صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
یکشنبه, 06 ارديبهشت 1399 08:58

در انتظار تاییدیه "شاد" !

آسیب شناسی شاد و آموزش مجازی در آموزش و پرورش  اخیراً  آقای قنبرعلی خوش آیینه، معاون پژوهشی، برنامه ریزی و منابع انسانی اداره کل آموزش و پرورش خراسان شمالی گفته "برنامه شاد، هیچ مشکلی ندارد و معلمان کم کاری می کنند و بهانه می آورند". و تهدید کرده که؛ "با مدیران و معلمان که از نصب برنامه شاد خودداری کرده اند، برخورد قانونی می شود".
ایشان در این اظهارات ناپخته خود، مرتکب سه فقره خطا شده که دو مورد آنها حق الناس را نشانه گرفته است :

خطای اول وی، بی عیب و نقص دانستن برنامه شاد است که این، مربوط به ناآگاهی او نسبت به وضعیت اپلیکیشن است که قرار است جای خالی کلاس های درسی تحت مسئولیت او را پر کند.

خطای بعدی او وارد ساختن تهمت به معلمان با به کار گیری عبارتِ "معلمان کم کاری می کنند و بهانه می آورند" است که نسبتی بسیار نامنصفانه و قضاوتی ناعادلانه در حق معلمان می‌باشد.

خطای سوم او به کارگیری زبان ارعاب و تهدید علیه معلمان است؛ وقتی می گوید "با مدیران و معلمان که از نصب برنامه شاد خودداری کرده اند، برخورد قانونی می شود"، نه تنها با این تهدید، نفرت و دلسردی به میان این قشر نجیب می آورد، بلکه ذهن ها را از واقعیت دور می سازد و به جای اینکه نقاط ضعف برنامه "شاد" را واکاوی و برطرف کند، کاربران را متهم به کارشکنی و ذهن مردم و مسئولان را به بیراهه می برد.

آسیب شناسی شاد و آموزش مجازی در آموزش و پرورش

البته من قصد پاسخ به ایشان را نداشته و ندارم لیکن تجربه خودم را جهت استحضار وزارت نشینان محترم و اتخاذ تدابیر معقول و منطقی در موقعیت کنونی،  به اشتراک می گذارم.
بسیار قبل تر از اینکه اپلیکیشن "شاد" مطرح و طراحی و ابلاغ شود، بسیاری از معلمان با هزینه خود و با استفاده از پیام رسانهای مختلف، به تدریس پرداختند و اینجانب نیز کانالی در تلگرام درست کردم و تمام مطالب کتاب درس را به تفکیک فصل، همراه با تصویر و توضیح و تلخیص و سئوال، در کانال قرار دادم و آی دی مربوطه را خدمت مدیر محترم مدرسه ارسال و درخواست کردم که آن را در اختیار دانش آموزان قرار دهد و اطلاع رسانی کند که مطالب درسی را در این کانال پیگیری کنند. ولی با وجود اطلاع رسانی مکرر، تعداد دانش آموزانی که عضو کانال شدند خیلی کمتر از حد انتظار بود و مدتها گذشت و از یکصد نفر دانش آموز فقط ۲۷ نفر عضو کانال شدند.

با توجه به این احتمال که شاید دانش آموزان به دلیل فیلتر بودن تلگرام نتوانند عضو این کانال شوند، عین همان کانال را در پیام رسان سروش نیز ایجاد و تمام مطالب درسی را در آن بارگذاری کردم و اطلاع رسانی لازم نیز، هم از طریق پیامک و هم از طریق کانال تلگرامی صورت گرفت ولی از این کانال هرگز استقبال نشد و فقط ۴ نفر به ما پیوستند.

به ذهنم رسید که هر کدام از پیام رسان های "تلگرام " و "سروش" معایب و محدودیت هایی دارند که ممکن است "بلاگفا" آن محدودیتها را نداشته باشد. لذا همه مطالب درسی را به تفکیک فصل در وبلاگ نیز قرار دادم و این اقدام نیز، هم از طریق کانالهای تلگرام و سروش و هم از طریق پیامک اطلاع رسانی شد

.دلایل عدم استقبال دانش آموزان از کانال های ایجاد شده، می تواند مختلف و متعدد باشد که از آن میان، می توان به موارد زیر اشاره کرد؛
 ۱) اغلب دانش آموزان و اولیای شان وسیله لازم از قبیل گوشی هوشمند و تبلت و رایانه و لب تاب برای استفاده از شبکه های اجتماعی ندارند.
 ۲) خانواده های برخی از دانش آموزان به دلیل مشکلات اقتصادی حاضر به پرداخت هزینه اینترنت نیستند و یا واقعاً نمی‌توانند چنین هزینه ای را در سبد نیازهای فرزندان خود لحاظ کنند.
 ۳) فیلتر بودن تلگرام -که قابلیت ها و کارآیی خوبی هم نسبت به سایر پیام رسانه های داخلی و خارجی دارد- آن را از دسترس دانش آموزان خارج می‌سازد. یکی از دلایل عدم عضویت دانش آموزان در تلگرام می تواند فیلتر بودن آن باشد. لازم به ذکر است که بعد از چندین بار اطلاع رسانی حتی کمتر از یک سوم دانش آموزان عضو کانال تلگرامی شدند.
۴) دلیل اینکه دانش آموزان از کانال پیام رسان سروش حتی به اندازه کانال تلگرامی استقبال نکردند، کاملاً روشن است؛ سرعت پایین و ناکارآمدی این پیام رسان.
 ۵) از میزان استقبال و بازدید دانش آموزان از همان مطالب درسی ارائه شده در وبلاگ، بی خبرم. چرا که هیچ بازخورد یا نظری از کسی دریافت نکرده ام.
۶) دانش آموزانی که قبل از شیوع کووید ۱۹، از آموزش در فضای واقعی و کلاسهای حضوری استقبال نمی‌کردند و مطالب کتب درسی جذابیتی برای شان نداشت و با اجبار و اکراه، از دستورالعمل های آموزشی پیروی می‌کردند، بعید به نظر می‌رسد که استقبال چشمگیری از همان کتب و همان مطالب آموزشی در فضای مجازی داشته باشند. (قبلاً نیز یادداشتی در همین رابطه تحت عنوان "فاجعه سقوط طیف متوسط در مدرسه" در پایگاه خبری-تحلیلی صدای معلم تقدیم معلمان بزرگوار و مسئولان محترم کرده ام). ( این جا )

آسیب شناسی شاد و آموزش مجازی در آموزش و پرورش

اما با آمدن "شاد" با اینکه با یاد دانش آموزان بی گوشی و بی تبلت غمگین و ناشاد، حس خوبی نسبت به این برنامه پر هیاهو نداشتم و نسبت به کارآیی این اپلیکیشن نوپا تردید داشتم، ولی با توجه به اجباری بودن استفاده از این اپلیکیشن و الزامی بودن حضور دانش آموزان و معلمان در کلاسهای مجازی آن، نسبت به شکل گیری گروههای آموزشی با حضور همه دانش آموزان و معلمان به تفکیک کلاس و ماده درسی امیدوار شدم و خوشحالی خود را در اولین حضورم در گروههای کلاسی ابراز کردم و اظهار امیدواری که؛ تجربه کلاس و مدرسه مجازی، تجربه ای شیرین و پر ثمر برای همه دانش آموزان و معلمان باشد و از دانش آموزان خواستم که حضور در کلاس مجازی را مثل حضور در کلاس واقعی جدی بگیرند و برای گسترش یادگیری خود بیش از پیش کوشا باشند. دانش آموزانی که قبل از شیوع کووید ۱۹، از آموزش در فضای واقعی و کلاسهای حضوری استقبال نمی‌کردند و مطالب کتب درسی جذابیتی برای شان نداشت و با اجبار و اکراه، از دستورالعمل های آموزشی پیروی می‌کردند، بعید به نظر می‌رسد که استقبال چشمگیری از همان کتب و همان مطالب آموزشی در فضای مجازی داشته باشند.

حتی یادآوری کردم که این فضا را نیز یک فضای حقیقی بدانند چرا که همه اعضای آن، افرادی حقیقی اند و حقیقتاً وجود دارند و همدیگر را می‌شناسند و حقوق و وظیفه مشخصی دارند.این نکته را هم یاد آوری کردم که؛ چون توفیق اجباری نصیب همه اعم از دانش آموزان و معلمان شده و مجبورند در برنامه "شاد" حضور داشته باشند و لاجرم به اینترنت وصل اند، می‌توانند علاوه بر استفاده از نکات آموزشی کتب درسی، مفاهیم و موضوعات مشابه را در مرورگرهای مختلف جست و جو کنند و مطالب بیشتری بیاموزند.
اما شمع کم سوی این امید چندان روشن نماند به زودی به خاموشی گرایید و همه کلاسهای "شاد" من بعد از یکی دو ساعت، از نظر محو شدند و ارتباطم مثل بسیاری دیگر از معلمان عزیز، با دانش آموزانم قطع شد.اکنون چندین هفته است که همه دستورات فنی وزارت محترم را به کار می گیرم که کلاسهای "شاد"م دایر گردند اما مشکل به وجود آمده، همچنان باقیست و تنها پیامی که موقع ورود به برنامه "شاد" دریافت میکنم، این است؛ "کد ملی معلم وارد شده مورد تایید نمی‌باشد".
قطعاً دیگران نیز چنین تجاربی دارند. دانش و آگاهی ما از جهان پیرامون و رخدادهای آن، از راههای گوناگونی حاصل و کامل می شود؛ استفاده از تجارب دیگران، مطالعه منابع مکتوب، مشاهده و تحقیق میدانی، وقایع و اتفاقات پر تکرار، بستر جامعه، دامن طبیعت، حوادث غیرمترقبه، تجارب شخصی و حتی بلایا و بیماریها و ... راهها و منابع کسب آگاهی اند.
 
از مسئولین محترم انتظار می‌رود که دیدگاهها و تجارب معلمان را به سان منبع اطلاعاتی مطمئن بنگرند و آن را فدای تعصب نکنند؛ "اختراع دوباره چرخ" بی معناست و اگر مشتاقند موفقیتی در این مسیر ثبت کنند، دانش آموزان غمگین و پدران و مادران شرمگین را هم به خاطر آورند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آسیب شناسی شاد و آموزش مجازی در آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

نشست هم اندیشی و صمیمی معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی در سیستان و بلوچستان در بحران کرونا

پرتال اداره کل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان خبر از نشست هم اندیشی و صمیمی معاون وزیر و رئیس سازمان نوسازی مدارس کشور با اعضای مجمع خیرین مدرسه ساز استان داده و می نویسد : ( این جا )

" مهراله رخشانی مهر در نشستی صمیمانه با اعضای مجمع خیرین مدرسه ساز استان، در خصوص اقدامات و برنامه های خیری آنان در حوزه ساخت و ساز فضاهای آموزشی، ورزشی و پرورشی با آنان به گفت و گو پرداخت.

به گزارش اداره اطلاع‌رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان، رخشانی مهر در این نشست از رتبه سوم سیستان و بلوچستان در حوزه جذب اعتبارات خیری خبر داد و اظهار داشت: خوشبختانه با ورود جدی و دقیق مجموعه های مختلف خیری در استان،شاهد تغییرات و اتفاقات خوب و ماندگاری در حوزه ساخت و ساز فضاها و تامین تجهیزات و امکانات خواهیم بود.
در این جلسه اعضای مجمع خیرین مدرسه ساز استان نیز به بیان نقطه نظرات و و پیشنهادات خود در راستای تحقق هر چه بیشتر اهداف این مجمع پرداخته و از تعامل و ارتباط خوب و ارزنده آموزش و پرورش استان، نوسازی مدارس و مشارکت خیرین نیک اندیش به نیکی یاد کردند . "

همان گونه که از تصاویر مشخص است ؛ اعضای نشست بدون رعایت فاصله مناسب ( فاصله گذاری اجتماعی ) در کنار هم نشسته اند و به نظر می رسد در سیستان و بلوچستان خبری از کرونا نیست !

در این نشست مدیر کل آموزش و پرورش هم حضور داشته است .

آیا اداره کل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان سالن بزرگ تری برای برگزاری این گونه نشست ها در میانه بحران " کرونا " نداشت ؟ پرسش " صدای معلم "  رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور آن است که آیا آن ابلاغیه صادر شده است ؟

اگر چنین است و وضعیت این استان عادی است ؛ چرا مدارس تعطیل هستند ؟

آیا قرار است مسئولان این گونه برای جامعه " فرهنگ سازی " کنند ؟

پیش تر ؛ مدیر کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان گفته بود  ( این جا ) ترویج فرهنگ خوب و پسندیده سلامت ، شادی و نشاط جامعه را به دنبال دارد واین امر در حوزه آموزش و پرورش توسط دانش آموزان به عنوان سفیر سلامت، نهادینه می گردد.

حمیدرضا رخشانی تاکید کرده بود : مشارکت مختص به دانش آموزان نمی باشد و هر یک از ما هم در شرایط کنونی یک سفیر سلامت هستیم.

همچنین حمیدرضا رخشانی در ششمین جلسه ستاد استانی مدیریت کرونا بر ضرورت ارتباط گیری معلمان و دانش‌آموزان با تشکیل گروه های مختلف در شبکه‌های اجتماعی و پیام رسان های داخلی و بهره‌گیری از این ظرفیت ها تاکید کرد و گفت : محتواهای تولید شده از فعالیت های آموزشی در همه مدارس رصد و پایش می شود.

مدیر کل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان و سایر مسئولان نیز بدانند و آگاه باشند که فعالیت های آنان نیز توسط رسانه های مستقل و منتقد رصد و پایش می شود !

و اما نکته مهم دیگر سختان رخشانی مهر رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور در نشست خبری 15 بهمن 1398 با خبرنگاران و رسانه ها می باشد .

 « صدای معلم » نوشت : ( این جا )

نشست هم اندیشی و صمیمی معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی در سیستان و بلوچستان در بحران کرونا

در ادامه صدای معلم به نشست رسانه ای اخیر مجتبی زینی وند رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکت های مردمی وزارت آموزش و پرورش اشاره کرد و  ضمن یادآوری سخن ایشان در مورد صدور ضرورت صدور دستورالعمل و یا بخشنامه ای از سوی وزارت آموزش و پرورش برای الزام دعوت همه خبرنگاران به نشست های شوراهای آموزش و پرورش و نیز قول 100 درصد آقای زینی وند برای انجام این کار تا پایان دی ماه 1398 گفت :

هر دو ماه یک بار نشستی میان روسای سازمان های نوسازی در استان ها با جامعه خیرین آن ها برگزار می شود .

چرا نباید رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی و نهاد " ناظر "  در این نشست ها حضور نداشته و یا از آنان دعوتی به عمل نیاید ؟

رخشانی مهر در پاسخ به این پرسش صدای معلم معاونین خودش در  جلسه را مورد خطاب قرار داده و گفت :

این موضوع را ابلاغ کنید که در جلسات هیات مدیره جامعه خیرین مدرسه ساز و مجامع استانی – البته نمی توانیم دستور بدهیم  چون آن ها یک مجموعه مستقل هستند – حتما از رسانه ها دعوت کنند که در این مجامع حضور پیدا کنند ."

پرسش این رسانه رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور آن است که آیا آن ابلاغیه صادر شده است ؟

چرا در این نشست صمیمی خبرنگاران دعوت نشده اند ؟

توضیح « صدای معلم » در مورد این نشست :

بر اساس تماس تلفنی و توضیحی که رئیس روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان به این رسانه ارائه کرده است ؛ میزبان این نشست نه اداره کل بلکه « مجمع خیرین مدرسه ساز « بوده است .

پرسش این رسانه از آن تشکل مردمی آن است که آیا در جریان مصوبات ستاد ملی مبارزه با کرونا بوده و اگر هستند چرا به آن عمل نگردیده است ؟

بدون تردید انتشار این گونه اخبار  بدون در نظر گرفتن این اصول تاثیر خوبی بر روی افکار عمومی نخواهد داشت .

از سوی دیگر ؛ « صدای معلم » ضمن سپاس از پاسخ گویی آن اداره کل و تعمیم آن به سایر موارد ؛ انتظار دارد تا مدیر کل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان در این موارد حساس بوده و تذکرات احتمالی ایشان در پرتال منتشر می گردید .

نشست هم اندیشی و صمیمی معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی در سیستان و بلوچستان در بحران کرونا

نشست هم اندیشی و صمیمی معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی در سیستان و بلوچستان در بحران کرونا

نشست هم اندیشی و صمیمی معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی در سیستان و بلوچستان در بحران کرونا

نشست هم اندیشی و صمیمی معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی در سیستان و بلوچستان در بحران کرونا

نشست هم اندیشی و صمیمی معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی در سیستان و بلوچستان در بحران کرونا

پایان گزارش/


نشست هم اندیشی و صمیمی معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی رد سیستان و بلوچستان در بحران کرونا

منتشرشده در گفت و شنود

ویروس کرونا و تاثیرات آن بر آموزش و پرورش  کرونا ویروس کوچکی که توانست دیوارهای مدارس را فرو بریزد.اکنون مدارس عریان شده را همگان نظاره می کنند.

دو چهره اکنون از پس این فروریزش دیوار از مدرسه هویداست : چهره منفی و چهره مثبت .

در چهره منفی دانش آموزانی می بینیم که جسم و روحشان خمیده و فسرده در لابه لای سنت های حاکم بر مدرسه شده است. مدرسه قرار بود خانه دوم بچه ها شود اکنون اما با ریزش دیوار مدرسه معلوم شداینجا شباهتی به خانه اول او ندارد.دیگر روشن است که کتابهای درسی دانش آموزان ، سوهان روح و عامل تشویش اوست.و او صد البته مجبور است آنان را حفظ و از بَر  کند . خوب به بچه ها که بنگری ، انگار انباری از پرسشهایی هستند که هیچ گاه فرصت پرسیدن پیدا نکردند. دیوار که ریخته شد ،معلوم شد سکوت منفعلانه آنان از سر اجبار است و انکار.نیمکتهای پشت سر هم نشان از آن دارد که همه نگاهها باید به تخته سیاه و معلم ختم شود و دیگر جایی برای نگاه ها و حرفهای دیگر نیست.

دیوارها که ریخت جمعی از بچه ها را می بینی که هنوز تک تک هستند و نمی توانند باهم بودن و برای همه بودن را مشق کنند.جمعی از تفرد.خوب که بنگری معلمانی می بینی که انگار بین او و شاگردانش فاصله ای به اندازه یک سوء تفاهم بزرگ شکل گرفته است. اینجا برای معلم دیکته می شود، معلم دیکته می خواند و دانش آموزان دیکته می نویسند و صد البته دیکته هایی پر از غلط. معلم است و سوالات بی پاسخ و پاسخهای بی سوال.مشق هنوز بهترین راه حل است. تکلیفی برای رفع تکلیف و سنگینی برای کم شدن سنگینی.

آن طرف دفتر مدیر است.او که تو در توی بخشنامه ها خلاقیت را از او ستانده و پشت کامپیوتر همه چیز را کنترل می کند حتی قانون تحصیل رایگان را. مدیر در مدرسه البته نظم را برتر از قانون می داند و سکوت را بر هیاهو و اطاعت را بر انتقاد ترجیح می دهد.

دیوارها که ریخت همگان دانش آموزانی دیدند با فقر حرکت، فقر شادابی، فقر تفکر انتقادی، فقر جست و جو گری، فقر خرد جمعی. در عوض کوله پشتی هایی نمایان است که به غیر از کمر ،روان دانش آموزان را هم خسته کرده است.

ویروس کرونا و تاثیرات آن بر آموزش و پرورش

دیوارها که فروریخت معلوم شد که در مدارس نه کتابخانه و نه آزمایشگاه، ، نه زمین چمن و نه سالن غذا خوری که حتی سرویس بهداشتی و آب خوری استاندارد هم پیدا نمی شود ؛ معلوم شد که مدرسه  جایی برای آموزش هنر و ورزش، تفکر و خلاقیت، مهارت و تفکر نیست در عوض جایی است برای شرکت در مسابقه مبتذل کنکور .

مدرسه بدون دیوار محل زندگی کردن نیست بلکه مکان تمرین زندگی است.زندگی در حال واکنون جای خود رابه  زندگی در آینده ای اضطراب آلود و ناروشن داده است.

فرو ریزش دیوار نشان داد که در مدارس ما گفت و گو شکل نمی گیرد و کودکی پاس داشته نمی شود. تفاوتها به رسمیت شناخته نمی شوند و اصل بر شبیه سازی مکانیکی دانش آموزان قرار گرفته است.

چهره دوم اما چهره ای مثبت و روشن و صد البته از جنس فرصت هاست.

اکنون که کرونا دیوارهای مدارس را فرو ریخت، تلاش برای ساختن دیوارها امری عبث است.چرا که واقعیتها هویدا شده و مسولان می توانند واقعیتها را آنگونه که هستند ببینند ،نه آنگونه که خود می خواهند.بگذاریم دیگر دیواری بین مدرسه و جامعه، مدرسه و شهر مدرسه و همسایه ، مدرسه و تلویزیون ،مدرسه و مسجد و... نباشد.

اکنون باید وسعت مدرسه به اندازه کل یک جامعه باشد.دیدیم که چگونه بعد از کرونا مدرسه به تلویزیون بازگشت. مدرسه اکنون در فضای مجازی اولویت پیدا کرده است.معلمان راههای جدید برای آموزش و ارتباط با دانش آموزان یافتند.مدیران به فکر توانمند سازی مجموعه مدرسه افتادند.مسئولین کشوری به اهمیت مدرسه بیشتر واقف شدند و دهها فرصت بی بدیل دیگر در اثر فروریختن دیوار مدرسه ایجاد شد.اکنون انگار مدرسه آماده است تا روح جدیدی در کالبد فسرده اش دمیده شود.

تکنولوژی، اینترنت، فضای مجازی ودیگر ابزارها به یاری معلمان و دانش آموزان شتافتند و چه خوب است که این ارتباط تنگاتنگ و وثیق تر گردد.

باور کنیم دیگر تخته سیاه و گچ جواب گوی نیازهای امروزین نیست.رسانه های دیداری و شنیداری رخسار جامعه را تغییر دادند و صد البته از این فرصت برای بهسازی و نوسازی و آوار برداری از مدارس باید استفاده کرد و صد البته فرصتی فراروی فرصت خواهان تا با تامل و تدبّر ،طرحی نو در اندازند و خود را برای مدارس پسا کرونایی آماده سازند.

فلسفه و جهان بینی و ایدئولوژی حاکم بر آموزش و پرورش باید بازسازی شوند. تصمیم گیران حوزه آموزش و پرورش باید پوست اندازی کنند و مقدمات دمیدن روح توسعه در جامعه با استفاده از مدارس پیشرو را فراهم سازند . پس فروریزش دیوارهای مدارس را غنیمت شمریم.

در پس این ریزشها رویشهای خوش یمنی می تواند شکل بگیرد ،چنانچه فرصت را از دست ندهیم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

ویروس کرونا و تاثیرات آن بر آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

تصدی گری وزارت آموزش و پرورش در دانشگاه فرهنگیان و شبکه شاد

پرده اول؛ دانشگاه فرهنگیان
دانشگاه فرهنگیان سال 1390 در زمان وزارت حمیدرضا حاجی بابایی تاسیس شد . تاسیس و پذیرش دانشجو در این دانشگاه تقریبا از آخرین اقدامات مهم حمیدرضا حاجی بابایی بود؛ او این دانشگاه را قلب آموزش و پرورش می دانست. اما هیچ کس نمی پرسید این دانشگاه و به تعبیرِ او قلب آموزش و پرورش آیا ساده ترین امکانات جهت تاسیس یک محیط آکادمیک را دارد یا نه؟
عده ی کثیری که به عقیده اینجانب منافع زیادی در تاسیس و وجود دانشگاه فرهنگیان داشته و دارند ( تصور کنید 98 واحد دانشگاهی را و عده ی زیادی که به عنوان ریاست، کارمند، معاونت و اعضای هیات علمی اکنون در این دانشگاه به کار گرفته شده اند)  هاله ای از تقدس در اطراف این دانشگاه به وجود آوردند که این امر اجازه ی رشد دیدگاه های انتقادی نسبت به این دانشگاه را نمی داد. آنان که در این دانشگاه تحصیل کرده اند و با امکانات این دانشگاه زیسته اند به خوبی واقفند که دانشگاه فرهنگیان تا چه اندازه از یک محیط آکادمیک و علمی به دور است.
اما به راستی آموزش و پرورشی که باید نیروی خود را صرف تربیت و آموزشِ پایه به کودکان و نوجوانان این سرزمین کند چه نیازی دارد که خود تربیت آموزگاران را عهده گیرد؟ نهادی که سال ها مدارس خود را با سختی اداره می کند و نمی تواند کارمندان خود را از حداقل های رفاهی بهره مند سازد چرا باید یک نهاد عریض و طویل دانشگاهی را بر خود بار کند؟
آیا بهتر نیست تربیت و آموزش دانشجو را به نهاد متخصص آن یعنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بسپارد؟
دانشگاهی که حتی ساده ترین امکانات یک مرکز دانشگاهی از جمله سیستم اتوماسیون تغذیه، سیستم اتوماسیون خوابگاه، سیستم های هوشمند تدریس و ... را ندارد و هنوز نیز نتوانسته بسیاری از آنها را ایجاد کند چگونه می تواند کیفیت آموزش دانشجویانش را تضمین کند؟

تصدی گری وزارت آموزش و پرورش در دانشگاه فرهنگیان و شبکه شاد

( عکس فوق را دانشجو در 2 تیر 1398 منتشر کرده است . ( این جا )

پرده دوم؛ شبکه اجتماعی دانش آموزان( شاد )
اوایل اسفند ماه موج کرونا در کشور ما شروع می شود و طبعا عاقلانه ترین رویکرد در قبال آن تعطیلی مدارس است، ستاد ملی مبارزه با کرونا مدارس کل کشور را تعطیل اعلام می کند اما هیچ کسی نمی داند تکلیف آموزشِ دانش آموزان چه خواهد شد. آموزش و پرورش با همکاری صدا و سیما آموزش های تلویزیونی را تدارک می بیند، آموزش هایی که گرچه لازمند اما محدودیت های فراوانی دارند، کمبود وقت، ازدیاد پایه ها، وجود درس های مهارتی و... از جمله محدودیت های آن هستند. آموزش و پرورش باید به رسالت خود برگردد و در زمینه های تخصصی به تجارب و تخصص نهادها و ساختارهای دیگر احترام بگذارد. این تنها راه نجات است.
اما بسیاری از معلمان فعالیت های خود را آغاز می کنند به عنوان مثال در مدرسه ای که اینجانب تدریس می کنم کار از پیام رسان «تلگرام» شروع می شود و دانش آموزان با تعداد نسبتا خوبی در آن عضو می شوند پس از مدتی مدیر مدرسه اطلاع می دهد که از بالا گفته اند حتما از پیام رسان های ایرانی استفاده شود، مدرسه پیام رسان «ایتا» را بر می گزیند اما زیرساخت های ضعیف آن حتی توان ارسال رمز به صورت پیامک برای ورود را ندارد؛ پس از مدتی پیام رسان «بله» برگزیده می شود، پیام رسان «بله» به خوبی فعالیت می کند و تعداد زیادی از دانش آموزان وارد این شبکه می شوند که ناگهان از «شاد» خبر می آید، مدرسه اعلام می کند که همگی باید در «شاد» عضو شوند و آموزش ها آنجا پیگیری شود ( فارغ از اینکه آیا آموزش و پرورش می تواند معلمی را ملزم به نصب و استفاده از شاد کند یا خیر؟)

تصدی گری وزارت آموزش و پرورش در دانشگاه فرهنگیان و شبکه شاد

طی همین زمان سه بار پیام رسان عوض شد و زمان زیادی از دست رفت اما بالاخره دوشنبه صبح تلاش می کنم اولین جلسه درس را در پیام رسان «شاد» برگزار کنم.
پس از مصائب مختلف بالاخره کلاس درس خود را پیدا می کنم، صداهایی را ضبط و تلاش می کنم آن ها را داخل گروه ارسال کنم اما مدت ها طول می کشد تا بارگذاری (آپلود) شود، بسیاری از دانش آموزان پیام می فرستند اما در گروه پیام آنها به روزرسانی نمی شود و بسیار مشکلات ریز و درشت دیگر که باعث می شود قید آموزش در «شاد» را بزنم. مایه تعجب آنجا که آموزش و پرورش علت کندی را یا روشن بودن فیلتر شکن و یا کندی شبکه اینترنت می داند!  هاله ای از تقدس در اطراف این دانشگاه به وجود آوردند که این امر اجازه ی رشد دیدگاه های انتقادی نسبت به این دانشگاه را نمی داد.
از خودم می پرسم آیا آموزش و پرورش نمی توانست فضای آموزشی را به یکی از پیام رسان های داخلی که حالا چند سالی در این زمینه تجربه کسب کرده اند وسرورهای خود را ارتقا داده اند بسپارد؟ آیا آموزش و پرورش نمی توانست این امر را به افراد متخصصِ این زمینه، بسپارد؟ این در حالیست که شبکه شاد هیچ مزیت خاصی نسبت به پیام رسان های دیگر ندارد، فقط تعدادی کلاس ( گروه ) وجود دارد که باید در آنجا فعالیت آموزشی را انجام داد مشابه همه ی پیام رسان های دیگر.
«دانشگاه فرهنگیان» و «شاد» دو تجربه از آموزش و پرورشی ست که می خواهد مرد همه ی میدان ها باشد، می خواهد بگوید سالیانه هزاران نفر را در دانشگاه فرهنگیان تعلیم می دهد و میلیون ها نفر را در شاد عضو کرده است، اما برایش مهم نیست که کیفیت این آموزش ها چگونه صورت می گیرد.

آموزش و پرورش باید به رسالت خود برگردد و در زمینه های تخصصی به تجارب و تخصص نهادها و ساختارهای دیگر احترام بگذارد. این تنها راه نجات است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تصدی گری وزارت آموزش و پرورش در دانشگاه فرهنگیان و شبکه شاد

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور