این یک پست سیاسی نیست!
شگفتزدهام!
میخواهم توجه شما را به یک نوجوان نسل جدید جلب کنم؛ به نمونهای از دانشآموزانی که در کلاس درس ما نشستهاند؛ به آن کسی که این روزها مخاطب محتوای کتب درسی ما، مخاطب سیاستهای فرهنگی ما و مخاطب برنامهسازیهای ماست…
لطفاً ویدئو را تا انتها ببینید. به مبانی استدلال سیاسی این نوجوان و تمام رفتار و لحن کلامش توجه کنید:
- مغالطه منشا و پاسخ نوجوان
ابتدا از آخرین پرسشی که خبرنگار میپرسد شروع میکنم، چون خیلی شبیه پرسشی است که ما هم ممکن است نمونهاش را از فرزندان خود بپرسیم:
«چه کسی این حرفها را به تو یاد داده است؟!»
این پرسش که خود گونهای از مغالطه منشأ است، سعی میکند بهجای بررسی منطق یا محتوای استدلال، بر خاستگاه ایده تمرکز کند تا آن را بیاعتبار کند. اما نوجوان پاسخ مناسبی دارد؛ بلافاصله میگوید: «من از عقلم برای فکر کردن استفاده میکنم!» و بهموقع، بعد از آن، از ادامه دادن فضای مجادله یا متقاعدسازی خارج میشود.
- تابآوری فکری در برابر تحقیر هویتی
مصاحبهگر با گزارههایی مانند:
«آیا از خودت شرم نمیکنی؟»، «ذرهای احساس ننگ و شرم نمیکنی؟»، «آیا تو هندی نیستی؟» سعی در تحقیر هویت او دارد، اما نوجوان بهراحتی مغلوب نمیشود و با آرامش پاسخ میدهد.
- بنیانهای انسانشناسی و استدلال سیاسی نوجوان
- «زنده باد پاکستان (کشور محل مخاصمه)»
– احترام به مرزها و کشورها، فارغ از تنشهای سیاسی و امتناع از شعار «مرگبر...»
- «آیا نباید پاکستان نابود شود؟ نه، نباید نابود شود!» (با تعجب)
– رد زورگویی، کشورگشایی و کینهتوزی و بی معنا بودن ایده «نابودی» برای او.
- «آیا زنده باد هند؟ بله!»
– در تضاد ندیدن «زنده باد هند» و «زنده باد پاکستان» در فضایی که گویی این اظهارنظر خیانت است.
- «هر کشوری باید به حیات خود ادامه دهد.»
– نگاه منفی مطلق به جنگ و تأکید بر حقوق انسانی برابر.
- «تو یک خبرنگار هستی؟ تو چرا از خودت خجالت نمیکشی؟»
– مطالبهگری و یادآوری مسئولیت حرفهای و اخلاقی مصاحبهگر در اوج هجمه های او.
- «چرا این چیزها را همهجا به نام هندو و مسلمان ترویج میکنی؟»
در این بخش نقد تایخی هم انجام می دهد، نقش رسانهها در سیاهنمایی مذهبی و ملی را به چالش می کشد و یک پرسش و اعتراض به موقع طرح می کند.
- «آیا آنها هم مانند ما انسان نیستند؟» … «ما همه انسانیم» … «همه حق حیات دارند.» ... «چرا می خواهی همه را بکشی؟»
– همین چند گزاره تجلی منشور حقوق بشر و تجربه دو جنگ جهانی و آثار فلاک بار آن بر سرنوشت بشری است و نگاه فراایدئولوژیک در آن موج می زند.
- «فکر میکنی اگر به جنگ بروی و یک پاکستانی را بکشی، به موفقیت رسیدهای؟»
به نظرم این پرسش نوجوان از خبرنگار مهم ترین پرسش اوست ؛ اساسا انگیزه های جنگ طلبانه را نشانه می رود و صراحتا بیمعنایی و پوچی ایده کشتن دیگری بهعنوان ارمغان یا راهی برای کسب آزادی را به چالش می کشد.
- «تو درخواست نابودی آن کشور را داری… همه ما انسانیم»
– انسان بودن درکلام این نوجوان فراتر از ملیت، مرز، نژاد و دین قرار دارد و همین او را صلح طلب و شجاع کرده است.
فکر می کنم در این مصاحبه پیام های با ارزشی برای معلمان و والدین نهفته است، در اینجا به برخی اشاره می کنم:
- نسل جدید به عقل خود اتکا دارد، نه صرفاً به مرجعهای بیرونی
نوجوان در پاسخ به پرسش «چه کسی این حرفها را به تو یاد داده است؟» میگوید: «من از عقلم استفاده میکنم.». اینجاست که مشخص می شود چرا نوجوان به فضای اندیشیدن و گفت و گو نیاز دارد، او دیگر مصرف کننده ساده اطلاعات و ایده ها نیست و خلاق و عملگرا ظاهر می شود.
- آنان از سؤالهای بزرگ نمیترسند، بلکه وارد بحث میشوند
نوجوانان امروز حق آزادی در بیان، پرسش و ... را برای خود قائل است و مسلم می داند، برای آنها نباید مرز های غیر منطقی گذاشت؛ بلکه باید صدایشان را شنید و با آنها وارد گفتوگو شد.
- اخلاقگرایی در اولویت است، نه تعصب و جانبداری کور
واکنش نوجوان به «زنده باد هند» و «زنده باد پاکستان» نشان میدهد که نسل جدید تفاوت میان اخلاق و تعصب کور را درک میکند. این ارزشها را باید با مثالهای عملی و برنامههای خیرخواهانه تقویت کرد.
- هویت انسانی برتر از مرزهای جغرافیایی و مذهبی است
تأکید مکرر نوجوان بر «ما همه انسانیم» اثبات میکند که اگر در معرض آموزشهای انسانی قرار بگیرند، فارغ از ملیت و دین، همدل و همفکر با تمام بشریت خواهند بود.
- نقد رسانه و آگاهی نسبت به اثرگذاری آنها در حال شکلگیری است
نوجوان میپرسد: «چرا این چیزها را به نام هندو و مسلمان ترویج میکنی؟»؛ به همین دلیل باید سواد رسانهای را در خانه و مدرسه جدی گرفت و به آنها آموخت چگونه پیامهای رسانهای را تحلیل کنند؛ به هر حال واضح است این نسل در مقایسه با گروهی اولی که مخاطب رسانه های اجتماعی بود، آگاه تر و نقاد تر نگاه می کند و آثار رسانه را بهتر می شناسد.
- نسل جدید از گفتوگوی نامحترمانه فاصله میگیرد
خروج نوجوان از مجادله نشاندهنده مهارت شناسایی بحث بینتیجه است. باید این توانایی را در آنها تقویت کرد و ارج نهاد؛ نوجوان گفتگو را محل تبادل اندیشه و نه تغییر آدم ها می داند و وظیفه ای آنی برای اصلاح دیگری به هر روشی قائل نیست.
- نیاز به شنیدهشدن دارند، نه هدایت اجباری
مهمترین خواسته این نسل شنیدهشدن است. اگر در خانواده و مدرسه جدی گرفته شوند، کمتر به دنبال مرجعهای کماعتبار خواهند رفت.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.