گروه گزارش/
آن چه می خوانید گفت و گوی صدای معلم با فاطمه سعیدی نماینده فعال و دلسوز مجلس در مورد دیدار اخیرش با حانواده های دانش آموزان متوفی و مصدوم هرمزگانی است .
« صدای معلم » از تلاش های این نماینده مجلس و نیز مسئولان آموزش و پرورش هرمزگان تشکر و قدردانی می کند .
گروه استان ها و شهرستان ها/
جمعی از مدیران مدارس شهرهای مختلف استان آذربایجان شرقی در نامه ای که برای صدای معلم ارسال کرده اند ضمن انتقاد از عملکرد و رفتارهای مدیریتی « جعفر پاشایی » مدیر کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی خواهان توجه و رسیدگی مسئولان به ویژه وزیر آموزش و پرورش گردیده اند .
لازم به ذکر است چندی پیش فرهنگیان شهر بناب این استان نیز از رفتار مدیر اداره آموزش و پرورش آن انتقاد کرده بودند .
« صدای معلم » ضمن تاکید بر « منشور حقوق شهروندی » و نیز موضوعاتی که در ضمیمه حکم رئیس جمهور به وزیر آموزش و پرورش آمده است خواهان پاسخ گویی مسئولان می باشد .
گروه رسانه و تشکل/
« کانون فرهنگیان استان اصفهان » از تشکل های فرهنگیان به مناسبت فرارسیدن سال تحصیلی جدید بیانیه ای صادر کرد .
متن کامل این بیانیه که در اختیار صدای معلم قرار گرفته است به شرح زیر است
تفاوتهای فردی در بین افراد، امری بدیهی است ؛ تا حدی که به تبعیت از آن ما سایر تفاوتها را نیز می پذیریم، همچون تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و......این تفاوتها آنقدر حساس و پیچیده است که حتی در دوقلوهای همسان نیز دیده می شود ؛ مثلا اگر یکی از دوقلوها درطرف پنجره و دیگری کنار دیوار بخوابد ،یکی بانشاط و برون گرا و دیگری منزوی و درون گرا بار می آید و..
با قبول این مهم ، اما باز بنا به شرایط خاص حاکم، وزرات آموزش و پرورش سالهاست که تبعیض هایی را به عناوین گوناگون رقم زده است که به برخی از این موارد اشاره می کنم ، مابقی به عهده همکاران محترم که نظرات خودشان را مرقوم خواهند فرمود:
1) تبعیض بین دبیران جذب شده رشته دبیری با سایر دبیران. این عزیزان کسانی هستند که :
هم فوت و فن تدریس را فرامی گیرند.
هم حین تحصیل ، ماهانه مبلغی دریافت می دارند.
هم استخدام شان تضمین شده است.
هم چهار سال آنها سابقه خدمتشان محسوب می گردد.
منظور نظرم مورد آخر است و مابقی را امتیازات خاص آنها در نظر می گیریم. ما دبیران دانشگاههای مختلف نیز 4 سال از عمرمان را برای تحصیل ، سپری ساخته ایم و انتظار داریم که برای همه دبیران سنوات تحصیل ، بر مدت سابقه شان اضافه گردد.
2) تبعیض بین معلمین و دبیرانی که به طور ضربتی و استثنائی بازنشست شدند.خیل عظیم فرهنگیان با5 سال ارفاق در سال 88 یا 89به خدمت خود پایان دادند که اثرات تخریبی آن هنوز با عدم کفایت معلمین نسبت به تعداد دانش آموزان داغی است بر پیشانی آموزش و پرورش و برای جبران دست به دامن حق التدریس و معلم آزاد و... شدند که امروز نیز آنان را فرزند خوانده اعلام کرده و ولی نعمتی ئی خویش را به جا نمی آورند.
3) تبعیض برای اِعمال افزایش حقوق سروران جبهه رفته و فرزند شاهد و..... در این که این اشخاص ، حقی بر گردن ملت و دولت دارند و باید قدردانی شوند ، جای بحث ما نیست. تبعیض در این خصوص اعمال می گردد که ما زنان چه گناهی کرده ایم که هر جا این بند به عنوان امتیاز ذکر می گردد، بی نصیب می مانیم ؛ یا گناه همکارانی که زمان جنگ به دنیا نیامده بودند،چیست؟ یا گناه افراد بیمار که اگر هم می خواستند اجازه حضور در جبهه های جنگ را نداشتند. اگر شرایط خاصی قرار است امتیاز داده شود باید خارج از چارچوب شرایط عمومی ، منظور شود. یعنی بنا به حساب مسئولین خارج از بندهای امتیازآوری برای گرفتن رتبه یا حقوق و..... که همه فرهنگیان را شامل می شود. به آنان حق مسکن یا حق الویت وام و.... اختصاص دهند اما در کفه ترازوی ارزیابی همگان قرار ندهند که نتیجه ، واضح است.
4) تبعیض برای اِعمال دوره سربازی آقایان به عنوان سابقه خدمت شان. باز تقصیر ما زنان چیست که واقعیتی به نام سربازی زنان وجود ندارد.
همیشه یک قانون بد است و یک قانون بد بد. همیشه زمان عامل مؤثر برای تصمیمات استثنائی است. همیشه یک عده از برخورداران شرایط برتر، نسبت به دیگرانند.
اما این مدیران لایق و کارآمد هستند که با ایجاد شرایط متعادل ، همسان سازی منطقی و عقلانی را در رأس اهداف مدیریتی خویش قرار می دهند. علت این همه ایجاد و تداوم تبعیض ها، عدم ثبات مدیریت کارآمد هست.
اگر انتخاب و انتصاب های ما از معیارهای بدون حبّ و بُغض ، تبعیت نماید ما عناصر تشکیل دهنده وزارت نیز محروم از حق و حقوق خویش نمی مانیم. عملکرد سلیقه ای مدیران با عدم ثبات خود ضربه ای مهلک بر پیکر ساختار نظام آموزش و پرورش وارد می نماید و لطمات جبران ناپذیر آن نصیب ما معلمین خارج از مشمولیت دایره برخورداری از امتیازات خاص می گردد.
هر نوع تبعیض یا محرومیت ، مایه دلسردی و بدبینی به شرایط شغلی است.
این مدیران لایق و کارآمد هستند که با ایجاد شرایط متعادل ، همسان سازی منطقی و عقلانی را در رأس اهداف مدیریتی خویش قرار می دهند تفاوت ها در آموزش و پرورش عبارتند از:
مدرک تحصیلی و سطح آن، سنوات خدمت، منطقه خدمت (شهری یا روستایی که از حق محرومیت برخوردار است)، اگر بر اساس این موارد تفاوت دریافتی باشد عین عدالت است اما مابقی ، تبعیضی است که ما را از عدالت دور می سازد. نظام آموزش و پرورش جامعه ما ابتدا باید به تثبیت قوانین و مقررات برسد تا با هر تعویض سالانه یا 4 ساله وزیر و معاونان ایشان و سیاست مدیریتی آنان ،متزلزل نگردد. ما به پایداری و ثبات در تفکر نحوه ی اداره آموزش و پرورش نیازمندیم.
تصور نشود اگر اصلی تا حال پا بر جا مانده به دلیل درستی آنست ، بلکه به دلیل حس نشدن و اندیشه نکردن ، ماندگار گردیده است.
بیاییم بار دیگر مفاهیم حاکم بر آموزش و پرورش را تجزیه و تحلیل و بازسازی نماییم. یا به عبارتی دیگر حیاتی تازه به نظام آموزش و پرورش کشورمان بدهیم. آنچه هست را دوباره بررسی کنیم و به نتایج مطلوب عام المنفعه برسیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
وقتی به امر حقوق معلمین در کشورهای مختلف ، نگریسته می شود شاهد این واقعیت می شویم که حقوق معلمین در کشور ایران از ساختار استاندارهای جهانی تبعیت نمی یابد. یعنی نه مدرک تحصیلی و نه سابقه خدمت در میزان حقوق دریافتی معلمان تأثیری ندارد. در آیات قرآنی داریم که آیا آنانی که می دانند با آنهایی که نمی دانند برابرند؟ یعنی معلم با تجربه با سابقه ، با معلم صفر کیلومتر تفاوتی ندارد؟ یا معلم با مدرک لیسانس و بالاتر با معلم دیپلم ، تفاوتی ندارد؟
یعنی در تمامی کشورها چه با رتبه آموزش و پرورش برتر و چه با قرار گرفتن در سطح پایین وضعیت آموزشی، حقوق معلمین یک پایه آغاز فعالیت و یک پایه بعد 15 سال فعالیت را دارد .
"وزیر اسبق آموزش و پرورش (آقای فانی) گفتند: حداقل حقوق معلمان حدود یک میلیون و 400 هزار تومان و حداکثر آن حدود 2 میلیون و 700 هزار تومان است. متوسط حقوق فرهنگیان، 1.5 میلیون تومان است".
یعنی معلمی که اولین روز تدریس خود را آغاز می کند با معلمی که با 25 سال بازنشسته شده است با مدرک لیسانس یک میلیون و 600 هزار تومان دریافت می کند ، تفاوتی با یکدیگر ندارند.
"امروز، بیش از هر زمانی ما نیاز به معلم داریم ، باید همیشه به یاد داشته باشیم که معلم ها مهم هستند." در کشور ما چون به عدالت و برابری خیلی اهمیت می دهند لذا نه مدرک تحصیلی و نه سابقه خدمت معلم تأثیری در حقوق دریافتی معلم ندارد! پس معلمان با کدام انگیزه و امید در وزارت آموزش و پرورش بمانند.؟
در علم روانشناسی هم اصل پاداش نسبت به عمل برای ادامه ی فعالیت وجود دارد. وقتی حقوق امروز بنده همان حقوق آغاز خدمتم است چگونه از فعالیتم راضی باشم؟ چگونه دیگران و دانش آموزان به بنده احترام بگذارند؟ چگونه تفاوت کسب تجربه 15 تا 30 سال خدمتم را با اول خدمتم حس کنم ؟
هر چند فعالیت معلمان از سایر کارمندان کمتر است و تعطیلات بیشتری نسبت به آنها دارند اما در عوض ما هم مرخصی استحقاقی سالیانه سایر کارمندان را نداریم. (کشور بریتانیا همانند ایران ، بیشترین تعطیلات را برای معلمین دارد.)
مقایسه سالانه در آمد معلمین در کشورهای مختلف :
( نام کشور - معلم تازه کار - معلم با سابقه 15 سال و بیشتر )
( لوکزامبورگ 80 هزار دلار و 110 تا 150 هزار دلار)
(فنلاند 29 هزار دلار و 45 هزار دلار)
(کره جنوبی 26 هزار دلار و 74 هزار دلار)
( بریتانیا 21 هزار دلار و 56 هزار دلار)
( امریکا 36 هزار دلار و 50 هزار دلار)
( ترکیه 23 هزار دلار و 27 هزار دلار)
(قطر 28 هزار دلار و 44 هزار دلار )
(فرانسه 38 هزار دلار و 40 هزار دلار)
و در ایران حقوق معلم ها سالانه کمتر از 10 هزار دلار است !
آری!
درونمان خودمان را سوزانید و بیرونمان دیگران را.
اگر تعطیلات تابستانی یا عید را در نظر می گیرید بدانید که نبود این تعطیلات به ضعف اعصاب و خستگی بی امان ما معلمان ودانش آموزان منجر خواهد شد، آن هم در جامعه ای که نمود عینی و تعریفی برای نشاط و شادمانی در آن وجود ندارد.
کری کوپر (استاد روانشناسی سازمان و سلامت دانشگاه منچستر) ؛ در بررسی های خود نشان داد که تدریس یکی از سه شغل پُر استرس جهان است و یا استفان هاوکینگ از بزرگترین دانشمندان جهان گفته است :
"امروز، بیش از هر زمانی ما نیاز به معلم داریم ، باید همیشه به یاد داشته باشیم که معلم ها مهم هستند."
امید که زمان عمل رسیده باشد و وزیر محترم آموزش و پرورش ،معلمین را از چاله های آتشفشانی قرنی نجات دهند.
(منبع استفاده شده برای آمار: در گوگل قید فرمایید :درآمد سالانه معلمان در کشورهای مختلف)
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
از شما چه کسی اول مهر ماه 1372 را دقیق به یاد دارد؟ فکر می کنم که همه ی آن هایی که مثل من اول مهر 1372 مصادف بوده با اولین روز حضورشان در اجتماع با برند دانش آموز، آن روز را دقیق یادشان هست و فراموش نخواهیم کرد این اول مهر اولی را حتی شاید بعد ها آلزایمر هم از پس این خاطره بر نیاید؛ این طور نیست؟
بگذارید اعتراف کنم من آن روز از آن دسته دانش آموزانی بودم که گریه می کردم؛ هنوز آن کوچه ای که ختم می شد به مدرسه امان را یادم هست که از صدای گریه ی من پر شده بود. البته آن روزها مثل الان نبود که قبل از کلاس اول پیش دبستانی و مهد کودکی باشد و از این حرف ها که این روزها هست و بچه ها را آماده می کنند برای کلاس اولشان، نه! از این خبرها نبود و اگر هم بود برای بالا شهری ها بودو نه برای ما !
اما بعد از آن بر خلاف آن گریه، یادم هست شدم دانش آموزی با برند شاگرد اول کلاس. راستش دیگر تا حالا هیچ اول مهری یادم نیست تا همین اول مهر چند سال پیش که رفتم سر کلاس نه این بار در جمع داش آموزان که اینک با برندی به نام معلم.
درست است که به جز اول مهر کلاس اولی ام هیچ اول مهری از زمان دانش آموزی ام یادم نیست و فکر می کنم این وجه مشترک همه ما باشد اما باز هم همه ما یک خاطره مشترک از اول مهر هایمان داریم و آن اینکه زندگی برای ما تقسیم می شد به قبل از اول مهر و بعد از اول مهر.
سبک زندگی امان فرق می کرد با رسیدن اول مهر؛ و شاهد یک مدل از زندگی امان می شدیم که قبل از اول مهر نداشتیم. حالا درست است آن زمان ها اول مهر ما، همیشه از شنبه شروع می شد(یعنی اگر اول مهر می افتاد دوشنبه، ما از شنبه بعدش می رفتیم سر کلاس) ولی به هر حال اول مهر باز اول مهر بود و حال و هوای خاص خودش را داشت.
راستش یک وقتی فکر می کردم با این تغییر شرایط و امکانات، دیگر اول مهر برای بچه های امروزی مزه ندارد ولی راستش از وقتی سر و کارم افتاده با بچه های دانش آموز می بینم و با تمام وجودم درک می کنم که الان هم اول مهر باز همان مزه خاص و خوش اول مهر آن زمان های ما را دارد حتی برای بچه های امروز.
به نظر می رسد که همین مزه خوب اول مهر و تغییر سبک زندگی ما در همین روز که برای همه ما اتفاق می افتد حتی برای آن هایی که نه معلم هستند و نه دانش آموز و نه دانشجو و نه ولی دانش آموز باعث شده همه، اول مهر را یک روز مهم و شیرین بدانیم و به هم فرا رسیدنش را تبریک بگوییم بدون اینکه در هیچ تقویمی در صفحه اول مهر نوشته شده باشد مصادف با آغاز سال تحصیلی جدید؛
شاید که نه، حتما برای همین اهمیت و شیرینی اجتماعی باشد که اول مهر برای خودش همیشه اول مهر است یک برند معتبر بی توجه به همه ی تقویم ها که ثابت می کند تقویم ها هم اشتباه می کنند!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
وزير آموزش و پرورش به مناسبت بازگشايي مدارس و آغاز سال تحصيلي جديد 97-96، پيامي صادر كرد.
متأسفانه در هر زمان و هر کجا کسانی هستند که طبع سیری ناپذیرشان وادارشان می سازد که اسب مراد خود را در هر فرصتی به جولان دربیاورند و تا جایی که ممکن هست و فرصت هست، بر قلمرو قدرت و وسعت متصرفات خود بیفزایند/ سماجتی که برخی از صاحب منصبان استانی و شهرستانی برای برکناری مدیران یا کارشناسان اداراتی که ارتباط کاری مستقیمی با آنها ندارند، به خرج میدهند، چیزی جز مداخله در کار دیگران و هزینه تراشی برای شهرستانها نیست/ متأسفانه طبق معمول، چنین سماجتی از سوی نمایندگان مجلس به وفور دیده می شود/ یکی از نهادهایی که در چنین زمانهایی طعم تلخ تاخت و تاز ها را حتماً می چشد، آموزش و پرورش است/ گویا برای برخی فقط یک چیز مهم است؛ تأمین خواسته های طرفداران طلبکار و تحکیم قدرت و تثبیت موقعیت خود برای دیگر ادوار/ سکوت و بی تفاوتی مقامات محلی اعم از استانداران و فرمانداران و بخشداران و ائمه جمعه و... در چنین قضایایی به معنی همراهی با جریان و نشانگر عدم احساس مسئولیت در قبال چندین هزار دانش آموز هست و معنی دیگری جز این ندارد/ از مسئولین شهرستانها و مقامات محلی انتظار می رود که در چنین مواردی سکوت خود را بشکنند و موضع محافظه کاری فرونهند و خود را تا سطح یک شهروند معمولیِ بی تفاوت و بی مسئولیت فرونکاهند....