گروه اخبار/
در مصاحبه ، نجفی تا حد یک فعال صنفی تندرو و احساساتی و شعاری پایین آورده شده بود/ نجفی خیالی بغض می کند ، بعد سکوت می کند و بعد بغضش می ترکد و می زند زیر گریه / نجفی خیالی می گوید آنها گفتند از جلوی ستاد میر حسین موسوی رد شده ای . من بارها با فتنه گران مذاکره کردم/ اگر کابینه دولت این دو فاکتور (پول و نیروی متخصص ) را در اختیار من قرار دهد می توانم در خدمت باشم/ بغض و گریه و حرکات و حرفهای عوام گرایانه کار سیاست مداران پوپولیست مانند حاجی بابایی است/ نجفی واقعی : نبايد مشكلات معيشتي معلمان به گونهاي مطرح شود كه منزلت او آسيب ببيند .اين کار منجر به نااميدي و نگاه توام با ترحم به معلم ميشود/ در مصاحبه جعلی ،نجفی به استخدام گفتمان معیشت محور در آمده و چهره ای رابین هودی و نجات دهنده دارد/ این مصاحبه متناسب با ذهنیت معیشت محور و احساساتی و عصبانی بخشی از جامعه معلمی جعل شده بود/ جریان "خبر ساز" در میان بخش فرهیخته تر و باسوادتر جامعه معلمان بی اعتبار است/ انتشار خبرهای دروغ از سوی گروه های معلمی به اعتبار جامعه معلمان نزد نخبگان فکری و سیاسی آسیب می زند/ شایعات را برای بالا بردن سطح انتظارات معلمان از دولت، جعل می کنند/ یک گروه تلگرامی فرهنگیان به دروغ اعلام کرد که مرحله دوم طرح رتبه بندی اجرا و فلان مبلغ به حقوق معلمان اضافه شد/ همین گروه نوشت که به چندهزار نفر از پرسنل نیروی انتظامی از سرمایه صندوق ذخیره فرهنگیان وام کم بهره داده اند/ خبرهایی که منبع معتبر و لینک ندارند یا بر اساس شنیده ها تنظیم شده اند قابل اعتماد نیستند/ تمایل ذهنی ما برای شنیدن اخباری با جهت گیری خاص کار شایعه پراکن ها را راحت می کند/ هر خبری که دولت را مورد طعنه و انتقاد و حمله قرار دهد با ذهن اغلب کاربران تلگرام سازگارتر است/ تبلیغ اغراق شده ی رفاه معلمان در کشورهای دیگر و تصویری منحط از وضع مدارس کشور و فقر و بدبختی معلم ایرانی با ذهن کاربران فضای مجازی سازگار است/ هر خبر و تحلیلی که برای معلم در کنار دولت مسئولیت قائل شود کاربران را عصبانی می کند/ جاعلان خبر به جای چالش با ایده های مالوف و عادت شده ، آنها را تقویت و ماندگار می کنند/ تکیه جاعلان خبر روی غرایز و احساسات و عواطف بخش های کمتر فرهیخته معلمان است...
فانی به ترکیب ستاد دست نزد و همچنان به راه پرنقص و اشتباه خویش ادامه داد/ میزان موفقیت و یا عدم موفقیت یک وزیر را باید در میزان تحقق برنامه ها سنجید و نه اظهارنظرهای دم دستی و یا فی البداهه/ عملکرد یک وزیر و آثار آن محدود و مقید به زمان مشخصی نیست و خاتمه دوران وزارت و یا مسئولیت به معنای بسته شدن پرونده و یا عملکرد نمی تواند باشد چرا که جامعه مطابق " اصل بال پروانه ای " متاثر از آن خواهد بود/ تیتر « روزنامه کیهان » در مورد استعفای فانی قابل تامل تر بود/ این که خبرگزارهای مخالف دولت بیشتر موافق انعکاس اخبار استیضاح فانی بودند تا استعفا و نیز حمایت ضمنی روزنامه کیهان در مخالفت با برکناری فانی ؛ نکاتی است که باید روی آن تامل و تفکر بیشتری صورت گیرد/ برخی مخاطبان ما هموراه ، « صدای معلم » را به طرفداری از فانی متهم کرده و می کنند اما حاضر نیستند که کمی افق دید خود را گسترش داده و همه مسائل را ببینند/ برخی تصور کردند نقد رفتار نمایندگان و عملکرد آنان به معنای تایید عملکرد وزیر است/ برخی از معلمان رفتار طیف های سیاسی را نمی بینند و یا خود را به " ندیدن " می زنند / فانی حتی دعوت صدای معلم را برای یک گفت و گوی بدون رتوش و بدون سانسور بی پاسخ گذاشت اما همواره از سوی برخی متهم به طرفداری ایشان شده است/ حاجی بابایی و تیم ایشان پاتوق رسانه ای اش خبرگزاری فارس ؛ تسنیم و یا خبرگزاری های خاص و مخالف دولت است .فانی و تیم ایشان نیز به کرات نقطه اتکایشان این رسانه ها بوده است/ یکی از دلایل مهم حساسیت صدای معلم به بحث " تفکر و سواد رسانه ای " که به تازگی وارد محتوا و برنامه های درسی شده است همین است/ ما همواره بر این باور بوده ایم که " قد مدیریت " در آموزش و پرورش بر اساس قد مخاطبان و عناصر آن که مهم ترین آن " معلمان " هستند تنظیم می شود/ قوی ترین فرد هم اگر در یک محیط بدون پرسش گر ، نظاره گر و نقاد قرار بگیرد به ضد خودش تبدیل می شود/ حساسیت و پی گیری فرهنگیان و معلمان در اتفاقات اخیر و در شبکه های یکی از دلایل مهم برای برکناری فانی بود/ معلمان باید به این گزاره ایمان بیاورند که بازیگران اصلی در حوزه تعلیم و تربیت هستند و این نقش قابل تفویض و یا واگذاری نیست/ دست کم گرفتن خود و یا در حاشیه ایستادن فقط راه را برای موج سواران و پوپولیست ها باز خواهد کرد/ یکی از مشکلات فانی ، ضعیف بودن تیم رسانه ای و روابط عمومی ایشان بود/ انجمن اسلامی معلمان ایران در 3 سال اخیر حتی یک نامه در نقد عملکرد وزیر ننوشت اما به یک باره به معاون اول رئیس جمهور نامه نوشت و شکایت کرد/ « مجمع فرهنگیان ایران اسلامی » که در دوره فانی تقریبا سرش بدون کلاه ماند هم اکنون و در آستانه معرفی دکتر نجفی به مجلس بسیار فعال شده است/ توصیه ما به وزیر آینده آموزش و پرورش این است که ضمن تعامل منطقی و مستمر با همه تشکل ها ، مواظب باشد که وقایع تلخ فانی برای او مجددا تکرار نشوند و در حصار تشکل ها گرفتار نشود/ تجارب نزدیک به 4 دهه موید این مدعاست که "هسته های گزینش " نتوانسته اند آن گونه که مورد نیاز این دستگاه مهم و حیاتی است به وظایف خویش بپردازند/ و اما نکته آخر که همواره مورد تاکید صدای معلم بوده است تشکیل "سازمان نظام معلمی " به صورت منطقی و علمی و مطابق با استانداردهای یک آموزش حرفه ای است....
به نام خداوند جان و خرد
یگانه خداوند بزرگ را منت بی کران و سپاس بی پایان که توفیق داد چندی خدمتگزار نجیب ترین، تنگدست ترین و در عین حال پاکدست ترین، قانع ترین، مظلوم ترین و در عین حال افتخار آفرین ترین بخش از جامعه کشورم باشم.
این حقیر و همکاران بزرگوار، صدیق و نستوهم؛ بسیار خرسند و مفتخریم که توانستیم این امانت گرانبها (کانون فرهنگیان اصفهان) که نشانه اعتماد فرهنگیان فرهیخته به ما بوده را در طول بیش از یک دهه با کم ترین هزینه از شداید محفوظ نگه داشته، آن را با دستآوردهای ارزشمندش به کنشگران تازه نفس و پر انرژی که توسط این مجمع محترم انتخاب خواهند شد انتقال دهیم.
تجربه نشان داده ، بدون تشکل صنفی نمی توان مطالبات صنفی را در جوامع پیچیده امروزی پیگیری نمود و همچنان که می دانید مهمترین سرمایه یک تشکل صنفی اعتماد اکثریت اعضای آن صنف است و این اعتماد نیز زمانی به معنای واقعی آن شکل می گیرد که اعضاء در یک شرایط آزاد و عادلانه بتوانند هیأت مدیره، گردانندگان وساز و کار آن تشکل را انتخاب و برگزینند.
بنابراین برای تحقق چنین امر مهمی لازم است مجامع عمومی تشکل های صنفی که در اینجا کانون فرهنگیان نامیده شده به شکل منظم و دموکراتیک برگزار شود.
بدیهی است هنگامی که یک تشکل به مدت طولانی توسط افراد مشخصی مدیریت شود و انتخابات دموکراتیک به محاق برود دیگر ماهیت روابط اعضای یک تشکل بر مبنای منافع صنفی نخواهد بود بلکه از ماهیت صنفی به تعصب گروهی تغییر ماهیت خواهد داد، در چنین شرایطی فعالان صنفی همدیگر را به عنوان همکار نخواهند دید بلکه بر مبنای مفاهیمی مانند استاد، رهبر یا بزرگ گروه یا با تعبیر فریبنده مغز متفکر گروه روابط شکل خواهد گرفت.
این روابط ناسالم و نابرابر، استقلال و آزادی فکری اعضاء را نابود خواهد ساخت چنان که نمونه های بارز آن را در یک دهه گذشته در برخی از تشکل ها شاهد بودیم و هزینه های زیادی نیز از این رهگذر بر فعالان آنها تحمیل شد.
اینک که برگزاری مجمع عمومی به عنوان فرصت ذی قیمتی برای تجدید قوا و گردش دموکراتیک فعالان صنفی در ارکان تصمیم گیری میسر شده است، باید کوشید تا در این مجال افرادی انتخاب شوند که به مفاد اساسنامه کانون معتقد و کاملا" پای بند بوده، اصل غیر سیاسی و غیر انتفاعی بودن آن را محترم بشمارند در غیر این صورت همانند بعضی از تشکل های ورشکسته مورد سؤاستفاده نهادهای سیاسی و اقتصادی و فراتر از آن دچار نوعی فرصت طلبی و سؤاستفاده از موقعیت خواهند شد.
سخن کوتاه، از یکایک عزیزانی که به هر نحوی از انحا در رسیدن به این لحظه با شکوه قبول زحمت فرمودند تا امروز بتوانیم در این مکان گرم و صمیمی برای برداشتن گامی مهم و استوارتر دور هم جمع شویم کمال تشکر را می نمایم.
امید که فرهنگیان عزیز در سایه نظم و قانون با همت والای خود به تمامی حقوق حقه صنفی خویش نایل آیند.
جان پرورست قصه ارباب معرفت رمزی برو بپرس و حدیثی بیا بگو
امیدوارم استادان، پیشکسوتان، فرهیختگان و سروران فاضل و اهل معرفت چشم پوشی نفرموده و اشتباهات را گوشزد فرمایند.
چه خوش است قصه دوستان گفتن و داستان دوستان شنیدن.
والسلام، ارادتمند بی ادعا عبدالکریم نوکندی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
پس از حضورهای پیاپی وزیر در جلسات توضیح و استیضاح و دریافت بیشترین کارت های زرد بالاخره لابی گری هم نتوانست ایشان را نجات دهد و شاهد استعفای ایشان به دست خودش بودیم ، حال این استعفا را به فال نیک می گیریم و به جای سکوت نگاهی به خواست و مطالبات اغلب فرهنگیان دست به قلم در دو بخش منزلتی و معیشتی داریم.
در بخش خواسته های منزلتی مهمترین عناوین عبارتند از:
* تغییر موضع مسئولان از جایگاه شعار دادن به اقدام و عمل برای آموزش و پرورش.
* تغییر نگاه مصرفی برخی از مسئولان ارشد مملکتی در مورد آموزش و پرورش.
* تغییر قوانینی که تمام اختیارات آموزشی و پرورشی کل سیستم را موکول به تصمیم یک شخص ( وزیر) کرده.
* بررسی و اعمال نظر واقعی نظرات فرهنگیان صاحب نظر در امور آموزشی و پرورشی.
* نگاه تخصصی تربیتی و آموزشی به شغل معلمی همچون سایر مشاغل کشور و جلوگیری از به کارگیری سربازان به عنوان معلم متخصص و متعهد.
* عدم منفعل بودن وزیر و استفاده از یک نیروی جوان تر و شجاع تر به عنوان وزیر آموزش و پرورش.
* مصوب کردن بندی قانونی در مجلس برای حمایت از معلمان و مدیران در محیط آموزشی و اداری.
* تعیین تکلیف تمام نیروهای پاره وقت ، حق التدریس و پیش دبستانی موجود در کل مجموعه قبل از اجرای هر گونه آزمون استخدامی.
* تعریف شاخص های مفید و کاربردی و واقعی بر ارزشیابی عملکرد معلمان و مدیران کشور.
* ارزش گذاری واقعی به جایگاه دانش آموزان به عنوان آینده سازان این مملکت.
* پرهیز از اداره آماری به جای بیان معضلات تربیتی و تحصیلی موجود در مجموعه.
* اختصاص بندهای قانونی برای کسب درآمد برای آموزش و پرورش علاوه بر بودجه مصوب دولتی.
* موافقت با ادامه تحصیل فرهنگیان بدون هیچ ممنوعیتی.
* نگاه مجدد به سیستم آموزشی و تربیت هدف مند و تخصصی دانش آموزان به جای آموزش یکسان و ناکارآمد فعلی.
* بازگشت به کیفی گرایی در نتایج کل مجموعه به جای کمی گرایی به خصوص در بحث ارزش گذاری علمی دانش آموزان.
* پایان دادن به شوهای تبلیغاتی وزرای آموزش و پرورش و زیر مجموعه ایشان حول مسائل مادی معلمان در رسانه های جمعی به خصوص در صدا و سیما.
* پرهیز از دادن هر گونه وعده به خصوص در صورتی که خود مسئول مربوطه بر اجرای شدن آن یقین کامل ندارد.
* درک و قبول این واقعیت که در کل دنیا استاندارد مشخصی برای تعریف یک مدرسه و کلاس درس استاندارد وجود دارد.
* تعریف و تصویب یک بند قانونی در مورد حداکثر تعداد مجاز دانش آموز در برابر یک معلم در یک کلاس درس.(که این نرم در تمام دنیا اغلب زیر 20 دانش آموز به نسبت یک معلم است.)
* پایان دادن واقعی و عملی به جایگزینی مدارس کپری و فرسوده که با جان فرزندان این آب خاک بازی می کنند.
* باز تعریف قسمتی در کل مجموعه که پاسخگوی واقعی نظرات و شکایات فرهنگیان باشد نه اهرم فشار و ارعاب آنان.
* ناکارآمدی سیستم کنونی نقل و انتقال فرهنگیان بازبینی و شفافیت در مورد آن.
در بخش خواسته های معیشتی مهمترین عناوین عبارتند از:
* اجرای نظام هماهنگ پرداخت حقوق.
* اجرای رتبه بندی بعد از اعمال نظام هماهنگ پرداخت حقوق.
* عدم رضایت همگانی معلمان از وضع موجود رتبه بندی و ابتر ماندن آن.
* دریافت حقوق و پاداش بازنشستگی هم سطح میانگین اغلب کارمندان دولت برای فرهنگیان بازنشسته.
* برخورداری و ارائه خدمات یکسان رفاهی و تعاونی همچون سایر کارمندان دولت به فرهنگیان.
* اعمال دو عنصر مهم، میزان سابقه کاری و سطح مدرک تحصیلی در دریافتی معلمان.
* ساماندهی وضعیت نابه سامان بیمه تکمیلی ( طلایی سابق) فرهنگیان و تحت پوشش قرار دادن موارد استاندارد مطابق با سایر سازمان های دولتی.
* در نظر داشتن این مهم که دریافتی یک فرهنگی شامل هیچ گونه مزایایی نیست و مقایسه درست حقوق معلمان با حقوق + مزایای سایر کارمندان.
* اختصاص سرانه واقعی به دانش آموزان طی یک سال تحصیلی.(طبق آخرین گفتار وزیر سرانه هر دانش آموز محروم 1200 تومان طی یکسال بود.)
* ارائه خدمات رفاهی مناسب و در شان فرهنگیان در خانه های معلم و مراکز رفاهی و خدماتی .
* تغییر سیستم مدیریت خانه های معلم و نظارت آنلاین و شفاف بر مدیریت آنها به خصوص در بحث ارائه خدمات به فرهنگیان به جای اجاره دادن غیر مجاز این اماکن به غیر.
درپایان از اساتیدی که می توانند بر این موارد نظراتی بیفزایند استدعا دارم لطف کرده و مطلب بالا را تصحیح و تکمیل بفرمایند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
انتخاب معلمان نمونه هر سال در کشور با رویکردها و نیز برنامه های مختلف با اجرای شیوده نامه هایی به همراه بوده است به طوری که در چند دهه گذشته در انتخاب معلمان نمونه به صورت منطقه ای و استانی و کشوری ، اهداء پاداش های مادی به همراه لوح سپاس مورد اجرایی شده است که با توجه به اینکه این هدیه ها از سکه بهار آزادی گرفته و الان هم با کارت های هدیه هیچ گونه تاثیر اداری در ترفیعات و نیز تحول های اداری برای همکاران محترم نگذاشته است ؛ با توجه به اینکه هر سال آیین نامه های اجرایی طرح معلمان نمونه مورد بازبینی و نیز تغییرات لازم می گردد به منظور اینکه این برنامه مورد توجه در تحول اداری واقع گردد و به نوعی در سرنوشت ترفیعات و نیز رفاه حال همکاران تاثیر گذار می گردد برای اولین بار در کشور طرحی را بنده ارایه می کنم که اگر این طرح در جلسات کارشناسی وزارت آموزش وپرورش مورد مداقه واقع گردد هم برای تشکیلات آموزش وپرورش مفید است و هم به نفع قاطبه معلمان نمونه است .
قالب طرح پیشنهادی انتخاب معلمان نمونه کما فی السابق به صورت سطوح منطقه ای استانی و کشور با فرآیند امتیاز های مکتسبه مثبته تا امتیاز های نهایی است و روند هدیه ها و نیز تکریم ها هم به جای پر داخت و یا اهدای هدیه به صورت بازنشستگی پیش از موعد و یا یا پاداش یک الی پنج سال بازنشستگی پیش از موعد است .
در این طرح برای معلمان نمونه منطقه ای یک الی دو سال تشویق بازنشستگی پیش از موعد ، برای معلمان سطح استانی با تشویق دو الی سه سال پاداش به عنوان بازنشستگی پیش از موعد و برای معلمان نمونه سطح کشوری پنج سال پاداش به صورت بازنشستگی پیش از موعد احتساب و به صورت قانون اجرایی می گردد .
اگر این طرح در وزارت آموزش و پرورش اجرایی شود هم از سویی یک تکریم مناسب برای انتخاب شدن در نمونه معلمان می باشد و هم موجب کاهش تصدی گری در وزارت و نیز یک روش مناسب رفاهی است .
امید است که این طرح با نظرات همکاران و نیز کارشناسان عزیز وزارت مورد بررسی و نظرات کامل برای اجرایی شدن آن درج و تمکیل نهایی گردد .
با تشکر
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید