چنین معلّمانی با توجه به اینکه فضای فکری شان صرفاً فضای آموزگاری نیست، بیشترین مقاومت را نیز در برابر تغییرات آموزشی از خود نشان داده و به خاطر بی خبری از تحولات جهان آموزش، شیوه های تدریس و کلاس داری خود را عوض نخواهند کرد/ بی تفاوتی مسئولان نسبت به مسألهٔ معیشت آموزگاران، آنان را به چنین اشتغالاتی وادار می سازد و در این میان دونوبتی بودن مدارس و پاره وقت بودن فعالیت واحدهای آموزشی نقشی تسهیل کننده برای اشتغال در مشاغل غیر فرهنگی دارد/ رقم خط فقر نسبی همواره بیش از دو برابر دریافتی آموزگاران و نزدیک به سه برابر بوده است/ در اینجا به هیچ وجه سخن از پایین بودن میانگین فعالیت روزانه معلمان نیست بلکه سخن بر سر آن است که علیرغم تحمیل فشار به اندازهٔ فعالیت تمام وقت، زمان لازم برای توزیع حجم کار در طول روز فراهم نیست/ تأمین معیشت و بی نیازی از اشتغالات مضاعف در مشاغل غیر فرهنگی و حضور تمام وقت در مدارس، جدای از اینکه موجب مصونیت معلمان از آسیب های روانی و ذهنی ناشی از آن اشتغالات می گردد، موجب رشد و گسترش مهارت ها و قابلیت های حرفه معلمان نیز می شود
در کشوری زندگی میکند که از دیرباز نظام آموزش و پرورش آمیخته با پروپاگاندای حکومتی آنچنان بوده که فرزندان این آب و خاک باید هر چه در دبیرستانها تدریس میشد میخواندند و امتحان میدادند/ جز همان یک بار، دیگر هرگز به نام آن «فرد» اشاره نشده است/ تلویزیون ما تنها تلویزیون در سطح جهان است که آلات و ادوات موسیقی را نشان نمیدهد، اکنون کتاب سواد رسانهای رسمی مدارس ما نیز تنها نمونهای است در جهان که حتی یکبار اصطلاح «دهکده جهانی» را به کار نبرده است/ عصر «الکترونيک فراگير» فراميرسد و يک سيستم مرکزي عصبي اهالي کره زمين را همچون پوششي در بر خواهد گرفت/ انسانهاي پراکنده و تودهوار، به انسانهايي با عملکردهاي متقابل جمعي تبديل خواهند شد/ سرعت و توسعه اطلاعات، از قدرت اقتدارهاي سياسي خواهد کاست/ نظارت بر رفتار انسانها ممکنپذيرتر خواهد شد/ کدامیک از هشت بند مکلوهان باعث حذف نظریه کامل او از صحنه کتاب «تفکر و سواد رسانهای» شده است/ مبحث موضوع مهمی است به نام «انحصار رسانهای» که کتاب درسی او مطلقاً به آن اشاره نکرده است/ احتمال این هست که آن انحصارطلبی گذشته میوهفروش اول، مردم را به مصرف میوههای بیگانهای عادت دهد که برای مزاج خودشان نیز نامناسب است....
استفاده از لباس متحد در مدارس، اولین و مهمترین مزیتی که بر لباس پوشیدن با سلایق شخصی افراد دارد این است که دانشآموزان با هر طبقه اجتماعی و تمکن مالی با یک فرم یکسانسازی شده در مدرسه حاضر میشوند/ علاوهبر برهم زدن این معادله طبقاتی، پوشش لباس فرم برای دانشآموز میتواند آموزشی باشد برای تمرین قانونپذیری آنها در یک نظام اجتماعی کوچک به نام مدرسه/ حسن دیگر استفاده از این فرمهای دانشآموزی، شخصیتدهی دانشآموزی است/ مواردی که مخالفان این طرح آنها را مصمم میکند بر طبل این مخالفت بکوبند خدشهوارد کردن به استقلال فرد در انتخاب نوع پوشش خود، با توجه به تفاوتهای فردی است/ بهترین روش قرار گرفتن نظرات مختلف در یک سبد پیشنهادی متشکل از موارد مد نظر نماینده دانشآموزان، نمایندگان انجمن اولیا و مربیان مدارس و همچنین مسئولان آموزشی است
اگر بی نظمی یا خشونتی هم از طرف این دانش آموزان سر زند ، باید با تدبیر و اخلاق با آنها مواجه شد و از خشونت ˏ متقابل حتما خودداری نمود/ روانˏ پاکِ جوانان خواستار ˏ پذیرش معلمین ˏدوست ، صمیمی و دلسوز است/ اگر جوان ، گره گشایی نیابد ، معنی دیگرش ، حل نشدن ˏ آن مشکل خواهد بود/ معلم باید علیرغم کمیِ حقوق و سایر نارضایی ها بتواند بستری آرام برای خود و دانش آموزان فراهم آورد/ معلمِˏ صاحب ˏ اراده باید بتواند بر مشکلات ˏ عدیده غلبه نموده و ملاحظات ˏ پیشه ي خود را درک نماید/ ما معلمین در برابرِ دانش آموزان نیستیم، همراهˏ آنانیم/ دوستان بر من خورده نگیرند که چرا ناتوانی ها و مشکلات وزیر یا وکیل و سایرین را نمی نویسی/ آنها هم در نظام مدیریتی بایستی ملاحظه شوند و مشکلاتشان بررسی گردند...
نباید اجازه دهیم منافع فرهنگیان وجه المصالحه قرار گیرد/ هدف ما این است که از طریق شفاف سازی، ذهنیت افراد نسبت به این مجموعه را اصلاح کنیم و در این میان نیز مغرضین به عظمت کارهای انجام شده پی خواهند برد/ باید به تمامی ابهامات و سوالات و انتقادات فرهنگیان عضو با سعه صدر پاسخ گفت زیرا آنها بزرگترین سرمایه اجتماعی ما هستند/ با بیان کارهای انجام شده در سه سال گذشته، به تنویر افکار عمومی می پردازیم/ چشم انداز ارائه خدمات به فرهنگیان روشن است...
در فضاي مجازي شاهد انواع مصيبت خوانيها پيرامون اين واقعه بزرگ هستيم/ هيچ كس از نهاد مدرسه در اين مملكت راضي نبوده و همچنان نيست/ فاصله دانشآموزان با مدرسه و حتي خانه بيشتر و بيشتر شده است/ خيلي از مدارس دانشآموزان را ملزم به پوشيدن لباس يك دست ميكردند همه صبح زود به خط ميشدند و با فرياد «از جلو نظام» و «خبردار» فاصلههايشان را با يكديگر تنظيم ميكردند/ در شرح وظايف مدارس ظاهرا چيزي به نام شادي و تفريح تعريف نشده است/ من در مدرسه چيز زيادي نياموختم/ در نبود اطلاعات دقيق و وزارتخانهاي كه ترجيح ميدهد همه اطلاعات را به تاريك خانه ببرد و اجازه نميدهد پاي كسي براي تحقيق و پرسش به مدارس باز شود توقع وضعيت بهتري را نميتوان داشت
فقدان سیاست در آموزش و پرورش و یا سیاست زدگی بیش از اندازه در آموزش و پرورش هر دو آسیب زاست/ آموزش و پرورش بیش از آن که سیاسی باشد باید سیاست داشته باشد و بر اساس سیاست خود حرکت کند/ این موضوع مختص این دولت نیست و در دولت های قبلی نیز به کررات سوء استفاده ابزاری از پتانسیل آموزش و پرورش داشته اند/ آقای کفاش پیش از آنکه در فکر تربیت سیاسی دانش آموزان باشد به این فکر کند که چگونه می توان میزان خودکشی زنجیره ای دانش آموزان که در سال گذشته رخ داد به حداقل ممکن رساند و حتی از بین ببرد تا شاهد اتفاقات ناگوار مشابهی در سال جاری نباشیم/ درست است که بلوغ سیاسی دانش آموزان باید ارتقا یابد اما زمانی که ما مشکل اعتیاد ؛ مشکل روابط اجتماعی نامطلوب ؛مشکلات روحی روانی و هزاران مشکل دیگر در آموزش و پرورش داریم پرداختن به این موضوع فکر می کنم ما را از اهداف کلی و" خط مشی "آموزش و پرورش دور خواهد ساخت
معلمان بعد از 20 سال تدریس ساعت کاری شان به 20 ساعت تقلیل پیدا می کند و بسیاری با انواع مشکلات دست و پنجه نرم می کنند و دیگر کار آیی سابق را ندارند .
در زمان دولت خاتمی در مدارس ابتدایی « معلمان ذخیره » بودند که در صورت نبود معلم اصلی به کلاس می رفت و کلاس را اداره می کرد ، از زمان دولت احمدی نژاد این پست حذف شد و با 24 ساعت کار معلم مبلغی به عنوان اضافه کار به معلم هر دو ماه یکبار پرداخت می شد تا اینکه در سال اول دولت وقت ساعت اضافه کار به 3 ساعت تبدیل شد و در سال دوم ابلاغ ها با تاخیر در بهمن ماه صادر شد و هر روز معلمان را سرگردان کرده بودند و معلوم نبود اضافه کار پرداخت می شود یا نمی شود ؛ در سال سوم دولت هم ابلاغ های 20 ساعتی صادر کردند ولی به صورت شفاهی اعلام کردند اضافه کار پرداخت خواهد شد !
از آن جا که با وجود صدور ابلاغ اضافه کاری مبلغ آن با تاخیر چندین ماهه پرداخت می شد حال با توجه به صادر نشدن ابلاغ در سال 94-95 عده ای از معلمان تصمیم گرفتند از بیکاری خود استفاده کنند ؛ حال بماند که چه دردسرهایی با مدیر مدرسه و اولیا پیدا کردند ...
حتما چنین فراغتی نیاز بوده که قانون گذار آن را تدوین کرده است و اگر کسی بیشتر از ساعات مشخص شده کار کند دچار آسیب جدی خواهد شد که شاید غیر قابل جبران باشد .
با توجه به موارد ذکر شده بهتر است آموزش و پرورش دوباره پست معلمان ذخیره را احیا کند تا چنین مشکلاتی به وجود نیاید و یک معلم بتواند از 4 ساعت فراغت خود استفاده کند و کار کردن بیش از ساعات موظف کیفیت کار را هم پایین خواهد آورد .
اگر احیای پست معلم ذخیره امکان پذیر نیست حداقل مدیران را توجیه کنند اگر همکاری درخواست استفاده از فراغت خود را دارد با او موافقت شود و با بهانه های مختلف در روز های فراغت معلم را به مدرسه نکشانند !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید