اگر چه ماهیت و بستر فعالیت ها از ترسیم اهداف و برنامه های نظام گذشته برای اجرای پس از انقلاب در بعضی کاراکترها وصله ناجور می نمایاند،اما اصل موضوع تشکیلات محوری و مهارت آموزی و کارکرد های فعالیت های گروهی ، تاٍثیر گذار و مهم و غیر قابل انکار بود/ در نهایت دولت سازندگی و بعدها با اهمیت بیشتر در دولت اصلاحات با تعریف و متد روز آمد شده ، فعالیت های مستمر تشکیلاتی و گروهی را در مراکز سازمان دانش آموزی و کانون های فرهنگی و تربیتی طراحی و به اجراء گذاشته اند/ آنچه مهم می نمایاند سرنوشت امروزی مراکزی است که متاسفانه در دولت گذشته با ندانم کاری و عدم برنامه ریزی صحیح و اخلال و دست کاری در برنامه تدوین شده چشم انداز توسعه ، آنها را به مراکزی منفعل و بی رمق و بعضا به جایگاه درآمدی و صرف اقتصادی و کارکنانش بدون جایگاه در سیستم آموزش و پرورش نزول دادند/ در کانون نرخ خدمات برای بچه های ابتدایی کلا به جهت بستر سازی و آشنایی با کانون مطلقا رایگان و برای مقاطع بالاتر حق عضویت ناچیز آن هم به جهت کارکرد تربیتی و احساس تعلق دریافت می شد/ متاسفانه به یک باره در زمان آقای حاجی بابایی وزیر وقت آموزش و پرورش ، کانون های فرهنگی و تربیتی از اوج و اقتدار به حضیض در آمد ؛ حاجی بابایی باب " فراغت فروختن و فراغت خریدن " را در آموزش و پرورش ابداع نمود/ این منورالفکری ایشان و کارشناسانش و ایده کسب درآمد و خودگردانی بلای جان این مراکز و در نهایت عدم شناسایی سیستم بگفا به جهت تامین نیروی انسانی و حق سرانه و شایسته سالاری از آن رخت بربست و شوربختانه سال ها آن را به حال خود وا نهادند و این معضل و حدیث بغرنجی که همچنان ادامه دارد/ اکنون کانون های فرهنگی و تربیتی که کارکرد تربیتی و مهره سازی و نقش آن در ساختن نونهالان برای آینده برکسی پوشیده نیست به مراکز درآمدی آموزش و پرورش نزول یافته/ مدیر کانون اکنون یک پنجم حق مدیریت مدیر مدرسه را علیرغم اهمیت و تنوع کاری ندارد و مربیان آن در سیستم بگفا تعریف خاصی ندارند و بدتر اینکه در جذب نیرو، پس از سازماندهی ، نیروی از همه جا رانده شده به کانون تحمیل می شود/ معاون پرورشی وزیر که متولی این مراکز می باشد علنا در بیاناتش می فرماید ما مسئول تربیت بچه ها نیستیم و والدین باید هزینه کنند ....
گروه اخبار/
گنبدکاووس – ایرنا – به دنبال انعکاس خبری در برخی سایت های خبری محلی، مبنی بر ضرب وشتم پنج دانش آموز در کلاله توسط یک معلم، سرپرست آموزش وپرورش این شهرستان اعلام کرد: موضوع ضرب وشتم دانش آموزان از طرق مختلف و نیز حراست این مدیریت تحت بررسی دقیق قرار دارد.
محمد رضا سنچولی روز پنجشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: این ماجرا صبح روز دوشنبه هفته جاری در کلاس هشتم مدرسه پسرانه طالقانی این شهر به وقوع پیوسته است.
وی افزود: براساس اطلاعات اولیه و گزارشی که امروز از مسئولان مدرسه مذکور در اختیارمان قرار گرفت، پنج نفر از دانش آموزان با تاخیر وارد مدرسه می شوند و در واکنش به این موضوع یکی از معلمان مدرسه دانش آموزان را پای تخته خواسته آنان را مورد ضرب وشتم قرار می دهد.
وی گفت : پس از این حادثه، پدر دو نفر از دانش آموزان، فرزندان خودرا به دکتر برده وتحت معاینات اولیه قرار می دهند و گزارش ماجرا را به صورت کتبی در اختیار حراست مدیریت آموزش و پرورش کلاله قرار می دهند.
سرپرست آموزش و پرورش کلاله تاکید کرد: موضوع از طریق کانال های مختلف و همچنین حراست آموزش و پرورش تحت بررسی و رسیدگی قرار دارد که پس ازپایان تحقیقات وجمع آوری مستندات در جهت رفع هرگونه شبهه، اطلاع رسانی خواهد شد.
بر اساس اخبار منتشر شده در برخی سایت های خبری کلاله، در جریان این ضرب و شتم ، دست کم یکی از دانش آموزان که توسط ولی خود به یک پزشک عمومی مراجعه و تحت معاینه و مداوا قرار گرفته است، دارای کوفتگی بدن، خراشیدگی گردن و سردرد بوده است.
کلاله با بیش از 110 هزار نفر جمعیت در شرق استان گلستان قرار دارد و در 220 واحد آموزشی این شهرستان ، 21هزار دانش آموز مشغول تحصیل هستند.
گاه بازگشت به خویشتن خویش است/ اول مهرماه بهانه ای برای بازگشت به باغ بی انتهای کودکی است/ شاید به همین خاطر است که همواره اول مهرماه برای بچه ها فصل مسرت و برای معلمان زمان حسرت است/ اگرچه هستند معلمانی که هنوز و تا همیشه اجازه می دهند کودکی درونشان پی بازی برود و از سرگل ها بپرد.برای همین است که همان ها هم موفق ترین معلمان هستند/ مهرماه که می رسد ما خودمان را به مدرسه می رسانیم تا آن جا زندگی کنیم و بدین وسیله قیمت پیدا کنیم نه این که برخلاف اکثربزرگترها، به هر قیمتی زندگی کنیم/ فقط حیف که اول مهر های این سال ها ،رنگ و روی طبیعی شان را از دست داده اند/ در زمانه ای که دیگر آموزش و پرورش مرسوم قادر به رقابت با این همه فن آوری ها نیست ، معلوم است که دیگر هر که داراتر است،تواناتر هم هست/ بچه ها که قاعدتا باید بیست ها ی نقاشی و دیکته شان را به هم پز بدهند،حالا از مبل های تازه خانه شان و ماشین جدیدشان حرف می زنند/ کوچه خاکی خانه تا مدرسه الان دیگر بوی خاک باران خورده را نمی دهد از بس زیر فشار آسفالت خفه شده است/ همه برای جلو زدن از هم در یک دوی ماراتن چشم هم چشمی به همدیگر تنه و طعنه می زنند. این وسط انگار فقط من و ابرهای آسمان برای باریدن به هم تعارف می کنیم/ یادت باشد این صدای زنگ مدرسه تنها یک بار در سال شنیده می شود ؛ به گونه ای که گویی محشر بر پاشده باشد. رستاخیز رستن از بند نادانی و ناتوانی...
این نامه در سایت این انجمن منتشر نگردید و مسئولان این تشکل حتی هیچ واکنشی نسبت به انتشار آن در صدای معلم نشان ندادند/ نخستین بندی که انجمن متذکر شده است نارضایتی معلمان از وضعیت موجود وزارت آموزش و پرورش و این که این مساله گسترده و غیر قابل اغماض و کتمان است/ نگارش این نامه و محتوای آن توسط تشکلی که سهم به سزایی در به وزارت رسیدن فانی داشته است کمی عجیب و غیرمنتظره بود/ دبیر کل این تشکل به تازگی در اظهاراتی در اهواز عنوان کرده بود که وزیر آموزش و پرورش در راس این تشکیلات قرار دارد/ فانی صبح روز سه شنبه 5 مردادماه در نشست مشترکی که با دبیر کل و اعضای هیات رئیس این تشکل داشت تاکید کرده بود که امروز انجمن اسلامی معلمان ملجاء فرهنگیان است/ علی محمد مصلحی ، عضو شورای مرکزی این تشکل در یک گفت و گوی مجازی که در صدای معلم منتشر شد به این موارد اشاره می کند/ " احمدی نژاد را می خواهید با وزیر آموزش و پرورشی با نمره 14 یا روحانی را می خواهید با وزیر آموزش و پرورش با نمره 10 ؟ "/ انجمن اسلامی معلمان ایران در 3 سال اخیر حتی یک بیانیه رسمی در تحلیل مواضع و عملکرد وزیر آموزش و پرورش منتشر نکرده است/ پس ازوقایع سال 88 ، انجمن اسلامی معلمان حضور پررنگی در آموزش و پرورش و موضوعات آن نداشت/ انجمن اسلامی معلمان ایران از ابتدا تمایل چندانی برای وزارت دکتر نجفی نداشت و گزینه اصلی اش فانی بود/ انجمن اسلامی معلمان ایران در انتخابات مجلس دهم نیز نقش پر رنگی داشت/ پس از به وزارت رسیدن فانی ، انجمن اسلامی معلمان ایران به اندازه کافی سهم خود را از مدیریت های آموزش و پرورش گرفته است/ آن چه مهم و بدیهی است این است که بخش مهمی از وضعیت موجود معلول کنش و عملکرد مسئولان انجمن اسلامی معلمان ایران است/ آیا بهترنیست که مسئولان این تشکل به جای فرافکنی و فرا به جلو در مورد گذشته و مواضع خود پاسخ گو بوده و آدرس های غلط به معلمان ندهند ....
دیر زمانی است که جایگاه مقام و شان معلمان این سرزمین نادیده انگاشته شده تا جایی که امروزه معلمی به یکی از نازل ترین مشاغل دولتی تنزل یافته است/ به راستی چرا جامعه و دولت های بر مسند قدرت نشسته این همه بی مهری را بر جامعه معلمی روا داشته اند/ سوالی که امروزه برای هر معلمی پیش آمده این مسئله است که به راستی وزارت خانه ای که توان تامین امکانات رفاهی را برای پرسنل حی و حاضر خود ندارد چرا به استخدام نیروی جدید دست می زند / چرا کسی در این باب پاسخ گو نیست/ چرا تنها وزارت خانه ای که به یک باره زیر بار استخدام چهل، بیست و پنج و ده هزار نیرو می رود تنها وزارت آموزش و پرورش هست/ استخدام های امروز آموزش و پرورش را می توان به سان پدری دانست که توان پرکردن شکم و پوشیدن تن عریان سه فرزند خود راندارد اما هر ساله یک فرزند به جمع فرزندان خود می افزاید و ایده هر که دندان دهد نان دهد را زمزمه می کند....
نه تنها دولت های ملی اروپایی برای ایجاد سلطه خود، به وجود آوردن آنچه "ملت" مینامیدندش و ابداع "حافظه تاریخی" و احساس "تعلق ملی" ناچار بودند زبان های میانجی یا رسمی را حاکم کنند بلکه باید نظام آموزشی همگانی و رایگانی را ایجاد کنند تا همه افراد جامعه را از خلال آن به فرهنگ ملی نسبتاً یکسانی برسانند/ هم از این رو دولت های یبرون آمده از انقلاب از همان ابتدا با کلیساها که پیش از آنها آموزش را در دست داشتند درگیر شدند و نزاع میان این دو قدرت هر چند در سطح دستگاه های دولتی توانست تا حدی به یک نظام همسازی و همکاری و تقسیم کار بینجامد اما در مدارس همچنان ادامه دارد/ نگاهی به برنامه درسی مدارس ابتدایی و متوسطه خود ما نشان میدهد که ما از برنامهای تبعیت میکنیم که تقریباً در همه جای دنیا وجود دارد و خود بر اساس تفسیری اروپایی از یک گذشته یونانی در دوران انقلاب و پس از آن تبیین شده است/ در ایران، نظام آموزش رسمی و مدارس همزمان با شکلگیری دولت مدرن از ابتدای قرن بیستم به وجود آمد و گسترش یافت. اما همچون اغلب کشورهای در حال توسعه دیگر از ابتدا تا امروز نتوانسته است به شکل کارایی در بیاید زیرا هرگز از نیازهای محلی و موقعیت های فرهنگی و قابلیت های خود حرکت نکرد بلکه همواره چه پیش و چه پس از انقلاب اسلامی بر آن بود که به مدلی آرمانی برسد که خاص گروهی از فرهنگ هاست و حتی در آن فرهنگ ها دائماً در آن اصلاح میکنند تا بتوانند به کارایی برسند و این کارایی اغلب زیر سؤال است/ آموزش رسمی، از ابتدا اهداف سیاسی یعنی ساختن شهروندان مطیع و قانون مند را دنبال میکرده است که از متوسطی از سطح فرهنگی برخوردار باشند و از میان آنها نخبهترین افراد باز هم بر اساس یک سلسله مراتب سیاسی به سطوح بالاتر رفته و ارکان دولتی را در دست بگیرند/ ما سلطه اهداف ایدئولوژیک و هژمونیک را امروز در تمام نظام های رسمی آموزش میتوانیم به روشنی ببینیم/ نظام های آموزش رسمی به نظر من به صورت بسیار گستردهای غیر کارا و دچار خود شیفتگی ناشی از گفتمان های رسمی خود هستند/ نظام های آموزشی از کودکان و نوجوانان "اطاعت" و "سر به زیری" و "آموختن" آنچه به آنها آموزش داده میشود را میخواهند، کودکان نیز چنین کاری را به ظاهر انجام میدهند، اما در واقع هیچ یک از این موارد را در خود درونی نمیکنند/ این نظام باید دو شرط داشته باشد تا بتواند موفق شده و به موقعیتی آرمانی تر برسد. نخست آنکه الزامات و شرایط جدید جامعه شبکهای را بپذیرد و سپس آنکه ویژگی های محلی، ملی و جهانی را با یکدیگر در یک برنامه همگن و یکپارچه ترکیب کند/ ایدئولوژیک عمل کردن و نه لزوماً ایدئولوژیک بودن، شاید بدترین کاری است که میتوان انجام داد/ نظام آموزش رسمی مناسب از نظر من نظامی است که ابزارهای انتقادی و گزینشی را در افراد تا حداکثر ممکن تقویت کند تا آنان بتوانند با اتکا به عقلانیت و روششناسی هایی که آموختهاند راه مورد علاقه خود را در یک همگنی عمومی مبتنی بر قانون و قواعد و ضوابط تعیین شده بر اساس یک خرد جمعی بیابند....
گروه اخبار/
جبار کوچکینژاد؛ نماینده مردم رشت و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی درباره آخرین وضعیت رسیدگی به سوءاستفادههای مالی در شرکتهای زیرمجموعه صندوق ذخیره فرهنگیان و دستگیری تعدادی از افراد وابسته به این شرکتها گفت: تعداد دقیق بازداشتشدگان صندوق ذخیره فرهنگیان را صرفاً دادستان و قوه قضاییه میدانند؛ امیدواریم با ورود قوه قضاییه، تحقیق و تفحص در اولین جلسه مجلس رای گرفته شود.
وی با بیان اینکه آمار دقیقی از تعداد بازداشتشدگان ندارم، افزود: مشخص است که تعداد آنها ۲، ۳ یا ۴ نفر نیست؛ در این سوءاستفادهها افراد زیادی دست داشتهاند. صندوق چند شرکت زیرمجموعه داشته و هر شرکت یک هیات مدیره جداگانه برای خود داشته است، یکی ۲ شرکت هم که نبودهاند. پس افراد زیادی مسئول اتفاقات رخ داده در صندوق هستند و همه آنها هم باید در قبال مشکلاتی که به وجود آوردهاند؛ پاسخگو باشند.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی درباره روند تحقیق و تفحص از این صندوق گفت: در مجلس نهم مادهٔ ۲۳۶ مربوط به صندوق ذخیره فرهنگیان بود، از این ماده گزارشی را به صحن دادیم و در آنجا با بررسی مباحث مطرح شده در مورد صندوق به این جمعبندی رسیدیم که یک سری مشکلات در صندوق ذخیره فرهنگیان وجود دارد، لذا درخواست دادیم مجلس کار تحقیق و تفحص از صندوق را در دستور کار داشته باشد.
وی ادامه داد: در ماده ۲۳۶ در مجلس نهم بخشی از مشکلات این صندوق مطرح شد؛ مشکلاتی از قبیل اینکه فرهنگیان نمایندگانی در صندوق ندارند، صندوق گزارشی شفاف به فرهنگیان ارائه نمیدهد، عدم ارائه خدمات و تسهیلاتی به فرهنگیان و رعایت نکردن بسیاری از موارد قانونی، دوشغله بودن برخی افراد در صندوق و در آخر اینکه بعضی مواقع این صندوق به صورت فامیلی اداره شده است.
کوچکینژاد افزود: با اتمام کار مجلس نهم، در همان روزهای اول تشکیل مجلس دهم این تحقیق و تفحص را در محورهای مختلفی ازجمله شرکتهای وابسته به صندوق، هیات مدیره صندوق، بانک سرمایه، بیمه، هولدینگ پتروشیمی و ماشینسازی اراک و بسیاری از موارد دیگر مرتبط با صندوق، تحویل و بعد از اینکه کارها را انجام و گزارش را هم ارائه دادیم، این گزارش به دادستانی رفت و پیرو آن با پیگیری دستگاههای ذیربط، تعدادی بازداشت شدند.
نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: اینکه چرا بازداشت شدگان معرفی و اسامی آنها اعلام نمیشود، موضوعی است که بستگی به دستگاههای مسئول دارد. باید توجه داشت که ماموریت مجلس در تحقیق و تفحص در واقع روشنسازی است؛ چراکه فرهنگیان سالیان سال از دسترنج خود در این صندوق سرمایهگذاری کردهاند.
وی افزود: ایجاد صندوق ذخیره فرهنگیان در برنامه سوم توسعه تصویب شد؛ یعنی در سال ۷۴، از ۲۰ سال پیش تاکنون ۵ درصد از حقوق فرهنگیان به این صندوق واریز شده است و این یک رقم بسیار بالایی است و فرهنگیان به حق، درخواست شفافسازی دارند و ما موظف هستیم؛ این را روشن کنیم که چه کسانی متخلف هستند و سرمایه فرهنگیان را به انحراف برده و از آن سوء استفاده کردهاند.
مصوبات این شورا حکم قانون را دارد و پس از ابلاغ توسط ریاست جمهوری برای ما لازم الاجراست/ انشاءالله پس از اتمام کتاب های پایه دهم، بلافاصله باید کار تدوین و آماده سازی کتاب های یازدهم آغاز شود/ کتب درسی آینه تمام نمای پایه و نصاب علمی یک کشور است/ خیلی ها در گذشته حرف آن را زده بودند، ولی جرأت عمل کردن را نداشتند که به حمدالله امسال عملی شد. البته دیکته نانوشته غلط هم ندارد/ حالا همین شده دستاویز و بهانه ای برای نقد کتاب. البته ما از نقد منصفانه و خردمندانه استقبال می کنیم/ برای من قابل پیش بینی بود و به دوستان هم عرض کرده ام؛ انتشار این کتاب نقد سه گروه را درپی خواهد داشت شامل متخصصان علوم ارتباطات، متخصصان ITC و برخی از افراد مقدس مآب که مقتضیات زمان را نمی شناسند و با هرگونه نو آوری و تغییر مخالفت می کنند .....
تردیدی نيست که در پایین ماندن میزان حقوق و دستمزد معلّمان عوامل متعددی دخیل است اما تعداد ساعات ظاهری اشتغال روزانه آنها از دید مقامات و شخصیّت های دخیل در تعیین حقوق و دستمزد، پنهان نمانده و بیتأثیر نبوده است/ آن دسته از آقا معلّمان عزیزی هم که شغل دومِ نان و آبداری دارند، معترف اند که شغل آموزگاری بهترین شغل است و زمان زیادی را از آنان نمیگیرد و وقت و فرصت کافی برای شغل دوم شان باقی می گذارد/ بهترین شغل برای خانم ها شغل معلمیست/ آنان شغل آموزگاری را برای هر کسی که از موهبت شغل دوم برخوردار است، بهترین شغل میدانند/ سوء مدیریّت همه جانبه در طول سالیان متمادی چنین وضعیّتی را رقم زده است/ اگر این توهم در ذهن برخی از افراد سطحی نگر و کوته نظر به وجود آید که جامعهٔ آموزگاری عمدتاً کم کار و کم بازده است، نفی نظرشان اندکی دشوار خواهد بود/ برخی از فرادستان، شغل معلّمی را شغلی با تعطیلات طولانی تلقی و ارزیابی میکنند و اختصاص مزایا به معلّمان را در همین حد کافی میپندارند/ به نظر می رسد مدارس دونوبته و توهم پاره وقتی در مورد فعالیت معلمان، یکی از عوامل اثر گذار در تعیین حقوق و دستمزد و وضع معیشت و منزلت معلمان بوده است .....