بعد از پذیرش قطعنامه 598 و شروع مرحله تازه ای از تحولات نظام جمهوری اسلامی، همواره آموزش و پرورش با مشکل بودجه و مدیریتی مواجه بوده است. گرچه نمیتوان فراز و فرودهای آموزش و پرورش در زمینه بودجه و مدیریت را نادیده گرفت ولی بههرحال دولت سازندگی و دولت اصلاحات همواره در این زمینه مشکل داشتهاند.
با وجودی که عزم دولت در دوره سازندگی بر ایجاد سازوکارهای لازم برای توسعه کشور بود ولی هرگز به آموزش و پرورش بهعنوان یک بستر لازم جهت سرمایهگذاری توجه نکرد. در دولت اصلاحات، «در» همچنان بر همان پاشنه میچرخید تا اینکه با ایجاد تشکلهای مردم نهاد صنفی، دولت اصلاحات به فکر توجه به تنها نهاد ریشهای و بنیادین در نظام تعلیم و تربیت و مولد نیروی انسانی افتاد. در این دوره وضعیت آموزش و پرورش و به موازات آن وضعیت حقوقی فرهنگیان اندکی مساعد شد.
با روی کار آمدن دولت نهم، رئیسجمهور وقت اظهار كرد که برای یک بار و برای همیشه باید مشکل آموزش و پرورش حل شود. بودجه سال 1385 با افزایش 50 درصدی بسته شد. ولی این بودجه هیچ تغییر محسوسی را در احکام کارگزینی فرهنگیان ایجاد نکرد.
در پایان دولت نهم و قبل از انتخابات سال 88، با اجرای ناقص قانون خدمات کشوری، یک جهش حقوقی در احکام کارگزینی فرهنگیان مشاهده شد. در سنوات بعد، باوجود تورم بالا، فرهنگیان از افزایش حقوقی مناسبی برخوردار نشدند. امروزه نقد آموزش و پرورش با وضعیت معیشتی فرهنگیان عجین شده است، در حالیکه اصل مشکلات آموزش و پرورش فراتر از معیشت فرهنگیان است.
معیشت نامناسب فرهنگیان معلول دیدگاهی است که نسبت به این نهاد وجود دارد. صاحب منصبان دولتی هرگز به این نهاد به عنوان یک نهاد مولد نیروی انسانی توجه نکردهاند. یکی از مشکلات و دغدغههای معلمان، شأن و جایگاه آنان در جامعه است. گرچه مطابق با آخرین نظرسنجیها معلمان جزو محترمترین و با اعتمادترین اقشار جامعه محسوب می شوند ولی این باعث نشده تا جامعه به آنان به دیده ترحم ننگرد. معلمان ترحم نمیخواهند. دستمزد و امکانات رفاهی سبب ارتقاي جایگاه افراد میشود ولی آنچه مهمتر است، احترام به شخصیت آنهاست.
معلمان در تعیین مدیران، حتی سطوح پایین مدیریتی خود هیچ نقشی ندارند. بیتوجهی به نظر معلمان نشانه بیتوجهی به شخصیت و جایگاه آنان است. نحوه انعکاس اخبار مشکلات آموزش و پرورش و معلمان توسط رسانه ملی، یکی از دغدغههای اصلی معلمان بوده است. عملکرد صداوسیما در انتشار اخبار و نقش آموزش در آینده کشور و فرهنگسازی قابل توجیه نیست. برخلاف دیگر نهادهای دولتی که برای پرسنل خود امکانات رفاهی و تسهیلات ویژه در نظر میگیرند، متأسفانه در آموزش و پرورش این چنین نیست.
در دولت یازدهم، دکتر فانی با شعار اصلاح عملکرد مالی و استفاده از امکانات صندوق ذخیره فرهنگیان، مقام وزارت را بر عهده گرفت ولی متأسفانه نتوانست از عهده این کار بهخوبی برآید. تیم مالی فانی، نتوانست در تدوین بودجه بهخوبی عمل کند. صندوق ذخیره فرهنگیان که از سرمایهای عظیم برخوردار است، نتوانسته خدماتی درخور توان خود ارائه دهد.
مسئلهای که معلمان را در دولت گذشته به شدت آزار میداد، فضای امنیتی حاکم بر ادارات آموزش و پرورش بود. عملکرد و بخشنامههای صادره، مؤید این کلام است.
خوشبختانه فضای حاضر بسیار تلطیف شده است. اينكه معلمان ميتوانند اعتراضات صنفي خودشان را بدون درگيري برگزار كنند مسلما نتيجه بازشدن فضاست.
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.