از هر زاویه ای به موضوع نگاه کنی می بینی که برنامه دورهمی یک شو سفارشی و برای فرار از واقعیات و تظاهر به وجود فضای آزاد برای برنامه سازی است . این برنامه یا خود زنی مهران مدیری است یا صدا و سیما برای به دست آوردن دل مردم . مسائلی که در میان مردم و در محافل مردمی گفته می شود وقتی نخ نما شد و تاریخ انقضاء آن به سر آمد می شود نقل صدا و سیما ؛ به عبارتی مردم هم بهتر و هم زودتر از صدا و سیما مسائل را می فهمند و نقد می کنند و این فاصله تاریخی و تحلیلی میان مردم و صدا و سیما همیشه قابل تأمل بوده است و البته در این فاصله تاریخی و تحلیلی مردم در درک حقایق همیشه پیشتاز و مقدم بوده اند و صدا و سیما برای جبران آن ؛ همیشه و آن هم با تأخیر مجبور به بازگویی نسخه هایی می شود که دیگر منسوخ شده و درمانی ندارد .
گفتن مسائلی از این دست مانند رانت خواری و اعتراف به اعمال آقا زاده ها و دست گل هایی که به آب داده اند در صدا و سیما چه دردی از مردم دوا می کند مگر آقازاده ها فرزندان کارگران و کارمندان و روستائیان زحمتکشی هستند که در این سرزمین زندگی می کنند ؟
جذابیت های کاذب مانند زدن سبیل یک هنرمند در برنامه تلویزیونی پدیده ای سخیف و عین بی فرهنگی است . . . ندانم کاری و دخالت ها و سیاست گذاری های نادرست مسئولین فرهنگی خود یک عمل ضد فرهنگی است و برای دل خوش کردن مردم ساده دل به آن چیزی است که خودشان می خواهند . . .
البته این رفتار غلط در همه ابعاد اجتماعی و سیاسی که مسئولین برای مردم تصمیم می گیرند قابل مشاهده است . رویکرد جدید صدا و سیما در تغییر نگاه خود به مقوله اجتماعی نشاط و خنده شاید از نگاه سطح عامه یک نیاز است اما این نیاز نباید ساختار شکن باشد و نباید موجب آن شود که هنجارهای اجتماعی و اخلاقی توسط افرادی سود جو و فرصت طلب و ناآگاه در جامعه به مضحکه و تمسخر گرفته شود .
مشاهده بی اخلاقی ها در جامعه به دلیل تبلیغ فرهنگ نادرست میان مردم است . . .
مردمان این سرزمین که در کشاکش انقلاب و جنگ و مشکلات اقتصادی دردها کشیده اند اکنون نگران همه آن چیزهایی هستند که هستی خود را برای آن بخشیدند . . . و این سنت غلط را کسانی به نام فرهنگ به خورد این مردم دادند که خود و فرزندانشان ( آقازاده هایشان ) از مردم جدا شده و جامه به ظاهر خرقه پوشان را به تن کردند و در خلوت خویش مشغول آن کار دیگر شدند .
یک سئوال که بهتر است مهران مدیری و یا بهتر بگویم عوامل برنامه از یک مهمان سیاسی بپرسند این است که : که کجای این مردم به کجای مسئولین می خورد یا به عبارتی چه چیزی از مسئولین سیاسی و فرهنگی با چه چیزهایی از مردم هماهنگی و شباهت دارد ؟ کدام نشانه و نمونه از علائق فرهنگی مردم با نگاه سیاسی و فرهنگی مسئولین شبیه است ؟
مردم چیزهایی را در جاهای دیگر می جویند و مسئولین فارغ از مردم برای آنان نسخه دیگری می پیچند . سیاست گذاری کلان مسئولین و نگاه آنان به مردم جواب مثبت نداد و این معادله باید درست عمل شود یعنی نگاه کلان مسئولین به مردم باید خردمندانه باشد نه دستوری و تکلیفی . مردم تحولات انقلاب و جنگ را با جان و دل خریدند و در حال حاضر مطالبه خود را به همان شکل می پذیرند .
مردم را اسیر ساختارهای ذهنی خود نکنید . . .
اکنون یک دوگانگی فرهنگی میان مردم و مسئولین حاکم شده است و بر کارشناسان حرفه ای و البته بی طرف و جامعه شناسان و اساتید آگاه و البته بی طرف فرض است و باید آن را به نقد بکشانند تا ضمن حفظ ساختار فرهنگی و ملی و دینی ؛ به یک اتفاق نظر جامع دست یابند .
در جامعه ما مقوله فرهنگی کلاف درهم و پیچیده ایست که همیشه یا سر آن گم شده و یا هریک از دو سر آن یکی به دست مردم و سر دیگرش به دست دولتمردان بوده و همیشه در کشاکش با هم بوده اند .
به فرمایش حکیمانه امام علی (ع) که می فرمایند : لجاجت و مقاومت بی دلیل عقل و تدبیر را ازبین می برد . . .
باید نگاه به جامعه بر اساس آموزه های مدبرانه و خردمندانه باشد نه سخت گیرانه و این جمله از ادبیات اتریش که :
تردید مکن به کسی که می گوید می ترسم بترس از کسی که می گوید تردید ندارم . . . باید نوید بخش آن باشد که نگاه فرهنگی باید حکیمانه باشد نه حاکمانه .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
آن وقت خودتان به درستی جایگاه واقعی ساخته های آقای مدیری را میفهمید؟؟
برای مثال توی این برنامه های طنز بی اخلاقی و ظهور ریا و دورویی رو تنها در فرد نشون میدن و او را عامل و بانی این بی اخلاقی نشان میدهند و جامعه را پاک
در برنامه ماه عسل هم علت بیکاری , فقر و خیلی از اسیب های اجتماعی را متوجه فرد می کردند و نقش ساختارهای کلان و معیوب جامعه را در این میان بی تاثیر می دانستند
در حالیکه در فیلم های طنزی همچون چارلی چاپلین و یا لورل و هاردی جامعه به عنوان عامل واقعی مشکلات و بی اخلاقی ها نشان داده می شد و فرد به عنوان معلول این اتفاقات نقش و کارکرد خود را به عنوان انسانی مسول, با اخلاق بی گناه حفظ می کرد
اما چیزی که من می دانم وتقریبا مطمینم اینه که تا وقتی برای حرفهایی که راجع به مهران مدیری وسایر عوامل مبنی بر سفارشی بودن کارهایشان گفته می شود دلیل محکم و سند بلاشک رو نشود ایشان با تکیه بر کاریزمای عجیب وغریب و محبوبیتی که این سالها بواسطه همان کاریزما میان مردم دست وپا کردند همچنان سوار بر موج احساسات عوام پیش خواهد رفت.