با نگاهی اجمالی به برنامه ها و روند اجرای فعالیت ها در دوره های مختلف آموزش و پرورش ،اگرچه کنکور به عنوان محصول نهایی این نظام آموزشی ، ناامید کننده ترین تصویر را در ذهن جامعه تداعی و تلاش ناموفق وزیر مستعفی برای حذف این مافیا تنها گوشه ایی از نمای دلخراش این قضیه است ،اما واقعیت این است پوسیدگی نظام آموزش و پرورش ما از آموزش ابتدایی شروع و تا رسیدن به کنکور برحجم آوار این وزارت خانه عریض و طویل روز به روزافزوده می شود .
در حالی که آموزش و پرورش ابتدایی در سایر کشورها به عنوان نقطه شروع ،اساسی ترین رکن آموزش و پرورش شناخته می شود در ایران این حوزه به حیاط خلوت برنامه وفعالیت های بی هدف تبدیل شده است .
معلمان ابتدایی در کلاس درس از یک سو اولا باید وظایف تخصصی- شغلی خود را به بهترین صورت انجام دهند و از سویی دیگر در دید بازدید کنندگان و مچ بگیران کار نابلد بدرخشند ، نتیجه آنکه در بیشتر اوقات انرژی همکاران دوره ی ابتدایی به جای آنکه در خدمت دانش آموزان ،کلاس و مدرسه باشد صرف اجرای فعالیت ها و برنامه های بی بازده ایی می شود که از طرف مسوولان به آنها دیکته شده است و برای آن که مستند سازی قوی و خبره از آب در بیایند (به طوری که گزارشات اجرای این برنامه ها برای مسئولان اداری رضایت بخش باشد) بایستی یک گوشی هوشمند با دوربین فوق العاد با کیفیت جهت عکاسی تهیه کنند !
واقعا چقدر از این برنامه ها ،جشنواره ها ،کارگاه ها ،ضمن خدمت های مجازی و.... مفید هستند؟ چه اثر مثبتی بردانش آموزان و پیشرفت آموزشی و پرورشی آنها دارد ؟ آیا این حجم زیاد برنامه ها باعث تغییر نگرش یا کار آمد تر شدن معلمان شده است ؟
شایددر نگاه اول بسیاری از اولیا یا افراد دیگر از تعدد و تنوع برنامه های دوره ابتدایی اطلاعی نداشته باشند اما لازم است فهرستی ناقص از برنامه هایی که در حال حاضر مدیران مدارس ابتدایی ،معلمان، دانش آموزان و حتی برخی اولیا درگیر آن هستند را به شرح زیر لیست کنیم :
1- ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی ( برنامه تدبیر ) لازم است برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان حوزه ابتدایی از این ژست متفکر و با تدبیر بودن خارج و نسبت به آسیب شناسی این حجم ، تعداد و تنوع برنامه ها در مدارس ابتدایی اقدام نمایند و آسیب هایی که ممکن است بر دانش آموزان و معلمان ، مدیران و اولیا وارد شود را بررسی نمایند و با دیدی کارشناسی و منطقی و به دور از احساس اقدام به تغییر و تحول در این حوزه بنمایند.
2- ارزشیابی کیفی توصیفی
3- جشنواره جابر ابن حیان
4- آموزش مهارت های زندگی اسلامی (طرح کرامت )
5- درس پژوهی
6- ارتقاء آموزش های قرآنی ( جشن قران ، مسابقات قران و معارف و تجوید و ...)
7- تکالیف مهارت محور ( دوره اول ابتدایی )
8- برنامه ویژه مدرسه ( دوره دوم ابتدایی )
9- برنامه شهاب ( شناسایی و هدایت دانش آموزان استعداد های برتر )
10- اقدام پژوهی
11- پروژه آزمایشی" بازی و یادگیری "
12- انسداد مبادی بیسوادی ( شناسایی و جذب تارک و بازماندگان از تحصیل و شناسایی اولیا بیسواد )
13- مجلات رشد و فعالیت های مرتبط با آن
14- حفظ جزء 30 قرآن 15- فعالیت های مرتبط با دانش آموزان با نیاز های ویژه ( دانش آموزان دیر آموز و دارای اختلال یادگیری )
16- مسابقات پرسش مهر
17- طرح عید و داستان
18 وجود کمیته ها و شورای هایی مانند شورای آموزگاران، شورای مالی ، کمیته برنامه ریزی ، گروه های آموزشی و....
19- برگزاری کارگاه های مختلف در حوزه آموزشی و پرورشی
20- جشن شکوفه ها و غنچه ها
21 -جشن عاطفه ها
22- جشنواره غذای سالم
23- المپیاد های ورزشی
24- جشن قرآن پایه اول
25-جشن تکلیف دختران پایه سوم
26-جشن اولین واژه آب
27-هفت سین رشد
28-خانه تکانی کاغذی
29 - مانور زلزله
30- مسابقات فرهنگی و هنری که خود شامل چندین رشته متنوع است .
31- شوراهای دانش آموزی
32- تولید محتوای الکترونیکی و هوسمند سازی کلاس ها
33- شرکت در دوره های ضمن خدمت حضوری و غیر حضوری
34- برنامه های حوزه مشاوره ( همیار مشاور ،سفیران سلامت ورابطین مشاوره )
36- جشنواره فیلم رشد و ... . البته موارد ذکر شده غیر از مناسبت ها ، یاد واره ها ، جشن ها ، اعیاد و مراسم های مذهبی و راهپیمایی ها و برنامه هایی است که مدارس در همکاری با سایر ادارات انجام می دهند .
تصور کنید این همه برنامه ها در کنار انتظارات والدین جهت تدریس کتب درسی با روش های نوین و مشارکتی ،خلاقانه و استفاده از وسایل و امکانات کمک آموزشی در کلاس های درس همراه با استفاده از امکانات الکترونیکی و به روز با تعداد دانش آموز حدود 32 تا 35 نفره چگونه ممکن است ؟؟!
لازم به یادآوری می باشد برای هر یک از برنامه های ذکر شده برنامه ریزی ، تشکیل کمیته ، انجام فعالیت ، تشکیل نمایشگاه ، مستند سازی ها ( عکس ، صورت جلسه و ... ) گزارش نویسی ،داوری طرح ها و .. مورد نیاز است و البته کتاب های درسی حجیم را هم به این مجموعه اضافه بفرمایید !
در کنار همه این برنامه ها آموزش و پرورش استان کردستان برای سال تحصیلی جدید 99/98 پیشگام اجرای برنامه جدیدی با عنوان انتخاب و انتصاب مدیر آموزگاران مدارس روستایی با اهداف ؛" استفاده بهینه از ظرفیت منابع انسانی موجود ، بهره مندی از تخصص و تجربه نیروی های کار آمد، ارزیابی توانمندی ها و تشخیص میزان قابلیت های نیروی انسانی داوطلب پست مدیر آموزگاری ، ارتقا کیفیت آموزشی و پرورشی اداری و اجرایی مدارس " شده است .
اگرچه اهداف طراحی شده برای این برنامه مناسب به نظر می رسد ، اما کافی است اهداف ذکر شده را برای طرح ها و برنامه هایی که در بالا ذکر شده و تا به حال در مدارس اجرا گشته در ذهنمان مرور کنیم ،چند درصد این اهداف محقق شده است ؟ برنامه های توانمند سازی منابع انسانی تا به حال چه میزان مفید واقع شده است ؟ فرایند جذب منابع انسانی در دوره ابتدایی چگونه است ؟ آیا باهوش ترین و زبده ترین افراد را در آموزش ابتدایی جذب کرده ایم؟
آیا صرف انتخاب نیروهای توانمند برای مدیریت ، برنامه ایی برای نیروهای غیر توانمند در آموزش و پرورش وجود دارد ؟ آیا مدیریت در روستا های دور افتاده و تدریس همزمان تنها راه استفاده بهینه از منابع انسانی موجود می باشد؟ آیا راهکار جلوگیری از ریزش دیوار و مرگ نوگل هایی مثل "دنیا ویسی" جذب مدیر آموزگار از طریق فرم مذکور است ؟
آیا تا به حال از تخصص و تجربه نیروی های کار آمد استفاده بهینه نشده است ؟ فرآیند خروج نیرو و بازنشستگی در آموزش ابتدایی چگونه است ؟ آیا بعد از سی سال یا نزدیک به سال خدمت در آموزش و پرورش امروز سنجیدن میزان تخصص و تجربه همکاران مفید خواهد بود ؟ ....
به نظر می رسد برنامه ریزان وزارتی و استانی با پیامد های این تنوع و تعدد برنامه ها آشنا هستند و به خوبی می دانند که بیشترین آسیب را برای دانش آموزان و بعد از آن برای آموزگاران و مدیران و معاونان مدارس دارد .اما سوال این جاست !
به راستی این همه دغدغه ظاهری برای چیست؟ این همه فشار بر معلمان ابتدایی غیر از خستگی و فرسودگی بیشتر معلمان چه نتیجه ای دارد؟
چرا واقعیت ها و دلایل پسرفت آموزش ابتدایی را با طرح ها و برنامه هایی این چنینی به فراموشی می سپاریم ؟
در یک نمای کلی ، انگار در گذر از مقطع تاریخی خاصی از حوزه آموزش و پرورش هستیم که می خواهیم تمام عقب ماندگی های چندین ساله را یک جا جبران نماییم .هر ایده و طرحی که درسایر کشور ها ی توسعه یافته انجام می شود را بدون بستر سازی لازم وارد آموزش و پرورش می کنیم ! نظام آموزشی را در یک چشم به هم زدن تغییر دادیم ! مدارس را یک نوبته کردیم !
ارزشیابی توصیفی را جایگزین ارزشیابی کمی نمودیم ! کتاب های درسی دوره ی ابتدایی را بدون توجه به محتوی حجیم کرده ایم !
به نظر می رسد خیلی سریع می خواهیم در آموزش و پرورش و مخصوصا آموزش ابتدایی قله های توسعه را فتح کنیم ! غافل از آنکه برعکس کشور های توسعه یافته به بدترین شکل ممکن به بیراهه می رویم !
پایان سخن آنکه لازم است برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان حوزه ابتدایی از این ژست متفکر و با تدبیر بودن خارج و نسبت به آسیب شناسی این حجم ، تعداد و تنوع برنامه ها در مدارس ابتدایی اقدام نمایند و آسیب هایی که ممکن است بر دانش آموزان و معلمان ، مدیران و اولیا وارد شود را بررسی نمایند و با دیدی کارشناسی و منطقی و به دور از احساس اقدام به تغییر و تحول در این حوزه بنمایند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
لطفا قرآن کریم را سطحی آموزش ندهید. در شبکه ای ماهواره ای دیدم "هادی رضوان" - داماد یک وزیر - جزأ 8 قرآن را جلو چند نفر ... در برابر تلویزیون از حفظ طوطی وار خواند و بعد از چند مدت خبرش در آمد که 8 هزار میلیارد تومان از بانک سرمایه (صندوق ذخیره فرهنگیان) - را غارت کرد. لطفا سطحی نگر نباشید، صداقت پیشه کنید چراکه منتظران مصلح خود باید صالح باشند.
تحلیلی بجا و باارزشی بود . تنگناهای دورۀ ابتدایی به دوره بعدی و حتی جامعه نیز سرایت می کند. آموزش در این دوره به یک تجدید نظر بنیانی نیاز دارد. فعلا دورۀ ابتدایی ما در سونامی طرح و نظر ، شدیدا سردرگم است. ما بریدگی از جامعه را در همین دوره به دانش آموزان و یا کودکان خود منتقل می سازیم و متأسفانه آثار آن تا آخر عمرشان در وجودشان باقی می ماند، برای همین جامعه ما ارزش گسسته هست.