« برخی از ما نه تنها گذشته ی خود را حمل می کنیم، بلکه گذشته پدر و مادرهایمان را نیز همراه داریم .
درد، از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و تا آن را بررسی نکنیم، این چرخه را هیچ گاه برهم نخواهیم زد » .
نیمه تاریک وجود – دبی فورد
***
جنگیر ( The Exorcist) یک فیلم آمریکایی محصول سال ۱۹۷۳ در ژانر فراطبیعی ترسناک به کارگردانی ویلیام فریدکین است که بر اساس رمانی به همین نام از ویلیام پیتر بلتی ساختهشدهاست.
ماجرا در جورج تاون در حومهٔ واشینگتن دی سی میگذرد. کریس مکنیل، بازیگر زن تلویزیون، نگران سلامت دخترش، رِیگِن، است که دچار تشنج شدید شده و در رختخواب به خود میپیچد. پزشکان از درمان دخترک ناتواناند، تا آنجا که به کریس پیشنهاد میکنند از یک جنگیر کمک بگیرد. کریس به یک کشیش جوان به نام پدر کاراس مراجعه میکند و از او درخواست میکند تا به ریگن کمک کند. پس از تحقیقاتی که پدر کاراس بر روی ریگن انجام میدهد و مطمئن میشود که شیطان بدن او را تسخیر کرده، به کلیسا مراجعه کرده و درخواست میکند تا خودش مراسم جنگیری را انجام دهد. اما کلیسا شخصی باتجربهتر به نام پدر مِرین را پیشنهاد میکند. مِرین کشیشی پیر است و موجودی را که بدن ریگن به تسخیر او درآمده است میشناسد. پدر مِرین به خانهٔ کریس مکنیل میرود و بههمراه پدر کاراس جنگیری را شروع میکنند. ( این جا )
***
تصویری از استقبال عجیب از شهردار زنجان در مدرسه قرآنی امام حسن مجتبی این شهر خبرساز شده است. علیرضا فیروزفر اکنون شهردار زنجان است .
سعید مالکی، خبرنگار با انتشار این عکس در ایکس ( توییتر )نوشت: یک مدرسه در زنجان برای استقبال شهردار دست به اقدامی خبرساز زده است. مدیر و مسئولان مدرسه مسیر او را گلباران کردند و برای احترام بیشتر همه دانشآموزان هم خم شدند در برابر ایشان !
بسیاری با دیدن این صحنه برآشفته شده و اقدام شهردار زنجان را مورد نکوهش قرار دادند .
برخی و البته در اقلیت ، انگشت اتهام را به سوی مدیر مدرسه گرفته و عملکرد این مدیر را موجب تحقیر دانش آموزان دانستند .
شهرام جمالی در این مورد نوشت :
«شاید مدیر این مدرسه تصور کرده که فرمانده یک پادگان نظامی است و دانشآموزان هم سربازان تحت فرمان او هستند که اینچنین آنها را برای ادای احترام به مافوقش بهخط و وادار به تعظیم کرده!
هرچند این شکل از احترام گذاشتن که توام با اقتدار سربازان (و نه خمشدن آنها تا کمر) است، نوعی عرف مرسوم در یک پادگان نظامی است و نمیتوان آن را تحقیر سربازان بهحساب آورد. اما این شکل از تحقیر دختران دانشآموز آن هم در یک محیط آموزشی به نظرم بیسابقه است » . حال اگر آن دانش آموزان و آن فرمانده ی پادگان ( مدرسه ) با همکارانش فقط گوشه ای از این مسائل را می دانستند و به پیرامون خود واقف بودند ؛ باز هم در برابر شهردار و یا هر مقام دیگری سر تعظیم فرود می آوردند ؟ و یا آن که « مطالبه گری » هدف مند و مدنی را پیشه ی خود می کردند ؟
گفته شده که این تشریف فرمایی شهردار و همراهان به مناسبت « روز دختر » بوده است .
از وضعیت ظاهری مدرسه و نیز آسفالت ترک خورده این مدرسه می توان حدس زد که آمدن شهردار به این مدرسه احتمالا برای کمک گرفتن در مورد امور عمرانی مدرسه و یا زمینه سازی برای امور مشابه بوده است .
مدیر مدرسه و سایر کادر هم تصمیم گرفته اند تا بر حسب عادت های غلط ایرانی که یکی از آن ها افراط و تفریط در زمینه « تکریم » است ؛ دانش آموزان را مجبور کنند تا برابر شهردار تعظیم کنند .
و این در حالی است که در بسیاری از کشورها به ویژه جوامع توسعه یافته ، اداره مدارس و پشتیبانی مالی و لجستیکی آن از وظایف شهردار است و « قانون » این را از مسئول طلب می کند . به عنوان مثال ؛ در کشور آلمان شهرداری ها وظایفی چون ساخت، تعمیر و نگهداری مدرسه های ابتدائی، راهنمایی، دبیرستان ها را به عهده دارند .
نظافت، تأمین وسایل آموزشی و نگهداری این گونه بناها را شهرداری ها به کمک افراد تحت استخدام خود انجام می دهند .
شهرداری ها می توانند به تنهایی به تنهایی و یا به کمک سایر اداره های محلی نسبت به تأسیس کلاس های آموزشی جهت بزرگ سالان اقدام نمایند » . ( این جا )
در فرانسه ؛ رسیدگی به امور مدرسه ها و بهداشت مدارس از وظایف مهم شهرداری هاست . ( این جا )
در ایران و با وجود آن که بیش از سه دهه از تصویب و ابلاغ « قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش » گذشته اما شهرداری هنوز همان اندک وظیفه قانونی خود را در برابر آموزش و پرورش به درستی انجام نمی دهد .
« بر اساس بند 3 ماده 13 قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش، شهرداریها باید 5 درصد عوارض صدور پروانههای ساختمانی، تفکیک زمین، پذیره و نوسازی را به عنوان سهم این نهاد از مردم اخذ و مستقیما به حساب آموزش و پرورش استان واریز کنند که متاسفانه این امر تاکنون به درستی محقق نشده و شفافسازی و گزارش عملکرد مالی به مدیرکل آموزش و پرورش استانها و به تبع آن به روسای مناطق صورت نگرفته است » ( این جا )
« صدای معلم » در گزارش خود به تاریخ 25 فروردین 1403 با عنوان « جناب " من شهردارم " ... از مدرسه سازی در منطقه 22 تهران چه خبر ؟ » نوشت : ( این جا )
« ... این وظیفه قانونی شهرداری است که طبق قانون شوراها ماده 18 و 16 سرانه فضای آموزشی را از مالک یا کسانی که انبوه هستند با تایید آموزش و پرورش تحویل بگیرد و بعد، پایان کار صادر کند.
در حال حاضر برای انبوه سازانی که این تکلیف قانونی را انجام ندادند، احکامی صادر شده که به زودی اجرا میشود.
چهاربند این را هم گفته بود که دراین منطقه واحدهای مسکونی هیچ فضای آموزشی برای دانش آموزان در نظرگرفته نشده و ظرف 2 تا 3 سال آینده حداقل هزار دانشآموز ساکن این منطقه می شوند » .
اکنون و حداقل بیش از 10 سال از آن نشست خبری و هشدارهای مدیر کل گذشته و دیگر کسی از وضعیت پرسش نمی کند » .
این بخشی از وظایف شهرداری ها در برابر آموزش و پرورش بود هر چند شهرداری در بسیاری از موارد مانند « قانون هوای پاک » نیز به وظایف خود عمل نمی کند .
کسی نمی پرسد برای این همه فروش تراکم و ساخت و ساز ؛ به موضوع مهم « آمایش سرزمینی » توجه می شود ؟
امکانات اولیه مانند آب ، برق و گاز و مدرسه و... از قبل این همه افزایش جمعیت در کلان شهرها قرار است چگونه انجام پذیرد ؟
حال اگر آن دانش آموزان و آن فرمانده ی پادگان ( مدرسه ) با همکارانش فقط گوشه ای از این مسائل را می دانستند و به پیرامون خود واقف بودند ؛ باز هم در برابر شهردار و یا هر مقام دیگری سر تعظیم فرود می آوردند ؟ و یا آن که « مطالبه گری » هدف مند و مدنی را پیشه ی خود می کردند ؟
و اما نکته ای که باید به آن اشاره کنم و در تحلیل ها و نظرات به آن پرداخته نمی شود ؛ رفتار دانش آموزان در برابر این گونه درخواست هاست .
از نسل جدید با عناوینی مانند نسل زی ، نسل آلفا و... یاد می شود .
پیش تر و در یادداشتی با عنوان : « "نسل زد " و زومرهای ایرانی امتداد همان حکایت نوستالژیک قهرمان سازی؟ » به تحلیل مساله پرداخته و پرسش هایی را مطرح کردم : ( این جا )
« اما در میان اقشار جامعه با افراد فراوانی برخورد می کنیم که چنین می گویند :
« از ما که گذشت ... شاید این نسل جدید بتواند کاری انجام دهد »
آیا تحلیل و برداشت این افراد صحیح است ؟
آیا نسلی که زد خوانده می شود می تواند موجد تحولات ساختاری فراگیر در جامعه ایران شود ؟
شناخت ما از این نسل چیست و به چه میزان است ؟
آیا پژوهش و یا مستنداتی یافت می شوند که نشان دهند نسل زد پتانسیل بر هم زدن ساختارهای موجود را دارد و یا آن که در پس این توصیف ها و تعریف و تعارف ها نوعی القای اعتماد به نفس از نوع کاذب وجود دارد که می خواهد هزینه های تغییر را از دوش خود برداشته و بر عهده دیگری بگذارد ؟
آیا این شیفت ( تغییر ) مسئولیت پذیری اجتماعی می تواند موجب مفهوم سازی در مفاهیمی مانند « قانون » و « آزادی » و یا مقدمه ای برای شالوده ریزی یا بستر سازی برای تشکیل و تشکل ارکان چهار گانه « دموکراسی » گردد ؟
آیا دانش آموزان حاضر می توانند این ماموریت مهم و تاریخی را که گذشتگان قادر به انجام آن نشدند به نقطه ای قابل اتکاء و پایدار برسانند ؟ »
در قضیه کرنش دانش آموزان در برابر شهردار ؛
گیریم که شهردار دچار غرور شده و از این وضعیت لذت می برد .
گیریم که مدیر و معاونین مدرسه به مجیزگویی و رفتار دون شان انسانی غلتیده اند و متوجه عواقب و پیامدهای این گونه تصمیم ها و رفتارها نیستند .
گیریم که « معلمان » و به ویژه « نماینده معلمان » نظاره گر این گونه صحنه ها بوده و برای خودشان هم کلی ادعای « مرجعیت » دارند و خود را طلبکار از همه می پندارند .
اما چرا آن دانش آموزان ابزار این سیستم غلط و ناکارآمد می شوند ؟
آن هم در عصر ارتباطات و رسانه .
هنگامی که نگارش این یادداشت به پایان رسید در کانال « صدای زنجان نیوز » دیدم که مدیر کل آموزش و پرورش استان زنجان برای این رسانه جوابیه ای ارسال کرده است .
جالب است که در این ماجرا ، هدف انتقاد از شهردار و عملکرد او بوده است اما پرسش این که چرا مدیر کل آموزش و پرورش زنجان تا این حد کاسه داغ تر از آش شده آن هم به این سبک و سیاق .
هر توجیهی به کار برود این موضوع قابل انکار و یا کتمان نیست که :
دیکتاتوری و رفتار مستبدانه در وجودمان است .
***
« مدیر مسئول محترم روزنامه صدای زنجان
با سلام
با توجه به انتشار مطلبی با مضمون تعظیم دانشآموزان به مسئولان در مدرسه امام حسن (ع) در کانال صدانیوز مقتضی است جوابیه اداره کل آموزش و پرورش استان زنجان در اسرع وقت در کانال مربوطه منتشر شود.
علی اسماعیلی
مدیر کل آموزش و پرورش استان زنجان
پاسخ روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان زنجان به اخبار کذب منتشر شده در فضای مجازی با مضمون تعظیم دانشآموزان به مسئولان در مدرسه:
در پاسخ به انتشار عکسی با محتوای کذب از مراسم قرآنی مدرسه امام حسن مجتبی (ع) که سعی در القای دروغین ترویج فرهنگ طاغوتی تعظیم در مقابل مسئولان توسط دانشآموزان را دارد؛ به اطلاع میرساند: حفظ جایگاه والای شخصیتی دانشآموزان در مدارس از مهمترین خطوط قرمز دستگاه تعلیم و تربیت استان است و تمامی برنامهها و فعالیت تربیتی ذیل موضوع خودشناسی و تقویت هویت و شخصیت والای دانشآموزان در مدارس برنامهریزی و اجرا میشود.
لازم به ذکر است، مدرسه امام حسن مجتبی (ع) از مدارس شاخص استان در اجرای برنامههای تربیتی و قرآنی است و دانشآموزان این مدرسه در ورود خیرین مردمی و مسئولین حامی قرآن و فرهنگ قرآنی، که به احترام این کتاب آسمانی و دختران قرآنی وارد این مدرسه می شوند، به رسم ادب با ایستادن در مسیر ورودی مدرسه به استقبال آنان میروند و این موضوع مطابق موازین اسلام و همزمان با در نظر گرفتن حفظ کامل جایگاه شخصی دانشآموزان انجام میشود.
تخریب شخصیت يک مدرسه و دانشآموز قرآنی و یا تخریب یک شخصيت یا يک مسئول دلسوز كه حامی فعالیتهای قرآنی و گسترش فرهنگ اسلامی بوده ،آن هم با استفاده از يك عکس لحظه ای و شیطنت رسانه ای(درست در زمانی که دانش آموزان گلها را روی زمین گذاشته و در حال بلند شدن هستند) آنها را در حالت تعظیم نشان داده و جنجال رسانه ای راه انداختهاند، بر خلاف اخلاق حرفه ای و اسلامی بوده و کاملا دور از عدل و انصاف است.
امیدواریم آنان كه با تفسیر به رای خود، اقدام به پخش مطالب تخريبی در فضای مجازی علیه مجموعههای حامی فعالیتهای تربیتی و پرورشی در مدارس انجام دادهاند، نموده و بدتر از آنها، کسانی که این خبر کذب را بازنشر می کنند، بتوانند در محضر عدل الهی و مراجع قانونی برای این بی اخلاقی ها که یقینا مصداق "حق الناس" است، پاسخی داشته باشند.
شایان ذکر است ویدیو کامل حضور نماینده محترم ولی فقیه و امام جمعه زنجان نیز که به همراه مدیر کل آموزش و پرورش استان میهمان این مجموعه بودند در این برنامه منتشر شده است که خود گویای دروغ بودن اخبار منتشر شده در فضای مجازی است.
توضیح صدای زنجان نیوز :
در خصوص توضیحات روابط عمومی محترم ذکر چند نکته ضروری است:
1- جای تاسف است عکسی که توسط روابط عمومی شهرداری گرفته شده و به عنوان سند افتخار در سایت شهرداری منتشر شده و متعاقب آن همین عکس در رسانه های مختلف از جمله صدای زنجان منتشر شده،از آن به عنوان شیطنت رسانه ای و خبر کذب یاد شده است! قاعدتا از روابط عمومی یک دستگاه عریض و طویل فرهنگی، انتظار می رود واقعیت ها را کتمان نکند، زیرا مردم و مخاطبین دارای بینش و قدرت تشخیص کافی هستند و واقعیت های جامعه را آن طور که هست می بینند و درک می کنند.
2- کار اشتباه هرجا باشد اشتباه است، چه مدرسه خاص و چه مدرسه عادی، با این تفاوت که از یک مدرسه قرآنی، بیشتر انتظار می رود، فرامین الهی در خصوص حفظ شان و جایگاه انسانها، به خصوص دانش آموزان دختر را سرلوحه کار خود قرار دهد.
3- فرار از پاسخ گویی به خاطر رفتاری اشتباه و پنهان شدن در پشت مقدسات، با آموزهای دینی ما سازگار نیست، افتخار ما این است که انتقاد و رفتار اشتباه را بپذیریم و آن را اصلاح کنیم.
4- قدر مسلم، اشتباه یک فرد را به کل مجموعه تعمیم دادن کار اشتباه و خطایی است، قدردان زحمات همه معلمان دلسوز و فرهنگیان فرهیخته استان هستیم و آرزوی موفقیت برای همه عزیزان را داریم و از زحمات همه آنان نیز تشکر میکنیم.
نظرات بینندگان
آقای قاسم پور
سپاس .
پایدار باشید .
متاسفانه شکل کار وچیدن گل در مسیر قدوم آقای شهرداراگر از کج سلیقه گی نباشد قطعا از بی تجربگی ترتیب دهندگان این مراسم غیر ضروری بوده.حتی اگر قرار بود برای تشکر از ایشان بابت خدمتی که در کسوت شهردار برای مدرسه انجام داده اند قدردانی. صورت بگیرد میشددر موقع ورود با اهدا یک دسته گل توسط یکی از دانش آموزان به ایشان این کار را انجام داد.
درود
خانم فاطمه بیات
حرکتی که در مدرسه شما انجام شد با هیچ منطقی سازگار نیست .
قابل پذیرش هم نیست .
من اگر جای شما بودم یادداشتی می نوشتم و ماجرا را کامل و مستند توضیح می دادم .
از شورای دانش آموزی و مسئول شورا هم توضیح می خواستم .
پایدار باشید .
آن چه شیران را کند روبه مزاج احتیاج است احتیاج
خیلی از مدارس هستند که فقیر هم هستند اما عزت نفس خود را نگاه می دارند .
پایدار باشید .
ولی بپذیریم فقر زیبده نظام آموزشی نیست افراد خود ساخته زیادی داریم که درعین فقر عزتمند زندگی می کنند همه که نمی توانند اینگونه باشند خیلی ها توان کمتری دارند وزود تسلیم می شوندهمانطور که جسم متفاوتی باسایرین داریم قدرت روحی وروانی همه مثل هم نیست
به کار بردن واژه ی « جنایت کار » مناسب نیست .
این ها به نظرم نوعی جوزدگی و فرصت طلبی است که باید در محیط های آموزشی مدیریت شود .
باید در مدارس به دانش آموزان تفکر انتقادی و مسئولیت پذیری را آموزش داد .
پایدار باشید .
قبل از اینکه به این مدرسه دعوت بشم خواب عجیبی دیدم که بعد از یک ماه که برای بستن قرار داد رفتم تعبیر شد. همینقدر متوجه شدم که معلم هایی که به این مدرسه ها میرن مسئولیت سنگینی در قبال این بچه ها دارن.