ابلاغ نمودار سازمانی ادارات کل آموزش و پرورش توسط علی الهیار ترکمن و بررسی آن، بنا به دلایلی که شرح آن در ذیل خواهد آمد، جهت گیری این نمودار را به ویژه از منظر حذف معاونت پژوهشی در استان ها، مغایر با منویات مقام معظم رهبری(حفظه الله)، سند تحول بنیادین و برنامه سال 99 آموزش و پرورش نشان می دهد.
در تایید این گفتار باید به صحبت های دکتر ملکی رییس سازمان پژوهش،برنامه ریزی و تالیف کتب درسی در گردهمایی شورای معاونین و مدیران کل آموزش و پرورش در 17 خرداد سال جاری اشاره نمود که «نمودار سازمانی ادارات کل را ضدتحول و رویکرد آن را قهر با پژوهش نامید» و این در حالی است که در تاریخ14خرداد، مقام معظم رهبری بر تحول در نظام تعلیم و تربیت تاکید ویژه نمودند.توجه به نکات زیر بیانگر رویکرد قهر با پژوهش و ضدتحولی این چارت سازمانی است و نشان می دهد که آموزش و پرورش شعار تحول می دهد و ضدتحول عمل می کند:
1-رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب، یکی از سرفصل های اساسی را، پژوهش و حرکت در مسیر پژوهش ذکر کرده و از آن به رستاخیز علمی یاد می نمایند و متذکر می شوند که این مسیر هرگز نباید متوقف شود و آن را یک مطالبه عمومی ذکر می کنند و به دفعات در بیانات خود بر جایگاه پژوهش تاکید نموده و وظیفه مسئولین در این زمینه را متذکر و تضعیف آن را یک منقصت و اهتمام به آن را که تضمین کننده اقتدار کشور است، یک وظیفه می دانند. حال سوال اساسی این است که آیا حذف معاونت پژوهش در ساختار ادارات کل و تنزل آن به یک گروه ذیل معاونت برنامه ریزی در جهت خواسته ها و فرمایشات معظم له در باب توجه به پژوهش است یا خیر؟ آیا با وجود تاکید معظم له در هفته معلم سال 97 بر حفظ و تکریم و اهمیت دادن به سازمان پژوهش،برنامه ریزی و تالیف کتب درسی،حذف عقبه سازمان پژوهش در استان ها و انحلال بخش های متناظر آن و اکتفا به وصله نمودن آپاندیس گونه، گروه بررسی محتوای آموزشی و پرورشی به 2گروه دیگر در ذیل دو معاونت، در راستای فرمایش مقام معظم رهبری است و یا عکس این تأکید رفتار شده است؟
2-در سند تحول بنیادین و زیر نظام های آن آمده است که نظام آموزش و پرورش به عنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی هر جامعه ربط وثیقی با پژوهش دارد و اصولاً تعلیم و تربیت و پژوهش دو روی یک سکه هستند و پیچیدگی ها و ظرفیت های امرتربیت سبب می شود بیش از هر نهاد، فرآیند و ساختار دیگری، نهاد تعلیم و تربیت محتاج پژوهش و برساخته پژوهش باشد و به همین دلیل از مجموع 131 راهکار سند تحول بنیادین، تعداد 11 راهکار به صورت مستقیم و 25 راهکار به صورت غیرمستقیم با زیر نظام پژوهش مرتبط بوده که تعداد 38 برنامه و فعالیت سرآمد برای آنها تعریف شده است.
حال سوال اساسی این است که با توجه به تأکیدات فراوان در سند و زیر نظام های آن بر فعالیت های پژوهشی، با توجه به چارت جدید و حذف معاونت پژوهشی در استان ها و بالطبع در شهرستان ها، آیا بدون متولی مشخص، امکان تحقق سازمان پژوهنده، مدرسه پژوهنده، 11 راهکار مستقیم و 25 راهکار غیر مستقیم و 38 برنامه سند وجوددارد یا خیر؟ پاسخ این است که برنامه بدون متولی مشخص، ابتر خواهد ماند. پس یا باید تغییر در برنامه ها ایجاد شود و یا باید بازنگری در روش اتخاذ شده مغایر با سند و زیر نظام ها، صورت پذیرد.
3-در برنامه سال 99 وزارت آموزش و پرورش، 245 برنامه و 1489 فعالیت برای حوزه های مختلف آموزش و پرورش تعریف شده است. سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، 27 برنامه و 88 فعالیت، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، 17 برنامه و 93 فعالیت و معاونت برنامه ریزی و توسعه منابع که برنامه های آن از ادغام برنامه های معاونت پژوهش با این معاونت ایجاد شده است، 29 برنامه و 166 فعالیت را برعهده دارند که از مجموع 29 برنامه ارائه شده، 21 برنامه مرتبط با معاونت پژوهش است. به عبارت دیگر از مجموع 245 برنامه آموزش و پرورش، 65 برنامه بدون در نظر گرفتن برنامه هایی که در آنها زیر مجموعه های معاونت پژوهش به عنوان همکار ایفای نقش می کنند، در حوزه معاونت پژوهش قرار داشته که برابر با 26.5 درصد مجموع برنامه هاست. حتی اگر مجموع برنامه های سازمان پژوهش و پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش را با یکدیگر در نظر بگیریم، 18درصد برنامه های وزارت آموزش و پرورش را شامل می شود.
حال نکته کلیدی این است که در صورتی که حدود یک چهارم و یا به عبارتی دیگر یک پنجم برنامه های وزارت آموزش و پرورش ذیل فعالیت های معاونت پژوهش در استان ها قرار دارد، با حذف این معاونت و نداشتن متولی مستقیم در استان و شهرستان ها، چگونه قرار است برنامه ها به طور جدی پیگیری و عملیاتی شوند؟آیا بسته های تحولی ابلاغی نظیر بسته تحولی ذیل برنامه شماره یک و دو برنامه های پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش قرار است به خودی خود اجرا شود؟
4-نگاه به نمودار سازمانی ارائه شده نشان می دهد که معاونت ساختگی، پژوهش، برنامه ریزی و توسعه منابع در ادارات کل از مجموع 9 اداره و گروه شامل: امور اداری، بودجه، تعاون، پشتیبانی و خدمات، امور مالی، راهبری مکاتبات، طرح و برنامه، برنامه ریزی آموزش نیروی انسانی(ضمن خدمت) و تحقیق و پژوهش تشکیل خواهد شد و 5معاونت دیگر ادارات کل فقط 13 زیر مجموعه خواهند داشت. به عبارت دیگر 41درصد ادارات زیر مجموعه معاونت ها، در این معاونت و 59درصد در پنج معاونت دیگر خلاصه خواهد شد که از نظر پرسنلی نیز برابر با 50درصد کل پرسنل است و این به معنای رشد ناموزون و فربه سازی است که سبب کاهش بهره وری و پویایی سازمان خواهد شد و از جهت دیگر تمرکز پول و نیروی انسانی در یک معاونت به شدت بر روی اجرای برنامه های سایر معاونت ها اثر منفی خواهد داشت.
واضح و مبرهن است که حجم وسیع فعالیت های این حوزه، سبب خواهد شد که اهداف متعالی سند تحول بنیادین که مبتنی بر منویات مقام معظم رهبری و اسناد بالادستی است در لابلای: چک، سند مالی، حکم کارگزینی، رتبه بندی، وام و تسهیلات و اقدامات پشتیبانی و بودجه ای گم شود و این یک خسران و برگشت به عقب است. پس تا دیر نشده باید با بازنگری در این نمودار سازمانی، تلاش نماییم تا با رشد متوازن در سازمان، اهداف متعالی سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش عملیاتی گردد و آن را به یک نمودار سازمانی تحول گرا با رویکرد آشتی با پژوهش تبدیل نمود.
« دیدگاه ها و نظرات افراد و گروه ها لزوما نظر صدای معلم نیست ؛ این رسانه آماده انتشار پاسخ مسئولان و افراد مخاطب می باشد »
« آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم »
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.