چرا تختی همچنان است و چرا همچون تختی ها دیگر نیست/ تختی یک ایرانی بود با آداب و رسوم سنتی و اعتقاداتی مذهبی بدون آنکه گرفتار فرمالیسم مذهبی یا دگماتیزم سنتی شود/ او چنان زیست که آن گونه بود، نه نقش هنرپیشه ها را بازی کرد و نه ردای تزویر به دوش کشید/ چهره ای که گرچه درکشتی به تنهایی به مصاف حریفان می رفت ولی در کارزار زندگی و مسئولیت اجتماعی با عضویت درتشکل ها و سازمان های مردمی یا مستقل بود که هدفش را پی می گرفت/ بارها از او خواسته شد تا با دریافت مبلغ هنگفتی در نقش هنرپیشه ای ظاهر شود یا کالایی راتبلیغ کند و او نپذیرفت/ اینک پس از 48 سال نظاره گر مرگ بسیار ارزش ها و وجدان ها هستیم/ جوان ایرانی گویی در خلاء می زید ،حس بی هویتی و بی معنایی او را از درون تهی و اصالت لذت فردی (که البته حق انتخاب او هست ) توانایی زیست مدنی جمعی را از او ستانده هست و از مغرب زمین تنها رویه ی خودبنیادی فردی بشر غربی را می بیند و عقل و رفتار جمعی -مدنی او را تشخیص نمی دهد/ ورزشکار جوان ایرانی اینک با استاد در آستانه مرگ عکس سلفی می گیرد و نامش را برای تبلیغات اجناس به حراج می گذارد و در پس تظاهرات مذهبی خود دهان را به بدترین دشنام ها آلوده می کند و برای کسب مقام یا امتیازی از هرشیوه ی غیرحرفه ای و ناجوانمردانه ای سود می جوید/ .نسل جوان ایرانی را به جای سرزنش الگو بخشیم تا بتواند خودرا و هویتش را کشف کند بدان اتکا کند و راه را بازجوید....
باید به سه ضعف عمده مدیریتی در ساختار کشور اشاره نمایم که تمامی بخشهای ایران درگیر آن هستند و کشور سالهاست از این سه موضوع آسیب میبیند/ استانداران باید تخصیصهای بودجهای را در حوزه تولید رهگیری و نظارت کنند که این پولها چگونه خرج میشود/ برخی کارمندان و حتی مدیران عالی با روابط و یا سهمیههایی وارد ارگانها و بدنههای دولت و حکومت شدهاند که نه تنها تخصص ندارند که بدنه کارشناسی و اجرایی دولت را در بخش خُرد با مشکلات فراوان مواجه کردهاند/ متخصص، نیرویی است که علم و تجربه را مطابق محیط ایران تحلیل و اجرا میکند. این فرآیند در همه سطوح اتفاق میافتد/ آیا صرفاً اختلاس و سوءاستفادههای مالی باعث عقب ماندنِ کشور شده است؟ پاسخ منفی است/ منظور از مدیریت، اجرای صحیح برنامه مصوب بودجه است/ سازمانها و اِدارات نظارتی زیادی داریم، پس چرا مردم گلایهمند هستند/ تخصصگرایی بدون نظارت، فاجعهبار است و به همین ترتیب، نظارت بدون تخصصگرایی، دستاوردی ندارد جز افزایش هزینههای عمومی کشور بدون اثربخشی...
گروه اخبار/
محمدباقر نوبخت در نشست خبری ظهر امروز خود که در محل مجلس شورای اسلامی برگزار شد، در پاسخ به سوالی در رابطه با نوسانات اخیر بازار ارز برای پرداخت مطالبات فرهنگیان از سوی دولت گفت: ربط دادن این موضوع به نوسان بازار ارز توهین به فرهنگیان عزیز است. اینکه برخی اعلام کنند دولت بازار ارز را به هم ریخته تا بتواند مطالبات این قشر زحمتکش را تامین کند کم لطفی است. در بودجه ۹۵ محل تامین این مطالبات مشخص شده و تا آخر دی ماه ۲۰ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان به این افراد پرداخت خواهیم کرد پس نیازی به بازی در بازار ارز برای پرداخت مطالبات وجود ندارد.
آیین نامه بخشش جرائم بانکی زیر ۱۰۰ میلیون تومان به زودی ابلاغ میشود
او در خصوص آیین نامه بخشش جرائم بانکی زیر ۱۰۰ میلیون تومان گفت: آیین نامه اجرایی این بخشنامه در حال بررسی است. نکته مهم در این بخشنامه این است که این بخشش نباید سبب افزایش پایه پولی کشور شود بر همین اساس بانک مرکزی پیشنهاداتی داده که در کمیسیونی در حال بررسی است و به زودی آیین نامه اجرایی آن به بانکها ابلاغ خواهد شد.
سخنگوی دولت در رابطه با اظهارات رئیس جمهور در گفتوگوی تلویزیونی با مردم و خوش بینی وی نسبت به وضعیت اقتصادی گفت: ما چرا نباید خوش بین باشیم؟ وقتی در سال ۹۲ شاخص تورم که قدرت خرید مردم را نشان میدهد ۴۰ درصد بود اما الان به ۸ درصد رسیده و یا رشد اقتصادی منفی ۷ امروز به مثبت ۶ رسیده و سرمایهگذاریهایی که انجام شده و تکمیل طرحهای نیمه تمام همگی باعث میشود که ما به وضعیت اقتصادی خوش بین باشیم.
نوبخت با اشاره به نوسان بازار ارز گفت: ثبات بازار ارز در چند سال اخیر چنان بوده که با یک نوسان چند هفتهای مردم تعجب میکنند در حالی که سالهای قبل ما شاهد چنین ثباتی نبودیم.
او تصریح کرد: بر اساس آمار صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و همه مجامع رسمی اقتصاد ایران در منطقه یکی از باثباتترین اقتصادها است حال با این شرایط ما چرا باید بدبین باشیم؟ ما به آینده امیدواریم.
حقوق شهروندی جزو افتخارات دولت یازدهم است
سخنگوی دولت درباره حقوق شهروندی گفت: در قانون اساسی رئیس جمهور دومین مقام رسمی کشور و مسئول اجرای قانون اساسی است. این وظیفه رئیس جمهور است که حقوق شهروندی را به رسمیت بشناسد و از تمام دستگاهها و نهادها مطالبه کند.
او ادامه داد: حقوق شهروندی از اسلام ناب محمدی گرفته شده است و جزو افتخارات دولت یازدهم است آن هم در زمانی که تصویر خشنی از اسلام توسط یک گروه در حال نمایش است در حالی که چنین قرائتی از اسلام وجود ندارد و وظیفه همه ما این است که کمک کنیم این چهره ناب و اصیل در جهان نمایش داده شود.
افراد به جای القای شبهه در جامعه سوال خود را واضح مطرح کنند
نوبخت در خصوص اظهارات حاجی بابایی نماینده همدان مبنی بر اینکه درآمد دولت از محل هدف مندی یارانهها بیش از ارقام مطرح شده است، گفت: بر اساس قانون هدف مندی دولت موظف است با اصلاح برخی قیمتها و حاملهای انرژی منابعی کسب کند و بر اساس ماده ۷ و ۸ آنها را مصرف کند.
او ادامه داد: ۵۰ درصد از این منابع صرف یارانه نقدی ۳۰ درصد کمک به صنایع و ۲۰ درصد واریز به خزانه عمومی شود. پیش بینی ما برای سال ۹۵ از محل فروش بنزین معمولی ۲۴ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان و از محل بنزین سوپر ۱۷۰۷ میلیارد تومان و نفت سفید و گاز بوده که مجموع درآمد دولت از این حاملها برابر با ۳۶ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان است.
سخنگوی دولت افزود: نکته مهم این است که دولت حق ندارد همه درآمدها را مصرف کند چون در قانون برای همه بخشها حکم صادر شده است.
او با بیان اینکه ۸ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان صرف مالیات ارزش افزوده و به شهرداریها اختصاص مییابد، اظهار کرد: پنج درصد از این درآمد صرف اصلاح و ترمیم خطوط نفت و گاز خواهد شد و هزار میلیارد تومان نیز برای اختصاص قیر رایگان به وزارت راه که صرف جادهسازی به مناطق محروم است، میکند.
سخنگوی دولت ادامه داد: ۲۰ درصد که شامل ۲۸۰۰ میلیارد تومان میشود باید به صندوق توسعه ملی واریز شود و ۴. ۵ درصد که معادل ۳ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان است به شرکت نفت اختصاص داده شده برای انتقال و توزیع نیز ۵ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شده و برای بهینه سازی انرژی نیز ۸ هزار میلیارد تومان اختصاص داده شده.
نوبخت تصریح کرد: درآمدهای دولت ۱۳ هزار میلیارد تومان از محل صادرات فراورده و ۸ هزار میلیارد تومان از بابت فروش گاز اضافه میشود و در نهایت چیزی که برای دولت میماند ۳۱ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان است.
سخنگوی دولت گفت: این القای شبهه به جامعه که دولت این همه پول را گرفته و جایی مصرف نکرده کم لطفی است. این ارقام منتشر شده و دیوان محاسبات و نهادهای نظارتی بر آن نظارت دارند. بهتر است این افراد به جای ایجاد شبهه در جامعه سوال خود را مطرح کنند تا جواب مستدل به آنها داده شود.
ایلنا
یکی از دوستانم که حق التدریس بود رو می دیدم که تسبیح به دست گرفته و هر دفعه که منو می دید، می گفت :دعا کن استخدام بشم/ هدف من از نوشتن این نامه فقط و فقط ابراز ارادت خالصانه بود و آرزو دارم بار دیگر در منصب وزارت ببینمتون و من در جایی نزدیک تر به شما باشم، تا با عشق و علاقه بیشتری به شما و فرهنگیان این مرز و بوم خدمت کنم/ براساس آمار وزارت معارف، در حال حاضر حدود هشتونیم میلیون دانشآموز، ۱۷۰ هزار آموزگار و حدود ۱۶ هزار مکتب در سراسر کشور وجود دارد/ ۴۰ درصد از کودکان افغانستان بهدلیل جنگ و ناامنی نمیتوانند به مکتب بروند/ در افغانستان در برابر هر 50 دانش آموز یک معلم و در ایران تقریبا در برابر هر 14 دانش آموز یک معلم وجود دارد/ طبق بخشنامه ساماندهی نیروی انسانی، تراکم دانشآموزان در نقاط شهری و در سه ساله نخست دوره ابتدایی حداکثر ۳۲ نفر و در سه ساله دوم حداکثر ۳۵ نفر است همچنین در دوره متوسطه اول و دوم تراکم دانشآموزان در کلاس درس حداکثر ۳۶ نفر است و این در حالی است که آمار برخی از مدارس در تهران و شهرهای بزرگ حتی به بیش از 40 نفر می رسد/ براساس آمار سال 1393 156هزار کودک بازمانده از تحصیل وجود دارد که آمارهای غیررسمی عددی بالای سه میلیون را نشان میدهد/ این ۲۰ هزار نفر در حالی به استخدام آموزش و پرورش در آمدهاند که نه آگهی در این زمینه منتشر شد و نه از آنها امتحان و مصاحبهای به عمل آمده است. در استان ما هر کدام از روسای آموزش وپرورش اقوام و آشنایان خود را استخدام کردهاند که از نتایج رفتار وزیر محسوب می شود/ در دولت دهم حدود 650 هزار نفر به صورت رسمی، پیمانی یا قراردادی استخدام شدند که 450 هزار نفر از این استخدامها بدون نشر آگهی و امتحان استخدامی صورت گرفته است. فقط در آموزش و پرورش از این تعداد 1520نفر بیسواد هستند. با مدرک راهنمایی حدود 10 هزار نفر استخدام شدند. حدود 14 هزار نفر هم با مدرک زیردیپلم و دیپلم استخدام شدند/متاسفانه وضعیت کشور به گونه ای شده است که در حال حاضر بیش از 90 درصد بودجه آن صرف هزینه های جاری می شود/ از سال 83 تا 91 حدود 332 هزار نفر در آموزش و پرورش استخدام شدهاند/ در حال حاضر بیش از 90 درصد بودجه آن صرف هزینه های جاری می شود/ در سال های اخیر که بیکاری شدت گرفته است برخی از مسئولان و نیز نمایندگان مجلس ، آموزش و پرورش را به « بنگاه کاریابی » مبدل کرده اند/ طراحی و اجرای یک سازوکار علمی و استاندارد مانند " سازمان نظام معلمی " در مورد ورود نیرو و احراز و سنجش صلاحیت های حرفه معلمی تا حد زیادی راه را بر اعمال سلیقه افراد بیرونی و کسانی که به جز منافع خویش به چیز دیگری نمی اندیشند خواهد بست/ سازمانی که در سند تحول بنیادین همان " وزیر محترم و محبوب دولت دهم " ریشه اش را زد ...
گروه استان ها و شهرستان ها/
در پی تغییر مدیر کل آموزش و پرورش استان لرستان و نیز وقایع پیش آمده ؛ جمعی از فرهنگیان و معلمان دلفان ( لرستان ) ضمن تشکر و قدردانی از صدای معلم نکاتی را متذکر گردیده اند .
متن کامل این نامه که در اختیار صدای معلم قرار گرفته است به شرح زیر است
اولين گام براي تحقق «مدرسه محوري»، واگذاري بخشي از اختيارات ستاد به استان ها و به دنبال آن واگذاري اختيارات از استان ها به مناطق و مدارس است/ مديران مدارس بايد « رهبران آموزشي» باشند/ تا زماني كه مديران مدارس در نقش كارمندان اداري وظيفه پاسخ دهي به بخشنامه ها را داشته باشند، فرآيند ياددهي – يادگيري در مدارس به كندي انجام مي شود/ تا زماني كه مديران مدارس در نقش كارمندان اداري وظيفه پاسخ دهي به بخشنامه ها را داشته باشند، فرآيند ياددهي – يادگيري در مدارس به كندي انجام مي شود/ اگر معلم، دانش آموز و اولياي دانش آموز نسبت به مدرسه تعلق خاطر داشته باشند و همين ويژگي موجب هويت مستقل خواهد شد/ موضوعات مربوط به نيروي انساني اعم از جذب، آموزش هاي ضمن خدمت و ديگر موارد بايد با ايجاد ساختار مناسب و هدفمند در « سازمان نظام معلمي »پيگيري شود...
کم نیستند پدر و مادرهایی که خودشان سال ها قبل، برای اینکه فلان لباس را کمی ارزانتر بخرند کیلومترها تا بازار اصلی شهر راه میرفتهاند و برای چند درصد تخفیف، چند دقیقه و گاه چند ساعت، به اصرار و چانهزنی میپرداختهاند. اما امروز، ساده و بی دغدغه، هزینههای میلیونی برای مهدکودک و مدرسه و دبیرستان و کلاسهای فوقبرنامه میکنند/ نظام آموزشی رسمی که در همهجای جهان، ناکارآمدی و کمکارآمدی آن پذیرفته شده است، در کشور ما – مانند بسیاری از خدمات دیگر – حتی با عرف کم کارآمد جهانی هم فاصلهی جدی دارد. مدرسه و دبیرستان و دانشگاه، بین پانزده هزار ساعت تا بیست هزار ساعت فرزندان ما را میسوزانند/ پدر و مادرهای امروز جامعهی ما، نسلی عموماً بیمار و زخم خورده هستند/ نسلی که فسادهای بزرگ دیده. نسلی که رانت دیده. نسلی که عدم تناسب عرضه و تقاضا در حوزه مهارت و اشتغال دیده. نسلی که پزشک هایش روابط خارجی را مدیریت کردهاند و معلمهای معروفش، به واردکنندگان خودرو تبدیل شدهاند/ مردم کشور ما، بیشتر از بسیاری از نقاط جهان به آموزش و تربیت فرزند خود فکر میکنند. در این کشور، هنوز کلاس رفتن بچهها، یک نوع فخر فروشی است/ به جای اینکه به کسی که پول میدهد فکر کنی، به کسی که تصمیم میگیرد فکر کن/ باید دست کسانی را که به حوزهی آموزش نوجوانان فکر می کنند بوسید/ فعالان آموزش، باید بیش از هر کس دیگری، دغدغهی نقد و بازسازی و فرهنگسازی و اصلاح داشته باشند/ در جامعهی ما کم نیستند کسانی که سال ها خفته و خورده و خوابیدهاند و از کار کردن دیگران، به شدت آزرده میشوند/ باید هم کار کنیم. هم تلاش. هم نقد. هم اصلاح. قبل از اینکه آن تنبلهای دگرآزار، بهانهای برای نقدها و رفتارهای بیرحمانه بیابند…