در این قسمت من فقط به مسائل آموزشی میپردازم و به مسائل صنفی وارد نخواهم شد :
1- سازمان چاپ و توزیع کتابهای درسی را تعطیل میکردم و جای آن به معلم اختیار استفاده از منابع مختلف را میدادم.
2- کار گروهی تشکیل داده و از آنها میخواستم که فقط سرفصلهای مدنظر را تعیین و به مدارس ابلاغ کنند.
3- مدت تحصیل در ابتدایی را به سه روز کاهش داده و تعطیلات تابستان و عید را به کمترین میزان ممکن رسانده و آموزش را مستمر میکردم .
4- گرفتن آزمون تحت هر عنوانی را تا دانشگاه ممنوع اعلام میکردم .
5- سازمانی تأسیس میکردم که کار آن تولید محتوا از منابع مختلف و بومیسازی منابع خارجی باشد .
6- انتشاراتی که قصد چاپ کتاب و عناوین درسی را داشتند ملزم میکردم که به کارها به دید علمی نگاه کنند و به هیچ عنوان از تست و سؤال استفاده نکنند .
7- برای نوشتن کتاب و چاپ آنها حتماً از معلمان و مترجمان استفاده میکردم که در داخل مدارس به عنوان معلم کارکرده باشند .
8- حتماً قراردادی با سازمان بهزیستی میبستم و از آنها میخواستم که مشاوران و روان شناسان خود را به طور مداوم به مدارس بفرستند.
9- سامانه الگوهای رفتاری بهصورت هوشمند درست میکردم که و دسترسی آن را به معلمان مدیران و معاونان و مشاوران میدادم و آنها میخواستم که موارد انضباطی و مشکلات شخصیتی دانشآموزان را در سامانه ثبت و نسبت به نوع هنجارشکنی دانشآموزان و درصد مشکل به نظر خودشان نمرهای دهند و سریعاً دانشآموزان ناهنجار به مشاوران خبره معرفی و روند بهبود آنها در سامانه زیر نظر قرار میگرفت .
10- شعار بزرگی بر سر در مدارس نصب میکردم و مینوشتیم هدف از زندگی، زندگی است نه درس خواندن و نه رقابت .
11- سازمان خیریه تأسیس و نام آن را "سازمان خیرین شخصیت ساز" میگذاشتم و هدف آن را جمعآوری کمک برای تربیت نسلی بدون استرس و رقابت و نسل بدون مشکلات روانی قرار میدادم .
12- مدارس نمونه مردمی ، تیزهوشان و غیره را بهطور کل جمع کرده و اجازه هیچ گونه تفکیک و جداسازی دانشآموز از مدرسه را نمیدادم .
13- مدارس استثنایی را بهطور کل جمع و همه را موظف میکردم در یک جا تحصیل کنند .
14- بنیاد خیریه و نهادهایی تأسیس میکردم که بهجای سرپرستی مالی سرپرستی روانی و کمکهای معنوی را بر عهده بگیرند ؛ در واقع شخص متعهد میشود که کمک ناچیزی جهت تربیت اشخاصی کند که ناهنجاریهای اخلاقی و روانی دارند .
15- از روانشناسان بزرگ در کشور دعوت میکردم کتابی تألیف کنند که در آن هدف های تربیتی به بهترین شکل ممکن استفاده شود .
16- بهجای دانشآموزان از اولیا آزمونهای روانی و اجتماعی میگرفتم .
17- اولیا که مشکلهای رفتاری و ناهنجاریهای شخصیتی داشتند را به مراکز مرتبط ارجاع و آنها را اجبار به گذراندن دورههای خاص میکردم .
18- دفتری در مدارس تأسیس و از دانشآموزان میخواستم مشکلات خود و شکایات شان از پدر و مادرها را در آنجا ثبت کنند .
اینها طرحهای خیالی بنده در این باب است که فقط و فقط از ذهن بنده ناشی شده و امیدوارم یکزمان توسط مسئولین اجرا شود.
کانال مهدی منصوری
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
باید گریست بحالش
ممنوعیت بکارگیری بازنشستگان در مدیریتها و تدریس انها تاسقف12ساعت
امکان تحصیل دبیران لیسانسه در دانشگاه فرهنگیان در مقطع ارشد بخصوص در علوم پایه
تغییر بیمه از برنزی اتیه به طلایی دانا یا ایران
عدلانه شدن نظام پرداخت هماهنگ و رتبه بندی عادلانه و...
عدم اسکان فرهنگیان در مدارس و اشکان انها در مراکز مناسب رفاهی
بیمه دندانپزشکی و...
ضمن خدمت متناسب با رشته تحصیلی وعمومی باکیفیت وموثر در حقوق و....
تغییر موظفی دبیران و معلمان پس از 20سال تدریس از20ساعت به 18ساعت که روندباشه و برا2ساعت روز4ام نریم مدرسه
فعال کردن صندوق ذخیره فرهنگیان در معیشت معلمان و دادن خودروهای خوب باکیفیت بصورت قسطی برا همه اعضای صندوق
بجای دادن 1پراید یا405 برا هرناحیه یا منطقه!!!
محدود شدن اضافه کار برا شاغلین فقط به12 ساعت
ممنوعیت تدریس مدیران ومعاونان بصورت صوری و درصورت اثبات ان لغو حکم مدیریت ومعاونت و...
و در شهرهای بزرگ ساختن بیمارستانهای فرهنگیان