یک حس درونی در وجودت ناخواسته امتیازت را با سایر امتیازات مقایسه می کند/ گاه تفاوت امتیازات سوال برانگیز است و تو باز هم با خود می گویی اهمیتی ندارد / چطور ممکن است کسی با سابقه کمتری که نه تالیفی داشته و نه کارگاه آموزشی برای همکاران برگزار کرده و نه هیچ برنامه شاخصی داشته است ، از فلانی و فلانی و... جلوتر باشد / در فرم امتیاز بندی ، امتیازاتی تعریف شده است که هیچ ارتباطی به کیفیت تدریس معلم ندارد/ اگر محاسبه شود . فعالیت هایی چون کمک در تجهیز کتابخانه مدرسه ، کمک به تهیه وسایل کلاس ، ارائه پیشنهاد و همکاری با عوامل اجرایی در جهت بهبود شرایط آموزشگاه ، برگزاری مسابقات و اهدای جوایز به دانش آموزان ، در این فرم ها تعریف نشده اند/ سؤال این است که آن امتیاز چه ربطی به شرایط شغلی همسر او دارد و چگونه موجب کسب امتیاز در آموزش و پرورش می شود / شیوه ارزشیابی دبیران به منظور سازمان دهی ، کاستی هایی دارد که نیاز به تجدید نظر دارد / افرادی با امتیازهایی خاص که خودشان در گرفتن آنها هیچ نقشی نداشته اند ، در آزمون های استخدامی پذیرفته می شدند در حالی که افرادی با شایستگی های علمی در همان آزمون استخدامی پذیرفته نمی شدند/ مسئولین آموزش در این جلسه تاکید می کنند که این وضعیت به دلیل تغییر نظام آموزشی در تمام کشور ایجاد شده است و باید پذیرفت . به گونه ای با قاطعیت می گویند که جای هیچ اعتراضی برای ما باقی نمی ماند/ سال قبل هم عده ای به مقاطع دیگر رفتند عده ای دروس غیر مرتبط گرفتند و البته عده ای هم به دور از هر دغدغه ای ساعت های موظفی خود را گرفتند/ این وضعیت از سال های قبل قابل پیش بینی بود و با ایجاد تهمیدات و برنامه ریزی دقیق از قبل می توانستیم این وضعیت را بهتر مدیریت کنیم . علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد / بزرگترین مشکل در آموزش و پرورش عدم برنامه ریزی به موقع است/ در نهایت دود بی برنامگی ها به چشم معلمان می رود/ دبیرانی که ساعت تدریس برایشان نیست ، مجبور می شوند برای تعیین وضعیت خود هر روز به اداره بروند و در این رفت و آمدها گاه با برخوردهای دور از انتظار مواجه می شوند و گاه به قطع حقوق هم تهدید می شوند/ تغییر نظام آموزشی که این پیامدها را به بار آورده است ، برنامه ریزی صحیحی را طلب می کرد که از سال های قبل باید پیش بینی می شد/ پایان مرداد برای ما ، فصل دغدغه ها و نگرانی هاست . فصل نه شنیدن هاست و فصل پیشنهادهایی است که می دهیم و برای آنها گوش شنوایی نیست
یکی از مسائل مهم و چالش برانگیز که در زمان سامان دهی نیروها و نیز بستن سازمان مدارس انجام می شود ، رفتار خارج از قانون و نیز منطق برخی مدیران مدارس است/ در بسیاری از موارد نیز ادارات و مناطق آموزش و پرورش به این رفتارهای غیرقانونی و خارج از ضابطه تمکین کرده و به نوعی استبداد مدیریتی این گونه مدیران را تایید و تضمین کرده اند / معلمی که در یک واحد آموزشی کار کرده است و راندمان آموزشی خوب و کیفیت کار مطلوبی داشته است و گزارش های مختلف این روند را تایید می کنند چرا باید ثبات و امنیت شغلی وی توسط برخی مدیران مستبد نادیده گرفته شود / برخی از مدیران در آموزش و پرورش مدیریت را ملک طلق خود می پندارند/ مدیریت از نظر این افراد موهبتی است که از سوی یک فرادست به ایشان اعطا شده است و باید در مقابل همان فرد پاسخ گو باشد/ آنان بیش از آن که " مدیریت " کنند به امر " تیول داری " مشغولند/ این مدیران در مدارس شبکه ای را طراحی و مدیریت می کنند و بر اساس قاعده و طبیعت و نیز پیروی از اصل " خودی و غیرخودی " وجود فرد و یا افرادی " مستقل و منتقد " این چرخه را به هم زده و ریسک تصمیم گیری های غیرقانونی را افزایش می دهند/ این گونه مدیران از " هنر مدیریت " چیزی نمی دانند و یا نمی فهمند و نقدپذیری و توجه به تفکر مخالف در اندیشه آنان جایی ندارد / از نظر خیلی ها ، مطالبات فقط در حوزه " معیشت " قابل درک و فهم است/ این وضعیت در یک هرم مدیریتی معیوب و متمرکز قابل تسری به سطوح فوقانی نیز می باشد/ رفتارهای مدیریتی برخی از مدیران مدارس بازتابی از رفتارهای مدیران در سطوح بالاتر و در سطح ستاد می باشد و این رفتارها کاملا یکدیگر را هم پوشانی می کنند/ مدیری که در سطح ستاد ، اداره کل و در سطح پایین تر منطقه و یا ناحیه نیروهای مورد نظر خود را به صورت اتوبوسی جا به جا می کند ، در پایین ترین سطح یعنی " مدرسه " این گونه رفتارها بازتولید می شوند و دیگر آن مدیر در سطح بالا نمی تواند مانع از بروز رفتارهایی شود که خود منشا آن بوده است و این رفتارها به تدریج به یک نرم ( هنجار ) در رفتارهای مدیریتی تبدیل می شود / قربانی مهم این گونه رفتارهای مستبدانه و سلیقه ای ارکان آموزش و پرورش یعنی دانش آموزان و معلمان هستند/ معیار نهایی برای مدیریت که هنر کار کردن با همه افراد و نه لزوما افراد هم فکر و هم سطح است باید " قانون " باشد/ فعلا بهترین ابزار برای تصحیح قوانین و نرم های غلط نهادینه شده ، رسانه و رجوع به افکار عمومی و اعمال نظارت همگانی است
گروه اخبار/ وزیر آموزش و پرورش دولت یازدهم در جلسه عصر امروز کمیسیون آموزش نتوانست طراحان استیضاح خود را قانع کند.
نظرات بداقی در تقدم تغییر حکومت بر فعالیت صنفی مشابه نظرات هاشم خواستار است/ بداقی : گسترش اندیشه های شیرزاد ، ذهنم را به خودمشغول کرده وبرایم تبدیل به یک بحران ذهنی شده است / همکاران کانون صنفی معلمان تهران، وقت خود را صرف گسترش اندیشه های سرکوب گرانه و نوکر صفتانه ومزدورانه ی شیرزادعبدالهی می کنند/ همکاران دلسوز، تربیت سفید را یک بار نخوانده اند تا بدانند که اینجانب (بداقی) پس از 7 سال زندان حرف حسابم چیست/ همکاران کانون با نقد نظرات شیرزاد در گسترش افکار مسموم او تلاش پیگیر دارند/آموزش و پرورش توسعه یافته فقط در سایه ی یک حاکمیت دموکراسی شدنی است/ اصناف از جمله معلمان چاره ای جز ورود به مسائل سیاسی ندارند/ در حاکمیت پویا در همه ی مدارس یک وعده غذا به دانش آموزان داده شود/ آموزش معلمان تا حد دکتری در هر رشته از نخستین ضروریات بهبود آموزش و پرورش می باشد/ تربیت سفید را یک حکومت دموکراتیک در اندیشه ی دانش آموزان...به وجود می آورد/ در کلاس درس، معلم باید پنجه در پنجه ی آنان که منابع ثروت وقدرت یک کشور را در چنگ گرفته اند...پیکار کند/ معلم در کلاس درس داور بازی عدالت و تبعیض در جامعه ای است،که سیاسیون مربیان آن بوده اند/ معلم بایستی به عنوان داور بازی سیاسی نقش مربی ستمدیدگان رابازی کند/ معلم نمی تواند در بازی خونین و خاموش سیاست سکوت کند/ به مادران باید،حقوق کافی برای تربیت فرزندان از سوی حاکمیت ،زیر نام (حقوق مادری) پرداخت شود/ کودکستان های خانگی (پرداخت حقوق به مادران)، جایگزین کودکستان های فعلی شود / حاکمان سیاسی میتوانند عقل و احساس را با هم ترکیب کرده و شخصیت افراد جامعه را پرورش دهند/ برای پیشرفت جوامع نمی توان فرمول خاصی را از ترکیب عقل و احساس تجویز نمود/ بدل قدرت می تواند مجلس مردمی،اسطوره های ملی،اعیاد ملی،پیمان های نانوشته و.....باشد
گروه اخبار/ مدیرکل دفتر وزارتی آموزش و پرورش گفت: مطالبات فرهنگیان درصورت تامین بودجه مورد نظر، تا بازگشایی مدارس پرداخت می شود.
گروه اخبار/ رئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش گفت: پایینترین نمرات امتحانات نهایی متعلق به مدارس غیردولتی است.