یکی از معضلات همیشگی آموزش و پروش کسری بودجه است و حداقل در سالهای اخیر همیشه شاهد بوده ایم که هم دولت و هم مجلس در زمان تصویب و تایید بودجه، بر این نکته تاکید داشته اند که در بودجه سال آتی حتما کسری زیادی را شاهد خواهیم بود که این علاوه بر بدهی های انباشته قبلی است . با این وجود بودجه با کسری بسته می شود و تایید می شود !جالب است حتی مسئولین آموزش و پرورش نیز سعی نمی کنند این تصور غلط را در جامعه اصلاح کنند که فرهنگیان در اصل تعطیلی ندارند .
نکته جالب این است که در چنین حالتی تصور عموم بر این است که آموزش و پرورش می تواند بر مسند مدعی بنشیند و از دولت به خاطر اختصاص کمتر بودجه ( حداقل در حد کار کرد نه بیشتر از آن ) طلبکار بوده و به اصطلاح برگ برنده را در دست داشته باشد ولی متاسفانه اوضاع برعکس است. به خصوص طی چند سال اخیر و پس از استقرار دولت یازدهم بلافاصله بعد از هرگونه اعتراض فرهنگیان به انباشت مطالبات و تاخیر های بسیار زیاد در پرداخت بدهی دولت به فرهنگیان ، این دولتمران هستند که بر جایگاه شاکی می نشینند و به اصطلاح از تمام نشدن درخواست های مالی آموزش و پرورش می نالند !
در ادامه بلافاصله چماقی بلند می شود و اختصاص درصد بیشتر از بودجه مصوب چون پتکی بر سر آموزش و پرورش فرود می آید! انگار نه انگار که خودشان بودجه را بسته اند ( مسئولیت برنامه ریزی و بودجه را عهده دار بوده اند ) و در همان زمان نگارش و اختصاص و صد البته تأیید بودجه بر کسری بودجه مهر تایید زده اند .
لازم به ذکر است وقتی تقریبا تمام بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق و مزایای کارکنان آن می شود از همان اول می شود آخر کار را حدس زد . (شاید اختصاص کمتر از بودجه در خیلی از سازمان ها و وزارتخانه ها خیال آنها را راحت تر می کند ! بودجه کمتر یعنی کار کمتر! دردسر کمتر ! ولی حقوق و البته پاداش و اضافه کار و مزایا و پرداخت های مناسبتی و ... سر وقت و بدون تاخیر! انگار نه انگار که منابع بودجه آنها با آموزش و پرورش یکی است و هر دو از یک منبع بودجه دریافت می کنند! )
وقتی اعتراضات فرهنگیان و پیگیری برای دریافت حق و حقوق قانونی شان بالا می گیرد به زیاده خواهی متهم می شوند و حتی گاهی عنوان می شود که اصلا مطالبات آنها تمامی ندارد!
پوشش رسانه ای سراسری و گسترده پرداخت قطره چکانی مطالبات چنان تاثیری در جامعه می گذارد که حتی در نزد افکار عمومی نیز فرهنگیان به زیاده خواهی متهم می شوند .
تمام رسانه ها و شبکه های تلویزیونی باخبر و زیر نویس به استقبال این اخبار می روند و همین کافی است که حداقل در بخشی از جامعه نیز چنین تصوری تقویت شود که فرهنگیانی که همیشه از دولت طلبکار هستند حتما دریافتی های آن چنانی نیز دارند . و اگر این برداشت را در کنار تصور غلط تعطیلی چندین ماهه معلمان در کنار هم بگذاریم اوضاع باز هم بدتر می شود.
جالب است حتی مسئولین آموزش و پرورش نیز سعی نمی کنند این تصور غلط را در جامعه اصلاح کنند که فرهنگیان در اصل تعطیلی ندارند .
کارمندان دیگر تقریبا با تعطیلی اداره فعالیت کاری شان نیز تمام می شود ولی در مورد فرهنگیان موضوع تفاوت دارد . بخش اعظمی از زمان ظاهراً تعطیل در شبانه روز و آخر هفته معلمان به دانش افزایی ، طرح سوال ، تصحیح اوراق امتحانی و ... سپری می شود .
چه بسیارند معلمانی که تا نیمه های شب خواب ندارند فقط به یک دلیل ساده ! دنبال راهی می گردند که دانش آموزی که از لحاظ درسی ضعیف است یا دانش آموزی که از لحاظ رفتاری و تربیتی مشکل دارد ، دانش آموز سرکش و عاصی و ... را با بهترین روش به مسیر درست هدایت کنند . گاهی برای حل مشکلات عاطفی و خانوادگی و مالی دانش آموزان پیشقدم می شوند و ... بگذریم که امتحانات مجدد و حضور در دوره های ضمن خدمت و ... در زمان های تعطیل اتفاق می افتد . پس اگر یک مطالعه جامع و بی طرف انجام شود معلوم می شود که کار معلمان در مقایسه با سایر کارمندان مشابه خود نه کمتر است نه راحت تر !
زمان پرداخت و حتی وعده پرداخت مطالبات هم خود داستانی جالبی دارد :
موعد اول زمان بازگشایی مدارس است. همه می دانیم که در آستانه بازگشایی مدارس یک سری وعده ها در خصوص پرداخت مطالبات داده می شود ولی دولت می داند که اعتراضات در شروع سال تحصیلی چندان جدی نیست ! پس همین وعده پرداخت کافی است تا عده ای از فرهنگیان برای جبران کسری معلم در کلاسها اضافه تدریس را قبول کنند .
موعد دوم در شروع نیمسال دوم تحصیلی و مصادف با بهمن ماه است که وعده های گوناگون پرداخت داده می شود ولی پرداخت های اصلی معمولا در خوش بینانه ترین حالت روزهای آخر اسفند و حتی در تعطیلات نوروز اتفاق می افتد که بسیار کمتر از میزان وعده داده شده است و بخش اعظمی از مطالبات پرداخت نشده باقی می مانند .
موعد سوم هفته بزرگداشت مقام معلم است که این بار با توجه به جدی بوده اعتراضات ، معمولا وعده ها با اعلام رقم های درشت و وعده پرداخت تمامی مطالبات و ... اعلام می شود ولی باز هم اتفاق خاصی نمی افتد و بخش اعظمی از مطالبات پرداخت نشده باقی می ماند . این حکایت تکراری برای سالهای متمادی است گویی که یک سناریوی از پیش نوشته شده است .
کمترین تردیدی نیست که آموزش و پروش تنها راه برنامه ریزی برای آینده بلند مدت کشور است مگر آنکه فقط نگاه ما به موقعیت های ظاهری و زودگذر و به اصطلاح " انتخاباتی " باشد که بحث دیگری است !
ای کاش یکبار برای همیشه آرامش به اردوگاه آموزش و پرورش بازگردد . مسئولین عزیز بدانید که بیشتر از تاخیر در پرداخت های مطالبات بازی های رسانه ای و وعده های دروغ آنهاست که روح و روان فرهنگیان را می آزاد و آنها را بیشتر از پیش دلسرد و ناامید می کند .
پس این چماق را حداقل از سر آموزش و پرورش بردارید و به جای بدهکار بر جایگاه طلبکار ننشینید و به فرهنگیان اتهام زیاده خواهی نزنید !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان