
خبر بسيار کوتاه بود. بعد از تکذيب و تاييدهاي فراوان بالاخره اصل خبر مورد تاييد قرار گرفت. سيدمحمد بطحايي وزير آموزش و پرورش «استعفا» داد. با «استعفاي تحميلي» بطحايي سرنوشت بسياري از طرحهاي زمان وزارت او از جمله طرح رتبهبندي معلمان در هالهاي از ابهام قرار گرفت. اگرچه بطحايي دليل استعفاي خود را شرکت در انتخابات مجلس اعلام کرد اما به باور کارشناسان و صاحبنظران اين «استعفاي نابه هنگام» دلايل ديگري دارد. به نظر ميرسد با توجه به شرايط و مشکلات پيش آمده و عدم تحقق وعدههاي دولت روحانی در حل مشکلات معيشتي فرهنگيان، «ابنبار هم» راحتترين گزينه برکناري استعفاگونه وزير آموزش و پرورش باشد.
پس از «استعفاي ناخواسته» سيدمحمد بطحايي، سيدجواد حسيني مدير کل سابق آموزش و پرورش خراسان رضوي به عنوان سرپرست منصوب شد. حسيني در يکي از اولين وعدههاي خود، از اجرايي شدن طرح رتبهبندي معلمان قبل از آغاز سال تحصيلي جديد خبر داد. وعدهاي که با توجه به شرايط اقتصادي اين روزهاي دولت و در حالي که هنوز لايحه رتبهبندي از سوي دولت به مجلس ارائه نشده است به نظر نميرسد قابليت اجرايي پيدا کند. وعده اجراي رتبهبندي معلمان صرفاً يک بازي رسانهاي براي دولتمردان است. متاسفانه در طول اين چهل سال دولتهاي مختلف با گرايشهاي متفاوت، نگاه واحدي به آموزش و پرورش داشتهاند.
دولت يازدهم در سال ۹۴ براي كاهش فاصله دريافتي معلمان با ساير كاركنان دولت و ارتقاي عوامل انگيزشي و رفاهي معلمان، مرحله اول رتبهبندي معلمان را اجرا کرد. قرار بر اين بود که طرح رتبهبندي معلمان به صورت مرحله به مرحله در سه فاز طي سالهاي 94، 95 و 96 اجرايي گردد، که به خاطر ضعف برنامهريزي مديران آموزش و پرورش و عدم توانايي مالي دولت عملاً اجراي آن متوقف گرديد. اجراي کامل طرح رتبهبندي معلمان نهتنها ميتواند وضعيت معيشتي معلمان را بهبود بخشد بلکه در کيفيت آموزشي نيز اثرگذار است چراکه باعث ارتقاي کيفيت علمي معلمان خواهد شد.
بر اساس ماده ۶۳ قانون برنامهششم توسعه، دولت مکلف به تهيه و اجراي نظام رتبهبندي معلمان بر اساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش و نقشه جامع کشور با تصويب مجس شوراي اسلامي در قالب بودجه سنواتي است. اما پس از گذشت نيمي از عمر برنامه ششم، متاسفانه دولت به بهانههاي مختلف از جمله مشکلات اقتصادي و نبود اعتبارات کافي از تصويب اين طرح در هيات دولت و ارائه آن به مجلس شوراي اسلامي براي تصويبنهايي خوداري کرده است.
پيش نويس لايحه نظام رتبهبندي معلمان پس از تهيه و تدوين در شوراي عالي آموزش و پرورش، براي سير مراحل تصويب در شهريور ۹۷ به دولت ارسال گرديده است. به گفته علي الهيار ترکمن، معاون برنامهريزي و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش، کليات لايحه رتبهبندي معلمان، بهمن 97 در کميسيون اجتماعي دولت در 6 ماده به تصويب رسيده است و اکنون براي اجرايي شدن نيازمند تصويب مراجع ذيصلاح (دولت و مجلس) است.
مطابق ماده ۴ لايحه رتبهبندي معلمان، اعتبار مورد نياز براي اجراي اين طرح بايد از سوي وزارت آموزش و پرورش پيشبيني و با همکاري سازمان برنامه و بودجه کشور، منابع و اعتبارات لازم در جهت اجراي نظام رتبهبندي معلمان در بودجه سال ۹۸ تخصيص يابد.
پس از کش و قوسهاي فراوان لايحه رتبهبندي معلمان در ماههاي پاياني سال ۹۷ در دستور کار دولت قرار گرفت و مقرر گرديد بعد از بررسي بودجه ۹۸، در صحن علني دولت مطرح گردد که به خاطر اولويتهاي پيشآمده در دولت هيچ گاه مجال بررسي پيدا نکرد. در سال ۹۸ هم به خاطر سيل و مسائل پيرامون آن فرصت طرح مجدد نظام رتبهبندي معلمان پيدا نشد تا با خروج يکباره سيدمحمد بطحايي از وزارت آموزش و پرورش اين طرح بصورت خودکار از دستور دولت خارج شد.
مطابق برنامه ششم و ذيل ماده 63، دولت ميبايست تا پايان برنامه ششم نسبت به اجرايي کردن نظام رتبهبندي معلمان اقدام نمايد، اما از آنجايي که دقيقاً در برنامه ششم توسعه مشخص نشده است که اجراي نظام رتبهبندي معلمان از سال چندم آغاز و در چه سالي پايان يابد، به نظر ميرسد دولت از خلاء قانوني به وجود آمده نهايت استفاده را مينمايد تا به بهانههاي مختلف از جمله مشکلات اقتصادي و نبود بودجه و اعتبارات کافي از تصويب اين طرح در هيات دولت و ارائه آن به مجلس شوراي اسلامي براي تصويبنهايي خوداري نمايد.
اگرچه سخنگوي دولت و سرپرست آموزش و پرورش بر اجراي رتبه بندي معلمان از آغاز سالتحصيلي جديد تاکيد دارند اما به نظر ميرسد اجراي طرح رتبهبندي معلمان در مهر 98، با اما و اگرهاي فراوانی روبه رو شود. از يک سو هنوز لايحه رتبهبندي معلمان در هيات دولت به تصویب نرسيده است و از سوي ديگر اين لايحه براي اجرايي شدن نيازمند طرح و تصويب در صحن علني مجلس است و در صورت تصويب «به موقع»، تامين منابع مالي اين طرح هنوز کاملاً مشخص نيست.
در حال حاضر اجراي «کامل» طرح رتبهبندي معلمان مطابق با اهداف سند تحول بنيادين نيازمند حداقل 11 الي 15 هزار ميليارد تومان اعتبار ميباشد. بديهي است که با بودجه ناچيز 2 هزار ميليارد توماني که دولت در لايحه 98 براي اجراي رتبهبندي در نظر گرفته است نميتوان انتظار داشت که رتبهندي معلمان تحولي حداقلي در کيفيت نظام آموزشي ايجاد کند.
شوربختانه به نظر ميرسد عليرغم تمامي وعدههاي داده شده، دولت و مجموعه مديريتي وزارت آموزش و پرورش هيچ برنامهاي براي اجراي رتبهبندي معلمان ندارند و مشخص نيست داستان تکراري وعدههاي صد من يه غاز دولتمردان چه زماني به حقيقت خواهد پيوست؟

حال بايد از سرپرست جديد آموزش و پرورش پرسيد:
«بعد از گذشت ۵ سال و با وجود وعدههاي مختلف از سوي مسئولان دولتي از رئيسجمهور گرفته تا رئيس سازمان برنامه و بودجه و وزراي مختلف آموزش و پرورش که هنوز رتبهبندي به فاز اجرايي وارد نشده است چه نيازي به وعدههاي جديد ميباشد؟»
بدون ترديد سيدجواد حسيني به خوبي ميداند در حالي که لايحه رتبهبندي از سوي دولت تصويب و به مجلس ارائه نشده است، اجراي آن از اول مهرماه غيرممکن است و سخنانش جزء نيم نگاهي به پست وزارت معني ديگري ندارد. حتي بر فرض محال در اين مدت باقي مانده اگر لايحه رتبهبندي در صحن دولت به تصويب برسد و به مجلس ارسال گردد، ماهها زمان خواهد برد تا اين لايحه پس از بررسي در کمسيون آموزش به صحن علني مجلس برسد و روال اداري تصويب را پشت سر بگذراند.
و کلام پاياني؛
به نظر ميرسد وعده اجراي رتبهبندي معلمان صرفاً يک بازي رسانهاي براي دولتمردان است. متاسفانه در طول اين چهل سال دولتهاي مختلف با گرايشهاي متفاوت، نگاه واحدي به آموزش و پرورش داشتهاند.
شوربختانه کاهش اعتماد به دولتمردان و سياستگذاران کلان نظام آموزشي به راحتي محسوس و قابل مشاهده است. اين تصور ناخوشايند را نه ميتوان با حرفاي رئيسجمهور و نه با وعدههاي سر خرمن وزير و نه با شعار تغيير داد. حس ناخشنودي همه خانواده بزرگ آموزش و پرورش را فراگرفته است.
اگر کسي را سوداي درمان ساختار ناکارآمد آموزش و پرورش هست، اين بار نه وعدههاي بيسرانجام، بلکه يک تصميم سياسي بسيار بزرگ، درحد يک خانهتکاني حکومتي لازم است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مقدمه
داستان زیر برای ما انسانها چنین پیام می دهد که زندگی کردن به همّت والا ، به برخاستن و حرکت کردن ، به رفتن و جست و جو کردن و به نیّت خالص ، به اراده و پشتکار و نومید نشدن و به صبر و شکیبایی برای رسیدن به سرمنزل مقصود نیاز دارد.
داستان زیر می گوید قدم اولیه را باید کوچک برداشت و هرگز زیاده خواه نبود چون می توان با کمترین داشته ، کاری را انجام داد و حاصل آن را تبدیل به دارایی و سرمایه ای بزرگ نمود.
داستان زیر قدرت یک ارادۀ بدون ادّعا را به تصویر می کشاند.
در هر جامعه ای برخی از افراد بیکار اصولا زیاده خواه هستند ، شتاب در نیل به هدف دارند ، پلۀ اول را بالا نرفته انتظار رسیدن به رأس هِرم را دارند، به درآمد کم راضی نیستند، تنبلند و از کار سخت و طاقت فرسا بیزارند ، خود را با زندگی اشخاصی که 20 -30 سال زحمت کشیده اند مقایسه می کنند و از واقعیت موقعیت ابتدا به ساکن خود غافلند، بدون حرکت انتظار معجزه دارند، هر روز به جای جست و جوی کار ، دعا می کنند ، مسیر یافتن شغل را آشنا و بلد نیستند و به هر کسی رو می اندازند، در پی یافتن یک پارتی پرجرب و با نفوذ هستند ، هر شغلی را در خور شأن خود نمی بینند چون خود بزرگ بینند و ....
اگر ایمیل ندارید ، یعنی شما وجود خارجی ندارید!

مرد بیکاری برای سِمَتِ آبدارچی در مایکروسافت تقاضا داد. رئیس هیئت مدیره با او مصاحبه کرد و تمیز کردن زمینش را به عنوان نمونۀ کار دید و گفت: شما استخدام شدید، آدرس ایمیل تان را بدهید تا فرم های مربوطه رو برای پر کردن به شما بفرستم و همین طور تاریخی که باید کار رو شروع کنید. مرد جواب داد: اما من کامپیوتر ندارم، ایمیل هم ندارم!
رئیس هیئت مدیره گفت: متأسفم . اگر ایمیل ندارید، یعنی شما وجود خارجی ندارید و کسی که وجود خارجی ندارد، شغل هم نمی تواند داشته باشد.
مرد در کمال نومیدی آنجا را ترک کرد. نمی دانست با تنها ۱۰ دلاری که در جیبش داشت چه کار کند. تصمیم گرفت به سوپرمارکتی برود و یک صندوق ۱۰ کیلویی گوجه فرنگی بخرد. بعد خانه به خانه گشت و گوجه فرنگی ها رو فروخت. در کمتر از دو ساعت، توانست سرمایه اش را دو برابر کند. این عمل را سه بار تکرار کرد و با ۶۰ دلار به خونه برگشت. مرد فهمید می تواند به این طریق زندگی اش را بگذراند و شروع کرد به این که هر روز زودتر برود و دیرتر به خانه برگردد. در نتیجه پولش هر روز دو یا سه برابر می شد. به زودی یه گاری خرید، بعد یک کامیون و بعد از مدتی ناوگان خودش را در خط ترانزیت (پخش محصولات) راه اندازی کرد!
پنج سال بعد، او یکی از بزرگترین عمده فروشان امریکا شد. شروع کرد تا برای آینده خانواده اش برنامه ریزی کند و تصمیم گرفت بیمه عمر بگیرد. به یک نمایندگی بیمه زنگ زد و سرویسی را انتخاب کرد. وقتی صحبت شان به نتیجه رسید، نماینده بیمه از آدرس ایمیل مرد پرسید. مرد جواب داد: من ایمیل ندارم. نماینده بیمه با کنجکاوی پرسید: شما ایمیل ندارید، ولی با این حال توانستید یک امپراطوری در شغل خودتان به وجود بیاورید؟ می توانید فکر کنید به کجاها می رسیدید اگر یک ایمیل هم داشتید؟
مرد برای مدتی فکر کرد و گفت: آره احتمالاً می شدم یک آبدارچی در شرکت مایکروسافت!

آری !
او می توانست بعد نه شنیدن از شرکت مایکروسافت ، با 10 دلار خود مشروب بخرد و بخورد و بد مستی کند و بر مدیر مایکروسافت و زمانه و ... فحش و ناسزا بگوید و فردا دست از پا درازتر ، به بی نصیبی خود از زندگی اجتماعی ادامه دهد و محرومیت خویش را تداوم بخشد! اما او در سایۀ یک جرقۀ فکری بِکر، برای زایش 10 دلار خویش ، به موفقیت رسید. پول زاینده است و فقط در سایۀ فعالیت اقتصادی و تولید افزایش می یابد. البته کانال های ناسالم دیگری برای افزایش پول و تبدیل آن به سرمایه عظیم وجود دارد اما آنچه که به نفع جامعه است تولید و فعالیت اقتصادی است که قدرمسلم برای تضمین سلامتی خود فرد نیز مفید است.
من و شما با 10دلار و یا 140 هزارتومان برابر آن ، راضی هستیم کار او را انجام دهیم و یا معتقد هستیم که : هر گردویی گِرده ، اما هر گِردی گردو نیست ؟
سخن آخر
بهتر است معنای آیه 216 از سورۀ بقره را همیشه مدنظر داشته باشیم :
" عَسي أن تكرَهوا شَيئاً وهو خيرٌ لكم وَعسي أن تُحِبّوا شيئاً وهو شَرٌّ لكم… "
" چه بسا چيزی را خوش نداشته باشيد ، حال آن كه خير شما در آن است و يا چيزی را دوست داشته باشيد ، حال آن كه شرّ شما در آن است."
موقعیت امروز او کجا و اگر آبدارچی شرکت مایکروسافت می شد کجا ؟! پس از تو حرکت از خدا برکت. آنچه که حائز اهمیت است ، توسل به عمل به جای سخن گفتن و نالیدن است که معجزه می کند، به قول اندیشمندی ، صدای عمل از صدای گفتن ، بلندتر است، چون نتایج عملی آن بسیار ارزشمند ، مفید و مؤثر و همه گیر است. در کشور ما میلیونها انسان ، دستفروشی می کنند اما کمتر کسی چون شهید رجایی ، رئیس جمهور می شود! پس همّت و حرکت و تعقیب ایده و هدف شرط لازم هست اما برای تحرک اجتماعی به برخورداری از هوش و درایت و منطق و عقل نیز به عنوان شرط کافی نیازمندیم و شاید کمی شانس ، اگر بدان معتقدیم. آنانی که به کم قانع هستند و قصد پیشرفت در موقعیت شغلی خود ندارند مادام العمر دستفروش و یا سیگارفروش سرچهارراه ها باقی می مانند. آنان از اشتغال کاذب خود راضی اند چون چرخ زندگی آنان با درآمد چنین مشاغلی می چرخد اما خاص بودن ، متفاوت بودن را می طلبد.
اهمیت تولید در جامعه و اثرات فردی - اجتماعی آن ، واقعیتی انکار ناپذیر است. حاصل تولید ، بهره و منفعتی است که برای خود فرد و دیگران به ارمغان می آورد. گِره کور رکود درهر جامعه ای در میزان تلاش و کوشش و فعالیت اقتصادی افراد نهفته است ، تولید حرف اول و آخر زندگی را می زند. اما قرار نیست همه مدیر کل و مدیرعامل شرکت و مؤسسه و واحد تولیدی شوند ، مهم آن است که همّتی والا و ایده ای ناب داشته باشیم . مهم آن است که فقط فکر نکنیم ، بلکه به فکر خود جامۀ عمل نیز بپوشانیم . مبادا با بی اعتنایی و بی تفاوتی و تنبلی ، خودمان و فکرمان ، ابدالدهر رنجور بماند.
1) سایت پرورش افکار ، داستان کوتاه و جالب آبدارچی شرکت مایکروسافت ،27 آذر 1395.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/

امروز سایت عصر ایران ساعت 14 خبری را در مورد وزیر آینده آموزش و پرورش منتشر کرد .
متن کامل خبر چنین است :
" معرفی پیش از موعد وزیر آموزش و پرورش از میان هیات دولت
به گزارش خبرنگار عصر ایران ، شنیده می شود با توجه به نزدیکی اول مهر و آغاز سال تحصیلی رییس جمهور تصمیم دارد قبل از مرحله دوم تعطیلات تابستانی مجلس یکی از چهره های شناخته شده هیات دولت را به عنوان وزیر آموزش و پرورش معرفی کند.
مجلس شورای اسلامی از روز یکشنبه ۲۳ تا سه شنبه ۸ مرداد ، به مدت 3 هفته جلسه علنی دارد و بعد از آن نمایندگان از روز یکشنبه ۱۳ تا سه شنبه ۲۲ مرداد ماه به مدت دو هفته برای سرکشی به حوزههای انتخابیه خود میروند.
مجلس شورای اسلامی از روز یکشنبه ۲۷ تا سه شنبه ۱۲ شهریور به مدت 3 هفته جلسه علنی دارد و بعد از آن مرحله دوم تعطیلات تابستانی نمایندگان از روز یکشنبه ۱۷ شهریور آغاز و تا سه شنبه ۲۶ شهریور به مدت دو هفته ادامه می باید.
پیش تر رسانه ها اعلام کرده بودند با افزایش مخالف های جناح های مختلف مجلس و حامیان دولت با سید جواد حسینی سرپرست فعلی، دولت تصمیم گرفته شخص دیگری را برای وزارت آموزش و پرورش به مجلس معرفی کند. "
عصر ایران ضمن حذف این خبر هیچ گونه توضیحی در مورد آن ارائه نکرده است .
پایان پیام/
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ دوشنبه 3 تیرماه نشست نشست « مدرسه؛ آنچه هست، آنچه نیست» در " موسسه رحمان " با سخنرانی " دکتر مصطفی قادری " و " دکتر شهین ایروانی " و حضور علاقه مندان و برخی رسانه ها برگزار گردید .
در این نشست که بیش از 3 ساعت به طول انجامید این دو استاد دانشگاه به ارائه دیدگاه های خود پرداخته و حدود 1 ساعت به پرسش های حاضران در قالب گفت و گو پاسخ دادند .
کارشناس مجری ، دکتر سمیه فریدونی در بخشی به انتقاد از عملکرد وزارت آموزش و پرورش در مورد " مدارس محیط زیست " پرداخت و خواهان توضیح مسئولان مربوطه در این زمینه گردید .
در این بخش ، بخش دیگری از سخنان دکتر مصطفی قادری تقدیم شما می شود .

ضمن آرزوی توفیق و معرفی و کسب رای اعتماد برای شما از جانب مجلس محترم ، توجه جنابعالی را به دو نکته اساسی و راهبردی جلب می نمایم :
1- دارا بودن روحیه ی تحدی طلبی، تهاجمی، شفافیت و جدیت در پرداختن به اصلاحات ، تغییرات و تحولات ساختاری در آموزش و پرورش کشور و کاربست توام با عقلانیت ، تدبیر و حمیت لازم در کاستن از فربهی نظام اداری و مقابله با دیوانسالاری حاکم بر آموزش و پرورش .
لختی است بر اثر سیاست نابخردانه عده ای بر تجزیه و منفک نمودن مدارس از پیکره ی نظام تعلیم و تربیت کشور شاهد دست اندازی به آموزشگاه ها و مدارس کشورمان می باشیم که از آن جمله می توان به کنش و حرکت ضد انقلابی ، مغایر با مصالح و منافع کشور و مغایر با پیام شهیدان همیشه سرافراز میهن عزیز اسلامی اشاره نمود که از جانب بنیاد شهید روی داده است که درصدد مصادره و استیلا برپاره ای از مدارس بوده و بر این روش ناصواب ابرام می نماید ، با کمال تاسف شاهد سکوت وزارتخانه و عوامل ذی ربط بوده و کنش قابل قبولی را مشاهده نکرده ایم ؛ انتظار می رفت با شفافیت و صراحت رخداد رسانه ای شده و با ارتباط شخص جنابعالی با رسانه ها و عوامل ذی نفع به شدت با این پدیده ی نامبارک برای همیشه برخورد گردد. چنانچه چنین روحیه چالشی و درگیرانه ای نداشته باشید قهرا در انجام وظایف انقلابی و تاریخی کارآمد و اثربخش نخواهید بود و روحیه و منش محافظه کارانه امور را سامان نخواهد بخشید.
در مبارزه و تحدی علیه نظام اداری و حذف صدها پست منفعل و ناکارآمد و گسیل کارشناسان آن به مدارس درنگ ننمایید ، ادارات کل را در کلان شهرها تعطیل و مناطق آموزشی را به حداقل برسانید.
با جدیت مدرسه محوری را محقق نمایید . بخشنامه های غیر ضرور را حذف و مدیران را مبسوط الید تا به معنی واقعی به رهبری و مدیریت آموزشی بپردازند. در این راستا به موارد عدیده ای می توان ورود نمود که به اردوی دانش آموزی اشاره می نمایم .
مدیر و عوامل اجرایی با توجه به دستورالعمل مربوط اقدام نموده و مسوول و پاسخگو می باشند ، چه ضرورتی دارد طیف وگستره ای از دست اندر کاران از صدر تا ذیل – وزارتخانه، اداره کل و منطقه آموزشی – در این امر دخالت وبه آن مبادرت ورزند که اگر چنین شد عوامل بسیاری صرفه جویی شده و از نیروی انسانی و هزینه های مربوطه ، بهینه در موقعیت ها و مواضع مناسب می توان بهره مند گردید.
باید با نگاه و انداختن طرحی جدید به صورتی سلبی به موارد و ماموریت های تامل آمیز پرداخت و تجدید نظر جدی در آنها به عمل درآورد که از جمله می توان به پروژه ی مهر ، شورای عالی ، سواد آموزی ،مدارس خاج از کشور ،سازمان نوسازس و توسعه و تحهیز مدارس ، معاونت ها و موارد عدیده ای اشاره نمود که ظرفیت و قابلیت خلع ید را داشته و می توان به گونه ای اساسی با آنان سیاست نمود که در صورت تمایل چگونگی و انجام آن قابل بیان و توضیح می باشد.

2- دیپلماسی فعال و تبدیل موضوع پرورش و آموزش به مسئله ی اصلی کشور. امروز علی رغم گفته ها آموزش و پرورش مسئله و موضوع اصلی کشور برای تصمیم سازان و تصمیم گیران نیست .رابطه ی سایر نهادها ، وزارتخانه ها و سازمان ها با آموزش وپرورش مشخص نیست و وظیفه و سهم آنان در قبال آموزش و پرورش مشخص و تبیین نشده است . باید تصمیم سازان قبل از تنظیم بودجه ی دفاعی به تنظیم بودجه ی پروش و آموزش بپردازند .قوانین مربوط اصلاح و شرکت های خودرو ساز و شهرداری ها در این راستا به وظایف شهروندی و ملی خود عمل نمایند.
جنابعالی با به کارگیری نیروهای توانمند درون آموزش و پرورش کشور و بهره مندی از امکانات خارج و درون جامعه آموزش و پرورش را به عنوان رویکرد مقدمی و اصلی در کشور مطرح نموده و با عزمی راسخ آن را به گفتمان ملی تبدیل نمایید .
ارتباط با مردم و تعامل مناسب و اثربخش با آنان در اخذ راهکار و حل مشکلات آموزش و پرورش بسیار چاره ساز و راهبردی است. تامین منابع لازم برای رفع معضلات معیشتی معلمان معزز و اختصاص بودجه ی لازم امری بسیار سهل می باشد اگر اراده و برنامه ای در این زمینه وجود داشته باشد . در این راستا می توان به عواملی از جمله استفاده از منابع صندوق ذخیره ارزی جهت رفع کسری مزمن بودجه آموزش و پرورش و رتبه بندی همه ی کارکنان – اختصاص 15درصد از سهم درآمد ناخالص ملی – حذف بودجه پاره ای از سازمان ها و نهادهایی که به کنش فرهنگی می پردازند و واریز آن به آموزش و پرورش مثل سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران – اخذ 5 درصد از مالیات گرفته شده از مودیان مالیاتی – تعدیل پرداخت ها در سایر سازمان ها و وزارتخانه ها و واریز آن به حساب آموزش و پرورش – تحقق جدی درآمدهای شهرداری ها و شرکت های خودرو سازی به آموزش و پرورش به میزان 7 درصد و سایر اقداماتی که در این مجمل نمی گنجد.
البته مطالب و نکات متعددی قابل طرح و بحث می باشد که امیدوارم فرصتی فراهم گردد که جهت ایجاد اصلاح گری و تغییرات مطلوب حضورگرم وسبزتان مطرح گردد.
موفق باشید .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/

در چهارمین دوره انتخابات برای تعیین شورایاران محلات بیش از 18000 نفر ثبت نام کردند .
سالاری رئیس هیأت نظارت در انتخابات شورایاریهای شهر تهران 20 بهمن 93 اعلام کرد : ( این جا )
5 هزار و 910 نفر از ثبتنامکنندگان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی، 10 هزار و 991 نفر مدرک کارشناسی ارشد و 304 نفر نیز دارای مدرک دکترا هستند، ضمن اینکه 2 هزار و 156 نفر دارای مدرک فوق دیپلم و 1565 نفر دارای مدرک دیپلم و در نهایت 792 نفر دارای مدرک زیر دیپلم هستند.
رئیس هیأت نظارت در انتخابات شورایاریهای شهر تهران گفت: میانگین ثبتنام از سوی داوطلبان در هر محله 36 نفر است بهطوری که بیشترین ثبتنام در یکی از محلات منطقه 4 با 110 نفر کاندیدا و کمترین ثبتنام در محله چیتگر و قصر فیروزه بوده است.
این در حالی است که در چهارمین دوره انتخابات هزار و 654 نفر رد صلاحیت شده بودند هر چند به گفته رئیس هیات نظارت صلاحیت همه آن ها به جز 77 نفر مورد تایید قرار گرفت .
در پنجمین دوره انتخابات شورایاری ها به گفته آرش حسینی میلانی نایب رییس ستاد شورایاری ها فقط 12 هزار و 300 نفر ثبت نام کرده اند .
معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران جوادی یگانه در یک برنامه تلویزیونی با بیان اینکه میزان ثبت نام در 33 درصد محلات پایین است، گفت: اگر در هر محله 18 نفر ثبت نام کنند، از هر دو نفر یک نفر رأی می آورد چرا که در نهایت 9 نفر انتخاب می شوند و اگر شرایط اینگونه پیش برود انتخابات شورایاری با حداقل رقابت برگزار می شود. همچنین در محلاتی که تعداد منتخبین به حد نصاب نرسد، تا دو ماه فرصت داریم که انتخابات را مجددا برگزار کنیم.
با این حال معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران برآورد استقبال مردم برای ثبت نام در انتخابات شورایاری ها را نسبت به دوره های قبل بهتر عنوان می کند ! اکنون می توان این پرسش را مطرح کرد که دستاورد حضور فرهنگیان در انتخابات شورایاری ها در دوره قبل چه بوده است ؟
برخی رسانه های مرتبط با شهرداری و شورایاری ها با برخی تیترهای غیرواقعی سعی می کنند تا میزان مشارکت را در این دوره " بالا " نشان دهند .
مرتضی طلایی؛ رئیس سابق شورایاریها در ارتباط فرایند ثبتنام از کاندیداها در این دوره از شورایاریها می گوید : در حال حاضر محلات مطلقاً درگیر انتخابات نیستند، سطح هیئت اجرایی و نظارت در سطح مناطق را گرفتهاند و حتی ملاک حُسن و سوءشهرت برای کاندیداهای شورایاریها را در مصوبه صدوچهلمین جلسه شورای شهر حذف کردند که این موضوع عواقب خوشایندی برای شهر و شهروندان ندارد؛ این در حالی است که افرادی که داوطلب میشوند باید شرایط آنها بررسی شود.
وی متذکر می شود: در دوره قبل فضاسازیهای زیادی انجام دادند و حتی در نقاطی که با آییننامه پیش میرفتیم هم مشکلات زیادی برای ما ایجاد کردند، حتی آدرس افرادی که تطبیق با محل شرکت در انتخابات نداشت را بررسی و حذف می کردیم و سوابق را هم تطبیق میدادیم و در صورت مشکل آن را برطرف می کردیم اما این بار به نظر میرسد که خیلی کار را راحت گرفتهاند؛ شنیدهها نشان میدهد که ساماندهیهایی صورت گرفته و به یک نوعی از قبل چیدمانها انجام شده است که چه افرادی باید انتخاب شوند و برای این امر برنامهریزیهای لازم انجام گرفته است؛ لازم است در موارد گفته شده ستاد شورایاریها یا شورای شهر شفافسازیهای لازم را انجام دهند حتی شنیده شده که صحبتهایی در بین خود این افراد ردوبدل شده که میزان مشارکت موضوعیت ندارد اما نکته قابل توجه این است که در دوره جدید مدیریت شهری فقط تلاش میکنند که این دوره از انتخابات را برگزار کند و در کارنامه خود این کار را ثبت کنند اما تأکید میکنم که شورایاریها دو سال است که تعطیل شدهاند.
طلایی متذکر می شود :
نکته اساسی این است که شورای پنجم خیلی به مشارکت مردم توجه ندارد، اعضای شورایاریها در تهران بیش از 3500 نفر هستند؛ فقط بروید و به صورت رندوم تعدادی از آنها را انتخاب با آنها صحبت کنید آنها میگویند که شورای پنجم به موضوع شورایاریها بها نداده است و به مشارکت مردم اعتقادی ندارند و بر اساس آخرین اخبار به دست آمده استقبالی از ثبتنام نشده که منجر به تمدید مهلت ثبتنام شده است.
« صدای معلم » در چهارمین دوره انتخابات شورایاری ها مشارکت فعالی داشت و حتی به صورت رایگان و با هدف ترغیب و مشارکت حداکثری فرهنگیان در انتخابات شورایاری ها به معرفی آن ها پرداخت .
در این زمینه حتی منشور اخلاقی – مدیریتی پیشنهاد شده توسط جمعی از فرهنگیان و معلمان کاندیدای شورایاری محلات را منتشر و از آن حمایت کرد . ( این جا )
بند 10 از این منشور تصریح کرده بود :
" تلاش در جهت استقرار نظام پاسخ گویی و شفافیت در تمام سطوح و کلیه اقدامات و فعالیت های شورایاری و مدیریت محله به شهروندان و ساکنان محله. "
« صدای معلم » در 17 اسفند 1393 لیست نهایی ائتلاف بزرگ فرهنگیان استان تهران را منتشر کرد . ( این جا )
در این گزارش آمده بود :
" لیست زیر نام مجموعه فرهنگیان و معلمانی است که در استان تهران خود را کاندیدای ورود به عرصه مدنی - صنفی شورایاری ها نموده اند .
به نظر می رسد استقبال فرهنگیان در این دوره نسبت به سایر دوره ها " بی سابقه " بوده است .
باور ما بر این است که فرهنگیان و معلمان دارای پتانسیل فوق العاده و البته بالقوه ای هستند که در چنین عرصه هایی " بالفعل " خواهد شد .
حضور فراگیر همه فرهنگیان و معلمان برای رای اعتماد به همکاران خود موید خودآگاهی و پختگی فکری و اجتماعی آنان خواهد بود و البته معلمانی که با رای همکاران خویش به این عرصه وارد می شوند، « نگهبان و وام دار » این رای ارزش مند خواهند بود ."

اکنون می توان این پرسش را مطرح کرد که دستاورد حضور فرهنگیان در انتخابات شورایاری ها در دوره قبل چه بوده است ؟
آیا معلمان مستقر در این شورایاری ها توانسته اند نظام پاسخ گویی و شفافیت در تمام سطوح و کلیه اقدامات و فعالیت های شورایاری و مدیریت محله به شهروندان و ساکنان محله را مستقر کرده و یا گامی حتی " کوچک " بردارند ؟
آیا فرهنگیان عضو در این شورایاری ها توانسته اند از ظرفیت ها و فرصت های قانونی برای ساختن شهری قانون مند و مسئولانی پاسخ گو بهره جسته و یا حداقل هویت صنفی خود را تعریف کنند ؟ و یا همچون دیگران با عباراتی مانند " نمی گذارند " و یا " نمی شود " کوتاهی ها و اشتباهات را با" روزمرگی " درآمیخته اند ؟
آیا حتی یک نفر معلم در آن لیست بلند بالا که به عضویت شورای محله انتخاب شد ؛ عملکرد خود را به اطلاع دیگران رساند ؟
چند درصد از معلمان منتخب به موارد 13 گانه در آن منشور اخلاقی - مدیریتی عمل کردند ؟
آیا توانستند کارکرد شورایاری ها را از یک بنگاه کاریابی و اقتصادی توام با رانت ارتقا دهند ؟
پایان گزارش/
گروه اخبار/

حجتالاسلام والمسلمین علی ذوعلم رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در برنامه پرسشگر در پاسخ به این پرسش که آیا در عمل سازمان پژوهش، برنامه ریزی آموزشی را انجام می دهد یا سازمان سنجش؟ گفت: این سوال، سوال از میانه راه است و نه آغاز راه. چرا به جایی رسیدیم که کنکور مقبول ترین شیوه عمل برای گزینشگری ورود به سیستم آموزش عالی شده و هنوز سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی نتوانسته خود را بازیابی کند.
وی افزود: هنوز نهاد تعلیم و تربیت آن طور که باید جدی گرفته نشده و ریشه بحث همین جاست.
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی با اشاره به تبعات کنکور گفت: شیوه هایی برای تغییر کنکور مطرح شده اما جدی گرفته نشده است. ۸۰ درصد جهت دهی به محتوای تعلیم و تربیت، بر عهده سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی است و باید پاسخگو باشیم و واقعا این گونه است.
حجتالاسلام والمسلمین ذوعلم افزود: در دوره ابتدایی ممکن است کنکور به برخی مدارس ابتدایی تسری پیدا کرده باشد، اما در اکثر دبستان های ما هنوز بحث کنکور مطرح نیست و اینکه در این دوره شش ساله چه مهارت هایی را می آموزد واقعا به عهده ماست و باید پاسخگو باشیم. گاهی حاضر نیستیم کاستی ها را بپذیریم. ممکن است در کل ۱۲ پایه و در سطح ۱۴ میلیون دانش آموز ۳۰ درصد شیوه ارزشیابی موجب انحراف در سیستم آموزشی شده باشد و عوامل مختلفی در ناکارآمدی نظام آموزشی موثر است که همه را باید توامان بررسی کنیم. مبادا مسؤولیت خود را فراموش کنیم و مشکلات را به گردن نظام ارزشیابی بیندازیم.
وی ادامه داد: کنکور هم حتما قابل حل است و می توان شیوه های جایگزینی را برای آن درنظر گرفت که تبعات کنکور را به حداقل برساند.
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی با اشاره به دو قانون حذف کنکور و تغییر شیوه ارزشیابی کنکور اظهار کرد: در این دو قانون بار کارشناسی مسئله به عهده سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی قرار گرفت ولی باز هم یک نوع استقلال نظر و رای کارشناسی دیده نشد. روسای قوا کارگروهی مستقل از سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و سازمان سنجش شکل دهند و کارشناسانی که راهکارهای نویی دارند حضور یابند و به دور از شتاب زدگی سناریوهای مختلف را بررسی و به راهکاری مشخص برسند.
حجتالاسلام والمسلمین ذوعلم درباره انتقادات وارد بر رسانه ملی برای پخش تبلیغات موسسات کنکوری و آمادگی آزمون های مدارس سمپاد گفت: صداوسیما موظف است این آزمون های ورودی تیزهوشان را نقد کند و آموزش و پرورش را با تنویر افکار عمومی به این سمت ببرد که این آزمون ها متوقف شود. در آموزش و پرروش هم دچار تشتت آرا هستیم؛ گروهی آزمون پایه هفتم را خوب میدانند و برخی هم نقد جدی به آن دارند و به جمع بندی روشنی نرسیدیم و شاید مهمترین وظیفه وزیر اموزش و پرورش همین روشن کردن این موضوع باشد.
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی با بیان اینکه نگاه ما به معلمان باید شریک در برنامه ریزی و مدیریت محتوایی تعلیم و تربیت باشد گفت: آیا سازوکارها و زمینه هایی که باید در آموزش و پرورش باشد تا توانمندی معلمان را تقویت کند وجود دارد؟ در این زمینه بسیار ضعیف عمل میکنیم. کلاس های حضوری به دلیل مشکلات مالی کم شده و آزمون های الکترونیک ضمن خدمت در حد شوخی است.
وی با بیان اینکه با سیاست چندتالیفی صد درصد موافقم اما بستر تشکیلاتی که آن را محقق کند نداشته ایم گفت: هنوز سند مصوبی که استانداردها را مشخص کرده باشد نداریم. با اصلاح ساختاری امیدواریم این هدف محقق شود و حتی هدف کمی هم داشته باشیم و مثلا بگوییم ۳۰ درصد کتب تا ۵ سال دیگر توسط بخش های بیرونی انجام شود که اعلام امادگی کرده اند. امروز مطالبه دانش آموز و خانواده این است که در سه سال آخرمعلمان فقط نکات کنکوری بگویند در حالی که باید ارزشیابی پایانی هم بر اساس محتواهای تالیف شده برنامه درسی باشد.
ذوعلم درباره احیای معاونت تالیف محتوا نیز گفت: این پست سازمانی قبلا وجود داشت ولی معاون نداشت ما این پست سازمانی مهجور را احیا کردیم.
وی در پاسخ به پرسشی درباره مافیای دفتر تالیف و اینکه ورود به آن غیر ممکن بوده است گفت: اگر بتوانیم دو مقوله طراحی و برنامه ریزی درسی ۱۱ حوزه یادگیری و تعیین استانداردها را از بخش تالیف کتب درسی جدا و تفکیک کنیم این اتهامات برطرف خواهد شد و به جایی برسیم که هر کارشناسی و مولفی بتواند کتب درسی تالیف کند. امیدواریم برای چندعنوان درسی تا دوسال آینده این کار را انجام دهیم. سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به یک کار جهادی نیاز دارد. همکاران ما آماده اند و باید زمینه سازی کرده و راه را باز کنیم. آماده سازی برای استاندارد سازی و نظارت و سنجش برای تایید محتوای تولید شده باید صورت بگیرد.
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی درباره حجم کتب درسی گفت: در این باره بین کارشناسان اختلاف نظر وجود دارد. پیشنهادات ما به شورای عالی می رفته و ما مصوبات شورای عالی را اجرا می کردیم. نه اینکه مثلا کتاب تفکر و سوادرسانه ای را مستقل تدوین و ارائه کنیم. نقدهایی وجود دارد و این طور هم نیست هرکاری انجام شود همه ۱۰۰ درصد موافق آن باشند.
ذوعلم افزود: یکی از مضایق ما سختی در اجراست. آیا برای کتبی چون تفکر و پژوهش که وارد برنامه درسی شده معلم توانمند و متخصص تربیت کرده ایم؟ ما در مجموع روند کلی کار ما بر کاهش تنوع و سبک کردن کوله پشتی و کاهش استرس های ناشی از آزمونهاست. اما یک مشکل کلی ما در صحنه اجراست و شکافی در اینجا داریم.
وی ادامه داد: در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی فقط به رشته برنامه ریزی درسی نیاز نداریم، به متخصص رشته های دیگری هم نیاز داریم و هرکدام از گروههای درسی شورای برنامه ریزی دارند. با انجمن برنامه ریزی درسی و متخصصان مربوطه در تماس هستیم و بازخوردها را معاونت ابتدایی و متوسطه باید به ما بدهند. اتفاقا برخی مفاهیم را معلمان میگویند کم توضیح داده شده است. زمان آموزش هم در طول سال بعضا دچار کاهش هایی می شود که ما را دچار مشکل می کند.
فارس
