صدای معلم :
آقای زینی وند
در نشستی که در پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش اخیرا برگزار شد موضوع " زمان آموزش " مطرح شد که از تهدیدها و نیز آسیب های مهم در نظام آموزشی ماست .
نظام آموزشی کشور ما با کشورهای OECD مقایسه شد .
سرپرست پیشین وزارت آموزش و پرورش و معاون ایشان آقای اللهیار ترکمن اصرار داشتند که زمان آموزش در کشور ما از سایر کشورها بیشتر است اما پژوهشگران اثبات کردند که زمان آموزش واقعی حتی بسیار پایین تر است .
در این زمینه یکی از موادی که می تواند به ما کمک کند بحث " تقویم آموزشی " است .
شما به مصوبه مجلس ( سال 1376 ) در مورد زمان آموزش اشاره کردید که از ابتدای مهر تا پایان خرداد است در حالی که به نظر می رسد در آن مصوبه موضعی در مورد بند 2 از ماده 4 قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش در مورد تصویب تقویم آموزشی مناطق تابعه با توجه به شرایط اقلیمی و جمعیتی هر منطقه اتخاذ نشده است .
پیشنهاد من این است که واحد حقوقی شما و یا وزارت آموزش و پرورش تکلیف این ماده قانونی را در قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش را مشخص کند .
اگر این ماده قانونی ملغی گردیده است باید به صراحت مشخص شود .
وزارت آموزش و پرورش تکلیف خود و دیگران را در مورد این ماده از قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش مشخص کند .
در حالی که همان کتابچه ای که در دست شماست در این زمینه تغییری صورت نگرفته است .
این می تواند کماکان به قوت خود باقی باشد .
زینی وند :
من این پیشنهاد را قبلا به دوستان داده ام .
هم به صورت مکتوب به آقای بطحایی داده بودیم . زمانی که آقای محمد زاده در سمت مدیر کل دفتر وزارتی تشریف داشتند پی گیری داشتند اما ظاهرا موفقیتی کسب نکردند ولی باز با توجه به شرایط و اقتضائاتی که پیش آمده است و ما نمی دانیم که تعطیلی مدارس ما چقدر طول می کشد .
هفته های آموزشی و زمان آموزش در مدارس ما چگونه است ؟
هم مدیران مدارس و هم آموزش و پرورش نگران است و هم اولیا نگران هستند .
من هم مانند شما معتقدم و هم این پیشنهاد را واحد حقوقی به صورت مکتوب این بند قانونی را به وزیر آموزش و پرورش ارائه که آن را در دستور کار نشست های مشترک مجلس و آموزش و پرورش قرار دهد .
این اختیار به شوراهای آموزش و پرورش مناطق و استان ها در خصوص شروع سال تحصیلی و موضوع تقویم آموزشی داده شود .
آموزش و پرورش مناطق و استان ها متناسب با شرایط آب و هوایی و اقتضائات خاص مناطق شان تصمیم بگیرند .
این پیشنهاد شما بسیار منطقی است .
صدای معلم :
آقای زینی وند
در کشور ما آن چیزی که به صورت قانون تصویب می شود با آن چیزی که در کف جامعه به عنوان " اجرای قانون " مشاهده می شود در اکثر موارد " تفاوت های معناداری " وجود دارد .
قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش یک قانون مترقی است اما بسیاری از بندهای آن اجرا نمی شود .
چیزی که الان در مناطق و استان ها در زمینه ی این قانون شاهدیم ؛ دخالت استانداران و فرمانداران در عزل و نصب های مدیران آموزش و پرورش و بعضا با هماهنگی نمایندگان مجلس است .
تلقی شان این است که من در رئیس شورا هستم و در این زمینه اختیارات دارم در حالی که خیلی به سایر مواد قانونی شوراهای آموزش و پرورش توجهی ندارند !
کسی هم این افراد و نمایندگان را بازخواست نمی کند !
شما به عنوان مسئول مستقیم این سازمان و ناظر قانون شوراهای آموزش و پرورش یک نظارت کامل و مستمر در این زمینه در پیش نمی گیرید !
وزارت آموزش و پرورش در این زمینه مسامحه ، ملاحظه و رو دربایستی را کنار بگذارد .
چرا وزارت آموزش و پرورش در این زمینه و در برابر افکار عمومی شفاف عمل نمی کند ؟
این که رئیس شورای آموزش و پرورش شهر و استان باید در در برابر تمام مواد و بندهای قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش باید مسئول و پاسخ گو باشد نه آن که چشمش فقط به عزل و نصب ها باشد !
این موجب سوء استفاده برای بسیاری از افراد و مسئولان شده است که غیر آموزش و پرورشی هستند و شناختی نسبت به ماهیت تعلیم و تربیت و جریان آموزش ندارند .
زینی وند :
2 سال پیش نامه ای با امضای معاون اول رئیس جمهور به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ شده است . قبلا هم بوده است ؛ شاید آن زمانی که من مدیر کل دفتر وزارتی بودم همین نامه به " دبیر خانه محرمانه " ما آمد و آن این بود که وزیر آموزش و پرورش در انتصاب مدیران کل آموزش و پرورش حتما باید با استاندار هماهنگ باشد .
این یک تکلیف قانونی بود اما از من که مسئول پی گیری مصوبات شوراها هستم می گویم که هفته ای یک دو استان می رویم .
همین هفته با شورای آموزش و پرورش دو استان هماهنگ کردم . انصافا با تعامل خوبی که با وزارت کشور و تمهیداتی که وزیر محترم کشور و معاون ایشان داشتند و آن کمیته ای که بین ما و وزارت کشور ایجاد شد و در این کمیته مشترک همه مسائل بحث می شوند و تصمیم گیری می شوند .
الان نگاه استانداران توجه به مسائل آموزش و پرورش و رفع آن ها بسیار " نگاه مثبتی " است .
از صمیم قلب دارم عرض می کنم . حداقل آن جلساتی که من حضور پیدا کردم به کانون تحول آموزش و پرورش شهرستان و استان ها و کانون رفع مشکلات و بحران های آموزش و پرورش تبدیل شده است .
الان مدیران کلی متوجه این موضوع شده اند . تاکید ما به همه مدیران کل این است که به سمت " نگاه مطالبه گری " پیش بروند .
کوچک ترین مسائل آموزش و پرورش در حال حاضر در شوراهای آموزش و پرورش مطرح می شوند ، مصوبه می گیرند و پی گیری می کنند .
آن بخش از مسئولیتی که در مورد شوراها بر عهده ی من است ؛ از عملکرد استانداران به صورت میانگین در حمایت از آموزش و پرورش مناطق و استان ها راضی ام .
پایان گزارش /
نظرات بینندگان