پس از حضورهای پیاپی وزیر در جلسات توضیح و استیضاح و دریافت بیشترین کارت های زرد بالاخره لابی گری هم نتوانست ایشان را نجات دهد و شاهد استعفای ایشان به دست خودش بودیم ، حال این استعفا را به فال نیک می گیریم و به جای سکوت نگاهی به خواست و مطالبات اغلب فرهنگیان دست به قلم در دو بخش منزلتی و معیشتی داریم.
در بخش خواسته های منزلتی مهمترین عناوین عبارتند از:
* تغییر موضع مسئولان از جایگاه شعار دادن به اقدام و عمل برای آموزش و پرورش.
* تغییر نگاه مصرفی برخی از مسئولان ارشد مملکتی در مورد آموزش و پرورش.
* تغییر قوانینی که تمام اختیارات آموزشی و پرورشی کل سیستم را موکول به تصمیم یک شخص ( وزیر) کرده.
* بررسی و اعمال نظر واقعی نظرات فرهنگیان صاحب نظر در امور آموزشی و پرورشی.
* نگاه تخصصی تربیتی و آموزشی به شغل معلمی همچون سایر مشاغل کشور و جلوگیری از به کارگیری سربازان به عنوان معلم متخصص و متعهد.
* عدم منفعل بودن وزیر و استفاده از یک نیروی جوان تر و شجاع تر به عنوان وزیر آموزش و پرورش.
* مصوب کردن بندی قانونی در مجلس برای حمایت از معلمان و مدیران در محیط آموزشی و اداری.
* تعیین تکلیف تمام نیروهای پاره وقت ، حق التدریس و پیش دبستانی موجود در کل مجموعه قبل از اجرای هر گونه آزمون استخدامی.
* تعریف شاخص های مفید و کاربردی و واقعی بر ارزشیابی عملکرد معلمان و مدیران کشور.
* ارزش گذاری واقعی به جایگاه دانش آموزان به عنوان آینده سازان این مملکت.
* پرهیز از اداره آماری به جای بیان معضلات تربیتی و تحصیلی موجود در مجموعه.
* اختصاص بندهای قانونی برای کسب درآمد برای آموزش و پرورش علاوه بر بودجه مصوب دولتی.
* موافقت با ادامه تحصیل فرهنگیان بدون هیچ ممنوعیتی.
* نگاه مجدد به سیستم آموزشی و تربیت هدف مند و تخصصی دانش آموزان به جای آموزش یکسان و ناکارآمد فعلی.
* بازگشت به کیفی گرایی در نتایج کل مجموعه به جای کمی گرایی به خصوص در بحث ارزش گذاری علمی دانش آموزان.
* پایان دادن به شوهای تبلیغاتی وزرای آموزش و پرورش و زیر مجموعه ایشان حول مسائل مادی معلمان در رسانه های جمعی به خصوص در صدا و سیما.
* پرهیز از دادن هر گونه وعده به خصوص در صورتی که خود مسئول مربوطه بر اجرای شدن آن یقین کامل ندارد.
* درک و قبول این واقعیت که در کل دنیا استاندارد مشخصی برای تعریف یک مدرسه و کلاس درس استاندارد وجود دارد.
* تعریف و تصویب یک بند قانونی در مورد حداکثر تعداد مجاز دانش آموز در برابر یک معلم در یک کلاس درس.(که این نرم در تمام دنیا اغلب زیر 20 دانش آموز به نسبت یک معلم است.)
* پایان دادن واقعی و عملی به جایگزینی مدارس کپری و فرسوده که با جان فرزندان این آب خاک بازی می کنند.
* باز تعریف قسمتی در کل مجموعه که پاسخگوی واقعی نظرات و شکایات فرهنگیان باشد نه اهرم فشار و ارعاب آنان.
* ناکارآمدی سیستم کنونی نقل و انتقال فرهنگیان بازبینی و شفافیت در مورد آن.
در بخش خواسته های معیشتی مهمترین عناوین عبارتند از:
* اجرای نظام هماهنگ پرداخت حقوق.
* اجرای رتبه بندی بعد از اعمال نظام هماهنگ پرداخت حقوق.
* عدم رضایت همگانی معلمان از وضع موجود رتبه بندی و ابتر ماندن آن.
* دریافت حقوق و پاداش بازنشستگی هم سطح میانگین اغلب کارمندان دولت برای فرهنگیان بازنشسته.
* برخورداری و ارائه خدمات یکسان رفاهی و تعاونی همچون سایر کارمندان دولت به فرهنگیان.
* اعمال دو عنصر مهم، میزان سابقه کاری و سطح مدرک تحصیلی در دریافتی معلمان.
* ساماندهی وضعیت نابه سامان بیمه تکمیلی ( طلایی سابق) فرهنگیان و تحت پوشش قرار دادن موارد استاندارد مطابق با سایر سازمان های دولتی.
* در نظر داشتن این مهم که دریافتی یک فرهنگی شامل هیچ گونه مزایایی نیست و مقایسه درست حقوق معلمان با حقوق + مزایای سایر کارمندان.
* اختصاص سرانه واقعی به دانش آموزان طی یک سال تحصیلی.(طبق آخرین گفتار وزیر سرانه هر دانش آموز محروم 1200 تومان طی یکسال بود.)
* ارائه خدمات رفاهی مناسب و در شان فرهنگیان در خانه های معلم و مراکز رفاهی و خدماتی .
* تغییر سیستم مدیریت خانه های معلم و نظارت آنلاین و شفاف بر مدیریت آنها به خصوص در بحث ارائه خدمات به فرهنگیان به جای اجاره دادن غیر مجاز این اماکن به غیر.
درپایان از اساتیدی که می توانند بر این موارد نظراتی بیفزایند استدعا دارم لطف کرده و مطلب بالا را تصحیح و تکمیل بفرمایند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اضافه کنید تسهیل ادامه تحصیل فرهنگیان در تحصیلات تکملی در دانشگاه فرهنگیان ولغو قانون ممنوع شدن ادامه تحصیل فرهنگیان بیش از یک مقطع
انشاا....موقع عمل برسه
منظورم اینه که باید سیستم رو درست کرد.در یک سیستم سالم, همانند تمام کشورهای مترقی, افراد مجبور به کار درست و پاسخ دهی به افکار عمومی خواهد بود. اگر سیستم شفاف باشد آدم های نالایق جرات وارد شدن به آن رو نخواهند داشت.
چرا باید کارها و روشهای تجربه شده را دوباره تجربه کنیم؟!!!
خیلی ساده است. اگر اصول اولیه مدیریت که همان شفاف بودن و پاسخ دهی به زیر مجموعه است رعایت شود, بسیاری از کارها درست خواهد سد.
الحق خوب عنوان شده
ولی همکار و دوست عزیز من, ما باید کمی واقع بین باشیم.
متاسفانه هنوز که هنوزه ما به دنبال یک فرد هستیم تا بیاد و این مسایل رو حل کنه. حالا یک آدم مزور میاد و میگه باشه من همه اینها رو حل خواهم کرد.
ولی وقتی در مسند کار قرار میگیرد با هزار حیله و باند بازی کار خودش رو انجام میده. نمونه اش همین فانی بود که انجمن اسلامی معلمان او را به روحانی معرفی کردند.
ما باید علاوه بر تعیین وزیر لایق, باید در یک حرکت عمیقتر حق خودمون رو از مراجع بالاتر بگیریم. باید با فعالیت در فضای مجازی ودر صورت امکان در تشکلها خودمان و حقمان رو به مراکز قدرت در حاکمیت ثابت کنیم.
باید با اتحاد و تلاشی مضاعف حقمون رو از حلقوم این دولت و حاکمیت بیرون بکشیم. حق معیشتی و منزلت و شان کاری و شغلی.
و در آخر اگر زمانی معلمان خود را ارزان نفروشند, آن وقت وجود و حضور ما هم برای دیگران مهم و ضروری خواهد بود.
چرا
بازنشسته 94 حقوق دو وسیصد
بازنشسته 95 حقوق دو و ششصد
هر سه مورد با لیسانس و دبیری بازنشسته شده اند
این شکاف عدالت است؟؟ انتظار داریم مسئولان ما را درک کنند