شعار مشترك تمام رخدادهاي بين المللي، رويدادهاي ورزشي، همايش هاي فرهنگي و ديدارهاي سياسي دولت مردان در قرن حاضر مبتني بر " دنياي بدون جنگ و خشونت" مي باشد. همگان شاهديم با توجه به عواملي همچون گسترش دموكراسي، پايان جنگ سرد و اهميت اقتصاد ميزان جنگ و خشونت در ساليان اخير كاهش يافته اما باز هم عده اي برآنند كه جنگ و خشونت را به دليل كسب منافع شخصي و حزبي خود گسترش دهند شايد منافع خود را در دل نگراني هاي مردم خود جست و جو مي كنند؟
از اين رو و به بهانه طرح اين موضوع در پرسش مهر امسال رييس جمهور بر آن شديم كه چيستي هاي خشونت را بررسي و تا حدي راهكارهاي مقابله با آن را بررسي نماييم.
خشونت از لحاظ لغوي به معني خشكي، تندي و سختي است . در تعاريف متعدد از خشونت به عنوان ابزار استفاده از زور و قدرت استفاده نموده و در جاي ديگر خشونت را هرگونه رفتار يا عكس العملي كه باعث آسيب رساندن به يك شخص و ايجاد يك پديده خاص گرديده تعريف كرده اند.
در بسياري از آيات قرآن نيز به صراحت مصاديق خشونت بيان شده است : خداوند رحمان و رحيم در بعضي از آيات قتل نفس و قتل هابيل را مصداق خشونت فردي، در آيات ديگر خشونت در مورد زنان را مصداق خشونت خانوادگي و در بعضي آيات ديگر سرقت و غيبت را از مصاديق خشونت اجتماعي و استبداد و استكبار را نيز از مصاديق خشونت حكومتي اشاره نموده اند.
بي شك همگي ما طعم ظلم و خشونت را در دوران زندگي خود تجربه كرده ايم. اكثر اعمال خشونت بار در جوانان زير 21 سال بروز پيدا مي كند.
در كتاب " تاثيرات نژاد و وابستگي هاي خانوادگي بر اعتماد به نفس" عنوان شده است :
كودكاني كه با پدر و مادر خود و در يك محيط آرام رشد مي كنند به افراد غير خشن تبديل مي شوند ، از اين رو كودك نياز دارد كه در دوران كودكي با والدين خود ارتباط داشته باشد و به منابع ديگر جهت پركردن خلا روحي و رواني خود پناه نبرد.
يكي از كاركردهاي اصلي قانون، تعديل خشونت است كه در جايگاه خود نظرات موافق و مخالفي دارد . عده اي بر اين باورند كه مشروعيت خشونت بايست توسط نيروهاي نظامي و امنيتي كنترل گردد و عده اي نيز بر اين باورند كه خشونت قابل توجيه است اما هيچ گاه نبايست مشروعيتي يراي آن در نظر گرفت.
با توجه به نكات بالا مي توان انواع خشونت را به موارد زير تقسيم نمود :
- خشونت فردي: در بعضي از افراد به دليل كمبودهاي روحي و رواني و عقده هاي كودكي نوعي خشونت رفتاري در فرد ايجاد مي شود كه به آن خشونت فردي مي گويند . اين افراد نيازهاي خود، جامعه و حقوق انساني را ناديده و باعث مشكلاتي براي خود و جامعه مي شوند. شناسايي اين افراد، تحويل به مراكز معتبر درماني و فرهنگ سازي مناسب در مدارس از راه هاي مقابله ايي با اين نوع خشونت هاي فردي محسوب مي شود.
- خشونت هاي خانوادگي: هر عمل قهر آميزي كه سبب آسيب رساندن فيزيكي، جسمي، رواني و كسر شخصيت در محيط خانواده گردد به خشونت هاي خانوادگي اطلاق مي گردد.خشونت عليه زنان بارزترين اين نوع خشونت ها مي باشد . آموزش و فرهنگ سازي ، برابري زن و مرد در قوانين حقوقي در برون رفت اين نوع خشونت موثر مي باشد .
- خشونت اجتماعي: هر نوع عمل قهر آميز كه آسيب به بدنه جامعه زده و به نوعي دلسردي افراد را سبب گردد در غالب خشونت هاي اجتماعي قرار مي گيرند. محروم كردن افراد از تحصيل، ازدواج اجباري، سرقت و حتي غيبت از ديگران از مصاديق بارز خشونت هاي اجتماعي است. آموزش شهروندي و توسعه و آموزش مهارت هاي زندگي در رسانه ها و جرايد را مي توان به عنوان راهكار برخورد با اين خشونت ها نام برد.
- خشونت هاي اقتصادي: كنترل تمام درآمدها ، دارايي ها توسط فرد خاطي، تهديد به ندادن نفقه و مخارج زندگي ، سلب مالكيت و غيره هم از مصاديق خشونت هاي اقتصادي است . عوامل تاثير گذار در خشونت هاي اجتماعي را نيز مي توان در خشونت هاي اقتصادي موثر دانست.
- خشونت هاي حكومتي: بعضي از جوامع بشري در نوع حكومت خود مقيد به ايجاد خودرايي، عدم دخالت مردم در سرنوشت خود و به نوعي حكومتي ديكتاتوري و استبدادي هستند . اين نوع خشونت هاي حكومتي اگر چه تا حدي پايدار هستند اما بي ترديد در مقطع زماني اين گسست بين مردم و مسولين ايجاد شده و مشكلات فراواني را در اداره جامعه به وجود مي آورد.
پس بياييم و در آغاز هزاره سوم عمر بشري ، زندگي توام با صلح ، آرمش و امنيت را تجربه كنيم چرا كه جنگ و تنفر و خشونت ديگر جايي در قدرت نمايي كشورها نخواهد داشت.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
راه هاي مقابله با آن "
علت خشونت : بی عدالتی در همه زمینه ها.
راه های مقابله با خشونت: برقراری عدالت اقتصادی، اجتماعی
و... در جامعه.
دیگه این پرسیدن نداره!