حمیدرضا گنگوزهی معلم دبستان شهید رحیمی روستای نوکجوی در شهر خاش استان سیستان و بلوچستان در حالی که میخواسته مانع فروریختن دیوار کنار مدرسه روی دانشآموزان شود، زیر آوار مانده و کشته شده است. یک معلم دیگر هم در جریان این حادثه زخمی شده است. مدیرکل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان گفته است: «اقدامی که توسط این عزیزان انجام شده یک فداکاری بزرگ است که باعث افتخار جامعه ما و فرهنگیان خواهد بود.»
عکس دیگری در فضای مجازی منتشر شده که خانم آموزگاری را نشان میدهد که در گوشه کلاس روی تخت خوابیده و در شرح عکس نوشته شده: «معلم فداکار دبستان فردوسی نیشابور 3 ماه است دچار دیسک کمر شده و در بستر بیماری است اما با همان حال در کلاس درس حاضر میشود.» اخباری از این دست نشان میدهد هنوز عدهای از معلمان به شغل خود نگاهی عاشقانه دارند. اینکه چه تعداد از معلمان چنین اعتقادی دارند نیاز به تحقیق میدانی و آمار و اطلاعات مستند دارد، اما تردیدی نیست که تعبیر کلاسیک سوختن شمع برای تولید روشنایی در مورد بخشی از معلمان صادق است. یعنی معلم میسوزد(فداکاری) و میسازد (تربیت).
نسل چنین معلمان فداکاری بر خلاف تصور منقرض نشده است و البته جامعه باید قدر چنین معلمانی را بداند و از آنها تجلیل کند. درس هشتم کتاب سوم ابتدایی با عنوان «فداکاران» درباره ایثارگرانی مانند حسن امیدزاده است.
در متن درس آمده است: «حسن امیدزاده معلم فداکاری است که در یک واقعه آتشسوزی جان دانشآموزان را نجات داد. وقتی بخاری کلاس آتش گرفت و دانشآموزان در شعلههای آتش گرفتار شدند، این معلم شجاع و فداکار گیلانی، جان خود را به خطر انداخت. تعدادی از دانشآموزان را نجات داد و خود در آتش سوخت، گرچه زنده ماند اما نشان سوختگی که نشانه افتخار اوست، برای همیشه بر بدنش باقی مانده است»
اما آیا چنین معلمانی را میتوان مشت نمونه خروار دانست ؟
آیا همه معلمان ما زنان و مردان فداکاری هستند که با عشق و علاقه سرکار خود حاضر میشوند و در شرایط خاص جان خود را فدای دانش آموزان میکنند؟
اصلاً از فداکاری میگذریم.
آیا همه معلمان ما وظایف خود را در مدرسه و کلاس انجام میدهند؟
همین جا به یک نمونه اشاره کنم.
در جریان آتش گرفتن بخاری کلاس سوم مدرسه شینآباد پیرانشهر، معلم کلاس، دانش آموزان را در میان شعلههای آتش تنها گذاشت. آتش سوزی باعث به دام افتادن دانش آموزان در کلاس مشتعل شد. دو دانش آموز مردند و تعداد زیادی از دانش آموزان کلاس دچار سوختگی شدید و خفیف شدند.
در اخبار رسمی تجلیل از معلمان فداکار هرگز گفته نمیشود چرا در کلاس درس آتش سوزی رخ داد؟ چرا باید معلم مجبور شود جان خود را به خطر بیندازد؟
چرا در مدرسه شهید رحیمی روستای نوکوجوی شهرخاش، دانش آموزان هنگام وزش طوفان و باد شدید پای دیوار خیس خورده همسایه ایستاده بودند؟ چرا دور کردن دانش آموزان از پای دیوار که با یک فریاد میتواند انجام شود منجر به مرگ یک معلم و جراحت معلم دیگر شده است؟
جزئیات این گونه حوادث بیان نمیشود اما حادثه در پیلهای از حماسه قرار میگیرد تا کسی از جزئیات سؤال نکند.
در این مواقع با برجسته کردن فداکاری معلم، معمولاً نقایص و کمبودها پنهان میشوند و همه چیز به مسیر حماسه منتقل میشود. تصویر معلم قهرمان و فداکار، تصویری واقعی نیست. معلمی که به کلاس درس میرود دلیلی ندارد که فداکار و ایثارگر باشد. البته اگر باشد ایرادی ندارد اما معلم مدرسه باید در درجه اول بتواند وظایف حرفهای خود را مطابق شرح وظایف انجام دهد. یعنی بدون عصبانیت و پرخاشگری درسش را بدهد. از کار خود کم نگذارد. تلافی مشکلات معیشتی و اداری خود را سر دانشآموزان در نیاورد و در کلاس رفتار معقولی داشته باشد.
حداقل از سه منظر میتوان به موضوع برجسته کردن فداکاری معلمان نگاه کرد. از دید مسئولان آموزش و پرورش، نگاه رمانتیک و حماسی به موضوع، راهی برای پوشاندن نواقص و کمبودها است. در این حوادث جزئیات مکتوم میماند و چنان فضاسازی حماسی میشود که کسی جرأت سؤال کردن را نداشته باشد.
در سمت معلمان، برخی این اتفاق را سپری میکنند تا کم کاریها و رفتارهای غیر حرفهای خود را توجیه کنند.
معلمانی هستند که علناً میگویند که حقوق ما بهاندازه هزینه رفت و برگشت مان از مدرسه است و با این بهانه، بیسوادی، کم کاری و بدکاری و بد اخلاقی و تنبیه بدنی دانشآموزان در کلاس را موجه نشان میدهند. آنها در واقع تلافی کمی حقوق و دستمزد خود را بر سر دانش آموزان خالی میکنند، اما در شرایطی برای آرایش چهره خود پای معلمان فداکار را به میان میکشند.
در این میان اما زیان اصلی متوجه دانش آموزان و اولیای آنهاست. در برخی مدارس، سال به سال، کیفیت ارائه خدمات تربیتی و آموزشی پایین تر میآید و معلمان بیانگیزه تر میشوند. در مثلث مسئولان – معلمان – اولیا، همواره اولیا بازندهاند. جامعه امروزبه معلم فداکار نیاز ندارد. نیاز امروز ما معلم حرفهای است که وظایف خود را مطابق پروتکلهای تعلیم و تربیت انجام دهد.
روزنامه ایران
نظرات بینندگان
واقعا یک حرف حسابی.
نیاز ما سیستم حرفه ای و علمی و از اون مهم تر معلم با افکار حرفه ای و علم مدار است.
البته به نظر من معلمان خیلی جلوتر از سیستم هستند, متاسفانه سیستم اموزشی با عقاید واپس گرا و کلیشه ای اجازه عرض اندام کار علمی و حرفه ای رو نمیده.
مهمترین گام برای کار حرفه ای جدا کردن کادر اجرایی و اموزشی از یکدیگر( مانند دانشگاه). بدبختانه تمام تصمیم های آموزشی توسط کادر اجرایی که فراری و متنفر از تدریس و کلاس هستند گرفته میشه و معلمان تقریبا نقشی نداشته و همین باعث سرخوردگی اونها شده.
البته سرسلسله و شروع حرفه ای همه این کارها معیشت و معیشت و معیشت و... خواهد بود.
جای حرف حسابی است.من خودم شخصا برخی نظریات آقای عبدالهی رو قبول ندارم ولی حرف حساب ایشون در مورد نیاز ما معلم حرف ای نه فداکار واقعا درسته.
تمام بدبختی ما از زمانی شروع شد که معلمها شدن نجیب و فداکار.
یک کم خاکستری فکر کنید, زمانه سیاه و سفید گذست.
موضوعی که ما کمتر به آن توجه می کنیم جنبه های احتیاطی در مکانهای عمومی و مدارس است که بعضا بسیار پیش پا افتاده هستند و کسی به آنها توجه نمی کند ولی مصیبت به بار می آورند مانند سیمهای لخت آویزان از دیوار، درهای بدون دستگیره یا خراب، میله ها و نرده های نوک تیز، دروازه های فوتبال که ثابت نشده اند، سرویس های بهداشتی بیماری زا و ....
حالا اگه بگن فداکار, یعنی با حقوق ناچیز از شما توقع فداکاری دارن.
معلم عزیز سعی کن حرفه ای فکر کنی.
سانسور تا این حد تمام نظرات راا پاک کردید
واقعا متاسفم خدانگهدار برای همیشه همه جا خواهم گفت و نوشت سایت وابسته به مسولان هستید
دوست عزیز
این رسانه مجوز خود را از وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی اخذ نموده است .
پایدار باشید .
آیا همه مشاغل دیگر خیلی حرفه ی هستند؟ ضمنا شما فراموش کردید انسان زمانی که رفاه داشت باید همه توقعی ازش داشت ن الان معلمی که دوجا مشغول کار هست
اول حقوق و مزایا تمام معلمان را برای سه سال همانند سایر کارمندان و دانشگاهیان کنید بعد هر امتحان هر برنامه داشتید پیاده کنید
یکنفر گرسنه از گرسنگی نای دویدن ندارد شما انتظار دارید مدل آور المپیک شود
یک معلم حرفه ای حقوق حرفه ای میگیرد.
الان شما حرفه ای کار میکنید ولی چون حقوق حرفه ای نگرفته و ناچیز است شدید معلم " فداکار".
فداکاری ربطی به شغل نداره.
بابا منظور اینه که این سیستم میخواد به زور همه معلمان رپ فداکار کنه!!!!
چرا متوجه این پروژه سیاه نیستید.
فداکاری یک امر اختیاریه, نه اجباری.
خدا رحمت کنه این معلم فداکار رو. کسی نمیخواد کار این بزرگ وار رو زیر سوال ببره, ولی .و..
واقعا احمقانه نوشته اید
انسانیت, فداکاری و گذشت و... لازمه همه ماست.
حرف حساب اینه که در حالت کلی معلم در نقش شغلی باید حرفه ای باشه.
فداکاری ربطی به کلیت شغل نداره.
این گفته مدیر کل خیلی قابل تامل که به از دست رفتن معلمش افتخار می کند و این که مدرسه دیوار شکسته دارد به آن افتخار میکند ،
آقای مدیرکل تو باید استعفا می دادی نه اینکه به نبود امکانات اولیه و در نتیجه به از دست رفتن یک معلم افنخار کنی.!!!!!