به نام دوست
جناب آقای پورسلیمان عزیز
اهل قلم را خاصه که از سنخ معلم طایفه باشد، عموماً برای نگارش و نقد و نظر حد و مرزی در محدوده عرف و ادب مشخص است.
از این منظر بایست دانست که هر نوشته چون ریگی در برکه امواجی تولید میکند و همچنان که سخن دهان به دهان می گردد امواج هر نقد و نظری هم پخش و پراکنده گردیده بر مخاطبان اثر می گذارد.
حال مایلیم بدانیم مقصد شما از طعن و کنایه به جامعه دکترمعلمان که رنج کشیدگان بی مزد و منت آموزش و پرورش هستند، چیست؟ آیا اگر از نقطه مقابل سخن شما این بنده همکاران اندیشمند و متفکر و صاحب اثر و صاحب قلم خود را مطرح نمایم که هم در عرصه تعلیم و تربیت شاگردان و هم در ارتقای علمی و فرهنگی جامعه، سخت اثرگذار و خوشنام بوده و هستند و نتیجه بگیرم که این مجموعه بهترین و شاخصترین نیروهای علمی و فرهنگی کشور را در خود دارد، پاسخ شما و امثال هم فکرانتان به این داوری یک سویه چیست؟
آیا نخواهید گفت: با یک یا چندگل بهار نمی شود؟
پس همچنان که همکار فاضلمان جناب دکتر رضادوست هم فرمودند یک چند تلاش کنید و شما هم به کرسی دکتری دست یابید و بدانید که این راه پرفراز و نشیب چه دشواریهای جانفرسای دارد و اوقات عمر و توان و سرمایهی اندک معلم را هزینه میخواهد تا عنوانی محقر! به کف آید... پس از این برای داوری درباره یک مجموعه از هر سنخ و قِسمی، اندکی تحقیق کنید و جامعه آماری مورد نقد خود را ارزیابی و بررسی کنید.
این بنده کمترین که شاگرد جمع «کارگروه تدوین و نگارش کلیات آییننامه ارتقای نظام معلمی» هستم تاکنون چهار کتاب ادبی و تحقیقی و چند مقاله علمی و پژوهشی ارائه نموده دو اثر دیگر زیر چاپ دارم که به توفیق حق تا اریبهشت آینده به بازار کتاب خواهد رسید. پس داوری شما درباره فلان فرد که از فلان دانشگاه با چه شیوهای اخذ مدرک داشته (و احتمالاً اگر داوری شما درست باشد)، دچار نقص و استقرای ناقص است و نمیتواند به تمام اعضای این مجموعه که مغز متفکر آموزش و پرورش به شمارند، تسری یابد.
به واقع این نوع نگاه یک داوری شتابزده است و جز کاستن از اعتبار علمی نوشتههای شما و بالطبع اعتبار نویسندگیتان بهرهای درپی نخواهد داشت.
امید است از این پس اهل علم را پاس بداریم و دربارهی آنان به صدق و انصاف و منطق سخن بگوییم که گفته اند:
چو خواهی که نامت رود در جهان/ مکن نام نیک بزرگان نهان.
درود و سپاس: دکتر غلامرضا بهرامپور، دبیر زبان و ادبیات فارسی، تربت جام
نظرات بینندگان
است که مدرک دکتری دارند. چون تاکنون حداقل سه چهار سال اخیر،
هیچ نوشته ای از آنان در این سایت
ندیده ایم.
امید که بعد رسیدن به توافق نظری در حیطه مبحثی که هر روز یکی آن را نقد می کند و بیشتر از نقد شبیه گلایه
نویسی است، شما اساتید نیز قلم فرسایی نمایید که مشک آنست که ببوید........
این همه موضوع ارزشمند در صدای معلم، مطرح شده که آنها حتی نگاه هم نکرده اند. و موضوع تلخ تر این که علی رغم ادعای فضل و سواد! تاب و تحمل کوچکترین انتقادی را ندارند! و هیچ پاسخ منطقی به جز' اگر تو هم مرد هستی، مثل من دکترا بگیر! ' در چنته ندارند. آیا مثلا کسی که سی سال قبل در دانشگاه تهران لیسانس گرفته به اندازه یک دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد فلان شهر سواد ندارد؟!
عجب!
بله... حداقل خوب شد فهمیدیم که در این خاک ، تنها معلمان
دارای مدرک دکتری تخصصی ، رنج می کشند و بی مزد و منت
کار می کنند!
و بقیه نفوس در اوج رفاه ، آسایش بوده و از مزد کاملاً مکفی
برخوردار و کسی هم بر سر آنها منت نمی گذارد!
سبک هندی در این نوشتار بیداد می کند!
حرجی نیست! این هم خود سبکیست برای انگشت گذاردن بر
احساسات خواننده! جایی که شاید نویسنده دچار ضعف در
ارایه براهین و استفاده از علم منطق است!
عزیزان! رنج کشیده بی مزد و منت آن معلمی است که در دورافتاده ترین مناطق ایران در شرایط سخت کار می کند نه شما که به جای کار کردن، رفتی دنبال مدرک گرفتن! و زمین و زمان را به هم می بافید که حقوقتان بیشتر از سایر معلمان باشد.
در ضمن چرا بی مزد و منت کار می کنید؟! جایی کار کنید که به اندازه ادعایتان، حقوق بگیرید.
و وقتی هم تمام می کند دیگه از مدرسه فاصله گرفته است و عارش میاد برای کلاس وقت بزاره چرا که فکر می کنه عنوان دکترا داره و نیازی نیست.
البته به تحقیق جامع نیاز داره ولی ما به عینه داریم می بینم. شما موردی چند تا دانشجوی دکترای معلم را رصد کنید.
از طرفی دوره دکترا چیزی به اطلاعات و معلومات معلم اضافه نمی کند.
یک مثال بزنم معلمی که کتاب تاریخ پایه یازدهم تالیف دکتر ولایتی را تدریس می کنه آیا در دوره دکترا روش تدریس یاد می گبرد؟ دوره عملی می بیند؟ چه نوع اطلاعات به این دانش این دکتر تاریخ اضافه می شود که باعث می شود کارایی و عملکرد و آموزش حرفه ایش اضافه شود.
از مدیران سوال کنید که دانشجوی دکترا چه بلایی سرشان می آورد. غیبت پشت غیبت.
در فلان دانشگاه دور درس می خونه و ..
اصلا این دوره دکترا آیا تاثیری در عمکلکرد معلم در کلاس داره یا نه؟
دوره دانشجویی اینها مضر به حال مدرسه است
دوره بعد از فارغ التحصیلی هم دیگه از مدرسه فاصله گرفته و در خط پایان نامه و راهنمای پایان نامه شدن و .... هستند
یعنی عملا از دسترس مدرسه خارج شده اند
داستان دوباره تکرار می کنم بر سر دانش و تحقیق و علاقه به مطالعه نیست داستان همه به خوبی می دانیم بر سر عنوان است.
حتی روحانیون هم به جای عنوان خودشان دوست دارند از عنوم دکتر استفاده کنند.
چرا خودمان را گول می زنیم. جامعه ما هنوز کردان را فراموش نکرده است. دانشگاه هاوایی را فراموش نکرده است ...
آقای دکتر
خانم دکتر
فرمایید آقای دکتر
نظر شما در این خصوص چیست خانم دکتر
لازم نیست، چون دانش آموز در حدودی بسیار پایین تر است و کافی نیست چون علم و علم آموزی در انحصار دانشگاه و دکتر و ... نیست
و قطعیت ندارد آنچه که در دانشگاه فرهنگیان یا رجایی یا ... آموزش داده میشود، نهایت خط باشد.
دویست سیصد کتاب را از کجا آوردید؟! دوره دکترا شامل سی واحد درسی تکراری و یک رساله است که از هر ده نفر، یک نفر خودش می نویسد!
و در دکتری هم که حدودا به 36 واحد و تقریبا 18 +18 واحد تقلیل یافته و عموما 3 واحدی که می شود 6 تا کتاب و فوقش در رساله 20 تا کتاب و مقاله، حالا بگو 30 تا، جمعا بشه 50 تا،
بعد این کتابها را کامل خونده یا ناخونک کشیده؟!
و همانا خداوند بیشتر و بهتر می داند
اعلام کرد که براساس "آیین نامه پذیرش بدون آزمون استعدادهای درخشان دوره تحصیلی دکتری" وزارت علوم از بین دانش آموختگان دوره کارشناسی ارشد رشته های مرتبط برای دوره دکتری این دانشگاه دانشجو پذیرش می کند.
داشتن حداقل میانگین معدل ۱۶ برای دوره کارشناسی و معدل ۱۷ برای دوره کارشناسی ارشد، دانش آموختگی دوره کارشناسی ارشد از میان دانشگاه های معتبر وزارت علوم، داشتن گواهی پذیرش یا چاپ حداقل یک مقاله علمی و پژوهشی در مجلات معتبر، ارائه درخواست توسط متقاضیان صرفا در یک رشته، طول تحصیل متقاضیان نباید بین از دو سال از فارغ التحصیلی گذشته باشد و اینکه در صورت پذیرش در دانشگاه الزهرا دانشجوی دکتری سایر دانشگاه های کشور نباشد از مهم ترین شرایط شرکت در فراخوان پذیرش بدون آزمون دکتری دانشگاه الزهرا عنوان شده است.
پذیرش دانشجوی دکتری بدون آزمون دانشگاه الزهرا در رشته های "علوم اجتماعی و اقتصادی"، "علوم تربیتی و روانشناسی"، "علوم ریاضی"، "هنر"، "فنی و مهندسی"، "فیزیک و شیمی"، "ادبیات" و "الهیات" و "علوم زیستی" صورت می گیرد.
متقاضیان تا ۲۶ اسفند ماه فرصت دارند با مراجعه به سامانه گلستان دانشگاه الزهرا، نسبت به انجام ثبت نام و ارسال مدارک خود در فراخوان فوق اقدام
کنند.
البته آن روش پژوهش سرعتش کم بود ولی وسعت تفکّر سیستمی را به شدت بالا میبرد، مثلا می خواستم مرجع حدیثی از امیرالمؤمنین(ع) را پیدا کنم مجبور شدم علاوه بر تمام نهج البلاغه و چند کتاب دیگر، کتاب غررالحکم و دررالکلم را هم بطور کامل بخوانم، باز هم پیدا نشد اما کلی مطلب یاد گرفته بودم پس از چند سال به دوران سرچ نوین رسیدم؛ در سرچ نوین دیگر خبری از مطالعه کل کتاب و افزوده شدن ده ها هزار مطلب دیگر نبود؛ ولی سرعت عمل فراوان بود در عرض کمتر از یکماه 233 کتاب دیگر را مورد جستجو قرار دادم؛ آری می توان از 242 منبع استفاده کرد اما در چهار سال چگونه می توان بیش از هزار کتاب را خواند؟ البته یک کتاب 100 صفحه ای را می توان در یکروز مرور سریع کرد و خواند و امتحان موفق داد پس شدنی است؛
کتاب داریم تا کتاب، مثلا یک کتاب ایونس درباره معادلات با مشتقات جزیی را در عرض یکسال به سختی می توان فهمید! و دکتری که هیچ، اگر بتوان فوق لیسانسش را گرفت
همکار ارجمند در بخش پایانی یادداشت دانش سرای خود، در مورد مدرک گرایی
مرضی، توضیح دادم که تر و خشک
با هم می سوزند.
نیازی به سوگند یاد کردن ندارد، همین
که وجدان تان آسوده باشد کافی است.
موفق و موید باشید.
خیلی از دوستان دکتر بهرام پور را نمشناسند و به طبع آن دست به پیش داوری بکنند.جناب بهرام پور استاد کامل و باسواد با مدرک دکتری دانشگاه فردوسی مشهد جزو صاحب نظران این حوزه هستند حق و حقوق این دوست عزیز بیشتر از این موارد هست
عزیزان ! من بهرامپور ، صاحب آن نامه ام.دانش آموخته دانشگاه فردوسی .بی هیچ سهمیه و پارتی و تقلبی!
کتابها و مقالاتم و جمیع پژوهشهای مکتوبم در مجلات و روزنامه ها و... فدای یک تار مویتان.ما را هرچه حساب کنید همانیم.شما برقرار باشید.اکنون بازنشسته شدم و تا مدرس هم بودم کمترین جمع همکاران بودم.لیکن به اعتبار علم و تلاش طاقت فرسای دیگران حرمت نهید که گفته اند: چون علما را( ایضاً علم را) حرمت نماند، مردم به خواندن علم رغبت ننمایند.نقل از راحه الصدور راوندی...