشایند هیچ وطن پرست دلسوزی نیست .

امروز خوشبختانه به لطف انبوه جوانان تحصیل کرده و متخصص و توانمند و اقتصاد دانان کهنه کار و مجرب دیگر نیازی به مورگان شوسترها و میلسپو ها نداریم.

نگاهی به شفافیت و پاسخ گویی در امور مالی ایران با رویکرد مشکل تاریخی در صدای معلم

تنها چیزی که نیاز داریم این است که همان اختیارات ویژه ای را که گذشتگان مان از سر دلسوزی و ناچاری به درستی به این دو خارجی واگذار کردند شما با قدرت به تیم اقتصادی تان بدهید حتی با اختیارت ویژه تا هر زمانی که لازم باشد بتوانند به لطف حمایت قاطع نظام و شما بدون رودربایستی با هر کسی و یا هرمقامی و بدون هراس از برخورد با هر مانعی گرهِ هزار گرهِ فروبسته اقتصاد ایران در حوزه شفافیت را گشوده و آن را یه مجرای طبیعی هدایت کنند.

شما اگر بتوانید در یک و یا احتمالا دو دوره ریاست جمهوری شفافیت مالی و مالیاتی و بازگرداندن حرمت اجرای قوانین به جایگاهش را نهادینه کنید ؛ باور کنید به اندازه همه روئسای جمهور قبل از خود منشاء اثر خواهید بود.

باشد تا در تاریخ بنویسند ایرانیان این بار برای سروسامان دادن به اقتصاد شان نیازی به بیگانه نداشتند.


(1) و (2)-تابناک کد خبرها 1255595چهارم شهریور1255887پنجم شهریور 403
(3) مرحوم محمد علی جمالزاده در کتاب خلقیات ایرانیان می نویسد....: « در تمام دستگاه های این مملکت خواه ملی باشد خواه دولتی هیچ چرخ و ماشینی نمی چرخد مگر آنکه روغن رشوه به آن برسد..."

(4) جلد اول روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی تالیف باقرعاقلی


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی به شفافیت و پاسخ گویی در امور مالی ایران با رویکرد مشکل تاریخی در صدای معلم

منتشرشده در اقتصاد

گروه رسانه/

« صدای معلم » نخستین و شاید تنها رسانه ای در حوزه عمومی و جامعه مدنی بود که به مکتوبات « هنگامه شهیدی » در مورد « فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت پزشکیان واکنش نشان داد . ( این جا )

این رسانه از خانم شهیدی پرسیده بود : « مگر می شود فردی تحت عنوان « خبرنگار و یا روزنامه نگار » همه و به ویژه حاکمیت را موظف و ملزم به پاسخ گویی بداند اما وقتی که نوبت به خودش می رسد از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند ؟ »

صدای معلم بر این باور است :

« مطرح شدن در افکار عمومی به هر قیمتی وظیفه اساسی و یا حرفه ای یک رسانه و یا خبرنگار نیست .

مهم ترین اصل حرفه ای برای او باید تاکید بر پاسداشت « اخلاق » و « تفکر انتقادی » و تعمیم آن به همه جامعه باشد .

از « رسانه ها » و « اصحاب رسانه » انتظار می رود فارغ از تعلق های محفلی و فرقه ای و یا منفعت طلبی های شخصی وظیفه خود را با رعایت اصول « حرفه ای » به عنوان رکن بنیادین دموکراسی ایفا نمایند .

در ذیل ؛ یادداشت « طهماسب کاوسی » را می خوانید.

منتشرشده در یادداشت

نگاهی به وضعیت بازنشستگان ایرانی و طوفان بی‌عدالتی در صدای معلم  در تقویم عمر، فصل بازنشستگی باید نوید بهار آرامش و ثمرهای شیرین باشد. اما برای بسیاری از بازنشستگان ایرانی، این فصل به زمستانی طولانی و بی رحم بدل شده است. زمستانی که در آن، یخبندان بی‌مهری بر دل‌هایشان نشسته و طوفان بی‌عدالتی، امیدشان را به یأس می‌کشد.

روزی روزگاری، این عزیزان، سازندگان جامعه بودند. دست‌هایشان، نهال امید را می‌کاشت و ثمر می‌داد. اما امروز، در سایه سار عمر، نهال امیدشان پژمرده شده است. دست‌هایی که روزی آفرینش می‌کردند، اکنون به سوی ما، فرزندانشان، به انتظار قدردانی دراز شده است.

بازنشستگان، همچون درختان کهنسالی‌اند که ریشه در عمق خاک وطن دارند. سال‌ها شاهد شکوفایی این سرزمین بوده‌اند و حالا در کهن سالی، چشم به میوه‌های شیرین تلاش خود دارند. اما بادهای سهمگین تورم، برگ‌های طلایی عمرشان را یکی یکی می‌چیند و میوه‌هایشان را نارس می‌گرداند.

آنان تنها به دنبال حقوق مادی نیستند. دلشان می‌خواهد با عزت و احترام زندگی کنند، آینده‌ای روشن برای فرزندانشان رقم بزنند و بدانند که سال‌ها خدمتشان بی‌اثر نبوده است. می‌خواهند بهاری دوباره در دلشان شکوفا شود.

مسئولان نیز باید بدانند که بازنشستگان، گنجینه‌های ارزشمندی هستند که باید پاسداری شوند. آنها باید به وعده‌هایشان عمل کنند و حقوق این عزیزان را به موقع و کامل پرداخت نمایند. باید برنامه‌هایی تدوین کنند تا بازنشستگان با آسایش و آرامش به روزگار کهنسالی خود بگذرانند.

نگاهی به وضعیت بازنشستگان ایرانی و طوفان بی‌عدالتی در صدای معلم

آیا ما قدردانیم؟

آیا ما به اندازه کافی به ارزش و اهمیت بازنشستگان پی برده‌ایم؟ آیا به یاد داریم که امروز ما، مدیون زحمات دیروز آنان هستیم؟ آیا به راستی می‌خواهیم که بهار زندگی دوباره به دل‌هایشان بازگردد؟

به یاد داشته باشیم که احترام به بزرگترها، نشانه فرهنگ و تمدن یک ملت است. بیایید دست در دست هم دهیم و برای ایجاد آینده‌ای بهتر برای بازنشستگان تلاش کنیم. آینده‌ای که در آن، بهار دوباره به دل‌هایشان بازگردد.

نگاهی به وضعیت بازنشستگان ایرانی و طوفان بی‌عدالتی در صدای معلم

راهکارهایی برای تاباندن دوباره آفتاب بر زندگی بازنشستگان:

- اصلاح ساختار صندوق‌های بازنشستگی: بازنگری در قوانین و مقررات حاکم بر صندوق‌ها، افزایش مشارکت بخش خصوصی در مدیریت و سرمایه‌گذاری آنها و ایجاد سازوکارهای شفاف برای نظارت بر عملکرد آنها می‌تواند به پایداری مالی این صندوق‌ها کمک کند.

- متناسب‌سازی مستمری‌ها با هزینه‌های زندگی: افزایش مستمر و منظم مستمری‌ها بر اساس نرخ تورم و شاخص هزینه‌های زندگی، یکی از مهم‌ترین مطالبات بازنشستگان است. دولت و مجلس باید با اولویت‌بندی این موضوع، گامی موثر در جهت بهبود وضعیت معیشتی این قشر بردارند. به یاد داشته باشیم که احترام به بزرگترها، نشانه فرهنگ و تمدن یک ملت است.

-  توسعه خدمات رفاهی و درمانی: ایجاد مراکز درمانی ویژه بازنشستگان، ارائه تسهیلات مسکن، و فراهم کردن امکانات تفریحی و ورزشی، می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی آنها کمک شایانی کند.

-  حمایت از اشتغال بازنشستگان: ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب برای بازنشستگان ماهر و با تجربه، علاوه بر تامین بخشی از نیازهای مالی آنها، می‌تواند به حفظ عزت نفس و سلامت روانشان نیز کمک کند.

-  توجه به نیازهای روانی و اجتماعی بازنشستگان: برگزاری دوره‌های آموزشی، مشاوره و کاردرمانی، و ایجاد مراکز اجتماعی برای بازنشستگان، می‌تواند به کاهش احساس انزوا و افزایش کیفیت زندگی آنها کمک کند.

نگاهی به وضعیت بازنشستگان ایرانی و طوفان بی‌عدالتی در صدای معلم

جلب مشارکت بخش خصوصی در تامین رفاه بازنشستگان:

بخش خصوصی می‌تواند با سرمایه‌گذاری در صندوق‌های بازنشستگی، ایجاد صندوق‌های بازنشستگی مکمل، و ارائه خدمات رفاهی به بازنشستگان، نقش موثری در بهبود وضعیت آنها ایفا کند. دولت نیز با ایجاد انگیزه‌های مالی و معافیت‌های مالیاتی می‌تواند بخش خصوصی را به مشارکت در این امر تشویق کند.

نگاهی به وضعیت بازنشستگان ایرانی و طوفان بی‌عدالتی در صدای معلم

سخن آخر:

بازنشستگان، سرمایه‌های ارزشمند هر جامعه‌ای هستند. آنها سال‌ها از عمر خود را وقف خدمت به جامعه کرده‌اند و اکنون حق دارند در آرامش و آسایش زندگی کنند. بهبود وضعیت بازنشستگان، نه تنها یک وظیفه انسانی بلکه یک ضرورت اجتماعی است. با همدلی و تلاش همه، می‌توانیم بهار را به زندگی این عزیزان بازگردانیم و لبخند را بر لبانشان بنشانیم.

امیدواریم با اجرای این راهکارها، شاهد بهبود روزافزون وضعیت بازنشستگان عزیز کشورمان باشیم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی به وضعیت بازنشستگان ایرانی و طوفان بی‌عدالتی در صدای معلم

منتشرشده در بازنشستگان

بررسی تاثیر فضای مجازی در آموزش و تربیت در صدای معلم  همان گونه که متخصصان تعلیم و تربیت فرموده اند،تربیت یک فرایند و جریان مداوم، مستمر، جدی و صبور میان مربی و متربی را می طلبد.

یا به معنای دیگر تربیت را می توان همانند کاشت و داشت یک نهال یا بذر دانست که نهایت مراقبت و حفاظت را می طلبد که در برابر آماج و حملات طبیعی و غیر طبیعی از بین نرود تا به سر منزل و مقصود یعنی درخت تنومند با میوه و ثمره برسیم.

حال زمانی که صحبت از تربیت یک انسان می شود،ما محدود به امور ساده ای همچون نهال نیستیم بلکه تربیت یک انسان با هزاران استعداد و انگیزه های درونی و بالقوه اش، پیچیده تر و تخصصی تر از هرگونه امر دیگر است.

مقصود از تربیت و چرایی زمان سپری کردن برای تربیت انسان نیز از امور پیش پا افتاده و غیر ضروری نیست چراکه اگر تعلیم و تربیت انسان مهم نبود، خداوند متعال نسبت به مبعوث شدن پیامبران نیز هیچ رویداد یا واقعه ای را رقم نمی زد.

اما در این نقطه از تاریخ جهان یعنی سال ۱۴۰۳ هجری خورشیدی و سال ۲۰۲۴ میلادی، ضرورت تربیت بیش از هر زمانی در جامعه احساس می شود.

وجود وسایل ارتباطی و رسانه های مختلف، شگردها و روش های غیر صحیح و نادرست، الفاظ و کلمات ناپسند موجود در بیان انسان ها، قبح شکنی و بی حیایی پسندی توسط گروهی از چهره ها و....دیگر مواردی که اگر بنا به شمارش باشد، صفحه ها و ساعت ها برای نوشتن سپری می شود.

تمام جامعه نیز عوامل و مربیان تربیتی را پس از خانواده، معلمان و روحانیت می دانند.

(در صورتی که خانواده نیز خودش روزی در فرایند تربیتی به عنوان متربی بوده است.معلمان و روحانیت نیز مثل همه افراد یک جامعه روزی متربی بوده اند و تفاوتی میان آنها نبوده است.)

پس در این میان مقصر کیست؟

به ثمر مطالعات آزاد و پرسش و پاسخ از اساتید، مولفه های مهمی برای تربیت پذیری متربیان و اثر بخشی تربیت  همچون معنویت مربی و متربی، غذای طیب و حلال، درک معنای مهدویت و انتظار و شرایط محیطی متربی را متوجه شده ام و شما نیز می دانید.

اما چیزی که کمتر بدان پرداخته می شود این نکته است:

عواملی که باعث اختلال در امر تربیت می شود به همان اندازه ای مهم است که عوامل رشد و موثر در تربیت.

یعنی هر آن چیزی که ما را در امر تربیت که فرایند و جریانی مداوم، مستمر و جدی بوده است باز می دارد، عوامل ایجاد اختلال در تربیت است.

بررسی تاثیر فضای مجازی در آموزش و تربیت در صدای معلم

متاسفانه اکثر و یا غالب این عوامل مخل برای داشتن جریان تربیت سالم در رسانه ها و فضای مجازی در خدمت کودکان و دانش آموزان به سهولت قرار داده می شود.

همان مفهومی که مقام معظم رهبری در نخستین دیدار با هیئت دولت در تاریخ۱۴۰۳/۰۶/۰۶ به عنوان نکته هشتم، فرمودند: «امروز فضای مجازی دیگر مجازی نیست بلکه واقعیت رو به توسعه در زندگی مردم است؛ بنابراین، در فضای مجازی باید حکمرانی قانون مند وجود داشته باشد.»

و سپس ایشان فضای مجازی را یک فضای رها تعبیر کردند و علاج آن را قانون مندی فرمودند.

در این نوشته که گلایه از فضای مجازی و رسانه های غیرکنترل شده به عنوان عوامل مخل جریان تربیت بحث می شود خوب است که چند شنیده معلمان از دانش آموزان را مرور کنیم.

بررسی تاثیر فضای مجازی در آموزش و تربیت در صدای معلم

۱ـ  معلمی بیان می کرد، دانش آموزان کلاس من بدون  استثنا به کارهای افرادی که اصطلاحا به آنها شوتی می گویند علاقه مند هستند و در اینستاگرام پیج های آنها را دنبال می کنند.

۲ـ خانواده ای که عادت به تماشای فیلم های ترکیه ای داشتند، به مرور زمان سعی بر تقلید رفتار شخصیت های فیلم را داشتند و این بر زندگی مشترک شان تأثیر داشت.

۳ـ  پبج ها و صفحاتی در فضای اینستاگرام مشغول تولید محتوی ناامیدی، شکست های عشقی، پخش و توزیع آهنگ های مربوط به خودکشی و خود زنی می کنند.

۴ـ برخی از صفحات، شبهات فکری و عقیدتی بسیار نامربوط و بی پایه را با استفاده از روش های جذابیت بخشی در میان نوجوانان و جوانان گسترش می دهند.

۵ـ برخی از صفحات رویکرد بی احترامی به والدین، بی توجهی به توصیه ها، بی احترامی به مقدسات، تمسخر اصولی مانند نبوت و معاد را سرلوحه خود قرار داده اند.

و در پایان جالب است که بدانید همین افراد، صفحات، کانال ها و گروه ها با یک تبلیغ و استوری گذاشتن، درآمدهای بسیار بالا برای خود کسب می کنند و در آخر نیز  معلمان و روحانیت مقصر اصلی شناخته می شوند.

اگر طالب جامعه ای صالح، صادق، امین و مومن هستیم ؛ باید در برابر نفوذ هر عامل مخل تربیتی ایستادگی کنیم و الا هیچ تربیتی حاصل نخواهد شد.

اینکه می بینیم بعضاً کودکان گرایش های نامربوط و رفتارهایی غیر از چارچوب های اخلاقی و دینی از خود بروز می دهند، نتیجه خوراک ذهنی و روحی است که از فضای مجازی دریافت کرده اند.

آقایان مسئول

فضای مجازی باید قانون مند شود تا تهدیدها به فرصت ها تبدیل شود و این دغدغه و امر به معروف و نهی از منکر تمام خانواده های دلسوز است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بررسی تاثیر فضای مجازی در آموزش و تربیت در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور