در مدارس دونوبته مدیران نیز فرصت و انگیزهٔ خدمت ندارند!
در اغلب مدارس دونوبته، دو مدیر مدرسه افتخار خدمت دارند که یکی از آنها صبح تا ظهر بر صندلی خدمت مینشیند و دیگری ظهر تا غروب. یکی، معمولا صاحب ملک است و دیگری مهمان دائمی. مهمانی که آمده است و بیرون برو نیست! و هیچ یک از آنها، آن گونه که باید، احساس تعلق خاطر به آن صندلی و قلمرو پیرامونی آن نداشته و انگیزه و علاقه جدی نسبت به ترمیم و تجهیز و غنی سازی قلمرو مشترک شان ندارند؛ در و دستگیره های شکسته به موقع تعمیر نمیشوند! میز و نیمکت شکسته و اسقاطی به موقع تعویض و تعمیر و جایگزین نمیگردند. خرابکاری های درون کلاس ها و محوطه را کسی گردن نمیگیرد و هر دو مدیر سعی در فرافکنی دارند و هرکدام، دانش آموزان آن دیگری را متهم به بی انضباطی و خرابکاری می کند.
این مدارس که عمدتاً عادی - دولتیاند ، چند سالی است که هیچ بودجه ای تحت عنوان سرانه دانش آموزی دریافت نکرده و یا دریافتی شان بسیار اندک است و از مدیران مدارس انتظار می رود که به هر نحو ممکن هزینه های جاری مدرسه را از جیب مردم تأمین و به صورت خودگردان، اداره کنند. لذا هر مدیر مدرسه ای، در این اوضاع بد مالی ناگزیر است بدون پشتیبانی مالی دولت واحد آموزشی تحت مسئولیت خود را سرپا نگه دارد و به هر طریق ممکن و عمدتاً با دراز کردنِ دست نیاز به سوی اولیای دانش آموزان هزینه های جاری مدرسه را تأمین نماید. اما این کار در روستاها و حاشیهٔ شهرها که عمدتاً فقیر نشین اند بسیار مشکل است. این است که معمولاً هیچ یک از مدیران واحدهای آموزشی دایر در یک مدرسهٔ دونوبته، دستشان به جیب شان نمی رود و پولی را که از اولیای دانش آموزان ستانده اند، برای قلمرو شریک شان خرج نمی کنند.
بنابراین، خرابی و استهلاک بدون جبران، محیط مدرسه را روز به روز فقیرتر و فقیرتر می نماید و کاستی های آن را عمق و وسعت بیشتری میبخشد و همه میدانیم که غنای محیط تا چه اندازه میتواند نشاط آفرین و روح بخش و آموزنده باشد!
علاوه بر این هر یک از مدیران واحدهای آموزشی دایر در مدارس دونوبته همانند دانش آموزان و معلمان خود تنها به اندازه نیمی از روز کاری اجازه و اختیار حضور و فعالیت در محل خدمت خود را دارند و چه بسیار برنامه هایی که سامان دادن آنها حضوری تمام روز میطلبد تا منتج به نتیجه مطلوب گردد. اما مدیر مدرسهٔ ما در مدارس دونوبته مجبور است صندلی و قلمرو خدمت را هر روز سر ساعت معین به دیگری تحویل دهد و طرح و برنامه های خود را تمام یا نیمه تمام رها و محل خدمت خود را ترک نماید!
در چنین مدارسی فضاسازی برای آموزش مطلوب نیز کار دشواری است و حتی انجام برخی اقدامات منجر به تأمین کیفیت اصلا امکان پذیر نیست. مثلاً اگر در یک واحد آموزشی مدیر و تیم همراهش ایده و انگیزهٔ تشکیل کلاس های تک موضوعی و تخصصی را داشته باشند، در یک مدرسه دونوبته موفق به اجرای ایدهٔ خود نخواهند شد. چرا که ممکن است واحد آموزشی دایر در شیفت مخالف، هم مقطع با واحد آموزشی آنها نباشد در این صورت این فضاسازی برای آنها نامطلوب خواهد بود و یا شاید مسئولین واحد آموزشی دایر در شیفت مخالف مشارکت و اهتمام لازم جهت تشکیل چنین کلاس ها و همکاری لازم برای حفظ و نگهداری از امکانات آنها را نداشته باشند.
علاوه بر همهٔ اینها در مدارس دونوبته مدیران هر دو واحد آموزشی معمولا درگیر خرابکاری هایی هستند که دور از چشم آنها و خارج از حیطهٔ قدرت و بیرون از قلمرو حکمرانی آنها در شیفت مخالف در گوشه و کنار مدرسه حادث شده است. مدیران واحدهای آموزشی در مدارس دونوبته از اینکه مکان مستقلی برای پیاده کردن ایده های آموزشی خود ندارند، قادر به ایجاد تحول در شیوه های آموزشی نیستند.
ادامه دارد
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اينهمه معلم ناراحتي اعصاب گرفتند و دچار مشكلات مالي و معيشتي شدند چه كسي دلش سوخت كه حالا معلم دلسوز قفل و ميز و نيمكت و ... بشود .