صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

برگشت پسته ایران از اروپا به خاطر آلوده بودن به قارچ آفلاتوکسین و پرسش در صدای معلم  این روزها عراق نیز رغبتی برای خرید گوجه‌ی ایران نشان نداد.

قبلا هم تولیدات کشاورزی دیگری به کشورهای روسیه و عراق و کشورهای دیگر فرستاده شد که پس فرستادند.

سوال این است:

فلسفه وجودی وزارتخانه‌ی عریض و طویل جهاد کشاورزی چیست وقتی که برنج آلوده وارد ایران می‌شود و با آن کمر بازار برنج را می‌شکنند و کشاورزان شمالی تا سال بعد هم نمی‌توانند دست‌رنج‌هایشان را بفروشند و برنج‌هایشان خراب می‌شوند و بدون آنکه دولت خسارت آنها را بدهد؟

کار این وزارتخانه چیست که در تولید برنج ایرانی نیز مقدار سم و کود آن کنترل نمی‌شود؟

سبزیجات و درختان میوه‌ای که با آب فاضلاب آبیاری می‌شوند؟

در ایران بدون استثنا تمام تولیدات کشاورزی که وارد بازار می‌شوند همه آلوده به سم و کودهای مختلف و بیماری های انگلی و غیره هستند.

وقتی سبزی بازار بوی گند فاضلاب می‌دهد، معنایش چیست؟

پیشنهاد می‌کنم ؛

وزیر محترم کشاورزی سری به بیمارستانها بزنند، ببیند که چه خبر است و چرا همه بیمارستانها و مطب ها شلوغند و داروخانه‌ها بدتر؟

پس از آن حتما به این نتیجه خواهد رسید که علت شلوغی بیمارستان‌ها و مطلب‌ها و داروخانه‌ها چیزی نیست جز مواد غذایی آلوده‌ای که به بازار عرضه می‌شود و مردم ایران را بیمار می‌کنند.

برگشت پسته ایران از اروپا به خاطر آلوده بودن به قارچ آفلاتوکسین و پرسش در صدای معلم

و یک سوال دیگر:

آیا نظارتی بر موادی چون اتیلن، استیلن و کاربید و غیره که در پخته کردن مصنوعی میوه‌هایی مانند موز، خرمالو و غیره از آنها استفاده می‌شود، از سوی سازمان غذا و دارو وجود دارد؟

آیا می‌دانید با عرضه مواد غذایی مسموم علاوه بر بیمار کردن انسان ها، محیط زیست نیز به تدریج مسموم می‌شود و زباله‌های بیمارستانی افزایش می‌یابد و چون به درستی امحاء نمی‌شوند، بسیار زیان بارند؟

همه می‌دانیم که در ایران ما بیشتر کارها روی اصول نیست از جمله انهدام زباله‌های خطرناک بیمارستانی.

آیا می‌دانید این زباله‌ها چه آثار تخریبی روی محیط‌های جغرافیایی به جا می گذارند، به علاوه چه آسیب‌های غیر قابل جبرانی به انسانها و حیات وحش وارد می‌کنند؟

آفلاتوکسین ؛ سم قارچی است که سرطان‌زاست. آیا سازمان غذا و دارو به این موارد مهم توجه دارد؟

( کانال نویسنده )


برگشت پسته ایران از اروپا به خاطر آلوده بودن به قارچ آفلاتوکسین و پرسش در صدای معلم

منتشرشده در محیط زیست

آذربایجان غربی

منتشرشده در نامه های دریافتی

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم از تدوین سند جامع منابع انسانی در آموزش و پرورش و انتقاد از وزیر

علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش چهارشنبه ۲۳آبان ماه در نشست با همکاران مرکز برنامه ریزی، منابع انسانی و امور اداری که درسالن اجتماعات این وزارتخانه برگزار شد گفته است : ( این جا )

« از این بخش دو انتظار مهم داریم: یک . تدوین سند جامع منابع  انسانی وزارت آموزش و پرورش و تدوین نقشه راه چهارساله مرکز برنامه ریزی منابع انسانی که همه مسایل را دربرگیرد ».

« صدای معلم » در گزارش خود به تاریخ یکشنبه 5 مرداد 1399 با عنوان : « معاون حقوقی و امور مجلس در مورد " سند جامع نیروی انسانی " در آموزش و پرورش شفاف سازی کند ! » نوشت : ( این جا )

« نخستین پرسش از معاون حقوقی و امور مجلس آن است که سرانجام " سند جامع نیروی انسانی " در آموزش و پرورش به کجا رسیده است ؟ پیشنهاد « صدای معلم » به وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان آن است که پیش از اظهار نظر ابتدا مطالعه کند .

بدون تردید و آن گونه که مسئولان پیشین و فعلی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده اند که تدوین این سند و نه آیین نامه گام مهمی برای مدیریت منابع انسانی پس از گذشت 4 دهه خواهد بود .

گزارش صدای معلم از تدوین سند جامع منابع انسانی در آموزش و پرورش و انتقاد از وزیر آیا در تدوین این سند به موضوع مهم و استراتژیک " آمایش سرزمین " و " توسعه انسانی " که مهم ترین بخش در توسعه‌ اجتماعی‌ و فرهنگی است توجه کافی و وافی شده است ؟

آیا از نظرات کارشناسان مستقل و منتقد و پژوهشگران واقعی در تدوین این سند استفاده شده است ؟

پرسش « صدای معلم » از عضو پیشین کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس آن است که آیا با تدوین این سند موضوع دخالت نمایندگان مجلس و فشار آنان برای استخدام و جذب معلمان " غیرحرفه ای " برای همیشه بسته خواهد شد ؟

تصویب طرح ها و لوایح قانونی مطابق بند 4 از ماده 6 " قانون تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش " بر عهده شورای عالی آموزش و پرورش است .

 نهاد بالادستی شورای عالی آموزش و پرورش برای بررسی این مصوبات مطابق قانون ، مجلس شورای اسلامی است .

پرسش « صدای معلم » آن است که چرا بدعت چگونگی تصویب سند تحول بنیادین دوباره باید در این وزارتخانه بازتولید شود ؟

این رسانه در جهت شفاف سازی و اجرای " قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات " از مسئولان می خواهد تا نسخه نهایی این سند در اختیار افکار عمومی قرار گیرد » .

اردیبهشت 1400 ؛ « علی اصغر فانی وزیر پیشین آموزش و پرورش » در یادداشتی تصریح کرد : ( این جا )

گزارش صدای معلم از تدوین سند جامع منابع انسانی در آموزش و پرورش و انتقاد از وزیر

«  در سال‌های اخیر استخدام‌های بی‌رویه‌ای در آموزش‌ و‌ پرورش در قالب طرح مهرآفرین (در دولت دهم) و یا استخدام بر اساس تکلیفی که نمایندگان مجلس بر آموزش‌ و‌ پرورش تحمیل کرده‌اند صورت گرفته است. (اخیرا معاون پارلمانی آموزش‌ و‌ پرورش خبر استخدام 30 هزار نیروی حق‌التدریس و... را از سیما اعلام کرد.)

این قبیل استخدام‌ها ترکیب نیروی انسانی آموزش‌ و‌ پرورش را ضعیف‌تر کرده و با اطلاعات موجود نشان می‌دهد در 10سال اخیر 48 درصد نیروهای جذب شده از طریق تربیت معلم یا آزمون ورودی با طی دوره‌های مهارتی وارد آموزش‌ و‌ پرورش شده و 52 درصد به موجب مصوبات مجلس نوعا بدون آزمون و گذراندن دوره‌های آموزشی وارد آموزش‌ و‌ پرورش شده‌اند » .

« صدای معلم » در نشست خبری شنبه هشتم اردیبهشت 1397 با حضور « اسفندیار چهاربند  ؛ رئیس وقت مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و فن آوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش » پرسش هایی مطرح کرد .

گزارش صدای معلم از تدوین سند جامع منابع انسانی در آموزش و پرورش و انتقاد از وزیر

چهاربند در بخشی از پاسخ خود چنین می گوید : ( این جا )

« هر کس با این آمار و اطلاعات حرف دارد مخالفت دارد به صراحت آمار و منبع آمارشان را اعلام کند و هر کس برای جبران و هر نهاد و هر دستگاهی برای جبران این کمبود راه حل عملیاتی نه شعاری دارد اعلام کند و الا راه حل های آموزش و پرورش را بپذیرند.

 ما برنامه پنج ساله نیروی انسانی مان آماده است. برنامه ده ساله زیر نظام نیروی انسانی مان آماده است.

گزارش صدای معلم از تدوین سند جامع منابع انسانی در آموزش و پرورش و انتقاد از وزیر

 می دانیم تا سال 1405 چند نفر دانش آموز داریم در چه دوره ای در چه شاخه ای در چه جنسی. روش های تامین کمبود را در داخل این دو سند کاملا و به دقت توضیح داده ایم و شفاف کرده ایم. اگر غیر از اینها باشد و دستگاه ها و نهادهای متولی  راه حلی دارند عرضه بکنند ما تمکین می کنیم تا جلوی این بحران را بگیریم و پیش گیری بکنیم و اگر ندارند تمکین بکنند تبعیت بکنند و همکاری بکنند تا از این بحران عبور کنیم. »

پرسشی که این جا مطرح می شود آن است که بر اساس گفته های رئیس وقت مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و فن آوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش برنامه ده ساله زیر نظام نیروی انسانی آماده و قابل ارائه بوده است .

این برنامه الان کجاست و چه سرنوشتی پیدا کرده است ؟

گزارش صدای معلم از تدوین سند جامع منابع انسانی در آموزش و پرورش و انتقاد از وزیر

چرا و با وجود هشدار این مقام آموزش و پرورش در مورد وضعیت بحرانی تامین نیرو اما کسی در جمهوری اسلامی حرف های ایشان را جدی نمی گیرد و از کنار آن عبور می کنند ؟ »

پیشنهاد « صدای معلم » به وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان آن است که پیش از اظهار نظر ابتدا مطالعه کند .

و البته گام مهم بعدی آن که در مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و فن آوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش از نیروهای « برنامه ریز ، کاربلد و البته پاسخ گو و دلسوز » استفاده شود . هم زمان اهتمام جدی نسبت به تشکیل « سازمان نظام معلمی » که البته از برنامه ها و تعهدات آقای وزیر بوده را به عنوان مکمل « مدیریت منابع انسانی » داشته باشد .

و در گام موثر ؛ پالایش نیروی انسانی در آموزش و پرورش را با رویکرد « «بهسازی و ارتقای نیروی انسانی» به جد در برنامه و اولویت قرار دهد .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم از تدوین سند جامع منابع انسانی در آموزش و پرورش و انتقاد از وزیر

منتشرشده در گفت و شنود

گروه رسانه/

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد معلمان غیرمرتبط و فقدان اتاق فکر و اتاق برنامه‌ریزی در آموزش و پرورش

کمبود معلم در نظام آموزشی کشور همواره یکی از چالش‌های بزرگ در نظام تعلیم و تربیت بوده و در سال‌های اخیر شدت بیشتری پیدا کرده است.

همین موضوع مسئولان را بر آن داشته برای پر کردن کلاس‌های درس به جای استخدام معلمان متخصص در رشته‌های مربوط به خود، از نیروهایی استفاده کنند که تخصص و تحصیلاتشان هم‌راستا با موضوع تدریس نیست؛ این روش، هرچند از لحاظ ظاهری مشکل کلاس‌های خالی را رفع می‌کند، اما پیامدهای ناگوار آموزشی و تربیتی به همراه دارد.

در این میان معلمان تازه ‌استخدام‌ شده هم از اینکه مجبورند در رشته‌هایی غیرمرتبط با تخصص شان تدریس کنند، ابراز نارضایتی می‌کنند؛ آن‌ها معتقدند این مسئله نه‌ تنها موجب کاهش انگیزه و فشار بیشتر بر آن‌ها شده، بلکه منجر به کاهش کیفیت آموزش و آسیب به فرایند یادگیری دانش‌آموزان نیز خواهد شد.

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد معلمان غیرمرتبط و فقدان اتاق فکر و اتاق برنامه‌ریزی در آموزش و پرورش

متخصص عکاسی، «انسان و محیط زیست» تدریس می‌کند!

علیرضا- ص، معلمی که دو سال پیش با سابقه ۱۰ ساله در عکاسی خبری برای تدریس در رشته فوتوگرافیک در آزمون آموزش و پرورش پذیرفته شد، اکنون با چالشی بزرگ روبه‌رو است. او که با تسلط و تجربه کافی برای آموزش فوتوگرافیک به دانش‌آموزان علاقه‌مند وارد نظام آموزشی شد، اکنون مجبور است دروس عمومی و غیرتخصصی را تدریس کند.

علیرضا با اشاره به مشکلاتش می‌گوید: من را به کلاس‌های مکانیک، برق و تأسیسات فرستادند؛ اما نه برای تدریس دروس تخصصی این رشته‌ها، بلکه برای دروس عمومی که به آن‌ها «شایستگی‌های غیرفنی» گفته می‌شود. در سال اول تدریس، یکی از کتاب‌هایی که باید به دانش‌آموزان تدریس می‌کردم «انسان و محیط زیست» بود که از نظر محتوا شباهت زیادی به کتاب جغرافیای دهه ۶۰ داشت.

وی ادامه می‌دهد: یعنی فردی با ۱۰سال سابقه عکاسی خبری که در رشته‌ای تخصصی به نام فوتوگرافیک پذیرفته شده، سر کلاسی می‌رود که دانش‌آموزان تأسیسات و برق حضور دارند و درس «انسان و محیط زیست» را به آن‌ها تدریس می‌کند.

امسال هم شرایط علیرضا تغییر چندانی نکرده است. او حالا در هنرستانی مشغول به تدریس است که رشته فوتوگرافیک در آن وجود ندارد، اما رشته‌هایی مانند گرافیک، معماری و انیمیشن دارد. علیرضا می‌گوید: در این هنرستان درسی به نام عکاسی وجود دارد که می‌توانم تدریس کنم، اما همچنان باید انیمیشن و گرافیک درس بدهم.

وی می‌افزاید: از آنجا که مدیر مدرسه تعیین می‌کند معلمان به کدام کلاس‌ها بروند، پیش کسوت‌ها و معلمان باتجربه کلاس‌های مرتبط را برمی‌دارند و کلاس‌های باقیمانده به معلمان تازه‌کار یا تازه وارد می‌رسد. در چنین شرایطی، من برای تدریس این دروس غیرمرتبط یا باید کتاب‌های خارج از مدرسه بخوانم تا تسلط کافی پیدا کنم، یا از فیلم‌های آموزشی کمک بگیرم. این در حالی است که دانش‌آموزان انتظار دارند از معلم خود چیزهای مفیدی بیاموزند و با تجربه‌های من در حوزه تخصصی‌ام آشنا شوند.

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد معلمان غیرمرتبط و فقدان اتاق فکر و اتاق برنامه‌ریزی در آموزش و پرورش

با تخصص الکترونیک، ادبیات فارسی تدریس می‌کنم

محسن-ع، معلمی با تخصص الکترونیک که اکنون درس ادبیات فارسی را در یک هنرستان تدریس می‌کند، درباره وضعیت خود می‌گوید: سال‌ها در رشته الکترونیک تحصیل و فعالیت کردم تا مهارت‌هایم را به نسل جدید منتقل کنم، اما در کمال تعجب، درس ادبیات فارسی را به من سپردند. تدریس ادبیات به دانش عمیقی از زبان و ادبیات فارسی نیاز دارد که من هرگز به این میزان در آن مطالعه نداشته‌ام. در نتیجه، با وجود تلاش‌های بسیار، احساس می‌کنم نمی‌توانم کیفیت لازم را در ارائه به دانش‌آموزان داشته باشم. ما ارگان‌های بسیاری مثل شورای عالی آموزش و پرورش، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی و... داریم که باید اتاق فکری برای تحولات و تغییرات آینده آموزش و پرورش باشند، طرح و برنامه بدهند، مشکلات را پایش کنند، نیازسنجی کنند، اما عملاً دچار روزمرگی شده‌اند و آینده‌نگری چندانی در آن‌ها وجود ندارد.

تخصص اصلی من الکترونیک است و سال‌ها این رشته را خوانده‌ام و مهارت‌های فنی مرتبط با آن را کسب کردم، اما تدریس ادبیات فارسی نیازمند دانش گسترده‌ای از زبان و ادبیات، شعر و نثر کلاسیک است؛ شاید بتوانم نکاتی را برای امتحانات و مسائل سطحی به بچه‌ها بگویم، ولی آن شیوه تدریس عمقی که ادبیات نیاز دارد را نمی‌توانم برآورده کنم؛ من ترجیح می‌دادم تخصصم را در الکترونیک به دانش‌آموزان منتقل کنم؛ ولی حالا احساس می‌کنم نقش من فقط این است یک جای خالی را پر کنم و این برای من و دانش‌آموزانم راضی‌کننده نیست.

امیرعلی- ب هم که دانش‌آموخته زیست‌شناسی است و به او تدریس درس علوم اجتماعی سپرده شده، می‌گوید: همیشه آرزو داشتم در رشته خودم تدریس و علاقه‌ام به زیست‌شناسی را به بچه‌ها منتقل کنم، ولی حالا در کلاس درس علوم اجتماعی هستم و از آنجا که رشته‌ام متفاوت است، منابع و روش تدریس علوم اجتماعی را درست نمی‌شناسم؛ هر چند دارم تلاش می‌کنم برای هر درس مطالعه کنم و تدریس خوبی داشته باشم، ولی احساس می‌کنم این تلاش، جایگزین تدریس تخصصی نخواهد بود. این شرایط نه به نفع من است و نه به نفع دانش‌آموزان. این شغل نباید صرفاً پر کردن یک جای خالی باشد؛ باید به آموزش و پیشرفت علمی دانش‌آموزان اهمیت بیشتری داده شود.

فقط می‌خواهند چارچوب ظاهری کلاس حفظ شود

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد معلمان غیرمرتبط و فقدان اتاق فکر و اتاق برنامه‌ریزی در آموزش و پرورش  یک کارشناس آموزشی در این خصوص به ما می‌گوید: پر کردن جای خالی معلمانی که در سال‌های اخیر بازنشسته شده‌اند در کشور با مشکلات فراوانی روبه‌رو شده است و مراکز تربیت معلم هم ظرفیت لازم را ندارند و با گرفتاری‌های زیادی مواجه هستند، چون در مسیر جذب معلم با مشکلاتی مواجه هستند و از طرفی آموزش و پرورش برای جبران این کسری معلم و با جذب حداقل‌هایی از افراد، می‌خواهد به هر شیوه‌ای کلاس‌ها پر شود و خیلی دغدغه ندارد کسانی که وارد کلاس‌ها می‌شوند چه وضعی دارند و فقط می‌خواهد چارچوب ظاهری و فیزیکی حفظ شود.

محمدرضا نیک‌نژاد با تأکید براینکه این مشکلات در سال‌های اخیر موجب شده آموزش و پرورش سراغ معلمانی برود که خیلی بین درسی که خوانده‌اند و رشته‌ای که تدریس می‌کنند ارتباطی وجود ندارد، ادامه می‌دهد: من به عنوان یک معلم بارها و بارها شاهد بوده‌ام این موضوع، مشکلات فراوانی برای نظام تعلیم و تربیت ایجاد کرده است؛ مثلاً کسی که دانش‌آموخته حقوق است و جذب آموزش و پرورش شده می‌خواهد ادبیات یا عربی درس بدهد، اما با کدام تخصص و کدام مهارت!

وی به کم اهمیت بودن موضوع استفاده از معلمان غیرمرتبط در آموزش و پرورش تأکید می‌کند و می‌گوید: این افراد علاوه براینکه درس‌های تخصصی را نخوانده‌اند، روش تدریس را هم نمی‌دانند و چون در این رشته کارآموزی نداشته‌ و از یک دانشگاه دیگر آمده‌اند و از اول برای معلمی تربیت نشده‌اند، طبیعتاً در مسیر اشتباهی قرار می‌گیرند.

معلمانی که دو هفته پس از استخدام سر کلاس می‌روند

این دبیر باسابقه فیزیک با اشاره به اینکه وقتی فردی دو هفته پس از استخدام سر کلاس غیرمرتبط با رشته خودش فرستاده می‌شود و هیچ آمادگی ندارد، این یعنی فاجعه، می‌افزاید: وقتی تغییر ساختار آموزشی از ۴-۳-۵ به ۳-۳-۶  اتفاق افتاد، یکی از همکاران من را وادار کردند از دبیرستان که عنوان مشاور فعالیت می‌کرد، برود و بشود معلم دبستان. او روز اول از دانش‌آموزان امتحان املا گرفته بود بدون اینکه بداند امتحان و نمره در ابتدایی حذف شده است.

نیک‌نژاد ادامه می‌دهد: فرد بدون اینکه حداقل‌های کار خود، رشته خود و تخصص خود را بداند سر کلاس فرستاده می‌شود؛ این امر آسیب‌های میان‌مدت و درازمدت فراوانی ایجاد خواهد کرد، اما متأسفانه هیچ توجهی به این موضوع نمی‌شود.

وی به اصول اولیه و کلاسیک آموزش در هر رشته‌ای به‌خصوص در نظام تعلیم و تربیت اشاره می‌کند و می‌گوید: تا فرد در یک موضوعی تسلط کافی و درک عمیقی نداشته باشد، نمی‌تواند آن را در هر سطحی تدریس و مفاهیمش را منتقل کند.

این کارشناس تعلیم و تربیت ادامه می‌دهد: ما با دانش‌آموزانی سر و کار داریم که می‌خواهند حداقل‌ها را آموزش ببینند و این حداقل‌ها موقعی امکان‌پذیر است که درک و فهم عمیقی از دانسته‌ها و آگاهی‌ها در فرد وجود داشته باشد. متأسفانه الان در بسیاری از مدارس، فردی که مثلاً در رشته تربیت بدنی و یا هنر دانش‌آموخته شده، تدریس عربی یا ادبیات را برای او می‌گذارند؛ گاهی پیش آمده معلمی در یک مدرسه چهار درس متفاوت را تدریس می‌کند، فقط و فقط برای اینکه کلاس بدون معلم نماند.

teacherschairsnew1

وی اضافه می‌کند: در این میان هیچ تقصیری متوجه معلمان نیست؛ این ناکارآمدی ساختار آموزشی را می‌رساند که نتوانسته‌اند افرادی را که جذب کرده، درست آموزش دهد. در اساسنامه جذب معلمان از طریق آزمون استخدامی داریم باید این افراد یک‌سال تحت آموزش قرار بگیرند، اما متأسفانه گاهی پس از دو هفته آموزش، سر کلاس فرستاده می‌شوند.

نیک‌نژاد به تسط بر موضوع تدریس که سبب اقتدار معلم می‌شود اشاره می‌کند و می‌گوید: معلمانی که مجبور به تدریس در رشته‌ای غیرمرتبط با تخصص خود هستند، معمولاً با فشارهای روانی بیشتری مواجه هستند؛ این فشار از نیاز به آمادگی دوچندان برای تدریس و یادگیری محتوای جدید ناشی می‌شود و به مرور زمان می‌تواند موجب فرسودگی شغلی و کاهش انگیزه‌ معلمان شود.

وی با اشاره به اینکه یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که از این وضعیت ناشی می‌شود، پایین آمدن کیفیت آموزش است، ادامه می‌دهد: معلمانی که در رشته‌ای غیرمرتبط تدریس می‌کنند، معمولاً در آن رشته عمق علمی کافی ندارند، این کمبود دانش تخصصی می‌تواند درک مفاهیم را برای دانش‌آموزان دشوار کرده و موجب شود کیفیت آموزش به طرز قابل‌توجهی کاهش پیدا کند؛ به‌علاوه، این معلمان ممکن است نتوانند به سؤالات دانش‌آموزان به‌طور مؤثر پاسخ دهند یا مفاهیم را به‌درستی و با جزئیات کافی توضیح دهند که در نتیجه، این مسئله به افت تحصیلی دانش‌آموزان منجر می‌شود.

وی با تأکید براینکه تخصص نداشتن معلم در تدریس ممکن است به کاهش اعتماد بین دانش‌آموزان و معلمان و حتی نظام آموزشی منجر شود، می‌گوید: دانش‌آموزانی که متوجه می‌شوند معلم شان در آن رشته تخصص ندارد، ممکن است احساس کنند به اندازه کافی ارزشمند و مهم تلقی نشده‌اند و این موضوع می‌تواند انگیزه و علاقه آن‌ها را به درس و یادگیری کاهش دهد؛ این مسئله در بلندمدت می‌تواند تأثیرات منفی بر جامعه داشته باشد و موجب کاهش سطح علمی و تخصصی افراد شود.

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد معلمان غیرمرتبط و فقدان اتاق فکر و اتاق برنامه‌ریزی در آموزش و پرورش

به‌کارگیری افراد در پست‌های غیرتخصصی

مدیر سایت صدای معلم اما به‌کارگیری افراد در پست‌های غیرتخصصی را تنها مربوط به معلمان نمی‌داند و می‌گوید: بخش بزرگی از نیروهای ستادی و اداری در آموزش و پرورش در پست‌های غیرمرتبط و غیرتخصصی مشغول به کار هستند و این موضوع یک مسئله عمومی است و تنها متوجه معلمان نیست، اما در سال‌های اخیر در میان معلمان عمومیت پیدا کرده است.

علی پورسلیمان ادامه می‌دهد: اگر قرار است این مسئله به صورت ریشه‌ای و اساسی حل شود باید یک ساختار و پلتفرم اساسی و بنیادی طراحی شود که شامل حال همه شود. بحران نیروهای غیرمرتبط زمانی به وجود می‌آید که بحران کمبود معلم داشته باشیم؛ وقتی همین الان در آموزش و پرورش کمبود معلم وجود دارد و دست آموزش و پرورش خالی است، چیزی که مجلس و وزارت آموزش و پرورش از یک مدیر می‌خواهد این است کلاس‌ها خالی نباشد؛ مدیر یا مسئول هم مجبور است کلاس‌ها را پر کند؛ اما اینکه این کلاس با چه کیفیتی پر می‌شود و چه معلم و نیرویی در آنجا حضور پیدا می‌کند، اصلاً مهم نیست.

وی عنوان می‌کند: توجیه مسئولان و نمایندگان مجلسی که دغدغه این موضوع را دارند این است کلاس‌ درس نباید خالی بماند؛ یعنی وجود معلم غیرمرتبط با رشته‌ای که تحصیل کرده بهتر از این است که معلم سر کلاس نداشته باشیم.

این کارشناس آموزشی با اشاره به اینکه در آموزش و پرورش چیزی به نام اتاق فکر و اتاق برنامه‌ریزی نداریم، تأکید می‌کند: ما ارگان‌های بسیاری مثل شورای عالی آموزش و پرورش، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی و... داریم که باید اتاق فکری برای تحولات و تغییرات آینده آموزش و پرورش باشند، طرح و برنامه بدهند، مشکلات را پایش کنند، نیازسنجی کنند، اما عملاً دچار روزمرگی شده‌اند و آینده‌نگری چندانی در آن‌ها وجود ندارد.

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد معلمان غیرمرتبط و فقدان اتاق فکر و اتاق برنامه‌ریزی در آموزش و پرورش

کمبود معلم را سال‌ها قبل پیش‌بینی کرده بودیم

پورسلیمان کار مرکز منابع نیروی انسانی در آموزش و پرورش را مدیریت منابع انسانی  و فرستادن معلمان مرتبط و متخصص با رشته خود سر کلاس می‌داند و می‌گوید: این بحران کمبود معلمی که چند سال است ایجاد شده، موضوع تازه‌ای نیست و کارشناسان مستقل آموزش و پرورش بیش از یک دهه پیش با آمار و ارقام پیش‌بینی کرده بودند در سال‌های آینده بحران کمبود معلم خواهیم داشت، اما متأسفانه آن‌قدر تزلزل مدیریت و بی‌برنامگی وجود دارد که عملاً توجهی نشد و الان شاهد این مشکلات هستیم.

موضوع مهم و راهبردی که در احراز صلاحیت‌های حرفه‌ای معلمان می‌تواند وجود داشته باشد، تشکیل « سازمان نظام معلمی » است. این سازمان به عنوان یک تشکل مستقل مدنی در حوزه احراز صلاحیت‌های حرفه‌ای، همین مسائل را پایش کرده، برنامه‌ریزی و صلاحیت‌های حرفه‌ای را تعریف می‌کند و حتی می‌تواند در رتبه‌بندی نقش داشته باشد.

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد معلمان غیرمرتبط و فقدان اتاق فکر و اتاق برنامه‌ریزی در آموزش و پرورش

وی با اشاره به اینکه متأسفانه بیش از یک دهه است که بحث سازمان نظام معلمی مطرح شده اما راه به جایی نبرده است، اظهار می‌کند: موضوع سازمان نظام معلمی در سند تحول بنیادین هم دیده شده بود؛ اما با ویرایش‌ها و تغییراتی که انجام شد کلاً از سند تحول بنیادین حذف شد. هرچند در دوره وزارت کنونی در برنامه‌های وزیر جدید و حتی وزرای پیشین، تشکیل سازمان نظام معلمی جزو برنامه‌های اعلام شده آن‌ها بود، اما عملاً هیچ وزیری نتوانست این موضوع را به صحن علنی مجلس وارد و تصویب کند.

پورسلیمان ادامه می‌دهد: وقتی چنین تشکیلاتی نداشته باشیم، نتیجه این خواهد شد که بحران کمبود معلم، بحران به‌کارگیری نیروی غیرمرتبط، غیرمتخصص و بسیاری مشکلات دیگر به وجود خواهد آمد.

منبع: روزنامه قدس

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد معلمان غیرمرتبط و فقدان اتاق فکر و اتاق برنامه‌ریزی در آموزش و پرورش


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد معلمان غیرمرتبط و فقدان اتاق فکر و اتاق برنامه‌ریزی در آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود

گزارش صدای معلم از روز تجلیل از معلمان بازنشسته شبیه عزاداری

مجلس ختم بود ، به همین نمک!

دورترین نقطه به ناحیه آموزشی ، در حالی که بیشترین شرکت کنندگان از جنوبی ترین نقطه شهر می آمدند . در ترافیک بامدادی بزرگراه های شرق و غرب اصفهان، باید به محل نشست می رسیدی ؛ ‌از گوشی همراه کمک گرفتی تا جانمای نشست را نشانت بدهد. پس از نیم ساعت رانندگی در ترافیک، می رسی.

پارکبان/ نگهبان مجموعه  به خودش زحمت چاق سلامتی هم نمی دهد، هم چنان که با طرف مقابلش گفت و گو می کند، با اشاره سر و دست دورترین نقطه پارکینگ را نشانت می دهد. پارک می کنی و پیاده چند دقیقه‌ای راه می روی تا به تالار نقش جهان برسی. یکی ، دوان دوان می رسد که :« بفرمایید ، پذیرایی » و همراهت می آید.

رستوران مجموعه است. دو سه میزی ، چند نفر نشسته اند و قهوه و چای - دبش البته- کیک و میوه می خورند. می خواهی در اولین صندلی جا بگیری، خانمی - خدمتکار مجموعه - از تو می خواهد پشت بشقابی بنشینی که دست نخورده باشد ؛ می نشینی . کافی میکس را در لیوان یک بار مصرف ؟! آب گرم می ریزی و مشغول می شوی. مستخدم سال های دور مدرسه ای که حالا گویا لیسانس گرفته و در خیل معلمان بُر خورده، با حرف هایش خودش را به تو تحمیل می کند. از چاه کندن - قاچاقی-  و به آب رسیدن در خانه روستایی اش می گوید .

آقایی با کلاه اصفهانی دوربین به دست ، آشنا در‌می‌آید و می خواهد در گوشی اش، محتواهایی که درباره شعر و داستان تولید کرده ، تو به عنوان داور شعر و داستان، ببینی. می بینی. خام و ترکیبی از متن و صدا و تصویر.

گزارش صدای معلم از روز تجلیل از معلمان بازنشسته شبیه عزاداری

حوصله ات سر می رود.بلند می شوی . به سالن نشست می روی. ساعت ۹/۳۰ است و تک و توکی زن آمده‌اند. به گوشه ای می روی و کتابی که همراه داری باز می کنی که بخوانی که خانمی چادری می رسد:

- سلام
- درود
- میشه ی گفت‌و‌گو با شما بکنم؟
- در چه موردی؟
- بازنشستگی و حال و هواتون.
- همین جا؟
-نه، روی سن.

می روید، با تبلت - رایانک مالشی؟! - اش می خواهد مصاحبه بگیرد. یک دقیقه حرف می زنی و می روی و باز می نشینی. هنوز کسی اضافه نشده.از بیرون سالن سروصدایی می شنوی. بیرون می روی.دارد شلوغ می شود.می فهمی که باید ثبت نام کنی و تقدیر نامه و دو تکه کاغذ رنگی - یکی برای ناهار و یکی برای هدیه - بگیری. ناهار را بیرون بر می گیری و شلوغ می شود.دوباره به سالن می روی. گوشی‌ات شارژ ندارد. تا شلوغ نشده ، گوشی را جایی خلوت به پریز می زنی. کم‌کم زن ها سالن را پر می کنند ، تک و توکی از مردان هم می رسند. از هم‌دوره‌ای‌هایت هم چند نفری پیدا می شوند.مدیران هم می رسند.یکی پشت تریبون می رود و معلوم می شود قرآن خوان است.قرآن را مفصل و به شیوه مراسم ختم - ربع ساعت- با خش و ناخوش آواز می خواند. خانمی که جلوی تو نشسته است بلند می گوید :« فقط مانده سوره کوثر را هم بخواند تا قرآن ختم شود»

مجری بالا می آید. او نیز دنباله روی قاری است .با آیه و حدیث می آغازد و گویی در مسیر « گندم نمایان جو فروش» است.

سخنران اصلی برنامه ، مدیر ناحیه است و آمار کارهای روتین و عادی اداری را در ربع ساعت می گوید.

گزارش صدای معلم از روز تجلیل از معلمان بازنشسته شبیه عزاداری

گویی بازی با واژگان، از دوره ناتمام رییسی، لغلغه دهان شده است. «هیات ، هیات»  از دهان آقای مدیر نمی افتد. هیات تدبیر، هیات اندیشه، هیات تفکر ، هیات ....گفتم که گویا به مجلس ختم آمده باشی. به جای « کارگروه » ، البته که هیات ، نان و آب دارتر است.

مجری دوباره بالا می آید .

« زیارت خاصه» می خواند و روز تجلیل از بازنشستگان است و آقایان به « تحلیل » روحیه مهمانان می پردازند.

همراه با خواندن زیارت خاصه  مجری و پخش آن از بلندگوها، دوربین دار از راهروی سالن می دود به سمت در ورودی .معلوم می شود که از شاهکارهای برنامه ریزان، دعوت از «خادمان» رضا از مشهد است که بیایند و پرچم به نمایش بگذارند .

سه نفر در کندترین حالت و سرعت به روی سن می روند. میکروفون به دست مداحی می کنند و از حاضران هم می خواهند که هم‌خوانی کنند و یکی از آنان هم بازار مداحی را داغ‌تر می کند و می خواهد مژده‌ای بدهدکه در اولین شیفت کاری/خدمتی اشان، به جای حاضران دعا کند.

یعنی چه؟

مداحی اشان که تمام می شود، پرچم را در سالن می گردانند و گویا برگه های دعا را در بین حاضران پخش می کنند.

مجری می خواهد که حاضران در ادامه برنامه صلوات بلند بفرستند. نصفه و نیمه صلوات شنیده می شود.

از پشت پرده، چهار نوجوان با ساز بیرون می آیند، تا آنان آماده شوند ، مجری پرحرفی می کند.

موسیقی، تنها و تنها بخش مفید و قابل تحمل برنامه بود که ربع ساعتی بینندگان و حاضران را سرگرم کرد و به وجد آورد به گونه ای که خانم ها دست و بشکن شان به چشم می آمد.

مجری پس از موسیقی ، از یکی از معاونان اداره کل خواست تا برای پرکردن زمان حرفی بزند و چیزی بگوید.

او هم حرفی برای گفتن نداشت و تکرار حرف های جلسات اداری و البته چشم بسته غیب گفت که زین پس حساب‌های حقوقی ما با بانک صادرات است و نه ملی.

مجری بازهم بالا می آید و از دو نفر از حاضران می خواهد که خاطرات معلمی اشان را بازگویند.

خانمی نسبتا جوان - به سن بازنشستگی نمی خورد- میکروفون به دست گفت که معلم نخستش مادرش بوده و ظلمی که مادر به او کرده باعث شده او هیچ  وقت نمره بیست نگیرد ، مبادا بچه های دیگر احساس تمایز و تفاوت کنند و البته چه خوب که مادرش معلم بوده و باعث شده او هم معلم شود.

گویی ما که پدر یا مادرمان معلم نبوده‌اند نمی خواسته اند ما معلم شویم یا نمی توانسته اند والدین خوبی باشند. راستی مگر فرق می کند؟

نفر دوم با شکل و شمایل خاصی روی سن می آید. کوتاه قامت ، ریشی نتراشیده، لباسی نه چندان مناسب و شایسته این نشست و کلاهی به شیوه شوفرهای قدیمی ماشین های مسافرکشی روستاها بر سر و ناتوان از سخن‌گویی و البته معلوم شد که اصلا معلم نبوده است و فقط به لطف سهمیه ایثارگران از رسته خدمتکاران رهیده و با گرفتن مدرک نقشه کشی به کادر آموزشی پریده است و آن اندازه در سخن گفتن ناتوان که نتوانست حرفی به زبان بیاورد که دردی را دوا کند.

مجری که حالا دیگر فهمیده است نشست بی خود کش آمده  و البته‌تر که دانسته کسی به اقامه نماز اول وقت و آن هم به جماعت وقعی نمی گذارد و همه شتاب دارند بروند و به زندگی اشان برسند برای انجام وظیفه محوله، مرتب حاضران را برای شرکت در نماز جماعت ترغیب و تشویق می کند و این که بازنشستگان عزیز اگر دوست داشته باشند، می توانند ناهارشان را بیرون‌بر بگیرند و هنگام خروج هدیه پایان معلمی شان را هم دریافت کنند.

سالن خالی می شود . به یک باره، و همه ناهار را در کیسه تحویل می گیرند و در خروج هم یک تخته پتوی در انبار مانده کدام فروشگاه در حال ورشکستگی  را دریافت می کنند و نخود نخود ، هرکه رود خانه خود.

اما جناب آقای مدیر ناحیه سه
جناب آقای معاونت پشتیبانی اداره کل

1- نوشدارو پس از مرگ سهراب؟ باد در مشت داشتن است و آب در هاون کوبیدن.

مردان و زنانی که شما فراخوانده بودید، مهر ۱۴۰۰ تا مهر ۱۴۰۱ بازنشسته شده بوده‌اند و شما دوسال تمام روال و رویه عادی همه برنامه های سال‌های پیش را رها کرده بودید و حالا هم که پس از دوسال خواسته اید مراسم تجلیل را  - کاش به جای این واژه منفی و ناپسند از واژه پسندیده و پارسی « نکو داشت/ پاسداشت » بهره می گرفتید- در روزی با مناسبتی مذهبی - روز پرستار ، برگزار کردید و نیمه نخستین و بیشترین زمان برنامه را هم که با عزاداری  و مداحی و رونمایی از پرچم طی و پر کردید. دست کم می خواستید یادی هم از بازنشستگان کنید ، کمی افق دید خود را بالاتر و بازتر می کردید و چند نفری از خود بازنشستگان را فرا می خواندید  و در اجرای مراسم از آنها نظرخواهی می کردید و مشارکت می گرفتید و البته در یک مناسبت شاد و شادی افزا، یک ساعت برنامه درخور آنان ترتیب می دادید، نه این که کاری کنید که بسیاری از بازنشستگان به طنز در هنگام خروج  از یکدیگر بپرسند که :

« راستی مراسم چهلم مان کی برگزار می سود؟».

۲-  آقای مدیر
آقای مسول
آقای کارشناس

آموزش و پرورش این سرزمین به آدم هایی با نگاه باز و بی طرف نیاز دارد تا از بستر احتضار و مرگ خاموش برخیزند.

« آزموده را آزمودن خطاست» .

عاقل ، از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود. تا کی برای حفظ پست و مقام لرزان دو روزه می توان به حقایق و واقعیت‌ها بی تفاوت بود؟

اگر نخوانده‌اند یا نشنیده اید، بگذارید یادآور شوم :

زین کاروانسرای ، بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد

یکی چند سال دیگر شما نیز به خیل و قافله و جرگه بازنشستگان خواهید پیوست.

این دیوار دیری است کج بنا شده است با همین کج‌نهادی ، می رود که به ثریا برسد.

گزارش صدای معلم از روز تجلیل از معلمان بازنشسته شبیه عزاداری

نان گندم نخورده‌اید؟ دست مردم که می توانید ببینید؟!

به نهادها و اداره‌های دیگر نگاه کنید. بزرگداشت و نکوداشت، مجلس روضه و گریه و عزا نیست. آیین نکوداشت را ، یکبار، پس از سه دهه برای هر کارمندی برگزار می کنند و نشان و نماد درایت، کاربلدی، فهم، فرهنگ و عقل و اندیشه برگزار کنندگان است.

۳- گماشتن چند کودک بی‌نوا، برای خوش آمد گویی، دیگر منسوخ شده است. از آن فجیع‌تر و دردآور تر ، چند کودک دست و رو نشسته هاج و واج را کلاه و جلیقه پوشاندن و سینی گل سرخ به دست آن ها دادن  دیگر دیری است برافتاده است.

 ۴- به کرات از خانم‌ها و آقایان همکار - به گلایه- شنیده شد  که چه می شد پس از سه دهه کار آموزشی- خدمت نمی دانم و نمی خوانم که بار معنوی نداشته باشد که ندارد-  حالا که با دوسال دیرکرد، خواسته‌اید از بازنشستگان تجلیل کنید، چه می شد همسران بازنشستگان را هم دعوت می کردید؟

البته پاسخ شخص من این بود :« بگذارید به اندازه خودمان و درمیان خودمان تحقیر و شرمسار شویم و همسرانمان ندانند کاردانی و درایت مدیران ما چه اندازه است و آن ابهتی که تظاهر کرده‌ایم و درخانه داشته ایم، بماند.

۵-  این قلم همیشه به گونه ای رفتار کرده است که شأن و شوکتی که بالا دستی هایش می کوشند از معلم بزدایند، برای خود و هم‌صنفی‌هایش بسازد. به روز بودن، خوش اخلاقی، خوش‌برخوردی، خوش‌پوشی، ارتقای دانش و توان آموزشی ، ویژگی های نویسنده است و از دورترین روستاها  تا بهترین مدارس شهر تدریس کرده و تا معلم نمونگی کشوری هم رفته است و به عنوان معلمی برجسته شناخته شده است و هیچ گاه نخواسته نام و اعتبار و ارج معلمی‌اش را به ناکارآمدی و نابلدی و بی تدبیری بالا دستی هایش پیوند بزند.

روز هفدهم آبان ۱۴۰۳ برای این قلم ، روزی تلخ ،تیره و تاسف بار بود و همین شد که دست به نوشتن این متن بلند زده است.

مرد خردمند هنرپیشه
عمر دوبایست در این روزگار
تا به یکی تجربه اندوختن
با دگری تجربه بستن به کار

گزارش صدای معلم از روز تجلیل از معلمان بازنشسته شبیه عزاداری


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم از روز تجلیل از معلمان بازنشسته شبیه عزاداری

منتشرشده در بازنشستگان

نتایج رتبه بندی برای معلمان و آموزش و پرورش در صدای معلم  انتشار گزارشی جدید از سازمان امور اداری و استخدامی درباره حقوق کارمندان دولت در سال ۱۴۰۲ و شکاف عمیق بین دستمزد وزارتخانه‌ها باهم، مجدداً ناعدالتی در ساختار اداری کشور را به موضوعی داغ تبدیل کرده است.

طبق این جدول بیشترین میانگین ناخالص پرداختی مربوط به وزارت نفت است و آموزش‌ و‌ پرورش با میانگین ناخالص پرداختی کمتر از ۱۶‌میلیون تومان در قعر این جدول قرار گرفته است. 

در بخش دیگری از این گزارش آمده است که وزارت نفت با پرداخت بیش از ۳۰‌میلیون تومان و وزارت آموزش‌ و‌ پرورش با پرداختی ۲ میلیون تومان بیشترین و کمترین میانگین پرداختی خارج از حکم کارگزینی را به پرسنل خود داشته‌اند.

در سال‌های گذشته آموزش و پرورش برای افزایش قدر و منزلت معلم و بهبود معیشت معلمان طرح رتبه‌بندی را با مشقت فراوان اجرایی کرد تا بخشی از مشکل مالی معلمان نیز حل شود ولی گزارش اخیر سازمان امور اداری و استخدامی نشان می‌دهد که حتی طرح رتبه‌بندی معلمان نیز کمکی به حل مشکل معیشتی معلمان نکرده وآنها همچنان در قعر جدول پرداختی‌های دولت قرار دارند.

مقایسه پرداخت حقوق معلمان ایرانی با سایر کشورها نیز نشان می‌دهد که معلمان در ایران از حقوق و مزایای پایین‌تری نسبت به سایر کشورها برخوردار هستند و همه این عوامل حاکی از آن است که آموزش و پرورش دغدغه اصلی مسئولین و دولتمردان  نیست.

یکی از اصلی‌ترین دلایل نارضایتی معلمان از حقوق خود، مقایسه آن با سایر مشاغل است. به ویژه با توجه به اهمیت شغل معلمی در جامعه و ساعات کاری طولانی و مسئولیت‌های فراوانی که بر عهده دارند، انتظار می‌رود حقوق آن‌ها متناسب‌تر باشد. با افزایش تورم، قدرت خرید حقوق معلمان کاهش یافته و آن‌ها احساس می‌کنند که با وجود افزایش حقوق، استاندارد زندگی‌شان به اندازه قبل نیست.

در اجرای طرح رتبه‌بندی، تفاوت‌های زیادی در میزان افزایش حقوق معلمان مشاهده شده است که باعث نارضایتی بسیاری از آن‌ها شده است. برخی از معلمان افزایش حقوق قابل توجهی دریافت کرده‌اند، در حالی که برخی دیگر افزایش حقوق بسیار کمی داشته‌اند. نحوه ارزیابی و رتبه‌بندی معلمان نیز یکی دیگر از دلایل نارضایتی است. بسیاری از معلمان معتقدند که معیارهای ارزیابی به درستی اعمال نشده و برخی از همکاران آن‌ها با سابقه کمتر و شایستگی‌های کمتر، رتبه بالاتر و حقوق بیشتری دریافت کرده‌اند.

نتایج رتبه بندی برای معلمان و آموزش و پرورش در صدای معلم

انتظارات معلمان از طرح رتبه‌بندی بسیار بالا بود و آن‌ها امیدوار بودند که با اجرای این طرح، وضعیت معیشتی آن‌ها به طور قابل توجهی بهبود یابد. اما در عمل، افزایش حقوق به اندازه‌ای نبود که بتواند همه انتظارات را برآورده کند.

همچنین دولت بودجه محدودی را برای آموزش و پرورش اختصاص می‌دهد که باعث می‌شود امکان افزایش قابل توجه حقوق همه معلمان وجود نداشته باشد. طرح رتبه‌بندی یک طرح پیچیده است و اجرای آن با چالش‌های زیادی همراه است که باعث شده است تاکنون به طور کامل اجرا نشود. برخی از مراحل اجرای طرح رتبه‌بندی با عدم شفافیت همراه بوده است که باعث شده است تا اعتماد معلمان به این طرح کاهش یابد.

نتایج رتبه بندی برای معلمان و آموزش و پرورش در صدای معلم

تجربه در کشورهای مختلف دنیا نشان داده است که هر جامعه‌ای به معلمان خود بیشتر اهمیت ‌دهد و آموزش و پرورش در اولویت باشد، آن کشور در تمامی عرصه های اجتماعی، فرهنگی، افتصادی و حتی سیاسی نیز موفق‌تر عمل خواهد کرد. به عبارت دیگر ریشه همه مشکلات را می توان در آنوزش و پرورش پیدا کرد و هزینه ها در آموزش و پرورش را نوعی سرمایه گذاری قلمداد می کنند.

معلم که عنصر اصلی در آموزش و پرورش است باید از تمامی جنبه‌های مالی و اقتصادی در رفاه باشد و دغدغه معیشت ذهن  و وقت او را دگیر نکند تا با خاطری آسوده به فکر تعلیم و تربیت و تحقیق و جست و جوهای علمی باشد؛ لذا شایسته است که نگاه ها در کشورمان به امرآموزش و پرورش و نگاه به معلم با رویکردی جدید تغییر کند تا شاهد رشد و شکوفایی بیشتری در کشور عزیزمان ایران باشیم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نتایج رتبه بندی برای معلمان و آموزش و پرورش در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور