آیا تا کنون از خود پرسیده اید معنای زندگی چیست؟
آیا معنای زندگی را در لذت و شادی برای خود جست و جو می کنید یا در کاهش رنج و درد انسانهای دیگر؟ یا در آرامش و اعتماد؟ یا در پیشرفت و ترقی و تعالی؟ و مهمتر از آن پرسیده اید فرزندانمان کجا و چگونه باید معنای زندگی را بیاموزند؟ آیا تا کنون اندیشیده اید که مدارس در فهم معنای زندگی چگونه می توانند به دانش آموزان کمک کنند؟ جست و جوگری برای معنای زندگی در چگونه بسترهایی مقدور و میسر خواهد بود؟ تا کنون اندیشه کرده اید ویژگیهای مدارس مطلوب برای این بستر سازی چیست؟
کاوش در معنای زندگی قرن هاست که توسط فلاسفه و اخیرا توسط متخصصان روانشناس و فرهنگ شناس در حال انجام است. نتیجه این کاوش ها، معنای زندگی را از دید انسانها در سه حوزه شناسایی کرده اند.
حوزه ارتباطات ( communication) ؛ برخی انسانها معنای زندگی خود را در ارتباطات عاطفی، احساسی، عشقی و عمیق با نزدیکترین افراد زندگی خود می یابند؛ برخی دیگر نیز در روابط اجتماعی گسترده در قالب شغل یا فعالیت های داوطلبانه، زندگی خود را معنا می کنند. ارتباطات اجتماعی و میان فردی برای تمام انسانها نقش مهمی از معنا بخشی زندگی را ایفا می کند ولی برای برخی انسانها این نقش مهمتر و برجسته تر است به گونه ای که به شکل یک نیاز اساسی در زندگی آنها متجلی می شود. انسانها در کش و قوس ورود در ارتباطات معنا بخش، آزمون و خطاهای فراوانی دارند. تجارب ارتباطی ناموفق و ناکارآمد مکرر برای انسانهایی که معنای زندگی را در ارتباط جست و جو می کنند، مساوی با بی معنایی زندگی و بی هویتی است. انسانها برای داشتنتجارب ارتباطی موفق و موثر چگونه و کجا باید آموزش ببینند؟ وظیفه مدارس در این خصوص چیست؟ فرصت های تجربه اندوزی برای ارتباطات در مدارس چگونه باید فراهم شود؟ آیا مدارس ما در این حوزه برنامه مشخصی دارند؟
ارتباط از جنس دانش محض نیست که از طریق روشهای مرسوم انتقال دانش بتوان آداب و آیین آن را به افراد منتقل کرد. ارتباط از جنس مقولات خلق کردنی است. باید در ارتباط وارد شد و آن را زیست و تجربه کرد و آموخت.
بیایید بررسی کنیم ببینیم مدارس ما کدامی ک از فرصتهای خلق ارتباط موثر را در زندگی روزمره دانش آموزی ایجاد می کنند؟ در مراسم صبحگاهی و مناسک مناسبتی مدارس که پی در پی برای تمام مردم دنیا به جز آنان که از جنس خودمان هستند آرزوی مرگ می کنیم اندیشه کدام ارتباط انسانی در ذهن فرزندانمان نقش می بندد؟
در فضای رقابتی مدارس که کودکانمان حتی در وضعیت و نحوه نشستن نیز نمی توانند تمرین ارتباط میان فردی داشته باشند؛ بذر کدام ارتباط سازنده بین آنان به بار می نشیند؟
در ارتباط یک سویه و غیر تعاملی بین دانش آموز - معلم فرصت تجربه کدام ارتباط چالشی و موثر ایجاد می شود؟
در متن آموزش های به اصطلاح پرورشی مدارس که حتی فکر به جنس مخالف هم گناه محسوب میشود؛ راه و روش کدام ارتباط اخلاقی و انسانی فارغ از کلیشه های دگم جنسیتی به کودکانمان آموزش داده می شود؟
کانال خرد و بینش
نظرات بینندگان
متاسفانه تعدادی از مقالات سایت ، با نظریاتی که فاقد مبنا و اصول استدلالی و پیشینه پژوهش تجربی هستند ، فعالیت های حوزه پرورشی را مورد بررسی قرار داده اند...
اگر ما اطلاعات کامل در زمینه محدوده فعالیتهای حوزه پرورشی داشتیم نتیجه دیگری می گرفتیم ...
طبق سابقه مطالعاتی و تجربه کاری و صرفا" جهت اطلاع عرض می کنم "تقلیل و متهم کردن" فعالیت های حوزه پرورشی به برخی از موارد ذکر شده در بالا از لحاظ اخلاق حرفه ای کار صحیحی نیست و نوعی کم لطفی می باشد...