امروز کشور به شدت نیازمند نگاهی نو در مدیریت است : نگویید زنان تجربه مدیریتی لازم در مدیریت های کلان را ندارند !

  سیستم مدیریتی معیوب و نگاه قطره چکانی به حضور زنان قدرتمند ایران در جایگاه های مدیریتی کلان کشور

در حالی که زنان ایران همواره پیشتاز، پیشرو و پیشقدم تر از بسیاری از مردان در تمام عرصه ها لااقل پس از انقلاب اسلامی ایران بوده اند اما به هنگام تقسیم قدرت و واگذاری پست های مدیریتی کلان کشور مردان پیشتازتر، پیشرو تر و پیشقدم تر بوده اند و هستند.

نتیجه این نگاه تصمیم ساز خسارت زننده و آسیب زا یعنی پیش قدم بودن و نادیده گرفتن زنان توانمند در این عرصه موجب شد تا سیستم مدیریتی معیوبی با دور تسلسلی بیمارگونه شکل گرفته این سیستم مدیریتی معیوب چنان زیانی به کشور وارد کرده است که حتی در صورت اصلاح ساختاری آن سالها طول خواهد کشید تا به نقطه اول خویش برگردد.

بررسی ها نشان می دهد که عامل مهم وضعیت نابه سامانی کشور همین سیستم معیوب غیر پاسخ گوست که روند کشور را عقبگرد داده است.

به مثالهای زبر توجه کنید:

در بخش کشاورزی: 

اینک شاهدیم که کشاورزی در ایران در هر کابینه ای بدتر از کابینه قبل شده تا جایی که کشاورزی با مجموعه مشکلاتی نظیر از دسترس خارج شدن خاکهای حاصلخیز به خاطر استفاده از سم و کود و فرسایش (سالانه بیش از ۲ میلیارد تن)، از دسترس خارج شدن آب های شیرین به دلیل به کار نگرفتن روش های آبیاری مناسب و کشت هایی با مصرف آب بالا در مناطق کم آب ( از حدود ۸۶ میلیارد متر مکعب آب برای کشاورزی، ۶۰ میلیارد متر مکعب هدر می رود. یعنی حدود ۷۰%). هدر رفتن محصولات کشاورزی (مقام اول در دنیا میزان ضایعات در حدود ۳۰ درصد)، به دلیل بسته بندی نامناسب، نامناسب بودن سرخانه ها و بازاریابی نادرست، نبود بیمه محصولات کشاورزی یا عدم پرداخت حق بیمه حاصل از خسارات اقلیمی یا آفت ها و غیره چند نمونه از مشکلاتی است که در بخش کشاورزی کشور با آن روبه روست که موجب شده کشاورزی در ایران منهدم، و کشاورزان به زیر خط فقر نزول کرده که نتیجه آن موج مهاجرت ها به شهرهای بزرگ و شکل گیری بیش از پیش حاشیه نشینی در اطراف کلان شهرهاست که شهرها را با انواع مشکلات روبه رو کرده است.

وزارت نیرو:
وزارتخانه استراتژیک نیرو در یک دوره چهل ساله با راه اندازی نهضت سدسازی (با چشم انداز ۵۵۸ سد و ۳۲۹ سد ساخته شده) دادن مجوز حفر بیش از یک میلیون حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق موجب خشک شدن قنات ها (بیش از ۵۰۰۰۰ قنات)، دریاچه ها، تالابها و آبخوانها در کشور شده است به طوری که هم اکنون دریاچه ارومیه عبرت جهانیان است.

دشت های ایران چنان از درون پوک شده است که هر آن شاهد فرونشست این نواحی در کشور هستیم. خشک شدن در حدود ۳۰۰ دشت از ۶۰۰  دشت کشور، خشک شدن زاینده رود، شور شدن سد گتوند، احداث سد آتاتورک بر روی فرات و عدم چانه زنی بر روی حقابه آن که موجب شد هورالعظیم خشک و کانون های گرد وخاک در عراق فعال و ایرانیان دچهر مشکل شوند. احداث سد هیرمند در افغانستان بر روی رود هیرمند و عدم چانه زنی بر روی حقابه آن و خشک شدن هامون، خشک شدن دریاچه های بختگان، پریشان و باتلاق گاوخونی و غیره همه از مشکلاتی است که ناشی از سوء مدیریت در وزارت نیروست. ناگفته نماند که طرح انتقال آب خزر به فلات مرکزی هم خیلی جدی در دستور کار وزارت نیرو بود که با مخالفت مردمی صورت گرفته، نمایندگان مجلس لایحه آن را از دستور کار برنامه ششم خارج کردند.

وزارت آموزش و پرورش:
وزارت آموزش و پرورش به عنوان اصلی ترین، اصیل ترین و پایه ی همه ی وزارتخانه های کشور است که طی یک دوره چهل ساله، اینک باتلاقی است که کسی جرات نزدیک شدن به آن را ندارد. وضعیت معیشت معلمان چنان موجب بی سامانی آنان شده است که شانیت معلمان که پیامبران جامعه اند را نه تنها زیر سوال برده، بلکه با خاک یکسان کرده است. وضعیت مدارس و بی انگیز بودن معلمان و دانش آموزان، شکل گیری مدارس غیر انتفاعی و فقر مفرط این وزارتخانه…از جمله مشکلاتی است که سوء مدیریت موجب آن شده است.
به جز دو وزارتخانه نفت که در دو دوره در دست وزیری مجرب بوده و وزارت خارجه که در یک دوره توسط دکتر ظریف اداره شده، سایر وزارتخانه ها کارنامه قابل قبولی نداشتند.
وزارت صنعت، معدن و تجارت را فقط در خصوص ساخت خودرو ها مورد بررسی قرار دهید. چه خسارتی به نیروی انسانی و اقتصاد کشور زده است. کشتاری که این وزارتخانه در جاده ها کرده، هیچ جنگی نکرده است

وزارت علوم که باید پایگاه علم و آزاد اندیشی باشد با سرکوب اساتید و دانشجویان در برهه هایی شان و منزلت این جایگاه را تا به حد پایگاه بسیج محله پایین آمد. تقویت تشکل های تندرو، نادیده گرفتن گروه های خوشفکر، وضعیت تجهیزات و …
وزارت کار، رفاه و تامین اجتماعی چه توانایی تاکنون از خود نشان داده است که میلیون ها جوان بیکار در کشور سرگردانند. مدیریت این وزارتخانه چه شکاف طبقاتی را التیام بخشیده است؟ وزارت مسکن و شهرسازی چگونه بر شهرسازی نظارت کرده که کلیه شهرهای کشور به بازار آشفته تبدیل شده است. روستاهای کشور چرا خالی از سکنه شده اند؟ 

ریاست جمهوری که در یک دوره هشت ساله دولت های نهم و دهم به چه کسی سپرده شد که کشور سقوط کرد؟ آیا واقعا در کشور زن یا مردی وجود نداشت که بتواند بهتر از احمدی نژاد کشور را پیش ببرد؟ روسای کل بانک مرکزی چه کارنامه ی درخشانی دارند؟

چه کسانی کشور را با هجوم موسسات غیرقانونی روبرو و کشور را بی اعتبار کرده اند. نوسانات ارز بازار را به کدام سمت برد؟ این همه دستفروش در کشور چه مفاهیمی را در ذهن متبادر می کند؟

چرا برخی نیروهای سپاه و نیروی انتظامی وظیفه خود را فراموش کرده و نفس اقتصاد را به شماره انداخته اند.

وضعیت رئیس پلیسی که نفت فروشی می کند چه توجیهی دارد؟

ساخت هفتاد هزار مسجدِ در دست احداث در کشوری که میلیونها جوان بیکار و بی ازدواج و بی مسکن هستند چه توجیهی دارد؟

ساخت عتبات عالیات با هزینه های گزاف در عراق واجب تر است یا ساماندهی جوانان، فقرا، تن فروشان و بیماران و معتادان؟

شهرداری ها را ببنید. با فروش تراکم امورات خود را به زور می گذرانند و هر روز شهرها ویرانتر می شوند. به عنوان مثال رامسر که یک شهر توریستی است .
به چه حقی بلندمرتبه ها در پای کوه و لب دریا قد علم کرده اند؟ جرا شمال کشور که استراتژیک ترین منطقه زیستی کشور است. با خاک یکسان شده است؟ شهرداران تهران پس از غلامحسین کرباسچی با این شهر چه کرده اند؟

فرار مغزهای پرتوان کشور را چه کسانی رقم زده اند؟

سازمان آبخیزداری و جنگل ها و مراتع با جنگل های شمال کشور چه کرده است؟ قتل غام درختان شمال کشور را چه کسانی راهبری می کنند؟ سود حاصل از آن عاید چه کسانی می شود؟ جنگل های غرب کشور در آتش کین چه کسانی هر روز خاکستر می شود؟
آیا فکر کرده اید علت بروز این همه مشکلات پس از چهل سال و قفل شدن کشور در بسیاری از موارد ناشی از چییست؟
پاسخ آن معلوم است ؛ نادیده گرفتن نیمی از پتانسیل مدیریتی در کشور و سپردن کل مدیریت ها به دست نیمی دیگر.
هدف از این نوشتار ناامید کردن مردم ایران نیست زیرا مردم ما به غایت نجیب و شایسته اند ؛ بلکه هشداری است به حکومت مردسالاری که غیر شایستگی هایش بسیار بیشتر از شایستگی هایش است که سالهای سال در مدیریت ها چنگ انداخته است و بدون انکه اجازه ورود به زنان توانمند را در پست ها و مراتب بالا را بدهد با تمام توان به پبش می رود و خسارت می زند.

کو آن تحولات محوری که مردم ایران شایسته آن بودند تا در زیر سایه آن آرامش و آسایش و رفاه داشته باشند؟ حال که کشور را به اینجا رسانده اید، کنار بروید تا نگاهی نو در کشور ایجاد شود. امروز کشور به شدت نیازمند نگاهی نو در مدیریت است. این نگاه نو یعنی به کارگیری توان مدیریتی زنان در نیمی از مدیریت های کلان کشور. (وزیر، استاندار، شهردار، روسای دانشگاه ها و …)
بزرگان ایران اگر خواهان تحولات نو و محوری در کشور هستند باید در به کارگیری زنان لایق و توانمند و شایسته در مدیریت های کلان دست از بهانه جویی و مانع تراشی بردارند. سالهای سال به این بهانه که زنان توانایی مدیریت در رده های بالا را ندارد این پتانسیل را نادیده گرفته اید. اکنون که زنان توانا قد علم کرده اند بهانه آقایان این است که زنان تجربه مدیریتی لازم در مدیریت های کلان را ندارند.

سوال من این است؛ مگر شما آقایان که در یک دوره چهل ساله مدیریت های کلان را قبضه کرده اید و با ایجاد حلقه مدیریتی بسته، با نگاه “رفیق بازی” فقط خودتان را دور ایران چرخانده اید از بدو تولد مدیر بوده اید؟ آیا اساسا به جوانان و زنان اجازه ورود به حلقه ناکارآمد مدیریتی خودتان را داده اید که اکنون توقع رزومه پر و پیمان و تجربه زیاد از آنها را دارید؟
امروز زنان ایران به اندازه ای از توانایی و تخصص رسیده اند که بتوانند به عنوان رئیس جمهور کشور را اداره کنند. زنان ایران می توانند انواع وزارتخانه را بر عهده گرفته و بهتر از مردان اداره کنند.

وظیفه دولت است امروز استانداران را از زنان انتخاب کند ، روسای دانشگاه های مادر، شهرداری های کلان شهرها و غیره.

امروز کشور به خاطر سوء مدیریت ها با نگاه مردسالار در تمام حوزه های از هم گسسته و فروپاشیده است.

حال این کشور از هم پاشیده را بسپارید به دست زنان تا در یک دوره میان مدت کشور را بازسازی کنند‌.

زنان به دلیل وجود اندیشه مدیریتی همه جانبه نگر، مدیریت مادرانه، نه منفعت طلبانه، دلسوزی، تعهد و قانون گرایی، کارآمدتر و کاراتر از مردان عمل می کنند. مگر به غیر از این است که سالهاست مردان مدیریت را در دست دارند و کشور را بدین جا کشیده شده است؟

فردای باران