گفته ها و شنیده ها حاکی از این است که در اغلب استانها و شهرستانها، مدیریتها و مسئولیت ها در رده های مختلف همزمان با آغاز به کار دولت جدید باز هم مورد توجه و البته عرصه رقابت برای گوی معروف سبقت قرار گرفته و گوشه هایی از آن نیز طبق معمول، به میدان تاخت و تاز افراد ذی نفوذ تبدیل شده است!
متأسفانه در هر زمان و هر کجا کسانی هستند که طبع سیری ناپذیرشان وادارشان می سازد که اسب مراد خود را در هر فرصتی به جولان دربیاورند و تا جایی که ممکن هست و فرصت هست، بر قلمرو قدرت و وسعت متصرفات خود بیفزایند و تحکیم قدرت و تداوم سیادت خود در ادوار پیش رو را تضمین کنند. گویا ایام آغاز به کار دولتها - که طبیعتاً زمان تغییر در تیمهایی کاری و تقسیم مسئولیت های اجرایی و اعطای مناصب و مناقب در دستگاهها و نهادهای دولتی است - زمان مناسبی برای این جولان است!
گویا برای برخی فقط یک چیز مهم است؛ تأمین خواسته های طرفداران طلبکار و تحکیم قدرت و تثبیت موقعیت خود برای دیگر ادوار البته اینکه هر مدیری در هر تراز مدیریتی بخواهد معاونان و کارشناسان خود را انتخاب و تیم کاری خود را بنا بر مرام سازمانی و سلیقه آرمانی خود سازمان دهد و به خانه تکانی بپردازد و افراد ناکارآمد را از سازمان و یا نهاد تحت مسئولیت خود پاکسازی کند، امری طبیعی و البته پسندیده است. لیکن سماجتی که برخی از صاحب منصبان استانی و شهرستانی برای برکناری مدیران یا کارشناسان اداراتی که ارتباط کاری مستقیمی با آنها ندارند، به خرج میدهند، چیزی جز مداخله در کار دیگران و هزینه تراشی برای شهرستانها نیست.
متأسفانه طبق معمول، چنین سماجتی از سوی نمایندگان مجلس به وفور دیده می شود! و مع الاسف این سماجت نه از روی دلسوزی و مهرورزی نسبت به منطقه بلکه از موضع ضعف و تسلیم در برابر فشارهای سهم خواهان و گاهی هم از موضع تسویه حساب و کینه ورزی است! و شوربختانه یکی از نهادهایی که در چنین زمانهایی طعم تلخ تاخت و تاز ها را حتماً می چشد، آموزش و پرورش است.
اما نمایندگان محترم و یا هر مقام مسئول دیگری باید توجه داشته باشند که اولاً مدیران لایق در یک منطقه چونان سرمایه ای ارزشمند برای کل منطقه و متعلق به همه است و آنها حق ندارند تحت تأثیر انگیزه های شخصی و منافع گروهی، مردم منطقه را از داشتن چنین سرمایه هایی محروم کنند.
ثانیاً ایام بازگشایی مدارس، زمان مناسبی برای تغییر مدیریت در نهاد مهم و پیچیده و بزرگ پیکری چون آموزش و پرورش نیست. حتی شایعه سازی در این خصوص نیز خیانتی است به تک تک فرزندان مان که چند روز بعد با دنیایی از امید و آرزو راهی مدارس و مراکز تعلیم و تربیت خواهند شد. چرا که کمترین آسیب چنین شایعات و مداخلاتی ایجاد اضطراب و دلسردی و نگرانی در میان معلمان و مدیران مدارس است که قرار است در بوستانهای تربیت ازکودکان و نوجوانان استقبال کنند.
اما گویا برای برخی فقط یک چیز مهم است؛ تأمین خواسته های طرفداران طلبکار و تحکیم قدرت و تثبیت موقعیت خود برای دیگر ادوار!
لذا با کمال تأسف شنیده میشود که نمایندگان برخی شهرستانها، تحت تأثیر فشارهای سهم خواهانه اطرافیان، همزمان با شروع به کار دولت جدید، بر آن شده اند که فرصت را مغتنم شمرده و در روزهای رونق بده - بستانهای سازمانی، انتظار سهم خواهان حوزه انتخابیه خود را برآورده سازند!
ناگفته نماند که سکوت و بی تفاوتی مقامات محلی اعم از استانداران و فرمانداران و بخشداران و ائمه جمعه و... در چنین قضایایی به معنی همراهی با جریان و نشانگر عدم احساس مسئولیت در قبال چندین هزار دانش آموز هست و معنی دیگری جز این ندارد.
لذا از مسئولین شهرستانها و مقامات محلی انتظار می رود که در چنین مواردی سکوت خود را بشکنند و موضع محافظه کاری فرونهند و خود را تا سطح یک شهروند معمولیِ بی تفاوت و بی مسئولیت فرونکاهند.
تردیدی نیست که همه مسئولان شهرستانها نیز همانند سایر شهروندان، فرزند مدرسه ای دارند و انتظار دارند که در بهار علم و دانش، استقبالی شایسته از فرزندانشان به عمل آید و کانونهای تعلیم و تربیت، با آغوشی پرنشاط پذیرای آنان گردند. ولی آیا با شبیخون خوردن رهبریت آموزش و پرورش در یک شهرستان و ایجاد تشت در آن - آنهم دقیقاً در آستانه طلوع مهر - معلم و مدرسه بانشاط خواهیم داشت!؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
يك روزي به يك مديركل گفتم: مت وقتي با شماها در يك جلسه مي نشينم، خيلي ًتفاوت شايستگي بين خودمان احساس نمي كنم! فرمودند: ما هم وقتي با وزرا در يك جلسه مي نشنيم مثل شما هستيم.
واقعيت اين است كه، در برخي از سازمان ها و نهادها، افراد شايسته براي كار در راس قرار نمي گيرد. بنابراين، كار و وظيفه فداي رابطه مي شود. چون ارزيابي عملكرد واقعي نداريم، رابطه مداري به شدت در حال رواج است!
از اين گذشته، تا زماني كه كار و بهره وري به عنوان يك ارزش جايگزين، سخن، مداحي و اشخاص نشود، روز به روز شاهد بحران هاي بيكاري، كاهش ارزش پول ملي، و ....خواهيم بودم.
خداوند كمك كند گردانندگان زودتر به فكر نجات كشور باشند.