من در مورد تنوع و مفهوم تنوع می خواهم نشان بدهم که این تنوع بر علیه تنوع است. مدرسه اسامی مختلفی دارد ولی داخل کلاس را از تنوع دانش آموزان خالی کردیم. وقتی کلاس را طبقه بندی می کنیم یعنی خالص می کنیم. مانند شیری که از آن کره می کشند ، سرشیرش را برمی دارند و خیلی چیزهای دیگر مثل پنیر ، دوغ و .... در واقع اینجا تنوع را می خواهیم از بین ببریم.
از طرف دیگر مگر این خروجی های ما چقدر می توانند در اهداف کلان متنوع باشند ؟
اگر ورود به دانشگاه باشد اینها همه شان می آیند و یکسان می شوند. این تنوع فریبنده است. تنوع بر علیه تنوع است. مدارس تیزهوشان خیلی اهمیت دارد. یک سوژه جذابی است. می دانید خیلی از این کلاس های خصوصی وسایل و منابع کمک آموزشی به نام تیزهوشان ساخته می شود و این با مدارس دیگر فرق می کند. این یک جاذبه دارد و به خاطر همین می بینید در دوره ابتدایی خانواده ها بچه هایشان را ثبت نام می کنند در کلاس های خصوصی به نام کلاس آمادگی برای تیزهوشان است. آمادگی برای ورود به مدارس غیردولتی نیست بنابراین این جایگاه اهمیت دارد و باید توجه کنید که این چگونه می تواند به نفع نظام آموزشی باشد ، به نفع منافع ملی باشد ، به نفع منافع حاکمیت باشد و چقدر می تواند مخرب باشد ؟ برنامه های ویژه آموزش و پرورش برای دانش آموزان مستعد از منظر دیدگاه برابری خواهانه با چالش های فلسفی و عملی مواجه است.
فرض می کنم که همه ما در اینجا به خاطر شان علمی که داریم ، محفل، محفل علمی است و ما هم می خواهیم بحث علمی بکنیم باید خودمان را از آن فضای سیاسی و اداری کنار بکشیم و به عنوان کسانی که فهم تربیت و تعلیم داریم و انتظاری که از تعلیم و تربیت داریم بحث کنیم.
من از یک استعاره ای استفاده کردم تحت عنوان هووی مدارس دولتی. مدارس تیزهوشان هووی مدارس دولتی و آموزش عمومی است.
یک مثل قدیمی داریم که می گوید هوو، هوو را خوشگل می کند و جاری، جاری را کدبانو می کند. وقتی دو هوو باشد ممکن است که خودشان را برای همسر زیباتر بکنند. اما در مورد مدارس تیزهوشان این مثل در واقع آن کارایی خودش را از دست داده است.
در مورد مدارس تیزهوشان می توانیم بگوییم که هوو، هوو را دچار سوء تغذیه کرده است. یعنی به خاطر این که منابع شوهر را کاملا به طرف خودش جذب کرده یعنی بخشی از منابع مادی و معنوی را جذب و دیگری محروم مانده است.
اگر در سطح کلان نگاه کنیم ؛ همسر اول نظام آموزشی همان آموزش عمومی و مدارس دولتی است و مدارس تیزهوشان در حکم همسر دوم است و جاذبه بیشتری دارد.
حالا ببینیم که مدرسه تیزهوشان چه موقعیتی دارد ؟
سابقه آن به سال 1355 می رسد که بنای آن قبل از انقلاب گذاشته شده است ولی در مقیاس خیلی محدود . وقتی انقلاب شد فقط دو مرکز بود که تقریبا در آستانه تعطیلی بود. مسئولین انقلاب در مورد آن تصمیمی نگرفته بودند . در آن زمان آقای دکتر اژه ای معاون فرهنگی و اجتماعی نخست وزیر بود که در سال 1366 ایشان تلاش می کند اساسنامه سمپاد یعنی سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان را به تصویب می رساند و این سازمان تحت عنوان سمپاد با دو مرکز و 802 دانش آموز به آموزش و پرورش می پیوندد. قبلا زیر نظر آموزش و پرورش نبود. سمپاد تا دهه پیش در رشته های ریاضی فیزیک آموزش می داد.
من از آقای دکتر گلشن شنیدم که آقای دکتر اژه ای شنیده بودند که در زمان بعد از انقلاب متوجه شدیم که کشور ما به مهندس نیاز دارد برای این که چرخ های صنعت به حرکت درآید ما نیاز به این داشتیم که مهندس خوب تربیت کنیم.
در سال های اخیر می بینیم که این مدارس در رشته های دیگر هم ورود پیدا کرده و الآن هم فشار برای ازدیاد دانش آموزان تجربی بیشتر است.
در فروردین ۱۳۹۰ مهري سويزي به ریاست مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان جوان منصوب شد. در دوره ریاست او مدارس سمپاد به طور فزایندهای گسترش یافت. به طوری که تعداد این مدارس که در مهرماه ۸۹، ۳۵۸ مدرسه و در مهرماه ۹۰، ۴۳۹ مدرسه بود، در مهرماه ۹۱ به ۵۳۸ و در مهرماه ۹۲ تعداد مدارس استعدادهای درخشان به ۶۶۰ مدرسه افزایش یافت. آمار دانش آموزان سمپاد که در مهرماه ۸۸، ۶۰ هزار و ۲۰۰ نفر بوده که تا مهرماه ۹۱، به ۱۰۶ هزار و ۳۴۵ نفرو در مهرماه ۹۲ به ۱۵۰ هزار نفر رسید.
آزمون ورودي سال 1390 سمپاد و آزمون ورودی مدارس نمونه دولتی ادغام شد و به این ترتیب، سوالات هوش از این سنجش دانشآموزان استعدادهای درخشان حذف شد. همچنین ظرفیت کلاسهای این مدارس به 30 نفر افزایش یافت.
قبلا کمتر بود.
تغییراتی که در سال 96 اتفاق افتاد ؛ 16 بهمن سال 96 اعلام شد که آزمون مدارس تیزهوشان حذف شد. آقای بطحایی خیلی تلاش کردند. آموزش و پرورش و شورای عالی متقاعد شده بودند که وجود مدارس تیزهوشان به نظام آموزشی لطمه می زند و تلاش کردند تا جایی که می توانند این مدارس را محدود کنند. این اقدام به گفته وزیر وقت آموزش و پرورش برای کاهش اضطراب دانش آموزان است. یک روز بعد آن 17 بهمن اعلام شد که این اقدام فقط برای دوره اول متوسطه است که کمی عقب نشینی کردند و آزمون وروردی دانش آموزان به پایه دهم همچنان برقرار است.
پس از گذشت حدود یک ماه از اعلام خبر حذف مدرسه تیزهوشان و نمونه دولتی ، کسانی که زبانشان بران بود ، لابی کردند و تلاش کردند محافل تصمیم گیری را متقاعد کردند و آقای مخبر دزفولی به عنوان دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام کرد که به دلیل دغدغه خانواده های دانش آموزان سمپاد ، این شورا خودش تصمیم خواهد گرفت. این هم از گرفتاری هایی است که در کشور ما وجود دارد و آن هم مراجع مختلف قانون گذاری است . افراد می توانند شورای آموزش عالی و مجلس را دور بزنند .
پس از مدت ها قرار شد در یکم خرداد 97 مدارس سمپاد باقی بمانند. اما آزمون ورودی تغییر کرده و به سنجش هوش تبدیل شد برای این که وزارت آموزش و پرورش خیلی ضایع نشود !
در طول بيش از سه دهه، مدارس تيزهوشان در استانهای مختلف گسترش يافته و در سالهاي اخير به حدود 300 مدرسه در 100 و اندي منطقه با پوشش حدود 130000 دانشآموز رسيدهاست.
با اندكي مسامحه ميتوان گفت حدود 80 درصد دانشآموزان كشور از امكان دسترسي(شركت در آزمون) مدارس تيزهوشان برخوردارند.
در مورد پايگاه اقتصادي- اجتماعي يا SES دانشآموزان اطلاعي دقيقي در دست نيست ولي حدود 30 درصد آنان را فرزندان معلمان تشكيل ميدهند.
طبق ضوابط در هر منطقهاي كه جمعيت دانشآموزي به حدي (5000 تا 7000) برسد كه 1/5 درصدشان براي تشكيل كلاس كافي باشد، مدرسه ايجاد ميشود و گاهي اين حد نصاب با احتساب دانشآموزان دو شهر نزديك به هم حاصل ميشود.
در سال 1398 تعداد 174343 نفر در آزمون پايه هفتم شركت كردند كه 17213 نفر پذيرفته شد. در آزمون پايه دهم 132359 نفر شركت كردند كه 12633 نفر پذيرفته شد. این هم از گرفتاری هایی است که در کشور ما وجود دارد و آن هم مراجع مختلف قانون گذاری است .
چنانكه كم و بيش اطلاع داريد، مدارس تيزهوشان از فضا و تجهيزات و نيروي انساني نسبتاً مطلوبي برخوردارند و كيفيت آموزش در اين مدارس نسبت به مدارس دولتي بالاست.
تعدادي از برندگان المپیادهای ملی و بینالمللی سابقه تحصیل در مدارس سمپاد را داشتند.
بسیاری از رتبههای ممتاز کنکور و حتی رتبههای اول کنکور، سمپادی بودند. البته، نميدانيم اگر اين افراد در مدارس ديگر بودند، چه عملكردي داشتند.
این افتخار آموزش و پرورش نمی تواند باشد چون اگر در مدارس دیگر هم بود جزء رتبه های اول بود.
اگر بخواهیم این سیاست را ارزشیابی کنیم سیاست ایجاد مدارس تیزهوشان چه جایگاهی دارد ؟
سیاست یک مفهوم اعتباری است. ما فرض می کنیم که با این سیاست می توانیم به هدف خاصی برسیم. سیاست را نمی توانیم به خودی خود مستقیما ادراک و ارزیابی کنیم. هر سیاستی با نتایجش و پیامدهایش قابل ارزیابی است.
ما مفهوم ادراک اعتباری را در نظریه علامه طباطبایی اگر مطالعه کنید اعتبارات چیزهایی هستند که ما فرض می کنیم که اگر این راه را برویم به اینجا می رسیم. ولی وقتی که رفتیم می توانیم ارزیابی کنیم که رسیدیم یا نرسیدیم. پس مدارس تیزهوسان را با توجه به پیامدها و نتایجی که برای نظام آموزشی و برای گروه های ذینفع دارد باید بتوانیم ارزیابی کنیم.
من وقتی ادبیات مربوط به اعم از جداسازی و ایجاد مدارس خاص را مطالعه می کردم متوجه شدم که برنامه های ویژه آموزش و پرورش برای دانش آموزان مستعد از منظر دیدگاه برابری خواهانه با چالش های فلسفی و عملی مواجه است.
برخي اظهار ميدارند كه نفس وجود مدارس استعدادهاي برتر،تعهد به برابري در آموزش را تضعيف ميكند. حكومت با ايجاد اين مدارس نيازهاي دانشآموزان ممتاز را تأمين ميكند ولي دانشآموزان عادي را محروم ميكند و اين نقض بيطرفي ميتواند به ايجاد چرخه شوم فلاكت منجر شود.
یک حکمرانی خوب باید بی طرف باشد. بی طرفی در اینجا نقض شده و نقض آشکاری وجود دارد که حکومت بی طرفی خودش را در ایجاد مدارس ویژه برای تیزهوشان نقض کرده است.
اگر بگوییم بر اساس استعداد انتخاب می کند و می دانید استعدادها تعدادشان خیلی زیاد بوده و متنوع هستند . این مدارس فقط بر اساس موفقیت در آزمون های بیشتر مربوط به ریاضی و علوم است پذیرش می شوند. این گونه نیست که ما استعدادهای مختلف را بسنجیم ، افراد را بر اساس استعدادهای خاصشان قرار بدهیم ؛ بنابراین کسی نمی تواند بگوید که این مدارس مبتنی بر استعداد است. چون خیلی از استعدادها نادیده گرفته می شود ، استعداد هنری است و انواع مختلف استعداد ( نظریه گاردنر ) که آشنا هستید و دیگر توضیح نمی دهم. بنابراین نقض بی طرفی می تواند به ایجاد به قول آقای دکتر فاضلی ، نقض بی طرفی حاکمیت می تواند منجر به ایجاد چرخه شوم فلاکت شود.
پس ما می توانیم ادعا کنیم که حداقل ایجاد و ادامه فعالیت مدارس تیزهوشان در همان مسیر ایجاد چرخه شوم فلاکت و نقض بی طرفی حاکمیت است .
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
ادامه دارد
نظرات بینندگان
اگر بپذیریم که وظیفه دولت اسلامی برقراری عدالت آموزشی هم می باشد و عدالت آموزشی به معنی فراهم آوردن بستر مناسب برای رشد و شکوفایی استعدادهای گروه های مختلف فراگیران با توجه به ضرایب هوشی و پتانسیل های متفاوت آنها می باشد، در آنصورت می توان نتیجه گرفت که حذف مدارس ویژه تیز هوشان هم به معنی در نطفه به صلیب کشیدن کسانی هست که می توانند در آینده ایجنت های تغییر و توسعه و تمدن و آبادانی باشند.
مدارس نمونه دولتی دانش اموز میگیرند؟؟
یعنی چیزی به نام نمونه دولتی سال اینده پذیرش دانش اموز هست ؟؟
اگر طبقه بندی دانش آموزان کار درستی بود کشورهای پیشرفته همچون ژاپن آنرا انجام می دادند.
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ ۚ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ
فرعون در زمین برتریجویی کرد، و اهل آن را به گروههای مختلفی تقسیم نمود؛ گروهی را به ضعف و ناتوانی میکشاند، پسرانشان را سر میبرید و زنانشان را (برای کنیزی و خدمت) زنده نگه میداشت؛ او به یقین از مفسدان بود!
به وضوح در آیه شریفه طبقه بندی کار مفسدان معرفی می شود.
هل یستوی الذین یعلمون و لا یعلمون؟
در مدارس عادی شاید ده درصد دانش آموزان چنین وضعیتی دارند که متاسفانه عرصه را بر کادر مدرسه و سایر محصلان تنگ می کنند و با مشاوره و بحث و...هم اصلاح نمی شوند. این است که والدین چاره کار را حضور فرزندانشان در مدارس خاص می بینند.