گروه اخبار/
همین حالا که شما این صفحه را میخوانید بسیاری از مدارس کشور تعطیل یا نیمهتعطیل هستند.تعطيلات نوروزي مدارس به ظا هر 2 هفته است، ولي معمولا مدارس خيلي زود به استقبال اين تعطيلات ميروند و با حوصله آن را بدرقه ميكنند. اين اتفاق همه شئون كشور را تحتتأثير قرار ميدهد. البته در تقويم رسمي تعطيلات نوروزي تنها 4روز و تعطيل شدن بقيه روزها بهدليل تعطيلي نظام آموزشي است.مشخصترين توصيه براي حل اين معضل، نه كاهش بلكه ساماندهي تعطيلات است؛ اينكه مدارس در نوروز تنها يك هفته تعطيل باشند و يك هفته تعطيلي زمستان دوباره احيا شود. به اين ترتيب هم امكان تنوع در زمان سفر فراهم شده و هم از مضرات اين تعطيلات طولاني كاسته ميشود.
درباره ساماندهي تعطيلات مدارس با مهدي نويدادهم، دبيركل شورايعالي آموزش و پرورش گفتوگو كردهايم.
* ما موضوع ساماندهي تعطيلات نوروزي را با وزير آموزش و پرورش در ميان گذاشتهايم. ايشان ميگويد چون يكبار اين موضوع تجربه شده و موفق نبوده، تكرار آن هم شكست خواهد خورد. شما چه ميگوييد؟
تعطيلات عيد نوروز براي دانشآموزان ضروري است، ولي پرسش اين است چرا 15روز تعطيلي؟ البته اين تعطيلات معمولا بيشتر هم ميشود و مدارس چند روز پيش از عيد و چند روز بعد از عيد تعطيل هستند.
همان طور كه آقاي فاني اشاره كرده در اينباره يك تجربه ناموفق داريم. اوايل پيروزي انقلاب اسلامي براي محدود كردن تعطيلات عيد نوروز مدارسخيز برداشتيم كه موفق نبوديم.
ماجرا از اين قرار بود كه تعطيلات نوروز به يك هفته كاهش پيدا كرد و قرار شد دانشآموزان از هفته دوم فروردين سر كلاس درس باشند كه با مخالفت دانشآموزان و خانوادههاي آنان روبهرو شد و كلاس داير نشد.
البته اين به اين معني نيست كه بايد پرونده را مختومه بدانيم.
اين موضوع واقعا يكي از مشكلات مهم و حل آن مطالبه رهبر انقلاب است. حتما بايد ساماندهي تعطيلات نوروز را بررسي كرد.
* بهنظر ميرسد در اينباره نوعي مقاومت اجتماعي وجود دارد.به هر حال سالهاست مردم در اين ايام تعطيل بودهاند و حالا تغيير رويه شايد دشوار باشد. چه بايد كرد؟
اين بحث ابعاد سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي دارد، لذا بايد همه ابعاد كار ديده شود. اولا بايد بستر اجتماعي اين كار فراهم شود، يعني دانشآموزان و خانوادههاي آنان و معلمان كه مخاطبان اصلي اين طرح هستند همراهي كنند. اين كاري نيست كه صرفا آموزش و پرورش بتواند آن را به تنهايي انجام دهد.
دوم اينكه بستر حقوقي و قانوني آن آماده شود، الان قوانين موجود اجازه چنين كاري را نميدهد، مراجع سياست گذار و قانون گذار مثل مجلس شوراي اسلامي بايد با اصلاح قوانين قبلي در اين زمينه همراهي كنند.
* آيا شورايعالي آموزش و پرورش نميتواند در اينباره تصميمگيري كند، يا اينكه مثلا وزارت آموزش و پرورش لايحهاي به مجلس تقديم كند تا موضوع در دستور كار مجلس قرار بگيرد؟
در اينباره همه بايد دست بهدست هم بدهيم. شورايعالي آموزش و پرورش نميتواند در اينباره تصميمگيري كند چون ما ذيل قوانين مجلس تصميمگيري ميكنيم. ولي ما بهعنوان كارگزاران آموزش و پرورش و دستاندركاران تعليم و تربيت كشور بهشدت ضرورت اين كار را احساس ميكنيم و خواهان اين هستيم كه طرح ساماندهي تعطيلات در دستور كار نظام قرار بگيرد.
از منظر اقتصادي بايد مسئولان اقتصادي اظهارنظر كنند، از منظر گردشگري مسئولان گردشگري و از منظر اجتماعي مسئولان ذيربط، خلاصه اينكه همه ابعاد بررسي و سنجيده شود تا با تصميمگيري مطلوب به سرانجام برسد.پيشنهاد من اين است كه مجلس اين موضوع را در دستور كار قرار دهد و با فراخوان همه كارشناسان، دستاندركاران و مخاطبان اين موضوع، پس از بررسي كارشناسي به يك جمعبندي برسد.
به هر حال تصميمگيري در اين موضوع در همه ابعاد كشور تاثيرگذار خواهدبود اما براي آموزش و پرورش بسيار مفيد است. براي مثال اگر قرار است اقتصاد مقاومتي در كشور حاكم شود يك بخش آن پركاري است.
بايد ما نسلي را تربيت كنيم كه پر كار و پر تلاش باشند.
تعطيلات اين چنيني آسيبزاست و بايد جلوي آن گرفته شود، با شعار به جايي نميرسيم.
تعطيلات تابستاني هم بايد ساماندهي شود
فارغ از تعطيلات نوروزي بايد به مسئله «3ماه تعطيلي» در تابستان هم توجه كرد. اگر كشوري بوديم محدود و داراي يك تنوع اقليمي و آب وهوايي شايد ميشد تصميم گرفت كه آغاز و پايان سال تحصيلي يكپارچه باشد ولي خوشبختانه در كشوري زندگي ميكنيم كه گاه اختلاف دما بين سردترين و گرمترين نقطه كشورمان به بيش از 50درجه ميرسد.
خوب در كشوري با اين تنوع اقليمي كه از نعمتهاي خداوند است نبايد شروع و پايان سال تحصيلي در همه نقاط كشور يكسان باشد. بسياري از آموختههاي سال تحصيلي دانشآموزان چه در حوزه آموزشي و چه در حوزه تربيتي بهدليل تعطيلات طولاني مدت تابستان ضربه ميخورد. دانشآموزان حداكثر به يكماه نياز دارند تا رفع خستگي كنند و نيازي نيست كه 3ماه تابستان تعطيل باشند.
روزنامه همشهری
گروه اخبار/ وزارت آموزش و پرورش مسئولیت بیمه بازنشستگان فرهنگیان را نمی پذیرد و صندوق بازنشستگی نیز پرداخت هزینه آنها را متقبل نمی شود.
گروه گزارش /
« تعاونی فرهنگ و سرمایه دانش » به همت تنی چند از فعالان صنفی و مدنی معلمان و نیز برخی از فرهنگیان تهران در سال 1386 تاسیس گردید .
افراد شاخص موسس همان فعالان تشکل های صنفی معلمان و به ویژه کانون صنفی معلمان ایران بودند .
در دور اول انتخابات هیات مدیره ، افرادی چون محمود بهشتی لنگرودی و محسن کمالی به عنوان بازرس انتخاب شدند و در ادامه علی رضا هاشمی سنجانی به عنوان بازرس شرکت به مجموعه پیوست.
در انتخابات بعدی علی اکبر باغانی ؛ محمود بهشتی لنگرودی و نیز علی رضا هاشمی در کنار چند تن دیگر به عنوان اعضای اصلی هیات مدیره این تعاونی انتخاب شدند .
مجمع عمومی فوق العاده نوبت سوم و نیز مجمع عمومی عادی نوبت دوم روز جمعه 21 / 12 / 94 در مجتمع فرهنگی و هنری اسوه واقع در ابتدای خیابان بهار برگزار گردید .
با گذشت حدود 10 سال از تاسیس این شرکت شاید این اولین باری بود که اعضای این شرکت تعاونی انتقادات صریح و بی پرده ای را نسبت به عملکرد مجموعه مدیریتی شرکت مانند هیات مدیره و بازرسین ابراز می داشتند .
در برنامه زمان بندی ارائه شده پس از اجرای برخی مقدمات انتخاب هیات رئیسه مجمع شامل انتخاب رئیس ، نائب رئیس ، منشی و چهار نفر ناظر برگزار گردید .
سپس بررسی و تصویب اساسنامه جدید منطبق بر قانون تعاون آغاز شده و موارد زیر مصوب شد :
مواد تغییر یافته در اساسنامه شرکت های تعاونی بر اساس تصویب مجلس شورای اسلامی ( اصلاح قانون شرکت های تعاونی ) به شرح زیر می باشد :
جدید :
ماده 22 – اداره امور تعاونی طبق اساسنامه بر عهده هیات مدیره مرکب از ... نفر عضو اصلی و... نفر عضو علی البدل است که از بین اعضاء برای مدت 3 سال انتخاب می شوند . انتخاب اعضای اصلی و علی البدل در یک نوبت به عمل می آید و دارندگان اکثریت نسبی آراء بعد از اعضای اصلی به ترتیب اعضای علی البدل محسوب می شوند . انتخاب اعضای هیات مدیره برای بیش از دودوره متوالی با انتخاب حداقل دو سوم اعضای حاضر در مجمع عمومی بلامانع است .
( تعداد اعضای اصلی هیات مدیره 3 / 5 / 7 نفر و تعداد اعضای علی البدل هیات مدیره 2 / 3 / 4 ) نفر خواهد بود ).
قدیم :
ماده 22 – هایت مدیره مرکب از 7 نفر عضو اصلی و دو نفر عضو علی البدل می باشد که از میان اعضاء برای مدت سه سال با رای مخفی و اکثریت نسبی آراء انتخاب می شوند . حائزین اکثریت بعد از اعضای به ترتیب علی البدل شناخته می شوند و انتخاب مجدد هر یک از اعضای اصلی و علی البدل حداکثر برای دو نوبت متوالی بلامانع است .
تبصره 1 –افرادی که در هر یک از نوبت های متوالی بعدی موفق به کسب دو سوم آراء کل اعضاء تعاونی شوند از ممنوعیت مندرج در این ماده مستثنی خواهند بود .
جدید :
ماده 24- هیات مدیره مکلف است بلافاصله بعد از انتخاب ، برای اداره امور و اجرای تصمیات مجمع عمومی و هیات مدیره فرد واجد شرایطی را از بین اعضای تعاونی و یا خارج از آن برای مدت سه سال به عنوان مدیر عامل انتخاب کند . نصب و عزل و قبول استعفای مدیر عامل و نظارت بر عملکرد و تعیین حدود اختیارت ، وظایف و میزان حقوق و مزایای وی بر عهده هیات مدیره می باشد و انتخاب مجدد مدیر عامل بلامانع است .
قدیم :
ماده 24 –هیات مدیره مکلف است جهت مدیریت تعاونی و اجرای تصمیات مجامع عمومی و هیات مدیره فرد واجد شرایطی را بین اعضا یا از خارج از تعاونی ، برای مدت دو سال به عنوان مدیر عامل تعاونی انتخاب کند که زیر نظر هیات مدیره انجام وظیفه نماید . وظایف و اختیارات و حقوق و مزایای مدیر عامل طبق آیین نامه ای خواهد بود که بنا به پیشنهاد هیات مدیره به تصویب مجمع عمومی عادی خواهد رسید .
جدید:
ماده 35 – اعضای هیات مدیره ، مدیر عامل و بازرسان تعاونی باید واجد شرایط زیر باشند :
الف- شرایط عمومی
1. ایمان و تعهد به اسلام ( در تعاونی های متشکل از اقلیت های دینی شناخته شده در قانون اساسی ، شرط وثاقت و امانت )
2. نداشتن منع قانونی و محجور نبودن
3. عدم عضویت در گروه های محارب و عدم ارتکاب جرائم علیه امنیت کشور و عدم محکومیت به جعل اسناد
4. عدم سابقه محکومیت به ارتشاء ، اختلاس ، کلاهبرداری ، خیانت در امانت ، تدلیس ،تصرف غیرقانونی در اموال دولتی و ورشکستگی به تقصیر.
ب- شرایط اختصاصی
اعضای هیات مدیره ، مدیر عامل و بازرسان تعاونی علاوه بر شرایط عمومی فوق بایستی دارای شرایط اختصاصی زیر باشند :
1.دارا بودن اطلاعات یا تجربه لازم برای انجام وظایف محوله
2.....................
قدیم :
ماده 35- داوطلبان عضویت در هیات مدیره و یا بازرسی و یا مدیریت عامل تعاونی باید واجد شرایط زیر باشند .
1- تابعیت جمهوری اسلامی ایران
2- ایمان و تعهد عملی به اسلام " در تعاونی های متشکل از اقلیت های شناخته شده در قانون اساسی ، تعهد عملی به دین خود
3- دارا بودن اطلاعات یا تجربه لازم برای انجام وظایف متناسب با آن تعاونی
4- عدم ممنوعیت قانونی و حجر
5- عدم عضویت در گروه های محارب و عدم ارتکاب جرائم بر ضد امنیت و جغل اسناد
6- عدم سابقه محکومیت ارتشاء ، اختلاس ، کلاهبرداری ، خیانت در امانت ، تدلیس ، تصرف غیر قانونی اموال دولتی و ورشکستگی به تقصیر .
با توجه به تذکر ناظر وزارت تعاون در مورد ماده 76 قانون تعاون مصوب مجلس شورای اسلامی در مورد تغییر اساسنامه و این که عدم موافقت با تغییرات جدید موضوع " انحلال " شرکت تعاونی را طرح خواهد نمود اکثریت قریب به اتفاق اعضای مجمع با تغییرات جدید و به صورت رای گیری کتبی موافقت کردند.
پس از آن مجمع وارد موضوعات مجمع عمومی نوبت دوم شده و با هیات رئیسه قبلی را برای موضوعات مطروحه مصوب کردند .
ولی امانی آزاد به عنوان رئیس هیات مدیره توضیحاتی به شرح زیر ایراد نمود :
برای سال 92 مجمع را در تاریخ 6 / 3 / 94 برگزار کردیم و در تعاون و اداره ثبت شرکت ها هم به تایید رسیده است .
این مجمع برای گزارش مالی سال 93 است .
از نظر قانونی هم مجامعی که برگزار می شود حداکثر 4 ماه بعد از سال مالی باید برگزار شود اما اگر به هر دلیلی برگزار نشد مجمع عادی به طور فوق العاده می شود .
بنابراین برگزاری این مجمع از نظر قانونی مشکلی ندارد .
در این جلسه یاد و خاطره دوستانی که اکنون در بین ما نیستند را گرامی می داریم و یاد آقایان بهشتی ، هاشمی و باغانی را محترم می شماریم و امید که هر چه زودتر این دوستان را هر چه زودتر در کنار خود ببینیم .
در این مدت تلگرام های خیلی دوستان را می خواندم دو یا سه مورد را جهت اطلاع دوستان عرض می کنم :
اول این که در هیچ دوره ای هیات مدیره از هیچ بازرسی نه حمایت کرده است و نه تکذیب نکرده است .
همه اعضایی که کاندید می شوند اگر دیگران به او رای دهند برای هیات مدیره بالسویه است و حضور هر کسی که رای بیاورد ما در جمع خود گرامی می داریم .
هیات مدیره هیچ موضع خاصی نسبت به بازرسین ندارد و همه برای ما محترم هستند .
در این مدت به علت شرایط اقتصادی که در کشور حاکم بوده است و در بخش مسکن تاثیرگذار بوده است و چون عمده فعالیت ما در حوزه مسکن است در این دو سال فعالیت اقتصادی ما بسیار محدود بوده است و در بعضی موارد به صفر نزدیک بوده است و همین باعث شده است که ما مسائل و مشکلاتی را در پروژه ها داشته باشیم .
ما علاوه بر مجمع جلسات اختصاصی برای همه پروژه ها داشته ایم ( به ویژه در سال 94 ) برای هر یک از پروژه ها بین یک تا سه جلسه داشته ایم .
پرداختن به جزییات امکان پذیر نیست و کلیاتی ار خدمت دوستان عرض می کنیم .
البته ما انتقادات ، پیشنهادات و نظرات را ارج می گذاریم اما نسبت هایی را دوستان در این مدت به اعضای هیات مدیره منتسب کردند .
بنده به ضرس قاطع عرض می کنم هر کسی مدرکی دارد اول افشاگری کند . بنده اول از خودم شروع می کنم و بعد بقیه اعضای هیات مدیره و در مراکز قانونی هم تعقیب کند .
دوستانی که به ما در فضاهای مجازی القابی مانند دزدان سومالیایی و... نسبت دادند و گفتند که اعضای هیات مدیره دزد و غارت گرند ...
( اسم این شخص را نمی آورم ) اما ایشان را می بخشم اما همین جا اعلام می کنم هر کسی هر مساله مالی در مورد اعضای هیات مدیره دارد بدون اغماض افشاگری کند و در مراکز قانونی از مال شکایت کند .
ماهانه و در سال 94 بابت حقوق هر ماه ما ( که چهار جلسه بوده است ) به مبلغ 700 هزار تومان و این حداقل حقوق تامین اجتماعی است ، اگر چیز اضافه بوده ای است بقیه اش مال آن دوستان !
من و دوستان آبروی خودمان را از سر راه پیدا نکردیم و در برابر این مساله مقاومت کنیم .
هر کس هر مساله ای دارد ما پاسخ گو هستیم .
اگر لازم باشد در مورد آن دوستان مسائل حقوقی را دنبال خواهیم کرد .
در مورد پروژه ها باید مسائلی را عرض کنم .
در مورد پروژه کوهک از انتهای سال 91 شروع شده است و هم اکنون پروژه ادامه داشته است و تا سال 93 ادامه پیدا کرده است .
به علت عدم برآورد صحیح هزینه های ساخت که بخش فنی به ما پیشنهاد کرده بود امکان ادامه پروژه وجود نداشت .
شرکت دو راه داشت :
یکی این که از مالکین بابت ادامه پروژه مبالغ اضافی درخواست کند و یا متراژ اضافی گرفته و یک مشارکت کننده بگیرد .
شرکت و مدیر عامل در آن زمان راه حل دوم را پیشنهاد کردند .
این کار را ادامه دادند و آن را به مراحلی رساندند و چون مبالغ جواز حدود 7 میلیارد و اندی بود ، مشکلی که برای آقای بهشتی پی آمد به روش دیگری دنبال شد .
با ورود مدیر عامل جدید ، آقای صفری ، شرکت به نقشه اولیه بازگشت .
بقیه اطلاعات در جلسات خصوصی داده شده است .
در مورد پروژه بهاران ،این پروژه از سال 91 شروع شده بود .
60 واحد در فاز اول با مشکلاتی که بود تحویل شد و هم اکنون توسط هیات منتخب مالکان اداره می شود .
فاز دوم پروژه که حدود 45 واحد بود به دلیل اختلافی که با پیمانکار به وجود آمد متوقف شده است .
امیدواریم با تدابیری که آقای صفری اتخاذ خواهند کرد بتوانیم در سال 95 یا به صورت پیش فروش و یا این که نقدینگی عاید شرکت شود ادامه پیدا کند .
میانگین پیشرفت فاز دوم تاکنون 35 درصد بوده است .
هیچ یک از واحد ها یه غیر از یکی دو واحد فروخته نشده است و به عنوان یکی از دارایی ها و سرمایه شرکت محسوب می شود .
در مورد پروژه نیاوران در سال 93 و در کمیسیون ماده 5 شهرسازی و با 14 طبقه سطح اشغال 30 درصد موافقت شده بود که عملیات گودبرداری آن با موافقت شهرداری انجام شد .
در سال 94 و در زمان مدیریت آقای صفری برای 5 درصد اضافی تلاش هایی را ایشان انجام دادند اما به تلاش مطلوب نرسید و تراکم اضافی داده نشد .
لذا در جلسه ای که در تاریخ 30 / 11 / 94 داشتند مالکین خودشان تصمیم گرفتند که خودشان پروژه را بسازند با همان 14 طبقه ای که مجوز آن اخذ شده است .
در مجموعه زعفرانیه که به صورت پیمانکار یک ساله اداره می شد در مهر ماه امسال یک هیات امنا منتخب آن را اداره می کند .
خوشبختانه همکاری خوبی بین اعضا و مالکین وجود دارد .
البته این همکاری خوب در پروژه بهاران هم بسیار مورد توجه است و این روابط بسیار صمیمانه است .
بنده از طرف هیات مدیره از هر دو هیات امنا تشکر می کنم .
در مورد مشکلی که در مورد مالکیت زمین های زعفرانیه وجود داشته است در سال 93 اقدامات خوبی از نظر حقوقی صورت گرفته است که به نتایج مثبتی رسیده است .
فعالیت دیگر شرکت صندوق همیاران است که در حال حاضر 665 نفر عضو دارد و تاکنون 625 فقره وام های عادی و پروژه به افراد داده است .
جمع وام داده شده مبلغ 13455600000 ریال بوده است .
پرونده پروژه فردوس هم بسته شده است ، فقط بحث سند است که این جا نمی توان صحبت کرد .
سایر فعالیت های شرکت مانند تشکیل جلسات هیات مدیره و بازرسین در سال 94 بالغ بر 60 جلسه بوده است و بخشی هم با مالکان پروژه بوده است .
فعالیتی که امسال آقای صفری در بخش حساب رسی انجام داده است بررسی ثبت مجدد اسناد از سال 91 تاکنون بوده است .
پرداخت وام به اعضای نیاوران ، کوهک ، بهاران و زعفرانیه از طریق صندوق حر و واحد آپارتمانی که در مشهد داریم در خدمت اعضای محترم بوده و خدمت رسانی می کنیم .
مشکلاتی که شرکت در سال 93 داشته است این که پروژه ای را در سال 93 جنب پارک نهج البلاغه خریداری کردیم که به دلیل شرایط رکود و عدم نقدینگی با استقبال مواجه نشد و به علت سر رسید شدن چک ها مجبور به فسخ قرار داد شدیم .
یکی از مشکلات ما فقدان نقدینگی برای پرداخت سود پول هایی است که نزد ما وجود دارد .
در این سال به علت عدم صرفه اقتصادی واحد گردشگری که قبلا ایجاد شده بود تعطیل شد .
در پایان با توجه به عنایتی که دوستان در اصلاح اساسنامه داشتند و مشکلاتی که در شرکت وجود دارد و بخشی از آن به خاطر شرایط اجتماعی و بخشی از آن ها قصوراتی است که ما در تصمیم گیری ها داشته ایم در عمل دچار مشکل شده است .
این مشکلات را ما می پذیریم و بابت این قصورها که سوء نیتی نبوده است که بخواهد عمدا این کارها شود و نیز بابت کارهای انجام نشده از طرف خودم و هیات مدیره عذرخواهی می کنم .
امیدوارم با کمک همه دوستانی که در این جا حضور دارند و با همدلی ، صبر و کمک دوستان ( البته اعتقاد دارند صبر هم حدی دارد و دوستان ما را تحمل کردند ) در مورد تاخیر در انجام پروژه ها ؛ همه این ها را قبول داریم .
امیدواریم که به مدیر عالم جدید آقای صفری کمک شود و کار در ریل خودش قرار بگیرد .
سپس آقای صفری به عنوان مدیر عامل جدید توضیحاتی را به شرح زیر ارائه نمود :
گویا قبلا برنامه ای نبوده است اما اکنون قرار شد که بنده بیایم و عرض ادبی کنم و به همین خاطر و عرض ادب و خدمت دوستانی که حداقل در دو پروژه در خدمت شان نبوده ایم توضیحاتی را ارائه می کنم .
قرار بوده است که در سه بخش صحبت کنم .
*یکی شرایط ورودم در هنگام ورودم به شرکت
*دوم شرایط فعلی شرکت را به بحث بگذارم
*سوم ، چشم اندازهایی را که برای شرکت وجود دارد ترسیم کنم .
سعی می کنم گذرا اشاره ای به آن ها داشته باشم .
زمانی که به عنوان مدیر عامل آمدم ما در این شرکت یک خلاء مدیریتی داشتیم .
خلاء مدیریتی از چند وقت پیش شروع شده بود .سه نفر از اعضای هیات مدیره که مدیر عامل آن نیز جزء آن ها بوده است ( امروز می گیرند ، فردا می گیرند ...)خیلی از مسائل شرکت همین جوری مانده بود و کسی نمی توانست برای آن ها تصمیمی بگیرد .
همان زمان یک سری آدم های غیر مسئول دور و بر شرکت بودند که خیلی از اعضاء که مرا می شناختند از ورود و خروج این آدم های غیرمسئول عصبانی بودند .
وقتی وارد شرکت شدم دیدم سه کمبود اساسی داریم .
یکی این که ما اصلا دفتر حقوقی نداریم .وقتی به مشکل نیاوران برخورد کردیم باید یک تیم حقوقی می داشتیم .
دیگر این که شرکتی که بخش عمده ای از فعالیت های آن کار ساختمانی است دفتر و یا معاونت فنی نداشت !
البته این ها جبران شده است و کارها دارد پیش می رود .
مثلا دوستانی که به پروژه کوهک رفته اند دیده اند که این بخش فنی در مورد صحیح کار کردن و صحت عملکرد فنی سازنده بسیار موثر بوده است .
همه هم رضایت مندی خودشان را به شکل های مختلف ابزار کردند .
بحث دیگر ، مسائل مالی و سامان دهی مالی بوده است .
در این زمینه قراردادی بستیم .این گروه مورد تایید بخش حقوقی قرار گرفت و شروع به کار کرد .
این گروه یکی دو ماه تاخیر داشته است .
آیا واقعا می شود این تاخیرها را نداشت ؟
این بحثی است که آقای محمدزاده می توانند داشته باشند .
کارهایی که کرده اند ، ثبت و ضبط ارقام و اعدادی کرده اند که اگر یک بازرس بیاید می داند چه چیزهایی را بررسی کند .
اما در گذشته به علت آن که تازه تاسیس بود و دوستان همه بر اساس " اعتماد " عمل می کردند و خیلی از اعداد و ارقام ثبت و ضبط نشده بودند .
آن ها انجام شد و الان شرکت دارای اسناد ثبت شده ای است که تا 80 درصد می توان به آن اعتماد کرد .
سعی می کنم در اواخر فروردین و یا اوائل اردیبهشت گزارش کاملی از فعالیت های که انجام شده است را در سایت شرکت قرار دهم .
اما یک نکته در مورد چشم انداز شرکت باید بگویم .
من در هیچ یک از پروژه ها واحد ندارم که منافع خاصی را دنبال کنم و حتی عضو شرکت شما نبوده ام .
فقط به این خاطر که در گذشته دور و نزدیک با این شرکت ممارست داشته ام در آن زمانی که فقد مدیریت وجود داشت دوستان به این نتیجه رسیدند که بنده بیایم و در خدمت شما باشم .
به عنوان فردی که از بیرون شرکت را نگاه می کنم بابت یکی دو پروژه به شهرداری 15 تا 16 میلیارد تومان به شهرداری بدهکار است .
اگر بشود 10 تا 15 درصد از این کارها را صرفه جویی کرد این مبالغ پاس می شود .
هیچ نباید نگران این کارها باشیم .
شرکت شما یک شرکت مقتدر ، خوب ، باصلابت و ثروت مندی است .
این ثروت عموما باید در آرامش ، صلح ، ممارست و همکاری رشد کند .
در جهان اقتصاد هم این اصل حاکم است . هر جا آرامش باشد اقتصاد رشد می کند .هر جا تشنج باشد همه ضرر می دهند .
روح کلی این جمع آن طور که من می بینم این است که آرامش را بر تنش های صنفی ،گروهی و جناحی ترجیح می دهند .
اگر این آرامش حفظ شود نه تنها تمام سرمایه های شما حفظ شده بلکه زایش پیدا می کند .
اما اگر جریان برعکس شود متاسفانه شرکت تان ( به این خاطر که من با دست نوشته ای ممکن است دیگ نباشم ) ...
قدر این شرکت تان را داشته باشید .
دنبال آدم هایی باشید که برای شما مساله سازی نمی کنند ، نه این که سوء نیت داشته باشند بلکه از روی حساسیت های زیاد ، دلسوزی های زیاد مساله ساز می شوند ...
ما رکود تورمی طولانی مدتی در این مقطع داشته ایم .
همیشه رکود یکی دو سال بود الان به چهار سال کشیده است .
ان شاء الله از سال آینده این رکود برطرف شود و فعالیت های شرکت به جایی برسد که بتوانید شرکت را به سر منزل مقصود برسانید .
در این جا رئیس مجمع از بازرسین شرکت می خواهد تا به قرائت گزارش خود بپردازند .
با وجود درخواست چندین باره اما هیچ یک از بازرسین یعنی حمیدرضا جعفری ، علیرضا خلجی و سید محمد مرد حضور نداشتند .
در نتیجه از بازرس علی البدل آقای محمد محمدی زاده دعوت شد که به قرائت گزارش بپردازد .
محمد محمدی زاده در توضیحات خود چنین گفت :
اولین انتقاد من به هیات رئیسه است . این که چه کسی صحبت کند و چه کسی اجازه صحبت کردن دارد .
هر کسی بلند گو دارد جو جلسه را به هم می زند .خواهش من از رئیس مجمع این است که جلسه را کنترل کند .
ما برای مجمعی که عادی و معمولی بود یک ساعت وقت گذاشتیم .
می خواهیم برای شرکتی تصمیم بگیریم که 200 میلیارد تومان سرمایه دارد .
جمع آوری اطلاعات خوب است اما این اطلاعات باید منجر به تصمیم شود .
یک مدیر موقعی موفق است که بتواند بر مبنای اطلاعات تصمیم بگیرد .
من جزء بازرسین علی البدل بودم .کاری به شمارش آراء ندارم . در مرحله دوم بیشترین رای متعلق به من بود .
پس از رفتن آقای جعفری در پایان سال 93 و ابتدای سال 94 دوستان از من خواستند که بازرسی را قبول کنم .
یک بازرس علی البدل موقعی می تواند به عنوان بازرس اصلی شروع به کار کند که قبولی اش را مکتوب اعلام کند .
( ناظر تعاون اعلام نظر کند )
بازرس باید به صورت مکتوب اعلام کند که من این سمت را قبول کرده ام .
اما چون سال مالی تمام شده است و دخالتی در تصمیمات نداشته ام این را اعلام نکردم .
دوستان از من کمک خواستند و من هم کمک کردم .
بنده از موسسین و بانیان این شرکت بودم و دلم برای این شرکت می سوزد .
آن دوستی که می گوید شما بازرس نبوده اید ؛ الان فکر می کنید که من قبلا گفته ام بازرس نیستم و الان می گویم بازرس هستم !
قسمت مهم که باید به آن پاسخ دهید بخش گزارشات مالی است .بنده در تصمیم گیری ها نبوده ام .
( اعتراض حاضران )
مهم سرمایه دویست میلیارد تومانی شماست .
این دویست میلیارد تومان روی هواست !
اگر نمی خواهید تصویب کنید شرکت را منحل کنید !
بنده قصد دفاع از کسی را ندارم . فقط هدف من حفظ سرمایه شماست .
بنده نظر خودم را به عنوان مشاور مالی به دوستان اعلام کرده ام .
گزارش بازرسان به شرح زیر است :
1- کلیه اطلاعات و توضیحات خواسته شده در طی مدت ماموریت در اختیار ما قرار نگرفته است .
2- صورت های مالی تقدیمی توسط هیات مدیره به مجمع عمومی محترم وضع مالی شرکت را به نحو نسبتا کامل منعکس می نماید .
3- سایر گزارشات مالی هیات مدیره تقدیمی به مجمع عمومی مورد بررسی قرار گرفته و به نظر اینجانبان اطلاعات مندرج در آن ها صحیح تهیه گردیده است .
4- ثبت دفاتر قانونی در مهلت مقرر انجام نگرفته است .
5- در تحریر و نوشتن دفتر روزنامه و دفتر کل دقت کافی به عمل نیامده است .
6- اسناد حسابداری دارای ضمائم کافی تا حدودی می باشد .
7- تراز آزمایشی از حساب های دفتر کل حداقل هر سه ماه یک بار تهیه و در اختیار اینجانبان قرار نگرفته است .
8- جلسات هیات مدیره در زمان مقرر ( حداقل هر دو هفته یک بار ) تشکیل شده است .
9- صورت جلسات هیات مدیره در دفتر مخصوص ثبت و در زونکن نگهداری شده است .
10-روش نگهداری اسناد ، مدارک و اوراق بهادار مربوط به شرکت تعاونی صحیح می باشد و از ایمنی کافی برخوردار است .
11-از دارایی های ثابت شرکت تعاونی از قبیل اثاث اداری و وسائل نقلیه و ساختمان به طور صحیح نگهداری شده است .
12- هزینه های پرسنلی شرکت تعاونی مورد تایید می باشد ولی بالاتر از بودجه مصوب است .
13- کارکنان شرکت به طور مرتب در سر کار خود حاضر و به طور شایسته پاسخ گوی مراجعان می باشند .
14- از امکانات شرکت صرفا در جهت اهداف تعاونی استفاده شده است .
15- عملکرد هیات مدیره منطبق یا قانون و مقررات ( این جا خالی است و توسط بازرسان مشخص نشده است ).
هیات مدیره گزارشات لازم به دوستان ما نداده است .
زاویه دید مدیران این شرکت اصلا مالی نیست ، نه این که قصد سوء استفاده داشته باشند ؛ اصلا اولویت نبوده است .
اولویتی در طبقه بندی اسناد ، نگهداری اسناد ، روی گزارشات طبقه بندی شده و... مهم نبوده است .
باید ماهیانه تراز آزمایشی بیاید ، تراز اصلاح شده بیاید ،تراز نامه شش ماهه بیاید ، سود و زیان پروژه ها بیاید ...
دوستان ما اصلا این نگاه را نداشته اند .
2-تصمیم با شماست .اگر این گزارشات تایید نشود چاره ای جز این نیست که سازمان حساب رسی بیاید و اسناد شرکت را بررسی کند .
3-این ها فرضا پروژه ای را بررسی کرده اند و فکر کردند 20 هزار متر بنا می گیرند ، طبق آن گزارشات هم سود را نشان می دهد . خریده اند 25 میلیارد تومان و بیست هزار هم بنا می گیریم و هر قدر السهمی را متر مربه 5 / 1 میلیون تومان می فروشیم می شود 30 میلیارد تومان . سود شرکت هم 5 میلیارد تومان می شود .
اما روی آن 14 هزار متر بنا گرفته اند .21 میلیارد تومان فروخته اند و 4 میلیارد تومان کسر درآمد پیدا کرده اند .
در پروژه کوهک دوستان فکر کردند دو طبقه اضافه می گیرند اما موفق نشدند !
تمام محاسباتی که دوستان در قضیه داشته اند این گونه بوده است .
در بحث مالی همیشه درآمدها را حداقلی می گیرند و هزینه ها را حداکثری اختیار می کنند .
اما جریان بر عکس شده است .
ما معلم هستیم و کار اقتصادی نکرده ایم !
شماها ما را انتخاب کرده اید !
همین الان هم همین آقای بهشتی را که شما این اعتراضات را به او دارید این جا بیاید بیشترین رای را از شما می گیرد !
4- اصلا دفاتر قانونی به ثبت نرسیده است .هیچ سندی هم وارد نشده است .ما 400 میلیون تومان ذخیره مالیات در نظر گرفتیم .
5-در قانون مالیات ها کارشناسان خبره روی این کار کرده اند . 50 سال این ها را چکش کاری می کنند .
دو دفتر وجود دارد . یکی روزنامه و دیگری دفتر کل .اگر ممیزان مالیاتی بیایند و دفتر روزنامه در آن روز ثبت نشود تذکر می دهند .
هر رویداد مالی در همان روز باید در دفتر روزنامه ثبت شود اما در دفتر کل ممکن است یک هفتته زمان ببرد .اسناد مالی را باید مدیر مالی امضا کند که در این شرکت این گونه نبوده است .
6- تراز مالی نداشته اند که بدهند !
7- هزینه شده است اما در بودجه ای که در مجمع گذشته مجوز دادند 280 میلیون تومان بوده است اما 490 میلیون تومان هزینه شده است !
شماها تصمیم بگیرید باید چه کار کنیم ؟
ما گزارش می دهیم و واقعیت ها را می گوییم .
آقایان سید محمد مرد و علیرضا خلجی تلفنی این گزارشات را تایید کرده اند اما این گزارش متاسفانه امضا ندارد !
دو تا صورت مالی داریم . یکی صورت سود و زیان است .یکی هم تراز نامه است .
دارایی ها را لیست می کنیم . بدهی ها را لیست می کنیم .ما به التفاوت این دو اگر دارایی ها بیشتر بود می شود " سود " اما اگر کم تر بود می شود " زیان ".
اگر سود بود باید 25 درصد آن را بدهید .
پروژه ای را که می گیرید باید 10 درصد مالیات بدهید .
اگر تراز نامه ها ، دارایی ها و بدهی ها به موقع بررسی نشوند با این مشکل مواجه می شویم .
یکی از اهداف این تراز نامه پرداخت مالیات است اما هدف اصلی آن شفاف سازی حساب ها است . این که بدانیم کجای کار هستیم .
به تعداد دوستانی که در این جا هستند سلایق مختلف وجود دارد .
پس اجازه بدهید آن روح کلی حاکم بر جلسه تصمیم بگیرد که چه کار کند .
این که صورت های مالی را تصویب کنید تصمیم با شماست .
مالک شرکت شما هستید .
حتی خیلی از شرکت ها در اوج سودآوری منحل شده اند .
فروش خالص 93216808451 ریال اما بهای تمام شده کالای فروش رفته 107856715204 ریال بوده است .
هزینه های فروش ، اداری و عمومی 4974963480 ریال اما بودجه مصوب 280 میلیون تومان بوده است !
هزینه حقوق و دستمزد 185 میلیون تومان بوده است .
54 میلیون تومان هزینه ای بوده است که 400 میلیون تومان مالیات را به 50 میلیون رسانده اند !
اسم این را چه باید گذاشت ؟!
خالص سایر درآمد ها و هزینه های عملیاتی 7886257529 ریال بوده است .ضریب طبقاتی در کوهک داشته ایم اما شناسایی نشده است .
یک سری قراردادها با واحدهای کوهک داشته ایم . مثلا کابینت جزء قراردادهای شرکت نبوده است .
یک سری واحدها ( 190 واحد ) که کابینت نداشته اند اما با سازنده قرارداد کابینت دارند .
سود ( زیان ) عملیاتی 28062122484 ریال بوده است .
هزینه های مالی ( سود مشارکت ) 12538572805 ریال بوده است .
یعنی یک میلیارد و دویست میلیون تومان ربا داشته ایم !
همه افرادی که این جا سرمایه گذاری کرده اند این مبلغ به آن ها سود داده شده است .
این کمر شرکت را شکسته است !
یعنی به طور متوسط شرکت ماهانه صد میلیون تومان سود مشارکت داده است !
اسم دقیق و عرفی ایم " ربا " است !
این کمر شرکت ها را می شکند .
این علاوه بر آن محاسبات ریالی ، برکت شرکت ها را از بین می برد .
سود ( زیان ) ناشی از فعالیت های قبل از مالیات 23409807208 ریال شده است .
هزینه سنوات قبل 38604677155 ریال بوده است که دیده نشده است !
در آخر زیان قابل تخصیص 7366589947 ریال بوده است .
پاداش هیات مدیره 1312007290 ریال بوده است .
دو گروه حسابداری آمدند . این گزارشات تا دیروز هم آماده نبوده است .
سعی کرده ایم در این گزارشات نقطه ابهامی نباشد .
این ها حساب های واقعی شرکت هستند نه حساب های قانونی شرکت چون در ایران عمده شرکت ها دو دفتر دارند یکی دفتر واقعی ( برای خودشان و سهام داران ) و دیگری دفتری است که برای اداره مالیات می نویسند !
این دفاتر اصلا پلمپ نشده است که دفتری داشته باشند !
بنا بر اظهار نماینده وزارت تعاون از آن جا صورت سود و زیان به تایید و امضای رسمی بازرسین شرکت نرسیده است پسی قابل طرح در مجمع و رای گیری نیست .
پس از آن نوبت به معرفی کاندیداهای بازرسی رسید .
از مجموع 27 نفر برای کاندیدای بازرسی 8 نفر در همین جلسه استعفای کتبی خود را تقدیم هیات رئیسه نموده و انصراف خود را اعلام کردند .
در پایان نوبت به تصویب بودجه سال 94 رسید .
پیشنهاد هیات مدیره مبلغ 550 میلیون تومان بوده است که البته هزینه های اداری و تشکیلاتی است .
بنا بر اظهار آقای محمد زاده میانگین حدود 40 میلیون تومان در ماه هزینه های اداری و تشکیلاتی بوده است .
همیشه این شرکت از بودجه مصوب انحراف داشته است .
آن مبلغ ضرب در 12 ماه وقتی با انحراف جمع شود مبلغ 550 میلیون تومان بودجه پیشنهادی هیات مدیره می شود .
در شرکت های تعاونی برای آن که رضایت آنی اعضا جذب شود هزینه ها واقعی برآورد نمی شود .
این شرکت با 30 میلیون تومان در ماه نمی تواند کار کند و حداقل نیاز به 40 تا 50 میلیون تومان بودجه دارد .
الان اگر بودجه مصوب نشود این سرمایه روی هواست .
پیشنها من این است که با مبلغ 550 میلیون تومان موافقت کنند .
البته برای هزینه باید مستندات داشته باشند .
یکی از مخالفان در مخالفت با این بودجه چنین گفت :
اولا شرکت های تعاونی با شرکت های سهامی خاص فرق می کنند .در شرکت سهامی عموم اعضا سهام شرکت را دارند .
اگر ضرر کنند به خودشان بر می گردد .اگر هم سود داشته باشند به خودشان بر می گردد .
اما شرکت های تعاونی این قابلیت را ندارند .
اگر شما عوض هیات مدیره شوید فرضا صد میلیارد تومان هم ضرر بدهید نهایتا می آیید عذرخواهی می کنید و می روید و هیچ گونه پیگردی هم ندارد !
حال چه عمدی باشد یا غیرعمدی .
بحث تراز نامه به آینده موکول شد .
الان می خواهید یک بودجه 550 میلیون تومانی را هزینه کنید برای سال 94 که گذشته است .
باید مشخص شود چه هزینه هایی شده است .این باید بر مبنای ریز هزینه باشد .
این که گفته می شود شرکت دویست میلیارد تومان هزینه دارد دلیل بر این نمی شود که تصمیم را بر مبنای عقل و داده ها نگیریم .
من از اعضا می خواهم که این موضوع مخالفت شود و در مجمع بعدی در دستور کار قرار گیرد .
تمام صورت هزینه ها از خوردن نهار گرفته ، اجاره ، حقوق و دستمزد هیات مدیره و مدیر عامل مشخص شود .
سید مجتبی قریشیان مخالف دیگر گفت :
بسیاری از این هزینه ها غیرقانونی بوده است .طبق بند 27 اساسنامه باید حقوق و مزایای مدیر عامل توسط هیات مدیره به مجمع پیشنهاد شود و مجمع تصویب کند .
مطابق گفته ها ، مدیر عامل فعلی 10 میلیون تومان حقوق می گیرد .
اگر این را تصویب کنیم بر تخلف این ها صحه گذاسته ایم .
دوم این که شرکتی که این همه زیان بر ما تحمیل کرده است چه دلیلی دارد که این بریز و بپاش ها از جیب ما هزینه شود ؟
این مبالغی که آقای محمدزاده فرمودند از نظر ما قابل قبول نیست .
باید ببیبنم با سرمایه های ما چه کار کرده اند ؟
یکی از تخلفات بیم این است که بر خلاف مصوبه دو برابر هزینه کرده اند !
این ها باید به مراجع قضایی باید جواب دهند .
تایید این مبلغ یعنی تایید تخلف .
پس از رای گیری مجمع به بودجه پیشنهادی هیات مدیره رای نداد و تصمیم گیری به مجمع بعدی موکول گردید .
پایان گزارش/
پس از چند ماهي که به علت اتفاقي که برايم افتاد و نتوانستم دست به قلم بشوم ؛ در آستانه پايان سال 94 و در بحبوحه حلول سال نو مصمم شدم دوباره قلم ، اين يار دير پايم را مورد نوازش قرار داده و به دست گيرم .
شايد انباشته هاي اين مدتˏطولاني را به رشته تحرير درآورم .
در موضع کنوني دو نگاه يکي به سالي که پايان يافت و ديگري به سالي که انتظارش را مي کشيم بايد مد نظر قرارداد . در سال 94 برما و جامعه بزرگ مان چه گذشت ؟
در سال 95 چه انتظاراتي براي آحاد جامعه فرض است ؟
من يک فرهنگي ام و طبيعتأ از نگاه معلمين سخن مي گويم و نبايد انتظار ديگري از من داشت .
جامعه فرهيختگان فرهنگي هم چنينند .
اخيرأ فريادهاي روح نواز معلمي که کانديداي مجلس دهم بود و توفيق راه يابي نيز يافت شنيدم . ديدم همه معلمان يک جور مي نگرند و سخن مي گويند . علت فقر اقتصادي جامعه معلمين را بررسي مي کرد . خدا توفيقش دهد . شايد بتواند از ظلم هاي بي حد و حصرجامعه بکاهد . اگر قرار باشد مظلومان جامعه فريادشان بلند شود چه مصائبي که گفته خواهد شد!
خدا رحم کند !
من از نگاه معلمين سخن گفته ام باز هم خواهم گفت . در سال 94 که قطعأ نقطه ي عطف و تاريخي جامعه ايراني است خيلي کار ها صورت گرفت که هرکدام اگر قرار باشد مورد گفتمان واقع شوند، مثنوي ، هفتاد من کاغذ نياز خواهد داشت .
رهايي برخي از معلمين دانشمند که اسير چنگال بي عدالتي شده بودند دل دوستدارن شان را شاد کرد .
تجديد انتخابات سازمان معلمان ايران که مدتي در اما و اگر واقع شده بود و جريان يافتن خون تازه در عروق اين سازمان که مايه خوشوقتي بسيار شد و فعاليت اميدوار کننده منتخبين جديد و راه اندازي سخن معلم که قبلأ به اهتمام استاد خردمند ، جناب آقاي علي پورسليمان باعث نشاط و دلگرمي جامعه معلمين بود و اين بزرگوار ، بزرگوارانه آن را به سازمان معلمان ايران و مديريت جديد وا گذاشت و تريبون ديگري به نام صداي معلم با مديريت خود ايشان راه اندازي شد . تشکيل جلسات منظم و هفتگي اعضاي جديد که همگي باعث دلگرمي معلمين است . اينها همه در حوزه تشکل هاي فرهنگي و رسانه مورد اشاره قرار گرفت و بسيار نا گفته هاي ديگر که در اين مختصر نمي گنجد ولي در سطح ملي شايستگي هاي چشمگيرسياست مردان ايران در سطح بين الملل که برجام را پس از 12 سال به ثمر رساند و اميدي حيات بخش در جامعه پديد آورد و دنيا را در برابر تدابير ايران بهتحير واداشت که ان شاء الله اثرات مثبت آن بايد در جان هر ايراني بنشيند و تودهاني هاي مکرر تظاهرات مردم ايران در برابر توطئه هاي دشمنان قسم خورده ، حضور در انتخابات پرصلابت که دوست و دشمن را وادار به تأئيد و تحسين عظمت اراده ي ملت بزرگ ايران نمود و بالاخره نمايش عظمت توانمندي دلير مردان ايراني که قدرت بازدارندگي نيرو هاي دفاعي ايران را به رخ کشيدند ، همه و همه بخشي از رشادت هاي مردم سلحشور ايران در سال گذشته بود .
طبيعتأ در ادامه ي اين راه پر شکوه ، جامعه نيز انتظاراتي از دولت اميد و سياست مردان صديق دولت و نظام دارند .
در سال هاي گذشته فشارهاي اقتصادي ، کمر حقوق بگيران به ويژه بازنشستگان را شکسته و نائي براي آنان باقي نگذاشته اند .
انتظار از دولت و منتخبين مجلس اين است که به تدريج موانع را از پيش رو برداشته ، اجازه دهند عليرغم مشکلاتي که حالا حالاها ادامه خواهند داشت . گوشه هايي از اين مصائب را به چاه تاريخ بيندازند و اجازه ي نفس کشيدن را به حقوق بگيران بدهند .
در چند سال گذشته ، در نتيجه اقدامي غافل گيرانه ، يک شبه قيمت دلار سه برابر شد . حق اين بود که حقوق مختصر حقوق بگيران هم به همان شکل تغيير يابد ولي در عمل ديده شد که اين ، به نوعي بي تدبيري بود که مديريت دولت براي کاهش قدرت خريد مردم اتخاذ نموده بود .
براي سال 95 از نيروهاي جديدي که پا به عرصه خدمت به قانون گذاري نهاده اند انتظار است که با تدابيري انقلابي ، تحمل دراز مدت حقوق بگيران را با قوانيني معقول جبران نمايند .
در آستانه حلول سال نو از بلندگوي حنجره فرسوده ي معلمي سالمند اين صدا بلند شد. با عشق به جامعه و افراد شايسته آن و با تکيه بر تجارب سال هاي بسيار خود و شناخت انتظارات قشر زحمتکش فرهنگيان کشور ، همان طور که صداي رساي معلم جوان از فرسنگ ها راه در جريان تبليغات انتخاباتي شنيده شد و انتظارات جامعه را فرياد کشيد .
درد دیرینه تعطیلی مدارس دردی است که سال هاست به سنتی تبدیل شده که امروز فرزندان از پدران و مادران خود به ارث برده ! مگر شما هم این گونه نبودید که حالا به ما می گویید تعطیل نکنید این کار اشتباه است !
معضل (تعطیلات زودرس مدارس ) مدت هاست که تبدیل به جزیی از فرهنگ آموزش و پرورش شده و همه ما به راحتی از کنار آن می گذریم و منتظر بروز حادثه و در همان زمان کم به فکر فرار از حادثه ایم.
اینک زمان آن است تا در شروع ارتباط با همکاران و مسئولین تازه نفس که در فضایی از اعتدال و میانه روی بتوان فکری تازه پرورش داد ، با واقع بینی با موضوع برخورد نماییم تا در برنامه هایی به صورت ویژه و اختصاصی نه فقط به خاطر این زمان و این موقعیت که اجرایی نشود بلکه با منطق و درایت بیشتر به این بچه ها نزدیک شویم تا رو در رو فاصله با آنها را کمتر کرده و نیاز شان را بیشتر احساس نماییم و چرا بچه ها اشتباح کنند؟؟؟ چرا اشتباح نکنند؟؟؟ مگربزرگترها اشتباح ! نمی کنند ؟ چرا بچه ها اشتباح نکنند؟
پس باید این عمل صورت پذیرد تا ما نیز به "اشتباح" خود پی ببریم.
خیلی از ما هستیم که از ترس اشتباه کردن جرات هیچ کاری را نداریم و هر وقت می خواهیم فکر تازه ای به عمل برسد عادت داریم با شک و تردید به موضوع نگاه کنیم و طبق عادت همیشگی خود دست و پای خود را گم می کنیم و یا عاقبت نیز کاری از پیش نمی بریم اما نترس و ماجرا جو بودن یکی از چند خصلت های آدم های خلاق و مخترع است که در طول تاریخ این گونه آدم ها زیاد بوده و هستند، البته نه این که این مبنایی برای ارزش یابی موضوع ما باشد؛ چرا که بچه ها در همین مورد مانند ما برخورد کرده و یا عاملی باعث شده که این رویه به قدرت خود ادامه ی حیات پیدا نماید و این ها همان کسانی هستند که هم شجاع و هم خلاق و از همه مهم تر از همه نترس چرا که نه از من مدیر ، و نه از من معلم و نه از من اولیا ء و نه از....؟... تعطیل کردن مدرسه خود واهمه ای ندارند و این یعنی اشتباح کردن، اشتباح کردنی که به شما و من ، همه و دیگران اعلام می کند! و بارها اعلام کرده اند که ما در اشتباح نیستیم! بلکه شما در اشتباح کردن خود آن قدر بی تفاوت و مدت دار شده اید که تاریخ مصرف برنامه و فکر هایمان قابل عرضه در یک زمان محدود و یک سال نیست.
چگونه در ده روز مانده به سال از از ترس از تعطیلی برنامه ریز می شویم ؛ پس ما که هر سال اشتباح می کنیم و بدون هیچ تشویقی از بازی کودکانه شان سریع از میدان به در می رویم و تا بهاری دیگر ...
و حتی از آنها نپرسیده ایم که چرا اشتباهی را انجام می دهید که تکراری است که من و شما هم به تکرار دچار آن هستیم، چرا که از بدو کودکی تا نوجوانی و اکنون بزرگسالی و بعد هم تا کجا به دنبال این اشتباه حرکت خواهیم کرد ، خدا عالم است.
بیایید رو راست تر از گذشته باشیم.
چند ثانیه پلک سنگین شده بر روی چشم خود را که بینایی صادق ما را بسته باز کنیم و شکلی دیگر به موضوع بیاندیشیم .
دوستان و همکاران و اولیاء گرامی، مسئولین محترم علی رتبه وزارت خانه ها تا سطوح مدیریت میانی تا من جزء کوچک خانواده بزرگ آموزش و پرورش ،به هوش باشیم که زمان از دسته رفته را باز گردانیم چرا که زندگی ما دچار روزمرگی شده و حتی در مهمترین و اصلی ترین بخش یعنی آموزش و تربیت دچار چه روزمرگی ها در تمام سطوح شده ایم که یک حرکت تبدیل به سنت می شود .
کمی صادقانه به این معضل بیاندیشیم و با نگاه معقول تر به به موضوع نگاه کنیم.
تا کی هر کدام بار بی مسئولیتی را بر گردن دیگری قراردهیم؟ ما را چه شده که فقط با توبیخ و تذکر به همدیگر می خواهیم مشکلات اساسی را حل کنیم؟
باور کنیم که با این روش نمی توان جلوی شکست تحصیلی و فرار از مدرسه را برای این مدت کوتاه گرفت. با این روش دیگر نمی توان نوجوان رها شده در کوچه و بازار که به دنبال معیشت نوروزی خود می باشد تا شاید بتوان لباس نوروزی و ماهی سرخ بلور شیشه ای خوش یا خواهر کوچکش را تامین کند، دوباره به مدرسه خواند . از سخت گیری پرهیزی کنید، ما موظف و قادریم برای این عزیزان راهی بیابیم تا بتوانند به اندازه ی کافی از کلاس های درس و محیط مدرسه بهره ببرند تا برای جداسازی و درمان فردی و یا گروهی به متخصصان نیاز پیدا نکنند یا این نیاز به حداقل برسد .
همه ی کارشناسان مدارس اعم از مشاوران زبده، روان شناسان و مربیان و مسئولین سازمان ها ، آموزش و پرورش و دیگر دستگاه ها مانند صدا و سیما کانون های فکری و... که می توانند در چاره جویی این بدعت (تعطیلی زود رس مدارس در استان ها و شهرستان ها و...) کمک کنند و در زمینه های آموزش در مدارس برای اولیاء، معلمان و مسئولین فرصت هایی فراهم شود تا به چاره جویی اساسی بپردازند،نه فقط دل فریبی کنیم.
با دیدی « دوست بودن » به حقیقت بنگریم . من از خود و دیگران سوال دارم .در این سه دهه که یک دهه پیش همین موضوع را به صورت مقاله ارائه دادم و پیشنهاد هایی ارائه شده الان ده سال گذشته من نیز جوان تر بودم که همیشه حسرت مدرسه ای با شرایط مناسب و امکانات جاذبه دار آموزشی مناسب و رفاهی بگذریم و یک معلم سر زنده و سرحال که گرفتار هزار مشکل مالی نباشد و.... درذهن داشتم و یا شاید یک پارک فن آوری مناسب رایگان و کتابخانه های آن چنانی و مکان های تفریحی با سرگمی هایی در حد نیاز جوان و نوجوان و...
کدام آمار تکان دهنده آسیب های اجتماعی و اقتصادی توانست تکانی به مسئولین گذشته دهد که امروزی پاسخ گو باشند ؟
این همه صدقه سری نخواستیم، همیشه آرزویمان این بود که در مدرسه ای آموزش می بینیم که همه چیزش به روز است . شاید مدارس ما سلف سرویس آن چنانی ندارد که ندارد ! شاید سرویس رایگان ندارد، که ندارد، شاید میز و صندلی استاندارد ندارد که ندارد و محیط ورزشی مانند کشورهای درجه دو دارد که ندارد ،کتابخانه رایگان دارد که نه ندارد و... امروز اینترنت دارد که ندارد یا همان مدارس هوشمند .
حال تازه فهمیدیم که سارا انار دارد که ندارد ، می دانم خیلی ها به این مطلب خرده می گیرید و حتما تاکید بر بودن و هست می گیرید.
آری ، هست برای کسانی که سالی 5 یا 6 میلیون شهریه می دهند. تازه اگر راضی باشد ولی ما یک چیزی به نام تحصیل رایگان در قانون اساسی داریم ، ولی با تمام وجود باز هم جرات اشتباه شان از دیگر ان بیشتر است.
نه عزیزان ! این ها نه تنها اشتباح نمی کنند ،بلکه به شما، ما معترض هستند به گذشتگانی که با وعده وعیدها زمان را کشته، به نظام چگونگی تقسیم عدالت که همیشه در روزمرگی و تکراری بودن دوباره روبه رو است.
این دانش آموز با این رفتار از ما می پرسد کدام مدارس را می توان نام برد که تمام امکانات آموزشی و رفاهی، علمی و دیگر انگیزش های رفتاری را در خود دارد که تمام سال بچه ها را تحمل می کند و فقط ده روز آخر سال را تحمل نمی کند؟
کدام معلم را می توان دید که تمام مدت سال با خیال آسوده از هر گونه وام بانکی روزی را برای ما دانش آموزان به مطالعه و پژوهش اختصاص خواهد داد ، نه اینکه تمام سیستم این گونه باشد نه ... ولی سال هاست :
دل طلب جام جم از ما می کرد
آنچه خوداشت ز بیگانه تمنا می کرد
ما منکر تلاش شبانه روزی شما نیستیم ولی باور کنید که این نسل دیگر با روش های قدیمی و تکراری نیاز هایش برآورد نمی شود چرا که این همان دانش آموزی است که چند سال پیش دیپلم، فوق و بعد لیسانس و نهایت آخر دست فروشی و یا شغل های غیر مرتبط را مهارت خود می داند.
آمارهای بی کاری موجود در هر خانواده خود نشانگر تحلیل عملکرد سیستم آموزشی نامناسب است و هنوز ادامه دارد.
همه ما وارث خون شهیدان هستیم و مدعی به امانت داری تعهدات آنها. پس آمار و ارقام چیزی نیست که بخواهیم از آن به راحتی بگذریم.
نگاهی دقیق تر به موضوع داشته باشیم .
تمام این کودکان و نوجوانان در خانواده ای زندگی می کنند که پدرشان چند شغلی است و معلم شان چند شغلی ، درصد بالایی از مادران آنها دور از هر گونه آموزش بوده و تازه اگر در طول هفته موفق شوند چند ساعت با پدر خود تنها باشند .
دیگر زمان پرسش و پاسخی برای هم ندارند و این جاست که تنها محیط بازسازی و تربیت مدرسه می باشد که؟! و این همانا آموزش علمی و عملی است که می تواند در آموزش و پرورش به دنبال مهارت های زندگی باشد تا پدران و مادران لایق تربیت کنیم در صورتی که ماحصل این سیستم، پرورش هزار جوانی است که اکثرشان جز در « مشاغل پایین » امکان اشتباه برایشان وجود ندارد.
هرچند اشتغال تنها هدف تحصیل نیست ولی بدون داشتن شانس اشتغال در برخی مشاغل مفید فواید دیگر تحصیل برای این گونه جوانان چیز دیگر جز این نمی باشد.
در این گردونه ، اقلیتی می توانند خود را از این گرداب خارج کنند و به خشکی برسانند که حداقل دستی از اطراف "سایه، سرشان شده است" و نیاز آنها را رابطه پاسخ گو است .
حال یا دانشگاه یا اصناف دیگر ، ولی آنهایی که شکست خورده و زندگی خودر را سپری می کنند میل به موفقیت در تحصیل در وجودشان نیست .اینها همان باری هستند که بر دوش دیگر افراد جامعه خواهند بود و به ندرت در سازمان های رفاه اجتماعی از قبیل روان شناسان و روان پزشکان و زندان ها و بیمارستان های روانی اصلاح خواهند شد .
هیچ گاه قصد ترمیم زخم های کهنه فرزندان این مرز بوم مرهمی که بتوان نیازهای آنها را با ساختار رشد روزافزون اجتماعی و جامعه مدرن دریافت کرده ایم نداشته ایم .
از خود پرسیده ایم ، به چه دلیل امروزه تا کوچکترین برخورد با این نسل می شود آنها به آسانی از کٌور در رفته و با رفتار ی همراه با عصبانیت و پرخاشگری پاسخ گوی پدر مادر و معلمی هستند.
متاسفانه به دلایل حذف رابطه های فرهنگی سالم بین نسل های گذشته و عدم توسعه زیر ساخت های اجتماعی در توزیع عدالت های اجتماعی و نابرابری های موجود تجهیزاتی در تمامی سطوح و جغرافیایی و کودک و نوجوان امروزی از آموزش و پرورش ناقص و نارسایی که پیرامونش است خارج شده و این وضعیت منتهی به ازبین رفتن انگیزه و یا حتی ضد انگیزه می شود .
آنها بدون داشتن و انگیزه در تحصیل شکست می خورند و متاسفانه امروزه این شکست عدم موفقیت آنها را حتمی می کند و آنها به دلایل مختلف از همین ابتدای نوجوانی برای برآورده کردن خواسته های به حق که در اجتماع به آنها نرسیدند در بازار کار دنبالش هستند ؛ اما امروزه در جوامعی که از وجود فقر خبر نیست و حداقل های رفاه اجتماعی وجود دارد افراد آن جامعه موفق تر ، محیط انگیزه را قوی تر و شرایط را برای رقابت در زندگی حتمی تر خواهد کرد و دیگر نقص در آموزش و پرورش چندان به شکست منتهی نمی شود .
مشکلاتی که به آن پرداخته شد صد در صد مادی نیست ولی شرایط مادی پروری امروز جامعه فرزندان مان را به سمت سوی سوق می دهد .
غنی تر با طمع بیبشتر به سوی مادیات حرکت می کند و ضعیف تر ها نیز به همین صورت در تلاش رسیدن به قوی تر هستند تا بتوانند مشکلات روزمره خود را در رسیدن به سطح توقعات جامعه امروزی هم تراز نمایند و این مرض مسری که سال ها ست گریبان گیر سیستم آموزشی است ناشی از عملکرد یک نفر از سیستم نیست بلکه ناشی از عوامل مختلف از جمله مناطق جغرافیایی ، اقتصادی و فرهنگی است که باید ریشه یابی درست شود .
به هر حال دور از هر تعصب و طرف داری از این فرهنگ که تبدیل به بدعت شده است ؛ پرسش من از مسئولین این است که امروز چند نسل از همین آموزش و پرورش از ابتدایی به مقاطع مختلف و نهایت وارد اجتماع شده اند ؟ اگر خود را در برابر آینه اعمال قرار دهیم و با راستی آزمایی میزان عملکرد خود را ارزیابی کنیم ، شرمنده این دانش آموزان قانع که امروزه با دریافت شیر پاستوریزه یک روز درمیان با هزاران منت به آنها می خورانیم در می یابیم ، قبل از اینکه به آنها بیاموزیم اول فکر کنند و بعد تعطیل ابتدا به خود بیاموزیم که عمل کنیم و بعد تنبیه و اگر خواستیم به آنها نمره انضباط صفر دهیم ابتدا ورقه خود را تصحیح کنیم و بعد مهر صد آفرین بر پایین برگ خود زنیم !
کی این بخشنامه ها را اجرایی کنیم و آن پژوهش را بررسی نماییم و اگر خواستیم معلمی یا مدیری را به دلیل تعطیلی زود هنگام مدرسه توبیخ کنیم، ابتدا ظرف انگیزه ی لبریز شده آور را وزن کنیم و بعد نمره توبیخ دهیم .
مدرسه ی تعطیل شده ، خسته شده ،از خود نیست هنوز نفس می کشد و این عملکرد ماست که با زنگ زدن، زنگ های تفریح بی خود و تکراری با وعده وعیده های گوش هایی را پر می کند که تاب شنیدن زنگ ها تکراری را ندارد !
اینجاست که دیگر هیچ زنگ تفریحی بدون برنامه قابل هضم نیست و دیگر جای تامل نیست و باید در نظام آموزشی امروز از تفکر و ارتباط و مشارکت فعال همه ی فعالان آموزشی و علمی و اجتماعی و جامعه شناسان بهره برد که خیلی خیلی ارزش مندتر از نمره هایی است که ما به دانش آموزان می دهیم .
پس باید برای رفع این معضل اساسی فکر کرد و راه های مناسب را با تحقیق و پژوهش در سطوح مختلف جامعه بررسی و سپس آنها را به صورت محدود و در مناطق مختلف اجرایی کرد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
انتخابات مجلس به پایان رسید و مردم با حضور در صندوق های اخذ رای به وظیفه خود عمل کردند و به کاندیداهای جدیدی رای دادند .
در تهران مردم با رای خود به لیست امید که نزدیک به دولت جناب روحانی است نشان دادند که هنوز به وی اعتماد دارند و فکر می کنند با اعتدال می توان شرایط بهتری برای کشور رقم زد و همین امر مسوولیت دولت و نمایندگان متحد آن را سنگین تر و حساس تر می نماید .
چون از یک طرف ، جناح سیاسی مسلط به مجلس که مردم به آنها رای نداده اند بیکار نخواهند نشست و انتقادهای تندی را نسبت به مجلس و دولت را خواهند داشت و طرف دیگر مردمی قرار دارند که به امید بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی از دولت و مجلس انتظارات روشن و در برخی از موارد فوری را دارند و اگر دولت و مجلس نتوانند انتظارات به حق عموم مردم را برآورده سازند قطعا در انتخابات سال 96 شاهد چالش هایی بزرگ در شرکت و رای مردم خواهیم بود .
برخی از انتظارات مردم کاملا روشن و واضح است و نمی توان آن انتظارات را زیاده خواهی یا نشدنی دانست چون با زندگی روزمره مردم در ارتباط است :
رفع بیکاری ، ایجاد اشتغال ،جلوگیری از رانت خواری و فساد در دستگاه های اقتصادی دولتی و غیر دولتی ، رفع تبعیض ،جلوگیری از ایجاد فاصله طبقاتی میان مردم جامعه با ثروتمند شدن گروهی اندک و گسترده شده فقر میان اکثریت مردم کشور ، بهبود شرایط زندگی شهری و سالم سازی محیط ، ایجاد امنیت، آرامش و آزادی بیان ، جلوگیری از اختلاس های جدید و گران شدن نرخ دلار و کم شدن ارزش پول ملی ، رساندن حقوق های ماهیانه شاغلین و بازنشستگان به خط فقر اعلام شده و بالاتر از آن ، جلوگیری از پرداخت حقوق ها و پاداش های کلان به درصدی از کارمندان نهادهای دولبی و غیر دولتی ، جلوگیری از هزینه های سنگین و غیر ضروری در فوتبال حرفه ای که باعث ایجاد فساد در آن شده و هرینه کرد درآمدهای کشور برای مردم متوسط و ضعیف جامعه و بیمه های درمانی موثر و واقعی ... از اهم خواسته های مردمی است که وظیفه خود را انجام داده اند و حال نوبت مسئولین است که وظیفه شرعی و عرفی و ملی خود را نسبت به مردم کشور ادا کنند .
شاید گفته شود که این همه خواسته در مدت کوتاه قابل دست یابی نیست اما اگر نگاهی به انتظارات مردم بیندازیم به راحتی می توان فهمید که با اصلاح قانون و اجرای قوانین و جلوگیری از رانت خواری و سوء استفاده گروهی اندک حداقل می توان زمینه های بهبود شرایط زندگی مردم را فراهم کرد .
30 سال پیش خبرنگار امریکایی مجله نیوزویک در تحقیقی خواست بداند علیرغم نزدیکی کوبا به امریکا و تلاش های فراوان نظامی و جاسوسی و هزینه های زیاد چرا نتوانستند فیدل کاسترو را به سقوط بکشانند .
در این تحقیق ، خبرنگار سه عامل بازدارنده سیاست های براندازانه امریکا در کوبا را بدین شرح بیان می کند :
1- آموزش و پرورش قوی ، رایگان و یکسان برای همه مردم کشور
2- بهداشت و درمان مناسب برای کلیه مردم کوبا
3- عدالت اجتماعی و جلو گیری از گسترده شدن فقر
بنابراین راه کاملا روشن است و شاید دیگر بهانه ای هم وجود نداشته باشد و دولت و مجلس باید دین خود را به مردم کشور ادا کنند ، چون مردم ما وعده های آنان را در ذهن خود ثبت کرده اند و نمی توانند هیچ بهانه ای را برای کوتاهی های بعدی بپذیرند .
به امید روز های آینده که شاهد بهبود شرایط کشور و مردم شریف ایران باشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
سلام علیکم
صدای معلم
انشاءالله که نامه های ما بدون جواب از طرف جواب گویان بی جواب نماند .
زمانی که آقای حاجی بابایی در دوره ششم نماینده بود و در گروه اقلیت مجلس قرار داشت چه سخنرانی ها و دلسوزی هایی که در حق معلمان انجام نمی داد و چه فریادهای وامظلوما که سر نمی داد ؛ اما چه شد وقتی که به ریاست و وزارت رسید یادش رفت که چه ها گفته و چه قول ها که نداد به عنوان نمونه یک مورد را برای یاد آوری به عرض شان می رسانم شاید که.....!
ایشان فرمودند در زمان ریاست جمهوری مرحوم شهید رجایی که مصادف با دوران دفاع مقدس بود و مملکت با مشکلات مالی و... مواجه بود معلمان علاوه بر حضور در جبهه های جنگ دو ساعت نیز ایثار کرده و به جای 22 ساعت 24 ساعت به صورت موظف کار کنند و این رویه همچنان تا کنون ادامه دارد تا در دوره ششم مجلس که آقای حاج بابایی به مجلس راه یافت و یکی از مطالبات فرهنگیان را این مورد ذکر کرد و فرمود باید این دو ساعت ایثار را بعد از جنگ حساب کرده و به معلمین ذی نفع پرداخت گردد ؛ اما ایشان در دوره طلایی درآمد نفتی نه تنها به این قول عمل نکرد بلکه در زمان وزارت شان نیز به کلی فراموش کردند و معاون ایشان که وزیر فعلی باشد نیز گویا دچار آلزایمر شده اند و حتی به ایشان یاد آوری نیز نمی کند ؟!
و دوباره چگونه توانست از طرف مردم همدان رای بیاورد !
این بار چگونه و با چه تبلیغاتی توانستند به مجلس راه یابند ؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/ آن گونه که مسئولان آموزشوپرورش در اوایل اسفند ماه وعده دادند، پاداش پایان خدمت فرهنگیان بازنشسته سال ۹۳ تأمین اعتبار و کار پرداخت آن آغاز شد اما در حالی که سال ۹۴ به روزهای پایانی خود نزدیک است هنوز هم فرهنگیان چشمانتظار دریافت پاداش خود هستند.
گروه اخبار/
هفته آخر سال رسیده و بازهم بسیاری مدارس زودتر از آنچه در قانون و تقویم آموزشی مشخص شده به پیشواز تعطیلات عید نوروز رفتهاند، از سوی دیگر برخی مدارس هم برای اینکه دانشآموزان به مدرسه بیایند تا ۲۶اسفند امتحان میان ترم تعیین کردهاند.
محمد فاضل مشاور وزير آموزش و پرورش و مديركل دفتر وزارتي با تأكيد بر رعايت تقويم آموزشي از سوي همكاران فرهنگي در سطح كشور به همشهري گفت: «مدارس سراسر كشور تا 26اسفند امسال داير هستند و مديران مدارس حق تعطيلي واحدهاي آموزشي زودتر از 26اسفند را ندارند.» اين خبر را مديركل آموزش و پرورش استان تهران نيز در گفتوگو با خبرگزاري فارس تكرار كرده است اما طبق بررسيهاي خبرنگار همشهري برخي مدارس از امروز نيمه تعطيل هستند.
پدر يك دانشآموز پايه اول يكي از دبستانهاي منطقه 4به همشهري گفت: «به پسرم گفتهاند كه از شنبه 22اسفند ميتواند همراه خانواده به مسافرت برود و معلم درس جديد نميدهد، اما من و مادرش هر دو كارمند هستيم و اگر مدرسه داير نباشد يكي از ما بايد در خانه بماند و از فرزندمان مراقبت كند.»
مادر يك دانشآموز دبيرستان در منطقه3هم با انتقاد از وضعيت نابه سامان مدارس خطاب به مسئولان آموزش و پرورش ميگويد: «وزير آموزش و پرورش مدعي است كه نميتوان تعطيلات مدارس را سامان دهي كرد، از طرفي دولت تمايل دارد تقويم آموزشي رعايت شود، خب پس چرا نظارتي بر مدارس وجود ندارد؟»
يك شهروند در تماس با روزنامه اعلام كرده است در روز چهارشنبه اين هفته در برنامه فرزندش يك امتحان درسي گذاشتهاند تا همه دانشآموزان مجبور باشند به مدرسه بيايند. چنين انتقادهايي از شهرهاي مختلف نيز به روزنامه منعكس شده است. نبود وحدت رويه و صوري بودن خبرهاي اعلامي از سوي مسئولان براي داير بودن مدارس گلايه اصلي مردم است.