گروه اخبار/
حمیدرضا حاجیبابایی وزیر سابق آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس در پاسخ به این پرسش که «چه کارها و فعالیتهایی که در دولت قبل انجام میشد، اکنون به نوعی بایکوت شده است؟،» اظهار داشت: موارد متعددی وجود دارد، ضمن اینکه هر کاری که انجام دادیم مطابق با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بود.
وی افزود: در آن زمان حدود 1600 هنرستان اضافه کردیم و در مجموع 5 هزار و 600 هنرستان در کشور داشتیم در حالی که اکنون کاهش پیدا کرده است.
حاجیبابایی به طرحهایی که معاونت تربیت بدنی اجرا میشد و اکنون خبری از آنها نیست اشاره و خاطرنشان کرد: در دوره دبستان 6 طرح ورزشی اجرا کردیم که مهمترین آنها طرح سباح بود اما اکنون خبری از آن نیست.
وی افزود: تضعیف معاونت پرورشی، مدارس قرآنی و دانشگاه فرهنگیان که با آن عظمت تضعیف شد از دیگر مواردی است که توجه کافی به آنها نمیشود.
وزیر سابق آموزش و پرورش با بیان اینکه حیات طیبه یکی از موضوعاتی بود که مطابق سند تحول دنبال میشد، گفت: مجتمعهای آموزشی که در سند تحول آموزش و پرورش وجود دارد با اما و اگر مواجه هستند و در بعضی استان ها مجتمعهای آموزشی روستایی را هم جمع کردند.
وی تصریح کرد: یکی از طرحهای بنده «پرداخت به روز پاداش پایان خدمت بازنشستگان فرهنگی» بود که اکنون از سال 93 به بعد باقی مانده و پرداخت نشده است.
حاجیبابایی گفت: طرح ضیافت و بیمه طلایی هم اکنون در آموزش و پرورش نیست و بحث حقوق فرهنگیان هم که مشخص است.
انتهای پیام/
گروه اخبار/
یک عضو هیات رییسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس تاکید کرد: مسئولین صندوق ذخیره فرهنگیان در مورد تخلفات بانک سرمایه باید شفاف سازی کنند؛ البته به مدیر عامل صندوق ذخیره فرهنگیان در جلسه کمیسیون اجازه داده شود تا کامل و شفاف در مورد تخلفات و اختلاسهایی که گفته شده توضیح دهد.
فاطمه سعیدی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به تخلفات مطرح در صندوق ذخیره فرهنگیان اظهار کرد: شهاب الدین غندالی مدیر عامل صندوق ذخیره فرهنگیان باید مشخصا بگوید در سال 92 وارث چه چیزی بوده است و امروز چه چیزی را در اختیار دارد.
وی افزود: همچنین مدیر عامل صندوق مذکور باید در مورد تخلفات بانک سرمایه به طور شفاف توضیح دهد اینکه چه کسانی در چه زمانی رانتها را انجام دادهاند و این بانک به دست چه کسانی به این سرنوشت دچار شده است.
این عضو هیات رییسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس همچنین بیان کرد: متاسفانه در جلسه این کمیسیون به مدیر عامل صندوق ذخیره فرهنگیان وقت کافی برای ارائه توضیحات داده نشد، و وی تنها شنونده سخنان نمایندگان بود .
نماینده مردم تهران در مجلس با تاکید بر این که مدیر عامل صندوق فرهنگیان باید در جلسه کمیسیون به طور شفاف توضیحاتی را در این رابطه بیان کند، گفت: رییس کمیسیون آموزش مجلس باید این فرصت و وقت را در اختیار غندالی قرار دهد تا با حضور در جلسه کمیسیون بیشتر در این باره توضیح دهد.
سعیدی در پایان خاطرنشان کرد: در اولین جلسه کمیسیون پس از تعطیلات مجلس مساله رسیدگی به صندوق ذخیره فرهنگیان در دستور کار قرار میگیرد.
دانشگاه فرهنگیان با هدف ساماندهی مراکز تربیت معلم سابق تاسیس شد که هم استقلال در مدیریت داشته باشند و هم فعالیت های آموزشی و فرهنگی خود را با معیارهای وزارت علوم هماهنگ نموده و در تعامل با آموزش و پرورش و وزارت علوم تحقیقات و فناوری به پیشبرد اهداف اقدام نماید/ محصول نهایی متاسفانه چندان با کیفیت نبوده و حتی کثیری از دانشجویان و فارغ التحصیلان رضایت مندی از دوران حضور خود در پردیس ها و مراکز این دانشگاه ندارند/ اشکال اولیه ای که در مورد این دانشگاه به نظر می رسد گستردگی واحدهای آن است/ این تعداد دانشجو نسبت به فضای فیزیکی و پرسنل مورد استفاده چندان مقرون به صرفه نمی باشد/ لزوم تجمیع این واحدهای پراکنده در مجتمع های استانی یا قطب های کشوری کاملا ضروری به نظر می رسد/ این دانشگاه گرچه یکی از سازمان های اقماری وزارت آموزش و پرورش می باشد ولی به صورت هیات امنایی اداره می شود که رییس جمهور ، رئیس هیات امناء البته به صورت اسمی می باشد و هیچ گاه در جلسات شرکت نمی کند/ در انتصاب مسئول یا سرپرست هر کدام از سه سطح رییس استانی، رییس پردیس و رییس مرکز می بایستی نظر استاندار، مدیرکل آموزش و پرورش ، نماینده شهر و استان و امام جمعه و سایر افراد ذی نفوذ و … نیز در نظر گرفته شود/ در تهیه و تدوین آیین نامه و شیوه نامه های اجرایی آنها همه بخش های دانشگاه و واحدهای تابعه با آزمون و خطا پیش می رود/ از حدود ۳۷۰۰ نفر پرسنل آموزشی و اداری که شامل رسمی و قراردادی و مامورین می شود .حدود ۷۵۰ نفر مامور آموزشی و اداری از آموزش و پرورش به دانشگاه هستند که به صورت حقوق از مبدا و با دریافتی معلمی به صورت تمام وقت و در طول سال برای دانشگاه کار می کنند که این عامل تبعیض آمیز خود به معضل دیگری برای دانشگاه تبدیل شده است
گروه استان ها و شهرستان ها/
« صدای معلم » بر اساس وظیفه رسانه ای و نیز اخلاقی خود قبلا پیشنهاد کرد :
" متاسفانه برخی از واحدهای آموزشی در سراسر کشور متروکه بوده و به حال خود رها شده اند .از فرهنگیان و معلمان گرامی تقاضا می شود نام و مشخصات این گونه مدارس را همراه با گزارش تصویری برای صدای معلم ارسال کنند" ( این جا )
" علی " از اصفهان این پیشنهاد را به همکاران خود در سراسر میهن مان ارائه کرده است :
با سلام
قبلا خبر مربوط به فرو ریختن مدرسه ای در سیستان و بلوچستان در سایت ها و فضای مجازی منعکس شد .با توجه به اینکه در سراسر کشور چنین مدارسی در حد تخریبی داریم که بعضا دانش آموز در این کلاس ها نیز مشغول به تحصیل است ، پیشنهاد می کنم هر کدام از همکاران که در چنین مدارسی مشغول به کار هستند با ارسال تصویر مدرسه مربوط به صدای معلم ، همیاری کنند تا بلکه بتوان با درج و انعکاس این تصاویر حتی از طریق خیرین به بازسازی و مقاوم سازی آنها کمک نمود .
در سال گذشته خودم از مدرسه ای که در حال کار بودم و سقف آن در آستانه ریزش بود فیلم و عکس تهیه کرده و با ارسال به بخش های مختلف توانستم هزینه تعمیر و مرمت آن را دریافت و بخشی از مدرسه تخریبی را بازسازی نمایم .
امیدوارم صدای معلم قسمتی را به تصاویر مدارس در حال تخریب قرار دهد تا دیگر شاهد جان باختن همکاران و دانش آموزان مان نباشیم .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مونتسوری، کودک را کاملا آزاد می داند و لازمه آزادی را عدم مداخله در کارهای او بیان می کند/ سعی می کرد تا هر نوع آموزش مستقیم و تقلیدی را حذف کند/ به عقیده پیاژه، نظام آموزش و پرورش باید از یک سو روش های علمی، نیازها و ارزش های اجتماعی را تشخیص دهد و در برنامه ها و رشته های تحصیلی بگنجاند و از سوی دیگر، کودکان و نوجوانان را از لحاظ قدرت یادگیری بشناسد و با روش های مناسب، آنان را به هدف های تعیین شده نزدیک کند/ وی اساس جامعه را بر محبت می داند و می گوید اگر محبت و صداقت کامل در جامعه حاکم باشد نیازی به عدالت نیست/ دور نگهداشتن کودک از همنشینان بد و کودکانی که به نازپروردگی و خوش گذرانی عادت کرده اند . عادت دادن او به ساده زیستی در لباس، خوراک و وسایل خواب . بازداشتن او از خودآرایی و رفاه طلبی و نیز اشعار عاشقانه/ انسان موجودی اجتماعی و مدنی است و با افراد جامعه خود پیوندی عمیق دارد و ترکیب افراد در جامعه نوعی ترکیب حقیقی و بنیادین است/ ابن خلدون به امر آموزش تدریجی پای بند بوده است ، وی سخت گیری و تنبیه بی جای متعلم را نیز به شدت منع کرده است/ ابن خلدون، تعلیم را پدیده ای اجتماعی و نشأت گرفته از روابط اجتماعی می داند و پیشرفت فرهنگ و تمدن را از عوامل مهم شکوفایی و رشد علوم، صناعت ها و از جمله صناعت تعلیم معرفی می کند
در قسمت قبلي در ارتباط با بررسي نظام آموزشي 3-3-6 اشاره گرديد كه بر خلاف ادعاي موجود آنچه كه از شواهد به دست مي آيد؛ فرآيند پژوهشي خاص و منظمي در ارتباط با چگونگي استقرار اين نظام آموزشي مورد توجه قرار نگرفته و نيز اصول و منطق برنامه ريزي درسي در جهت شكل دهي برنامه درسي مورد دقت واقع نشده و نظام آموزشي كنوني به صورت عجولانه وارد مرحله اجرا قرار گرفته و همچنين مساله آمادگي نيروي انساني در قالب كمي و كيفي به صورت راهبردي مورد نظر واقع نشده است.
در اين نوشتار قصد بر اين است كه به اين سوال به شكل مختصر در قالب طرح چندين سوال توجه شود كه آيا امر تحول بنيادين در ساختار نظام آموزش و پرورش ايران به صورت عيني و واقعي صورت گرفته است؟
لذا توجه به سوالات زير و تفكر ابتدايي در مورد هر كدام از آن ها در ارزيابي اين نظام آموزشي پس از نه سال مفيدتر خواهد بود.
وقتي از تغيير بنيادين در نظام آموزشي صحبت مي شود ، تغيير در همه ابعاد آموزش و پرورش را شامل مي شود؛ چرا كه بدون تغيير در اجزا و اركان مختلف آموزش و پرورش نمي توان به تغيير خاص مطلوبي اميدوار شد و در اين ارتباط جاي چند سوال راهبردي به شكل زير مطرح مي باشد كه لازم است طراحان محترم نظام آموزشي كنوني جواب دهند:
1. آيا شيوه پرورش، جذب و نگهداري معلمان در اين نظام آموزشي نسبت به نظام قبلي بهبود يافته است؟
2. آيا معلمان در شرايط موجود نسبت به سال هاي قبلي با انگيزه تر شده اند؟
3. آيا صلاحيت هاي حرفه اي معلمان در اين نظام آموزشي نسبت به نظام قبلي ارتقا يافته است؟
4. آيا شيوه هاي آموزش ضمن خدمت معلمان در اين نظام آموزشي نسبت به نظام قبلي بهبود يافته است؟
5. آيا معلمان در اين نظام آموزشي نسبت به نظام قبلي خلاق شده اند؟
6. آيا وضعيت معيشتي معلمان در اين نظام آموزشي نسبت به نظام قبلي بهتر شده است؟
7. آيا جايگاه آموزش و پرورش در جامعه بر اساس اين نظام آموزشي نسبت به نظام آموزشي قبلي ارتقا يافته است؟
8. آيا نگرش بخش هاي ديگر جامعه در نظام آموزشي در شرايط موجود نسبت به قبل بهتر شده است؟
9. آيا سهم آموزش و پرورش از توليد ناخالص ملي در وضعيت كنوني در مقايسه با شرايط قبلي اقزايش يافته است؟
10. آيا نگرش سرمايه گذاري نسبت به آموزش و پرورش در بين مسئولان و تصميم گيران جامعه در شراط كنوني در مقايسه با سيستم قبلي بهبود يافته است؟
7. آيا زمينه هاي انگيزشي در دانش آموزان اين نظام آموزشي نسبت به دانش آموزان نظام آموزشي قبلي تقويت شده است؟
8. آيا رويكردهاي يادهي – يادگيري در اين نظام آموزشي از حافظه محوري به سوي فرآيند محوري و پرسشگري سوق يافته است؟
9. آيا دانش آموزان در شرايط كنوني با رغبت بيشتري در مدرسه نسبت به شرايط قبلي حاضر مي شوند؟
10. آيا سطح مهارت هاي زندگي دانش آموزان در سايه اين نظام آموزشي در مقايسه با نظام قبلي ارتقا يافته است؟
11. آيا فرآيند پرورش خلاقيت در دانش آموزان در شرايط موجود تسهيل يافته است؟
12. آيا وضعيت مديريت آموزشگاهي در چارچوب نظام آموزشي كنوني به سطح مطلوب رسيده است؟
13. آيا مديران آموزش و پرورش با اجراي نظام آموزشي 3-3-6 ورزيده تر شده اند؟
14. آيا شيوه هاي سنجش و اندازه گيري از آموخته هاي دانش آموزان در نظام آموزشي كنوني به مفهوم واقعي ارزشيابي آموزشي نزديك شده است؟
15. آيا وضعيت كالبدي و روان شناختي محيط هاي آموزشي با توجه به اجراي نظام آموزشي كنوني به سطح مناسب استانداردهاي علمي رسيده است؟
16. آيا فعاليت هاي كارگاهي و آزمايشگاهي در بستر اجراي نظام آموزشي كنوني گسترده تر شده است؟
17. آيا دانش آموزان در سايه اجراي نظام آموزشي فعلي پژوهنده تر شده اند؟
18. آيا پرورش استعدادهاي دانش آموزان در وضعيت موجود در مقايسه با شرايط قبلي بهتر شده است؟
19. آيا برنامه هاي تربيتي در مدارس در وضعيت كنوني به مرحله مطلوب نزديك تر شده است؟
20. آيا مسير شكل گيري حيات طيبه در دانش آموزان در وضعيت كنوني هموار تر شده است؟
و سوالات ديگر...
تامل به سوالات فوق مي تواند زمينه ارزيابي عيني نظام آموزشي 3-3-6 را فراهم نموده تا طراحان نظام آموزشي كنوني نسبت به پيامدهاي مثبت آن پاسخ گو باشند.
ادامه دارد
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در یک جامعه مبتنی بر اقتصاد سالم و عدالت اجتماعی، هر شهروند بر اساس درجه ای از خدمت که به جامعه ارایه می کند و زحمتی که متحمل می شود تا به درجه ای از دانش و توانایی می رسد از امکانات و استانداردهای اولیه زندگی برخوردار است .
حال وقتی نوبت به معلم می رسد که در هر جامعه ای و در هر فرهنگی به خصوص فرهنگ ایرانی و اسلامی ما جایگاهی رفیع و ممتاز را حائز است و براساس آیات و روایت متعدد برآمده از متون اسلامی و سیره و سنت بزرگان ، معلم همیشه مورد احترام و شایسته تکریم و درخور ستایش است چرا که ارج نهادن مقام معلم و توجه به او ، از طرفی توجه به سرمایه های معنوی و انسانی یک ملک و ملت است و از طرفی برآوردن نیازهای مسلم او سرمایه گذاری واجب و لازم در جهت تحقق یک جامعه سالم و پویا می باشد .
اگر نگاهی به کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه بیندازیم ، معلمان در اکثر این کشورها جزو اقشار برخوردار این کشورها هستند . بهترین و باهوش ترین و نخبه ترین فرزندانشان را انتخاب می کنند و در یک فرآیند اموزشی منسجم و هدف دار و پویا ، آموزش معلمی و فنون معلمی می دهند و سپس او را به کار می گمارند .
در کشور عزیز اسلامی مان علیرغم تاکیدات و توجهات ویژه مقام معظم رهبری بر تاکید مکرر بر آموزش پرورش و تصریح مقام عظمای ولایت بر این اصل که هزینه در آموزش و پرورش سرمایه گذاری پرسود و لازم است متاسفانه معیشت معلمان قصه پرغصه ای است که در اغلب دولت ها با دلایلی همچون کمبود منابع و ازدیاد نیروی انسانی آموزش و پرورش به مطالباتی قدیمی و حدیث تکرار مکررات تبدیل شده است .
در این مقال نگارنده به نمایندگی از معلمان ایران بر آن است تا درخواست و استدعایی را محضر دولت مردان و تصمیم گیران و تصمیم سازان و وکلا و نمایندگان مجلس شورای اسلامی که مرجع قانون گذاری کشور هستند تقدیم دارد :
برادران بزرگوار ، هیات محترم دولت و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
خواهش می کنیم برای یک بار و فقط یک بار در یک کار اساسی و پژوهشی توسط کارشناسان مورد وثوق خود تعیین بفرمایید که جایگاه یک معلم ایرانی در جامعه و استانداردهای زندگی او و حقوق مسلمی که شما به عنوان قانون گذار و مجری برای او تعیین می کنید چیست ؟
می دانید که معلمان جزء تحصیل کرده ترین کارمندان دولت به شمار می روند . امروز در خانواده بزرگ آموزش و پرورش قریب به اتفاق پرسنل آموزشی و اداری این وزراتخانه دارای مدرک کارشناسی و تعداد کثیری کارشناسی ارشد و رتبه دکترای تخصصی را کسب کرده اند .
فارغ از مدرک تحصیلی ، معلمی در همه جای دنیا جزء مشاغل حساس و حاکمیتی تعریف می شود ، یک میلیون فرهنگی که سرنوشت و فردای قریب به سیزده میلیون دانش آموز آینده ساز ایران در اختیار اوست .
به نظر مجریان و قانون گذاران ، آیا یک معلم اساسا حقی برای داشتن یک مسکن متوسط در محل خدمت خود دارد؟
آیا فرزندان و خانواده معلمان این کشور به لحاظ تامین ضروری ترین هزینه هایی چون تحصیل و درمان و برخورداری از یک تغذیه مناسب و..... محق به تامین این نیازها هستند ؟
آیا یک معلم حق دارد بعد از چند سال خدمت یک خودروی حداقلی داخلی داشته باشد ؟
آیا معلمان و خانواده های آنان اگر هر چند سال یک بار بخواهند به یک مسافرت داخلی رفته و یا از امکانات تفریحی و سرگرمی محل سکونت خود استفاده کنند مجاز به انجام این مسافرت و استفاده از این امکانات هستند ؟ ( یادتان باشد که مسافرت های خارجی و تورهای تفریحی با محل اسکان هتل های پنج ستاره را که مورد استفاده خود بزرگواران می باشد را عرض نکردیم ؛ محل اسکان همکاران مظلوم فرهنگی ما کلاس های مدارس شهرهای مقصد است که از هیچ امکان رفاهی حتی وسایل سرمایشی و گرمایشی مناسب برخوردار نیست.)
آیا اگر یک معلم که عمر خود را در راه تعلیم و تربیت فرزندان دیگران صرف کرده در صورت ضرورت و نیاز چنانچه فرزندش بخواهد در دانشگاه های غیر دولتی ادامه تحصیل دهد با حقوق معلمی قادر به پرداخت شهریه دانشگاه های آزاد و غیر انتفاعی و .... هست ؟
آیا یک معلم حق دارد با حقوقی که دریافت می کند حداقل استانداردهای ضرور معیشتی دیگر چون هزینه ازدواج فرزندان خود و یا تامین اقلام ضروری زندگی برای دختران نوعروس که از بد حادثه فرزندان فرهنگیان و معلمان این کشور هستند را تامین کند ؟
آیا معلم باید قادر به تامین هزینه های درمان خود و خانواده اش در صورت ابتلا به بیماری های صعب العلاج باشد ؟
جناب وزیر و نمایندگان محترم مجلس !
اگر بگویم فرزندان بعضی از معلمان این کشور دچار سوءتغذیه هستند و اگر بگویم بعضی از همکاران من از پرداخت اقساط وام های زیر ده میلیونی خود عاجزند و اگر بگویم گاهی در پرداخت قبوض آب ، برق و گاز خود می ماند ؛ اگر بگویم معلمان این کشور همواره شرمنده زن و فرزند خود هستند پر بی راه نگفته ام ...
سال گذشته در دبیرستانی مشغول انجام وظیفه بودم . همکاری که در کلاس روبه روی من مشغول تدریس بود از منزلش پیامی دریافت کرد که در اوج سرمای بهمن ماه گاز منزل او را به علت بدهی قطع کردند و فرزند نوزاد او که چند روز بود متولد شده بود تازه از بیمارستان به منزل آورده بودند ، آیا انتظار دارید این معلم در کلاس معجزه کند و طرح تحول بنیادین شما را اجرا نماید ؟
برادران بزرگوار !
خواهش می کنم یکبار برای همیشه تکلیف معلمان این مرز و بوم را مشخص کنید !
ما حق داریم خودمان را به لحاظ معیشت و سرانه دریافتی با معلمان کجای دنیا مقایسه کنیم ؟
از همکاران مان در کشورهای ملحد غربی چشم می پوشیم و حتی خود را با همکاران شاغل در کشورهای اسلامی درحال توسعه ای چون مالزی و سنگاپور هم مقایسه نمی کنیم ،اما اگر بخواهیم ناپرهیزی کرده و نیم نگاهی به معلمان ترک و افغان و اماراتی داشته باشیم که ما را ملامت نخواهید کرد ان شالله ؟
اگر سیاست گذاران و مجریان و تصمیم گیران و تصمیم سازان برای یک میلیون فرهنگی این کشور یک بار با این قشر فرهیخته و مظلوم صادق باشند و بگویند که ما حق داریم از چه سطحی از زندگی برخوردار باشیم و بعد بر مبنای محاسبات منطقی ریاضی خود و کارشناسان محترم و منصف شان تعیین بفرمایند که حداقل حقوق یک معلم چقدر باید باشد و این مقدار کارشناسی تعیین شده چه نسبتی با مقدار فعلی دارد باعث مزید امتنان خواهد بود و اگر توقعات وانتظارات حداقلی معلمان باز هم به نظر اضافه و گزافه می رسد امر به تصحیح فرمایید .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید