سی و هشت سال است که هر چه رئیس در آموزش و پرورش کشور داریم با حضور در پایتخت و شرکت در جلسه روسا ، مسائل و دغدغه های آموزش و پرورش را مطرح می کنند.
نشست امسال به نقل از وزیر آموزش و پرورش بیش از 1200 مخاطب حضوری و غیرحضوری داشته است و در روزهای ۲۷ و ۲۸ مردادماه در اردوگاه شهید باهنر تهران و مراکز استانهای سراسر کشور برگزار شده است.
شعارهای این نشست هم پر رزق و برق و رنگارنگ است: از خبر افتتاح 2400 مدرسه در ابتدای مهر تا ترویج هوش مصنوعی در مدارس، توجه به مناطق مرزی، روستایی و محروم، پیوند هنرستانها با صنعت و بازار کار، معیشت و توانمندسازی حرفهای معلمان، پاسخ گویی شفاف و استفاده از فن آوریهای نوین، تجهیز و بهسازی فضاهای آموزشی با اولویت مناطق محروم و دیگر شعارهایی که به تفصیل در سایت وزارت خانه منتشر شده است.
بخشی دیگر از این وعده ها هم در حوزه تربیتی و عقیدتی است که شامل مواردی چون توسعه و ترویج فریضه نورانی نماز و فرهنگ قرآنی، زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهیدان راه انقلاب به عنوان الگوهای تربیتی تراز انقلاب اسلامی و احیای آیینهای ملی و مذهبی می شود.
مدیران آموزش و پرورش سراسر کشور به همراه شخص وزیر مسئولیت همه ابعاد تعلیم و تربیت کشور را به گردن گرفته اند و حتی خداوند را گواه خواسته اند و از ملت ایران درخواست کرده اند که بر این عهد و قول آنان نظارت کنند!
اما آنچه موجب شد این متن را بنویسم این است که دقیقا همین وعده ها در تمامی سی و هشت نشست های قبلی هم مطرح شده است و هیچ گونه گزارش واقعی از حل این مشکلات نمی بینیم.
در حالی که مدیران وعده تجهیز و بهسازی فضاهای آموزشی و توجه به مناطق محروم را میدهند، واقعیت ملموس در بسیاری از مدارس دولتی و عادی، نبود امکانات اولیهای همچون میز و صندلی مناسب، دستگاههای خنککننده، فضای سبز و کتابخانه است.
دانشآموزان بسیاری به دلیل ضعف آموزش و کمبود امکانات، به سمت مشاغل غیرقانونی و قاچاق کشیده میشوند و آینده خود و جامعه را در خطر میاندازند.
بیتوجهی به مسائل روز جامعه و آموزش مهارتهای کاربردی، همراه با غفلت از توسعه فرهنگی و تربیتی، نشان میدهد که شعارها تنها روی کاغذ باقی مانده و نسل جوان همچنان با مشکلات جدی رو به روست. حتی موضوعاتی که به ظاهر با تربیت دینی و فرهنگی مرتبط است، بدون پشتوانه عملی و پایدار، هیچ تأثیر واقعی بر زندگی دانشآموزان ندارد.
اینها را هم جناب وزیر می داند ؛ هم روسای سراسر کشور و هم من معلم!
حتی برای یک دانش آموز ابتدایی هم آسان است که شعار دهد باید مدارس خوبی داشته باشیم ؛ باید فضایی شاد ایجاد کنیم اما در عمل بدون فریبکاری باید گفت فاصله زیادی و بسیار زیادی بین این حرف ها و واقعیت ها داریم.
شاید تلخترین واقعیت مدارس ایران نه تنها رشد در کلاسهایی بدون میز و صندلی، کتابخانه یا فضای سبز باشد، بلکه فراموشی هویت و اصالت نسل آینده است.
دانشآموزان امروز، با مشاهده فاصله عمیق میان شعارها و واقعیت، اعتماد خود را به مدارس، کتابهای درسی و مسیر تحصیل از دست دادهاند و دیگر تحصیل را به عنوان راهی مطمئن برای ساخت آینده خود نمیبینند.
این شکاف میان وعدهها و عمل، نه تنها عدالت آموزشی را نقض میکند، بلکه بنیان هویت فرهنگی و اعتماد اجتماعی نسل جوان را تهدید میکند؛ بحرانی که هیچ سخنرانی و نشستی تاکنون نتوانسته حل کند و نشان میدهد اصلاح واقعی بدون اقدام عملی و اراده جدی، تنها یک شعار باقی خواهد ماند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.