نگاهی به سوابق و کارکرد چهارده وزیر قبلی آموزش و پرورش غیر از وزیر اول دکتر غلام حسین شکوهی نشان می دهد که اغلب وزرا در دوره وزارت خود راهی را رفته اند که رفتگان رفته بودند. آموزش و پرورش ما دچار رنج تکرار عظیمی است. چیز زیادی جز استخدام معلم، زیاد و کم کردن حجم کتاب های درسی و برخی اصلاحات کاذب سیاسی تغییر نکرده اند. عصاره وزارت آموزش و پرورش جدا از بزرگ شدن و تمرکز بیشتر، همان چیزی است که هفتاد هشتاد سال اخیر بوده و هست.
مهم ترین مسئله ی وزارت آموزش و پرورش طی این سال ها نخست مسئله بودجه و دیگری مسئله ی نو اندیشی است. هیچ کدام از وزرا توان تحقق افزایش بودجه آموزش و پرورش را نداشته اند و همیشه سهم بودجه زیر ده درصد بودجه کشور بوده است. حتی روند کاهش بودجه در سال های اخیر بیشتر از گذشته نیز شده است.
دلیل این امر این است که تقریبا همه ی وزرا روی ریل قبلی حرکت کردند، ریلی که صد سال پیش با تاسیس وزارت معارف بنیان نهاده شد.
ریلی فرسوده که در گذشته قطاری با یک واگن از روی آن حرکت می کرد و تا به امروز تعداد این واگن ها تقریبا چونان زیاد شده که ما با کوهی از مشکلات از جمله نتایج ناامیدکننده و وضعیت نابه هنجار تعلیم و تربیت در جامعه رویارو هستیم. از تربیت سیاسی تا تربیت حرفه ای، از تربیت اخلاقی تا تربیت فرهنگی و اجتماعی، اوضاع تعلیم و تربیت کشور ناخوش احوال است.
ما هنوز در جامعه مدرنی زندگی می کنیم که به افراد نحوه صف بستن، احترام به حقوق شهروندی، پرتاب نکردن آشغال و ته سیگار، فرهنگ ترافیک را یاد نداده ایم چه رسد به تربیت سیاسی و غیره.
این جاست که وزیر جدید آموزش و پرورش باید دو توانایی را داشته باشد که وزرای قبلی نداشتند:
* افزایش سهم بودجه آموزش و پرورش
* شجاعت ایجاد تغییرات عمیق در ساختار متمرکز آموزش و پرورش با کمک تزریق نیروی انسانی متخصص و شایسته سالاری در واگذاری مسئولیت های وزارتخانه به کسانی که دانش متعارف جهانی و بومی و البته دغدغه ی بهبود نظام آموزشی کشور را دارند.
پویش ملی دفاع از تخصص در تعلیم و تربیت
نظرات بینندگان
نواندیشی هم جایگاهی در اسناد بالادستی آ.پ ندارد زیرا نظرات روشنفکران ونواندیشان در برنامه درس ملی وطرح تحول بنیادی اعمال نشده است.جذب نیرو در رشته های مورد نیاز آموزش وپرورش هم تابو است.مثل موسیقی.
عضویت در حزب توسعه وعدالت است
بقیش داستان است