گروه اخبار/
دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران با همکاری اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران برگزار می کنند :
اصلاح گری و چالش های آن در عرصۀ مدرسه ؛ گذر و نظری بر تجربیات زیستۀ مدارس الگو در شهر تهران
مدیر نشست :
دکتر زهرا پروازی مقدم، مشاور سابق مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران
اعضای نشست :
دکتر شهین ایروانی ( عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و دبیر علمی همایش اصلاحات آموزشی و چالش های آن در ایران: تبیین فلسفی دیدگاه ها و تلاش ها ؛ دکتر مرضیه عالی ، عضو هیئت انجمن علمی دانشگاه تهران و عضو هیئت مدیره فلسفه تعلیم تربیت ایران ، دکتر عبدالرضا فولادوند ، مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران ، مدیران مدارس الگو
زمان :
دوشنبه 28 بهمن 98 ساعت 10 تا 12
مکان :
خیابان جلال آل احمد، روبه روی کوی نصر، خیابان مرحوم دکتر کاردان، دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی، طبقه سوم، اتاق شورا
پایان پیام/
گروه اخبار/
به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران با حضور مسعود شکوهی، مدیرکل امور تربیتی ، مشاوره و مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی، محمد صیدلو مدیرکل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران و مدرسین و کارشناسان ادارات مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی سراسر کشور، اولین دوره کشوری تربیت مدرس طرح یاریگران زندگی به میزبانی شهرستانهای استان تهران در اردوگاه شهید محمد منتظری شهریار برگزار شد.
محمد صیدلو در این نشست نهاد آموزش و پرورش را نهاد فرهنگی بسیار موثر در کشور عنوان کرد و گفت: متاسفانه با توجه به اهمیتی که نظام آموزش و پرورش در تربیت نسل آینده بر عهده دارد اما همچنان در اولویت شایستهای قرار نگرفته است.
وی در ادامه با اشاره به انتخابات پیشروی مجلس شورای اسلامی، تشکیل مجلسی با دغدغه های فرهنگی را از اولویتهای انتخاب نمایندگان عنوان کرد و افزود: برای اینکه بتوانیم آموزش و پرورش را به جایگاه اصلیاش نزدیک کنیم نیازمند نمایندگانی هستیم که این دغدغه را داشته باشند و در جهت تعالی این جایگاه و منزلت، آموزش و پرورش را یاری کنند.
صیدلو در ادامه سرمایهگذاری برای تربیت اجتماعی دانشآموزان را امری بسیار مبارک عنوان کرد و افزود: آموزش و پرورش باید در مسائل فرهنگی اولویت مسولان قرار بگیرد، اگر نصف بودجه ارگانهایی که متولی امور فرهنگی هستند صرف آموزش و پرورش میشد نتایج بهتری به دست میآمد.
این مقام مسول تلاش برای کاهش آسیبهای اجتماعی را امری بسیار مهم دانست و با تشکر از زحمات همکارانی که در این حوزه تلاش میکنند اظهار داشت: با توجه به شروع فعالیت این برنامه و چشمانداز سهسالهای که متصور شدهاید که به ۱۰۰ درصد اهداف خود خواهید رسید، قطعا به این مهم دستخواهید یافت، زیرا مهمترین دلیلی که منتج به این هدف میشود حضور و فعالیت خود دانشآموزان است که در به ثمر رسیدن فرایند بسیار حائز اهمیت است.
پایان پیام/
پرتال اداره کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران
اگر کشور و ملتی بخواهند از خواب بیدار شوند و برای رفع عقبماندگی حرکت کنند، گام نخست چیست؟ پاسخ ساده است: «تربیت نیروی انسانی».
پرسش بعدی این است: «مهمترین و اساسیترین اقدام برای تربیت نیروی انسانی چیست؟» باز هم پاسخ ساده است: «نظام آموزش و پرورش» ــ به زبانی استعاری: «مدرسهسازی»
مدرسهسازی گام نخست برای تحول ملت و کشور است. از این رو، کسانی که در تاریخ عصر جدید ایران مدرسهسازی را ترویج کردند، «معماران معنوی» ایران بودند. در این مورد، خوشبختانه، بسیاری نام میرزا حسن رشدیه، پایهگذار مدارس نوین در ایران را شنیدهاند. ستارهای تابناک در تاریخ ایران.حسن رشدیه روحانیزاده بود و خیال داشت روحانی شود. اما مقالهای در روزنامۀ «اختر» ناگهان منقلبش کرد.
در آن مقاله خواند: در اروپا از هر هزار تن، ده نفر بیسواد است و در ایران از هر هزار تن، ده نفر باسواد است. این جمله روح و روان رشدیۀ جوان را برآشفت. درس روحانیت را رها کرد، به بیروت رفت، دو سال در مدرسهای فرانسوی اصول آموزشی مدرن را فراگرفت و با سری پرشور به خیال این افتاد مدارسی به سبک جدید برای ایرانیان بنا نهد. اما مگر میشود سپاهیان نیرومند مکتبداران قدیم را از میدان به در کرد!
رشدیه، یکتنه، با دست خالی، به جنگ این سپاه رفت. ابتدا در قفقاز مدرسهای بنا نهاد و اتفاقاً ناصرالدین شاه در بازگشت از سفر اروپا آن مدرسه را دید و پسندید. سپس به تبریز آمد. سالهای نخست فعالیت رشدیه در تبریز حیرتانگیز است!
سالهای سال مدرسه ساخت و مدرسهاش را خراب کردند، مدرسه ساخت و مدرسهاش را خراب کردند... او دائم به مشهد میگریخت، آب که از آسیاب میافتاد برمیگشت و مدرسهای جدید میساخت و دوباره کهنهپرستان با تحریک طلاب یا اوباش مدرسهاش را ویران میکردند. در مشهد پایش را شکستند و در تبریز به پایش گلوله زدند... و چه ارادۀ سترگی داشت این مرد، این مرد...اما در این لحظه، ستارۀ تابناک دیگری وارد صحنه میشود، دولتمردی بینظیر که متأسفانه ایرانیها او را چندان نمیشناسند: «میرزا علیخان امینالدوله» (۱۸۴۳-۱۹۰۴)؛ نام این مرد را فراموش نکنید و با اندیشه و کارنامۀ درخشانش آشنا شوید (در نوشتاری دیگر دربارۀ او صحبت خواهم کرد).
در میان رجال قاجار، مردان نیک و بلندنظر هم بودند، شاید سرآمد همۀ آنها همین امینالدوله بود.
مظفرالدینشاه هم به رغم سستیهای گاهوبیگاهش آنقدر دلسوز بود که پس از رسیدن به سلطنت، همین امینالدوله را به عنوان صدراعظم ایران منصوب کرد. امینالدوله دو سال صدراعظم بود، اما رقیبی کارکشته، حیلهگر و پرنفوذ داشت: «امینالسلطان»، کسی که از حمایت روسها و بخش بزرگی از علما برخوردار بود.
بازگردیم به «قصۀ مدرسه»...
اواخر دورۀ ناصری، امینالدوله به عنوان پیشکار تبریز منصوب شد. یکی از مهمترین خدماتش در تبریز این بود که به حامی قدرتمند حسن رشدیه تبدیل شد. رشدیه، مغموم و رنجیده، به قفقاز رفته بود. امینالدوله او را بازگرداند و مدرسهای با شکوه به سبک جدید ساختند. به زودی ناصرالدین شاه ترور شد و مظفرالدینشاه از تبریز رهسپار تهران شد. امینالدوله هم به تهران رفت، اما رشدیه را هم با خود برد تا ایدۀ مدرسه را در تهران پیاده کنند. اینک همان مردی که در کوچه پسکوچههای تبریز و مشهد، از کهنهپرستان کتک و گلوله خورده بود، در تهران بود و صدراعظم کشور بزرگترین حامیاش بود. رشدیه پیروز شده بود، به لطف دولتمردی دلسوز و دانا... وقتی این دو مرد به تهران آمدند، ایدۀ «مدرسهسازی» به پیروزی رسید.رشدیه و امینالدوله سال ۱۲۷۵ شمسی به تهران آمدند.
تنها ۴ سال بعد، ۲۱ مدرسه در ایران دایر شده بود، ۱۷ دبستان در تهران و ۴ دبستان در تبریز، مشهد، رشت و بوشهر. امینالدوله دشمنان پرشماری داشت، در رأسشان امینالسلطان و میرزا حسن آشتیانی. آشتیانی از پرنفوذترین روحانیان تهران، هماوست که زمانی از بازیگران اصلی ماجرای تحریم تنباکو بود.
او و بسیاری دیگر اصلاحات امینالدوله را نمیپسندیدند و چنان عرصه را بر این دولتمرد اصلاحگر بستند تا کنارهگیری کرد.اما در اینجا نیز نمونۀ دیگری از «الگوهای مدرنسازی یا تجدد» را میبینیم. فردی پیشرو که ایدههای غربی را وارد میکند (حسن رشدیه) و یک مقام دولتی قاجار (امینالدوله). یک پای ثابت ایدههای مدرنسازی در ایران برخی از رجال قاجار بودند؛ پای دیگر ایرانیان پیشرو یا اقلیتهای خارجیِ ساکن ایران یا مستشاران غربی بودند.
کانال سخنرانی ها
اجرای دیرهنگام « طرح رتبه بندی معلمان » با طعم تلخ تبعیض سالهای مدیدی است که فرهنگیان این کشور در انتظار روزی هستند که کارگزاران عالی رتبه نظام به جایگاه و اهمیت آموزش و پرورش و منزلت واقعی و رسالت سنگین معلمان پی برده و حقوق قانونی ، مزایا و معیشت کلی آنها را مطابق شأن حرفهای آنها سنجیده و ارزیابی نمایند .
دستگاه تعلیم و تربیتی که بستر ساز توسعه همه جانبه و رشد و شکوفایی انسانی است همانند الگوهای رفتاری کشورهای مترقی نباید به حاشیه رانده شده و در تنگنای مشکلات اداری و چنبره غفلت ها و تبعیضات مختلف مادی و مالی گرفتار شود تا سبب افت انگیزشی شغلی و تنزل کارآمدی و اثرگذاری فرهنگیان ، دانش آموزان و آینده سازان میهن و افزایش ناهنجاریهای مختلف اجتماعی گردد . مشکلات متعدد از جمله طلاق ، اعتیاد ، خشونت های فیزیکی ، فساد ، اختلاس و....که صاحبنظران مستقل و معتبر بر وجودشان اذعان دارند ولی متأسفانه در پی راهکارهای علمی و عقلانی پایداری نیستند .
با پیگیری ها ی مستمر و ابراز نارضایتی همیشگی معلمان و دیدگاه بعضی از دلسوزان و نمایندگان اسبق مجلس ، تصویب قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت ، کورسوی امیدی در دل خانواده بزرگ فرهنگیان ایران زمین روشن کرده بود که متأسفانه با نگاه های سطحی ، تنگ نظرانه و غیرکارشناسی اکثر دولتمردان و مجلس نشینان به بیراهه رفته و با اجرای ناقص و گزینشی بعضی از بندها و مواد مصوب ، نه تنها همه امیدها و آرزوهای منتظران بر باد رفت بلکه تبعیضات ناروای دیگری را در عمل و بر خلاف نص صریح قانون و وعده های مختلف مسئولان دامن زد ؛ گویا از دیرباز ساز و کارها و مدیریت اجرایی وزارتخانه ما به گونه ای سامان گرفته است که هیچ گاه نگاه عمیق عادلانه و عالمانه ای در کار نبوده و جلب رضایت حداکثری کارکنان تحت امر ، مورد توجه مقامات وزارتی و تصمیم گیر نبوده و نخواهد بود .
امسال نیز طرح رتبه بندی معلمان با سالها تأخیر و به گونه ای شتاب زده و رازآلود ، حالت اجرایی به خود گرفت که ابهامات و سؤالات عدیده دیگری را پدید آورده است .
آیا علی رغم مصوبه رسمی مجلس و تصویب هیئت دولت ، قبلأ آیین نامه و شیوه نامه اجرایی مشخصی طراحی نگردیده بود که شاغلین عزیز با معیارها و ضوابط و استانداردهای دقیق و قابل فهمی شناسایی گردند تا در مسیر احقاق حق همگان کوچکترین تردید و شبهه ای شکل نگیرد ؟
مستندات تجارب کاری و حرفهای تخصصی ، دوره ها ی ضمن خدمت قابل قبول ، تشویق ها و دیگر موارد ارزیابی و سنجشی ، واقعأ در این امر دخیل بوده اند یا صرفأ انگیزه های تبلیغاتی و فضاسازی انتخاباتی، صدور عجولانه احکام کارگزینی اخیر را سرعت بخشیده و به جای ایجاد آرامش عمومی روحی و روانی ، اسباب تکدر خاطر بسیاری از دبیران ، معلمان و فرهنگیان را فراهم ساخته است ؟ چرا بودجه اختصاصی جهت اجرای کامل طرح رتبه بندی فقط به نیمسال دوم تعلق گرفته است در حالی که کل مصوبات ملی و بودجه کشور همواره به صورت سالیانه طراحی و عملیاتی می گردند و شاید این بدعت جدیدی است که دامنگیر آموزش و پرورش گردیده و مقدمه اتفاقات ناخوشایند دیگری است که در آینده کاری معلمان و نظام آموزشی کشور خودنمایی خواهند کرد .
همکارانی که در نیمسال اول سال ۹۸ و حتی در روز اول مهر به عنوان بازنشسته از تعهدات وظائف سازمانی خود خارج شده اند با کدام مجوز و محمل قانونی معقولی ، مشمول طرح مزبور نگشته اند ؟ این در حالی است که معلمان مذکور هم با اجرای به موقع و دقیق طرح فوق می توانستند از مزایای قانونی خود برخوردار گردند و این گونه ، مستوجب مجازات و عقوبت تأخیرهای متوالی اجرایی و سوال برانگیز مسئولان امر واقع نگردند .
غفلت آشکار از حقوق حقه همکارانی که فعالانه قبل از مهر ۹۸ در سال ها و روزهای پایانی خدمت رسمی خود در آموزش و پرورش بوده اند با کدام معیار قانونی ، عقلانی ، مدیریتی ، شرعی ، عرفی جامعه سازگار خواهد بود در حالی که بدرقه احترام آمیز این قبیل از همکاران و پاسخگویی به انتظارات چندین ساله شان از اقدامات اساسی و ضروری وزارتخانه بود که در روز روشن ، نادیده گرفته شده است .
لازم به یادآوری است تأخیر در پرداخت پاداش پایان خدمت با توجه به افزایش تورم و کاهش ارزش پولی ، درد مضاعفی است که با نگاهی تبعیض آمیز و بر خلاف شیوه دیگر سازمان ها ی دولتی همواره بازنشستگان فرهنگی را نظیر دوره اشتغالشان آزرده خاطر ساخته است .
صدور احکام جدید برای کل بازنشستگان سال ۹۸ و پاسخگویی صریح و سریع وزیر محترم نسبت به پرسش های مطروحه ، نه تنها از وظایف ذاتی و قانونی وزارتخانه است بلکه روشنگری ها و اقدامات عملی ایشان ، حس اعتماد و اطمینان متقابل لازم را برای همگان در سطح جامعه فراهم خواهد ساخت .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
« علی اللهیار ترکمن » معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش پیش از 22 بهمن دیداری از آموزش و پرورش استان فارس داشته و اقداماتی مانند افتتاح مرکز آموزش نیروی انسانی فرهنگیان فارس ، بهره برداری از آموزشگاه 24 کلاسه خیر ساز برکاتی آموزش و پرورش ناحیه 2 شیراز ، افتتاح فاز دو باشگاه فرهنگیان شماره دو شیراز و...داشته است .
مطلب زیر در انتقاد از عملکرد این مقام آموزش و پرورش در امتناع از گفت و گو با فرهنگیان برای صدای معلم ارسال گردیده است .
این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .
عليرغم گذر ِ زمان از وقوع حادثه دلخراش سيل ِ بهار 98، پرداختن به زواياي گوناگون آن جهت پيشگيري ، ضرورتي اجتناب ناپذير است .
هر چند ، توجه به چالش ِ شهرها بي پناه در مقابل بلاياي طبيعي ، وظيفه هميشگي مسولين ، نهادهاي مدني ، رسانه ها ، آموزش و پرورش ، متخصصين ، شهروندان و ...مي باشد ولي زمان وقوع بحران و در بحبوحه امداد رساني ، تمرکز بر اصول اساسي و ريشه يابي چالش ها ممکن است به روند امداد رساني لطمه وارد کند لذا بررسي هاي کارشناسي و ريشه اي به آينده موکول مي شود .
اميد است اين گفت و گوي مجازي ، ياد آور ِ مسوليت ها باشد تا مرور زمان و طرح موضعات جديد ، موضوع مهم تاب آور نمودن شهر ها در برابر بلاياي طبيعي را به محاق نراند .
خلاصه قسمت هاي قبل : ( بخش ششم ) ، ( بخش پنجم ) ، ( بخش چهارم ) ، ( بخش سوم ) ، ( بخش دوم ) ، ( بخش نخست )
در مورد سيل نوروز 98 ، مطالب فراوان در رسانه ها بيان شده است :
در اين رابطه مطالب بسياري از رسانه هاي گوناگون مطالعه کردم که دو موضوع مهم توجه ام را جلب نمود و تصميم گرفتم به جاي پرداختن به همه مطالب ِ فوق ، فقط به اين دو موضوع اشاره کنم .
موضوع اول : بحران مديريت بحران
در زمان مناسب باید کوتاهیهای گذشته مسئولین، که اگر با درایت و آینده نگری به وظایف ذاتی خود عمل کرده بودند، امروز خسارت سیل بسیار کمتر بود، به تفصیل مورد بررسی قرار گیرد. ( 1 )
نمایندگان مجلس هم، که امروز قرار است توضیحات چهار وزیر را در مورد حوادث و عوارض سیل اخیر بشنوند، باید به این سوال پاسخ بدهند که برای این قبیل حوادث چه قوانینی وضع کردهاند و در 20 روز تعطیلات نوروز 98 که مردم بسیاری از استانها در سیل دست و پا میزدند چند جلسه فوقالعاده برای این موضوع تشکیل دادهاند؟ ( 1 )
فقدان مدیریت به قدری مشهود و آزاردهنده است که حتی تهیه غذا در مواردی بیش از اندازه نیاز است و در عین حال عدهای بیغذا میمانند! ( 1 )
موضوع دوم و مهم تر : استاندار هاي پيشگيري و مواجهه با بحران چيست ؟
مي گويند :
هواپيما به دليل رعايت استانداردهاي پرواز ، به ايمن ترين وسيله نقليه تبديل مي شود .
اميد است با رعايت استانداردها ، شهرها و روستاهاي کشورمان ايمن شوند .
اولین دفتر هماهنگی منطقه اي شهرهاي تاب آور ایران در مرداد ماه 1391 در مشهد افتتاح گردیده، تا ضمن ارائه تجربیات کلان شهر مشهد به عنوان اولین شهر ایرانی عضو کمپین جهانی شهرهاي تاب آور و آماده ، براي نخستین بار در جهان با ترجمه کتاب حاضر (چگونه می توان شهرها را تاب آور نمود ؟ ) به زبان فارسی ، نسبت به انتقال دانش و تجربیات، عضوگیري و آموزش به دیگر شهر هاي ایران و سایر کشورهاي فارسی زبان اقدام نمایند." ( 2 )
پیام این است:
تاب آوري و کاهش خطرپذیري بلایا باید بخشی از طراحی شهري و استراتژي هاي دستیابی به توسعه پایدار باشد.
مهمترین علل به وجود آورنده خطرپذیري عبارتند از:
جمعیت شهري در حال رشد و افزایش تراکم که بر اراضی و خدمات شهري فشار می آورد .
تمرکز منابع و ظرفیت ها در سطح ملی و فقدان منابع و ظرفیت هاي پولی و انسانی در دولت هاي محلی
حکومت هاي محلی ضعیف، مشارکت ناکافی توسط ذي نفعان محلی در برنامه ریزي و مدیریت شهري
بی کفایتی در مدیریت منابع آب، کمبود سیستم هاي زه کشی و کانال هاي انتقال آب ، عدم مدیریت مواد زائد جامد
کاهش زیست بوم ها ، به دلیل فعالیت هاي انسانی از قبیل راه سازي ، آلودگی ، احیاي تالاب ها و استخراج منابع
فرسودگی زیرساخت ها و مصالح ساختمانی ناایمن که ممکن است منجر به ریزش ساختمان شود .
خدمات اورژانس ناهماهنگ که باعث کاهش ظرفیت براي واکنش سریع و آمادگی می شود.
چارچوب كنفرانس جهاني هيوگوي ژاپن ، جامع بوده به نقش دولت ها، سازمان هاي منطقه اي و بین المللی می پردازد .
و جامعه مدنی، دانشگاه ها، سازمان هاي داوطلب و بخش خصوصی را به پیوستن به این تلاش ها فرا می خواند.
کتاب ِ چگونه می توان شهرها را تاب آور نمود ؟ و کنفرانس هيوگوي ژاپن ، حاوي نکات دقيق و ارزشمندي است که گسترش و پذيرش اين تئوري ها ، آماده کردن ِ زير ساخت ها ، اقدامات عملي در جهت اجرايي کردن ِ پيشنهادات و راهکار هاي آن وظيفه رسانه ها ، نهاد هاي مدني ، مردم ، مسئولين و ... مي باشد .
اولویت هاي پنج گانه چارچوب اجرایی هیوگو عبارتند از:
ایجاد ظرفیت نهادي: مطمئن شوید که کاهش خطرپذیري بلایا اولویتی ملی و محلی با چارچوب اجرایی قدرتمند است .
خطرپذیري (ریسک هاي) احتمالی خود را بشناسید .
بر خطرپذیري بلایا و تقویت سیستم هشدار ِ زود هنگام ، ارزیابی و نظارت داشته باشيد .
از دانش، نوآوري و آموزش وپرورش براي ایجاد فرهنگ ایمنی و تاب آوري در تمام سطوح جهت ِ ایجاد درك و آگاهی استفاده کنيد .
خطرپذیري را کاهش دهید: عوامل اساسی خطر آفرین را از طریق برنامه ریزي کاربري اراضی و اقدامات و تدابیر محیط زیستی، اقتصادي و اجتماعی کاهش دهید.
آماده و مهیاي عمل باشید : آمادگی براي واکنش موثر در تمام سطوح را تقویت کنید.
فرایند برنامه ریزي استراتژیک یک شهر باید تا جایی که ممکن است مشارکتی بوده و به شهردار و تمامی ذینفعان امکان دهد تا بهترین راه را براي یکپارچه سازي ده اصل مورد نظر در قالب برنامه ها و فعالیت هاي توسعه شهر مد نظر قرار دهند.
باتوجه به اينکه علاوه بر مسولين ، شهروندان به ويژه فرهنگيان فرهيخته ( آموزش و پرورش ) در فرایند برنامه ریزي فازها و مراحل آن نقش آفريني مي کنند ، توضيح مراحل هريک از فازها اهميت دارد .
فرایند برنامه ریزي استراتژیک به مراجع محلی امکان می دهد تا اولویت هاي کلیدي کاهش خطرپذیري بلایا را شناسایی کرده و بر روي آنها تمرکز کنند و ببینند چه منابعی (انسانی، اقتصادي، تکنولوژیک و طبیعی) به طور محلی در دسترس می باشد. شهر در طی فرایند برنامه ریزي می توانند نقاط قوت و ضعف خود را ارزیابی کرده و هر گونه فاکتور خارجی که باید براي حصول نتایج واقعی و عملی مورد رسیدگی قرار گیرد را مد نظر قرار دهد.
به خاطر داشته باشید که فرایند تهیه یک برنامه بسیار وقت گیرتر از آن است که اکثر مردم تصور می کنند . در صورتی که این فرایند عجولانه طی شود ممکن است فرصت ایجاد مشارکت و حس مالکیت همه مردم نسبت به آن برنامه از بین برود.
***
قسمت هفتم :
مثال ها ؛
بزرگ فکر کنید، خُرد عمل کنید!
سان فرانسیسکوي ( فليپين ) با جمعیت 45000 نفر یکی از چهار شهرداري تشکیل دهنده جزایر کاموت در استان کبوي فیلیپین است .
این شهرداري به 15 بارانگاي (کوچکترین واحد اداري در فیلیپین ) و 100 پوروك (یک زیرمجموعه کوچکتر از بارانگاي، مخصوصا در مناطق روستایی) تقسیم می شود. در سال 2004 سان فرانسیسکو سیستم پوروك را به عنوان پایه و اساس حکومت مبتنی بر جامعه و به منظور قادر ساختن جامعه براي فعالیت هاي کاهش خطر پذیري تقویت نمود . ابتکار مورد نظر با شعار "بزرگ فکر کنید و کوچک شروع کنید" با عده معدودي از پوروك هاي علاقه مند آغاز شد و به سرعت نتایج خود را در مدیریت زباله جامد و توسعه مشاغل نشان داد. در طول هفت سال این گروه هاي جمعیتی در سراسر شهرداري مسئولیت بیشتر کار را بر عهده گرفته اند. براي مثال تعمیرات اساسی جاده ها به عنوان پیش نیاز توسعه اقتصادي (شامل توریسم ) بر عهده گرفته شد.
امروزه نگهداري جاده ها و سیستم زهکشی بر عهده پوروك ها و خانه دار هاي انفرادي است . سان فرانسیسکو همچنین الهام بخش عده اي از شهرداران بخش هاي دیگر فیلیپین و کشورهاي آسیایی شد که از طریق تمرین هاي یادگیري شهر به شهر از این شهرداري دیدار کردند تا ببینند چگونه می توانند مدل پوروك را براي بهبود برنامه کاهش خطر پذیري بلایا در شهرداری هایشان اعمال کنند. قسمت اعظم موفقیت این مدل مدیون تعهد مقامات سطح بالا در شهرداري است که نمایندگان منتخب جامعه براي ارایه گزارش هاي ماهیانه به آنها دسترسی مستقیم داشتند (شامل شهردار ).
براي اطلاعات بیشتر به قسمت برنامه پنج ساله کاهش و مدیریت خطر پذیري بلایا، سان فرانسیسکو، فیلیپین در سایت ذيل مراجعه نمایید. http://tinyurl.com/cf49nb6
مثال هاي ديگر :
چند ابر شهر زلزله خیز (عمان از اردن، ماکاتی از فیلیپین و بمبئی از هندوستان) برنامه هاي پیشرفته مدیریت خطر پذیري بلایا (DRMMP) را با پشتیبانی از سوي سازمان EMI (سازمان ابتکارات کلان شهرها در معرض زلزله ها) توسعه دادند . این شهرها یک مدل تحلیلی ارایه دادند تا مقامات محلی ( مخصوصا ابرشهرها و دولت هاي شهر هاي بزرگ و پیچیده ) را در درك آسیب پذیري شان در برابر مخاطرات طبیعی، تجزیه تحلیل تاثیرات فیزیکی و اجتماعی -اقتصادي بالقوه و توسعه رویکرد منسجم کاهش خطر پذیري با توجه به اولویت ها و فرایند هاي اجراءشان راهنمایی کند.
بمبئی با جمعیت تقریبی چهارده میلیون نفر بزرگترین مرکز شهري و پایتخت مالی هندوستان می باشد. این شهر در معرض خطرات متعدد می باشد: گردباد، پسرفت ساحل، لغزش زمین، زلزله و بیماري هاي همه گیر . در عین حال این شهر داراي شش و نیم میلیون نفر جمعیت فقیر نشین می باشد که تاب آوری شان در برابر بلایا زمان بسیار طولانی تري می برد .
شهر بمبئی که توسط شهرداري بمبئی بزرگ هدایت می شود داراي بیش از صد نهاد و سازمان براي درك خطر پذیري و شناسایی راه حل ها می باشد. بمبئی به منظور پرداختن به مسائل کاهش خطر پذیري با ابتکار کلان شهرهاي زلزله خیز EMI همکاري کرده و یک مطالعه ابتدایی و نقشه راه ها براي بهبود تاب آوري شهر در برابر بلایا تهیه نمود . یک DRMMPجدید تاسیس شد که ابعاد مدیریت خطر پذیري نظیر تاب آوري سیستم هاي آب و فاضلاب، یکپارچه سازي پارامتر هاي خطر پذیري در برنامه ریزي استفاده از زمین، قوانین و استاندارد هاي ساخت وساز و خانه سازي مناطق فقیر نشین را پوشش می داد. با شمول عده گسترده اي ازهم پیمانان و مشارکت کنندگان در توسعه برنامه پیشرفته، ذینفعان درك بهتري ازارتباطشان با خطر هاي تهدید کننده بمبئی و نقششان در برنامه DRM شهر دارند . این فرایند مشارکتی همچنین به هماهنگی فرایند DRM با موارد مشابه در نهادهاي ملی، دولتی و دیگر نهاد هاي عمومی و خصوصی، مخصوصا آنهایی که خدمات حیاتی ارایه می دهند(مراکز درمانی، بهداشت، آموزش و امنیت عمومی) کمک می کند تا ارتباطات صحیح قبل، طی و بعد از یک بلایا را تضمین نماید.
یک مطالعه مشارکتی مشابه انجام شد تا یک واحد مدیریت کاهش خطر پذیري بلایا را براي مقام منطقه اقتصادي ویژه آکابا ( اردن) با یک برنامه، بودجه، وظایف شناسایی شده، نیازمندی هاي منابع انسانی و جریان اطلاعات در نهادها راه اندازي کند .
این طرح بر اساس مدل هاي موفق شهرهاي دیگر که مشابهت خاصی از لحاظ وضعیت عملکرد و فعالیت هاي مرکزي با شهر مورد نظر داشتند انجام شد (کویتو از اکوادور، بوگوتا از کلمبیا و کاتموندو از نپال ) .
"ما رویکردي جامع را براي مدیریت بلایا و افزایش تاب آوري شش و نیم میلیون نفر فقیر نشین اتخاذ کرده ایم . شهر ایمن هدف ماست".
شرادا س. جاداو، شهردار سابق بمبئی، هندوستان. سکوي جهانی براي کاهش حرکت به سمت یک استاندارد بین المللی براي مدیریت خطر پذیري بلایا،
استاندارد ISO 31000:2009 که غیر قابل گواهی می باشد مجموعه اي از اصول به همراه یک چارچوب و یک فرایند مدیریت خطر پذیري را ارایه می کند که در هر نوع سازمانی در بخش عمومی و خصوصی قابل اعمال می باشند . این استاندارد داراي رویکرد "یک اندازه براي همه" نبوده و به جاي آن بر روي این واقعیت که مدیریت خطر پذیري باید به نیازها و ساختار ویژه یک سازمان خاص بپردازد تاکید می کند . براي اطلاعات بیشتر به
www.iso.org در ISO 31000 مراجعه نمایید. (4 ) و ( 5 )
شهر آماده در شهرداري تهران : ( 6 )
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از روابط عمومی سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، پویش شهر آماده به منظور ارتقای سطح آگاهی های عمومی و مشارکت شهروندان در مواجهه با مخاطرات طبیعی، به عنوان پیش نیاز تمامی اقدامات و برنامه های جامعه محور در حوزه تاب آوری شهری در شهر تهران آغاز شد.
محور های اصلی این پویش شامل جلب مشارکت شهروندان در ارزیابی و افزایش ایمنی ساختمان ها و آمادگی شهروندان ساکن یا شاغل در آنها از طریق مشارکت در اجرای طرح "مدیریت بحران ساختمان"، تشویق شهروندان به فراگیری آموزش های همگانی مدیریت بحران، تشویق به عضویت شهروندان در گروه های امداد محلی با عضویت در "خانه های دوام و ایمنی" و معرفی "مراکز امن اضطراری محلات"، با هدف آشنایی شهروندان با این مراکز و چگونگی آمادگی بیشتر آن ها در مواجهه با زلزله احتمالی شهر تهران است.
شهروندان تهراني با مراجعه به وبسایت pc.tdmmo.ir، با صفحه ذيل مواجهه مي شوند .
پس از ورود به لينگ خانه دوام و ايمني ثبت نام داوطلب دوام و ايمني ( 7 ) به صفحه ذيل متصل مي شويم .
شهروندان تهراني ، پس از کامل کردن مشخصات و ارسال آن به آموزش در فضاي مجازي دسترسي پيدا مي کنند !
با ورود به لينک هاي ديگر ...
اميد است شهروندان عزيز و گرامي به ويژه فرهنگيان فرهيخته ( گروه مرجع ) پس از پيوستن به پويش شهر آماده ، در سايه آگاهي از آنچه در دنيا مي گذرد ، در خلق آنچه بايد اتفاق بيفتد نقش آفريني کنند !
بزرگ فکر کنند، خُرد عمل کنند!
در اين راه سترگ :
کاهش اختلاف و فاصله بين "چگونه مي توان شهر ها را تاب آور نمود ؟ " با "شهر آماده " رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسي و نهادهاي مدني بعنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين نقش به سزايي به عهده دارند !
بزرگ فکر کنيد، خُرد عمل کنيد!
پايان گزارش/
منابع :
( 3 ) خلاصه چارچوب كاري هيوگو براي اقدام از سال 2005 تا 2015 برگشت پذير ساختن ملت ها و جوامع نسبت به بلايا
( 5 ) انجمن علمي اقتصاد شهري ايران ، بانک اطلاعات مديريت شهري کشور فليپين
(6 ) با هدف آمادگی شهروندان تهرانی در برابر مخاطرات ، آغاز پویش شهر آماده
واحد مرکزی خبر دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۳۲
پویش شهر آماده به منظور ارتقای سطح آگاهی و مشارکت شهروندان در مواجهه با مخاطرات طبیعی، در تهران آغاز شد
http://tnews.ir/news/7f35137641645.html?refc=1
( 7 ) ثبت نام داوطلب دوام و ايمني
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان برای صدای معلم ارسال گردیده است .
این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .
گروه گزارش/
هنوز اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان به گزارش صدای معلم در مورد انتخابات شورای دانش آموزی که در 9 آبان 1398 منتشر شد پاسخی نداده است . ( این جا )
در این گزارش نظرات و دیدگاه های برخی دانش آموزان آورده شده بود :
" حضرت عالی برای تهیه گزارش به مدرسه ما آمدید تا عکس و فیلم بگیرید. اگر راست می گویید کمک کنید که بعد انتخابات هم به ما اهمیت بدهند.دوستم کاندید شده است. می خواهد زنگ های هنر موسیقی کار کنیم. ولی اگر گیتارش را به مدرسه بیاورد از او می گیرند. اما ما به او رای می دهیم و می خواهیم به هدفش برسد ...
من می خواهم روی مغز مدیر نفوذ کنم تا با ما همکاری کند.مادرم در انجمن اولیا و مربیان است مگر می شود پسرش رای نیاورد.این انتخابات الکی ست. شورا یک بازی ست. مدیر ما اصلا نمی خندد. کسی نمی تواند کاری انجام دهد.اگر من انتخاب شوم می خواهم مدرسه ای بهتر با دانش آموزان درس خوان تر بسازم و اسم و رسم دار شوم.اگر من انتخاب شوم یک روز در هفته را اجازه می دهم که دانش آموزان با لباس های مختلف به مدرسه بیایند. یک روز بدون کتاب را در هفته در نظر دارم.(دانش آموزان برایش دست زدند و نامش را پرسیدند)ما می خواهیم زنگ های تفریح زیاد شود که سر کلاس درس ها خسته کننده نشود.موبایل را در مدرسه آزاد می کنم....
من می خواهم که اردوها را برای دانش آموزان زیاد کنم. اردوهایی که با نشاط باشد. ما نمی خواهیم ما را باز به باغ ابریشم ببرند.ما اعضای شورا را نمی شناسیم. صندوق رای را به کلاسمان آوردند و گفتند از این چند نفر ۹ نفر را بنویسید. ما هم نوشتیم.من می خواهم درس ها را برای دانش آموزان سبک کنم. نیاز نیست معلمان ما همه کتاب را درس بدهند....
سر صف گفتند تا زنگ تفریح وقت دارید اسم هایی که به دیوار زدند را بخوانیم و به تعدادی رای دهیم. نمی دانستیم که انتخابات است ! "
مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان در جلسه با نمایندگان مجلس دانش آموزی به موضوعاتی اشاره کرده است .
پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان نوشت : ( این جا )
سلامت روان و نشاط دانش آموزان در مدارس همواره مورد توجه ما قرار دارد.
به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان، در بیست و چهارمین روز از بهمن ماه ۱۳۹۸، مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان در جلسه نمایندگان مجلس دانش آموزی در سخنانی ضمن ابراز خرسندی از دیدار با نمایندگان دانش آموزان استان اظهار داشت: نظرات و پیشنهادهای مطروحه دانش آموزان در جلسات برای ما اهمیت دارد و در دیدار با روسای ادارات آموزش و پرورش نواحی و مناطق مطرح شده و مورد بررسی قرار گرفته می گیرد تا به نحو مطلوب استفاده شود.
اعتدادی با مهم برشمردن دغدغه های دانش آموزان برای مسئولین آموزش و پرورش بیان داشت: برگزاری این جلسات بسیار ارزشمند است و شنیدن صحبت های نمایندگان دانش آموزان، ما را از شرایط مدارس بیشتر آگاه می کند و با برگزاری جلسات هم اندیشی به فهم مشترکی از دغدغه های دانش آموزان خواهیم رسید.
وی ضمن اشاره به دغدغه مطرح شده دانش آموزان مبنی بر افزایش نشاط در مدارس تصریح نمود: سلامت روان و نشاط دانش آموزان همواره مورد توجه بوده است اما تفاوت در شرایط ویژه ای که هر استان یا شهرستان با آن روبروست می تواند سبب ایجاد تنوع در اجرای برنامه های مدارس شود.
مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان در بخش دیگری از سخنان خود دانش آموزان را به مطرح نمودن پیشنهادهای خود با مدیران و مسئولین مدرسه دعوت نموده و افزود: آموزش و پرورش با معضل کمبود نیروی انسانی روبه روست که همین امر سبب می شود امکان بهره بردن مطلوب از نیروی انسانی لازم نظیر معاونین و مربیان پرورشی، مشاورین و ... را در مدارس نداشته باشیم اما در تلاش هستیم تا این مشکلات را به حداقل برسانیم. "
پرسش « صدای معلم » از آقای اعتدادی و همه مدیران و مسئولان وزارت آموزش و پرورش در هر سطحی آن است که چقدر به حقوق دانش آموز باور داشته و تا چه میزان این انتخابات واقعی انجام می شود ؟
چقدر این انتخابات جدی گرفته می شود و به نظرات آنان توجه می شود ؟
این در حالی است که بر اساس اخبار و گزارش ها بسیاری از مدارس حتی حاضر نیستند یک زنگ را در کل سال برای این موضوع اختصاص دهند و این انتخابات و حتی در سطح بالاتر مجلس دانش آموزی حالت فرمایشی و یا نمایشی پیدا کرده است ؟
و اما پرسش دیگر این است که معضلاتی مانند کمبود نیروی انسانی که به ترجیع بند آقای مدیر کل در بسیاری از جلسات و نشست ها تبدیل شده است چه ارتباطی با دانش آموزان و کارکردهای مجلس دانش آموزی دارد ؟
اگر نظرات و پیشنهادهای مطروحه دانش آموزان واقعا برای مدیر کل و سایر مسئولان اهمیت دارد ؛ چرا این نظرات در پرتال منتشر نشده اند ؟!
پایان گزارش/
یکی از درسهایی که من در دورۀ کودکی از آن فراری بودم درس انشا بود. برای اینکه اینها نمیآمدند مسائل زندگیای را که درگیر آن بودیم مطرح کنند، چارچوبی بود انتزاعی. انتظار داشتند چیزهایی که از سعدی یاد گرفتیم (که هنوز هم یاد نگرفتیم) در نوشتههايمان داشته باشيم. در واقع خود معلم هم نمیدانست که برای چی به ما انشا درس میدهد، خودش هم نمیدانست که ما چه چیزی را قرار است یاد بگیریم.
به ما میگفتند علم بهتر است یا ثروت؟ آن وقت قرار نبود که ما فکر کنیم علم بهتر است یا ثروت، این از قبل معلوم بود: علم بهتر است، چون ثروت آتش میگیرد. کلمات، کلمات ما نبود. من یادم است که بچههایی که لغتهای نسبت به سنشان قلمبه سلمبهتری به کار میبردند، معلم بیشتر خوشش میآمد و ما میرفتیم در کتابهای کلیله و دمنه بگردیم که مثلاً آبشخور یعنی چه؟ بعد بگوييم که این آبشخور ما بوده است و معلم کِیف میکرد. به خاطر همین، كه کلاس انشا دروغ بود، من از آن فراری بودم. و هیچ چیزی به ما نمیآموخت. ریاضیات معلوم بود که چیست و موضوع آن از چه قرار است، بنابراین من عاشق ریاضیات شده بودم و دیپلم ریاضی هم گرفتم بعد هم رفتم اقتصاد خواندم.
اینقدر که کلاسهای انشا مرا فراری داده بود، از ادبیات هم بدم آمد. من رشتۀ ادبی نرفته بودم چون یادم آمد در کتابها باید بخوانیم ابن یمین کی به دنیا آمد؟ آخه به ما چه ربطی دارد؟ يا ناصر خسرو برای آن سن، به چه درد ما میخورد؟ که در آن چهارده سالگی من بدانم عقایدش چه بود، آخر عقاید ناصر خسرو، به چه درد من میخورد؟ همۀ مجموعۀ این چیزها که بهطوری ادبیات و درس انشا هم در آن بود، مرا از ادبیات و هر چی انشا بود فراری داده بود.
اولین اتفاق ادبیای که مرا به ادبیات و شعر علاقهمند کرد، در دوازده سالگی بهطور اتفاقی پيش آمد، شعری از لامارتین روی من تأثير گذاشته بود که رفته بودم یک خودنویس خریده بودم با جوهر نیلی رنگ و این را نوشته بودم و هنوز هم آن را دارم برای اینکه آنقدر خوشم آمده بود و مرتب آن را میخواندم. یعنی آن شعر بود که مرا به ادبیات علاقهمند کرد، نه کلاسهای انشا و ادبیات که متأسفانه مثل اینکه هنوز هم همینطور است.
ماهنامۀ انشا و نویسندگی،شماره پنج،۱۳۹۸