صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

« چرا ابراز نظر در همه زمینه ها بدون داشتن حق کارشناسی، اولویت حتمی ما گردیده است؟ »

چرا جسارت داوری در مورد خود را نداریم؟!

مینو امامی

چرا ایرانی ها جسارت داوری در مورد خودشان را ندارند   دیدن و شنیدن دو ابزار مهم برای پیش داوری های ماست. اصولا چون سخن گفتن را بسیار دوست داریم و یا بدان سخت نیاز داریم بخشی از آن را اختصاص می دهیم به پیش داوری های خود در مورد دیگران.

یعنی صرفا بر پایه ذهنیّت خود و بدون تحلیل و ارزیابی در باره آن شخص، گفتار و یا نوشتار، داوری می کنیم.

اما پرسش مهم این است که چرا جسارت داوری در مورد خود را نداریم؟

شاید هر یک از ما فقط در دوران بلوغ، وقتی جلوی آینه می ایستادیم حقیقت اغراق آمیزی را در مورد خود اعتراف می کردیم: من چقدر زشتم! جوش صورت، آکنه و بزرگ شدن بینی و از دست رفتن لطافت و زیبایی دوران کودکی موجب کاهش اعتماد به نفس و سلامت روان هر نوجوانی می شود.

اما بعدها فهمیدیم اگر قرار بر خود شکستن است و شکستن آینه ها خطاست، پس هر روز باید از تماشای خود رنج بکشیم. لذا شروع کردیم به خودفریبی و خودتعریفی و زشتی های ظاهر و باطن خود را به باد فراموشی سپردیم و دگربینی ما آغاز شد. و شاید هم برای تسکین ناملایمات درون خود، نیش و کنایه های خود را متوجه دیگران ساختیم. گویی ضروری بود در مورد هر کس و هر چیز و هر سخن به قضاوت بنشینیم پس شلاق کشان این دیگرانِ غیرِ خود را سخت کوبیدیم.

از معدود مللی هستیم که غیبت کردن و سخن چینی با تارو پود بیشتر ما عجین شده است. علیرغم زشتی آن در کتاب آسمانی و تشبیه آن به خوردن گوشت برادر مرده خود، گویی برای عده ای همانند آب، هوا لازمه حیات است. قضاوت های عجولانه و خام ما همانا به مثابه غیبت کردن از دیگران است که عرفا و شرعا سخت مذمت شده است. اما علیرغم پرمشغله بودن ظاهری بسیاری از ما که در انجام کارهای مفید و سازنده از جمله مطالعه کردن به نبود وقت مناسب اشاره می کنیم ؛ به شدت بیکاریم. اگر هدف غایی ما بهبود شرایط زیست و زندگی اجتماعی است، پس بهتر است بیشتر از پیش داوری یا ارزش گذاری بر حال و احوال دیگران، به دنبال خرد، دانایی و توانایی باشیم که مسیر آن از ازل تا ابد روشن، هموار و ستودنی بوده است.

برخی از ما شدیدا دلال و سوداگر حرف مفت هستیم. کمتر گفت و گوی ما با دیگریِ همکار، همسایه و همراه به دلیل پرسش از نادانی ما نسبت به موضوعی خاص است. بیشتر کنجکاویم تا کشف شهودی از اندرون خاموش دیگران داشته باشیم و سپس همانند نانِ داغ آن موضوع نابِ درست یا نادرست را آن قدر دست به دست کنیم تا با پخش آن در بین چندین نفر در نهایت سرد شود یا دلِ خود ما خنک شود! حرف شفاهی هم که آن قدر یک کلاغ چهل کلاغ می شود که خود پخش کننده آن فراموش می کند اصل سخن چه بوده است!

پیش داوری های ما در گذشته در کوی و برزن و در محل کسب و کار و بر اساس غیبت های روزانه خود با این و آن انجام می گرفت. وقتی رهگذری می گذشت یا با او همراه و همکار می شدیم؛ بیگانه یا آشنا، در مورد او حکم خود را با قاطعیت صادر می کردیم. در ذهن خود مقوله بندی های عجیب و غریبی داشتیم. اگر چاق بود او را متهم به پرخوری و حتی نام برخی از حیوانات را نیز ذکر می کردیم. اگر لاغر بود به فقر و نداری و بدبختی او اشاره می کردیم. اگر عینکی بود به نحوی، اگر کوتاه یا خیلی بلند بود به نحوی دیگر مسخره می کردیم. در واقع بر روی ویژگی های ظاهری افراد مانور می دادیم و به تنهایی و یا با دیگر همراه یا همراهان خود به آنان می خندیدیم و سعی می کردیم با یک بی حسی موضعی، حقایق را پنهان سازیم. موفق هم بودیم. اما تبدیل شدیم به فردی غیرقابل کنترل که خوی انسانی را قربانی کرده بود.

امروز نیز همان رفتار، جاری است اما شکل آن هم زمان با تغییرات دیگر بخش های اجتماعی، فرق کرده است. طبیعی است وقتی یک فرد در هر شبانه روز، بیش از پنج ساعت در فضای مجازی سیر می کند این عادت یا رفتار خود را بدان منتقل کند.

چرا ایرانی ها جسارت داوری در مورد خودشان را ندارند

از لحاظ فرهنگ عمومی، انسان امروز و دیروز هیچ تفاوتی جز باسوادی و مدرک دار شدن تعداد بیشتری از جمعیت، نکرده است. برخی از عادات و رفتارهای ناخوشایند ما فقط شکل عوض کرده است. همانند پیش داوری های ما که گزنده تر، علنی تر و بی رحمانه تر گردیده اند. نواقص و نقصان دیگران منشأ استهزا و خنده ما شده است و با پنهان کردن هویت اصلی خود پیش داوری های ما از شرایط انسانی خارج شده است.

« پیش داوری یا Prejudice دارای مؤلفه شناختی است و می تواند رفتار را تحت تأثیر قرار داده عقاید یا تفکرات را درگیر کند. ریشه پیش‌ داوری علاقه به یک عقیده یا شخصی است که باعث می‌شود که انسان به راحتی حرف بی‌دلیل یا بدون اطلاعات کافی او را نه تنها بپذیرد، بلکه بر روی آن پافشاری هم داشته باشد. » (1) غافل از این که وقتی فردی، دیگران را با معیارها و دیدگاه های خود داوری می کند در حقیقت به شرح و تفسیر « خود  » می پردازد. بزرگ ترین غفلت ما در این مسیر این است که وقتی ما به داوری مردم می نشینیم دیگر زمانی برای دوست داشتن آن ها نخواهیم داشت، هر چند که هیچ ضرورتی برای تحقق آن نیز قائل نیستیم.

چرا ابراز نظر در همه زمینه ها بدون داشتن حق کارشناسی، اولویت حتمی ما گردیده است؟

در واقع هر گاه در مورد کسی یا سخنی به داوری می پردازیم به نحوی ارزش گذاری نیز می کنیم. ارزش گذاری که مبنای عمل ما و حتی دیگران قرار می گیرد، چون یا ما به دیگران علاقه داریم یا آنان به ما علاقه مند هستند. در این بین ناخواسته هر یک از ما تابع یا شبیه یکدیگر می شویم. بدون هر نوع هماهنگی از قبل پیش بینی شده ترجیح می دهیم عین هم ببینیم و همانند هم بیندیشیم.

معنای این جریان منهای مفهوم شعر زیر از سعدی است، چون در این شعر به وفاداری و صداقت دوست اشاره دارد، اما در رشته فکنده از تبعیت کورِ ما از پیش داوری دیگران، حسادت، نفرت، کینه، بی تفاوتی، بی رحمی، تنگ نظری و خشم نهفته است. برای همین، این همراهی شایسته روابط اجتماعی نیست.

رشته ای بر گردنم افکنده دوست
می کشد هر جا که خاطرخواه اوست
رشته بر گردن، نه از بی مهری است
رشته عشق است و بر گردن نکوست!
گه به مسجد می‌کشد گه سوی دیر
می‌کشد آن جا که خاطرخواهِ اوست

ما از روی بیکاری و نیافتن سرگرمی سالم برای گذر زمان یا سپری ساختن اوقات فراغت، ترجیح می دهیم تا مانند اوی دیگری، در مورد گفتار و کردار و حتی در شرایط خطرناک در حیطه شخصیت فردی و اجتماعی دیگران به قضاوت یا داوری بنشینیم. چون از نگاه به آینه واهمه داریم، پس کاستی های خود را این چنین از خویشتنِ خویش و افراد پیرامون خود پنهان می سازیم. لذا همراهی ما با دیگران یا دوستی های ما نیز باید زیر ذره بین دقت و تأمل قرار گیرد، تا شاید قصد یا نیاز به بازنگری و بازیابی داشته باشیم.

چرا ایرانی ها جسارت داوری در مورد خودشان را ندارند

در فضای مجازی زیر یک خبر یا مقاله و غیره، شلاق بی انصافی یکی بر دیگری را کپی پیست می کنیم و بر شدّت و حدّت پیش داوری او بدون داشتن یقین یا اعتماد به اطلاعات ارائه شده، اندرون خود را سرریز می کنیم. چون « خود » را فراموش می کنیم پس ضعف های درونی ما اجازه کوبیدن دیگران را می دهد. این « من » را کوچک یا نادیده نگیرید. این « من » اگر دچار آسیب تبعیت بی چون و چرا از شخص یا گروه دیگری شود تبدیل به هیولایی مهار نشدنی می شود. اما این « من » فقط در خانواده یا مدرسه تربیت نشده است بلکه این « من » در سنی خاص با اراده، میل و جهت گیری های خودِ فرد شکل گرفته است.

شاید تعریف خودآگاهی موضوع را بیشتر روشن سازد:

« خودآگاهی یعنی آگاهی و هوشیاری بر خود. یعنی این که خود را با جزئیات هر چه بیشتر بشناسیم و بر خود آگاه شویم. خودآگاهی اولین مهارت هوش هیجانی و اساس رسیدن به کنترل رفتار است. با رسیدن به خودآگاهی ما به درک شفاف و صحیحی از شخصیت خود، نقاط ضعف، نقاط قوت، افکار، باور‌ها، انگیزه‌ها، هیجانات و سبک ارتباطی خود می‌رسیم.» (2)

چون من خود را نمی شناسم و یا اهمیتی برای این شناخت قائل نیستم، پس خودآگاهی ندارم. و گر نه قادر بودم رفتار خود را کنترل کنم تا دیگران از پیش داوری ها، قضاوت ها و ارزش گذاری های من در امان بمانند. این دیگری، شاید معایبی آشکار یا نهان دارد اما وظیفه من جست و جو، کشف و بزرگ نمایی آن عیوب نیست چون « خودِ من  » نیز همانند بسیاری از انسان ها عاری از نقص نیستم.

زندگی اجتماعی با ترکیب مجموعه ویژگی های مثبت و منفی، نقاط ضعف و قوت یا صفات کامل و ناقص همه انسان ها زیباست و جهان هستی را تشکیل داده است. سیاه به تنهایی بی معناست اما در کنار سفید ارزشمند می شود. شعور در کنار بی شعوری صیقل می یابد. خرد در کنار بی خردی محک می خورد و...

باید پذیرفت اگر خواهان آسایش و آرامش در زندگی خود هستیم نباید در مورد هر چیزی که می دانیم، صحبت یا در مورد هر چیزی که می بینیم، قضاوت کنیم. بهتر است قدری هم در خود و برای خود زندگی کنیم.

کسی بالاتر از دیگری نیست که بخواهد او را ناقص و خود را کامل ببیند. با رسیدن به خودآگاهی و پرداختن به امورات شخصی، بسیاری از مشکلات پیرامون ما و دیگران نیز حل و فصل خواهد شد.

اگر هدف غایی ما بهبود شرایط زیست و زندگی اجتماعی است، پس بهتر است بیشتر از پیش داوری یا ارزش گذاری بر حال و احوال دیگران، به دنبال خرد، دانایی و توانایی باشیم که مسیر آن از ازل تا ابد روشن، هموار و ستودنی بوده است. این به معنای گوشه عزلت گزیدن نیست. منظور آن که هر وقت احساس کردیم انسانی تر می بینیم و عاقلانه تر می اندیشیم و در رفتار با دیگران احترام شرط حتمی ماست، پس آنگه در برقراری روابط اجتماعی سالم بکوشیم.

اگر قدری صراحت لهجه و صداقت داشته باشیم با مقداری جسارت می توانیم علاوه بر عیب زدایی از رفتار و اخلاق و شخصیت خود، به جای استهزا یا حقارت دیگران به آنان نیز کمک کنیم تا به خودآگاهی برسند و به سوی کمال حرکت کنند.

چند سوال برای تأمل بیشتر:

چرا ایرانی ها جسارت داوری در مورد خودشان را ندارند

* شخصِ من توانایی خودنگری به عملکرد و طرز تفکر « خود  » را ندارم و این مهم خارج از اراده فردی من است؟

* دیدن واقعیتِ ماهیت و هویت این « من » به قدری ترسناک و خوفناک است که با یک استراتژی زیرکانه و ماهرانه قدرت فوق العاده ای در پنهان ساختن آن دارم؟

* احساس گناه در من، آن چنان قوی است که کوچک ترین خطا یا رفتار بد را به شدت بزرگنمایی کرده و نشخوار ذهنی من بیشتر می شود؟

* و در نهایت همانند مادری مهربان با جنبه عاطفی مرضی که اشتباهات فرزند دلبند خود را همیشه با پوششی آهنین استتار می کند و به او فرصت اندیشه و کسب تجربه نمی دهد، من نیز بیشتر ترجیح می دهم صفات و عادات خوب خود را برجسته و مابقی را پنهان سازم و نامهربانی با خود را دوست ندارم؟

گاه با افراط در پرخاش گری های خود نسبت به محیط اجتماعی و عناصر آن، بار گران کاستی های موجود در جامعه را از دوش خود برداشته و بر دوش دیگرانِ وزیر، نماینده مجلس، مدیر یا حتی کارمند جزء می گذاریم. همان ضعف در جست و جوی عامل یا شخص مقصر در هنگام وقوع رخدادهای تلخ و ناخوشایند چون آتش سوزی، ریزش ساختمان های قدیمی و کلنگی، تصادفات مرگبار، اختلاس در سطح ملی و دیگر مفاسد اقتصادی و اجتماعی و... که با تک سبب بینی غیرعلمی و برای سلب مسئولیت از دوش خود، با معرفی یک مورد، توجه همه را بدان سو هدایت کرده و علت العلل فاجعه را پنهان می سازیم. یعنی مهارت و قدرت پنهان سازی ما در زندگی شخصی به جامعه نیز سرایت یافته است و قادر به فریب مسیر افکار عمومی از حقیقت ماجرا هستیم. خصلتی بسیار زشت و خطرناک.

یقین جامعه زمانی عاری از هر نوع تلخ کامی ناشی از پیش داوری ها و ارزش گذاری های ناعادلانه و غیرمنصفانه ما خواهد شد که « من  » خود را جلوی آینه حقیقت، کندوکاو کنم و آبرو، حیثیت و حریم خصوصی افراد را سقز دهان عام و خاص نکنم. چون هر رفتاری در متن فرهنگ عمومی ثبت و ضبط و به دیگران انتقال می یابد.

منابع:
1) پایگاه خبری علمی تخصصی روان شناسی و بهداشت روان؛ پیش داوری چیست؟ دوم دی ماه 1401.
2) دنیای اقتصاد؛ خودآگاهی چیست؟ چهارم خرداد 1396


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

یکشنبه, 18 آبان 1404 13:57 خوانده شده: 53 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1404/08/18 - 17:10
پیش داوری وقتی در قوانین یا نهاد استاد پذیری دروس معارف دانشگاه هست از عوام چه انتظاری است که ستمگر نباشند؟

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا هوش مصنوعی موجب تحول مثبت در آموزش و پرورش ایران می شود ؟

بلی - 57%
خیر - 43%

مجموع آرا: 223

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور