صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

دکتر قربان کیانی - اردبیل

زیرساخت فرهنگی توسعه

توسعه پایدار و ضرورت توسعه فرهنگی و فرهنگ کار

شاید در سال های اخیر یکی از مهمترین مطالبات مردم از دولت ها را توسعه یافتگی عنوان نمود. در همین راستا عده‏ای از اقتصاددانان توسعه اقتصادی را مقدم بر توسعه سیاسی و برخی توسعه سیاسی را مقدم بر توسعه اقتصادی می دانند و از نظر برخی دیگر توسعه سیاسی و اقتصادی مانند دوبال یک پرنده تلازم دارند که یک پرنده برای پرواز نیازمند برخورداری از هر دو بال خود می باشد.

یک بار یکی از دانشجویان از آقای خاتمی پرسیده بود که شما در طول دوره ریاست جمهوری خود چه کرده اید؟ ایشان جواب داده بودند که همین که شما به خود جرأت می دهید از من همین سؤال را بپرسید، نتیجه اقدامات من است.

اصلاح طلبان در سال ‏هایی که در رأس قدرت بودند به توسعۀ سیاسی بیشتر از توسعه اقتصادی اهمیت دادند، اما وجود فضای باز سیاسی به خاطر عدم توسعۀ فرهنگی باعث شد عده ای از این فضا استفاده کرده و به ساختارهای سیاسی و مذهبی انتقادهای تندی بکنند و یا برخی از تشکل های صنفی با انگیزۀ کسب مطالبات خود اقدام به تحصن های پی درپی نمایند.

در این فضای باز ایجاد شده برخی از تخلفات اقتصادی نیز صورت گرفت و فرآیند تضاد و تقابل بین نیروهای اصول گرا و اصلاح طلب شدت یافت. درحالی که در تمامی کشورهای مردم سالار وجود اختلاف نظر بین احزاب سیاسی طبیعی است ولی به خاطر عدم رشد فرهنگی، توسعۀ سیاسی به جای بهبود روند تعامل احزاب، تقابل آنها را حادتر کرد.

ظهور دولت احمدی نژاد با هدف ریشه کنی فسادهای اقتصادی به دلیل عدم پای بندی به اصول و قواعد مدیریت و برنامه ریزی علمی  و با یک گرایش پوپولیستی و تضعیف ساختارهای اقتصادی و مدیریتی، نه تنها به روند توسعه کمک نکرد، بلکه اندک تدابیر اقتصادی توسعه گرای دولت های پیشین را نیز با چالش مواجه نمود و دولتی که باشعار مبارزه با فساد برمسند قدرت تکیه زده بود، رکورد فسادها و اختلاس های تاریخ کشور را به نام خود ثبت نمود.

در حالی که در کشوری نظیر مالزی، ماهاتیر محمد با برنامه ریزی درست اقتصادی، جذب سرمایه‏ های خارجی و مدیریت صحیح منابع انسانی تنها در طول مدت ریاست جمهوری خود این کشور را به دروازه های مدرنیسم نزدیک کرد.

اگر توسعه را گذار از جامعۀ سنتی به جامعۀ صنعتی تعریف کنیم در این شرایط دولت ها با برخورداری از اقتدار و قدرت سیاسی می توانند شرایط ایجاد آن را فراهم نمایند. شاید برخی دنباله روی از غرب را تنها راه توسعه تلقی نمایند، اما با بررسی توسعۀ اقتصادی در کشورهای مختلف دنیا می توان گفت هر کشور و هر دولتی می تواند با توجه به چارچوب اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود راه متفاوتی را برای توسعه طی نماید.

در بررسی تقابل اندیشۀ تقدم توسعه اقتصادی یا سیاسی باید گفت که گاه این توسعه فرهنگی است که مقدم بر هر دوی آنهاست.

به طور نمونه ، ژاپن کشوری که مصداق بارز توسعۀ فرهنگ مدار است و فرهنگ کار و تلاش، ساختار مدیریتی کارآمد و غرور ملی مردم ژاپن، روند مقابله با موانع توسعه در این کشور را رفع نموده است. مجمع الجزایر ژاپن، تنها 3 درصد از سطح کره زمین را تشکیل می دهدکه تنها 17 درصد آن قابل کشاورزی است، با این وجود این کشور توانسته بیش از 24 درصد تولید جهانی را به خود اختصاص دهد. کار و تلاش مردم ژاپن به مدیران و سیاست گذاران ژاپنی کمک کرد تا ضمن مدیریت صحیح منابع انسانی، مالی و مادی بتوانند با اتخاذ تصمیم های درست با بحران‏ها مواجهه نموده و از فرصت ها استفاده نمایند و چارچوب نهادی توسعه را تدریجاً فراهم نمایند تا کشور با خاک یکسان شده در سال 1945 در اثر جنگ جهانی دوم، به یکی از قدرت های برتر جهان در زمان فعلی بدل شود.

البته فرهنگ هم می تواند عامل توسعه و هم می تواند مانع آن باشد. به همین دلیل اگرشرایط فرهنگی جامعه اندیشۀ عمیق لازم جهت توسعۀ اقتصادی- سیاسی یک جامعه را مهیا نکند، برنامه های توسعه در روی کاغذ باقی خواهد ماند و لباس عمل نخواهند پوشید.

امروزه اکثریت صاحب نظران بر این باورند که بدون توجه به ارزش ها و انگیزه های فرهنگی و مذهبی که از عوامل مؤثر بر رفتار اقتصادی جوامع و توسعه اند، نمی توان به توسعه پایدار دست یافت. از آن جمله می توان به انگیزه بالای موفقیت و میل به پیشرفت در افراد یک جامعه اشاره نمود. از جمله الگوهای رفتاری منبعث از فرهنگ که به توسعه یک کشور کمک می کند می توان صرفه جویی در مصرف، میل به پس انداز، وجدان کاری، گرایش به کار گروهی، مقدم دانستن منافع ملی بر منافع شخص یا گروهی  ... اشاره کرد.

اما برای رشد فرهنگی جامعه باید به نهادهایی که در این زمینه نقش ایفا می کنند بیشتر توجه نمود. بی گمان شاخص ترین نهاد که وظیفه رشد و ارتقای فرهنگی یک جامعه را برعهده دارد، آموزش و پرورش است. بر این اساس آموزش و پرورش حکم زیرساخت و زیربنای فرهنگ سازی در یک جامعه را دارد که آنهم به عنوان پایه و مبنای توسعه اقتصادی و سیاسی یک کشور است.

زمانی که گرایش افراد یک جامعه به کار و تلاش اندک باشد و یا فساد اداری به یک ارزش یا فرهنگ سازمانی تبدیل شود، با وجود خشک شدن دریاچه ها و تالاب ها و خطر بحران آب، در مصرف آب صرفه جویی نشود، دروغ گویی رواج پیدا کند، در رانندگی هر کسی تنها بخواهد از دیگری سبقت گیرد، و زباله هایش را از پنجرۀ ماشین بیرون بریزد و وقتی برای گردش به طبیعت می رود، شاخه های درختان را بشکند و با آنها آتش درست کند و موقع برگشتن آن را خاموش نکند و جنگل آتش بگیرد یا اقدام به شکار غیر مجاز کند، و به محیط زیست آسیب بزند، و با مأموران قانون درگیر شود، جامعه با مشکل فرهنگی مواجه است.

وقتی که میزان طلاق، اعتیاد، خشونت و سایر آسیب ‏های اجتماعی هزینه‏ های گزافی را بر خانواده ‏ها و جامعه تحمیل کند، ما نیازمند کار فرهنگی هستیم. زمانی که به جای شایسته سالاری دریک جامعه عده ای با رابطه سالاری و با تمسک به برخی از منابع قدرت در فکر رانت خواری و حیاط خلوت برای اجرای منویات غیر قانونی خود باشند، یا اینکه مراکز درمانی ما به محلی برای تقابل کادر درمانی و همراهان بیمار تبدیل شود و یا کادر پزشکی به وظایف و تعهدات خود عمل نکند، زمانی که محیط‏ های آموزشی و فرهنگی ما در تقابل با فرهنگ توسعه عمل کنند و نیروهای نخبه پرورش یافته در این نظام های آموزشی کشور را ترک کنند ما نیازمند کار فرهنگی هستیم و با وجود عدم نیاز بسیاری از خانواده هابه یارانه نقدی پرداختی دولت، از دریافت آن انصراف ندهند و دولت را با کمبود منابع برای اجرای کارهای عمرانی مواجه کنند، ما نیازمند کار فرهنگی هستیم زیرا این توسعه فرهنگی است که مبنای توسعه سیاسی و اقتصادی یک جامعه می باشد و برای توسعۀ فرهنگی نیازمند یک نظام آموزش و پرورش کارآمد می باشیم، که توجه جدید دولت به این نهاد را می ‏طلبد .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چهارشنبه, 11 فروردين 1395 09:58 خوانده شده: 1499 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +6 0 --
ناشناس 1395/01/11 - 11:05
دکتر جان مطلب خوبی بود.
به نظر من اولین مشکل ما تضاد و پارادوکس در قوانین و اجراست.
در همین سیستم آموزشی کار و هدف معلم در کلاس با دیگر کادر (مدیر مدرسه, کارشناس و وزیر و...) کاملا در مسیر جداگانه و در خیلی موارد در تضاد با یکدیگر است.
مشکل اساسی ما این است به جای تکیه بر قوانین و سیستم صحیح بر اشخاص و سلیقه آنها تکیه کرده ایم. مطابق مطلب شما ژاپن با اصلاح سیستم اداری و قوانین پس از جنگ جهانی دپم از مسیر یک کشور جنگ طلب و پرحاشیه, تبدیل به یک کشور علم مدار و صنعتی شد.
پاسخ + +6 0 --
ناشناس 1395/01/11 - 11:06
ادامه؛ما باید مسیر مان رو تصحیح کنیم.مخصوصا در آموزش و پرورش گرفتار چرخه باطلی شدیم که علم و معلم رو می سوزاند اگر چه به ظاهر مسولان هدفشان توسعه علم و تربیت است.
تا زمانیکه کار علمی و آموزش رو از دست نااهلان (کادر اجرایی فراری و متنفر از کلاس و تدریس) در نیاوریم و آن را به خود معلم واگذار نکنیم(مانند دانشگاه) وضعمان درست نخواهد شد که روز به روز باید منتظر روزهای سیاه تر باشیم.

فرسود هوای وطن از بوی خیانت
از زهر دریغ و طمع و زور و اهانت

این قوم نکردند به ناموس برادر
امروز نگاهی که به چشمان امانت

غافل که تبر خانه ای جز بیشه ندارد
از جنس درخت است ولی ریشه ندارد

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور