گروه گزارش/
علی الهیار ترکمن اخیرا اعلام کرده است :
" پیشنهاد میکنم یک مرتبه تجربه طرح خرید خدمت را در شهرستانها و استانها مرور و بررسی کنیم.
قبول داریم موانعی وجود دارد که باید آنها را احصا ء کرده و روی آن بحث و بررسی دقیق داشته باشیم. اما از نمایندگان مجلس میخواهیم این فرصت را به آموزش و پرورش بدهند تا موانع را با کمک آنها بررسی و برطرف کنیم. "
پرسش نخست صدای معلم از معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش آن است که آیا واقعا ایشان این موانع را نمی شناسند ؟
مهم تر از آن آیا اراده ای محکم و مستمر برای رفع این موانع وجود دارد ؟
« مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی » که اخیرا با سیاست خرید خدمات آموزشی مخالفت کرده است به مواردی اشاره کرده است : ( این جا )
ب) طبق مادۀ 13 قانون خدمات کشوری دولت باید برای خرید خدمات، مواردی نظیر قیمت تمام شدۀ خدمات، استانداردهای کیفی و سازوکارهای نظارتی را پیشبینی نماید اما این مهم رخ نداده است.
ج) در حال حاضر 12 درصد مدارس به صورت غیردولتی اداره میشود اما وزارت آموزش و پرورش نظارت کافی در خصوص عملکرد مالی، شهریههای دریافتی و سطح کیفی خدمات آموزشی همین مدارس را نیز نداشته است.
ه) تجربه خرید خدمات آموزشی در سالهای گذشته نشان داده که بخش غیردولتی با کاهش سطح کیفی خدمات و با به کارگیری نیروی انسانی ارزان قیمت و آموزش ندیده صرفا در پی کسب سود بیشتر است .
از آن جا که معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش از نمایندگان مجلس خواسته است تا تجربه طرح خرید خدمت را در شهرستانها و استانها مورد بررسی دقیق قرار دهند ما هم برای نمونه به 3 تجربه ناموفق در این موارد اشاره می کنیم :
1- واکنش وزارت آموزش و پرورش در مورد گزارش صدای معلم در مورد واگذاری دو مدرسه دولتی بومهن (شهرستان پردیس ) در شرق تهران، بدون رعایت تشریفات قانونی، در قالب بسته حمایتی به دبیرکل یک تشکل اصلاح طلب فرهنگیان چه بود ؟ ( این جا ) و ( این جا )
حتی وزارت آموزش و پرورش به گزارش صدای معلم در مورد وضعیت " معلمان اخراج شده " از این واحدهای آموزشی هیچ گونه ترتیب اثری نداد انگار که چنین مساله ای اصلا اتفاق نیفتاده است !
2- واکنش وزارت آموزش و پرورش در مورد آتش سوزی در مدرسه غیردولتی اسوه حسنه زاهدان و عملکرد سازمان نوسازی و تجهیز مدارس چگونه بود ؟
« صدای معلم » در این مورد در گزارشی نوشت : ( این جا )
آیا همیشه باید اتفاقی رخ دهد و مقامات درصدد چاره برآیند ؟
اصلا و اصولا نظارتی در این سیستم تعریف و یا تببین شده است؟
اگر رئیس سازمان نوسازی از وضعیت مدارس غیراستاندارد اطلاعی ندارد و پس از جان باختن دانش آموزان به یک باره اولویت این سازمان قرار می گیرد و یا گزارش های درست و اقعی برای مدیران مافوق تهیه و سپس پی گیری نکرده است باید در مورد عملکرد خویش پاسخ گو باشد و اتهامات او حداقل در هیات های تخلفات همین وزارتخانه مورد رسیدگی قرار گیرد .
اگر هم وزیر آموزش و پرورش اطلاع داشته است باید در این موارد پاسخ گو بوده و نمایندگان مجلس به جای آن که نگران عزل و نصب مدیران در آموزش و پرورش بوده و برای این وزارتخانه خط و نشان بکشند که فلان فرد مدیر باشد و یا نباشد مصرا و شفاف آن را از وزیر در قالب " مطالبات ملی و نه محلی " مطالبه کنند و باید که در برابر جان انسان ها مسئول باشند .
در آخرین مورد صدای معلم گزارشی را در مورد واگذاری مدارس در شهرستان بناب آذربایجان شرقی منتشر کرد . ( این جا )
در این گزارش آمده بود :
" چندی پیش نامه ای از سوی جمعی از شهروندان، فعالین فرهنگی و اولیاء دانش آموزان شهرستان بناب در صدای معلم منتشر گردید .
اداره آموزش و پرورش بناب جوابیه ای را بدون آن که برای رسانه منتشر کننده ارسال کند آن را در پرتال اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی منتشر کرد .
در بخشی از این جوابیه آمده بود :
" 1- در سال های گذشته ادارات کل آموزش و پرورش استانها بر اساس آیین نامه نحوه تعیین قیمت فروش و اجاره و شرایط واگذاری ساختمان ها و اراضی موضوع ماده (12) قانون تاسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی و دستور العمل وزارتی شماره 89178 به استناد بخش مشارکت با غیر دولتی این دستورالعمل، جهت استفاده مناسب و کافی از اماکن و اموال آموزش و پرورش و جبران کمبود شدید نیروی انسانی در دوره ابتدایی، شیفت های خالی مدارس و ساختمان های بلا استفاده به موسسین فعال و موثر آموزشگاه های غیر دولتی اجاره داده شده و اجاره بهای آنها به خزانه داری کل کشور واریز می شود تا از اتلاف بیت المال جلوگیری به عمل آید."
پرسش و البته درخواست صدای معلم در جهت شفاف سازی و تنویر افکار عمومی از مسئولان اداره آموزش و پرورش بناب آن است که اسامی افراد ( حقیقی – حقوقی ) به همراه قراردادنامه ها و اجاره نامه ها به انضمام "فیش های واریزی " به صورت کامل همراه با جزئیات یا برای صدای معلم ارسال گردد و یا در پرتال این اداره منتشر گردند .
همچنین در جوابیه مذکور مدیریت محترم آموزش و پرورش به ماده 12 دستورالعمل تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی استناد گردیده است . مرکز پژوهش های مجلس : در حال حاضر 12 درصد مدارس به صورت غیردولتی اداره میشود اما وزارت آموزش و پرورش نظارت کافی در خصوص عملکرد مالی، شهریههای دریافتی و سطح کیفی خدمات آموزشی همین مدارس را نیز نداشته است
موضوع واگذاری زمانی سندیت خواهد داشت که زمین و ساختمان های مورد نظر مازاد بر نیاز آموزش و پرورش باشد و لاغیر.
در حال حاضر آموزش و پرورش شهرستان بناب شدیداً با کمبود فضای آموزشی مواجه است و نیز بر اساس اظهارات مدیر محترم آموزش و پرورش بناب در مراسم افتتاح مدرسه خیر ساز ۶ کلاسه در تاریخ هجدهم شهریور ماه97، هم اکنون ۳۲ مدرسه در شهرستان بناب به صورت ۲ شیفته اداره می شوند و برای تبدیل این مدارس به یک نوبته به ۱۶ مدرسه جدید در شهرستان بناب نیاز وجود دارد .
آیا این جوابیه با اظهارات مسئولان این اداره تناقض ندارد ؟
آیا اداره آموزش و پرورش بناب می تواند واگذاری این مدارس را به شرط مازاد نیاز بودن اثبات نماید ؟
همچنین اداره آموزش و پرورش به این پرسش پاسخ دهد که درصد ساختمان های فرسوده و تخریبی در این شهرستان به چه میزان بوده و آیا این مدارس غیرمقاوم مشمول واگذاری شده اند ؟
همچنین با توجه با اخطاریه استانداری آذربایجان شرقی ( فرمانداری شهرستان بناب ) و همچنین نامه های ارسال شده از طرف شبکه بهداشت به اداره آموزش و پرورش بناب چرا تاکنون تخلیه مدرسه قرآن و عترت محقق نشده است ؟
اگر خدای ناکرده اتفاقی ناگوار برای دانش آموزان و معلمان در مدارس تخریبی و فرسوده روی دهد چه کسی مسئول جان آنان خواهد بود ؟
با وجود گذشت یک ماه نه پاسخی به این گزارش داده شده است و بنا بر گزارش ها و اخبار تغییری هم دروضعیت موجود رخ نداده است و در بر همان پاشنه سابق می چرخد .
متاسفانه این یک واقعیت تلخ است که " نظارت " و " پاسخ گویی مسئولانه " در ادبیات اکثر مسئولان وزارت آموزش و پرورش جایی ندارد .
چگونه می توان به این مسئولان اعتماد کرد در حالی که واقعیت ها را می بینند و اقدامی صورت نمی دهند و انتظار آنان همراهی و اعتماد دیگران است ؟
بهتر است متولیان وزارت آموزش و پرورش و طراحان طرح هایی مانند خرید خدمات آموزشی قبل از ارائه چنین طرح هایی نگاهی بر توانایی های مدیریتی خویش و مقایسه آن با جوامع پیشرفته داشته باشند .
پرسش این است سفرهای خارجی مسئولان و همین آقای الهیار ترکمن به کشورهایی مانند سوئد و... چه دستاوردی برای نظام آموزشی کشور و همسان سازی الگوهای نظارتی در مدیریت ها داشته است ؟
آیا این هزینه ها از بودجه عمومی موجب تغییر نگرش مسئولان و اعمال مدیریت علمی و پاسخ مدار و مسئولیت محور در سیستم موجود شده است ؟
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند
نه سایه دارم و نه بر بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند