نکته بعدی القاء پذیری است. القاء پذیری به لحاظ روان شناختی با تلقین پذیری فرق دارد. در تلقین یک رأی بازگو می شود ولی آراء مخالف بازگو نمی شود. شما را دائما در معرض یک رأی قرار می دهند ولی نمی گویند کسانی که این رأی را قبول ندارند چه می گویند و آنها چه دلیلی دارند. اما در القاء این گونه نیست. در القاء یک رأی آن قدر تکرار می شود که تکرارش جای دلیل را بگیرد. اگر من گفتم الف، ب است ؛ خوب شما طبعا از من انتظار دارید که بگویم به چه دلیلی می گویم که الف، ب است؟ طبعا باید بگویم که مثلا الف، جیم است و جیم هم ب است پس الف، ب است. اما به جای این که دلیل بیاورم و بگویم چون الف، جیم است و جیم، ب است و از این نظر می گویم الف، ب است به جای این بیایم سیصد بار الف، ب است را تکرار می کنم.
در رادیو در تلویزیون در مطبوعات این طرف آن طرف مدام می گویم الف، ب است . یواش یواش ما فکر می کنیم تکرار مدعا جای دلیل را می گیرد. فکر می کنیم می شود که به جای این که اقامه دلیل کنیم در برابر یک مدعا خود آن مدعا را باید مدام تکرار کرد و بعد تکرار مدعا آهسته آهسته جای دلیل را می گیرد. و این هنری است که در Propaganda وجود دارد. در آوازه گری وجود دارد. در آوازه گری همین کار را می کنند. می آیند چیزی را می گویند و دائم تکرارش می کنند و بعد شما آهسته آهسته متوجه نمی شوید که هنوز دلیلی بر آن مطلب اقامه نشده است.
من اگر پانصد هزار بار هم بگویم که خدا وجود دارد باز هم جای یک دلیل را نمی گیرد . اگر پانصد هزار بار هم بگویم که فلان جنس بهتر از بهمان جنس است یا فلان قوم بهتر از بهمان قوم است جای دلیل را نمی گیرد و ما این را هم داریم. القاء پذیری یعنی کاملا استعداد آوازه گری داریم. این که رادیو تلویزیون و رسانه های ما وقتی دست قدرت ها قرار می گیرند در هر رژیمی ، این قدر آن قدرت ها خوشحالند به این دلیل است که می دانند که ما القاء پذیریم والا فرض بفرمایید که یک ملتی القاء پذیر نباشد ، رادیو و تلویزیون و مطبوعاتش هر چه می خواهند می گویند چون دائما می گویند دلیل تان چیست ؟ آن وقت کسی از به دست گرفتن رادیو و تلویزیون نباید اظهار خوشحالی بکند.
آنی خوشحال است که می داند مردمش وقتی یک سخن را دائم تکرار کرد از او قبول می کنند و این القاء پذیری در ما وجود دارد.
( 1 ) ویکی پدیا
پیاده سازی : زهرا قاسم پور دیزجی
بخش نخست : پیش داوری
بخش دوم : جزم و جمود
بخش سوم : خرافه پرستی
بخش چهارم : بها دادن به ارزش داوری های دیگران نسبت به خودمان
بخش پنجم : همرنگی با جماعت
بخش ششم : تلقین پذیری
نظرات بینندگان
مشکلات جامعه در باورهای طاغوت ساز است که موجب شکل گیری قدرت غیرمسئول و جهنمی کنونی شده
عمده مشکلات جامعه ما در جهل نهفته در مدارک تحصیلی بی محتواست که امثال شریعتی را به خودباوری کاذب رساند.