گروه استان ها و شهرستان ها/

به تازگی اداره آموزش و پرورش ناحیه یک ساری قراردادی را با « فروشگاه حاج علی و قنادی وانیلا » جهت خرید آجیل شب عید منعقد نموده است .

شرایط خرید را بخوانید :

صفا و صداقت معلم،برای عده ای منبع درآمد است! این کسب در آمد،در مناسبت های مختلف،متفاوت است/ فروش جنس نامرغوب به مردم به بهانه ی بزرگداشت مقام معلم و فروش کالای کم کیفیت و لوازم بی مشتری،به خود معلم در پایان سال/ در بهترین حالت،هیچ کالایی در اختیار معلم قرار نمی گیرد که با همان شرایط و با قیمت کمتر در بازار وجود نداشته باشد/ نکته ی مبهم داستان اینجاست که وجود فروشگاههای تعاونی مصرف فرهنگیان،در این بین چه کاره اند/ اگر این تعاونی ها از آموزش و پرورش نیست،پس این همه سرمایه و زمین و کارگر و کارمند و هیأت مدیره و سود و زیانش به چه دستگاهی تعلق دارد و چه حقی دارد نام فرهنگیان را یدک بکشد/ هر فروشنده ای تا بازارش کساد می شود به یاد معلم و فرهنگی می افتد

رزوهای بسیاری داشتند، در مقطع اول و دوم متوسطه درس می‌خواندند و همچون دیگر دختران، رویاهای بسیاری در سر می‌پروراندند/ این‌جا بلوچستان است، منطقه‌ای فراموش‌شده، با عمقی از محرومیت که نظیرش در ایران دیده نمی‌شود/ در آموزش نه تنها پیشرفتی نداشته‌ایم بلکه در بعضی نقاط پس‌رفت هم داشته‌ایم/ حدود چهل هزار مدرسه در کشور نیاز به بازسازی و ایمن‌سازی دارند و هیچ عجیب نیست که باز هم سقفی بریزد یا دیواری خراب شود، هنوز هستند مدارسی که با بخاری‌های نفتی گرم می‌شوند و زمستانی نیست که مدرسه‌ای آتش نگیرد و هنوز صدها وانت وجود دارد که به عنوان سرویس توسط آموزش و پرورش و خانواده‌ها به کارگرفته می‌شوند تا دانش‌آموزان را از خانه به مدرسه و مدرسه به خانه ببرند/ باعث تاسف است که بگوییم این حوادث همچنان ادامه خواهد داشت و هیچ مسئولی مسئولیتی از این حیث نمی‌پذیرد ولی دختران و پسران بسیاری همچنان همچون بار، مسافران این وانت‌ها هستند/ چه‌طور آموزش و پرورش نمی‌داند که وانت وسیله حمل انسان‌ها نیست و با آن، بار حمل می‌کنند

با اینکه می دانیم و می دانند سلامت و شکوفایی یک کشور بستگی مستقیم با سلامت و قدرت شکوفایی سیستم آموزشی در آن کشور دارد باز هم ارکان این سیستم به جای دغدغه های علمی و شکوفایی درگیر دغدغه های فیزیولوژیک و هیجانی هستند/ چرا دیگر "معلمی عشق است و قناعت ثروتی پایان ناپذیر است" در اعضای این سیستم نفوذی ندارد/ انگیزه های مسئولان کشور از این پاسخ گو نبودن و یا جواب های غیر اقناعی چیست/ چرا اقناع اعضای این ساختار آموزشی مهم نیست/ مطالبه گری منصفانه در قالب احقاق حقوق تضییع شده در این عصر لازمه ی همه نوع شکوفایی است/ آرزو و انگیزه ی ما معلمان برای انسان های این مملکت، رسیدن به خودشکوفایی است و این انگیزه و هدف عملی نخواهد شد مگر با وجود معلمان خودشکوفا ...

تهران

 روستای امیر آباد نظریان از توابع  شهرستان عنبرآباد با جمعیتی  بالغ  بردو هزار نفر و  طبیعتا  جمعیت  بالای  دانش  آموزی همچنان شاهد بی مهری  و بی  توجهی بعضی از مسئولین آموزش و پرورش و سازمان نوسازی  مدارس  است/ دبستان  وحدت  پروژه ای  که حدود شش سال پیش  کلید  خورد و متاسفانه تاکنون به حال خود رها شده  است/ مدرسه ای که در آن روزی زمین حیاطش  بوسه گاه  قدم های معلمان و دانش  آموزان این روستا بود/ مدرسه ای که در و دیوارش پر بود از هیاهوی و  شادی و شیطنت دانش  آموزان ؛ امروزه  غبار غم  به خود گرفته و در خلوت دل آهسته و  بی صدا  می گرید/ چه تلخ و غم انگیز است نگاه آن دانش آموزی که به جای  هم  کلاسی هایش در حیاط  مدرسه  شاهد  خودنمایی  علف های  هرز  باشد و  کلاس  درسی که می توانست محل  پرورش  اندیشه و  کشف استعداد باشد امروز آغل  گوسفندان روستا شده  است/ شاید کسی تصاویری که خود بزرگترین ‌فریاد بی صدای این مردم نجیب و دانش آموزان این دیار  است را ببیند و شاید روزی برسد دوباره به جای  روئیدن  علف هرز  در حیاط  شادی  کودکانه  دانش  آموزان باشد

وزارت آموزش و پرورش موظف است تا لایحه حقوقی و رتبه بندی معلمان را تدوین کرده تا دولت برای تصویب آن را به مجلس ارائه کند/ پاسخگویی بخشنامه‌ها و اجرای دستورالعمل‌ها ۹۰ درصد وقت مدیران مدارس را می‌گیرد و کیفیت بخشی از عملکرد آن‌ها را کاهش می‌دهد/ اختیارات و برنامه ‌ریزی مدارس به شورای آموزش و پرورش استان‌ها و ارزشیابی معلمان به استان‌ها واگذار شده است تا ارزیابی معلمان داخل کلاس و مدرسه باشد/ آمار نشان می‌دهد درصد پایینی از دانش‌آموزان در رشته مورد علاقه خود درس می‌خوانند/ طبق آمار شش میلیون فارغ التحصیل بیکار داریم/ یکی از نکاتی که در بعد معیشتی معلمان بررسی شده این است که باید نگاه جدیدی به منابع جدید داشته باشیم که یکی از این موارد ایجاد ارزش افزوده برای سرمایه‌های آموزش و پرورش در راستای درآمدزایی است

گروه گزارش/ مدتی است که نهادهای نظارتی مانند دیوان محاسبات به موضوع " تخلفات " در اداره آموزش و پرورش منطقه 2 ورود پیدا کرده اند .

در زمان وزارت فانی و مدیر کلی اسفندیار چهاربند کمیته ای برای بررسی تخلفات صورت گرفته در این منطقه تشکیل شد اما به گفته حسین طالب زاده نتیجه خاصی مشاهده نشد .

بررسی تخلفات در حال حاضر در مرحله بررسی و بازپرسی دادسرای دیوان محاسبات قرار دارد .

برای اطلاع و شفاف سازی با حسین طالب زاده گفت و گویی انجام شده است که می خوانید

کرمان

  معنای لغوی عدالت . دادگری کردن .عدالت کردن . جرجانی می گوید: عدالت در لغت استقامت باشد و در شریعت عبارت از استقامت بر طریق حق است به اجتناب از آنچه محظور است در دین .
عدالت اجتماعی یعنی طراحی و اجرای نظام حقوقی به گونه‌ای که هر کس به حق عقلانی‌اش برسد و در مقابل آن حقوق، وظایفی را انجام دهد یا مسئولیت و عواقب تخلف از آن را بپذیرد. (ویکی پدیا)
پس از سال ها تلاش ؛ یک نگاه کوتاه بر روند 20 سال خدمتم در سیستم آموزش و پرورش کردم. به استثناء بخش معنوی شغلم، که امروزه آن هم توسط عده ی اهرمی برای بر سرکوفتن معلمان ناراضی از وضع معیشتی خود شده است ، معلمی هیچ اثر مادی و منزلتی در زندگی من نداشته است زیرا زمانی که به میزان تلاش و تحصیلات و زحمات خود و البته سایر همکاران خود نگاه می کنم بین داده و ستانده ما با سایر کارمندان دولت هیچ تناسب سنخیتی وجود ندارد!
چرا یک معلم بعد 20 یا 30 سال زحمت صادقانه باید حسرت حداقل های یک زندگی مادی و اجتماعی را بر دل داشته باشد؟
چگونه دولت و مجلسی داریم که برای خود و مدیران و... در یک جلسه حقوق چندین ده میلیونی مصوب می کند اما برای من و ما معلم هیچ وقت بودجه نیست؟
معلمان با این همه ستم و ظلمی که از لحاظ معیشتی به آنها می شود چگونه می توانند آینده سازان این کشور را با معانی همچون عدل و عدالت اجتماعی آشنا کنند؟
وقتی معلمان نه تنها حقوقی ندارند بلکه عده ای بی اطلاع سخن از دریافتی 4 میلیون تومانی معلمان می زنند؟
معلمانی که دیگر حتی اگر کارگردان های سینمای ایران هم هر زمان بخواهند شخصیتی محجوب ، مظلوم و بی پول را به نمایش بگذارند به سراغ گزینه اول خود یعنی معلم می روند! (فیلم های من سالوادور نیستم، فروشنده و ...).
تمام ملت از اوضاع بد معلمان آگاه شدند اما بازی دادن منزلت فرهنگیان توسط دولت و مجلس گویا پایانی ندارد!
جهت روشن شدن یک بار برای همیشه وضع فرهنگیان فیش حقوقی خودم را برای مشاهده تمام افراد بی اطلاع جهت انتشار ارسال می کنم تا ببینید.
ایها الناس!
معلمی با 20 سال سابقه تدریس با مدرک فوق لیسانس در محروم ترین منطقه کشور(البته بدون حق محرومیت! و جالب تر اینکه منطقه ما برای وزارت بهداشت درجه 3 از نظر توسعه یافتگی محاسبه می شود؟)، با فاصله 40 کیلومتری از مرز عراق (البته بدون حق مرزی) دریافتی به زحمت دو میلیونی دارد!

در کدام ارگان دولتی منطقه محروم شخصی با 20 سال سابقه و مدرک فوق لیسانس 2 میلیون دریافتی دارد؟

ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید