مقدمه
سالهاست کشور ایران در تب شاید و باید قهرمانی جهان و گاه حتی آسیا ، دست و پا می زند . ایران و ایرانی عشق فوتبال دارند و بازیکن کفش پاره از محلات فقیرنشین بسیاری دارد . همانهایی که امروز از توانمندترین بازیکنان هستند و نوجوانان و جوانان به آنان عشق هیجانی شدیدی به طرفداری فرد بازیکن یا به تأسی از او ، ازتیمی که در آن بازی می کنند. این بازی تهییجی پرطرفدار ، هر چند علیرغم صحنه های نازیبای بسیار که تأسف همگان را بر می انگیزاند چون رفتار هواداران تیم شکست خورده در ورزشگاه و جای جای شهر و اتوبوس و مترو و.....، عاملی برای نمایش نظم و انضباط و فرهنگ ملت ها نیز هست.
ظاهرا برای ما ایرانی ها صِرف حضور در جام جهانی و مابین بزرگان و ستارگان فوتبال و بازی با آنها یا همراهی کشورهایی که فوتبال شگفت انگیزی دارند کافی است. شادمانی ما در زدن یک یا دو گل درمجموع این بازی ها ، بسندگی رضایت خاطر ما را نشان می دهد.
سالهاست که می شنویم : آمدن تا این سطح هم کار بزرگی بود انشاا... دفعه بعد. و دوباره با غم و تأسف و دست درازتر از پا برمی گردیم و برای چهار سال بعد برنامه ریزی و هزینه می کنیم. ما توانایی های فنی و تاکتیکی بسیار در داخل کشور خود برای سرمربیگری تیم ملی و حتی تیم های باشگاهی داریم ، اما تنگ نظری ، نفله کردن خودی با جست و جوی ضعف های کارکردی و یا رفتاری و ترور شخصیت افراد ، چرا او بلی و من خیر ؟
عدم خودباوری و عدم اعتماد به توانایی های خودی و در نهایت نوعی جلوگری بین المللی با ژشتی توخالی ، ما را از قبول یک ایرانی به عنوان سرمربی تیم ملی ، باز می دارد.
سئوال این است که اگر تنها عیب فوتبال ما سرمربی بوده است و ما لنگ دانش و مهارت او هستیم ، می بایست با 16 سرمربی خارجی تا امروز حداقل یک رتبۀ پنجم ششمی در جام جهانی عاید ما ایرانیان می شد؟!
"از 46 سرمربی تیم ملی فوتبال ایران از سال 1941 تاکنون 16 سرمربی خارجی داشته ایم . " (1)
فقط کارنامه کی روش از سال 2011 تا 2019 عبارتست از :
حذف در مرحله گروهی مسابقات فوتبال غرب آسیا ۲۰۱۲
صعود به جام جهانی فوتبال ۲۰۱۴ و حذف در مرحله گروهی آن
حذف در مرحله یک چهارم جام ملتهای آسیا ۲۰۱۵
صعود به جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸ و حذف در مرحله گروهی آن
حذف در نیمه نهایی جام ملتهای آسیا 2019
نقل از شبکه اجتماعی طرفدار :
" در صورت صحت ارقام فوق و با توجه به این که حدود 150 روز تا پایان جام ملتهای آسیا زمان باقی مانده، دستمزد کی روش به ازای هر روز حضور در ایران حدود 115 میلیون تومان تخمین زده میشود، یعنی ساعتی چهار میلیون و 800 هزار تومان! رقم باورنکردنی قرارداد کی روش تا جام ملتهای آسیا، حدوداً ساعتی 5 میلیون تومان!
به نقل از روزنامه همشهری ، آنچه اما اکنون مسئله قرارداد همه خارجیها و به خصوص کی روش را ملتهب تر میکند، نوسان لحظه ای قیمت ارز است. چهارشنبه گذشته قیمت هر یورو در بازار آزاد حدود 15800 تومان بود و به این ترتیب اگر قرار باشد کی روش برای 6 ماه آینده یک میلیون و 100 هزار یورو دستمزد بگیرد، معادل ریالی این رقم چیزی حدود 17 میلیارد و 380 میلیون تومان خواهد بود.(2)
و امروز یک سرمربی خارجی دیگر :
" رسانههای فوتبال بلژیک از نهایی شدن پیوستن "مارک ویلموتس " به تیم ملی فوتبال ایران خبر داده بودند . ساعاتی قبل توافق ۱.۵ میلیون دلاری فدراسیون با این سرمربی در فضای رسانه ای کشورمان هم رسمیت یافت و بر خلاف چند ماه اخیر فدراسیون با گذشت چند ساعت ، این خبر را تکذیب نکرد. به گزارش " تابناک ورزشی" سایت voetbalnieuws صبح امروز نوشت مارک ویلموتس ، سرمربی بلژیکی که مدتی بدون تیم بوده است و بعد از جدایی از تیم ملی فوتبال ساحل عاج ، فعالیتی در زمینه مربیگری نداشته ، با فدراسیون ایران برای جایگزینی "کی روش " به توافق همه جانبه رسید. (3)
سرمربی جدید آن چنان هم چهره ای شناخته شده و قابل اعتماد نیست. درست است که جوجه را آخر پائیز می شمارند ولی ظاهرا کارشناسان فوتبال برخی از کشورها از جمله اوکراین و بلژیک ، ایران را طعمه ای پرچرب یافته اند. ( سرمربی تیم پرطرفدار آذربایجانی تراکتور نیز بلژیکی است ) .
لازم است توجه داشته باشیم زمانی ارزش علم و تحصیل و معلم در کشور ما سیر نزولی قابل تأملی یافت که دریافتی مربی و سرمربی و فوتبالیست در ایران ، ابتدا میلیونی و سپس میلیاردی شد. افراد جامعه ارزش این سه را ( یعنی علم و تحصیل و معلم ) با فوتبال مقایسه کردند و بودجه و اعتبار ضعیف آموزش و پرورش توان هماوردی با اوج گیری اعتبار و بودجۀ فوتبال را نداشت. همان داستان همیشگی علم بهتر است یا ثروت. شرایط جامعه بر ثروت صحه گذاشت و باور عمومی بسوی فوتبال چرخید.
رتبه بندی معلمان به ۱۱ هزار میلیارد تومان نیاز دارد !
دریافت 17 میلیارد تومان برای یک فرد و 11 میلیارد تومان برای مثلا یک میلیون نفر ، همانند مقایسۀ درخت گردو و بوتۀ هندوانه است !
" ترکمن معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش با بیان این که پیشبینی میکنیم طرح رتبه بندی به سال ۹۸ برسد، گفت: دولت اجرای رتبه بندی جدید را بر اساس روش سال ۹۴ در نظر گرفته است و طبق معیارهای این طرح ۱۱ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز داریم.
رتبه بندی تمام کارکنان آموزش و پرورش را شامل نمی شود!
معاون توسعه ، مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش وپرورش تأکید کرد: از تمام مسئولان تصمیم گیرنده برای اجرای طرح رتبه بندی می خواهم کمک کنند تا رتبه بندی به طور علمی انجام شود، این طرح قرار نیست 100 درصد کارکنان را تحت پوشش قرار دهد.
الهیار ترکمن افزود: رتبه بندی فرهنگیان در جهت ارتقای کیفیت ، عملکرد و تعیین صلاحیتهای معلمان مورد توجه قرار می گیرد و هر معلمی که صلاحیتهای حرفه ای را داشته باشد طبیعتاً از مزایای بیشتری بهره مند خواهد شد. در واقع هدف اصلی رتبه بندی فرهنگیان افزایش حقوق نیست ، اما منجر به افزایش حقوق هم خواهد شد، اما نباید از چارچوب علمی این کار غافل شویم. " (4)
چند نکته :
** هم اکنون ما بین حقوق بازنشستگان با شاغلین تفاوت شاهد تفاوت هستیم ، یک معلم به هنگام بازنشسته شدن به جای تأمین مالی و تضمین پشتوانه ای مطمئن برای ادامۀ مسیر پر فراز و نشیب زندگی دوران بازنشستگی ، با شگفتی شاهد نصف شدن تقریبی حقوق خود می گردد ، اگر قرار باشد رتبه بندی شاغلین نیز وارد عمل شود ، این شکاف بیشتر هم خواهد شد.
** به نظر می رسد اگر طرح رتبه بندی حقیقتا برای ارتقای کیفیت و عملکرد و تعیین صلاحیت های معلمان است ، می بایست این طرح از ابتدای استخدام معلمان جدید استخدام ، اِعمال گردد. بدین طریق بعد هر 4 سال خدمت ، امتیازاتی خاص طبق محتوای رتبه بندی ، برای معلمان قائل می شویم که زیر نظر و کنترل آموزش و پرورش به معلمان آموزش داده می شود و یا از آنها خواسته می شود، عدالت و مساوات نیز مابین همکاران رعایت می گردد. یعنی کیفیت بخشی کارکرد معلمان فعلی ، بدون وجود فاکتورها و متغیرهای دیگری چون آموزش ضمن خدمت برای دانش افزایی آنان و یا عدم امکان ادامۀ تحصیلات عالی ، ممکن نیست. یک معلم باید با تضمین دولت برای برخورداری بیشتر از سطح علمی و سقف حقوق بیشتر ، فرصت ادامه و تکمیل تحصیل خود را داشته باشد تا تحرک صعودی آن معلم با محاسباتی معقول و متناسب با سایر وزارتخانه ها ، ممکن گردد. اگر قرار باشد معلمان سطح دکتری نیروهای فعلی آموزش و پرورش ، امکان خروج از آموزش و پرورش را نداشته باشند و دلایلی چون کمبود معلم و یا نیاز به دانش آنان مطرح و بهانه شود و از سویی تفاوت سطح حقوق همین افراد با یک معلم تازه استخدام شده و یا دیپلم ، خیلی ناچیز باشد و یا برای وجود همین دلایل ، فرصت ادامۀ تحصیل به معلمان دیگر داده نشود ، چگونه انتظار پویایی و کیفیت بخشی آموزشی را خواهیم داشت؟
در واقع آموزش و پرورش برای تولید دانش و تزریق مهارت به آموزش و پرورش ، به تحصیلات معلمان نیازمند است و از سویی دیگر همین امر را عامل مهاجرت معلمان از آموزش و پرورش به سایر وزارتخانه ها و سازمانها می داند . ادامۀ این روند توسط وزارت آموزش و پرورش یعنی ایستایی و رسوب پیشرفت افراد. یعنی فلج کردن ارادۀ افراد برای داشتن میل و آرزوی هر نوع تحرک ارتقایی و صعودی .
فراموش نکنیم که میزان تحرک عمودی در جامعه یکی از عمده ترین شاخصهای توسعه انسانی است. هر چقدر که میزان تحرک عمودی بیشتر باشد ، بیانگر این است که افرادی که در قشرهای پایین تر متولد میشوند می توانند موقعیت اجتماعی خود را تغییر دهند. تغییر موقعیت اجتماعی ، نشان دهنده فضای باز جامعه است. چیزی که ما در جامعه حداقل به معلمان ، اجازۀ رسیدن بدان را نمی دهیم .
اما در نظر داشته باشید که اگر معلم از امکان رشد در فضای باز فرهنگی و اجتماعی وعلمی یک جامعه محروم و بی نصیب بماند ، ما هرگز دانش آموزانی دانش ورزِ دانش پویِ خردمند ِمتفکرِ خلّاق ، تربیت نخواهیم کرد و جامعه پر خواهد بود از کوتوله های کوتاه اندیش ، که با هیچ راهکاری حتی دوپینگ هم به قد و اندازۀ نسل امروز کشورهای پیشرفته نخواهند رسید. اشتباه بزرگ آن است که ما قرار است معلمان را در شرایط و موقعیت فعلی آنان، رتبه بندی کنیم . اگر برای رشد کیفی دانش معلمان ، طرح رتبه بندی شرط لازم است ، شرط کافی اجرای طرح ، تنظیم و برنامه ریزی آن برای معلمان در حال تربیت و استخدام در ابتدای ورود به آموزش و پرورش می باشد.
امروز اگر قرار باشد طرح رتبه بندی اِعمال گردد و مشمولیت کل معلمان را نداشته باشد ، احساس تبعیض و صدای اعتراض برخواهد خواست. حداقل هر کس خود را معلمی ساعی می داند و با اجرای این طرح و متمایز ساختن عده ای از دیگری ، خواهد گفت : چرا من نه ؟ مگر من معلم نیستم ؟ به نوعی تقویت حس تبعیض نامیده می شود. در حالی که همۀ معلمان خود را آمادۀ مشمولیت طرح نموده اند ، قرار است در مورد همه اجرایی نشود ، وقتی کرده ها با گفته های مسئولان هماهنگ نیست ، بی اعتمادی و بی عدالتی و حس تبعیض شدید نیز رواج می یابد.
بهتر است نیم نگاهی به مدارک تحصیلی معلمان و نحوۀ ورود آنان به آموزش و پرورش بیندازیم :
جزئیات مدارک تحصیلی معلمان کشور
رئیس مرکز برنامه ریزی و منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به جزئیات مدارک تحصیلی معلمان کشور گفت : در کل مقاطع تحصیلی ، 1246 معلم دارای مدرک دکتری هستند.
به گزارش مشرق ، اسفندیار چهاربند در خصوص " میزان تحصیلات معلمان کشور" اظهار داشت : در دوره ابتدایی 76 نفر از معلمان دارای مدرک دکتری هستند ، 16 هزار و 486 معلم مدرک فوق لیسانس دارند ، 162 هزار و 527 معلم نیز فوق دیپلم دارند ، ضمن این که 70 هزار و 31 معلم نیز دارای مدرک دیپلم هستند و در مجموع 265 هزار و 843 معلم در مقطع ابتدایی فعالیت میکنند که میانگین سالهای تحصیلات آنها 15.3 است.
وی با اشاره به میزان تحصیلات معلمان در دوره متوسطه اول افزود: در این دوره 192 معلم دارای مدرک دکتری ، 19 هزار و 227 معلم دارای مدرک فوق لیسانس ، 101 هزار و 471 معلم دارای مدرک لیسانس ، 18 هزار و 935 معلم دارای مدرک فوق دیپلم و 439 معلم دارای مدرک دیپلم هستند و در مجموع ، جمع معلمان در این دوره 140 هزار و 264 نفر بوده که میانگین سنوات تحصیلات این دوره 16 سال است.
چهاربند با اشاره به میزان تحصیلات معلمان در دوره متوسطه دوم خاطر نشان کرد: این دوره 978 معلم مدرک دکتری دارند، 46 هزار و 411 معلم مدرک فوق لیسانس ، 91 هزار و 683 معلم مدرک لیسانس ، 6 هزار و 419 معلم فوق دیپلم و 708 معلم نیز مدرک دیپلم دارند و در مجموع 146 هزار و 199 معلم در این دوره فعالیت میکنند که میانگین سنوات تحصیلی آنها 16.6 است. (5)
روشهای جدید استخدام معلم در مدارس ، دیپلمه ها جذب آموزش و پرورش میشوند!
" چهاربند رئیس مرکز منابع انسانی آموزش و پرورش در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان خبر داد : طرحی در نظر گرفتیم که بر اساس آن دانش آموزان پس از اخذ دیپلم به فعالیت در آموزش و پرورش بپردازند. برای مناطق محروم که بیشترین میزان کمبود نیرو را دارند جذب از دوره کارشناسی موفق نبود، همچنین طرح تعهد دبیری هم به دلیل چهار ساله بودن فرآیندی دیر بازده است، بنابراین باید از روشهای دیگری بهره بگیریم.
در نظر داریم از طرح 2+2 استفاده کنیم که بر اساس آن از خروجی دیپلم بهره گرفته و افراد را پس از گذراندن یک دوره 2 ساله فارغ التحصیل میکنیم تا امکان فعالیت در حرفه معلمی را داشته باشند بعد از این دوره مجددا دوره 2 ساله ای برای آنها در نظر می گیریم که به منزله کارشناسی ناپیوسته محسوب میشود در واقع روند اجرای این طرح مانند فارغ التحصیلان دوره کاردانی به کارشناسی خواهد بود.
چهاربند با بیان این که دوره 2 ساله دوم برای معلمانی که از این طریق جذب میشوند بعد از سه الی پنج سال اشتغال به حرفه معلمی خواهد بود، گفت: از طریق این فرآیند کمبود نیروی انسانی در مناطق محروم سریع تر رفع می شود. وی درباره ضمانت اجرایی این طرح برای سال آینده گفت: اکنون دانشگاه فرهنگیان برای اجرای چنین طرحی اعلام آمادگی کرده است و آموزش و پرورش هم در حال رایزنی بوده تا از این طریق استخدام نیروی انسانی را در دستور کار قرار دهیم." (6)
باور داشته باشید اگر حقوق و مزایای ویژه و مناسبی برای نیروهای نهضت سوادآموزی و یا حق التدریس و..... در نظر بگیرید ، خواهید توانست از تجارب چندین سالۀ آنان در امرتدریس به شرط استخدام رسمی در مناطق محروم بهره مند شوید. بدین طریق به اجرای آزمون هم متوسل نمی شوید . ترس این نیروها فقط استرس ناتوانی از قبولی آزمون نیست ،بلکه حذف طبیعی عده ای از آنهاست. آنان در قِبال سرمایه ای چون نیروی جوانی و عمر خود جهت خدمت صادقانه با درآمد ناچیز ، انتظار تثبیت موقعیت شغلی جهت آرامش خاطر و تشکیل خانواده و فراهم ساختن امکانات آن را دارند. یک حق طبیعی انسانی – مدنی . بسیاری از آنان وقتی فعالیت خود را شروع کردند 20 – 22 ساله بودند اما امروز آنان بالای 30 سال سن دارند و سن و موقعیت استخدام در دیگر سازمانها و وزارتخانه ها را از دست داده اند ، قربانیان نیاز آموزش و پرورش به وجود آنها برای پر ساختن خلاء کمبود معلم. پس قبل از جذب دانش آموز تازه تحصیل تمام کردۀ مدارس ،همانند حوزه ها ، ابتدا فرصت پذیرش یا عدم پذیرش خدمت در مناطق محروم روستایی – عشایری را به شرط استخدام رسمی از همان آغاز خدمت ، به نیروهایی بدهید که مُدام از بی عدالتی و بی اعتنایی آموزش و پرورش نالالند.
بدون هر نوع حب و بغض ستادی – صفی ، بیایید چند نکته را مرور کنیم :
1- جذب معلم برای جبران کمبود نیرو ، بدین طریق ، تا چه میزان آیندۀ شغلی و حرفه ای معلمان را ضربه خواهد زد ؟ بالاخره جزو سیمای آموزش و پرورش هستند و معرّف اعتبار آن ( طرح 2+2) .
2 - تا چه زمانی ما ابتدا افرادی را تحت عنوان معلم جذب خواهیم کرد و سپس بر طبق نظر و باور خود اما غیرواقعی ، آنان را آموزش خواهیم داد و برای تکیه زدن بر مسند معلمی ، آنان را آماده خواهیم ساخت ؟ ابتدا تربیت معلم و بعد استخدام صحیح است و یا برعکس ؟!!
3 - اگر حقوق و مزایای معلمان کارشناسی در حد زحمات شان برای گرفتن مدرک و تحمل مناطق محروم ، ارتقا می یافت ، برخی از همکاران راضی به خدمت در مناطق محروم می شدند. آیا شما تلاش کردید و پاسخ نگرفتید و یا بدون در نظر گرفتن هر نوع مزایایی ، از معلمان کارشناسی نومید شدید ؟
4 - تا کی مدارک بالاتر از لیسانس را در آموزش و پرورش بدون همسطحی با همردیفان خود در سایر وزارتخانه ها در آموزش و پرورش محبوس نگه خواهیم داشت ؟
5 - برای ایجاد انگیزه و تقویت آن ، چه زمانی به معلمان امکان ادامۀ تحصیلات عالی تر با تضمین تأمین شرایط مطلوب تر و ماندن در آموزش و پرورش ، داده خواهد شد؟
6 - گفته اید طرح تعهد دبیری هم به دلیل چهار ساله بودن فرآیندی دیر بازده است ، به کجا چنین شتابان ! شتاب زدگی در آموزش و پرورش خود عامل تضعیف کیفیت در آن است. مگر تربیت فردی به عنوان معلم شایسته و توانمند ، کاری ساده و سطحی است که دورۀ 4 ساله را برای پرورش او زیاد می بینید ؟! آموزش و پرورش کشت صیفی جات نیست که ماه به ماه آمادۀ برداشت محصول باشید ، آموزش و پرورش درخت گردو است ، سرمایه گذاری برای فرداست نه امروز . آموزش و پرورش دیربازده است . برای ورود یک فرد به جامعه جهت برعهده گرفتن نقش های اجتماعی ، ما 12 سال صبر می کنیم ، اما برای تربیت معلم ، دورۀ 4 ساله را زیادی می بینیم ؟!
اگر شتاب زده و بدون کنترل عقلانی ، طرح بازنشستگی پیش از موعد با ابزار جذابی چون 5 سال محاسبه مفتی خدمت انجام نشده و محاسبۀ حقوق همان 5 سال بر کل حقوق را روزگاری ، اِعمال نمی کردید و بر تبعیضی آشکار نسبت به سایر همکاران صحه نمی گذاشتید ، چنین سراسیمه برای رهایی از آفت کمبود معلم ، از کیفیت کم نمی گذاشتید تا نقش شیری بی یال و دُم را جهت استخدام معلم ، در دستور کار خود قرار دهید.
سخن آخر
ورود دیپلم ها به آموزش و پرورش ولو جهت تأمین نیرو در مناطق محروم ، یعنی ادامۀ ورشکستگی آموزش و پرورش و بدبختی معلمان در وضعیت معیشتی زیرخط فقری . خصوصا که ابتدا عمل جذب که غالبا درهم می باشد و سپس پیگیری روند پیشرفت و یا کارکرد آنان صورت می گیرد و متغیری برای غربالگری افراد ناتوان هم در دست نداریم ، یعنی ایستایی نوع تفکر در تعلیم و تربیت معلمان در آموزش و پرورش و عدم رشد کمی و کیفی آموزش . یعنی تثبیت عقب ماندگی آموزشی و ادامۀ روند آموزش سنتی . از سویی دیگر یعنی عدم پاسخگویی به خواسته های برحق معلمان سطح فوق لیسانس به بالا و همسطحی آنان با مدارک پایین تر یعنی از بین بردن میل طبیعی یک فرد شاغل برای تغییر موقعیت اجتماعی .
اگر دقت کنید دو سوی ابتدا و انتهای آموزش و پرورش ما ، یعنی لحظۀ استخدام تا زمان بازنشستگی معلمان ، با یکدیگر از تعادل برخوردار نیست و به تعبیری دارای تراز منفی است. اگر زمان اشتغال را به عنوان وزنۀ تعادل به وسط این دو بیفزائیم با شرایط نامقبولی که دارند ، این عدم تعادل ، موج بیشتری هم به خود می گیرد. یعنی داده و ستادۀ ما در آموزش و پرورش ، همخوانی و تعادلی با یکدیگر ندارد.
برخی از معلمان با اشتیاق در انتظار به ثمر رسیدن طرح رتبه بندی هستند ، اما خبر ندارند که طبق گفتۀ معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش ، این طرح شامل همۀ افراد نمی گردد. مطمئن باشید این طرح ، نیمۀ خالی درآمد زندگی هیچ معلمی را پُر نخواهد کرد. حتی عده ای برای مشمولیت طرح قرار گرفتن ، به رقابت منفی و یا ستیزه جویی نیز متمایل خواهند شد. باید قبول کنیم که همین الان هم یک رابطۀ صمیمانۀ همکاری مابین معلمان در یک مدرسه وجود ندارد ، با اِعمال درجه بندی معلمان همانند یک کالا برای فروش ، سلام و علیک ظاهری مابین آنان نیز رنگ خواهد باخت. یک طرح مفید باید بتواند معلمان را به همفکری و تحلیل و تجزیۀ مطالب درسی جهت تولید فکر بکشاند ، نه این که آنان را رقیب برتری از یکدیگر بسازد.معیارها و شاخص های طرح جهت مشمولیت معلمان از سوی مسئولان بیان نمی گردد، اما افرادی که دهۀ 80 ، اجرای آن را تجربه کرده اند ، شاهدند که بجز افزایش 40- 50 هزار تومان حقوق ، نفعی دیگر برای معلمان ندارد.
تا زمانی که آموزش و پرورش، به همفکری و مشورت با اهالی تعلیم و تربیت چه بر اساس مدرک و تخصص و چه بر اساس تجربه بازنشستگان ، نپردازد ، نه انتخاب وزیر جدید و نه اِعمال هر نوع طرحی ، گِره از لایه های ضخیم شکست ها و نومیدی ها ، باز نخواهد گشود. قرار گرفتن در جایگاه ارزش گذاری برای نحوه و محتوای رفتار افراد متخصص ، ما را از بهره مندی دانش آنان باز می دارد.
فراموش نکنیم اضلاع آموزش و پرورش زیاد است و برخی از آنها عبارتست از : معلمان ، دانش آموزان ، اولیای مدارس ، اولیای دانش آموزان ، نوع و محتوای کتب درسی ، مؤلفان کتب درسی ، ساختار سیستمی آموزش ، ساختار فیزیکی و فضای آموزش ، تکنولوژی آموزشی و......
آموزش و پرورش نیازمند یک پالایش در تمامی بخش ها ، اعم از نیروی انسانی و محتوای آموزش و دوره ها و سیستم آموزشی و تفکر در خود است. نظام فعلی قادر به ایجاد تغییر مثبت و سازنده در خود و خارج از خود یعنی جامعه و فرهنگ نیست. ما از پویایی اندیشه و عمل ، برخوردار نیستیم ، لذا بدون هدر دادن سرمایه های انسانی و مالی و زمان ، در همین تابستان با ورود وزیر جدید ، بهتر است به پویش آموزش و پرورش برخی از کشورها بپردازیم. این سفرها جهت هواخوری و بازیابی انرژی مسافران انتخاب شده نباشد ، افرادی به این سفرها بروند که قدرت تشخیص و تمیز و تحلیل و مشاهدۀ قوی و توانایی و مهارت نُت برداری داشته باشند. ما به تزریق هوای تازه در آموزش و پرورش شدیدا نیازمندیم. هوایی پاک که رگهای بخش های گوناگون آموزش و پرورش را فعال تر سازد. آموزش و پرورش کشور ما از هر حیث فقط لنگ اجرای طرح رتبه بندی معلمان نیست. ما نیازمند رِی کاوری هستیم ، جناب وزیر آتی اگر توانایی لازم دارید ، مسئولیت بپذیرید و گر نه سریال ناکامی در آموزش و پرورش ادامه خواهد داشت و تیتر اخبار شبانه روز خواهد بود. آموزش و پرورش به یک ناجی توانمند صاحب ایده و نظر نیازمند است نه مبصری برای چرخاندن امور اداری و یا ساکت کردن زیر مجموعه آن .
1) ویکی پدیا . دانشنامۀ آزاد . فهرست مربیان تیم ملی فوتبال ایران
2) شبکه اجتماعی . ورزشی طرفدار . رسانه ای مستقل .
3) کد خبر : ۸۹۸۸۶۸ . ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۸ .
4) خبرگزاری تسنیم . 25 دی ۱۳۹۷ .
5) مشرق نیوز. 730543 mshrgh.ir/ . ۸ خرداد ۱۳۹۶ .
6) کد خبر : ۶۵۳۶۸۶۹ . باشگاه خبرنگاران جوان . ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۷ .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
نظرات بینندگان
لطف دارید، تشکر
فراموش نکنید ما همگی معلیم و هزاران اوراق
اصلاح کرده ایم ، لذا از نحوه ی نگارش فهمیدم
همکار محترم. پایدار باشید.
روغن بهران بریز، لاف طهران میزند
نگه داشتن معلمان است. تا جمعی می خواهد
معترض گردد،یا نقدی نگاشته می شود، فوری
درمصاحبه ای اجرای عنقریب این طرح را عنوان
می کنند. افزایش حقوق معلم به سازوکار مشکوک
نیازندارد.
آموزش.
ظاهرا یک نوع سپری برای استتار حقایق آموزش و پرورش محسوب می شود. من شخصا معتقدم دادن
حق واقعی معلمان ، نیازی به دسته بندی و یا
رده بندی ندارد. تشکر
ناشناس محترم ، ارزش گذاری در یک جامعه
مقوله ای حسّاس و اثرگذار است. کوچک ترین
بی اعتنایی و یا ناآگاهی از نحوه ی ارزشگذاری،
توازن اشتغال و کسب درآمد را بر هم می زند.
مثلا یک گدای حرفه ای ، می دانید روزی چند
میلیون تومان درآمد دارد؟ نه مالیات می دهد
و نه اجاره ی محل کار می دهد و نه هزینه ای برای مجوز گدایی لازم دارد!!! یک شغل کاذب
پردرآمد!! کجاست نظارت و مدیریت ؟ تشکر
بجای ادامه تحصیل، فرزندشان آموزش
فوتبال ببیند. واقعا درآمدهای نجومی
فوتبال ، تحصیل را کم رنگ می سازد.
باید توازن در جامعه حاکمیت داشته
باشد و گرنه کم کم صندلی های دانشگاه
بیشتر خالی خواهد ماند.
همان مسأله تعیین ارزش هاست. ارزش ها در واقع
به منزله ی علایم راهنمایی و رانندگی در تأمین نظم
و امنیت است. وقتی خود ارزش ها مشکل دارند، افراد زیادی مسیر درست را گم می کنند و یا
منافع افراد با هم برخورد شدیدی می یابد.
تعدلد شرکت کنندگان کنکور سالهاست که کاهش
یافته است. عده ای دنبال سرمایه گذاری پدران
وارد بازار می شوند، عده ای خارج از کشور
می روند و...... تشکر
جزیره ای در پرتغال خریده است که چندین هتل
دارد و منبع کسب ثروت کلان است. حالا نوبت
این یکی سرمربی!!!
ما معلمان هم سال به سال دریغ از هر سال!!!
می شود، برای همین بی عدالتی زیاد است.
این کشور همیشه روزگار ، منبعی برای بخوربخور
قلیلی بوده و هست.نمی دانم از زرنگی خورندگان است یا از غفلت و بی خبری ملت !!!
شاید این هم نوعی استعمار نو باشد. ملل مختلف با ناتوانی های خود در عرصه ورزش چون اعراب و ایران و.....و جذب مربیان خارجی دوشیده
می شوند. نوعی تاراج بی سرو صدا . با تحریک
هیجانات جوانان.
ملتی عجیبی هستیم ، سه تن از بهترین بازیکنان
والیبال را در ارومیه ، مردم با ازدحام خود مجروح
ساخته اند!!! شعور شان قد نمی دهد که هر مهره برای بُرد ، نقش حساسی دارد. منظورم عدم کنترل
هیجان است.
حسرت معلمان هرگز بسر نخواهد آمد، چون عزمی
بر آن نیست. تشکر
هر دو دخیل است ، هم خورندگان حرفه ای هستند و هم کثیری بی اعتنا. تشکر
تصور نمی کنم بالای ۱۹ میلیون بگیرند. درآمد
زیر خط فقر معلمان زاییده ی بی عدالتی در تقسیم
ثروت است. در جایی و زمانی ، فرد و یا افرادی
سررشته توزیع درآمد را گم کرده اند و حساب و کتاب از دست خارج شده است.
اشکال کار در این است که نسل معلم ۳۰ سال پیش،
بیش از حد قانع و متواضع بوده اند و آنان باعث
شده اند که دولت تصور کند که عجب قشر مقاومی،
با کمترین میزان درآمد زندگی می کند و ناراضی هم
نیست ، پس شده رویه دولت مردان در زیر خط فقر
نگه داشتن معلمان. چند سالی است که معلم ها به خود آمده اند و معترض شرایط اسفبار خودند، اما آنها با این اعتراضات سازگار نیستند. لذا تصور
می کنند معلمان امروز هم باید طریق پیشنیان را
اتخاذ کنند. اما نه شرایط روز چنین اجازه ای
می دهد و نه سطح آگاهی معلمان امروز. لذا اوضاع
درهم و برهم است. تشکر
نقطه چین محترم ، معلمانی که دکترا دارند در
شدیدترین تبعیض ممکن محکومند. انگیزه و شوق
و ذوق شغلی را نیز به مرور از دست می دهند.
آنان در جایگاه ارزشی خود قرار ندارند، حالبا
رتبه بندی، چگونه جایگاهی خواهند یافت؟
آنان هم مانند مابقی معلمان منتظر ۲۵ سال خدمت برای رتبه بندی خواهند بود یا ابتدا به ساکن حق خود را خواهند گرفت ؟ تشکر
همکار محترم لاریجانی،
مدیر محترم سایت پیش قدم شدند و این کار
را انجام دادند، اما کسی دیگر شیر نشد. تشکر
مختلف چون استادیار و استاد و.....سطح توقعات
و انتظارات جامعه را نسبت به معلمان بالا ببرند و
خود معلم ها را به جان یکدیگر بیندازند. معلم در
سطح جهان فقط و فقط یک نام دارد: معلم
همه ی اصول و قاعده را در آموزش و پرورش با
بیسوادی خود برهم زده اند.
از بین بردن فاصله ی بین حقوق کارمندان ، به
چنین طرح هایی نیازی ندارد.مسخره بازی را
کنار بگذارید و حق معلمان را از ثروت سرشار
کشور مستقیما بدهید.
موافقم. معلم ، معلم هست ، تغییر نامش خطایی
آشکار است. ما به درجه بندی اسمی نیاز نداریم،
ما به همترازی حقوق و همسان سازی آن با سایر
کارمندان نیاز داریم.تشکر
طرح رتبهبندی معلمان تصویب شد
شورای عالی هماهنگی اقتصادی، پرداخت ۱۰۰ درصدی حقوق، عیدی و مزایای کارکنان و بازنشستگان کشوری و لشکری، مستمری بگیران و طرح رتبهبندی معلمان را تصویب کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی روز یکشنبه با حضور سران سه قوه و به ریاست رئیس جمهور تشکیل و موضوعات اقتصادی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در این جلسه پیشنهاد سازمان برنامه و بودجه در رابطه با تعدیلات لازم در منابع درآمدی و اعتبارات هزینه ای بودجه سال ۱۳۹۸ مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
.........
در سالهای قبل که اجرا شده و تجربه اش را
داریم ۳۰تا ۴۰ هزار تومان ماهانه. در طرح اخیر
اطلاعی ندارم. لابد در حد شأن نام استادیار و
دانشیار و استاد معلم ، و در همترازی با دانشگاه!!!!
باور می کنید؟!
تشکر
را اجرا کنند بعد مثل قبل بزنند زیرش.
اصلا اعتمادی نیست. کجا رفت ایام
پهلوانی که تار سبیل برای قول
شرافتمندانه خود گِرو می گذاشتند!
اگر طبق معمول بودجه تأمین نشود، توقف اجرا
بعید نیست. حفظ شرافت ، سجایای اخلاقی
می طلبد نه تار سبیل. تشکر
توهّم در آغاز چنان ریشه دوانده که پایانی نیست جز توهّم!!!
توهّم فربه کننده زالو صفتان و کبک صفتان است در مکتب توهّم.
توهّم خسته کنندۀ ایثارگران است در جنگ با توهّم!
توهّم جدال بی ثمره است در صلح و غیبت بی توهّم!
توهّم دلیل بزدلان است در جهاد بی توهّم !
توهّم ... توهّم !!! ! کمی شوخی کمی جدی
همه ی آنانی که برخلاف مسیر آب حرکت می کنند،
توّهم زده اند و یا آنانی که در مسیر آب قول و فعل
دارند؟ تشکر
اگر سیر آب، ارادۀ الهی باشد؛ هر آنچه که بر خلاف سیر آب حرکت کند توهّم زدهاست.
مسیر، قوانین توهّم زده و سیر باطل کنندۀ الهی آن نیست؛ چنین مسیری توهّم ماست و نه سیر برحق و بی توهّم الهی؛ پس چه بسا آنکه بر خلاف چنین مسیری حرکت کند بی یا کم توهّم باشد.
و آنانی که در مسیر آب قول و فعل دارند، اولاً صحت مسیر ملاک است و ثانیاً قول و فعلِ هم جهت با حرکت آب آسانتر است که چهار حالت پیش میآید و برای هر حالتی احادیثی؛
یک حالت آن مسیر غلط است، کسی که در چنین مسیری قول و فعل نداشته باشد، زنبور بی عسل نیست بلکه مشمول آن حدیثیست که " بی عرضگی را بر نادرستی " ترجیح داده و اطاعت امر نموده ... و از توهّم نظری و عملی مبرا شده ...
نظرات شما تا حدودی همانند نظریه مُثُل افلاطون
نیست ؟
می شود خواهش کنم وارد مبحث فلسفه نشوم و فقط در حد گذر بی نظر باقی بمانم.
طلب المعارف من غیر طریقنا اهل البیت مساوق للانکارنا و ...
هست و از آن می خواهید پرهیز کنید؟
تصور می کنم مسئولان یاد گرفته اند که نیروهای
جویای کار با سطح مدرک پایین ، کم توقع و راغب
به انجام خدمت هستند و برای کاهش هزینه از
بودجه ی آموزش و پرورش به جذب تازه دیپلم ها
روی آورده اند. نگرانی من از بی اطلاعی و
بی اعتنایی امروز ما به این امر مهم است ، فردا برای داد زدن و اعتراض و انتقاد ، خیلی دیر خواهد بود. امیدوارم مرجعی پیگیر طرح ۲+۲ جذب معلم
باشد و گر نه اصلاح شرایط کمی و کیفی درآموزش و پرورش هرگز عملی نخواهد شد. تشکر
۱۲- ۱۴ میلیارد تومان به مربیان خارجی خود
می پردازند. فردا دولت در پرداخت قرض آنها چون
سابق پیشقدم می شود!!
دولت ما هم اینجاییم ، کی خواهی دید ما را؟
۱۱میلیارد تومان برای کل معلمان نه یک سرمربی
و دستیارانش!!!
متأسفانه همین طور است. برای جامعه همه چیز لازم هست ،اما آموزش و پرورش اصلا و ابدا در
جایگاه واقعی خود از هر نظر نیست. تشکر
توکل در امور فردی ، مشکل گشاست اما در امور کشور، یعنی دست روی دست گذاشتن و انتظار
مرگ کشیدن. تشکر
چون از تولید سیگار ،مالیات غیرمستقیم عاید دولت
می شود لذا هرگز از تولید آن دست بر نخواهد داشت. خرید سیگار یک هزینه است و هزینه ی درمان ناشی از اعتیاد بدان ، هزینه ای چندین برابر ،
فردی که سیگار می کشد باید درک کند که جیب دولت را پر می سازد و جیب خود و خانواده اش را
خالی. اگر دولت هزینه تولید و مالیات غیرمستقیم حاصل از آن را به آموزش و پرورش اختصاص دهد کلی عایدی خواهد داشت اما دریغ. دود سیگار برای دود کردن دردها و رنج های امروز هم مؤثر نیست. پر مصرف های کم درآمد بیشتر به دولت برای خرید سیگار می پردازند. تشکر
روش سال ۹۴ از نظر ساختار اجرایی و درجه بندی معلمان و یا بر اساس مبلغ اختصاص یافته در سال ۹۴، چون تورم امروز با سال ۹۴ ، اصلا قابل قیاس
نیست. اگر قرار بر اجرای طرح است انتظار رهایی معلمان از زیر خط فقر می رود و گر نه اجرای
فرمالیته آن به درد هیچکس نخواهد خورد.
خمیرمایه طرح قابل دفاع و امیدبخش نیست.
هر کس نظر و دیدگاه خود را وقتی به طور متفاوت
و با برداشتی آزاد مطرح می سازد ، یعنی طرح محتوایی مشخص و مستحکمی ندارد. قدرمسلم منجی معلمان نخواهد بود. تشکر
برای قضاوت قدری زود هست. هر چند بازگشت روابط عمومی ، حرکتی مثبت هست ، اما باید منتظر ماند و دید چه کسی و با کدام توانایی هایی
برای این پست حساس ، انتخاب خواهد شد. تشکر
آموزش و پرورش، خدمت می کنند،
عالی است اما پایین بودن حقوق آنها
بی عدالتی آشکار است.
بلی استفاده از دانش معلمان بالای کارشناسی، فرصتی ممتاز است اما به شرط آن که در شرایط
متناسب با سایر شاغلان همسطح خود قرار بگیرند.
و گرنه تبعیضی آشکار است. تشکر
از این که با یادداشت های خود
باعث روشنگری می گردید از شما
ممنونیم ، یادداشتی قابل تامل بود.
خسته نباشید.
ممنونم . تلاشم را می کنم اما تا چه حد موفق
هستم نمی دانم. تشکر
با ۲ میلیارد تومان بودجه اختصاص یافته برای
رتبه بندی معلمان ، نمی توان طرح را کامل اجرا
کرد ، اما می توان کلید اولیه را زد......
بودجه ۱۱ میلیارد تومان است یا دو میلیارد تومان!!!
واقعا که !!! فوتبال را محکم بچسبید تا دنیا را بلکه فتح کنید، آموزش برای این نظام اصلا لازم نیست!!
من هم در اخبار آموزش و پرورش ، این خبر را
مشاهده کردم ، اما از صحت و سقم آن بی خبرم.
تشکر
همکار بزرگوار ، جناب آقای احمدی ،
از سوی مسئولان قدمی برداشته نشده است که کسی بخواهد امیدوار باشد. بنده فقط طرح مسأله کرده ام که اگر قرار است معلمان با اسامی جاذبی چون استادیار و یا استاد معلم و.......نامگذاری گردند، تکلیف همکاران با مدرک بالاتر از کارشناسی
چگونه خواهد بود؟! تشکر
سوال: اگر حضرت علی (ع) زنده باشد اجازه می دهد مبالغ عظیمی از پول بیت المال صرف مربی خارجی فوتبال شود؟ واز آنطرف عده ای بسیاری از مردم در رنج ومشقت باشند.
از دیگر سوی کسب مقامهای ورزشی خوب است ولی توسعه اقتصادی،فرهنگی ، اخلاقی، عدالت اجتماعی باید هدف ما باشد. قهرمانی ورزشی بدون این موارد چقدر صاحب ارزش است؟؟؟
برای نهی از منکر ابتدا فرد خود می بایست سجایای اخلاقی ممتازی داشته باشد که بنده خود را در این حد نمی بینم.
هر کشوری به همه چیز در هرعرصه ای نیازمند است، اما نوع و سطح ارزشگذاری ، فنی است که حداقل ما آن را بلد نیستیم.
اولویت بندی و درجه بندی نیاز ها و پرهیز از افراط و تفریط ، هنر یک مقام ارشد کشور است که می بایست عدالت اجتماعی را در اجرای آن رعایت کرده و از برجسته کردن غیرواقعی برخی از بخش ها و فرونشاندن توانمندی های مابقی ، پرهیز نماید. ارزشگذاری ها در جامعه ما به تبعیت از عدالت و شایسته سالاری نیست. تشکر
خبرگزاری تسنیم - شنبه, 01 تیر 1398 -رتبهبندی معلمان چقدر کسری بودجه دارد؟
زرافشان ادامه داد: برای اجرای فاز صفر رتبهبندی معلمان ۳ هزار میلیارد تومان اختصاص داده بودند اما هماکنون برای یکسال آن فقط ۲ هزار میلیارد تومان اختصاص دادهاند که واقعاً کفایت نمیکند، وزیر آموزش و پرورش نیز مجبور است در چارچوب قانون بودجه حرکت کند و اختیاراتی فراتر از آن ندارد، قانون بودجه وقت ابلاغ میشود به شرط تخصیص است یعنی وقتی تخصیص مییابد تازه میتوان فعالیتها را انجام داد.
حقوق معلمان را زیاد نمیکنند به بهانه جمعیت بالا
معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش تصریح کرد: اگر اقتدار وزیر مهم بود، چرا وزیر بهداشت استعفا داد آن هم زمانی که منابع کم شد، ما میگوییم حقوق معلمان اضافه شود، پاسخ منفی میدهند چون جمعیت معلمان زیاد است و بودجه زیادی را نیاز دارد اما حقوق پزشکان به نحوی افزایش یافت که اعضای هیات علمی دانشگاهها معترض شدند، بحث این است که آیا آموزش و پرورش جزو برنامه اصلی دولتها قرار میگیرد یا خیر؟ اگر برنامه اصلی مجموعه نظام باشد و مجموعه نظام پشت سر آموزش و پرورش قرار بگیرد در آن هنگام تحول ایجاد خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه وقتی لایحه بودجه به مجلس میرود مجلس دیگر نمیتواند تغییرات چندانی در آن ایجاد کند، افزود: اگر قرار است اتفاقی بیفتد تا نظام بودجهریزی آموزش و پرورش تغییر کند امسال بهترین سال است؛ وقتی لایحه بودجه به مجلس رفت، دوباره به دولت بازگشت و با راهنماییهای رهبر انقلاب اعلام شد بودجه برای شرایط عادی نوشته شده در حالی که امسال سال خاصی است در هفته پژوهش آقای لاریجانی به مرکز پژوهشهای مجلس تکلیف کرد که نظام بودجهریزی را تغییر دهد و بحث ما این است هماکنون که مجلس میخواهد لایحه بودجه را عوض کند قبل از تدوین و ارسال لایحه بودجه چهار یا پنج ماه فرصت وجود دارد و مجلس و دولت میتوانند جلسات مشترکی را برگزار کرده و شکل بودجهریزی آموزش و پرورش را تغییر دهند و در این رابطه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس میتواند کمک کند.
وی مطرح کرد: چشمانداز نیروی انسانی آموزش و پرورش بحرانی است و تا سال ۱۴۰۲ بیش از ۵۰۰ هزار نفر بازنشسته میشوند حتی برای تامین منابع انسانی پشت سر آموزش و پرورش نمیایستند، هماکنون بر اساس یک تحلیل غلط میگویند همین تعداد معلمی هم که دارید زیاد است! و نسبت معلم به دانش آموز را بر اساس استاندارد جهانی مقایسه میکنند اما وقتی ما برای ۱۳ میلیون دانشآموز ۱۰۵ هزار مدرسه داریم در حالی که کشور عراق برای این تعداد دانشآموز ۲۵ هزار مدرسه دارد این یعنی بر روی ترکیب نیروی انسانی تاثیر میگذارد.
معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش گفت: هماکنون سطح انتظارات از آموزش و پرورش و فرهنگیان افزایش یافته است، در سند تحول بنیادین انتظارات از نظام تعلیم و تربیت این است، انسانی را تربیت کند که به مراتبی از حیات طیبهدست یافته است تحقق این انتظار بالا از نظام تعلیم و تربیت امکانات خاص خود را نیاز دارد.
زرافشان ادامه داد: در کلام همواره به اهمیت جایگاه آموزش و پرورش اشاره میشود اما هیچگاه در عمل چنین اتفاقی نمیافتد، اگر مشکل بازنشستگان این وزارتخانه پیچیده است چرا برای دستگاههای دیگر مشکلی وجود ندارد، وضعیت بازنشستگان در آموزش و پرورش به مشکل بحرانی تبدیل شده است، وقتی فردی در یک دستگاه بازنشسته میشود نهایتاً در پایان همان سال پاداش خود را دریافت میکند اما فرهنگیان پس از بازنشستگی با فاصله بیش از یکسال پاداش خود را دریافت میکنند که در این مورد تفاوت بسیاری با دستگاههای دیگر وجود دارد.
بهتر نبود انسانی را تربیت کند که به مراتبی از حیات طیبهدست نیافته است؟