تصور نکنیم که هشدارها و پیام های مکرّر صرفه جویی در مصرف آب یا دیگر منابع انرژی، هیچ نوع پیامد روحی - روانی برای افراد ندارد. فرد در هر بار مصرف در منگنه عذاب وجدان قرار می گیرد و لذت از زندگی را تحت الشعاع خود قرار می دهد. گمان نمی کنم هر دائم شنیدن فعل نهی برای کسی خوشایند باشد. به نظر می رسد بهترین راهکار نسبت به بحران کم آبی در سطح جهان بر اساس تغییرات جوی و اقلیمی، کاهش جمعیت به تناسب محدودیت های هر جغرافیاست. چرا اندیشه سیاسی ما در تثبیت باوری منطقی و عقلانی، در تناقض و تضاد است؟
شعار جوانی جمعیت یعنی بالا بودن درصد جمعیت کمتر از 15 سال نسبت به کل جمعیت با شرایط موجود در جامعه از جمله ناترازی انرژی و آب، کاهش هر نوع بارندگی در فصولی که بارندگی از ویژگی های طبیعی آن است در تضاد آشکار است.
ما در قبال آینده کودکانی که امروز متولد می شوند شدیدا مسئول هستیم اگر نتوانیم مجموع منابع طبیعی و غیرطبیعی لازم برای زندگی آنان را به امانت بگذاریم.

تضاد دیگر ؛ صادرات آب به بیش از ده کشور جهان است که علامت سوال بزرگی را در اذهان ما باقی می گذارد که اگر آب نیست چرا صادرات آب؟ حکم منطق در این سیاست ارزآوری به هر بهایی در کجا نهفته است؟
نعمت و رحمت موجود در کشور که در طول تاریخ به عنوان یک اهرم سیاسی، قحطی ها و خشکسالی های بسیاری را از جمله قحطی سال های 1298–1296 هجری خورشیدی (1917 تا 1919 میلادی) به عنوان قحطی سراسری با تلفات جانی فراوان در ایران پشت سر گذاشته است.
هر علمی الفبایی برای خود دارد و از مهم ترین آن در علم اقتصاد، صادرات به شرط وجود کالای مازاد است. ما که در حالِ صادرات داشته خود و نه مازاد بر مصرف هستیم چگونه فردایی خواهیم داشت؟!
پندی در لوای ضرب المثل از ازمنه قدیم به کرّات بیان و هزاران بار شنیده اما هیچ رعایت نکرده ایم، یعنی: « چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است » .
نه فقط ملت که خود دولت نیز باید فراموش نکند که نعمات الهی میراث گذشتگان نیست، بلکه امانتی برای نسل آینده در دستان هر یک از ماست.
توجه به داستان صادرات آب معدنی یا آب های گازدار، بزرگ نمایی واقعیتی است که با فرو بردن سر خویش در زیر برف، آن را نادیده می انگاریم. اما نیاز حیاتی بدان از یک سو و صادرات آن از سویی دیگر، فاجعه تصمیم گیری است که امروز و فردای کشور را به مخاطره می اندازد.

آب از عوامل و علل جنگ و خونریری در بین قبایل و اقوام مختلف جهان در گذشته بوده است که عن قریب محتمل است تا چند سال دیگر این خاصیت نامطلوب زندگی، باز از لا به لای تاریخ سر برون آورد و به دلیل کمبود شدید آن و ادامه خشکسالی و قحطی شدید با جنگ هایی جدید رو به رو شویم. محتملا جنگ آینده یا جنگ جهانی سوم بر سر آب خواهد بود. اگر دقت کنید کشورهای گوناگونی گاه بیش از پنجاه سال درگیر جنگ هستند ( اسرائیل با فلسطین) اما هرگز منجر به جنگ جهانی سوم نشده است. لابد به عنوان بهانه جنگ جهانی اول، ترور ولیعهد امپراطوری اتریش- مجارستان در سال 1914 در خاطر هر یک از ما به خوبی نقش بسته است.
«در سال 1404، صادرات آب معدنی و آبهای گازدار شده از ایران به کشورهای ایالات متحده آمریکا، انگلستان، آلمان، پاکستان، کویت، هند، امارات، عراق، افغانستان، تاجیکستان، عمان، قطر، پاکستان، دبی و روسیه بوده است.
در کنار صادرات، واردات آب معدنی از فرانسه ادامه دارد که معلوم نیست واردات رسمی است یا به صورت قاچاق! با نگاهی به فروشگاه های زنجیره ای و لوکس در بخش های شمالی پایتخت، انواع و اقسام آبهای معدنی با برندهای مطرح و معروف به چشم میخورد که بعضا با قیمتهای گزافی به فروش میرسد. در این میان برخی از قانونی یا قاچاق بودن واردات آب های معدنی با قیمتهای بالا صحبت میکنند و این درحالی است که در آمار واردات گمرک ردیفی مبنی بر وارد شدن آب معدنی دیده نمیشود و بحث قاچاق بودن این محصول بیشتر می شود. باید دید ورود این محصول به صورت رسمی و غیررسمی به کشور علیرغم استقبال کم از آن، چه سود و زیانی در بر دارد؟ » (1)
« در سال 1403 مبلغ 27.5 میلیارد تومان آب معدنی و آب گاز دار شده به کشور وارد شده است. مبلغی معادل 966 هزار و 208 دلار برای این واردات هزینه شده است. » (2)
جذابیت کالاهای خارجی برای برخی از ایرانیان خصوصا ثروتمندان، آن چنان مجذوب کننده است که ظاهرا از کشور فرانسه واردات آب معدنی نیز داریم. بی کفایتی محض دولت است که علیرغم تولید داخلی، اجازه ورود کالای مشابه خارجی را می دهد حال از راه قانونی و رسمی یا به صورت قاچاق و غیررسمی. اگر این کار برای جریان رقابت پذیری و تلاش تولید کنندگان برای افزایش کیفیت تولید و حذف انحصار انجام می گیرد، باید پرسید چرا به طور قاچاق؟ در ضمن ایجاد شرایط رقابتی در تولید به ثبات اقتصادی نیاز دارد تا از هر نوع نوسانات قیمتی در امان باشد. که ما به دلیل تورم خزنده حدود چند دهه ای از آن بی نصیب هستیم.
پیمان فروهر، دبیر انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان آب معدنی و آشامیدنی گفته است: «سال 1403؛ 22 هزار تن آب معدنی از ایران صادر شد. تولید آب معدنی به بحران های آبی دامن نمی زند. در همین سال میزان تولید آب معدنی و آشامیدنی در کشور حدود 2 میلیارد 300 میلیون لیتر بود. این در حالی است که نزدیک به 180 شرکت آب معدنی در کشور فعالیت می کنند و ظرفیت تولید آن ها بالای 18 میلیارد لیتر در سال است.» (3)

باید گفت که زیرنویس های صرفه جویی در مصرف آب در برنامه های گوناگون تلویزیونی حتی به کنترل آب فلاش تانک سرویس بهداشتی اهمیت می دهد یا میزان دقایق استحمام افراد ؛ اما صادرات آب معدنی یا صادرات پنهان آب با محصولات « آب بر » به 12 کشور و یا بیشتر، هیچ سهمی در مصرف آب ندارد؟!
چرا ما باید مسئول تأمین مصرف هندوانه، پیاز، سیب زمینی و... کشورهایی حوزه خلیج فارس یا ترکیه و روسیه باشیم ؟
ما در بی آبی با هزار مشقت تولید کنیم تا آنان سیراب و خرسند باشند و برای ما فقط مقادیری مشخص ارزآوری داشته باشد؟ چرا از تولیدات جایگزین استفاده نمی کنیم یا چرا در خصوص کالاهایی که بیشترین آب بری را دارند فقط نیاز داخل کشور را تولید نمی کنیم؟ سالیان متمادی است که چشم ما به صادرات پنهان آب با صادرات بسته است.
« بررسی 12 محصول « آب بر » کشاورزی در سال گذشته نشان می دهد که 846 میلیارد لیتر آب پنهان به خارج از کشور صادر شده است! این محصولات در جدول ذیل ارائه شده است. مثلا برای تولید یک کیلو پیاز 280 و یک کیلو هندوانه 200 لیتر آب مصرف می شود.» (4)

ریاست محترم جمهوری،
استفاده از کارشناسان در هر حیطه بسیار ارزشمند است اما ملت منتظر نتایج کوتاه مدت نیز هستند. صرفه جویی در آب باید به طور همه جانبه و بر اساس قاعده کلی انجام بگیرد و از استثنا به دور باشد. تولید آب معدنی که به نظرم نام آن نیز واقعی نیست و صادرات آن در شرایط کنونی، به خطر انداختن میزان آب موجود در کشور به عنوان یک کالای استراتژیک است.
متأسفانه باروری ابرها نیز با کلی هزینه نابارور ماند. هر روز من در حد خود سعی می کنم تصویر فردای بی آبی را فراموش نکنم و صحنه ترک های روی خاک همیشه در ذهنم به عنوان پس تصویر باقی بماند. اما سنگینی این بار تنها بر دوش مردم نیست. دولت می باید به ضرورت مصرف آب در بخش های گوناگون تولیدی اعم از کشاورزی و صنعتی نظارت داشته باشد.
تصور نکنید قطعی آب و برق موجب صرفه جویی در مصرف و امکان ذخیره سازی منابع بیشتر می شود. محرومیت در مصرف برای ساعاتی، میل بیشتر به مصرف را در افراد تقویت می کند. ساعاتی قبل یا بعد از اوقاتی که آب یا برق قطع می شود، افراد خصوصا بانوان از روی استرس بی آبی یا بی برقی، مجموع فعالیت روزانه یا هفتگی خود را به طور فشرده و گاها انتقام جویانه انجام می دهند. شیر آب باز و چراغ ها روشن، گویی محرومیت چند ساعته، مجوزی برای مصرف بی رویه آن هم در ساعات اوج مصرف می دهد.

از دیگر سو، علاوه بر انسان ها، حیوانات اهلی و وحشی، جنگل ها و فضای سبز و محیط زیست نیز از آب بهره می برند و ما در قبال هر یک در حد خود مسئول هستیم. بازیابی آب پساب ها برای استفاده در بخش کشاورزی و صنعتی یکی از راه های تأمین نیازهای تولیدی است. بیان تمامی حقایق تولید، صادرات و واردات برای مردم و دادن آمار درست از وضعیت موجود و مطلوب، دیگر راه برای همکاری یا تحریک حس مسئولیت مردم است.
آموزش بهتر از هر نوع تهدید است. زبان آموزش نرم و محترمانه است.

بهتر است همانند کودکان همیار پلیس، طرحی با عنوان « کودکان همیار مصرف بهینه » تربیت کنیم تا به بهترین وجهی بر مصرف بی رویه بزرگسالان به طور مؤدبانه نظارت داشته باشند که صد البته خود آنان نیز بدین طریق صورت مسأله را بفهمند. بیشتر خانواده ها کودکان خود را دوست دارند و تسلیم شیرین زبانی آنان می شوند. قطره قطره جمع شود تا شاید چشمه ای پدید آید.
تا چه زمانی صرفا برای ارزآوری یا تبادل اقتصادی جهت تثبیت موقعیت سیاسی خود، ثروت هنگفت ایرانیان مفت به اجنبی داده خواهد شد؟
بهتر است نقشه راه تولید را در کشور بازنویسی و بازطراحی کنید تا ایران برای ایرانیان استوار و سربلند باقی بماند. ایران ما نیاز به انقلابی عظیم در عرصه اقتصادی دارد.
منابع :
1) تسنیم؛ صادرات آب معدنی به آمریکا و انگلیس در کنار واردات از فرانسه/ واردات رسمی یا قاچاق ادامه دارد، 13 تير 1396.
2) صادرات 365؛ آمار باورنکردنی واردات آب معدنی به ایران در یک سال، سه ماه قبل.
3) رکنا؛ فروهر: سال گذشته 22 هزار تن آب معدنی از ایران صادر شد.....، 10 مرداد 1402.
4) مشرق نیوز؛ بررسی 12 محصول " آب بر " کشاورزی در سال 1403، 17 خرداد 1404
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید







نظرات بینندگان
در مورد فیلم و سد اکباتان می توان گفت:
ارتفاع سد در زمان ساخت ۵۴ متر (از پی) بودهاست و پس از اتمام طرح افزایش ارتفاع در سال ۱۳۸۵، ارتفاع سد اکباتان به ۷۹ متر رسید. با این افزایش ارتفاع حجم مخزن این سد از ۱۱ میلیون متر مکعب به ۳۶.۴ میلیون متر مکعب رسید
ذخیره آب این سد در شهریور سال ۱۴۰۱ تقریباً به طور کامل به پایان رسید به گونهای که ساکنان شهر همدان بیش از سه هفته قطعی آب کامل در بیشتر ساعات روز را تجربه کردند و تانکرهای آبرسانی به محلات شهر آبرسانی میکردند.
و این نشان می دهد که مهمتر از خود سد، نزولات آسمانی باران و برف است.
از ما بهتران چطور؟
یعنی همینکه باران آمد و مردمی خوشحال شدند، مردمی دیگر که بسیار زود می خوابند، با شنیدن صدای باران، از بسترهای خود برخاستند، نماز خواندند و نیکو دعا کردند و نذر کردند که باران نیاید و سریع قطع شد و نیامد.
پروردگارا از تو و اهل بیت و صالحین و ذی حقان، بسیار سپاسگزارند که باران نمی آید تا کتابهای کتابخانه مسجدی که سقفش را باد برده خراب نشود.
چه زشت است روحانی مسجد بویی از حس مسئولیت پذیری نبرده باشد و تمام درآمدهای مسجد را گوارای جیب خود بداند
چه زشت است فرمانده بسیج حس امانت داری نداشته باشد
و چه زشتیهای دیگر
و چه زشت است در جایی سگان و گربه هایش سیر و مردمانی در آن گشنه باشند
و چه زشت است سقف ویلا و مسجدشان آینه کاری و سقف کتابخانه مسجدشان پلاستیک باشد.
بعضی شهرها هم دوشنبه بالای 90 درصد احتمال بارش داده ولی شاید نشه و نیاد
تهران، کرمان ، اصفهان، خزر و....
طرح انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس قرار است در گام نهایی، منابع آبی جدید هفت استان هرمزگان، کرمان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، یزد، اصفهان و سیستان و بلوچستان را تامین کند.
برای اجرای این طرحها حدود سههزار و ۷۰۰ کیلومتر لوله گذاری خواهد شد که آب خلیج فارس و دریای عمان را به هفت استان تعیین شده، منتقل میکند.
به گزارش اکوایران؛ بحران آب در ایران وارد فاز هشدار شده است؛ ذخایر آبی کشور بهطور بیسابقهای کاهش یافتهاند و حالا نزدیک به ۶۷ درصد ظرفیت مخازن سدها خالی است. طبق گزارشهای رسمی وزارت نیرو، میانگین بارندگی سال آبی جاری نسبت به سال گذشته کاهش چشمگیری داشته و این وضعیت مستقیماً بر ورودی سدهای کشور اثر گذاشته است.
یا خدا ما را به حال خود رها کند تا بر فسق خود بیفزائیم و در آینده ای سیلی محکمتری بخوریم؟
آینده ای از سوی زمین
به دیگران، شرط عقل است یا مسلمانی؟
ظاهرا درسی به نام جغرافیا نخوانده اید؟
تعادل جوی زمانی برهم خورد که یخچال های
قطبین شروع به آب شدن کردند
یا
تخریب لایه ازن ، نازک شدن تدریجی لایه ازن زمین در اتمسفر فوقانی ناشی از انتشار ترکیبات شیمیایی حاوی گاز کلر یابرم حاصل از صنعت و سایر فعالیت های انسانی. نازک شدن بیشتر در نواحی قطبی، به ویژه بالای قطب جنوب ، مشخص است.
در حال چرخش است. گاه دخالت بشر در طبیعت
مانند خشکاندن دریاچه ارومیه، گاه روندهای طبیعی
چون سیل، زلزله، آتشفشان و.... بر همدیگر اثر
منفی می گذارد که بهره کشی بی امان و زیاد
بشر از طبیعت و عناصر آن، نتیجه اش شده
همین شرایط فعلی.
مقوله گناه در جای خود، اما علت العلل پدیده
نیست. آنانی که نگران زیاد شدن چوب خط گناهان
خود هستند بی زحمت ترمز کنند تا شاید باران بیاید.
اگر دعای حضرتعالی مستجاب شده بود
تاکنون به خواسته خود یقین می رسیدید و به
این همه لعن و نفرین و حسرت نیازی نبود.
نادیده گرفتن حق مظلوم حداقل از نظر شما
معلول است نه علت العلل.
بهتر است برای مقابله با بی عدالتی، موقعیت
فعلی خود را ارزیابی کنید و تشخیص دهید
در حال حاضر بهترین موقعیت برای شما چیست
یقین داشته باشید اگر از پیله لعن خارج شوید
نگاه تان نیز زیبا و توام با آرامش خواهد بود.
البته شما بیشتر از همه ما مدیون آقای پورسلیمان
مدیر محترم سایت هستید. من بودم هیچ لعنی را
درج نمی کردم. راه تان هموار. قلب و روح تان آرام.
پایدار و سربلند باشید. اما آزاد و رها نه در قید....
اولا من کی لعن کردم
دوما اینهمه زیارت عاشورا می خوانند که لعن می کنند
سوما آقای پورسلیمان ماهه، ماه و اگر نبود با نوک قلمم در حد وسعم از ایشون دفاع نمی کردم
چهارما اون ناشناسه و من ناشناس2؛ من جای هر دو یک کتاب جواب بدهم؟ حالشو ندارم؛
پنجما امام علی(ع) فرمودند: از نادانی تو همین بس که هر آنچه میدانی بگویی یعنی ما گاهی اوقات نادان باشیم یا خود را به نادانی بزنیم اصلح است
ششما: الإمامُ عليٌّ عليه السلام : عَرفْتُ اللّه َ سُبحانَهُ بفَسْخِ العَزائمِ ، و حَلِّ العُقودِ ، و نَقْضِ الهِمَمِ .
من خداوند سبحان را به درهم شكستن عزمها و فرو ريختن تصميمها و برهم خوردن اراده ها و خواستها شناختم.
پروردگارا ما را دچار این غفلت مکن که قسمتی از زندگی ما، آزمایشی است برای ما و دیگران و متقابلاً.
و یاران او لعن می کنند.
تعداد ناشناس بیشتر از افراد دارای هویت
است. کسی که مورد نظر بنده است خود
می داند.
برای پنجما نیز سپاس.
طرح ملی «محیطیار» در مدارس ابتدایی سراسر کشور آغاز شد.
رئیس مرکز آموزش محیط زیست و تربیت محیطبان گفت: طرح ملی «محیطیار» با هدف ارتقای سواد محیطزیستی و نهادینهسازی فرهنگ تعامل مسئولانه با محیطزیست در میان دانشآموزان آغاز شد.
کودکان محیط بار و همیار پلیس برای
کودکان از بهترین تصمیمات لازم است.
به امید روزی که کودکان همیار مصرف بهینه
نیز تربیت شوند.
گر چه کودک هستند اما بار سنگین یادگیری
بهترین ها و توسعه آن بر دوش این کوچک تر
با ذوق و قلبی بزرگ نهاده می شود.
آموزش درست یعنی همین. من یاد نگرفته ام
و یا نمی گیرم. اما یادگیری کودک یعنی
تضمین فرهنگ سازی.
افشاگری تکاندهنده دین وینیگتن در گفتوگو با
تاکر کارلسون: ناتو با «جنگ اقلیمی» ایران را هدف گرفته.
کارلسون گفت: بلافاصله بعد از حملات ۱۱ سپتامبر، فهرستی از کشورهایی که باید هدف قرار بگیرند به ژنرال وسلی کلارک داده شد. فهرستی که پیش از خود ۱۱ سپتامبر هم وجود داشت.
او میگوید هرکدام از آن کشورها، از جمله ایران، پس از آن دچار خشکسالیهایی شدند که “در هر هزار سال یکبار” اتفاق می افتد.
اعتراف اقلیمشناس آمریکایی به طبیعی نبودن خشکسالی ایران.
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز
اگر آمریکا علم و فن حذف باران را دارد یعنی عکس آن هم درست است پس چرا آن همه آتش سوزی جنگلهایش و آن همه طوفان و تورنادو را کنترل نمی کند؟
یا آمریکا لولوخوره ای شده برای ترساندن من و امثال من؟
بر زمین نشست.
آلمان آب صادر می کنیم یا این کشورها
خون ما ایرانی ها را دارند تو شیشه می کنند
تا غارت شویم؟
گمرک جمهوری اسلامی ایران در بخشنامهای به گمرکات اجرایی کشور اعلام کرد که پنج محصول خرما، پسته، انجیر، انگور و چای از فهرست محصولات کشاورزی پرآببر حذف شدهاند.
حیف آب مصرفی که چنین ضایع
می گردد.
عنوان
میوه های دیررس صرفهجویی، بر آب رفت/ روایت اعداد و ارقام از سالهای فرهنگسازی
ایران در حال تغییر ات ژئوپولتیک
در همشهری آنلاین بخوانید
عنوان
یک متخصص آب با اشاره به طرح های انتقال
آب از خوزستان به اصفهان : ۴/۵ میلیون
نخل خوزستان خشکید
متر مکعبی ۵۰۰ هزار تومان
یعنی همینکه باران آمد و مردمی خوشحال شدند، مردمی دیگر که بسیار زود می خوابند، با شنیدن صدای باران، از بسترهای خود برخاستند، نماز خواندند و نیکو دعا کردند و نذر کردند که باران نیاید و سریع قطع شد و نیامد.
پروردگارا از تو و اهل بیت و صالحین و ذی حقان، بسیار سپاسگزارند که باران نمی آید تا کتابهای کتابخانه مسجدی که سقفش را باد برده خراب نشود.
چه زشت است روحانی مسجد بویی از حس مسئولیت پذیری نبرده باشد و تمام درآمدهای مسجد را گوارای جیب خود بداند
چه زشت است فرمانده بسیج حس امانت داری نداشته باشد
و چه زشتیهای دیگر
و چه زشت است در جایی سگان و گربه هایش سیر و مردمانی در آن گشنه باشند
و چه زشت است سقف ویلا و مسجدشان آینه کاری و سقف کتابخانه مسجدشان پلاستیک باشد.