کی سورمان می گوید: اگر قرار بود از میان عناصر سازنده ی قدرتِ غرب یکی را انتخاب کنم، توانایی نقد را که موجب رقابت میان نظریه ها می شود بر می گزیدم،
او می گوید تا هنگامی که ما این توانایی را حفظ کنیم، جوامعی که از لحاظ فرهنگی فاقد چنین توانی هستند نخواهند توانست ما را عقب زنند. انتقاد و انتقاد از خود، که مفاهیمی اروپایی اند، به سختی در آسیا جا می افتند. تمدن های آسیایی به جای آن که از گذشته بگسلند تا بتوانند نو آوری کنند، خود را تکرار می کنند تا به کمال برسند.
داریوش شایگان،
افسون زدگی جدید،
هویت چهل تکه و تفکر سیار
***
نزدیک به سه دهه است که در حوزه رسانه و آموزش کار می کنم .
از اوایل دهه ی هفتاد شروع به نگارش یادداشت ها و نیز گزارش هایی در حوزه آموزش کردم .
به یاد دارم که در آن دوران زمانی که روابط عمومی های آموزش و پرورش قصد پاسخ دادن و یا ارسال جوابیه به روزنامه ها را داشتند معمولا این گونه شروع می کردند : برخی افراد قلم به دست و مزدور ؛ بعضی مطبوعات ( رسانه های ) معاند و مغرض و....
پس از سه دهه به نظر می رسد که دوباره به همان نقطه و شاید عقب تر برگشته ایم .
« رضا مراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش » در حال پاسخ دادن به پرسش های خبرنگارانی است که همه ی آنان صفت دولتی و شبه دولتی را با خود یدک می کشند .
« صدای معلم » در گزارشی چنین نوشت : ( این جا )
« خبرنگار صدا و سیما ( آن گونه که در کلیپ مشخص است ) در جمع خبرنگاران از وزیر آموزش و پرورش سوالی می پرسد . البته قبل از آن رضا مراد صحرایی چنین می گوید :
فضای مجازی به طور کلی یک رهاشدگی دارد .
خبرنگار این خبرگزاری می پرسد :
آیا معلم « حق » دارد که توی فضای مجازی ، این فضاها را بدون پروتکل ... یعنی پروتکلی چیدید برای معلمان توی فضای مجازی ؟
وزیر آموزش و پرورش چنین پاسخ می دهد : متاسفانه در این مورد کاری انجام نشده است در این حوزه . یا من بی اطلاع هستم . ولی حتما باید فکری کرد برای این خصوص اگر تداخل رسمی بکند و حتما باید نظم و انضباط پیدا کند . » ( 1 )
تفاوت الان با سه دهه پیش آن است که آن زمان اینترنت و شبکه های اجتماعی نبودند و مدت ها طول می کشید تا فرهنگیان از اخبار و وقایع آگاه شوند اما در عصر ارتباطات این انتقال اخبار در زمانی بسیار کوتاه منتشر می شوند هر چند به نظر می رسد به موازات این انقلاب در ارتباطات ، « سواد رسانه ای » در ایران تغییر چندانی نکرده و شاید سطح و نوع تحلیل ها هم افت کرده است .
روابط عمومی های آموزش و پرورش هم در این مدت همان پوسته و محتوای سنتی و ایدئولوژیک خود را تا حد زیادی حفظ کرده اند و تحول قابل توجهی در این حوزه رخ نداده است .
واکنش روابط وزارت آموزش و پرورش با مدیریت « نامدار صداقت » که از شهرداری به آموزش و پرورش نقل مکان کرده و به نظر می رسد که قصد پیاده کردن همان الگوهای مدیریتی در شهرداری را به دستگاه اندیشه ساز و مولد تفکر دارد ؛ در نوع خود قابل تامل و البته تاسف آور است .
بخوانید :
دیوار کج و کوتاه کارشناسی ؟ مساله این است ! ( این جا )
پرتال وزارت آموزش و پرورش چنین می نویسد : ( این جا )
« به گزارش مركز اطلاع رساني و روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش به نقل از ايسنا، رضا مراد صحرایی در حاشیه نشست امروز هیات دولت و در جمع خبرنگاران، بیان کرد: در تاریخ ۱۲ مرداد ماه آزمون استخدامی گروهی دبیران برای جذب حدود ۲۲ هزار نفر برگزار خواهد شد.
وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که آیا برگزاری کلاسهای معلمان در فضای مجازی دارای پروتکلی هست یا خیر؟ بیان کرد: از این بی نظمیها در فضای مجازی دیده میشود. فضای مجازی رها شدگی دارد؛ متاسفانه در این حوزه هنوز کاری انجام نشده تا پروتکلی تعریف شود یا بنده از این موضوع بی اطلاع هستم، اما حتما باید فکری برای این حوزه کرد به خصوص اگر تداخلی با آموزش رسمی کشور داشته باشد .
گفتني است؛ برخي رسانه هاي معاند و دروغ پرداز ضد انقلاب با تقطيع سخنان وزير آموزش و پرورش اين سخنان را به گونه اي تحريف كردند كه به جاي موضوع ساماندهي و ضابطه مند كردن كلاس هاي آموزشي در فضاي مجازي به دروغ عنوان« تدوین پروتکل برای حضور معلمان در فضای مجازی» مطرح شود » .
آن چه روابط عمومی نوشته با آن چه که در کلیپ دیده می شود تفاوت دارد و این در حالی است که روابط عمومی وزارتخانه رعایت در امانت نکرده و حتی منتقدان را متهم به « تقطیع » کرده است . به نظر می رسد به موازات این انقلاب در ارتباطات ، « سواد رسانه ای » در ایران تغییر چندانی نکرده و شاید سطح و نوع تحلیل ها هم افت کرده است .
پرسشی که به جد مطرح می شود آن است که تناسب این پرسش در زمانی که مدارس در تعطیلی به سر می برند و حتی آموزش به صورت حضوری هم برگزار نمی شود چه برسد به آن که بخواهد در فضای مجازی برگزار شود ؛ چیست ؟
زمانی که مدارس در ایران به مدت بیش از دوسال تعطیل شدند و آموزش در کل به « محاق » رفت ؛ صدای معلم ، رسانه مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش ایران در گزارش های متعدد و تفصیلی خود به موضوع « آموزش مجازی » پرداخت و ضمن زیر سوال بردن و انتقاد از تعطیلی مدارس این مساله را مطرح کرد که قانونی در زمینه « آموزش مجازی » با وجود آن که در سند تحول بنیادین هم مورد اشاره قرار گرفته وجود ندارد و وزارت آموزش و پرورش به لحاظ قانونی نمی تواند معلمان را به حضور در آموزش مجازی اجبار کند .
پس از گذشت بیش از سه سال و سپری شدن بحران کرونا ؛ هنوز هم شورای عالی آموزش و پرورش تحرکی در این موضوع نداشته و قانونی را مصوب نکرده است .
صدا و سیما در آن زمان کجا بود ؟ چرا این پرسش ها را مطرح نکرد ؟
آیا خبرنگار و وزیر آموزش و پرورش تفاوت میان « قانون » و « پروتکل » را می دانند ؟ عامل ترسیم و تثبیت چنین وضعیتی هم در درجه نخست حضور و تاثیرگذاری « مدیران کوتوله » است که کوچک ترین انتقادی را از سوی منتقدان بر نمی تابند و همواره سعی می کنند تا مشکلات و نقایص را پاسکاری کنند و برای انحراف افکار عمومی و با دمیدن در خط پوپولیسم به جای پاسخ گوئی در مقام طلبکار و پرسشگر هم ظاهر شوند .
آیا روابط عمومی مخاطبان خود را نادان و یا ابله فرض کرده است ؟
در این میان چه کسی دروغ می گوید ؟
آیا این نوع پاسخ گویی و برخورد با افکار عمومی ، شان و وجهه حرفه ای و حتی اخلاقی دارد ؟
و اما نکته ای که در این میان به آن پرداخته نشده و نمی شود آن است که وقتی زمینه برای حضور رسانه های تخصصی و مستقل در نشست های خبری عامدا و آگاهانه از بین می رود و رسانه های دولتی و شبه دولتی در این نشست ها حضور پیدا می کنند و پرسش هایی مطرح می کنند که صرفا فقط برای خالی نبودن عریضه و خوشایند مقامات و مدیران ناکارآمد و بی سواد است که افق دیدشان از « نوک دماغ شان » فراتر نمی رود و انعکاسی از واقعیات آموزش و مدرسه و چالش های واقعی آن ندارد ؛ طبیعی است که زمینه رشد « رسانه های زرد » فراهم می شود .
کانال ها و شبکه هایی درست می شوند که به جای پرداختن به چالش های اصلی و واقعی به محلی برای زورآزمایی نیروهای ستادی و تسویه حساب آنان مبدل می شود و ممکن است خشم برخی را برانگیزاند در حالی که مشکلی از مشکلات حل نمی شوند و حتی عمیق تر و وسیع تر هم می شوند و سیستم هم روز به روز دچار پسرفت می شود.
عامل ترسیم و تثبیت چنین وضعیتی هم در درجه نخست حضور و تاثیرگذاری « مدیران کوتوله » است که کوچک ترین انتقادی را از سوی منتقدان بر نمی تابند و همواره سعی می کنند تا مشکلات و نقایص را پاسکاری کنند و برای انحراف افکار عمومی و با دمیدن در خط پوپولیسم به جای پاسخ گوئی در مقام طلبکار و پرسشگر هم ظاهر شوند .
قد کوتاه و خمیده رسانه در حوزه آموزش علاوه بر کوتولگی مدیران و ضعف شدید « تفکر انتقادی » که وسعتی به پهنای فرهنگ ایرانی دارد ؛ متهم و شریک استراتژیک دیگری هم دارد که با « عدم توسعه یافتگی » عاملان و حاملان آموزش و تربیت خط و ربط پیدا می کند که در پایداری روزمرگی موجود نقش مهمی را ایفا کرده و می کنند .
( 1 )
کلیپ مصاحبه وزیر آموزش و پرورش که ابتدا توسط خبرگزاری تسنیم و خبرگزاری صدا و سیما منتشر گردید :
نظرات بینندگان
این ها فکر می کنند 5 یا 10 سال قبل است که با این انگ ها افراد را از انتقاد و حرف زدن باز دارند و حتی برایش پرونده درست کنند.
جالب است که با وجود فیلم پخش شده در فضای مجازی چنین دروغ گویی می کنند البته اولین بارشان نیست و این نشان دهنده ضعف و اوضاع خراب این ها است حتی در یک وزارت فرهنگی و آموزشی
و وقتی در یک وزارت فرهنگی چنین دروغ و انکار و بیشعوری رخ می دهد باید گفت وای به حال دیگر وزارت ها و مکان های دیگر این حکومت
باید یاد بگیرند و فرهنگ شود حداقل خرابکاری می کنند یک معذرت خواهی کنند اما این ها آنقدر بی سواد و دوزاری هستند که مثل اوباش و ... جز سرکوب و تحقیر و تهدید و ... چیزی بلد نیستند
البته خودشان می دانند که اگر بخواهند کمی همراهی کنند با منتقدان و روشنفکران باید کاسه کوزشان را جمع کنند و بروند چون چیزی در چنته ندارند و از ریشه بیمارند
آقا / خانم بینا
صحیح است .
این رسانه های زرد هنوز در توهم مرجعیت رسانه ای به سر می برند در حالی که چنین نیست .
البته این توهم ریشه دارد و بخش مهمی از آن به فقدان و یا ضعف تحرک رسانه ای فراگیر در بدنه آموزش و پرورش مرتبط است .
پایدار باشید .
یعنی تقریبا به ازای هر معلم که سر کلاس حاضر میزشود، یک نفر نیروی اداری وجود دارد!
جالب است که صحبت از نگه داشتن بازنشستگان و سونامی بازنشستگی و کمبود شدید معلم و...می کنند!
با این اوصاف ودر وزارتخانه ای چنین به هم ریخته ، که توان یا اراده ساماندهی نیروهای خودش را ندارد، صحبت از ساماندهی فضای مجازی ، غیر ممکن به نظر می رسد!
متوجه ارتباط نظر شما با محتوای مطلب نشدم .
به جز نیروهای موسوم 230 در ستاد بقیه نیروهای موجود هم از مزایای معلمی بهره مند هستند و هم از تنعم های ستادی بودن .
پس برای حفظ آن به هر کاری دست می زنند !
پایدار باشید .