گروه اخبار/
هدایت تحصیلی دانشآموزان از سال تحصیلی گذشته (94-95) در پایان پایه نهم انجام میشود، پیش از این دانشآموزان در پایان سال اول دبیرستان رشته تحصیلی خود را انتخاب میکردند اما با استقرار ساختار 6.3.3 در نظام آموزشی کشور، فرآیند هدایت تحصیلی دانشآموزان در پایان پایه نهم انجام میشود.
با استقرار هدایت تحصیلی در دوره متوسطه اول ( پایان پایه نهم) برای بسیاری از دانش آموزان این سوال مطرح بود که در صورت تمایل به تغییر رشته تحصیلی انتخاب شده این امر چگونه محقق خواهد شد؟
در ذیل فرآیند تغییر انتخاب رشته تحصیلی را توضیح دادهایم.
با توجه به ماده 7 آیین نامه هدایت تحصیلی، دانش آموزی که در پایه دهم به تحصیل مشغول است چنانچه متقاضی تغییر شاخه یا رشته باشد با نظر کتبی مشاور و تأیید کمیته هدایت تحصیلی ناحیه، منطقه یا شهرستان و رعایت موارد ذیل میتواند درپایه یازدهم به شاخه یا رشته دلخواه هدایت شود.
* شرایط تغییر رشته به شاخه نظری
دانش آموزی که با تغییر رشتهاش موافقت شود در صورت علاقه برای تغییر رشته از رشتههای دیگر به به رشتههای شاخه نظری باید در خرداد یا شهریور ماه پایه دهم در امتحان تغییر رشته درسهای تخصصی پایه دهم رشته جدید (صرفاً درسهایی که پیشنیاز درسهای پایه یازدهم رشته جدید هستند ) شرکت کند و چنانچه از تمام درسهای مذکور نمره قبولی کسب کند با تغییر رشته وی موافقت میشود.
* شرایط تغییر رشته از نظری به فنیوحرفهای
تغییر رشته دانش آموزان شاخههای نظری یا کاردانش به رشتههای شاخه فنی و حرفهای یا تغییر رشته در همان شاخه منوط به توفیق در امتحانات تمام درسهای اختصاصی پایه دهم رشته جدید در خرداد یا شهریور همان سال با در نظر گرفتن ظرفیت پذیرش در رشتههایی است که اسامی آن از سوی کمیته هدایت تحصیلی شهرستان اعلام خواهد شد.
تغییر شاخه یا رشته از پایه دهم سایر شاخهها به شاخه و رشتههای مهارتی پایه یازدهم کاردانش، منوط به گذراندن و قبولی (احراز شایستگی لازم) در تمامی دروس اختصاصی و مهارتی پایه دهم رشته جدید در خرداد یا شهریور همان سال است. در مواردی که دانشآموز بخواهد در واحدهای آموزشی کاردانش دولتی تحت پوشش آموزش و پرورش ادامه تحصیل دهد به لحاظ رعایت ظرفیت رشتههای مهارتی، موافقت کمیته هدایت تحصیلی اداره آموزش و پرورش شهرستان نیز الزامی است.
زمان تغییر شاخه یا رشته در دوره روزانه حداکثر تا پایان امتحانات شهریور پایه دهم است و دانشآموز موظف است حداکثر تا دو هفته قبل از شروع امتحانات خرداد یا شهریور تقاضای کتبی خود را به مدیر واحد آموزشی تحویل دهد تا نسبت به انجام مراحل تغییر رشته اقدام شود.
دانشآموز متقاضی تغییر رشته میتواند درسهای امتحان تغییر رشته را حداکثر در دو مرحله خرداد و شهریور پایه دهم امتحان دهد.
-
تسنيم
امروزه یکی ازمولفه های اساسی در توسعه پایدار شهری، آموزش مستمر و پیاپی شهروندان است. استفاده از فضای مجازی به خصوص شبکههای اجتماعی برای آموزش شهروندان میتواند یکی از راههای نسبتا ارزان و پرکاربرد در زمینه انتقال مفاهیم مربوط به شهروندی باشد. در دسترس بودن ابزار و همین طور ضریب نفوذ بالای اینترنت در کشور این فرصت را فراهم میآورد که امر مهم فرهنگسازی و آموزش شهروندی بدون واسطه و بسیار راحت انجام شود.
در بحث فرهنگ سازی توجه به کودکان و نونهالان حرف اول را میزند زیرا فرهنگی که در سنین کودکی در انسان نهادینه شود برای همیشه با او خواهد ماند و قابل تغییر نیست، بدین منظور همکاری سازمانهای مختلف با آموزش و پرورش و تهیه ساز و کارهای مناسب برای آشنایی عملی دانشآموزان با مقولاتی مانند رعایت قانون، حفاظ از محیط زیست، اهمیت به کارهای اجتماعی و گروهی، آشنایی با حقوق شهروندی و ... از طریق ابزار نوین از جمله تولید محتوای الکترونیکی و همین طور بازدیدهای علمی میتواند در طولانی مدت متضمن ارتقاء فرهنگ عمومی جامعه گردد.
از نمونههای موفق فرهنگ سازی در مدارس میتوان به فرهنگ سازی سازمان راهنمایی و رانندگی با عنوان (همیار پلیس) نام برد .
پیشبینی میشود زمانی که این همیاران پلیس به سنین جوانی و میان سالی برسند، سوانح و حوادث جادهای و بیقانونیها در رانندگی به حد مطلوبی کاهش یابد و این فرهنگ سازی چیزی نیست که در عرض مدت کوتاهی و با دستورات بخشنامهای به دست بیاید بلکه سالهای نیاز به آموزش درست و مستمر است تا به نتیجه برسد.
نمونه دیگر همکاری شهرداری ها با آموزش وپرورش است تا ازطریق آشنایی بیشتر کودکان با وظایف بهداشتی خود درمدرسه و محیط زندگی، در کاهش آلودگی ها و تولیدزباله سهیم باشند.
ورود سازمانهای مختلف به بحث آموزش دانش آموزان علاوه بر آنکه نتایج کوتاه مدت خود را نشان میدهد بلکه در طولانی مدت نیز باعث فرهنگسازی درست میشود و این امر نیازمند آموزش مستمر و پیگیریهای بیوقفه است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
چندی پیش ، داستانکی در کانال رسمی وزارت آموزش و پرورش منتشر گردید . ( این جا )
بنا بر اعلام برخی همکاران ، محتوای این داستانک توهین به مقام و جایگاه " معلم" و سخیف انگاشتن حرفه " معلمی " بوده است .
« عبدالرضا احمدیان » از همکاران ، متن انتقادی زیر را برای صدای معلم ارسال کرده است
علل التهاب چند روز اخير در بازار ارز به يك پرسش عمومي تبديل شده است/ خطاي « تثبيت نرخ اسمي ارز » به جاي « تثبیت نرخ واقعي ارز » همان طور كه در يادداشت قبلي اشاره شد منشأ اصلي التهاب ارزي است اگرچه تلنگر تقويت جهاني دلار باعث فعاليت اين گسل شده است/ در فاصله آذر ٩٣ تا آذر ٩٥ چه اتفاقي افتاده است/ شاخص جهاني دلار در اين فاصله زماني از عدد ٨٩ به بيش از ١٠١ واحد رسيده كه به مفهوم تقويت حدود ١٤ درصدي ارزش جهاني دلار در برابر ساير ارزهاست....
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر آمد ( این جا ) ؛ « گروه صدای معلم » با دکتر مهدی نوید ادهم ، دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش گفت و گویی در مورد عملکرد و رویکرد این شورا انجام داده است .
بر اساس توافق انجام شده ، این گفت و گو ها در آینده استمرار خواهد داشت .
از فرهنگیان و معلمان گرامی دعوت می شود با ارائه نظرات و پیشنهادات ما را در کیفیت بخشی گفت و گو ها همراهی نمایند .
من در مدرسه ای درس می دهم که با وجود ۳۷ دانش آموز در آن همین چهارشنبه سوم آبان از سرما اذیت شدم ! در جنوب تهران ، نعمت آباد ، یک میز و صندلی سالم برای نشستن ندارم! بوی بد کلاس و هوای آلوده آن ریه ام را به شدت آزار می دهد، خانواده ها فقیرند و به بچه ها سرایت می کند ، فقر مادی و فرهنگی همیشه توامند ، اگرچه استثناء همیشه و همه جا هست ! چرا فقط فرهنگیان از ارزشیابی نگران و ناراحت و متنفرند؟
آموزش تنها شاخصی است که بهترین آیتم ایران و حرف رسای ما در عرصه بین الملل است ، یعنی با همه مشکلات معلمان کارشان را بهتر از سایر کارکنان دولت انجام می دهند ولی ما را با ارزشیابی اذیت می کنند ! شاید به دلیل این است که رویمان زیاد نشود!!
بیشتر سال ها افزایش حقوق نزدیک به ۱۰% بوده ! ۱۰% حقوق من چقدر می شود ؟ ۱۰%بقیه کارمندان و کارگران دولتی چقدر؟ این تبعیض لعنتی همه جه با ماست ! چرا؟
آیا نمی شد چندسال حقوق ما را بیشتر اضافه می کردید تا به بقیه برسیم ؟ بیمه ما هیچ ارزشی ندارد! من که در فقیرترین محلات تهران کار می کنم و هیچ وقت از مزایای کلاس خصوصی بهره ای ندارم و نبرده ام ، حقوقم با معلمی که در مناطق مرفه شهر کار می کنند و درآمد خوبی از راه تدریس خصوصی دارند و در محیط بسیار بهتری کار می کنند یکی است! چرا؟ تهران شهر سخت و گرانی برای یک معلم با حقوق ناچیز است ، در حالی که همکاران ما در شهرستان ها حقوق بیشتری در شرایط اداری یکسان می گیرند و مخارج زندگی آنجا کم تر است !! نیست؟
اگر من وزیر بودم ! حتما خجالت می کشیدم ، به کسی بگویم : برو و معلمان را ارزشیابی کن !! که چه بشود؟ معلمی که حقوقش نصف همکاران هم رده خود در سایر دستگاه هاست ! پس مسئولین بدبختی ما را چگونه و چه کسی ارزشیابی می کند ؟
راستی نمره ارزشیابی شما - همان مسئولینی که گفتم _- چند است؟
لابد پاداش نیز می گیرند !!!
حال ما خیلی بد است ، از دولتی سر شما .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید